هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

آسیب شناسی دوران نوجوانی (2)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آسیب شناسی دوران نوجوانی (2)

پرخاشگری

از مسائل مشکل آفرین برای خانواده ها، پرخاشگری و رفتارهای پرخاشگرایانه نوجوانان در روابط با دیگران است.
بعضی از روان شناسان، پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی یا لفظی و یا به صورت تجاوز به حقوق دیگری باشد.
عده ای دیگر، پرخاشگری را رفتاری می دانند که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی، ابراز می شود. (1) پرخاشگری، نشان دهنده شورشی درون فرد و حاکی از وجود احساساتی است که فرد گویی از بازگو کردن آن وحشت دارد: رنجی درون او وجود دارد که قادر به رفع و جبران آن نیست و ناگزیر تلافی آن را سر دیگران در می آورد؛ اگر چه در مواردی ممکن است این زجر دادن متوجه خود فرد شود. (2)

شکل های پرخاشگری

پرخاشگری در ارتباط با دیگران، به صورت زدن، شکنجه دادن، آزار رساندن، مشکل آفریدن و اعمالی مشابه آن، رخ می دهد و معمولاً به صورت قالبی انجام می گیرد؛ ولی گاهی به صورت سرزنش کردن، استهزا و مسخره نمودن دیگران، بیان سخنان خشن و زننده و دزدی های موذیانه، زمینه ساز برای درگیری و دعواست. پرخاشگری در ارتباط با اشیا و پدیده ها، به صورت خراب کردن اشیا، ویرانگری، شکستن اشیا و جنگ و ستیز برای به دست آوردن چیزهایی که فرد پرخاشگری مایل است به تملک خود درآورد، بروز و ظهور می یابد.

علل پرخاشگری

قبل از هرگونه اقدام اصلاحی در زمینه پرخاشگری، ضروری است علل این امر شناخته شود. در ادامه علل و انگیزه های مهم این امر را بررسی می کنیم.
1. مشکلات جسمی: برخی نوجوانان از لحاظ طبیعت و روان، در وضع و موقعیتی هستند که گویی حال و طبعشان برای رفتاری مسالمت آمیز آماده و مساعد نیست؛ به علت تجربه های ممتد و خسته کننده و تحمل بیماری های بسیار، حال و حوصله خود را از دست داده اند و مشکلات روانی، از درون، آنها را می خورد و یا عواملی چون افسردگی، وسواس و اضطراب آنها را ناراحت و بی تحمل می کند. حتی ممکن است در برابر امور و جریان های عادی، قدرت تحمل نداشته باشند. گرسنگی و ضعف و پایین آمدن قند خون، می تواند موجب پرخاشگری شود.
2. ناکامی: ناکامی یکی از برانگیزاننده های پرخاشگری است. اگر کسی به دنبال رسیدن به چیزهایی باشد که برای او بسیار مطلوب و جذاب است، ولی در راه رسیدن به آنها با موانع مختلف روبه رو شود و ناکام گردد، احتمالاً یکی از عکس العمل های او، پرخاشگری خواهد بود.
3. تحریک دیگران: گاهی عامل برانگیزاننده پرخاشگری، دیگران هستند؛ مثلاً اگر شما در یک فروشگاه مشغول خرید باشید و فردی با چرخ دستی به شما بزند، وقتی بر می گردید و می بینید که با چرخ دستی به شما زده است، ظاهری عصبانی دارد و غرولند می کند و می گوید: « این به تو خواهد آموخت که دیگر جلوه راه دیگران را نبندی»، واکنش شما به احتمال قوی، خشم و عصبانیت است و ممکن است به شکل تلافی جویانه ای به او نگاه کنید و بگویید: « تو فکر می کنی کی هستی؟» یا « آیا دیوانه ای؟» یا حتی ممکن است به او بگویید: « چرخ دستی را طرف خودت بکش» و آن را با دست یا پا به طرف او هل بدهید. این پرخاشگری نتیجه تحریک کلامی یا فیزیکی شماست. (3)
4. اعمال محدودیت های افراطی: نوجوانانی که به شدت از سوی خانواده مراقبت می شوند، یا دچار محدودیت های افراطی هستند و نمی توانند مانند سایر دوستان خود آزاد باشند، ممکن است پرخاشگری در آنها تقویت شود.
5. احساس حقارت: نوجوانانی که دچار احساس حقارت هستند، برای جبران این کمبود سعی می کنند بر سر کوچک ترها و ضعیف ترها پرخاشگری کنند. رسول اکرم (ص) در این زمینه می فرمایند: من هانت علیه نفسه فلا تامن شره؛ (4) « کسی که احساس حقارت کند (خودش را کم ارزش بداند) از شرش در امان نخواهی بود».
6. اختلالات روانی دوران قاعدگی: دختران در ایام قاعدگی از نظر روانی، زود برانگیخته می شوند و در مقابل انتقاد دیگران، عکس العمل پرخاشگرانه نشان می دهند. ضروری است در این ایام مراعات حال آنان بشود.
7. عامل فرهنگی و رسانه ای: بخش مهمی از یادگیری ما، از طریق الگو قرار دادن رفتار دیگران به دست می آید. الگوها می توانند واقعی یا رسانه ای باشند. صحنه های خشن و پرخاشگرانه ای که از رسانه ها پخش می شود، می توانند به عنوان محرک و برانگیزاننده پرخاشگری عمل کنند(5) و از این رو برنامه های تلویزیونی، فیلم ها و وقایع ورزشی دربردارنده مسائل پرخاشگرانه، به طور غیر مستقیم به آموزش پرخاشگری می پردازند.
چه بسیارند فیلم هایی که زورگویی و خشونت را به عنوان یک صفت برجسته و قابل ستایش نشان می دهند و نوجوانان را گرفتار می سازند. بازی های خشن رایانه ای که خشونت را به نوجوانان آموزش می دهند نیز از آن جمله اند.
8. تشویق رفتار پرخاشگرانه: در مواقعی تشویق رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگران، سبب تقویت مثبت و تثبیت این رفتار می شود. گاه با والدین یا مربیانی روبه رو می شویم که به بهانه آموزش دفاع از خود، به فرزند خود می گویند: « از کسی نخوری»، « توسری خور نباشی» و ... که به طور روشن به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع، شخص را به پرخاشگری بی مورد تشویق می کنند. (6)
9. تنبیه والدین و مربیان: مربیان و والدینی که در برابر پرخاشگری و خشونت نوجوان عصبانی می شوند و به صورت پرخاشگرانه او را تنبیه می کنند، در تشدید رفتار او مؤثرند. در چنین مواقعی، تنبیه عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است؛ زیرا علاوه بر اینکه خشم و احتمالاً پرخاشگری نوجوان می شود، شخص تنبیه کننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری فرزند خواهد شد. (7)

راه های پیشگیری و درمان پرخاشگری

راه های اصلاحی کنترل و درمان پرخاشگری بسیارند و ما به نمونه هایی از آن، در حدودی که برای نوجوانان قابل اجرا باشد، می پردازیم:

1. آموزش های مهارت های اجتماعی

یکی از دلایل اصلی پرخاشگری بسیاری از نوجوانان هنگام حضور در موقعیت های اجتماعی مختلف، فقدان مهارت های اجتماعی اولیه است؛ به عبارت دیگر این نوجوانان الفبای چگونه با دیگران بودن را نیاموخته اند. این افراد نمی دانند چگونه باید به تحریکات دیگران پاسخ بدهند تا آنان را آرام کنند. نمی دانند چگونه خواسته ها و آرزوهای خود را به دیگران بشناسانند. این افراد در بسیاری از جوامع بر خشونت تکیه داند و در واقع، به دلیل آنکه رفتار صحیح را نمی شناسند، پرخاشگر می شوند. (8)
بنابراین، آموزش مهارت های اجتماعی به وسیله والدین، مشاهده رفتار اجتماعی دیگران و مطالعه زندگی افراد شایسته می تواند مانع پرخاشگری شود.

2. ایجاد سرگرمی و اشتغال

بیکاری و نداشتن یک سرگرمی مفید که فرد را به خود مشغول کند، سبب خواهد شد حوصله فرد سر برود و آماده پرخاشگری شود. والدین باید فرزند خود را به کارهای مفید فکری و جسمی سرگرم کنند؛ آن چنان که فرصت فکر کردن به دعوا و تهاجم را نداشته باشند؛ همچنین با استفاده از اشتغال مناسب، مانند ورزش، مطاله کتاب های داستان و رمان، ساختن کارهای دستی، خطاطی و نقاشی، زمینه آرامش او را فراهم سازند.

3. آگاهی به زشتی پرخاشگری

باید فرد خشمگین را آگاه کرد که: با رفتار پرخاشگرانه خود، مانند زدن و ویران کردن هم باعث رنج و آزار خویش و دیگران می شود و هم خشم پروردگار را بر می انگیزد و هم شیطان را بر خود مسلط می سازد. پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) فرمودند: الغضب جمره من الشیطان ... و قال ابلیس علیه اللعنه، الغضب وهقی و مصیادی و به اسد خیار الخلق عن الجنه و طریق ها؛ (9) « غضب، تیر شیطان است و ابلیس - که لعنت خدا بر او باد- گفت: غضب، کمند و ابزار صید من است، به وسیله آن بهترین خلق خدا را از بهشت و طریق سعادت باز می دارم».
امام صادق (ع) فرمودند: الغضب مفتاح کل شر؛ (10) «غضب، کلید هر بدی است».
امام باقر (ع) فرمودند: ای شرٍ اشر من الغضب؛ (11) « کدام شر است که از غضب بدتر باشد؟!».
آری چه بسیار کینه ها، حسادت ها، سرزنش ها و تحقیرها، توهین ها، پرده دری ها، تمسخرها، قتل ها، تجاوز ها و ... که از خشم و پرخاشگری زاده می شود.
آگاهی از پلیدی و عوارض زشت آن، می تواند در اصلاح رفتار انسان نقش سازنده و اصلاح کننده ایفا کند.

4. تغییر حالت

وقتی فرد دچار خشم و غضب می شود، با تغییر مکان و حالت خود می تواند بر اعصاب خود مسلط شود. امام خمینی (ره) درباره درمان خشم و غضب در کتاب شریف چهل حدیث می فرمایند:
عمده [راه درمان عملی] انصراف نفس است در ابتدای پیدایش آن. باید انسان ملتفت باشد تا اشتغال آن [به پرخاشگری نرسیده] خود را به وسایلی [از این حالت] منصرف کند؛ یا به رفتن از آن محلی که اسباب غضب در آنجا فراهم شده، و یا به تغییر حال: اگر نشسته است، برخیزد و اگر ایستاده است، بنشیند، یا به ذکر خدای تعالی اشتغال پیدا کند یا مشغول کارهای دیگر شود. (12)
درباره حالات رسول گرامی اسلام (ص) گفته شده است: اذا غضب و هو قائم جلس و اذا غضب و هو جالس اضطجع فیذهب غیظه؛ (13)‌« هرگاه رسول خدا (ص) خشمگین می شد، اگر در حال ایستاده بود، می نشست و هنگامی که نشسته بود، دراز می کشید؛ در نتیجه خشم او فرو می نشست».

5. آشنایی دادن به حقوق دیگران

از لوازم زندگی اجتماعی آشنا بودن انسان ها به حقوق و وظایف یکدیگر است. فرد باید بداند در برابر دیگران چه موضعی اتخاذ کند تا این گمان برای او به وجود نیاید که پدر و مادر، خواهران و برادران و سایر اطرافیان موظفند هر رفتاری که از او بروز کرد، تحمل کنند. بسیاری از بی توجهی ها، بی احترامی ها و برخوردهای بی حساب به دلیل عدم آشنایی به حقوق دیگران و وظایف خود است. والدین باید با آشنا کردن نوجوان به حقوق خود و دیگران و عمل به آنها، در بازداری او از پرخاشگری کمک کنند.

6. خودداری از توجه زیاد به ضعف های فرزندان

یکی از اشتباهاتی که ممکن است والدین مرتکب شوند، توجه بیشتر به نقاط ضعف، ناکامی ها، اشتباهات و بدرفتاری های فرزندشان، به جای توجه به نقاط قوت، موفقیت ها و رفتارهای شایسته آنهاست. غر زدن مداوم والدین نسبت به رفتار نوجوانان، موجب عصبانیت و رفتار تهاجمی او می شود. بنابراین، بر نقاط مثبت نوجوان تأکید کنید و از تشویق آنها برای اصلاح نقاط ضعفشان استفاده نمایید.

7. واکنش نشان ندادن به رفتارهای پرخاشگرانه نوجوان

برخی از مخالفت ها، لج بازی ها، مقاومت ها و سایر رفتارهای پرخاشگرانه، به منظور نشان دادن عصبانیت، یا وادار کردن والدین به نشان دادن واکنش صورت می گرد؛ مثلاً شما از دختر خود می خواهید سفره شام را آماده کند. او نیز هنگامی که سرگرم انجام این کار است، شروع به غر زدن کرده، بشقاب ها را محکم به هم می زند. این نوجوان عصبانی شده است و با این رفتارها، خشم و رنجش خود را نشان می دهد تا کمی آرام شود. اگر شما واکنشی اعتراض آمیز نسبت به رفتار او نشان دهید، ناراحتی وی را تشدید کرده اید.

کم رویی

کم رویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه آن، فرد دچار نوعی تنش روانی- عضلانی شده، شرایط عاطفی و شناختی اش متأثر می گردد و زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش های نامناسب در وی فراهم می شود؛ به دیگر سخن پدیده کم رویی به یک مشکل روانی- اجتماعی و آزار دهنده شخص مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد؛ به کلام ساده، کم رویی یعنی «خودتوجهی» فوق العاده و ترس از رویارویی با دیگران: زیرا کم رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن، فرد از رویارویی با افراد ناآشنا و ارتباط اجتماعی می گریزد. (14)

تفاوت حیا و کم رویی

برخی ممکن است کم رویی را مترادف با حیا و عفت بگیرند، به خصوص اگر این پدیده درباره دختران مطرح شود، آن را تأیید و تمجید هم می کنند؛ اما باید به این موضوع توجه داشت که حیا و کم رویی دو امر متفاوت اند. حیا و عفت امری ارادی است، ولی کم رویی امری غیر ارادی است؛ حیا، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. ممکن است در هر دو، نوعی کناره گیری وجود داشته باشد، ولی در کم رویی به علت عدم توانایی در ابراز وجود است و در حیا به خاطر امری مطلوب تر.
حیا یکی از ارزش های اخلاقی است که فرد را از ارتکاب کارهایی که از نظر اجتماعی و اخلاقی ناپسند است، باز می دارد. فردی که دارای حیاست، نسبت به دیگران فرصت انتخاب صحیح بیشتری دارد؛ زیرا فرصتی می یابد تا بتواند کنار بایستد و با تفکر، موقعیت را بنگرد و سپس آگاهانه و با اندیشه عمل کند؛ از این رو در آیات و روایات حیا و شرک مورد تمجید قرار گرفته، اما کم رویی نکوهش شده است.
علی (ع) فرمود: الحیاء سبب الی کل جمیل؛ (15) « شرم و حیا وسیله رسیدن به هر زیبایی و نیکی است».
پیامبر اکرم (ص) فرمود: الحیاء لایاتی الا بخیر؛ (16) «حیا، جز خوبی به بار نمی آورد».
امام صادق (ع) در نکوهش کم رویی و آثار نامطلوبی که به دنبال دارد، می فرمایند: من رق وجهه رق علمه؛ (17) « هر کس کم رو باشد، کم دانش شود».
برخی روایات، کم رویی و خجالتی بودن را عامل محرومیت معرفی می کنند. همان طور که افراد کم رو در کسب دانش، تحصیل موفقیت های اجتماعی بالا و دفاع از حقوق خود، دچار مشکل شده، از آنها محروم می شوند.
بنابراین، درباره تفاوت حیا و کم رویی می توان گفت: حیا یک فضیلت است و باعث ترقی، کمال و مسئولیت پذیری اجتماعی می شود و مورد ستایش افراد جامعه است، اما کم رویی سبب محرومیت از رسیدن به تعالی روحی، شکوفایی استعدادها و خلاقیت فرد و گریز از مسئولیت پذیری می شود و برای جامعه قابل پذیرش نیست؛ در حالی که حیا، قدرت نه گفتن و شجاعت را افزایش می دهد. افراد کم رو از نه گفتن به دیگران می هراسند؛ از این رو چه بسا دچار برخی بزه ها و انحرافات می شوند.

علت های کم رویی

چرا بعضی دخترها کم رو هستند، در حالی که همسالان و دوستانشان عزت نفس بالایی دارند؟ پیش از هر چیز، مهم آن است درباره آنچه موجب کم رویی می شود، آگاهی دقیق به دست آوریم؛ به این ترتیب، درخواهیم یافت که می توان کاملاً بر کم رویی غلبه کرد؛ زیرا هر یک از عوامل به وجود آورنده آن را می توان به تدریج از بین برد. باید توجه داشت کم رویی مانند هوش یا طول قد انسان، خصوصیت موروثی نیست که از طریق ژن های ناقل، از والدین به ارث برده شود. عوامل مختلفی می تواند در ایجاد کم رویی مؤثر باشد. در ادامه به بعضی از این عوامل می پردازیم:

الف) علت های جسمانی

1. ضعف مزاج

ضعف و ناتوانی جسمانی می تواند یکی از عوامل کم رویی باشد. نوجوانی که به ضعف بدنی و تلاش و تحرک کم عضلانی مبتلاست، دچار وحشت می شود. هم کلاسانش، خصوصاً به سبب آنکه نشانه های ضعف و ناتوانی را در او می بینند، با وی خشونت و بدرفتاری می کنند و او را مورد تمسخر قرار می دهند؛ هر چه بزرگ تر می شود، بیشتر رنج می برد و هر کوششی برای او دردناک می شود و تحت تأثیر تمام اینها، احساس حقارت به او دست می دهد.

2. ظاهر ناموزون و نامرتب

کسی که چهره ای دلپسند و اندامی موزون دارد، کمتر کم روست؛ زیرا تحسین دیگران را به خود جلب می کند. از طرف دیگر، ممکن است کسی چهره جذابی نداشته باشد، ولی با جسارت باشد؛ با این حال افراد آسیب پذیری هم هستند که حواس خود را بر کمترین اشکال در قیافه، یا التهاب پوستی، نارسایی قامت، یا کمی موهای سر متمرکز می کنند و احساس سرافکندگی می نمایند؛ تا به آنجا که گمان می کنند همه مردم این عیب ها را می بینند و آنها بدون استثنا اسباب تمسخرند. آنها خود را مضحک، ناخوشایند و غیر قابل معاشرت تصور می کنند.
این افراد باید توجه داشته باشند اگر چه زیبایی به جای خود دلپذیر است، جذابیت مسئله ای دیگر است. دلربایی در واقع موهبت الهی است که صرفاً مربوط به قیافه و مسائل ظاهری نیست و ویژگی خود را به شکل ظرافت، برخورد شایسته و رفتار مطلوب آشکار می سازد.

ب) علت های روانی

1. هیجان و حساسیت بیش از اندازه

«آدم هیجانی، کسی است که عکس العمل او در برابر تحرکات خارجی بسیار شدید یا خیلی طولانی است. رنگ چهره او با کوچک ترین رویدادی می پرد یا سرخ می شود و بر اثر کمترین تکان روحی، تپش قلبش تند یا کند می شود. خفیف ترین فشارها، او را بی درنگ دچار لرزش و انقباض عضلانی خفقان آور می کند و بدین صورت، احساس حقارت بر او غلبه پیدا می کند؛ و کم رویی این چنین در او ریشه می دواند». (18)

2. تصورهای بازدارنده

کسی که کم رویی و فرودستی خود را پذیرفته باشد، طبیعتاً توانایی موفقیت در کار مشخصی را نخواهد داشت. او همیشه در ضمیر ناخودآگاهش صحنه هایی را مجسم می کند که پیشاپیش در کاری که بدان دست زده است، شکست خورده است. وی خود را محرومیت کشیده می بیند و این تلقین سبب می شود گرایش به کم رویی و تردید را در خویش افزایش دهد. (19)
تصورات در مقایسه با دیگر عوامل کم رویی، نقش بیشتری در احساس کمبود شخصیت دارند و غرور فرد را جریحه دار می کنند. در برخی موارد، تخیلات ترس آور، آن چنان عزت نفس را مختل می کنند که افراد کم رو به معنای واقعی، عنان عقل خود را از دست می دهند.

3. خود بزرگ بینی

یکی دیگر از عوامل کم رویی، خود انسان است. انسان کاری می کند یا تصوراتی دارد که به واسطه آنها نمی تواند در میان جمع ابراز وجود کند. بعضی از نوجوانان شخصیت خود را بسیار دوست دارند و خود را بسیار بالا و بزرگ می بینند و دوست ندارند کوچک ترین انتقاد و یا اعتراضی نسبت به آنها بیان شود؛ لذا حرفی نمی زنند، با دیگران ارتباط برقرار نمی کنند و بین مردم ظاهر نمی شوند، مبادا مورد اعتراض قرار گیرند.
دونالد کاپلان روان کاو امریکایی می گوید: « ذهن افراد کم رو، در تنهایی به شکل نامعلومی با تصورات بزرگ نمایانه ای که خشنودی بیش از اندازه برای آنان به همراه می آورد، مشغول است؛ در حقیقت داشتن رؤیاهای دور و دراز، یک مشخصه مهم افراد کم رو است». (20)

4. ترس

یکی دیگر از عوامل کم رویی، ترس است. کم رویی ناشی از ترس، عموماً از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از آن است که در اواسط سال اول زندگی، کم رویی به عنوان یک پدیده همگانی در همه نوزادان و نسبت به غریبه ها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و ظاهر، متفاوت به نظر می آیند، دیده می شود؛ در حقیقت کودک خردسال از این رو کم روست که مردم برایش ناآشنا هستند؛ به تدریج که رشد ذهنی و عاطفی پیدا می کند، می تواند افراد آشنا را از غریبه ها تشخیص بدهد. همراه با افزایش دامنه ارتباطات کودک با دیگران، بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده می شود و کودک از هم نشینی با دیگران، به خصوص آشنایان لذت برده، ترسش فرو می ریزد. (21)
برخی افراد با اینکه بزرگ شده، به سن نوجوانی رسیده اند، باز هم ترس آنها از دیگران باقی است. هنوز هم توانایی ایجاد آشنایی با دیگران را ندارند و همه را نسبت به خود غریبه می دانند. ترس در این افراد نهادینه شده است و یا دچار تعمیم دهی افراطی شده اند. آنها احتمالاً ترس از یک فرد یا یک جمع خاص یا یک موقعیت خاص را به همه افراد و موقعیت ها تعمیم می دهند. بنابراین، نمی توانند با این افراد احساس راحتی و آرامش کنند.

5. تغییر محل سکونت و مدرسه

یکی دیگر از عوامل ایجاد و تشدید کم رویی در میان نوجوانان، تغییر محل سکونت و مدرسه آنان است. نوجوانانی که ناچار هستند با تغییر محل مأموریت پدر، از نقطه ای به نقطه دیگر نقل مکان کنند، بدون هیچ دخالتی در تصمیم گیری، گرفتار مشکل از دست دادن هویت و دوام خود می شوند و این مسئله به احساس تباهی فرد، هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی کمک می کند.
نوجوان با تغییر محل سکونت و جدا شدن از دوستانی که با آنها انس گرفته و حضور در محیطی که همه چیز برای او ناآشناست و شاید حضور در آن کوتاه و یا نامعلوم است، دچار مشکل ایجاد ارتباط می شود و در نتیجه، دچار کم رویی می گردد.

6. تک فرزندها و فرزندان اول خانواده

کم رویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می شود؛ به خصوص زمانی که والدین نتوانند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند.
به طور کلی در غالب موارد، فرزند اول خانواده و تک فرزندها با بزرگ ترها همانند سازی می کنند و تمایل آنها در برقراری ارتباط با همسالان و هم کلاسی های خود، بیشتر با مشکل مواجه می شود. (22)

7. والدین کمال طلب

انتظارات و توقعات متنوع والدین، از فرزندان خود و احساس ناتوانی این فرزندان در تحقق بخشیدن به خواست های والدین، گاهی به تدریج فرزندان را دچار بی کفایتی می کند و خودپنداره بسیار ضعیفی در آنها شکل می دهد و زمینه کم رویی را در شخصیت آنها نمایان می سازد. والدین کمال طلب معمولاً از کارهای فرزندان خود ایراد می گیرند.

راه های پیشگیری و درمان کم رویی

1. رویارویی

برای هر فرد کم رو، تحمل بعضی آدم ها به صورت خاصی ناراحت کننده است. به نظر می آید نگاه، رفتار، گفتار و برخورد آنان در او، نوعی تشویش و دلهره ایجاد می کند؛ از این رو شما والدین، کسی را انتخاب کنید که فرزندتان در برابر او احساس راحتی نمی کند. هیچ فرصتی را برای روبه رو کردن با او را از دست ندهید. هیچ نگران نباشید؛ زیرا بسیاری از افراد در این کار موفق بوده اند.
اگر این فرد، کسی است که معمولاً نوجوان جرئت نزدیک شدن و حرف زدن با او را ندارد، به فرزند خود پیشنهاد کنید: وی را به عنوان تمرینی آموزشی در نظر آورد و ابتکار آغاز گفت و گو با او را به دست بگیرد. بی تردید در این مورد موفق خواهد شد. از کارهایی که از انجام آنها بیم دارد (مانند رفتن به مغازه برای پس دادن جنس و گرفتن پول خود، چک و چانه زدن در معاملات، سؤال از معلمان درباره موضوعات درسی، جواب منفی دادن به تقاضاهای غیر معقول دوستان) شروع کند و اراده خود را نشان بدهد. یک راست به جلو برود و در برابر پاسخ های منفی، خود را به ناشنوایی بزند و پافشاری کند. اراده خود را بر نتیجه ای که در نظر گرفته است، متمرکز کند. ممکن است شکست بخورد، اما نتیجه این کار، استوارتر شدن نیروی اراده او خواهد بود. (23)

2. مجسم کردن

فرد می تواند نمونه های برانگیزنده را در ذهن خود خلق کند؛ تصور کند تمام خصوصیت هایی که آرزو می کند، داراست. می تواند به این موجود خیالی، شکل و روح بدهد. در نظر آورد که از حداکثر اعتماد به نفس برخوردار است و در موقعیت هایی قرار گرفته که پیش از این، برای او ناراحت کننده بوده است. در ذهن خود مجسم کند که دارد با جرئت و اطمینان و بدون شتاب حرف می زند. هر آنچه را که فکر می کند، در خیال خود تکرار کند و زنده نگاه دارد. این تلقین را پیش از خواب، مرتب تمرین کند. (24)

3. حضور در فعالیت های اجتماعی و فوق برنامه

شرکت دادن نوجوانی که دچار کم رویی است در فعالیت های مختلف دسته جمعی، می تواند تأثیر بسیار زیادی در کاهش ترس و کم رویی و افزایش مهارت اجتماعی داشته باشد. شرکت فعال در برنامه های گروهی نظیر تهیه کاردستی مشترک، آماده کردن پوستر یا روزنامه دیواری، عضویت در گروه سرود، عضویت در تشکل های دانش آموزی، خادم الصلاه یا مکبر نماز جماعت مدرسه شدن که در آن جمعی آشنا و صمیمی و بعضاً کم سن و سال تر حضور دارند، باعث تقویت اعتماد به نفس در وجود او می گردد و او را برای حضور در جمع های غریبه و ناآشنا آماده می کند.

4. افزایش اعتماد به نفس و تقویت خودپنداره مثبت

به راستی شما خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ وقتی دچار کم رویی می شوید، علتش را چه می دانید؟ پاسخ به این سؤال ها، گام مهمی برای درک بهتر خود و شناخت ویژگی ها، توانمندی ها و نقاط قوتی است که در خویش سراغ دارید.
بدون شک می توان خود را تغییر داد؛ به شرط آنکه بر این باور باشیم که توان انجام این کار را داریم. باید تصور و برداشت مثبتی از خود داشته باشیم و ماهیت کم رویی خود را مورد ارزیابی و تحلیل و تفسیر قرار دهیم و با تقویت خودپنداره مثبت، احساس خود ارزشمندی را در خود افزایش دهیم. (25)
فرد کم رو برای تقویت خودپنداره مثبت و اعتماد به نفس خود، می تواند این گونه عمل کند:
- هرگز خود را مورد شماتت و سرزنش قرار ندهد و هیچ گونه احساس و نگرش منفی نسبت به شخصیت خود نداشته باشد؛ زیرا احساسات منفی نسبت به خود، مانع غلبه بر حالت کم رویی خواهد بود.
- اجازه ندهید دیگران از کم رویی او سوء استفاده کنند و با جسارت زیاد و احساس خودبرتری از او انتقاد بیجا بنمایند.
- بکوشد در برابر افراد، شرایط و موقعیت هایی که او را با فشار روانی مواجه می کنند و به طور مستقیم و غیر مستقیم احساس بی کفایتی را به او القا می نمایند، ایستادگی و مقابله کند.
- کوشش کند در روابط اجتماعی، خود را گرفتار آداب و رسوم و تعارفات تکلف آور نسازد. بسیار راحت و ساده و بی تکلف با دیگران ارتباط برقرار کند. ضمن حفظ نظافت، سادگی و آراستگی، چندان در پی مد لباس، پوشش فوق العاده و ظاهر آرایی و استفاده از کلمات و جملات ویژه نباشد.
- سعی کند در برقراری ارتباط با دیگران پیش قدم شود. ابتدا از طریق تلفن آغاز کند؛ مثلاً به روابط عمومی صدا و سیما زنگ بزند و نظرش را درباره برنامه های شب گذشته تلویزیون بیان کند.
- با «118» تماس بگیرد و شماره تلفن مراکز آتش نشانی، خرابی تلفن و سایر مراکز را از آنها بپرسد.
- با منزل بستگان خود تماس بگیرد و از احوال آنها جویا شود. (26)

پی‌نوشت‌ها:

1. پاول هنری ماسن و همکاران، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص 425 .
2. علی قائمی، خانواده و دشواری های رفتاری کودکان، ص 237 .
3. جمعی از مؤلفان، روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، ص 309 .
4. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 17، ص 214 .
5. همان.
6. ابوالقاسم اکبری، مشکلات نوجوانی و جوانی، ص 198 .
7. همان.
8. جمعی از مؤلفان، روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، ص 317 .
9. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 73، باب 132، ص 265، ح 15 .
10. همان، ح 17 .
11. همان، ح 16 .
12. امام خمینی، چهل حدیث، شرح حدیث غضب، ح 7 .
13. همان.
14. غلامعلی افروز، روان شناسی کم رویی، ص 13 .
15. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج3، ص 1352 .
16. همان، ص 1356 .
17. همان.
18. پل ژاگو، غلبه بر کم رویی، ترجمه حسین بنی احمدی، ص 13 .
19. همان.
20. فیلپ، جی. زیمباردو، کم رویی، ترجمه حسین بنی احمدی، ص 60 .
21. غلامعلی افروز، روان شناسی کم رویی، ص 27 .
22. همان، ص 29 .
23. پل ژاگو، غلبه بر کم رویی، ترجمه حسین بنی احمدی، ص 60- 61 .
24. دن فونتنل، کلیدهای رفتار با نوجوانان، ترجمه مسعود حاجی زاده، ص 155 .
25. غلامعلی افروز، روان شناسی کم رویی، ص 40 .
26. همان، ص 40-46 (نقل با تصرف).

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: آسیب شناسی دوران نوجوانی, 2
نوجوانی و دوستی ها (1)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
نوجوانی و دوستی ها (1)


مقدمه

کسانی که دوستی را از زندگی بر می دارند، مثل آن است که آفتاب را از عالم برداشته اند. (1) (سیروف)
همه می دانیم آدمی از خرد و بزرگ، نیاز به معاشرت دارد. انسان باید با دیگران ارتباط داشته باشد تا راه و رسم زندگی جمعی را بیاموزد، با همنوعان تفاهم کند و با ایشان همدردی نماید. دوستی و ارتباط، درس اخلاص، گذشت، تعاون، فداکاری و دین داری را به انسان ها می آموزد؛ از همه مهم تر اینکه یکی از نیازهای اساسی روان انسان، نیاز به دل بستگی و تعلق به گروه و ارتباط با همنوعان و همسالان است. (2) افراد انسانی در هر مرحله از رشد و تحولات زندگی، محتاج گروه یا افرادی هستند تا به آنها تعلق داشته باشند. این گروه در ابتدا خانواده است و سپس مدرسه و دوستان و کمی بعد جامعه و افراد آن. فرد به وسیله دوستان و افراد جامعه و با قضاوت آنان، به خصوصیات اخلاقی و استعدادهای خود پی می برد و در ارتباط با جامعه، آداب و رسوم اجتماعی را می آموزد و آداب و رسوم اجتماع را کشف می کند. دوست و ارتباطات دوستانه باعث رشد شخصیت و کمال آن می شود.
روح و روان انسان، با میل به معاشرت با همنوعان خود و عشق و علاقه به اجتماع و رفاقت با آنان، آمیخته و همراه شده است؛ زیرا زندگی بالنده و حقیقی، زیستن با مردم و شریک بودن در لذت ها و شادی های آنان است. بزرگ ترین مجازات برای انسان، زندان انفرادی است؛ زیرا از دوستان و همنوعان خود دور نگه داشته می شود.
علاقه به یکدیگر و محبت و دوستی است که بشر را گرد هم جمع نموده و سعادت، آسایش و زیبا زیستن را برای آنها فراهم کرده است. گرچه این محبت و دوستی نتیجه و محصول زندگی اجتماعی است که همه افراد بشر به طور فطری و ذاتی به زندگی جمعی علاقه مند هستند و تا آنجا که تاریخ نشان می دهد، هر جا بشر بوده، اجتماعی زندگی می کرده است و آثار باستانی هم- که از زندگی قدیمی ترین انسان ها به دست آمده- این مطلب را ثابت می کند، ولی محبت و نوع دوستی، پدیده ای است که در شکل گیری زندگی جمعی نقس تعیین کننده ای دارد و باعث تکامل و رونق زندگی اجتماعی شده است. (3)

اهمیت دوستی

 

دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است
(سعید)

والدین و مربیان ارجمند به این نکته توجه دارند که انسان موجودی اجتماعی است و عشق و علاقه به زندگی، همراه با رفاقت و دوستی و انس با دیگران، یکی از نیازها و بایدهای شخصیت اوست. احساس نیاز به همزیستی صمیمانه و همدلی و همراهی با دیگران، علاوه بر آنکه یکی از جلوه های زندگی اجتماعی به شمار می رود، ندایی است برخاسته از اعماق وجود انسان که او را به ایحاد ارتباط دوستانه و تماس با همنوع فرا می خواند. هیچ انسانی با قطع پیوندهای دوستانه و بریدن از همنوع و انزواگرایی، احساس آرامش نمی کند و به همان میزان که انسان از ارتباط دوستانه با دیگران احساس آسایش و راحتی می کند، از تنگناهای ناشی از فقدان زندگی جمعی و قطع رشته مودت و دوستی با دیگران، رنجور و آشفته می شود. هیچ چیزی برای انسان غم انگیزتر و آزار دهنده تر از این نیست که احساس کند در این دنیای پهناور یکه و تنهاست و هیچ قلبی برای او نمی تپد. شکسپیر می گوید: « دوست خوب و مصاحبت با او گاهی از داروی آرام بخش نیز مؤثرتر است!» او در جایی دیگر می گوید: « اگر دوست صمیمی پیدا کردی، او را مانند قلاب آهنین به خود وصل کن»‌(4) و سقراط، آن اندیشمند کم نظیر می گوید: « مردم هر کدام آرزویی دارند، یکی مال و ثروت می خواهد و دیگری افتخار و مقام، ولی به عقیده من دوست خوب از تمام اینها بهتر است» (5)

هیچ شادی نیست اندر این جهان
بهتر از دیدار روی دوستان

حضرت امیرالمؤمنین، علی (ع) فرمودند: سل عن الرفیق قبل الطریق؛‌(6) « ای فرزندم... نخست دوست و سپس راه». حضرت علی (ع) در این فرمایش ضمن توصیه به داشتن دوست، به اهمیت و جایگاه آن نیز در طی کردن مسیر زندگی، اشاره فرموده اند. شایر نیز ابراز می دارد:

مرد را هر چند تنهایی کند کامل عیار
صحبت یاران یک دل کیمیایی دیگر است (7)

دوست شایسته، یکی از سرمایه های بزرگ زندگی و از عوامل خوشبختی و سعادت انسان محسوب می شود. اگر چه داشتن رفیق خوب و شایسته، برای همه طبقات مردم و برای تمام مراحل زندگی لازم است، ولی برای نسل جوان و نوجوان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا نوجوانان که در آستانه زندگی اجتماعی قرار گرفته اند، می توانند با کمک دوستان آگاه، دل سوز، شایسته و جوانمرد، شخصیت خود را رشد دهند و استعدادهای خویش را به شکوفایی برسانند.
انسانی که هنوز برای خود شبکه ای از روابط اجتماعی سالم که او را در تحقق بخشیدن به اهداف و حل مشکلاتش یاری رساند، به وجود نیاورده است، چگونه موفق خواهد شد؟ دوست شایسته، زمینه ساز پیشرفت و موفقیت نوجوان بوده، از طریق مباحثه علمی و تبادل افکار و اندیشه ها، باعث بالندگی و پویایی انسان می گردد. انسانی که از نعمت دوست پاکیزه محروم است، به شکست و نافرجامی گرفتار می آید؛ زیرا کسی را ندارد تا از فکر و اندیشه و مشاوره او استفاده کند؛ ضمن آنکه عقل یک نوجوان نمی تواند تمام راهکارها و مصالح زندگی را تشخیص دهد.
تحقیقات و بررسی های تجربی اندیشمندان نیز ثابت کرده است دوست و دوستی برای نوجوان از اهمیت والایی برخوردار است. ترنر و هلمز (8) در بررسی ها و تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که با افزایش نیاز نوجوان به شناخته شدن و پذیرفته شدن در نزد دیگران، گروه همسالان و دوستان، اهمیت خاصی برای نوجوان پیدا می کنند و با توجه به کاهش وابستگی نوجوانان به خانواده، دوستی در این دوره بادوام تر، مستحکم تر و عمیق تر می شود. ارتباط دوستانه در زندگی نوجوانان به ویژه دختران در اوایل نوجوانی، نقش کلیدی و مهمی ایفا می کند.
با عنایت به اهمیت دوست و جایگاه آن- که در این زمینه نکاتی نیز تقدیم شد- جا دارد دقت بیشتری در این عرصه بشود و مربیان عزیز تبیین دقیق و درستی از جایگاه و نقش دوست برای افراد تحت تربیت خود انجام دهند. در ادامه نکاتی درباره انواع دوستی و آثار هر یک، بیان می کنیم.

انواع دوستی

نوجوانان و جوانان در انتخاب دوست، معمولاً به سه روش عمل می کنند و دوستی های آنان عمدتاً از سه حالت بیرون نیست:

الف) دوستی احساسی

در دوستی احساسی، انتخاب دوست بر اساس هیجان و احساسات لحظه ای انجام می پذیرد و این روش از اندیشه و تعقل تهی بوده، به عاقبت و آثار این دوستی توجه کافی نمی شود؛ همین که نیاز نوجوان را به طور موقت برآورده می کند، کافی است؛ اما اینکه در میانه راه و یا پایان آن، چه نتایجی به بار خواهد آمد، برای او اهمیتی ندارد. دختران به دلیل هیجانی و احساساتی تر بودن، بیبشتر در دام چنین دوستی هایی گرفتار می شوند، لذا این مطلب را باید مرتب به آنان گوشزد کرد.
این روش انتخاب دوست، گرچه بسیار آسان و بدون زحمت است، ولی عاقبت این رفاقت ها، شکست و ناکامی و تباه شدن عمر و جوانی است. منشأ بسیاری از مفاسد اخلاقی که نوجوان در آن گرفتار می شود، به دنبال این ارتباطات رخ می دهد و از طریق این رفاقت های هیجانی است که نوجوان را آرام آرام به دام اعتیاد و مسائل جنسی و انحرافات اخلاقی و بزهکاری می کشانند و فرصت تعقل و اندیشه را از نوجوان می گیرند؛ از احساسات پاک و عواطف انسانی او سوء استفاده می کنند و با کلماتی دل نشین و جذاب، دختران نوجوان را به دام می اندازند.

ب) دوستی عقلانی

در دوستی عقلانی، بشر از بهترین یار زندگی، یعنی عقل کمک می گیرد. عقل، حجت و هدایتگر درونی است و اگر کارهای انسان بر اساس هدایت و راهنمایی او انجام گیرد، با سعادت و پیروزی و موفقیت همراه می شود و کسی که عقل برای انسان رفیق راه می سازد، هم در دنیا و هم در آخرت به حال او مفید خواهد بود و باعث کمال او می گردد.
عقل در جایگاه هدایتگر درونی، به انسان توصیه می کند از تجارب افراد بزرگ سال و دل سوز- که مورد اطمینان هم هستند- کمک بگیرد؛ همچنین عقل اقضا می کند به سراغ دستورها و راهنمایی های معصومان (ع) برویم و بر اساس معیارهایی که آن بزرگواران برای انتخاب دوست بیان کرده اند، عمل کنیم؛ زیرا حجت ظاهری خداوند برای انسان ها، پیامبران هستند و در مجموع، خداوند به وسیله دو حجت درونی (عقل) و بیرونی (پیامبران) انسان ها را به خوشبختی و سعادت می رساند؛ این دو حجت الهی، مکمل یکدیگر بوده و تضادی با هم ندارند.
نوجوانی که آموخته است از بزرگ ترها مشورت بگیرد، از راهنمایی آنان استفاده نماید و از توصیه های آموزه های دینی بهره بگیرد، خوب می داند در دوستی عقلانی، آسیب کمتری متوجه او خواهد بود.

ویژگی های دوستی عقلانی

1. توجه به سرانجام و عاقبت دوستی؛
2. پرهیز از شتاب زدگی در انتخاب دوست؛
3. سنجش دوستان با معیارهای عقلی و شرعی.
والدین باید این مطلب را از باب نمونه برای فرزندان شان بگویند که: «اگر برای خرید گل بوته ای به گل فروشی مراجعه کنیم و ببینیم دو بوته از یک نوع در آنجا وجود دارد؛ یکی با شاخ و برگ زیاد و تعدادی غنچه آماده شکفتن، اما با ریشه ای سست و ضعیف و دیگری، با شاخ و برگی کم پشت و کم غنچه، اما به ریشه ای قوی! احساسات به ما می گوید: آن را که شاخ و برگ زیادی دارد، انتخاب کن؛ ولی عقل می گوید: چون ریشه اش ضعیف است، زود خشک می شود و آن دیگری که ریشه های قوی دارد، زود پایه های خودش را در زمین محکم می کند و خیلی زود برگ و گل فراوان خواهد داد».
در انتخاب دوست هم، مسئله این گونه است: دوست ریشه دار و با اصالت، بسیار بهتر از رفیق خوش زبان، خوش چهره، شیک پوش، پول دار و یا خدای نکرده لاابالی است.
حضرت علی (ع) در تبیین دوست یابی مبتنی بر عقل، می فرمایند: من اتخذ اخا بعد حسن الاختیار دامت صحبته و تأکدت مودته و من اتخذ اخا من غیر اختبار الجاه الضطرار الی مرافقه الاشرار؛(9) « کسی که بعد از یک امتحان خوب، دوستی برگزیند، رفاقت و دوستی آنان دایمی و مودت ایشان محکم خواهد بود، و هر کس بدون امتحان و دقت در احوال دیگران، دوست و برادری برگزیند، به افراد شرور و گمراه گرفتار می شود».

ج) دوستی احساسی- عقلانی

اگر دوستی بر اساس تعقل و اندیشه و بر اساس محبت و احساسات باشد، از دوام بیشتر و لذت پایدارتری برخوردار خواهد بود؛ زیرا اگر دوستی فقط بر اساس تعقل و خالی از عواطف باشد، لذت آن چنانی ندارد، ولی اگر این تعقل و اندیشه با عواطف پاک و احساسات دوستانه همراه گردد، به مراتب پایدارتر و بهتر خواهد بود؛ در واقع روشی جامع است که از محاسن هر دو روش قبلی برخوردار می باشد. بنابراین، این روش را به نوجوانان توصیه می کنیم؛ به ویژه به دختران نوجوان که اگر دوستی آنان با عواطف همراه نباشد، جاذبه ای ندارد؛ لذا دوستی احساسی- عقلانی پسندیده تر است.

ویژگی های دوست خوب

از آنجا که دوست، تأثیر شگرفی در شخصیت و سرنوشت انسان می گذارد و به قول فردوسی:

 

به عنبر فروشان اگر بگذری
شود جامه تو همه عنبری

وگر بگذری سوی انگشت گر(10)
از او جز سیاهی نبینی دگر

باید کسی را به دوستی برگزید که تأثیر خوب و مثبتی بر ما داشته باشد. نباید در جست و جوی جلوه ظاهری دوست و جایگاه اجتماعی او برآمد، بلکه باید در پی کسی بود که به صفات خوب و ارزشمند آراسته است و هم نشینی با او، ما را به کمال و ترقی مادی و معنوی رهنمون می کند.
اینک با استفاده از خرمن دانش و اندیشه پاک و زلال معصومان (ع) که هدایتگر واقعی انسان ها هستند و با استفاده از رهنمودهای اندیشمندان علوم تربیتی و روان شناسی، به بررسی ویژگی های یک دوست خوب می پردازیم. والدین و مربیان عزیز باید این ویژگی ها و صفات را در قالب داستان، پند و نصیحت، یادآوری و هشدار به فرزندان و افراد تحت تربیت خود منتقل کنند.

1 . عقل و درایت

 

به روزگار جوانی بیازمای کسان
ببین فرشته خصالند یا که دیو و ددند

برای خویش رفیق شفیق گلچین کن
زمردمی که هنر پیشه اند و با خردند
(شیخ الرئیس افسر)

عقل و خرد از الطاف و عنایات حضرت حق به بندگان است که به عنوان حجت باطنی معرفی شده است. بنابراین، اگر کارها طبق عقل و اندیشه انجام شود، به نتیجه و آینده آن می توان امیدوار بودو و افرادی که با شخص عاقل و با تدبیر هم نشین و دوست می شوند، از کمالات او بهره برده، عقلشان به شکوفایی می رسد و کارهای زندگی خود را با موفقیت به پایان می برند. حضرت علی (ع) می فرمایند: « هم نشینی با افراد عاقل و صاحب اندیشه سالم، باعث صلاح و درستی کارها می شود». (11)
دوستی با افراد پست و نادان، علاوه بر خسارت معنوی، باعث خسارت اجتماعی و بی آبرویی می گردد و جایگاه انسان را نزد دیگران کاهش می دهد. می گویند دو نفر نادان با هم دوست شده بودند. روزی با هم به مسافرت رفتند. در راه به مهمان سرایی رسیدند. یکی از این دو نفر به دست شویی رفت. صاحب مهمان سرا از دیگری پرسید: رفیقت چگونه آدمی است؟ جواب داد: مثل گاو است؛ چیزی نمی فهمد. وقتی نفر دوم هم برای قضای حاجت به دست شویی رفت، صاحب مهمان سرا از نفر اول پرسید: تا چه اندازه برای دوستت ارزش قائلی؟ او هم پاسخ داد: او خری بیش نیست. وقتی موقع ناهار رسید، صاحب مهمان سرا برای آنها مقداری کاه و علف آورد. تا چشم آن دو به این کاه و علف افتاد، بسیار ناراحت شدند و گفتند: این چیست که نزد ما آورده ای؟ صاحب مهمان سرا جواب داد: این همان است که خود شما طلب نمودید. مگر نه این است که یکی از شما اقرار به خر بودن دیگری و آن یکی به گاو بودن دوستش نمود؟! آیا خوراک این دو حیوان جز اینهاست که برایتان آورده ام؟!

هم نشین تو از تو به باید
تا تو را عقل و دین بیفزاید

 

2. صداقت و راستی

صداقت و راست گویی از صفات پسندیده انسانی است. در قرآن کریم کسانی که اهل دروغ هستند، دشمنان خدا معرفی شده اند؛ چون برخلاف فطرت انسانی که دعوت به پاکی و صداقت می کند، رفتار می کنند و از این طریق، باعث ناامنی اجتماعی و عدم اعتماد در میان انسان ها می شوند؛ زیرا وقتی افراد دروغ گو در جامعه وجود داشته باشند، مردم به یکدیگر اعتماد نمی کنند و مسائل اجتماعی مختل می گردد.
دوستی و رفاقت با افراد دروغ گو، از یک طرف باعث نفوذ این صفت ناپسند در انسان می شود و از طرف دیگر باعث تشویق فکر و روان انسان ها شده، به آنها اجازه نمی دهد به یکدیگر اعتماد کنند. امام باقر (ع) می فرمایند: « با چهار گروه هم نشینی و رفاقت نکن: احمق، بخیل، ترسو و دروغ گو. شخص احمق، می خواهد به تو سود برساند، ولی صدمه می زند و فرد بخیل و تنگ نظر از تو می ستاند، ولی به تو چیزی نمی دهد و شخص ترسو به هنگام نیاز و لزوم، نه تنها تو را، بلکه پدر و مادر خود را نیز تنها می گذارد ، و دروغ گو تو را به اشتباه و خطا می اندازد». (12)

 

صدق است و صفا آیتی از خلق جمیل
کذب است و ریا نشان از روح علیل

پیش همه راست گو عزیز است و جلیل
و آن کس که دروغ گوست خوار است و ذلیل

 

3. بزرگواری و اصالت خانوادگی

افراد بزرگوار و صاحب خانواده محترم و اصیل، معمولاً دارای صفات و خصوصیات ارزشمند و کمالات والا هستند و هم نشینی با آنان باعث احترام اجتماعی و کسب ارزش های اخلاقی و دینی می گردد و انسان را به سوی زندگی آبرومند و بانزاکت رهنمون می شود. پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) در این باره می فرمایند: اسعد الناس من خالط کرام الناس؛ (13) « خوشبخت کسی است که با افراد بزرگوار و با نجابت هم نشین و دوست می شود».

4. شایستگی و نیکی

خلق و خوهای نیک، مثل وفاداری، امانت داری، گذشت، خدا ترسی و مانند آن، به طور ناخودآگاه و ناهوشیار به انسان منتقل می شود و آدمی، هرگاه در جمع افرادی نیکوکار به سر برد، به تدریج نیکوکار خواهد شد. حضرت علی (ع) می فرمایند: قارن اهل الخیر تکن منهم و باین اهل الشر تبن عنهم؛ (14) « به نیکوکاران نزدیک شو تا از آنان شوی و از بدکاران دوری گزین، تا از صف آنان بیرون شوی».

 

گلی خوش بوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم

بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم

بگفتش من گلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم

کمال هم نشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم (15)

 

5 . وادارنده به اطاعت خدا

سیسرون درباره آثار خداترسی و درستکاری بر دوستی می گوید: « دوستی بر اساس تقوا پایدار است و همین که این پایه لغزید، بنای دوستی واژگون می شود». (16)
به دلیل آنکه آدمی چاره ای جز معاشرت و دوستی ندارد و مسیر زندگی ایدئال به سمت اهداف عالی از میان زندگی اجتماعی می گذرد، باید برای مسیر زندگی مطلوب، به دنبال قطب نمایی برآییم که راه را به ما می نمایاند و مسیر واقعی را که همان پرستش خداوند و قرار گرفتن در مسیر بندگی اوست، به ما نشان می دهد.
افرادی که انسان را از حق دور و از قلب انسان خدازدایی می کنند، شایسته معاشرت و رفاقت نیستند و این معیار، ملاک اساسی و سترگ انتخاب دوست و دوستی کردن است. چه زیبا و جامع است آن کلامی که امام صادق (ع) به نقل از رسول خاتم (ص) از حضرت مسیح (ع) خطاب به حواریون نقل می کنند: قالت الحواریون لعیسی یا روح الله من نجالس؟ قال: من یذکرکم الله رؤیته و یزید فی علمکم منطقه و یرغبکم فی الآخره عمله؛ (17) « حواریون حضرت عیسی (ع) به ایشان عرض کردند یا روح الله! با چه کسی هم نشینی و دوستی کنیم؟ حضرت فرمود: با شخصی هم نشینی نما که سه صفت داشته باشد:
1. دیدن او، تو را به یاد خدا آورد و به طرف اطاعت خداوند ترغیب کند؛
2. سخن او به علم تو بیفزاید و باعث افزایش دانش تو شود؛
3. عمل او تو را به آخرت ترغیب کند و به یاد آخرت بیندازد».
حال که می دانیم هدف زندگی و کمال هایی انسان، قرب الهی و تسلیم دستورهای خداوند بودن است، باید در تمام کارها، چیزی مطلوب ما باشد که ما را متوجه قرب الهی و اطاعت پروردگار نماید؛ در این میان، انتخاب دوست با رعایت سه شرط ذکر شده در روایت، ما را به قرب خدا، هدایت می کند. ویژگی اول دوست خوب، آن است که دیدار او انسان را متوجه خداوند کند. باید با کسی رفاقت و معاشرت کنیم که هرگاه نگاهمان به او می افتد، یاد خدا در دل ما زنده شود؛ یعنی کسی که رفتار و عملش بر اساس رعایت تقوا و اخلاص است و یاد خدا به وسیله او در دل ما تجلی می یابد.
ویژگی دوم دوست خوب- طبق فرمایش حضرت عیسی (ع)- آن است که وقتی چند کلمه با او هم صحبت می شوید، بر شناخت، معرفت و علم شما افزوده شود، و از سخنانی که هیچ فایده ای نداشته و ندارد، سخت پرهیز کند؛ لذا با هر کلامی که بر زبان جاری می سازد، حکمت می آموزد و دردی از دردها و نیازهای شما را برآورده می کند و به معلومات شما می افزاید.
ویژگی سوم اینکه کردار و عملش به گونه ای باشد که شما را به کارهای اخروی ترغیب کند. اگر کسی دایماً در فکر آخرت باشد، این طرز فکر باعث می شود رفتارش را به سوی آخرت و سعادت ابدی جهت دهد. کسی که از چهره اش گناه می بارد و در صورت و لباسش شرارت و بی دینی جلوه گر است، هرگز یک دوست خوب و ایدئال نیست؛ معاشرت با او نه تنها انسان را به یاد خدا نمی اندازد، بلکه اگر کسی را به یاد شما بیاورد، جز شیطان نخواهد بود.
پیامبر گرامی اسلام (ص) درباره ارزش دوست خوب می فرمایند: اذا اراد الله بعبد خیرا جعل له وزیرا صالحا إن نسی ذکره و إن ذکر اعانه؛ (18) « هرگاه خداوند خیر و خوبی بنده ای را بخواهد، برای او هم نشین صالحی قرار می دهد که اگر [خدا] را فراموش کند، به یادش آورد و آن گاه که به یاد خداست، او را یاری می کند».
خلاصه آنکه دوست پرهیزگار، کیمیاست و باید بسیار جست و جو کرد تا آن را یافت؛ با این توضیح که: تلاش و کوشش برای یافتن دوست خوب ارزشمند است و در مقابل فوایدی که یک دوست باتقوا برای انسان دارد، این تلاش ها در مقابل آن همه برکات و آثار، ناچیز است.

6. برآورنده نیاز دوست

زندگی اجتماعی نوجوان و تحصیلات او، خالی از مشکلات و گرفتاری نیست. چه بسا دانش آموز و دختر نوجوان در بعضی از درس ها ضعیف باشد یا مشکلات دیگری داشته باشد که نقش دوست تعیین کننده خواهد بود. دوستی که در مشکلات و به موقع نیاز و احتیاج به فریاد انسان می رسد، ارزش خاص و اهمیت فوق العاده ای دارد؛ چون بسیاری از دوستان در موقع راحتی و فراوانی نعمت و امکانات، ادعای دوستی می کنند و در مواقع احتیاج، توجهی به مشکلات دوست خود ندارند و او را تنها می گذارند؛ لذا بر اساس معیار دینی و انسانی، یکی از خصوصیات دوست شایسته، یاری و کمک در زمان نیاز و احتیاج است. حضرت علی (ع) می فرمایند: « بهترین دوست کسی است که موقع نیاز و احتیاج به یاری تو بشتابد و کمکت کند». (19)
همچنین حضرت در جایی دیگر می فرمایند: لا یکون الصدیق صدیقا حتی یحفظ أخاه فی ثلاث: فی نکبته و غیبته و وفاته؛ (20) « دوست و رفیق، وقتی دوست واقعی است که سه هنگام انسان را فراموش نکند: هنگان گرفتاری، مددکار او باشد؛ در نبود انسان، مدافع آبروی او باشد و پس از وفات او، همچنان به یادش باشد».
و به قول شاعر شیرین سخن سعدی علیه الرحمه:

 

دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

 

آموزش درست دوست یابی

هر انتخابی شیوه و روش خاص خود را دارد و انتخاب دوست هم از این قانون بیرون نیست. یکی از شیوه های دوست یابی، امتحان و آزمایش کردن است.
انسان امروزی، امتحان و آزمون را در همه امور، حتی کارهای روزمره خود قرار می دهد و برای هر کاری اعم از فنی، علمی، اجتماعی، سیاسی و ... آن را امری اجتناب ناپذیر دانسته، شرط مقبولیت هر کاری می داند؛ برای مثال اگر معلمی بخواهد بداند دانش آموزی که یک سال درس خوانده، درسش را خوب فرا گرفته یا نه، یا اگر کسی که جنسی خریده، بخواهد از کیفیت آن مطلع شود و یا تعدادی مهندس بخواهند بدانند طرح و نقشه ای که ریخته و یا کشیده اند، درست است یا خیر، باید قبل از استفاده و به کارگیری، امتحان کنند. در انتخاب دوست هم باید آزمایش و امتحانی در کار باشد، ولو اینکه شخص مورد نظر مؤمن باشد و با او آشنایی چند ساله داشته باشیم؛ با این حال او هم باید امتحان شود و با معیارهای دوست خوب، سنجیده شود.
اما از آنجایی که هر کار روش مناسب خود را دارد، دوست و رفیق هم، آزمون خاص خود را دارد. امام صادق (ع) در روایاتی نورانی، معیارهای مهم و اساسی امتحان دوست را بیان فرموده اند. ایشان در جایی می فرمایند: من غضب علیک من اخوانک ثلاث مرات فلم یقل فیک شرا فاتخده لنفسک صدیقا؛‌(21) « اگر دوستت سه بار از دست تو عصبانی شد و نسبت به تو تندی و پرخاشگری نکرد و چیز بدی به تو نگفت، او را دوست و رفیق بگیر».
امام صادق (ع) معیار را گذشت و سعه صدر و بزرگواری دوست قرار داده است و می فرماید اگر کسی در مقابل خطاهای انسان و بدی انسان نسبت به دوستش، صبر و گذشت کرد، شایسته دوستی و رفاقت است.
باز امام صادق (ع) پس از ترسیمی از سیمای دوستان ظاهری، می فرمایند: « کسانی که در ظاهر به صورت دوست می بینی، اگر آنها را آزمایش کنی، خواهی دید که چند دسته اند: بعضی مانند شیران فقط اهل حمله و خوردن هستند؛ بعضی مانند گرگ، آسیب می رسانند و گروهی مانند سگان، چاپلوس و متملق هستند و دسته چهارم مانند روباه، حیله گر و دزدند؛ پس ظاهرشان مختلف، اما مقصدشان یکی است». (22)
باید به دختران جوان آموخت که با چشم واقع بین به اطراف خود نگاه کنند تا حقیقت این حدیث نورانی برای آنان روشن شود و متوجه شوند که بیشتر افرادی که با انسان دوست می شوند، به نوعی دنبال منافع و مصالح خود هستند و کم هستند کسانی که شرایط دوست خوب و ارزشمند را داشته باشند؛ هر چند باید به این نکته نیز توجه کرد که نباید با چشم بدبین به اطرافیان نگاه کنیم و تا عدم صلاحیت فردی ثابت نشده است، نباید به او بدبین شویم.

شیوه های دوست آزمایی

1. از راه گرایش و میل عاطفی: محبت مانند رمز «تلگراف» است؛ پس هرگاه کسی در خودش نسبت به شخصی احساس محبت و دوستی کرد، بداند او نیز نسبت به وی نظیر همان حالت را در قلبش احساس می کند؛ البته این کار نیازمند آن است که روان و عواطف و وجدان خویش را به خوبی بشناسند تا اشاره های غریزی را از انگیزه های راستین عاطفی بازشناسند. امام باقر (ع) در روایتی فرمودند: اعراف الموده لک فی قلب أخیک بماله فی قلبک؛‌(23) « محبت برادر و دوستت را نسبت به خود، از محبت قلبی خود نسبت به او بشناس».
البته باید توجه داشت این مسئله بیشتر درباره جنس موافق است و درباره علاقه مندی به جنس مخالف صادق نیست؛ زیرا علاقه به جنس مخالف معمولاً بر اساس شهوات جنسی است و کمتر جنبه عاطفی دارد و اگر دختری از نظر عاطفی هم به پسری علاقه مند باشد، دلیل بر علاقه پسر به او نیست.
2. آزمودن به وقت نیاز: برای شناخت هر انسانی، باید او را به هنگام احتیاج و نیازمندی، آزمایش کرد و دید که آیا به نیاز ما توجهی می کند یا خیر؟ آیا هنگامی که به مشکلی گرفتار می شویم، به ما اعتنا می کند یا خیر؟ از لقمان حکیم نقل شده است که فرمود: « دوست را مشناس مگر در وقت نیاز به او». (24)

 

دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی

دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

3. آزمودن به هنگام خشم: هر انسانی در حالت خشم، ماهیت خود را بروز می دهد و چهره واقعی اش را برای دیگران آشکار می سازد؛ زیرا انسان در حالت خشم آنچه را که می اندیشد، می گوید؛ نه آنچه را وانمود می کند. گاه فردی در حالت عادی با انسان خوش رویی و خوش رفتاری می کند و سخنان محبت آمیز بر زبان می راند، اما چون او را به خشم آوریم، حقیقت را که مدت ها از ما پنهان می داشت، بر زبان می آورد؛ لذا در مصاحبه های روان شناختی یا بازجویی های پلیسی، گاهی فرد مقابل را عمداً خشمگین می کنند تا واقعیات را آشکار سازد.

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار
(سعدی)

4. آزمودن در سفر و مسافرت: انسان در سفر، لباس تکلف و ریا را از تن خود می کند و آن گونه رفتار می کند که واقعاً می اندیشد. در این زمان می توانیم او را به سادگی امتحان کنیم و بیازماییم. در حدیث شریف، یکی از روش های آزمون دوست، آزمودن او به هنگام سفر دانسته شده است. (25)
5. آزمودن در سختی ها: دوست خوب کسی است که در سختی ها و گرفتاری ها یاری رسان باشد. هنگامی که دیگران انسان را رها می کنند، در کنار او باشد و هنگامی که احتیاج دارد و نیازمند است، از او دریغ نکند و سعی کند مرهم دردهای وی باشد.
حضرت امیرالمؤمنین، علی (ع) می فرمایند: « دوستت را در هنگام گرفتاری و سختی امتحان کن و بیازما» (26)

دوست باشد کسی که در سختی
باری از دوش دوست بردارد

نه که سربار زحمت خود نیز
بر سر بار دوست بگذارد
(شهریار)

 

نکات کلیدی و مفید

در راستای انتخاب دوست و شرایط و کیفیت آن، نکاتی وجود دارد که از اهمیت بسیاری برخوردار است:

الف) دوستی و گروه کاری

اگر بتوان تدبیری اندیشید که دوستی دختران به طرف مطالعات گروهی و کارهای فرهنگی سوق بیاید، بسیار ارزشمند خواهد بود.

ب) پرهیز دادن از دوستی اینترنتی

یکی از مشکلات امرزی برای دختران، دوستی های اینترنتی است که آسیب های بسیاری را به دنبال دارد؛ ضمن اینکه معمولاً در این دوستی ها، دختران ضرر بیشتر می کنند؛ لذا می باید به این امر توجه بسیار داشت.

ج) زمینه سازی برای دوستی مطلوب

والدین و مربیان می باید زمینه های انتخاب دوست را در مدرسه و در خانواده فامیلی مهیا کنند و با ایجاد بسترها لازم، نوجوانان را به طرف انتخاب دوست از طریق محیط مدرسه، فامیل و هم محلی ها، سوق دهند.

د) رعایت اعتدال در دوستی

در دوستی باید اعتدال برقرار باشد و از افراط و تفریط پرهیز شود؛ نباید اطلاعات خانوادگی و عکس های خانوادگی در اختیار دوستان قرار گیرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. غلامحسین ذوالفقاری، رهنمون، ص 368 .
2. محمدرضا شرفی، مراحل رشد و تحول انسان، ص 163 .
3. برای مطالعه تفصیلی این مطلب ر. ک: محمد حسین طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 144-145 .
4. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج4، ص 157، ح 7368 .
5. محمدرضا کاشفی، آیین مهرورزی، ص 130 .
6. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج4، ص 157، ح 7368 .
7. همان، ص 131 .
8. Turner and Helms .
9. جمال الدین محمد خوانساری، شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج5، ص 2577-2578، ش 8921 و 8923 .
10. انگشت گر: زغال فروش یا آن که زغال تولید می کند.
11. قال علی (ع) اکثر الثواب و الصلاح فی صحبه اولی الالباب (محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج5، ص 301، ح 10244).
12. لا تقارن و لا تواخ اربعه: الاحمق و البخیل و الجبان و الکذاب. اما الا حمق فانه یرید ان ینفعک فیضرک و اما البخیل فانه یاخذ منک و لا یعطیک و اما الجبان فانه یهرب عنک و عن والدیه و اما الکذاب یصدق و لا یصدق (شیخ محمد صدق، خصال، ص 244، ح 100).
13. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 5، ص 302، ح 10251 .
14. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 71، باب 13، ص 188، ح 16 .
15. کلیات سعدی، دیباچه، ص 4 .
16. غلامحسین ذوالفقاری، رهنمون، ص 367 .
17. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج1، ص 110، ح 3 .
18. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 74، باب 7، ص 164، ح 2 .
19. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 1، ص 57 .
20. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 71، باب 10، ص 163، ح 28 .
21. همان، باب 11، ص 173، ح 2.
22. ان الیت تراهم لک اصدقاء اذا بلوتهم وجدتهم علی طبقات شتی: فمنهم کالاسد فی عظم الاکل و شده الصوله و منهم کالذئب فی المضره و منهم کالکلب فی البصبصه و منهم کالثعلب فی الروغان و السرقه صورهم مختلفه و الحرفه واحد (همان، ص 179، ح 22).
23. همان، ج 46، باب 17، ص 291، ح 15 .
24. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 5، ص 312، ح 10325 .
25. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج5، ص 10، ح 67 .
26. همان، ح 10324 .

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).


نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: نوجوانی و دوستی ها, 1
دختران و بهداشت قاعدگی
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دختران و بهداشت قاعدگی

قاعدگی

به خون ریزی های زنانه که در فواصل زمانی تقریباً مشخص و ثابت رخ می دهد، عادت ماهانه (1) یا قاعدگی گفته می شود. زمان مشخصی برای شروع عادت ماهانه وجود ندارد و نمی توان زمان واحدی برای همه دختران، مشخص کرد. سن شروع عادت ماهانه، یعنی زود شروع شدن یا دیرتر آغاز شدن آن، اثر منفی بر حالت جسمانی دختران نوجوان نمی گذارد و بر توانایی او برای فرزنددار شدن هنگامی که عادت شروع می شود، بی تأثیر است. به طور کلی شروع قاعدگی در محدوده سنی ده تا شانزده سال طبیعی است؛ ولی این رخداد معمولاً در سن دوازده تا سیزده سالگی به وجود می آید.
اگر دختری تا سیزده سالگی نشانه ای از بلوغ جنسی نداشته باشد یا تا شانزده سالگی عادت ماهانه نشود، توصیه می شود حتماً به پزشک مراجعه کند.

مراحل سیکل قاعدگی

از شروع خون ریزی قاعدگی تا شروع خون ریزی بعدی، یک سیکل یا دوره قاعدگی یا سیکل ماهانه است و این محدوده زمانی، طول مدت سیکل قاعدگی تلقی می شود؛ برای مثال اگر شروع خون ریزی قاعدگی در خانمی روز پنجم مهرماه باشد و مجدداً در تاریخ سی ام مهرماه، شروع به خون ریزی کند، طول مدت سیکل قاعدگی این خانم در این دوره، بیست و پنج روز است.
دوره عادت ماهانه در افراد مختلف، متفاوت است. بعضی از خانم ها و دختران هر 28 روز یک بار، عادت می شوند و گروهی هر 25 روز و عده ای دیگر کمتر از این؛ ولی یقیناً بین دو عادت کمتر از ده روز فاصله نمی شود. در سال نخست شروع عادت ماهانه، دوره ها معمولاً بی نظم هستند. در برخی، عادت ماهانه چند ماه پشت سر هم منظم است، بعد ممکن است یک یا چند ماه طولانی تر و با خون ریزی بیشتر، همراه باشد.
عادت نشدن در بعضی از ماه ها ممکن است ناشی از تغییرات محیطی مانند مسافرت و از دست دادن بی مقدمه وزن به مقدار زیاد، تمرینات بسیار شدید و خسته کننده جسمانی و استرس های عاطفی و یا بارداری باشد که با رفع این مسائل و بزرگ تر شدن دختران نوجوان، عادت آنها از نظم بیشتری برخوردار خواهد شد.
طول مدت سیکل یا دوره قاعدگی (از اولین روز خون ریزی قاعدگی تا شروع خون ریزی قاعدگی بعدی) در حالت طبیعی 7 تا 28 روز است؛ یعنی از 21 تا 35 روز، طبیعی است. اگر بیش از این مدت، در چند ماه متوالی وجود داشته باشد، ضروری است به پزشک متخصص زنان مراجعه شود. (2)

جنبه های روان شناختی قاعدگی

قاعدگی برای یک دختر نوجوان، معنایی بیش از یک سازگاری زیست شناختی دارد. قاعدگی، نماد بلوغ جنسی، سلامت جسمی و هورمونی است؛ نماد موقعیت آینده یک دختر با عنوان «زن» است. از آنجا که واکنش یک دختر به قاعدگی ممکن است به امور گسترده ای تعمیم یابد، این مسئله که تجارب اولیه او تا چه اندازه مطلوب باشد، اهمیتی حیاتی دارد. دختر نوجوانی می گفت: « به نظر می رسید همه دوستانم قاعدگی شان شروع شده بود. احساس کردم از بقیه عقب اقتاده ام؛ به همین دلیل به آن به عنوان یک نشانه از بزرگی و تکامل می نگریستم. پیش خودم فکر می کردم فقط وقتی می توانم یک زن کامل باشم که عادت شوم». (3)
در بازخوردی مقابل، بسیاری از دختران به این رشد بهنجار و غیر قابل اجتناب، نگرشی منفی دارند. در برخی از مطالعات معلوم شده است گروهی از دختران به قاعدگی با دیدی منفی می نگرند و یا نسبت به آن بی توجه اند؛ تصور می کنند « قاعدگی چیزی است که یک زن باید با آن بسازد». به نظر آنها جنبه مثبت قاعدگی این است که نشانه ای از بلوغ به شمار می رود و جنبه منفی آن این است که «دردسر» است و باید برای رویارو شدن با آن، آمادگی داشت. (4)
بسیاری از زنان و دختران از چند روز قبل عادت ماهانه از نظر خلقی دچار برانگیختگی می شوند. افسردگی، غصه، دل مردگی و حتی تمایل به رفتارهای ناهنجار به وجود می آید. از هر 25 زن، یک نفر چنان با نوسان هورمونی مواجه می شود که این روزها پیوسته تغییرات شخصیتی از خود بروز می دهد.
قرآن کریم در این باره می فرماید: وَیسْئلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ؛ (5) « و از تو، درباره حیض سؤال می کنند. بگو حالت ناملایمی است. در حال حیض، از زنان دوری کنید».
والدین و مربیان باید در این ایام، مراقب حالات روانی دختران باشند؛ باید برخورد ملاطفت آمیز بیشتری داشته باشند، زمینه آرامش روانی او را فراهم کنند، از درگیری های کلامی با آنها بپرهیزند و به آنها فرصت استراحت بیشتری بدهند و از امر و نهی های بی مورد، خودداری کنند.

مشکلات جسمی دوران قاعدگی

مشکلات جسمی حادی که در برخی از دختران نوجوان، همراه با قاعدگی بروز می کند، معمولاً به چهار صورت زیر بروز می کند:
1. قاعدگی دردناک: این مشکل همراه با احساس درد شدید در قسمت شکم است و ممکن است با علایم دیگری نظیر درد در ناحیه پشت، سردرد، استفراغ، احساس خستگی، تحریک پذیری، حساسیت در نواحی تناسلی یا پستان ها، درد ساق پا یا تورم قوزک پا و تحریکات پوستی، از قبیل جوش زدن قسمت هایی از بدن نیز همراه باشد. (6) در آینده، بیشتری درباره آن بحث خواهیم کرد.
2. خون ریزی بیش از حد: مقدار خونی که در هر دوره قاعدگی از بدن دختران دفع می شود، به طور متوسط در حدود 45 گرم (به اندازه سه تا چهار قاشق) است، ولی در زنان مختلف از 25 گرم تا 140 گرم متغیر است. اگر خون ریزی بیش از حد معمول باشد، می تواند به عوامل جسمی یا عاطفی بستگی داشته باشد.
البته باید توجه داشت خون فقط بخشی از قاعدگی است که به بیرون ریخته می شود؛ چون علاوه بر خون، مقداری بلغم یا ماده لزج و مقداری از بافت های سلولی ضایع شده نیز همراه خون دفع می شود که در هر قاعدگی با خون بین 170 تا 225 گرم است. (7)
3. فقدان خون ریزی در دوره قاعدگی: این مشکل، ممکن است به دلایل جسمی از قبیل ورزش یا فعالیت بدنی شدید که باعث تغییراتی در میزان چربی بدن و تغییر ترشحات هورمونی می شود، پدیدار گردد؛ همچنین ممکن است دلیل آن، اختلال در غدد درون ریز یا تغییرات آب و هوا، کار بیش از حد، تهییج عاطفی یا عوامل دیگر باشد.
4. خون ریزی از مجرای ادرار: در مواردی ممکن است مشکل جسمی قاعدگی به صورت خون ریزی از مجرای ادرار و مواقع غیر از دوره قاعدگی صورت گیرد که دلایل جسمی یا عاطفی آن باید بررسی شود. (8)

علل نگرش منفی به قاعدگی

عوامل مختلفی در برداشت منفی از این پدیده طبیعی که در دختران رخ می دهد، مؤثر است:
1. عدم آمادگی: دخترانی که آمادگی لازم برای قبول قاعدگی را نیافته اند، از این موضوع برداشتی منفی دارند و این واقعه را یک ضایعه تلخ به حساب می آورند.
درایفوس از زبان دختری شانزده ساله می نویسد: « من از تغییرات جنسی که در بدنم رخ می داد، بسیار ترسیده بودم. اولین تغییری که احساس کردم، قاعده شدنم بود. از مشاهده خون در بدنم بسیار ترسیدم. نمی دانستم چرا این اتفاق رخ داده است. وقتی هم که بالاخره از مادرم علت آن را پرسیدم، او وقت کافی صرف نکرد که آن را برای من توضیح دهد؛ به همین جهت من واقعاً نتوانستم بفهمم این اتفاق چرا و چگونه پیش آمد». (9)
2. عقاید منفی اطرافیان: اگر والدین و دوستان دختر به گونه ای با او رفتار کنند که گویی به خاطر دردسری که دچار شده، نیاز به همدردی دارد و این رخداد را بدبختی بزرگی برای دختران بدانند، دختران هم همین واکنش را نشان خواهند داد.
3. کسب اطلاعات از منابع غیر مطمئن: بسیاری از نوجوانان ساعت های بسیاری با دوستان خود درباره مسائل جنسی و اتفاقاتی که برای آنان افتاده و یا خواهد افتاد، صحبت می کنند و از شنیده ها برای یکدیگر تعریف می کنند و احتمالاً چنانچه با فردی از افراد فامیل که هنگام قاعدگی با مشکل مواجه شده، برخورد کنند، با او گفت و گو می کنند و این مسئله را به همه افراد جامعه تعمیم می دهند، و از قاعدگی برداشتی منفی و انزجارآور برای خود ترسیم می کنند.

منابع کسب آگاهی

با شروع بلوغ جنسی و تغییراتی که در این زمینه در نوجوانان به وجود می آید، علاقه و حرص و ولع خاصی در آنها رخ می دهد تا از عوامل این تغییرات و عملکرد اعضای بدن و ویژگی های نوجوانی، مطلع شوند. نوجوانان می خواهند در این زمینه اطلاعات مختلف کسب کنند، اما نمی دانند این اطلاعات را از چه کسی و چگونه به دست آورند. در اکثر موارد به دنبال مسیرهایی غیر از پدر و مادر برای کسب اطلاع می گردند.
یکی از مسیرهایی که راحت تر در دسترس نوجوانان است، دوستان هم سن و سال است. نوجوانان، تغییراتی که برای شان در زمینه تغییر صدا، رویش مو در بعضی اعضای بدن، احتلام های شبانه و رشد بعضی از قسمت های بدن رخ داده است، با دوستان در میان می گذارند و می خواهند بدانند آیا آنها هم چنین تغییراتی داشته اند و در مقابل این تغییرات چه باید بکنند. از اینجاست که گاهی به دام دوستان ناباب یا بی اطلاع می افتند و به انحراف کشیده می شوند.
نوجوانی نامه نوشته بود که: پدر و مادرم مرا نسبت به مسائل بلوغ آگاه نکردند و من هم چون کنجکاو بودم، مرتباً از دوستانم [نسبت به تحولات بلوغ و مسائلی که پیش آمده بود] سؤال می کردم. یکی از دوستانم به من گفت: تو اگر کاری که می گویم انجام ندهی، بیمار خواهی شد. من به این عمل (خودارضایی) مبادرت کردم و سال ها این عمل را انجام دادم؛ در نتیجه سلامت جسم و روحم به خطر افتاد و حالا فهمیده ام که این عمل خلاف روند طبیعی است و من حالا به صورت فردی درآمده ام با چشم و گوش و اعصاب ضعیف که اشتهایی برای غذا خوردن ندارم و دردهای بی پایان دیگر. (10)
استفاده از مسیرهای نامطمئن، مثل دوستان ناباب، زمینه انحرافاتی را فراهم می آورد که عوارض آنها سال های طولانی آزار دهنده روح و جسم شما خواهد بود؛ بنابراین، برای آگاهی از تحولات بلوغ و وظیفه خود در این زمینه، مطئمن ترین مسیر و مرجع، والدین و برای شما دختران نوجوان، مادر، خواهر بزرگ تر، خاله و عمه- در صورت داشتن رابطه نزدیک و صمیمی با آنها- است. اگر گفت و گو با آنها برای شما مشکل است، سؤالات خود را به صورت مکتوب بنویسید و از آنها بخواهید شما را راهنمایی کنند.
می توانید از معلم پرورشی خود یا سایر معلمان که با آنها صمیمی تر هستید، بخواهید کتابی در این باره به شما معرفی کنند تا با مطالعه آن، حس کنجکاوی خود را ارضا کنید و اطلاعات مفید و مورد نیاز خود را به دست آورید.

نوجوانان و قاعدگی

هر یک از ما با اتفاقاتی که برای اولین بار در زندگی روزمره مان رخ می دهد، برخورد خاصی داریم که این اتفاق و نوع برخورد با آن می تواند به عنوان یک خاطره ماندگار در ذهنمان باقی بماند؛ مثلاً اولی روزی که به مدرسه رفتیم، اولین معلمی که داشتیم، اولین دوستی که انتخاب کردیم، اولین سالی که روزه گرفتیم و...؛ همه اینها تلخ یا شیرین، بخشی از ذهن ما را اشغال می کند و می تواند برای ما خوشایند و یا ناراحت کننده باشد. یکی از اتفاقاتی که برای نوجوانان دختر می تواند فراموش نشدنی باشد، خاطره اولین قاعدگی و عکس العمل آنها با این موضوع است. در ادامه برای شناخت بیشتر از این پدیده زیستی و طبیعی بدن و عکس العمل مناسب با آن، خاطرات چند تن از دختران نوجوان را می آوریم:

1. مادرم بهترین بود

اولین باری که عادت (پریود) شدم، سیزده سال داشتم. آن روز احساس بدی داشتم. دلم آشوب بود و پایین شکمم احساس درد داشتم. نمی دانستم چه اتفاقی افتاده است، اما وقتی به دست شویی رفتم، لکه های خون را روی لباس زیرم دیدم. بسیار هراسان شده بودم. فوراً سراغ مادرم رفتم. رنگم پریده بود. مادرم احساس کرد بیمار شده ام؛ اما برای او توضیح دادم که چه اتفاقی افتاده است. مادرم با لبخند و صمیمیت فوق العاده ای با من صحبت کرد و درباره نوارهای بهداشتی برایم توضیح داد.
مادرم درباره تجارب خودش از پریود صحبت کرد. این گفت و گو واقعاً به من کمک کرد تا بتوانم به راحتی این مرحله سخت را پشت سر بگذارم. دانستن اینکه مادرم نیز همان مرحله را که من در آن قرار دارم، پشت سر گذاشته است، به من احساس راحت تری می داد. (11)

2. اتفاق بدون دردسر

زمانی که پریود شدم، تنها یازده سال داشتم، اما به خوبی می دانستم که قاعدگی چیست؛ زیرا برخی از دوستانم قبل از من عادت شده بودند و مادرم در این باره با من صحبت کرده بود و آموزش لازم را داده بود. او برایم نوار بهداشتی خریده بود و در کشوی کمدم گذاشته بود.
پریود من بسیار راحت بود؛ بدون هیچ گونه احساس درد و ناراحتی و به طور منظم ادامه داشت. از آموزش هایی که مادرم داده بود، توانستم به خوبی استفاده کنم و گرفتار اضطراب و نگرانی نشوم. تنها یک مورد پریود برایم مشکل ساز شد. آن هم زمانی بود که به سالن ورزش رفته بودم: هنگامی که در حال ژیمناستیک بودم، به آینه مقابل نگاه کردم تا حرکت خود را ببینم؛ ناگهان متوجه شدم پشت پایم آغشته به خون است؛ به سرعت به سراغ رختکن رفتم؛ لباس هایم را پوشیدم و بدون آنکه با کسی گفت و گو کنم، از ورزشگاه فرار کردم. در دلم خدا خدا می کردم که کسی از این موضوع آگاه نشده باشد. (12)

3. خاله؛ بهترین دوستم

عصر یک روز تابستان بود. برای تعطیلات به منزل خاله ام رفته بودم. بدون هیچ پیش بینی لازم، وقتی به دست شویی رفتم، متوجه شدم لباس زیرم خون آلود شده است. اولین بار بود که خون قاعدگی می دیدم. قاعدگی من زود شروع شده بود؛ زیرا تنها یازده سال داشتم. اگر چه قبلاً درباره قاعدگی چیزهایی شنیده بودم، باور نمی کردم این حادثه در بیرون از خانه خودمان اتفاق بیفتد. متحیر بودم که چه کنم. مقداری دستمال کاغذی برداشتم و از آنها به عنوان نوار بهداشتی استفاده کردم، اما خیلی زود دستمال کاغذی ها خون آلود و غیر قابل تحمل شدند. با شک و تردید چاره را در این دیدم که موضوع را با خاله ام در میان بگذارم. وقتی مطلب را به او گفتم، او با یک محبت غیر قابل وصف مرا بغل کرد و به سینه اش چسبانید و این اتفاق را به من تبریک گفت. او گفت دیگر یک خانم شده ای و جریان قاعدگی و طبیعی بودن آن و شیوه استفاده از نوارهای بهداشتی را برایم توضیح داد.
همراه با خاله ام به فروشگاه رفتیم. او برایم یک بسته نوار بهداشتی خرید. اکنون که به وقایع گذشته فکر می کنم، هنوز گرمای محبت او را که مرا بغل کرد، در وجود خود احساس می کنم. باید بگویم « او بهترین دوست و راهنمایم بود». (13)

4. اشتباهی که مرتکب شدم

زمانی که یازده ساله بودم، مادرم چندین بار سعی کرد درباره بلوغ و علایمی که در این سن برای دختران پیش می آید، با من صحبت کند؛ اما من هیچ علاقه ای به صحبت کردن در این مورد نداشتم و هر بار که مادرم سر صحبت در این رابطه را باز می کرد، من به بهانه ای او را ترک می کردم و اگر مجبور بودم در همان جا بمانم، به او می گفتم: « آه مادر موضوع دیگری نبود که درباره آن صحبت کنی. صحبت کردن از این موضوع چندش آور است. من اصلاً دوست ندارم در این باره حرف بزنیم». مادرم اصرار نمی کرد؛ و زمان می گذشت و بعد از مدتی باز دوباره همین اتفاق می افتاد و جواب من هم تکرار می شد.
روزی مادرم همراه با کادوی روز تولدم، یک کتاب درباره قاعدگی دختران به من هدیه داد؛ ولی من حاضر نبودم حتی به فهرست کتاب نظری بیندازم. چند ماهی از دوازده سالگی ام می گذشت که یک روز که همراه دوستم از مدرسه بر می گشتم، احساس بدی وجودم را فرا گرفت. با عجله به خانه آمدم و کیف و وسایلم را گوشه ای از اتاق گذاشتم و سریع به دست شویی رفتم. از اتفاقی که افتاده بود، مبهوت شده بودم. لباس زیرم خون آلود شده بود. مدتی در دست شویی صبر کردم. نمی دانستم باید چه کار بکنم و با این لباس آلوده چگونه کنار بیایم. مادرم از بیرون دست شویی صدا زد: « دخترم! چیزی شده؟ مشکلی پیش آمده؟»، اما من هنوز هم حاضر نبودم با مادرم در این باره صحبت کنم. به او گفتم نه مادر الآن می آیم. تازه به اشتباه خود پی برده بودم و از اینکه اجازه نمی دادم مادرم آموزش لازم را بدهد، پشیمان بودم. از دست شویی بیرون آمدم و به سراغ کمد رفتم. با تعجب دیدم مادرم چند لباس زیر و یک بسته نوار بهداشتی داخل کشوی کمدم گذاشته است. خوش حال شدم و آنها را برداشتم و به دست شویی برگشتم. لباس زیرم را عوض کردم و از نوار بهداشتی استفاده کردم. وقتی به اتاق برگشتم، مادرم یک لیوان چای برایم آورد و کتابی را که قبلاً برایم خریده بود، بلند بلند خواند. حالا احساس می کردم چقدر به صحبت با مادرم نیاز دارم و چقدر لازم است چنین کتابی را مطالعه کنم. (14)

نکات قابل توجه در بهداشت دوره قاعدگی

دوران قاعدگی برای دختران نوجوان زمان ویژه ای است و نیاز به مراقبت های ویژه بهداشتی، تغذیه و ورزش دارد.
1. در دوره قاعدگی، باید نوارهای بهداشتی زود به زود تعویض شود. تماس خون قاعدگی با اکسیژن هوا ممکن است باعث تغییرات شیمیایی شده، تولید بوی نامطبوع نماید.
2. در موقع قاعدگی، میزان تعرق بدن زیاد می شود. بنابراین، باید بیشتر استحمام کرد. دوش آب ولرم، مناسب تر و آرامش بخش تر از دوش آب سرد و یا آب داغ است.
3. دختران نوجوان باید در این دوره به مقدار کافی بخوابند و استراحت کنند. اعصاب آرام در احساس آرامش و کاهش درد، بسیار مؤثر است.
4. در روزهای قاعدگی باید از تمرینات ورزشی شدید، مانند پرش، دو، اسب دوانی خودداری کرد؛ اما انجام حرکات ورزشی سبک، مفید خواهد بود.
5. تعویض مرتب لباس های زیر و رسیدگی به سر و وضع خود، در بهداشت جسمی و حفظ روحیه در این دوران، بسیار تأثیرگذار است.
6. از مصرف مواد کافئین دار مثل قهوه که محرک است و نگرانی و اضطراب را افزایش می دهد، پرهیز شود.
7. وعده های غذایی افزایش داده شود و در هر وعده، مقدار کمتری غذا خورده شود و از غذاهای ساده، مقوی و زود هضم استفاده گردد. پرهیز از پرخوری، مخصوصاً اجتناب از خوردن غذاهای سنگین، سرخ شده و شیرینی های چرب، به راحتی و احساس بهبودی کمک بسیاری می کند. (15)

ورزش در دوران قاعدگی

بر اساس برخی بررسی ها گفته اند: فعالیت های ورزشی در بی نظمی های قاعدگی و قاعدگی دردناک، تأثیر شایان توجه ندارد و اجرای اعمال ورزشی در زمان قاعدگی و نیز شرکت در مسابقات در این دوران، مربوط به خود فرد است؛ زیرا عملکردهای ورزشی، تحت تأثیر قاعدگی قرار نمی گیرد؛ (16) با این همه، مخالفت هایی از نظر پزشکی در این زمینه ابراز شده است. برخی از پزشکان، بر این باورند که زنان اجازه شرکت در تمرین یا مسابقه در ورزش هایی چون دوهای طولانی، اسکی، ژیمناستیک و تنیس که علایم اختلال قاعدگی در آنها دیده می شود، نباید داده شود و همه پزشکان با شنا در هنگام قاعدگی مخالف اند.
باید توجه داشت ورزش و برنامه های تمرینی در زمان قاعدگی ممکن است در برخی از دختران نوجوان به از دست دادن خون زاید منجر شود و فرد، در معرض کم خونی ناشی از کمبود آهن قرار گیرد.
« برخی از مطالعات، نشان دهنده کاهش قابل ملاحظه در سرم آهن زنان، متعاقب تمرین جسمانی است»؛ (17) بنابراین، توصیه می شود در دوران قاعدگی از ورزش های سنگین خودداری شود و به ورزش های سبک و نرم پرداخته شود.

اختلال ملال پیش قاعدگی

یکی از مشکلات دختران و زنان، واکنش های روان شناختی نابهنجار قبل از قاعدگی است که از سوی انجمن روان پزشکی امریکا، تحت عنوان « اختلال ملال پیش قاعدگی» (18) توصیف شده است.
ویژگی اصلی این اختلال، نشانه هایی مانند خلق افسرده، اضطراب قابل توجه، نااستواری هیجانی و عاطفی و کاهش علاقه به فعالیت هایی است که قبلاً جزو فعالیت های دلخواه فرد بوده اند. در دختران و زنان مبتلا به این اختلال، این نشانه ها به طور منظم طی هفته آخر پاکی و در اغلب چرخه های قاعدگی رخ می دهند. این نشانه ها در ظرف چند روز پس از آغاز قاعدگی، کاهش یافته، در خلال هفته بعد از قاعدگی ناپدید می شوند. (19)
مطالعات بسیاری این نتیجه را در برداشت که جنایات زنان، مانند حمله شدید به افراد و دزدی از مغازه، در روزهای بین 21 تا 28 عادت ماهانه اتفاق می افتد. در زندان زنان آمریکا، به این موضوع پی برده اند که حداقل پنجاه درصد از جنایات یا حمله های خشونت آمیز زنان، از سوی کسانی صورت می گیرد که از اختلال پیش از عادت ماهانه رنج می برند. (20)

راه های مقابله با اختلال ملال پیش قاعدگی

شناخت صحیح این اختلال و آگاهی از ابعاد گوناگون زیستی- روانی و اجتماعی آن، نخستین گام در چیره شدن بر مشکلات ناتوان ساز حاصل از آن است. آگاهی اطرافیان و خانواده نوجوان (مانند دوستان و خواهر و مادر) می تواند نقش مؤثری در کاهش نشانه های این اختلال ایفا کند. معمولاً اعضای خانواده باید در برابر نشانه های این اختلال شکیبا باشند و با فراهم ساختن حمایت عاطفی از فرد مبتلا، او را در کنار آمدن با نشانه هایش یاری دهند.
دخترانی که دچار این اختلال هستند و مادرشان نیز به این امر آگاه است، می توانند با مراجعه به مشاور یا روان شناس و روان پزشک، آگاهی بیشتری از این مشکل به دست آورند و آثار آزار دهنده آن را برای خود و اعضای خانواده کاهش دهند.
ممکن است دخترانی که به نوع شدید این اختلال دچارند، به درمان دارویی نیاز پیدا کنند، ولی کمک مادر، خواهر و دوستان و سایر اعضای خانواده فرد مبتلا، از هر زمان دیگری مؤثرتر است. ایجاد تفاهم و برقراری روابط عاطفی می تواند نوجوان را در کنار آمدن با این مرحله یاری کند.
پرداختن به ورزش های سبک و منظم، می تواند تا حد زیادی از شدت فشارهای مربوط به این اختلال بکاهد؛ زیرا با فعالیت های بدنی منظم، ترشحات شیمیایی مغز و هورمون های بدن یک نظم پایدار پیدا کرده، فرد را در جهت تعادل و توازن سازگارانه پیش می برد؛ همچنین برخی از پژوهش ها بیانگر آنند که رعایت یک رژیم غذایی سالم و مصرف متعادل ویتامین ها و مواد معدنی نیز می تواند به میزان قابل توجهی، در رویارویی مؤثر با نشانه های این اختلال نقش داشته باشد. (21)

کرامپ (در دوران قاعدگی)

برخی از زنان و دختران، هنگام قاعدگی ناچارند دردهایی در ناحیه شکم یا پایین شکم، تحمل کنند که به آن «کرامپ» می گویند. کرامپ در نتیجه انقباض ماهیچه های رحم، به منظور تسریع خروج خون حیض احساس می شود. هورمونی به نام «پروستاگلاندین» عامل این انقباضات است. زنانی که میزان بیشتری از این هورمون در خون خود دارند، در قاعدگی حملات کرامپ شدیدتری تجربه می کنند. کرامپ شدید، ممکن است موجب تهوع و سردرد شود. (22)
برآوردهای جاری نشان می دهد: 50 تا 75 درصد از زنان و دختران نوجوان، در حین قاعدگی درد و کرامپ را تجربه می کند، اما میزان آن در بین افراد گوناگون، متفاوت است. اگر مادری به کرامپ مبتلا باشد، بدان معنا نخواهد بود که دختر او نیز کرامپ را تجربه خواهد کرد و برعکس. این باور نیز حقیقت ندارد که هر مادری که کرامپ را تجربه نکرده است، حتماً دخترش هم هنگام قاعدگی این درد را تحمل نخواهد کرد؛ علاوه بر این بدن دختران با بالاتر رفتن سنشان تغییر می کند. دخترانی که کرامپ را در طول سال های ابتدایی شروع قاعدگی شان تجربه نکرده اند، ممکن است ناگهان به درد مبتلا شوند و یا دخترانی که در ابتدا درد را تحمل می کردند، ممکن است روزی از آن خلاصی یابند. مسلماً قادر نخواهید بود از قبل پیش بینی کنید که شما به کرامپ مبتلا خواهید شد یا خیر. (23) بنابراین، لازم است با مادر یا پزشک خود صحبت کنید و آموزش لازم را از آنها بگیرید.

راه های مقابله با کرامپ (درد)

اگر شما به کرامپ مبتلا هستید، چند دستور بهداشتی مهم وجود دارد که می تواند برای کنترل این دردها و رفع آنها مفید واقع گردد.
1. معمولاً پزشکان توصیه می کنند از مصرف غذاهای پرنمک، نوشیدنی های کافئین دار، شکلات و شیرینی بپرهیزید. با کاهش یا حذف این نوع غذاها از رژیم غذایی، آب کمتر در بدن باقی خواهد ماند و کرامپ نیز درمان می شود. رژیم غذایی تان را با افزودن مواد غذایی کربوهیدرات دار چون میوه ها، سبزیجات و حبوبات بهبود ببخشید. از افزودن چربی زیاد چون کره، سس سالاد، روغن خوراکی و سس مایونز به غذا بپرهیزید. (24)
2. نرمش های ملایم چون پیاده روی، برای کاهش کرامپ مؤثرند. برخی از دختران از کیسه آب گرم یا حوله برای تسکین درد استفاده می کنند. ماساژ کمر، به ویژه در ناحیه پایین کمر نیز می تواند درد را کاهش داده، کرامپ را تسکین بخشد.
3. استفاده از بعضی جوشاندنی های گیاهی و داروها قبل از شروع قاعدگی و مصرف آسپرین در ایام عادت، راه های دیگری است که برای مقابله با کرامپ توسط خانم ها صورت می گرد. (25) توصیه می شود برای مصرف دارو با پزشک متخصص مشورت کنید.
4. گاهی اوقات باید روی شکمتان را مالش دهید تا احساس بهتری پیدا کنید. ممکن است با زانوهای تا کرده روی پشت دراز بکشید و زانوهایتان را در محدوده دایره ای کوچک حرکت دهید. این در واقع نوعی ماساژ است. یا اینکه سعی کنید به حالت سجده قرار بگیرید. این حالت احساس خوبی ایجاد می کند؛ زیرا رحم به طرف پایین آویزان می شود و این به شل شدن عضله رحم کمک می کند. (26)

پی‌نوشت‌ها:

1. Period.
2. گروه مؤلفین، بلوغ جنسی، روحی، روانی در دختران، ص 60 .
3. سیروس ایزدی و رضا نیکوخو، بحران های جنسی زن، ص 62 .
4. همان، ص 63 .
5. بقره (2)، 222 .
6. حسین لطف آبادی، رشد جسمی و جنسی در نوجوانی، ص 45 .
7. همان، ص 40 .
8. همان.
9. همان، ص 42 .
10. محمدرضا شرفی، با فرزند چگونه رفتار کنیم، ص 99 .
11. به نقل از یکی از نامه های رسیده.
12. به نقل از یکی از نامه های رسیده.
13. به نقل از یکی از نامه های رسیده.
14. به نقل از یکی از نامه های رسیده.
15. فرزانه صمدی، بلوغ و دگرگونی های آن، ص 92 .
16. هادی حسینی و همکاران، کتاب زن، ص 294، به نقل از مک آردل، فیزیولوژی ورزش، ص 595 .
17. همان.
18. Premenstrual Dysphoric Disorder.
19. سیروس ایزدی و رضا نیکوخو، بحران های جنسی زن، ص 67 .
20. آلن و باربارا، چرا مردان به حرف زنان گوش نمی دهند و چرا زنان زیاد حرف می زنند، ترجمه محسن جده دوستان و آذر محمودی، ص 256 .
21. همان، ص 71-72 .
22. جسیکا گیلولی، آموزش قبل از بلوغ برای دختران، ترجمه فریبا جعفری نمینی، ص 91-92 .
23. همان، ص 92 .
24. همان، ص 92-93 .
25. همان، ص 93 .
26. جوآن کاردنر و همکاران، عادت ماهانه، ترجمه آزیتا زنهاری، ص 47 .

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).
نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: دختران و بهداشت قاعدگی, بهداشت قاعدگی, قاعدگی
دختران و بلوغ
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:48 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دختران و بلوغ

مقدمه

بلوغ یکی از باشکوه ترین و در عین حال پیچیده ترین مراحل تحول و تکامل زندگی انسان است؛ مرحله ای که هر فردی از دنیای کودکی و حال و هوای آن و خیال پردازی های کودکانه خداحافظی می کند و پا به دنیای واقعیت ها می گذارد؛ احساس قدرت و توانایی خاصی می یابد؛ خواسته ها و آرزوهایش دگرگون می شود و احساس های جدیدی را تجربه می کند. نیرو و توانمندی های این دوران، بیش از هر دوران دیگری در نوجوان تلاش و حرکت می آفریند؛ از این رو شناخت صحیح و کامل نوجوانان از این مجموعه تغییرات، می تواند برای بهره برداری صحیح در مسیر کمال، یک شرط لازم و ضروری باشد.

تعریف بلوغ (1) و نوجوانی

بلوغ در لغت، به معنای به پایان و نهایت امر رسیدن است و وقتی می گوییم دختر بالغ شد، یعنی به سن درک رسید. (2)
در اصطلاح روان شناسی، به مجموع تغییرات رشدی جسمانی و جنسی ای که فرد را شبیه یک فرد بزرگسال می کند، و طی آن، دختر توانایی بچه دار شدن و تولید مثل پیدا می کند و به یک زن کامل تبدیل می شود، بلوغ گفته می شود.
نوجوانی: (3) به محدوده زمانی شروع بلوغ تا کامل شدن آن- که در دختران بین 9-19 سالگی را شامل می شود- در اصطلاح دوران نوجوانی گفته می شود.

بلوغ؛ آغاز یک تحول گسترده

بلوغ عام ترین واژه ای است که در سن نوجوانی به کار می رود و به مجموعه تغییرات بدنی و روحی ای که بین دوران کودکی و جوانی به وجود می آید، اطلاق می شود. (4) این واژه، در منابع فقهی به آغاز نوجوانی اطلاق می شود؛ چنان که فقها گفته اند: «دختر بچه، وقتی موظف به انجام تکالیف شرعی است که به بلوغ شرعی رسیده باشد؛ و یا اینکه سه چیز را به عنوان علایم بلوغ بیان می کنند». مراد فقها از واژه بلوغ، آغاز نوجوانی است؛ ولی در منابع روان شناسی، بلوغ را مترادف نوجوانی می دانند.
از آنجا که بلوغ یک پدیده چند بعدی است، لازم است ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد.
گرچه همه مراحل رشد برای انسان مهم است، ولی بعضی از مراحل زندگی به سبب تغبیراتی که در آن اتفاق می افتد، از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ بعضی از مراحل رشد انسان به علت تحولات فیزیکی و جسمانی و برخی تحولات روانی، قابل توجه هستند، اما مرحله نوجوانی از هر دو جنبه مهم است. در سال های اولیه نوجوانی، زمانی که تغییرات بدنی با سرعت انجام می شود، تحولات پر شتابی در نگرش ها و رفتارها نیز به وجود می آید و می توان گفت: پنج دگرگونی اساسی در طی این دوره به وجود می آید که به همین دلیل، دوره نوجوانی آغاز یک تحول گسترده تلقی می شود.

1. رشد سریع جسمانی

بعد از دوران جنینی که انسان از رشدی سریع برخوردار است، نوجوانی دومین مرحله تغییرات سریع و پر شتاب جسمانی است؛ به گونه ای که موجب می شود ظرف مدت کوتاهی، کودک به قامت بزرگ سالان درآید.
در سال های اولیه نوجوانی (11-12 سالگی) تعادل جسمی دختران به هم می خورد و تغییرات عمیقی در بدن به وجود می اید: شکل و حجم بدن تغییر می کند و دستخوش دگرگونی می شود؛ شکل، اندازه و فیزیک بدن از حالت کودکی خارج شده، مانند بزرگ سالان می گردد.
اعضای بدن از پایین به بالا رشد می کنند؛ به گونه ای که ابتدا پاها بزرگ و دراز می شوند، سپس رشد بخش های میانی بدن و عضلانی آغاز می گردد و به همین ترتیب، سایر اعضای بدن نیز تحول می یابند؛ برای نمونه عضلات بدن که قبل از سیزده سالگی 0/033 وزن بدن است، ناگهان به 0/045 وزن بدن می رشد. (5)

2. رشد عاطفی

جنبه های عاطفی در دوران نوجوانی، دچار تحولاتی سریع می شود. این تحولات تا حدود زیادی به تغییرات جسمانی بستگی دارد. در این مرحله، نوجوان زودرنج تر و در مقابل انتقاد دیگران کم تحمل می شود؛ احساسات او زود تحریک می شود و در مقابل والدین جبهه گیری می کند؛ بنابراین، هنگامی که کودکان بزرگ تر می شوند و پا به مرحله نوجوانی می گذارند و از احساسات درونی شان آگاه می شوند، این احساسات را ارزیابی می کنند و در نتیجه، حالات عاطفی در آنان توسعه می یابد. (6)

3. رشد جنسی

بی تردید یکی از نیرومندترین غرایز، نیروی جنسی و آثار آن است. این نیرو که از ابتدای تولد به صورت نهفته در وجود آدمی قرار داده شده است، تا زمان ظهور جوانه های بلوغ، همچنان دوران آرام و بی تحرکی را پشت سر می گذارد؛ اما به محض شروع دوران نوجوانی، آرام آرام زمان بیداری و شکفتگی آن فرا می رسد و رفته رفته، تمامی وجود نوجوان را در بر می گیرد و کودکی که قبل از این مرحله تمایل چندانی به هم بازی شدن با جنس مخالف نداشت، تمایل شدیدی به جنس مخالف پیدا می کند و این غریزه کم کم با هزاران تصور و احساس دیگر همراه می شود و پس از مدتی، تقریباً مالک اصلی وجود نوجوان می شود. (7)

4. رشد ارزش ها

در دوران بلوغ، توجه نوجوان به مسائل ارزشی و اخلاقی جلب می شود و او به آگاهی از آنها علاقه مند می گردد. در دوران نوجوانی، این تمایل در فرد به وجود می آید که به عمق مسائل بیندیشد و از دنیای معنویات و ایدئال های اخلاقی باخبر شود؛ همچنین تمایلش به زیبایی های معنوی برانگیخته می شود؛ بنابراین، چنانچه نوجوانان بتوانند به این گرایش و تمایل، جهت مناسب بدهند و به پرورش صحیح آن بپردازند، می توانند حیات ارزش های خود را شکوفا سازند و آینده معنوی پرباری پیش رو داشته باشند؛ لذا مشاهده می شود نوجوانان در این دوره، به اخلاق اجتماعی، فردی، عبادات و گرایش به مراکز معنوی، علاقه خاصی می یابند.

5. تحول در حیات اجتماعی

فردی که تا چندی قبل، مهم ترین مسئله اش جلب توجه و رضایت والدین بود و آنان را بهترین دوستان و تنها معاشران قابل اعتماد خود می دانست، با پانهادن به دوران نوجوانی، علاقه اش به گروه همسان و احساس تعلق به گروه در او قوت می گیرد و تمام تلاش خود را برای عضویت در گروه همسالان و کسب موفقیت در جمع آنان به کار می بندد. تلاش برای کسب استقلال و رها شدن از وابستگی های خانوادگی و ورود به صحنه اجتماع، از مسائل مورد توجه نوجوانان است.
برای آنکه نوجوانان بتوانند واقعاً به بزرگ سال تبدیل شوند و بزرگ شدن آنان به جنبه جسمانی محدود نباشد، باید به تدریج بتوانند از والدینشان مستقل شوند، خود را با بلوغ جنسی سازگار کنند و با همسالان روابطی همکاران و کاری برقرار سازند. (8)

اهمیت بلوغ و نوجوانی

استانلی هال (9)- استاد انجمن روان شناسی امریکا و پدر مطالعه علمی نوجوانی- این دوران را این گونه توصیف می کند: «نوجوانی دوران طوفان و تنش شدید و نیز دوران توانایی فوق العاده جسمانی، عقلی و عاطفی است. در این مرحله کامل ترین خصوصیات انسانی ظاهر می شود». (10) هال این مرحله را «تولد جدید» نامیده است.
آرنولد گزل (11) از روان شناسان معروف امریکا می گوید: « نوجوانی با تمام فراز و نشیب ها و بی نظمی هایی که دارد، دوره باروری و ثمردهی است. نوجوان مانند گلی است که تا وقتی تازه است، جزو زیبایی های طبیعت محسوب می گردد و وقتی پژمرده شد و ریخت، باید به جای آن میوه به وجود آید». (12)
دریس اودلوم (13) روان پزشک معروف انگلیسی و استاد دانشگاه آکسفورد، دوره بلوغ را به مسافرتی با راه آهن تشبیه می کند: از ایستگاه یازده سالگی با مسافرینی که منحصر به فرد هستند، شروع می شود، اما در آخر سفر در ایستگاه هفده سالگی با آدمی روبه رو می شویم که چنان تغییر کرده است که خیلی سخت می توانیم او را بشناسیم. (14)
در متون اسلامی، اغلب، دو واژه «شباب» و «حدث» برای دوره نوجوانی و جوانی به کار می رود. شباب با توجه به ریشه آن، به معنای افروختن و روشن کردن است. « شب النار» یعنی آتش را برافروخت، و این تعبیر شاید از آن جهت باشد که دوره نوجوانی با افروختن و روشن شدن- که همان بلوغ جنسی، جنسی و روانی است- همراه می باشد. «حدث» نیز با توجه به ریشه آن، به معنای نو، تازه و ابتدای کار است. بنابراین، مراد از نوجوانی، وقوع یک رویداد نو و تازه برای فرد است؛ در واقع جهشی از نظر جسمی و جنسی در فرد رخ می دهد که تازه و جدید است. شاید بتوان از میان این دو واژه، «حدث» را نزدیک تر و مناسب تر به دوران نوجوانی دانست.
درباره اهمیت این دوره می توان به سفارش های معصومان (ع) درباره این مرحله از زندگی، اشاره کرد: علی (ع) در حدیثی می فرمایند: و انما قلب الحدث کالأرض الخالیه ما القی فیها من شیء قبلته؛(15) «قلب نوجوان مانند زمین آماده ای است که از هر سبزه و گیاه خالی است؛ هر بذری که در آن افشانده شود، می پذیرد و در آغوش خود به خوبی آن را می پرورد».
امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر؛ (16) « بر شما باد [پرداختن به] نوجوانان؛ زیرا آنها گرایش بیشتری به خیر دارند».
از این حدیث استفاده می شود که آمادگی برای کسب فضایل و کمالات، در نوجوانی بیش از سایر دوران زندگی است.

سن بلوغ

در اینکه سن بلوغ از چه زمانی شروع می شود، اتفاق نظری وجود ندارد و شاید دشوار باشد زمان خاصی را برای تاریخ دقیق سن بلوغ تعیین کنیم؛ زیرا عوامل متفاوتی می تواند در شروع سن بلوغ مؤثر باشد.
ارسطو تغییرات مربوط به بلوغ جنسی را شرح داده، تاریخ تقریبی آن را برای دختران و پسران یونانی حدود چهارده سالگی تعیین کرده است. (17)
جان استانلی هال معتقد است: مرحله بلوغ از سن دوازده سالگی آغاز می شود و تا 22-25 سالگی ادامه دارد. (18)
آلفرد آدلر (19) یکی دیگر از روان شناسان معروف که در این رمینه مطالعاتی انجام داده است، شروع سن بلوغ را چهارده سالگی و پایان آن را بیست سالگی می داند. (20)
بر اساس بررسی های صورت گرفته، متوسط سن بلوغ در امریکا در دختران 5 /12- 13 سالگی برآورد شده است و در کشورهای اروپایی، متوسط سن بلوغ برای پسران سیزده سالگی است. (21)
از آنجا که بلوغ امری طبیعی است، اسلام سن شروع آن را بر اساس نشانه های طبیعی و تکوینی چون عادت ماهانه و احتلام، رویش مو در اطراف عورت، تغییر صدا- که علایمی غالبی هستند- مشخص کرده است.
قرآن کریم در این باره می فرماید: وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...؛‌(22) « و هنگامی که اطفال شما به سن بلوغ رسند، باید [برای ورود به اتاق والدین] اجازه بگیرند؛ همان گونه که اشخاصی که قبل از آنان بودند، اجازه می گرفتند».
در این آیه، احتلام سن شروع تحول و درک بیان شده است و از فرزندان بالغ خواسته شده در رعایت حریم ها حساس تر باشند.
شخصی از امام باقر (ع) سؤال کرد: چه زمانی دختر به سن بلوغ می رسد و حدود شرعی بر او جاری می گردد؟ حضرت فرمود:
هنگامی که دختر به نه سالگی برسد، از کودکی خارج شده و می تواند ازدواج کند و حد کامل بر او جاری می شود (یعنی اگر مرتکب خلافی شد که مجازاتی معین در مقررات اسلام برای آن تعیین کرده بودند، آن مجازات بر او جاری می شود)، اموالش به او سپرده می شود و معاملات او جایز و نافذ خواهد بود. (23)
رسول گرامی اسلام (ص) در تعیین زمان بلوغ فرمودند: « افراد صغیر (کودکان) اجازه تصرف در اموال خود را ندارند تا زمانی که به سن بلوغ و رشد برسند؛ و راه شناخت بلوغ، روییدن موهای خشن بالای عورت و یا شروع عادت ماهیانه و یا کامل شدن نه سال در دختران است». (24)

عوامل مؤثر بر آغاز بلوغ

عوامل مختلفی می تواند در آغاز سن بلوغ مؤثر باشد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. وراثت (ژنتیک): مهم ترین عامل تعیین کنند سن شروع بلوغ، عامل ژنتیک است. مادر بزرگ و مادر و خاله که اعضای درجه اول خانواده اند و همچنین خواهرها که اعضای درجه دوم خانواده اند، اگر در سنین یازده تا دوازده سالگی بالغ شوند، به احتمال زیاد دختران خانواده نیز در همان سنین بالغ خواهند شد.
در روایات و احکام شرعی هم بعضی از زنان در زمان شروع عادت و مدت آن، باید به مادر یا خواهر خود مراجعه کنند؛ مثلاً زنان مضطربه، وقتیه و عددیه که شروع عادت آنها پراکنده است و همچنین مدت ایام عادت هم نامعلوم است، باید آغاز و مدت عادت خود را بر اساس عادت مادر و یا خواهر خود قرار دهند.
2. آب و هوا: افرادی که در نواحی استوایی و گرم زندگی می کنند، در مقایسه با کسانی که در ارتفاعات و نواحی سرد زندگی می کنند، زودتر به سن بلوغ می رسند.
3. چاقی: دخترانی که وزن بدنشان بیست تا سی درصد بیشتر از وزن مطلوب و متعادل باشد، زودتر از سایر دختران به سن بلوغ می رسند.
4. عوامل فرهنگی: دخترانی که با محرک های جنسی از قبیل عکس، فیلم و رمان های جنسی مواجه هستند، زودتر به سن بلوغ می رسند. عوامل تحریک کننده جنسی، باعث بلوغ زودرس می شود و غریزه جنسی را پیش از موعد بیدار می کند.
5. نوع تغذیه: تغذیه مناسب، برای فعالیت طبیعی تمام بافت های بدن، از جمله غدد داخلی لازم است. دخترانی که از تغذیه و بهداشت مناسب و کافی برخوردار باشند، زودتر به سن بلوغ خواهند رسید.
6. ترشحات هورمونی: بلوغ با ازدیاد ترشح هورمون ها و تظاهرات آن آغاز می شود. غدد هیپوفیز در تنظیم و شروع بلوغ اهمیت بسیاری دارد. وقتی سلول های هیپوتالاموس- که یک مرکز عصبی تنظیم کننده مرکزی در مغز است- به حد کمال رشد کرد، علایمی به غدد هیپوفیز می فرستد تا هورمون هایی که قبلاً ترشح نمی شد، مترشح شوند. هورمون های فعالی که با غدد هیپوفیز ترشح می شوند، در سایر غدد از جمله تیروئید و غده های آدرنال و تخمدان ها اثر می گذارند و هورمون های جنسی زنانه، یعنی «استروژن» ترشح می شود. هر چه سطح ترشح استروژن بیشتر شود، بلوغ زودتر شروع می شود. (25)

انواع بلوغ

1. بلوغ جسمانی

یکی از کاربردهای واژه « بلوغ»، ناظر به بعد جسمانی است و مراد از آن، رشد و تکامل اعضای بدن است؛ به گونه ای که قد و قامت، استخوان بندی و سایر اعضای بدن به حد مناسبی از رشد و کمال خود برسند. به این مرحله از رشد، « جهش نموی نوجوانی» می گویند. این جهش حدود چهار سال و نیم به طول می انجامد. آغاز سرعت رشد دخترها به طور متوسط در سن یازده سالگی است. این جهش چند ماه قبل از یازدهمین سال تولد صورت می گیرد؛ هر چند ممکن است در بعضی دخترها زودتر صورت گیرد. از این زمان به بعد، آهنگ رشد کندتر می شود و تا چند سال از این جهش نموی ادامه می یابد. (26)
در آستانه بلوغ سرعت رشد قد دختران در فاصله سنی ده تا چهارده سال، خود را نشان می دهد. نوجوانی که در نه سالگی هر سال حدود چهار سانتی متر بر قدش افزوده می شد، ناگهان در یازده سالگی 5 /7-9 سانتی متر بر طول قدش اضافه می شود. بیشتر دخترها حدود سن چهارده تا پانزده سالگی به قد بزرگ سالی می رسند؛ و از آنجا که دختران زودتر از پسرها به سن بلوغ می رسند، برای یک دوره کوتاه سه تا چهار ساله، دختران بلند قدتر و سنگین تر از پسران همسال خود می شوند. (27)
در دختران، باسن ها و لگن خاصره، رشد بیشتری پیدا می کند و باعث می شود لگن خاصره پهن تر و شانه ها باریک تر شود. رشد بیشتر لگن خاصره زایمان را برای زنان آسان می کند؛ بر عکس، سایر استخوان ها و بافت عضلانی شان ضعیف تر است؛ ضمن آن که قلب و ریه آنان کوچک تر از قلب و ریه پسران است؛ بنابراین، از قدرت بدنی کمتری برخوردارند و از انجام کارهای سخت و ورزش هایی که قدرت و توانایی بالایی نیاز دارد، ناتوانند. (28)

2. بلوغ شرعی

بلوغ شرعی، یعنی زمانی که نوجوان به مرحله ای از رشد و درک می رسد که مخاطب دستورهای پروردگار عالم قرار می گیرد و باید نسبت به انجام واجبات الهی و ترک محرمات، اقدام نماید. برای این مرحله از بلوغ در مذاهب مختلف اسلامی سن خاصی تعیین شده است. در فقه شیعه، یکی از علایم سه گانه زیر، نشانه بلوغ شرعی دختران دانسته شد است:
- اول: تمام شدن نه سال قمری؛
- دوم: قاعدگی (عادت ماهیانه)؛
- سوم: روییدن موی خشن (نه موهای کم رنگ) در بالای عورت.
روایات درباره سن بلوغ دختران مختلف است و بعضی روایات نه سال تمام را سن بلوغ می دانند و بعضی دیگر سیزده سال (29) را. با این حال از بعضی روایات استفاده می شود که سن، نشانه منحصر به فرد بلوغ نیست، بلکه علامت و نشانه ای است که اگر سایر نشانه ها آشکار نشود، سن فرد ملاک تکلیف خواهد بود و بلوغ شرعی حاصل می شود؛ زیرا بلوغ امری طبیعی است که در زمان خاصی با توجه به ویژگی های فردی هر نوجوان، نسبت به افراد مختلف می تواند متفاوت باشد.
درباره سن بلوغ از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمودند: « وقتی دختر به سن نه سال رسید، حدود الهی در مورد او جاری می شود». (30)
در مورد دومین نشانه بلوغ، ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت می کند که حضرت فرمودند: علی المرأه حاضت الصیام؛‌(31)‌« هنگامی که دختر به سن حیض (عادت ماهیانه) رسید، روزه بر او واجب می شود».
همچنین درباره نشانه سوم بلوغ، یعنی روییدن مو در بالای عورت و زیر بغل به عنوان یکی از نشانه های بلوغ، از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که حضرت فرمودند: یعلم الاول بانبات الشعر الخشن علی العانه ...؛ (32) « بلوغ به روییدن موی خشن بر بالای عورت شناخته می شود».
چهارمین نشانه ای که می توان برای بلوغ دختران بیان کرد، « احتلام» است که در آیات و روایات به صورت عام به عنوان یکی از نشانه های بلوغ مطرح شده است. در اینجا پرسش وجود دارد و آن اینکه: آیا احتلام، ویژه پسران است یا آنکه در دختران هم وجود دارد؟ از پاره ای روایات بر می آید که احتلام ویژه پسران نیست و در دختران هم روی می دهد.
شیخ صدوق در کتاب مقنع می گوید: روی ان المراه اذا احتلمت فعلیها الغسل اذا انزلت؛ (33) « روایت شده است اگر زن محتلم شود و از او منی خارج شود، بر او غسل واجب است».
عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) سؤال کرد: زنی در خواب رؤیایی که مردان می بینند و محتلم می شوند، می بیند و از او انزال صورت می گرد، آیا غسل بر او واجب است؟ حضرت در جواب او فرمود: آری باید غسل کند. (34)
از این رو اکثر فقها، مانند ابن ادریس،‌(35) محقق حلی، (36) علامه حلی ،(37) صاحب جواهر (38) و ... احتلام را از علایم مشترک دختر و پسر می دانند. در میان فقهای معاصر نیز امام خمینی (ره) و آیات عظام گلپایگانی، اراکی، صافی، مکارم شیرازی، فاضل لنکرانی و میرزا جواد آقا تبریزی معتقدند: احتلام در دختران هم رخ می دهد. (39)
احتلام معمولاً در خواب اتفاق می افتد و با رؤیاهای شیرین همراه است. فرد در رؤیا صحنه های شیرین و لذت بخشی می بیند و در آن حال، به اوج لذت جنسی می رسد و منی از او خارج می شود؛ وقتی از خواب بیدار می شود، در لباس زیر خود منی (ماده ای چسبنده و سفید رنگ) می بیند.

محاسبه سن بلوغ (جشن تکلیف)

آغاز بلوغ شرعی، زیباترین دوران زندگی یک انسان است؛ زیرا فرد به مرحله ای از کمال رسیده است که خداوند او را مخاطب فرمان های خود قرار دهد و او را به درگاه خود دعوت کند تا بر سجاده نماز بایستد و با پروردگار خود راز و نیاز کند و با پوشش و حجاب کامل خود، خداوند را همیشه بر جمال خود ناظر ببیند؛ از این رو شایسته است دختران روز آغاز بلوغ شرعی خود را دقیقاً محاسبه کنند و آن روز را جشن بگیرند و این روز را به یکی از بهترین روزهای عمر خود تبدیل کنند.
از آنجا که معمولاً در ایران، زمان تولد افراد بر اساس تاریخ شمسی در شناسنامه ها ثبت می شود، تعیین سن بلوغ که نه سال تمام قمری است، نیاز به محاسبه دقیق تری دارد. با توجه به اینکه هر سال قمری حدوداً یازده روز با سال شمسی تفاوت دارد، برای محاسبه سن تکلیف، می توان از روش ذیل استفاده کرد: (40)
برای مثال اگر مریم در روز دوم مهرماه سال 1376 متولد شده باشد، در هیجدهم خرداد سال 1385 به سن تکلیف رسیده است؛ زیرا اختلاف هر سال قمری با شمسی یازده روز است و در سن نه سالگی، این اختلاف به 99 روز می رسد: 99= 11×9.
برای اطمینان بیشتر، با محاسبه سال کبیسه که پنج روز می شود، این نتیجه به دست می آید: 104= 5+99. اگر 104 روز را به ماه تبدیل کنیم، سه ماه و چهارده روز می شود. با توجه به اینکه دوم مهرماه 1385 نه سال شمسی مریم تمام می شود، اگر سه ماه و چهارده روز را از نه سال شمسی او کم کنیم، باقی مانده هشت سال و هشت ماه و شانزده روز می شود که با هجدهم خرداد 1385 هم زمان می گردد.

3. بلوغ جنسی

با شروع دوره بلوغ، ترشح غدد و هورمون ها، افزون بر اثر ظاهری در بدن، آثاری بر احساس و انگیزه نوجوان می گذارد؛ از این رو روان پزشکان بر این باورند که هورمون خاصی به نام «تستوسترون» انگیزه جنسی را شعله ور می سازد. سطح این هورمون در دوره نوجوانی بالاتر از تمام دوران زندگی است. در اواسط دوره نوجوانی، تمایل مربوط به جنس مخالف و هویت جنسی، ذهن پسران و دختران نوجوان را به خود مشغول می سازد؛ اواخر دوره نوجوانی، تمایلات قوی نسبت به جنس مخالف بروز می کند و فرد توانایی ایفای نقش جنسی را به دست خواهد آورد. این نقش، عموماً به «قدرت تولید مثل» تعبیر می شود. (41)
بر اساس تحقیقات انجام شده، باید به این نکته توجه کرد که سن بلوغ جنسی در صد ساله اخیر، در کشورهای مختلف جهان بسیار پایین تر آمده است؛ برای مثال سن آغاز عادت ماهیانه در کشورهای امریکا، نروژ، انگلیس، سوئد و فنلاند در فاصله سال های 1830 تا 1950 از هفده سالگی به سیزده سالگی کاهش یافته است. علت این امر را باید در تحول عمیق سبک زندگی و فرهنگ جامعه و عوام گوناگون مؤثر بر این پدیده دانست. (42)

صفات و خصوصیات جنسی ثانویه (بلوغ جنسی)

منظور از صفات جنسی ثانویه، مجموع تغییرات و خصوصیات ظاهری و درونی وابسته به جنس است که در زنان شامل این موارد می شود: 1. رشد پستان ها؛ 2. ظاهر شدن موهای شرمگاهی و زیر بغل؛ 3. افزایش پهنا و عمق لگن خاصره؛ 4. تغییر صدا؛ 5. تغییرات پوستی.
در اکثر موارد، اولین نشانه بلوغ، رشد پستان هاست که در ده سالگی به صورت برآمده شدن مختصر نوک و هاله اطراف آن قابل مشاهده است؛ به تدریج ظرف چهار سال ساختمان و ظاهر سینه ها کامل می شود و به شکل زنان بالغ در می آید.
موهای شرمگاهی از هشت تا چهار سالگی شروع به رویش می کند و موهای صاف، حالت مجعد می یابد.
در سن ده تا شانزده سالگی، موهای زیر بغل رشد می کند و در سن ده تا شانزده سالگی، نخستین عادت ماهانه شروع می شود. (43)

4. بلوغ عقلی

تونایی های عقلی و شناختی دختران نوجوان، زودتر از پسرها رشد می کند و این رشد، هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی در دوران نوجوانی دستخوش رشد و تحول است.
کمی است از این نظر که دختران تکالیف ذهنی را در مقایسه با سال های کودکی سریع تر، راحت تر و با کارایی بیشتر انجام می دهند؛ کیفی است از این نظر که در فرایندهای نهفته عقلی که دختران برای تشریح و استدلال مسائل به کار می برند، تغییرات مهمی به وجود می آید. (44)
رسیدن به بلوغ عقلی، برای کنار آمدن با وظایف پیچیده شغلی و تربیتی که به دختران در جایگاه مادر آینده، واگذار می شود، نقش مهمی دارد؛ چه اینکه بسیاری از جنبه های رشد نوجوانی، به پیشرفت های عقلی و شناختی او بستگی دارد.
بلوغ عقلی زمانی در نوجوان حاصل می شود که رسایی و کمال در هوش و عقل، حافظه، تصور و تخیل و ... و توان برهان پذیری و برهان آوری (استدلال) در او شکل گرفته باشد. او باید در شرایطی قرار گیرد که بتواند برای گفته ها و اعمال و رفتار خود دلایلی قانع کننده عرضه نماید و یا برای اقدام بر امری بیندیشد. (45)
در اواخر کودکی بهره هوشی دختران بیشتر از پسران است و نمره های بالاتری در آزمون های هوشی کسب می کنند؛ همین امر سبب رشد بهتر عقلی و شناختی دختران در آغاز بلوغ نسبت به پسران است.

5. بلوغ روانی

بلوغ روانی به معنای رسیدن به پختگی روحی است که به انسان قدرت تشخیص مسائل و تمییز مصلحت زندگی را می بخشد. (46)
بلوغ روانی با مسئله رشد ادراک و هویت یابی مطرح است. بنابراین، فرد می تواند بدون اتکا به دیگران، به خود متکی باشد و از آزادی و استقلال به گونه ای مشروع و مشروط استفاده کند. زیبایی دوستی، حقیقت طلبی و معنی خواهی با بلوغ روانی می تواند در حیات فرد جای پایی داشته باشد و به او کمک کند خود را از تعلق های شدید و وابستگی های گوناگون آزاد نماید. (47)
بلوغ روانی، دنیا نوجوان را متعادل می کند و ادراک او را از موقعیت تغییر می دهد؛ نوجوان، عقاید شخصی خود را بیش از گذشته محکم تر و روشن تر بیان می کند. او متوجه می شود در افکار، هیجان ها، آرزوها و روابط خود با دیگران، دگرگونی هایی به وجود می آید. (48)
در این صورت، فرد با برخورداری از بلوغ روانی، می تواند مسئولیت های اجتماعی، نظیر شغل، تشکیل خانواده و ایفای نقش های محول شده را بر عهده بگیرد و با مشکلات پیچیده زندگی مواجه شود.
وراثت، شرایط زندگی و عوامل فرهنگی و تأثیرات محیطی و اجتماعی، هر یک به سهم خود، در چگونگی رشد روانی فرد مؤثرند. رسیدن به مرحله بلوع روانی، سن مشخصی ندارد و متأثر از عوامل تربیتی و خانوادگی است. بنابراین، انسان ها در سنین متفاوتی به بلوغ روانی می رسند و تعیین سن مشترک برای افرادی که هم زمان به بلوغ روانی برسند، کاری دشوار و گاهی غیر ممکن است. (49)

6. بلوغ عاطفی

بلوغ عاطفی، خروج کودک از انگیزه های کودکانه و نشان دادن عواطف خود به شکل بزرگ ترهاست؛ آن چنان که عاطفه فرد جهت دار و در خط تعدیل و کنترل باشد. بلوغ عاطفی رخ می دهد که فرد بتواند خود و دیگران را به شکلی مناسب، دوست بدارد و واکنش های معقولی را جای گزین واکنش های هیجانی کند. (50)
دختران در دوران نوجوانی بیش از اینکه دوست بدارند، می خواهند دوست داشته شوند. دوستی های آنها از صمیمیت برخوردار است؛ لذا تمایل شدید آنها به محبت دیگران و غلبه احساسات در وجودشان، موجب می شود مورد سوء استفاده قرار گیرند و فریب شیادان را بخورند.
یکی از جنبه های بلوغ عاطفی دختران، رشد حیا و عفت در آنان است. حیا، عامل پاک دامنی و دوری از انحرافات و آسیب های اخلاقی است.

7. بلوغ اقتصادی

این نوع بلوغ، به زمانی اطلاق می شود که فرد از نظر تأمین معاش و اداره امور اقتصادی زندگی مستقل شود و بتواند به خود متکی باشد. معمولاً در این زمان فرد آمادگی تصرف در اموال خود و معاملات اقتصادی و داد و ستدهایی را که اداره زندگی بر توانایی انجام آنها توقف دارد، پیدا می کند.
در منابع اسلامی رسیده به بلوغ اقتصادی، متوقف بر احراز رشد و کمال دانسته شده است. قرآن کریم می فرماید: « کودکان را بیازمایید! موقعی که به حد ازدواج و نکاح رسیدند، اگر [علاوه بر تمایل جنسی و قدرت ازدواج] واجد رشد اقتصادی بودند، اموالشان را در اختیارشان قرار دهید». (51)
از امام صادق (ع) درباره این آیه شریفه فلما بلغ اشده و استوی سؤال شد. حضرت فرمودند: اشده ثمانی عشره سنه و استوی انبات الشعر؛ (52) «مراد از نیرومندی، رسیدن به هیجده سال است و مراد از «استوی» روییدن موی بر صورت است».
محمد بن سنان از حضرت صادق (ع) سؤال کرد: چه موقع اموال نوجوان در اختیارش گذارده می شود؟ حضرت فرمودند: موقعی که بالغ شود و به علاوه رشد کافی پیدا کند و سفیه یا ضعیف العقل نباشد. (53)
از آیات و روایات به دست می آید: بلوغ اقتصادی زمانی حاصل می شود که فرد آمادگی لازم برای شرایط کار، تولید، مصرف، خدمات، وقف و خرید و فروش را داشته باشد.
با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه، سن بلوغ اقتصادی در حال افزایش است و نوجوانان از این نظر در تنگناهای به خصوصی قرار دارند؛ یعنی از یک سو کشش های غریزی، آنها را به سوی تأمین نیازهای طبیعی سوق می دهد و از سوی دیگر به دلیل پیچیدگی زندگی صنعتی، شهرنشینی و نیاز جوامع به تخصص های در حال گسترش، امکان اینکه بلوغ اقتصادی در زمان مناسبی فراهم شود، به تدریح محدودتر می شود؛ این مسئله، خود باعث ایجاد تعارضات روانی در نوجوانان می شود. (54)

آگاهی دختران از بلوغ

تحقیقاتی که در کشورهای دیگر صورت گرفته است( برای مثال پژوهش های بروکزگان (55) و رایتر (56) در سال 1990) حاکی از آن است که اساساً به دلیل رابطه نزدیک تر دختران با مادران، در مقایسه با رابطه پسران با پدرانشان، اطلاعات و آمادگی دختران درباره مسائل مربوط به بلوغ، بیشتر از پسران است؛ به علاوه چون ارتباط گیری کلامی و توانایی ایجاد رابطه صمیمانه و نزدیک بین دختران بیشتر از پسران است، آنان اطلاعات و آمادگی های بیشتری در مسائل مربوط به بلوغ جنسی به دست می آورند. (57)

پی‌نوشت‌ها:

1. Puberty
2. ابن منظور، لسان العرب، ج8، ص 420 .
3. Teenager.
4. محمدرضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 43 .
5. همان، ص 74 .
6. پاول هنری ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص 170.
7. محمد رضا شرفی، دنیا نوجوان، ص 144 (نقل به مضمون).
8. هنری پاول ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص 548 .
9. Stanli Hull.
10. محمد مهدی احمدی، سن بلوغ، به نقل از: رالف موس، نظریه های بنیادی، ص 35 .
11. Arnold Gesell.
12. بهروز حسن بیگلو، روان شناسی نوجوانی، ص 11 .
13. Dors Odlom.
14. بهروز حسن بیگلو، روان شناسی نوجوانی، ص 12 (نقل با تصرف).
15. نهج البلاغه، ترجمه فیص الاسلام، ص 903 .
16. محمد بن یعقوب کلینی، روضه کافی، ص 93 .
17. محمد رضا شرفی، دنیای نوجوان،21 .
18. همان.
19. Alfred Adler.
20. محمود محمدیان، بلوغ ... دنیای دیگر، ص 24 .
21. همان.
22. نور (24)، 59 .
23. قال الباقر (ع): الجاریه اذا بلغت تسع سنین ذهب عنها الیتم و زوجت واقیمت علیها الحدود التامه لها و دفع الیها مالها و جاز امرها فی الشراء و البیع (محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج1، ابواب مقدمات عبادات، باب 4، ص 21، ح 3).
24. قال رسول الله (ص): الصغیر ممنوع من التصرف الا مع البلوغ و الرشد و یعلم الاول البلوغ بانبات الشعر الخشن علی العانه أو الاحتلام أو الحیض أو اکمال تسع سنه فی الانثی (مرتضی فرید، الحدیث، ج1، ص 288).
25. پاول هنری ماسن، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص 532 .
26. حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد 2، ص 61 .
27. همان.
28. پاول هنری ماسن، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص 535 .
29. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج1، باب 4، ص 32، ح 12 .
30. همان، باب 4، ص 31 .
31. همان، ح 10 .
32. همان.
33. همان، ص 472 .
34. همان.
35. ابی منصور محمد بن ادریس، السرائر، ج1، ص 367.
36. نجم الدین جعفر بن حسن (محقق حلی)، شرایع الاسلام، ص 360 .
37. جمال الدین ابی منصور حلی، تذکر الفقها، ج 2، ص 74 .
38. محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج 26، ص 15 .
39. حمید احمدی جلفایی، احکام حجاب و عفت در گلستان مرجعیت، ص 31-32 .
40. محمد رضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 98 .
41. همان، ص 44 .
42. حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد، ج 2، ص 89 .
43. پاول هنری ماسن، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص 531 .
44. همان، ص 546 .
45. علی قائمی، دنیای نوجوان، ص 34 .
46. محمدرضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 30 .
47. علی قائمی، دنیای نوجوان، ص 34 .
48. جیمز دبلیو ندرزندن، روان شناسی رشد، ترجمه حمزه گنجی، ص 238 .
49. همان، ص 30 .
50. علی قائمی، دنیای نوجوان، ص 33 .
51. وَابْتَلُوا الْیتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیهِمْ أَمْوَالَهُمْ (نساء، 6).
52. هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ص 499 .
53. حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج2، ص 496 .
54. فرزانه صمدی، بلوغ و دگرگونی ها آن، ص 27 .
55. Brooks- Gunn.
56. Reiter.
57. حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد، ج2، ص 95 .

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).
نویسندگان: علی احمدپناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: دختران و بلوغ, بلوغ
خودارضایی دختران، راه های درمان (2)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، راه های درمان (2)

9. تقویت اراده

تقویت اراده، از گام های مهم برای غلبه بر انحرافات جنسی و اخلاقی است. اگر نوجوان به تمام فنون درمان خودارضایی و انحرافات جنسی آشنایی داشته باشد، ولی اراده استفاده از آنها و اراده ترک خودارضایی را نداشته باشد، نتیجه ای از این راهکارها حاصل نمی شود؛ لذا تقویت اراده و داشتن تصمیم جدی بر ترک انحرافات اخلاقی، یکی از مسائل مهم در درمان و غلبه بر ناهنجاری است.
از شایع ترین و عمومی ترین حالاتی که نوجوانان مبتلا به خودارضایی در خود می یابند، فقدان یا ضعف اراده است؛ به این معنا که نمی توانند تصمیم جدی بر ترک کاری بگیرند و یا تصمیم می گیرند، ولی نمی توانند تا آخر مقاومت کنند.
روان شناسان و متخصصان مسائل تربیتی، راهکارهایی برای تقویت اراده بیان کرده اند که به چند نمونه از آنها اشاره می شود:

راه های تقویت اراده

الف) تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون

یکی از مواردی که در تقویت اراده مؤثر است، تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون و پراکنده زندگی است. معمولاً اوقات ما صرف مسائل و اموری می شود که نظام ویژه ای ندارد و بیشتر پراکنده کاری است و آن چنان غرق در کارهای متنوع هستیم که از لذت تمرکز فکر، بهره چندانی نمی بریم؛ لذا باید سعی کنیم در کارهای خود تمرکز داشته باشیم و روی یک کار سرمایه گذاری کنیم و از آن نتیجه بگیریم؛ مثلاً در انتخاب رشته ورزشی سعی کنیم در یک نوع ورزش متمرکز شویم و با موفقیت در آن رشته، انرژی و توان خود را در آن متمرکز سازیم.

ب) به پایان بردن کارهای نیمه تمام

نوجوانان باید سعی کنند هر کاری را که شروع می کنند، به اتمام و نتیجه برسانند و از کارهای نیمه تمام پرهیز کنند. آنها باید سعی کنند قبل از شروع هر کاری درباره آن بیندیشند و تنها چنانچه توانایی انجام آن را در خود می بینند به آن اقدام کنند. اگر کاری نیمه تمام رها شود، باعث می گردد اعتماد به نفس انسان متزلزل شود و کسی که از اعتماد به نفس کافی برخوردار نباشد، نمی تواند اراده جدی و قوی داشته باشد؛ مثلاً اگر نوجوانی مطالعه کتابی را شروع کرد، باید سعی کند آن را به هر طریق ممکن به آخر برساند و یک تجربه موفق به دست آورد.

ج) تلقین به خود

شیوه دیگری که در تقویت روحی نوجوان و استحکام اراده او مؤثر است، تلقین به نفس است. نوجوان باید به خودش این گونه تلقین نماید که اراده این کار را دارم و می توانم از عهده این کار برآیم و باید موفق شوم. او باید سعی کند موفقیت های گذشته را تداعی کرده، با توجه به نقاط مثبت زندگی خود، فکر و اندیشه نماید و به خودش بباوراند که می تواند و این ایده را تکرار کند. والدین و مربیان نیز باید سعی کنند به موفقیت و نکات مثبت نوجوان اشاره کرده، روحیه او را تقویت کنند.
پل کلمنت ژاگو (1) یکی از صاحب نظران « اراده و راه های تقویت آن» می نویسد:
وقتی بخواهیم با عادت زشتی مبارزه کنیم، نخست باید نتایج نامطلوب آن را در نظر مجسم سازیم و بعد از آن منافع و فواید ترک آن عمل زشت را در روح خود تصور کنیم و سپس مواقع مختلفی که گرفتار آن عادت زشت شده ایم، به خاطر آوریم؛ در نتیجه این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود می دهیم، بر آن تحریک یا وسوسه (عادت زشت) چیرگی یافته، لذت ترک آن را در خود احساس می کنیم. اگر تلقین به نفس را بلافاصله قبل از خواب اجرا کنیم، مؤثرتر از مواقع دیگر خواهد بود. (2)
بنابر این، باید مرتب به خودمان تلقین کنیم که می توانیم و عرضه این کار را داریم و از چیزی هم واهمه و هراسی نداریم.

د) تشویق نوجوانان به سحرخیزی و انجام وظایف دینی

اگر نوجوان خود ر ا عادت دهیم هر روز صبح و قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شود و پس از ادای نماز صبح، با خدا مقداری دعا و مناجات کند و سعی نماید آیاتی از قرآن کریم را تلاوت کند، در اراده و تقویت آن مؤثر بوده، این لذت مناجات صبحگاهی باعث تحریک و تشویق او به سحرخیزی و استحکام اراده او می شود.

ه‍) عدم مقایسه نوجوان با دیگران

مقیاس قرار دادن آنانی که به جاه و مقامی رسیده اند و مقایسه کردن فرزندان با آنان، عمل شایسته ای نیست؛ زیرا شرایط رشد و شرایط خانوادگی و محیطی افراد متفاوت است و هر کس شرایطی خاص خود را دارد؛ لذا نباید نوجوان را با دیگران مقایسه کرد، بلکه باید بیشتر به توانایی و نقاط مثبت او توجه نمود؛ زیرا مقایسه او با دیگران باعث می شود به موفقیت های ظاهری آنان توجه کرده، خود را فردی نالایق و ناموفق تصور کند که این تصور، باعث ضعف اراده و کاهش حرمت او می شود.

و) توصیه به تجربه اندوزی از شکست ها

یکی از رموز کامیابی و تقویت اراده، نهراسیدن از شکست هاست؛ چه اینکه باید از شکست های تلخ، میوه شیرین بچینیم؛ زیرا شکس در زندگی هر کس، آینه تمام نمای نواقص و اشتباهات اوست. باید پس از هر شکستی، نقص را دریافت و در رفع آن کوشید و توجه داشت که مردان بزرگ تاریخ، همواره از شکست ها به عنوان پل پیروزی خود سود جسته اند. ناپلئون بناپارت می گوید: « آن قدر شکست خوردم تا راه شکست دادن را یاد گرفتم». (3)

ز) تشویق به مبارزه با خواسته های نفسانی

مبارزه با خواسته های نفسانی و نه گفتن به آنها، در تقویت اراده مؤثر است. مبارزه با خواسته های شهوانی باعث قوت و استحکام قوای عقلانی انسان می شود.
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: الشدید من غلبه نفس؛ (4) « کسی قوی و بااراده کسی است که بر هوای نفس خود چیره شود».
ویلیام جیمز (5) روان شناس معروف و فیلسوف اندیشمند، در این باره می گوید: « یک نه گفتن به یک عادت بد، موجب می شود شخص برای مدتی تجدید قوا کند و بدین وسیله ضعف اراده خود را به تدریج برطرف سازد». (6)

10) تقویت ایمان مذهبی نوجوانان

بدیهی است یکی از راهکارهای مقابله با انحرافات جنسی و اخلاقی، پناه بردن به خیمه امن خداوند است و مقید بودن به دستورهای دینی و مسائل شرعی است، و روشن است که دستورهای خداوند به گونه ای ترسیم شده که سعادت دنیوی و اخروی انسان ها را تأمین کند و اگر انسان ها به دستورهای شرع مقدس گردن نهند و بدان ها عمل کنند، هیچ گاه به تباهی و فساد مبتلا نمی شوند. برای اینکه بحث حاضر از کلی گویی تهی باشد و والدین و مربیان بتوانند با مصادیق عینی مسائل معنوی و دستورهای دینی آشنا شوند و به فواید هر کدام پی ببرند، در ادامه به ذکر نمونه هایی از مصادیق بارز دستورهای دینی که در آرامش و صلاح انسان تأثیرگذار است، اشاره می کنیم.

الف) نماز

آن گاه که انسان دست از مادیات می شوید و با لباسی پاکیزه از نجاست ظاهری و غصب (فراهم شده از حلال) به پیشگاه خدا روی می آورد و در نماز خود از خداوند رحمان و رحیم یاد می کند و از او یاری می خواهد که به راه راست هدایتش کند و وی را همراه با ستمگران و گمراهان، مغضوب درگاهش قرار ندهد (سوره حمد) و این برنامه در پنج وقت شبانه روز و در هر نماز تکرار می کند و در فضای معنوی مملو از یاد خدا و توجه به دستورهای او و دوری از گناه و نافرمانی خدا قرار می گیرد، این حالت معنوی و توجه، غفلت را از او دور ساخته، از گناه و معصیت پروردگار باز می دارد و نمی گذارد انسان به انحرافات مبتلا گردد. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ؛ (7) « نماز را به پا دار که نماز، انسان را از پستی و پلیدی باز می دارد».
محمد بن سنان از حضرت رضا (ع) روایت می کند که حضرت در پاسخ پرسش های او درباره نماز نوشتند: « علت و فلسفه نماز آن است که نماز اقرار به ربوبیت خداوند بزرگ، نفی شریک برای او و ... است؛ علاوه بر این، نماز در پنج وقت موجب مداومت یاد خدا و یاد قیامت می شود و این ذکر مداوم و قیام در پیشگاه حضرت حق، انسان را از آلودگی به گناهان حفظ می کند و از فساد و انحراف باز می دارد». (8)
البته نماز وقتی این ویژگی را خواهد داشت که انسان آن را با آداب و شرایط خاص خودش به جای آورد و نماز را کامل و درست انجام دهد و گوش به فرمان نماز باشد و با حال معنوی و معرفت ویژه، این عبادت سترگ را انجام دهد. حضرت علی (ع) در روایتی می فرمایند: الصلوه حصن من سطوات الشیطان؛ (9) « نماز قلعه و دژی است که انسان را از گناه و حملات شیطان باز می دارد».

ب) دعا

دعا همچون باران بهاری است که سرزمین دل ها را سیراب می کند و آرامش را بر شاخسار روح و جان آدمی ظاهر می سازد. انسان در دعا، با خدای خود مناجات می کند و از مشکلاتی که زندگانی او را نگران کرده، به وی پناه می برد. بی تردید، با بازگو کردن مشکلات، آرامش روانی به انسان دست می دهد و انسان از تشویش خاطر رهایی می یابد و به نورانیت درون و اطمینان خاطر نایل می شود. (10) همگی اینها، انسان را از گناه و ناهنجاری مصوم ساخته، اجازه نمی دهد نوجوان به تخریب این حالت معنوی و عرفانی دست بزند.
هیچ انسانی نیست که در زندگی گرفتاری و مشکلات نداشته باشد. بلاهای روحی و اخلاقی، اکثر انسان ها را تهدید می کند. ارتباط با خدا و دعا به درگاه الهی و مأنوس شدن با دعای کمیل، ندبه، توسل، آل یاسین و مانند آن، دردها را زایل می کند و انسان را از انحراف مصون می دارد. امام صادق (ع) می فرمایند: « دعا کن که شفای همه دردها در دعاست». (11)
یکی از فیلسوفان روان شناس، دعا را برای معالجه بیماران، راهی مفید دانسته، می گوید: « دعا برای معالجات روحی بسیار مؤثر بوده، در نتیجه، صحت بدنی و جسمی را در پی خواهد داشت». (12)
برای ایجاد آرامش و رفع انحرافات اخلاقی در زندگی، باید دعا کنیم و به خداوند پناه ببریم، چه اینکه دعا مستجاب شود یا نشود، در روح انسان آرامش می آفریند و کوه های غم و نگرانی را ذوب می کند. انسانی که با یاد و ذکر خدا مأنوس شده باشد، دست به انحراف اخلاقی و جنسی نمی زند و یاد خدا درد او را درمان می کند. حضرت علی (ع) می فرمایند: « گرفتاری های پی در پی و دردها را به وسیله دعا و ارتباط با خدا درمان کنید». (13)
دعا و نیایش با پروردگار و جان جانان، نوجوان و جوان را آن چنان رشد می دهد که بتوانند در مقابل تمام انحرافات و پلیدی های جامعه مقاومت کنند. دعا چنان آنها را در صلح و سلامتی قرار می دهد که شعشعه پرتو این صلح و ثبات بر چهره آنها نمودار می شود و هرجا بروند، این نور با آنهاست و در همه جا آنها را از گناه و نافرمانی مصون می دارد.

ج) انس با قرآن

یکی دیگر از آموزه هایی که در درمان انحراف اخلاقی، حائز اهمیت است، تلاوت قرآن و تدبر در آیات نورانی آن است. قرآن کریم، این کلام وحیانی، دل ها را به نور و هدایت راهبری می کند و شخصی که با قرآن مأنوس باشد به طرف فساد و تباهی نمی رود؛ چون با زلال چشمه سار معرفت الهی و نوای دل نشین کلام حضرت حق خو گرفته است و این معرفت و هم نشینی با قرآن، او را به سوی سعادت و سلامتی رهنمون می شود.
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه، خطبه 110 می فرمایند: « قرآن بیاموزید؛ زیرا قرآن بهترین گفتار و بهترین حدیث است، و در آیات قرآن تدبر کنید؛ چون بهار دل هاست، بهترین گفتار و بهترین حدیث است، و از نور قرآن شفا بگیرید؛ چون قرآن شفای تمام دردهای سینه است».
اگر به قرآن عمل شود و به حلال و حرام آن دقت گردد، انسان را به شاه راه سعادت و سلامتی رهنمون می کند و با ارائه برنامه سالم زندگی، او را از گمراهی و انحراف باز می دارد. قرآن کریم برای هدایت و دعوت مردم به یگانه پرستی و آموزش ارزش های انسانی و ارشاد انسان ها به طرف رفتارهای بهنجار و سالم در جامعه، نازل شده است؛ لذا کسانی که به قرآن عمل کنند و به آن ایمان داشته باشند، در هدایت و رحمت الهی قرار می گیرند و از ناملایمات مصون می مانند. قرآن کریم می فرماید: وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ؛ (14) « قرآن، هدایت و رحمت است برای کسانی که به آن ایمان دارند».
یکی از اندیشمندان مسلمان می گوید: « بدون شک در قرآن نیروی معنوی عظیمی وجود دارد که در نفس انسان تأثیری شگرف بر جای می گذارد، و این نیرو باعث بیداری وجدان و بالندگی شعور و صیقل روح انسان می شود و ادراک انسان را بیدار کرده، بصیرتش را جلا می بخشد؛ به همین دلیل است که افراد مأنوس با قرآن، ناگهان به انسانی تبدیل می شوند که گویا تازه متولد شده اند». (15)
پس ما که خواهان آرامش و سکون هستیم، ما که خواهان پایان دادن به انحرافات فرزندان خود هستیم و می خواهیم نوجوان و جوان بالنده و نورانی داشته باشیم، باید سعی کنیم هر چه بیشتر فرزندانمان را به محضر قرآن ببریم و جان و دل آنها را با داروی شفابخش قرآن مداوا کنیم.

11. فراهم کردن زمینه ازدواج

والدین گرامی باید سعی نمایند زمینه ازدواج دختران خود را مهیا کنند و با سخت گیری های بی مورد و به بهانه کار و تحصیل، ازدواج را به تأخیر نیندازند؛ زیرا ازدواج بهترین مهار کننده تمایلات جنسی است.
مربیان گرامی نیز باید دختران را به انتخاب همسر و رضایت به ازدواج، تشویق کنند و ذهنیت های غلط را که برخی از دختران به آن مبتلا هستند، از ذهن آنان خارج کنند.
در پایان فصل، نکات کلیدی و قابل توجه را به طور فشرده بیان نموده، توصیه می کنیم راهکارهای بیان شده برای پیشگیری و درمان انحراف جنسی، زمانی مفید خواهند بود که اراده استوار و راسخی همراه آنها باشد.
1. سعی شود فرزندان همیشه پیش از خواب، مثانه خود را تخلیه کرده، شب ها غذایی سبک میل کنند؛
2. هرگز شکم خود را بیش از حد معمول پر نکرده، تا حدی که چند لقمه دیگر مانده تا سیر شوند، دست از غذا بکشند؛
3. از پوشیدن لباس های تنگ و چسبان (به خصوص لباس زیر تنگ) اجتناب ورزند؛
4. هرگز فکر گناه به ذهن خود راه ندهند و از تصور و تخیل امور جنسی و شهوانی سخت پرهیز نمایند؛
5. از خواندن کتاب های محرک، شنیدن موسیقی های مبتذل و نگاه کردن به تصاویر شهوت آفرین دوری کنند؛
6. از خوردن مواد غذایی محرک مانند خرما، پیاز، تخم مرغ و غذاهای چرب اجتناب کنند و یا به حداقل اکتفا نمایند؛
7. از نگاه کردن و دست ورزی به اندام جنسی خود پرهیز کنند؛
8. هرگز به رو نخوابند؛
9. هیچ گاه تنها در یک مکان نمانند تا فرصت و زمینه گناه از بین برود؛
10. برای تخلیه انرژی زاید بدن، به طور منظم و زیاد ورزش کنند؛
11. هیچ گاه بیکار نباشند و همیشه برای مشغول ساختن خود، به فعالیتی مطلوب و مثبت بپردازند؛
12. روزه مستحبی بگیرند و اگر قادر هستند، روزه تربیتی بگیرند؛ یعنی به کمترین مقدار غذا و کم حجم ترین نوع غذاها اکتفا کرده، وعده غذایی خود را کم کنند؛
13. هرگز به نامحرم نگاه نکنند؛ حتی اگر مجبور باشند با آنها ارتباط کلامی برقرار کنند؛
14. با جنس مخالف رفتار متکبرانه داشته باشند. هرگز با روی باز و نرمی با آنها برخورد نکنند؛
15. هرگاه افکار جنسی به ذهن آنها وارد شد، خود را تنبیه کنند؛ مثلاً با بستن یک کش به مچ دست خود و کشیدن و رها کردن آن، به خود هشدار دهند؛
16. به بدی گناه و عواقب آن بیندیشند و تا زمانی که به گناه آلوده نشده اند، بیشتر در فکر زیان های آن، خطرها، آبروریزی و فرجام اخروی آن باشند؛
17. هرگز از رحمت خدا مأیوس نباشند؛
18.به محض لغزش، فوراً توبه کرده، سعی کنند عمل خود را دیگر تکرار نکنند؛
19. زیاد قرآن بخوانند و در معانی آیات آن تفکر کنند؛
20. در مجالس مذهبی، دعا و توسل و موعظه زیاد شرکت کنند؛
21. از کتبی که جنبه موعظه و بیدارگری قلبی دارند، بهره بگیرند و مقید باشند که در روز، چند ساعت به مطالعه این گونه کتب بپردازند؛ برای مثال مجموعه کتاب های شهید دستغیب توصیه می شود؛ به خصوص کتاب گناهان کبیره، قلب قرآن، ایمان، قلب سلیم و معاد؛
22. اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و عیادت از نزدیکان و ... پر کنند؛
23. به معاد و قیامت فکر کنند؛
24. ذکر لاحو و لا قوه الا بالله را زیاد بر زبان جاری سازند؛
25. عبادت های خود، مانند نماز و روزه را صحیح و دقیق و در اول وقت انجام دهند و در انجام هر چه کامل تر و بهتر نماز خود بکوشند؛ (16)
26. از محیط های آلوده، سخت دوری کنند و بیشتر وقت خود را در کتابخانه بگذرانند و بی علت در خیابان های آلوده پرسه نزنند؛
27. اراده خود را تقویت کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Paul- Celement Jagot.
2. پل ژاگو، قدرت اراده، ترجمه کاظم عمادی، ص 80-81 .
3. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ره توشه راهیان نور، ص 362 .
4. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 11، باب 1، ص 123، ح 5 .
5. William James.
6. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ره توشه راهیان نور، ویژه بوستان ولایت، ص 255 .
7. عنکبوت (29)، 45 .
8. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 3، باب 1، ص 4، ح 7 .
9. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج7، ص 166 .
10. علی احمد پناهی، مجله معرفت، سال 1382، ش 75، ص 19 .
11. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج3، ص 284 .
12. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی، ص 154 .
13. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 40 .
14. یوسف (12)، 111 .
15. محمد عثمان نجاتی، قرآن و روان شناسی، ص 122 .
16. در این مورد می توانید از کتاب آرامش در پرتو نیایش، نوشته علی احمد پناهی استفاده کنید.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).

نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران, راه های درمان, 2
خودارضایی دختران، راه های درمان (1)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، راه های درمان (1)

راه های درمان خودارضایی

هر بیماری بدنی و هر اختلال روانی، به درمان و مداوا نیاز دارد و با توجه به اهمیت و درجه شدت و ضعف آنها، باید نوع درمان نیز مشخص شود. بنابراین، برای درمان انحرافات جنسی و به ویژه خودارضایی، باید چاره ای نمود و راهکاری برای مداوای آن پیدا کرد.
نخستین گام و ضروری ترین اندیشه برای درمان این عادت شوم، اعتقاد و ایمان به قابل درمان بودن آن و دوری از یأس و ناامیدی است؛ اما رسیدن به نتیجه مطلوب و ایجاد هرگونه تغییر در رفتار، نیازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحیح، صبر و حوصله، دقت و درایت و به کارگیری دستورهای درمانگر و مشاور است؛ از این رو ترک عادت نامطلوب و نابهنجار در زمان کوتاه و بدون راهنمای کارآزموده و دل سوز، امکان ندارد. از همه اینها مهم تر، اراده و خواست فرد و کسی که به این مشکل مبتلاست، نقش کلیدی و محوری را ایفا می کند. درمان و چاره جویی باید منطبق بر خواست و تصمیم جدی نوجوان و والدین باشد؛ زیرا تا آنها نخواهند، با قاطعیت می توان گفت درمانگری و مشاوره هیچ سودی ندارد. بنابراین، بیمار اگر بخواهد، می تواند بر بیماری و انحراف اخلاقی خود غلبه کند. جمله معروف « خواستن، توانستن است»، عین حقیقت است. اراده همچون نهالی است که باید آن را پرورش داد تا به مرحله شکوفایی و ثمردهی برسد. به عبارت دیگر اراده، تقویت شدنی و پرورش یافتنی است و راه پرورش و تقویت آن، این است که برخلاف میل خود، اندک اندک به مقابله با این عادت شوم برخیزد تا پس از مدتی، لذت توانستن را بچشد.
نکته حانز اهمیت دیگر آنکه علاوه بر قدرت اراده و کمک مشاور و راهنما، نیروی درونی فطرت نیز کمک کار انسان است؛ زیرا انحراف اخلاقی با فطرت سازگار نیست؛ به دیگر سخن، فطرت همچون سدی جلوی انحراف و طغیان را می گیرد و به این دلیل است که نوجوان مبتلا به خودارضایی، در عمق وجودش پشیمان و نادم است و راهی به سوی پاکی و رهایی می جوید، و این همان نیروی درونی فطرت است.
برای درمان و احیاناً برای کاهش خودارضایی، راهکارهایی از سوی متخصصان علوم تربیتی و روان شناسی ارائه شده است که بعضی از این راهکارها از پشتیبانی کلام امام معصوم (ع) نیز برخوردار است. در این مجال به برخی از این راهکارها اشاره می شود.

1. تنها نگذاشتن نوجوان

نباید اجازه داد نوجوانان در مکان های خلوت و تنها بمانند؛ چون تنهایی خود، عامل مهمی برای تحریک خودارضایی و زمینه ساز ارتکاب این عمل است. نوجوانان مبتلا به انحرافات اخلاقی، معمولاً از بعد ارتباطی و عاطفی آسیب دیده اند و روابط آنها با اطرافیان و دیگران به حداقل رسیده است؛ همه اینها باعث شده نوجوان به تنهایی و انزوا روی آورد، و تنهایی خودش از عوامل و زمینه های انحراف جنسی است؛ لذا باید تلاش شود ارتباط عاطفی و اجتماعی آنها با خانواده و دوستان مناسب، تقویت شود؛ همچنین سعی شود در جمع صمیمی خانواده بیشتر حضور پیدا کنند و حتی در کنار افراد خانواده و در اتاق آنان به استراحت بپردازند؛ جلسات گروهی و تفریحات گروهی بیشتری داشته باشند، به دیگران محبت کنند و آنان را به خودشان جذب کنند و در رفت و آمدهای خانوادگی بیشتر حضور داشته باشند.
در میان دستورهای اخلاقی اسلام، به صله رحم و ارتباط با خویشاوندان سفارش بسیاری شده است. صله رحم علاوه بر آنکه باعث زیادی عمر و برکت زندگی و مانند آن است، باعث آرامش روحی و رفع نگرانی و اضطراب شده، انسان را به آرامش و سکون می رساند. فردی که از آرامش روحی و روانی کافی برخورد باشد، به انحراف جنسی روی نمی آورد؛ زیرا یکی از عوامل انحراف جنسی، اضطراب و تشویش است.
امام صادق (ع) می فرمایند: تباروا و تواصلوا ... و تعطون العافیه فی جمیع امورکم؛ (1) « محبت و نیکی کنید و صله رحم نمایید؛ این کارها باعث سلامتی و آسایش در تمام امور زندگی می شوند».
حضرت در روایتی دیگر، ارتباط خویشاوندی را سبب آرامش و تسکین خاطر افراد معرفی کرده، چنین می فرمایند: ایما رجل غضب علی ذی رحمه فلیقم الیه، ولیدن منه و لیمسه فان الرحم اذا مست الرحم سکنت؛ (2) « هرگاه کسی از فامیل خود عصبانی شد و بر او غضب کرد، باید به سوی او روانه شود و با او ملاقات کند. به درستی که دو رحم و دو فامیل، در ملاقات یکدیگر به آرامش و سکون می رسند».
اسلام برای مقابله با تنیدگی و افزایش سطح سازش یافتگی فرد، علاوه بر بهره جستن از روش های شناختی مانند ایمان به خدا و اعتقاد به مقدرات الهی و نیز روش های معنوی مانند دعا و توسل به ائمه (ع) از روش های رفتاری و اجتماعی و ارتباطی، مانند تشویق به داشتن ارتباط با خانواده و خویشاوندان، برای کاهش تنیدگی فرد بهره می گیرد؛ زیرا کسی که از حمایت خانوادگی و اجتماعی برخوردار نباشد، خود را از نظر روانی بدون پشتوانه می بیند و احساس تنهایی می کند و خود را فردی بی ارزش تلقی می کند؛ لذا گرایش او به انحراف بیشتر شده، با این کارها خودش را مشغول می سازد.
در بررسی های انجام شده درباره دختران فراری، این نتیجه به دست آمده است: از هر ده دختر فراری، دست کم هشت نفر از آنان، فرزندان طلاق یا اعتیاد والدین هستند (3) و این امر نشان دهنده این مطلب است که در خانواده های نابسامان و آشفته و در خانواده هایی که به سبب مشکلات ویژه، آرامش و امنیت روانی وجود ندارد و افراد خانواده با همدیگر روابط صمیمی ندارند، بزهکاری اخلاقی مخصوصاً انحرافات جنسی بیشتر بوده، نوجوانان به دلیل نبود روابط عاطفی سالم، گرفتار مسائل ضداخلاقی می شوند. بنابراین، صله رحم و پیوندهای خانوادگی، می تواند با احساس تنهایی که یکی از نشانگان افراد ناایمن است، به مقابله برخیزد و آنان را در آرامش و سکون وارد کند، و از طریق ارضای نیازهای عاطفی، آنان را در شرایطی بهنجار وارد سازد.

2. تعدیل انرژی نوجوانان با روزه

یکی از شیوه های درمان خودارضایی، تغییر جهت دادن انرژی روانی و جسمانی نوجوان و تخفیف این انرژی است. در این شیوه، یکی از مهم ترین و مؤثرترین راهکارها، روزه داری است که این روش و راهکار، باعث تخفیف انرژی روانی و جنسی نوجوان می گردد و او را از انحراف جنسی و خصوصاً خودارضایی مصون می دارد. در مباحث قبلی توضیح داده شد که یکی از علل عمده خودارضایی، انرژی فراوان نوجوان است و باید این انرژی تصعید (والایش) (4) شود. روزه داری نقش بسیاری در این امر دارد؛ زیرا روزه علاوه بر اینکه نیروی روانی و انرژی جنسی نوجوان را به طرف معنویت و ارزش های والا جهت می دهد، باعث می شود کالری ذخیره شده در بدن و انرژی حاصل از مواد غذایی در بدن کاهش یابد، و این کار به سهم خود در کاهش میل جنسی مؤثر است.
گاه که انسان از نظر جسمی پرتوان شود و از نظر تغذیه، به اندازه کافی و یا بیشتر اشباع گردد، مواد زیادی برای سوخت و ساز بدن تولید می شود؛ قسمتی از این مواد و انرژی هم به مصرف غریزه جنسی می رسد. زیاد شدن مواد غذایی در بدن، زمینه تشدید میل جنسی را در انسان فراهم می کند و روزه می تواند نقش زیادی در کاهش انرژی و نیروی جنسی در بدن ایفا کند و نوجوان را از خودارضایی باز دارد.
درباره نقش روزه در کاستن فشار شهوت به خصوص شهوت جنسی، روایات متعددی از ائمه معصومان (ع) وارد شده است که در این بحث، به برخی از آنها اشاره می شود.
1. روزی شخصی نزد پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، من وضع مالی خوبی ندارم و نمی توانم ازدواج کنم، برای کنترل شهوت چه کار کنم؟
حضرت محمد (ص) فرمودند: برای کنترل شهوت جنسی خود دو کار کن: یکی اینکه موی بدن خود را زیاد کن و آنها را نتراش و دیگر اینکه زیاد روزه بگیر. آن شخص رفت و فرمایش پیامبر(ص) را عمل نمود و در نتیجه شهوتش تعدیل شد. (5)
2. پیامبر گرامی اسلام(ص) روزی خطاب به جوانان فرمودند: ای جوانان! به شما توصیه می کنم ازدواج کنید و همسری برای خود انتخاب نمایید و اگر توانایی ازدواج و شرایط آن را ندارید، لازم است روزه بگیرید، و شما را به روزه زیاد توصیه می کنم؛ زیرا روزه توان جنسی را تعدیل و کنترل می کند. (6)
از این روایات و روایات دیگر استفاده می شود در صورت امکان، باید غریزه جنسی را مانند سایر غرایز از راه حلال و شرعی ارضا نمود و در صورتی که چنین امکانی وجود نداشت، باید به وسیله روز و کارهای دیگر به تعدیل و کنترل آن پرداخت. نوجوان و جوانی که زمینه ارضای شهوت او وجود ندارد، باید به وسیله روزه بر شهوات خود غلبه کند و در دام انحراف خودارضایی نیفتد؛ البته باید در کنار روزه گرفتن، چشم خود را نیز کنترل کند؛ همچنین به صداهای تحریک کننده گوش ندهد؛ زیرا اگر چه روزه داری به مقدار زیادی در کنترل شهوت مؤثر است، ولی اگر سایر عوامل تحریک کننده کنترل نشود، مشکل همچنان باقی خواهد ماند.

3. استحمام با آب سرد

همان گونه که اتاق خواب گرم و بستر گرم می تواند در تحریکات جنسی مؤثر باشد، استفاده از آب سرد مخصوصاً زیر دوش آب سرد رفتن و شست و شوی اعضای تناسلی با آن، در جلوگیری از تحریکات جنسی و کاهش آن نقش چشمگیری دارد؛ البته باید توجه داشت این روش برای همه افراد توصیه نمی شود؛ زیرا آب سرد برای برخی افراد ضرر جسمانی دارد و این افراد نمی توانند با آب سرد حمام کنند؛ لذا در استفاده از این روش باید دقت کافی نمود.
بعضی از پزشکان و روان شناسان برای تعدیل شهوت، به استفاده از آب سرد و مخصوصاً حمام کردن با آب سرد و یا شنا کردن در آب سرد توصیه نموده اند. سیلوانس استال که یکی از پزشکان صاحب نظر در این مسائل است، می گوید:
اگر به واسطه تخیل جنسی یا محرکات دیگر، خون بسیار به اعضای تناسلی جریان پیدا کند و باعث تحریکات شهوانی و جنسی گردد، نباید نگران شد و به دکتر مراجعه نمود، بلکه راه درمان آن این است که برنامه زندگی خود را دگرگون کنید و کاری کنید تا خون در اعضای مختلف بدن جریان پیدا کند و در یک جا متمرکز نشود؛ و کاری کنید تا همه دستگاه های بدن بتوانند تعادل طبیعی خویش را داشته باشند؛ برای این منظور می توانید اعضای تناسلی و جنسی خود را در هر روز چند بار با آب سرد شست و شو داده، از این طریق قوه خیال و فکر خود را از توجه به شهوات باز گردانید و باعث آرامش اعضای بدن خود شوید. (7)

4. استفاده از کش شوک (شرطی سازی بیزاری آور)

یکی از روش های درمانی در روان شناسی، روش بیزاری آور است. این روش معمولاً برای درمان سیگار کشیدن، اعتیاد به مواد مخدر، پرخوری، انحرافات جنسی و اختلالات جنسی به کار می رود. در این روش با استفاده از مجاورت یک محرک بیزارکننده و دردآور با رفتار مطلوب و مورد ابتلا، به درمانگری پرداخته می شود؛ مثلاً اگر فردی به سیگار کشیدن مبتلا باشد و این کار مورد علاقه او باشد، روان شناس سعی می کند موادی که تهوع آور و آزار دهنده است، به سیگار داخل کند؛ به طوری که شخص مبتلا، بعد از کشیدن سیگار به حالت تهوع بیفتد و آرام آرام نسبت به سیگار انزجار و تنفر پیدا کرده، آن را ترک کند. در درمان خودارضایی هم توصیه می شود از کش شوک استفاده گردد. روش کار در کش شوک به این صورت است که نوجوان مبتلا به خودارضایی باید کش را به مچ یا بازوی خود ببندد و در مواقعی که تحریکات جنسی و میل به خودارضایی در او ایجاد می شود، کش را چندین بار بکشد و رها کند؛ به طوری که در بازو و مچ او درد شدید ایجاد شود. این کار باعث می شود فکر او از خودارضایی منحرف شده، تحریکات جنسی هم به خاموشی بگراید. اگر نوجوان این روش را مرتب انجام دهد، حالت انزجار و بیزاری نسبت به خودارضایی پیدا می کند؛ البته به شرطی که روش را جدی و خوب انجام دهد.

5. کوتاه کردن مدت حمام

قرار گرفتن در هوای گرم و مرطوب، یکی از عوامل تحریکات جنسی است؛ مخصوصاً اگر بدن انسان لخت و برهنه باشد و از طرف دیگر مالش دادن آلت تناسلی و نگاه کردن به آن و بازی کردن با آن هم می تواند در تحریکات جنسی و میل به خودارضایی نقش داشته باشد؛ لذا توصیه شده در موقع حمام رفتن به نکاتی که در پی می آید، کاملاً توجه شود:
1. سعی شود مدت حمام کردن کوتاه شود و نوجوان زمان زیادی در حمام نماند؛
2. به آلت تناسلی خود در آینه و یا به طور مستقیم توجه نکند؛
3. از بازی کردن با آلت تناسلی خود و مالیدن آن اجتناب نماید؛
4. برای نظافت موهای زاید بدن خود، از داروهای نظافت بهداشتی مثل داروی حمام (واجبی) استفاده کند و از تیغ استفاده نکند؛
5. در حمام هیچ گاه کاملاً عریان نشود، بلکه از شورت یا لنگ استفاده شود؛
6. حتی الامکان موهای زاید بدن خود را با فاصله بیشتری بزند؛ یعنی سعی کند موی بدن خود را بیشتر نگه دارد. در این زمینه، در دستورهای دینی هم سفارش هایی شده است؛ از جمله اینکه شخصی خدمت پیامبر گرامی اسلام (ص) آمد و درباره روش کنترل شهوت از او سؤال نمود. حضرت در جوابش فرمودند: « اگر می توانی ازدواج کن و الا برای کم شدن شهوت سعی کن روزه زیاد بگیری و موی زاید بدن خود را زیاد کن و آن را نتراش ». (8)
در روایتی نیز حضرت علی (ع) فرمودند: ما أکثر شعر رجل قط إلا قلت شهوته؛ (9) « موی بدن هیچ مردی زیاد نشد مگر اینکه شهوتش کم شد؛ یعنی موی زیاد، باعث کاهش شهوت جنسی است».
نکته ای که درباره کوتاه نکردن موی زاید بدن باید مورد توجه جدی قرار گیرد، این است که آنچه در روایات در خصوص کوتاه نکردن موی زاید آمده، نباید نوجوان و جوان را از نظافت آن غافل کند؛ زیرا عدم پاکیزگی محل موها (مخصوصاً اطراف عورت) باعث خارش و خاراندن آن، خود زمینه ای برای خودارضایی است.

6. توجه دادن نوجوان به مرگ و قیامت

از جمله عوامل مهمی که نقش زیادی در کنترل غریزه جنسی دارد، یاد مرگ و قیامت است. برای انسانی که معتقد به جهان آخرت و قیامت است و اعتقاد دارد روزی باید در پای میزان دادگاه الهی قرار بگیرد و جواب گوی اعمال و کردار خود باشد، و نوجوانی که می داند هر کاری در این جهان، در آخرت نتیجه ای در پی دارد و به کارهای خلاف و یا خوب انسان به دقت رسیدگی می شود و توجه دارد دنیا محل بندگی و کسب مال است و نه آلودگی به شهوات و گناه، هرگز به خودش اجازه نمی دهد نافرمانی و معصیت کند. او همیشه خودش را در محضر الهی احساس می کند و با تقویت ایمان، وسوسه های شیطان را سرکوب می کند.
عملکرد هر انسانی ناشی از جهان بینی و طرز اندیشه و تفکر اوست و اندیشه های انسانی، پشتوانه اعمال و رفتار او می باشد؛ لذا کسی که ایمان و یقین دارد که مثلاً سم کشنده است، هرگز سراغ آن نمی رود. اگر نوجوان وقتی در موقعیت گناه و انحراف جنسی قرار می گیرد، هنگامه جان کندن و مرگ خود را به خاطر آورد و عذاب سخت الهی را که برای مجرمان در نظر گرفته شده است، به خاطر آورد، جرئت نمی کند نافرمانی کرده، به گناه و شهوت رانی آلوده شود؛ چون می داند عذاب الهی بسیار سخت و جان کاه است و خودارضایی هم یکی از گناهانی است که انجام دهنده آن، مورد غضب و لعن خدا و رسول خداست.
پس، یکی از راهکارهای غلبه بر شهوات و تحریکات جنسی حرام، یاد مرگ و قیامت است. در این زمینه سخنان ارزشمندی از معصومان (ع) وارد شده است.
حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: أما و الله إنی لیمنعنی من اللعب ذکر الموت؛ (10) « به خدا قسم! یاد مرگ مرا از کارهای بیهوده و لعب باز می دارد».
ایشان در روایتی دیگر فرمودند: أکثروا ذکر الموت فإه هادم اللذات؛ (11) « مرگ و قیامت را بسیار یاد کنید، به درستی که یاد آنها بازدارنده شهوات است». ایشان در قسمت دیگر این روایت فرمودند: « ... وقتی نفس شما خواست شما را با تکیه بر شهوات و مسائل جنسی به تباهی بکشاند، زیاد به یاد مرگ باشید؛ زیرا برای موعظه و بیداری، یاد مرگ کافی است». (12)

7. واداشتن نوجوان به ورزش و فعالیت سالم

برخی شیوه ها، علاوه بر پیشگیری، در تدابیر درمانی هم حضور دارند؛ ورزش از آن جمله است. ورزش و فعالیت های سالم، مثل کار و فعالیت هنری و فرهنگی، نه تنها در تعادل بخشیدن به جسم و جان تأثیر دارند، بلکه باعث تقویت و شکوفا شدن صفاتی همچون احساس آزادگی و عزت نفس می شوند. معمولاً در بین ورزش کاران نوجوان، موارد بسیار کمی از خودارضایی گزارش شده است؛ زیرا ورزش، انرژی های متراکم و سرگردان را در مسیر سالم و جامعه پسند جاری ساخته، آن را مصرف می کند. (13)
ورزش صحیح و حساب شده باعث تقویت اراده و همت انسان می شود. کسی که از اراده و همت قوی و مطمئن برخوردار باشد، از شخصیتی متعادل و پایدار برخوردار بوده، در فراز و نشیب زندگی و در مقابل تحریکات شیطانی و عوامل گناه، مقاومت می کند؛ همچنین به خاطر اعتماد به نفسی که دارد به راحتی میدان را خالی نمی کند و برای نابودی دشمن درونی (نفس اماره) و وسوسه های ابلیس، تلاش مضاعفی می کند.
علاوه بر فواید مذکور، ورزش های سالم مثل کوه نوردی، شنا، پیاده روی و ورزش های صبحگاهی، نوجوان را برای یک خواب آرام و بدون اضطراب آماده می کند. خوابی که به دنبال فعالیت روزانه و یک برنامه سالم به سراغ انسان می آید، بسیار شیرین و آرام بخش است و باعث تمدد اعصاب و رفع خستگی نوجوان می شود. نوجوانی که از نعمت خواب راحت برخوردار است، گرفتار بی خوابی و بدخوابی نمی شود و در واقع به این شکل یکی از زمینه های خودارضایی که بدخوابی و بیدار ماندن در شب بود، از بین می رود.

8. کار و اشتغال

کار و فعالیت سالم هم مثل ورزش سالم در درمان انحرافات جنسی مؤثر است و به نوجوان کمک می کند. نوجوانی که منبع انرژی متراکم است، اگر بتواند این انرژی را در مسیر مثبت و کار و تلاش قرار دهد، نه تنها به انحراف دچار نمی شود، بلکه به سعادت و خرسندی نایل می شود. کار علاوه بر اینکه باعث شکوفایی جسم و جان انسان است، مانعی جدی برای گرایش انسان به شرارت، انحراف و پلیدی است؛ در مقابل، بیکاری عامل بزرگی برای فساد، طغیانگری، هرزگی و مانند آن است. حضرت علی (ع) می فرمایند: النفس إن لم تشغله شغلک؛ (14) « اگر نفس را به کاری مشغول نکنی، تو را به خودش مشغول می کند».
وقتی انسان صاحب کار و حرفه ای است، فکر و خیالش مشغول آن است و فرصت پرداختن به تصورات پوچ و خیال و شهوانی را ندارد. یکی از روان شناسان معتقد است: «اگر سعی کنیم نوجوانان و جوانان را به زندگی سالم و فعال عادت دهیم و آنها را از بیکاری و تنهایی دور کنیم، با مرض خودارضایی مبارزه کرده ایم». (15)
شهید مطهری می گوید: « کار باعث جلوگیری از گناه و معصیت است؛ زیرا انسان با طبیعت در حال مبادله است و از آن انرژی و نیرو می گیرد و این نیرو و انرژی باید در جایی مصرف شود و الا انسان را به گناه و ناهنجاری می کشاند و بهترین مجرای صرف انرژی متراکم در انسان، کار و فعالیت بدنی و روانی است». (16)
کار و فعالیت علاوه بر اینکه باعث می شود انرژی ذخیره شده در بدن انسان به مصرف برسد، باعث نشاط و آرامش روانی انسان شده، در بهداشت روانی او تأثیر جدی دارد. یکی از پژوهشگران می گوید: «... بیکاری نه تنها ضربه اقتصادی به فرد و جامعه می زند، بلکه ضرر بزرگ تری به شخصیت و مسائل روحی و رفتاری افراد وارد می سازد؛ زیرا بیکاری فرد را از شخصیت واقعی و نرمال خویش تنزل می دهد، او را از سعادت و خوشبحتی محروم می سازد و سرمایه اصیل انسان را به هدر می دهد. به قول سقراط: « کار سرمایه سعادت و خوشبختی است» و به قول ولتر نویسنده معروف، « هر وقت احساس می کنم درد و رنج بیماری می خواهد مرا از پای درآورد، به کار پناه می برم و کار بهترین درمان دردهای درونی من است». پاسکال نیز می گوید: « منشأ کلیه مفاسد فکری و اخلاقی بیکاری است». بررسی های روان پزشکی نیز ثابت کرده است « اگر کار از روی علاقه و رغبت باشد، باعث نوعی اعتماد به نفس و آرامش روانی می گردد». (17)
بنابراین واضح است که فعالیت و اشتغال دختران باید متناسب با روحیات و توانایی آنان باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج71، باب 17، ص 277، ح 10 .
2. همان، ج70، باب 132، ص 264، ح 9 .
3. رضا مهکام، خانه گریزی دختران، ص 81 .
4. Sublimation.
5. جاء الرجل الی النبی (ص) فقال: یا رسول الله لیس عندی طول فأنکح النساء فالیک أشکو العزوبیه، فقال: و فر شعر جسدک، و أدم الصیام ففعل، فذهب ما به من الشبق (محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 14، باب 139، ص 178، ح1).
6. قال رسول الله(ص): با معشر الشباب علیکم بالباه، فإن لم تسطیعوه فعلیکم بالصیام فانه و جاءه (همان، ج7، باب 4، ص 300، ح1).
7. سیلوانس استال، آنچه که بک جوان باید بداند، ترجمه نصرت الله کاسمی، ص 54 .
8. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 14، باب 139، ص 178، ح1.
9. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج101، باب 1، ص 87، ح 52 .
10. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج6، باب 83، ص 280 .
11. همان، باب 67، ص 69 .
12. همان.
13. محمدرضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 262 .
14. ر. ک: مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 414؛ مجموعه ورام، ج2، ص 134 .
15. موریس دبس، بلوغ، ترجمه حسن صفاری، ص 64 .
16. مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 415 .
17. بهروز میلانی فر، بهداشت روانی، ص 198 .

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).
نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی




:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران, راه های درمان, 1
خودارضایی دختران، راه های پیشگیری (2)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، راه های پیشگیری (2)

 

4. اجتناب از دیدن فیلم های مبتذل

یکی از ابزارهای تحریک شهوات و انحراف نوجوانان و جوانان، دیدن فیلم های مبتذل و جنسی است؛ چرا که این فیلم ها فکر و اندیشه نوجوان را تخریب کرده، او را به سوی مسائل غیراخلاقی سوق می دهد. اگر نوجوان یا جوانی به مشاهده فیلم غیراخلاقی و جنسی بپردازد، صحنه های آن فیلم همیشه در مقابل چشمان او مجسم می شوند و پیوسته در ذهن او تداعی شده، باعث تحریک جنسی و اعمال ناپسند می شوند.
از آنجایی که نوجوان و جوان در اوج قدرت شهوانی است، کوچک ترین تحریک و تصویرهای جنسی، باعث انحراف و کج روی او می شود؛ لذا نباید اجازه داد نوجوانان حتی برای یک بار هم که شده، فیلم های مبتذل نگاه کنند؛ زیرا این فیلم ها اعتیادآورند و نوجوان را به خود جذب کرده، هویت دینی و انسانی او را نابود می سازد و او را در منجلاب فساد و شهوات غوطه ور می کنند.
حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: اذا غلبت علیکم أهواء کم أوردتکم موارد الهلکه؛ (1) « هرگاه هوس ها و شهوات بر شما چیره شوند، شما را به هلاکت وارد خواهند کرد».
وقتی شهوات در نوجوان تحریک شد، او را به طرف ارضا سوق می دهد و از آنجایی که هیچ راه ارضای عقلانی و شرعی برای او وجود ندارد، به طرف خودارضایی کشیده می شود؛ پس بر والدین لازم است مقدمه تحریک شهوانی را به وجود نیاورند و با پرهیز دادن نوجوان از تماشای این گونه فیلم ها، در آرامش و نورانیت و صفای دل او، نقش آفرین باشند.

5. حاضر نشدن در محیط های آلوده

محیط های آلوده و غیراخلاقی می توانند زمینه ساز انحراف نوجوانان و جوانان باشند. یکی از مصادیق انحراف، مجالس لهو و خوش گذرانی ممنوع و حرام است؛ این مجالس آثار تخریبی و سوئی بر افراد جامعه،‌ خصوصاً نوجوانان عزیز دارند. نوجوانی که هنوز به مرحله پختگی نرسیده است و در آغاز جوانی و شهوات قرار دارد، در این مجالس به فساد و بی بند و باری کشیده می شود و به انحرافات جنسی روی می آورد.
اگر نوجوانی در عروسی ای حاضر شود که در آن عروسی موسیقی نواخته می شود و یا در مهمانی ای حاضر شود که مردان و زنان به صورت مختلط و با وضعی ناپسند و بی حجاب، حضور دارند، یقیناً در افکار و تمایلات او اثر گذاشته، ضمن ارتکاب عملی حرام، به انحراف جنسی کشیده می شود. این گونه مکان ها گرایش به انحراف و بی بند و باری را تسهیل کرده، بستر را برای روی آوردن نوجوان به طرف ناهنجاری های اخلاقی آماده می سازد؛ زیرا نقش محیط در تأثیرگذاری بر افراد انسانی، از مقوله هایی است که مورد اتفاق اکثر اندیشمندان بوده، حتی در مباحث جامعه شناختی و روان شناسی شخصیت، به عنوان عامل مهم شکل گیری شخصیت انسان، معرفی شده است. تأثیرگذاری محیط زندگی بر رفتار، خلق و خو، اندیشه و خصوصیات اخلاقی افراد بر کسی پوشیده نیست؛ لذا والدین گرامی اگر احتمال می دهند در جلسه ای یا مکانی، کارهای غیراخلاقی انجام می شود، فرزندان دلبند خود را به آن مکان نبرند و به این وسیله جلوی تحریکات جنسی را بگیرند.
حضرت علی (ع) درباره دوری از محیط های ناپاک، در نامه ای به حارث همدانی چنین می فرمایند: و احذر منازل الغفله و الجفاء و قله الاعوان علی طاعه الله؛ (2) « از مکان هایی که مردم آن، از یاد خدا غافلند و به یکدیگر ستم روا می دارند و برای اطاعت از خدا به یکدیگر کمک نمی کنند، بپرهیز».
در این حدیث شریف، حضرت امیرالمومنین، علی (ع) از مؤمنین و دوستان خود خواسته است از ورود به محیط های آلوده به گناه و جاهایی که در آن معصیت الهی رخ می دهد، پرهیز کنند و خود را در معرض گناه و نافرمانی الهی قرار ندهند.

6. برنامه ریزی برای اوقات فراغت

تعطیلات زیاد و بی برنامه، در عین حال که باعث احساس سرگردانی و بلاتکلیفی برای نوجوانان می شود، به تدریج باعث سرخوردگی و یأس آنان شده، موجب می شود آنان به کنج خلوت و انزوا پناه ببرند و راهی برای مشغولیت خود بجویند. این مشغولیت، در بسیاری از موارد به انحرافات جنسی و از جمله « خودارضایی» منجر می شود.
والدین باید با برنامه ریزی و پر کردن اوقات فراغت فرزندان و با برنامه هایی همچون کلاس خط، خیاطی، گلدوزی، آشپزی، شنا و رایانه، جلوی انحراف اخلاقی را سد کرده، فرزندان خود را یاری نمایند.
نوجوانی که برای اوقات فراغت و حتی تمام ایام زندگی خود برنامه ریزی دارد، از عزت نفس و حرمت بالایی برخوردار است. بهره مندی از خود ارزشمندی، در سنین نوجوانی اهمیت بسیاری دارد و نوجوان را از انحراف نگه می دارد؛ زیرا کسی که خودش را شخصی ارزشمند و دارای موقعیت اجتماعی می داند و احساس می کند برای جامعه مفید است، هرگز این عظمت را با کارهای ضداخلاقی تباه نمی سازد.
موریس روزنبرگ (3) یکی از روان شناسان، خاطر نشان می کند: « یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده در رشد حرمت خود و شخصیت نوجوان، این است که تا چه حدی با دیگران و محیط اجتماعی سازگاری دارد، و تا چه حدی از مقبولیت و محبوبیت برخوردار است». (4) نوجوانی که کاری مفید دارد؛ از مقبولیت و محبوبیت بیشتری برخوردار است. بنابراین، خودارزشمندی بیشتری نیز دارد. بندورا (5) (1986) می گوید: آن دسته از افرادی که به سبب موفقیت، به تحسین و تمجید از خود می پردازند، به احتمال بیشتری به حرمت خود بالا و پایدار دست می یابند و از انحرافات مصون می مانند.
در روایات رسیده از امامان معصوم (ع) توجه ویژه ای به غنیمت شمردن لحظات عمر و فرصت جوانی شده است. حضرت علی (ع) در روایتی می فرمایند: « شدیدترین و سخت ترین غصه ها به خاطر از دست دادن فرصت های عمر خواهد بود». (6)
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: « بر استفاده و بهره بری از مدت عمر و جوانی ات، حریص تر از نگهداری پول و سرمایه مادی باش». (7)
در این دو حدیث شریف که از دو انسان معصوم و با عظمت رسیده است، به قدردانی از جوانی و اوقات گران بهای عمر سفارش و توصیه شده است. این احادیث هشدار می دهند: جوانی و فرصت ارزشمند زندگانی با سرعت در حال گذر است و باید از آن استفاده مطلوب نمود و با ایجاد اشتغال و برنامه ریزی در زندگی و غنیمت شمردن فرصت ها، خود را از آفات بیکاری رها ساخت؛ زیرا بیکاری و نداشتن برنامه در زندگی، آفات بسیاری دارد و علاوه بر به انحراف کشاندن انسان، او را از رشد اجتماعی و معنوی باز می دارد. پیامبر گرامی اسلام (ص) در این زمینه می فرمایند: « کسی که برای صلاح و راحتی دنیا و آخرت خود تلاش نکند، مورد غضب پروردگار است و کسی که بیکار و بدون برنامه است، انسان شایسته ای نیست». (8)
حضرت علی (ع) درباره آفات بیکاری و نداشتن برنامه برای اوقات فراغت، می فرمایند: القلب الفارغ یبحث عن السوء و الید الفارغه تنازع إلی الاثم؛ (9) « ذهن و قلب انسان اگر رها و بدون برنامه باشد، به وسوسه های بد و شیطانی گرفتار می شود و اگر فعالیت های جسمانی و بدنی در انسان دچار رکود و تنبلی شود، راه برای ارتکاب گناهان باز خواهد شد».
در این حدیث، حضرت علی (ع) توصیه و سفارش می کنند اگر می خواهید به دام گناه و انحراف نیفتید، اوقات فراغت و بیکاری خود را پر کنید و ذهن و جسم خود را به فعالیت مفید و ارزشمند مشغول سازید.

7. تنها نگذاشتن نوجوانان

تنهایی و خلوت، می تواند یکی از زمینه های گرایش به خودارضایی و انحراف جنسی باشد؛ زیرا وقتی نوجوان در جایی حضور دارد که کسی در آنجا نیست، افکار شیطانی و وسوسه های شهوانی به سراغ او می آید و او را به طرف انحرافات می کشاند؛ به ویژه اینکه نوجوان درباره آلت تناسلی خود کنجکاو است و در خلوت به تماشای آن و دست ورزی با آن می پردازد؛ لذا باید آنان را واداشت بین اعضای خانواده باشند و در اتاق خواهران خود به استراحت بپردازند؛ اگر هم در اتاق اختصاصی خود استراحت می کنند، در اتاق را قفل نکنند، بلکه آن را باز گذارند؛ به نحوی که ورود و خروج به آنجا ممکن باشد. همه اینها به نوعی در از بین بردن زمینه خودارضایی و تحریک جنسی مؤثر است.
نوجوانی از شهر تهران، در نامه ای به مرکز مشاوره چنین نوشته بود: « با فرا رسیدن دوره نوجوانی، مشکلات من نیز شروع شد. مادرم به محض اطلاع از نشانه های بلوغ در من، بنای بدرفتاری و خشونت گذاشت و من هر روز از مادرم دورتر و متنفرتر شدم و به تنهایی پناه بردم تا اینکه در اثر تنهایی زیاد، آرام آرام به طرف خودارضایی کشیده شدم و با این کار، خودم را مشغول می کردم. الآن چند سال است به این بلا گرفتارم و از شما خواهشمندم مرا راهنمایی کنید».
اگر چه تنهایی و خلوت در بعضی مواقع لازم و ضروری است و انسان فرصت می یابد صادقانه و خالصانه با خدای خود مناجات کند و در عظمت جهان بیندیشد و به گذشته و آینده خود و روز قیامت فکر نماید، اما در سنین نوجوانی و مخصوصاً در نوجوانانی که زمینه انحراف اخلاقی در آنها وجود دارد، بسیار مضر و ناپسند است؛ چه اینکه اگر در خلوت قرار گیرند، افکار شهوانی یک آن، آنها را راحت نمی گذارند و به سوی گناه می کشاند.
علت اینکه در بعضی روایات، از خلوت کردن با نامحرم، منع و نهی شده است همین سبب است؛ زیرا شیطان در آنجا حضور می یابد و فرد را به سوی گناه و تباهی سوق می دهد.

8. کنترل و نظارت بر دوستان

معاشرت و هم نشینی با دوستان سالم و با ایمان، موجب رشد شخصیت انسان و تقویت ارزش های اخلاقی و معنوی نوجوان می گردد. انتخاب دوستانی که از لحاظ درسی، اخلاقی، خانوادگی و ادب، شایسته اند، خود می تواند بهترین بازوی موفقیت انسان و قرار گرفتن در مسیر پاک و بدون انحراف باشد. از طرفی دوستی با افراد پست و فرومایه- که معمولاً آلوده به انحرافات اخلاقی هستند- یکی از زمینه های انحراف نوجوان است. دوستان منحرف و بی بند و بار، سعی دارند احساس ها و تجربه های راست یا دروغ خود یا دیگران را درباره مسائل جنسی و انحرافات اخلاقی با حرص و ولع و با حالتی غرور آمیز، برای نوجوانان پاک و نورانی تعریف کنند و آنان را از این طریق به سمت ناهنجاری ها، سوق دهند.
یک دوست ناباب، سرنوشت انسان را به طور کلی از مسیر اصلی خود خارج کرده، او را در ورطه هلاک و فساد و انحرافات اخلاقی می اندازد و سعی می کند انحرافات جنسی و تجربه های جنسی را به دوست خود منتقل کند و از این طریق نوجوان را وسوسه کرده، از طریق ایجاد کنجکاوی و قهرمان بازی، او را هم به طرف مسائل جنسی سوق می دهد. کافی است نوجوان ولو یک بار صحنه های جنسی، فیلم های جنسی یا تجربیات جنسی و انحرافی را مشاهده کند؛ این او را به راحتی به طرف خودارضایی یا مسائل ضد اخلاقی دیگر می کشاند.
قرآن کریم در سوره فرقان، عاقبت کسانی که با دوستان فاسد هم نشین شدند و به نابودی کشیده شده، اظهار ندامت و حسرت می کردند، بیان کرده است. خداوند از قول این افراد می فرمایند: یا وَیلَتَى لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِیلاً؛(10) « ای وای بر من، کاش فلان شخص را به دوستی بر نمی گزیدم».
در این آیه، خداوند متعال سرنوشت هم نشینی با افراد فاسد را به عنوان هشدار بیان فرموده، مؤمنین را متوجه می سازد تا از دوستی با افراد فاسد پرهیز کنند و خود را به حسرت دنیا و آخرت گرفتار نسازند.
امیرمؤمنان، علی (ع) می فرمایند: لا تصحب الشریر فان طبعک یسرق من طبعه شرا و انت لا تعلم؛ (11) « از هم نشینی و دوستی با افراد شرور و آلوده بپرهیز؛ زیرا طبیعت و شخصیت تو به طور ناخواسته، تحت تأثیر بدی و ناپاکی طبع او قرار می گیرد و صفات آلوده او در تو اثر می کند».
صفات ناپسند دوست و رفیق به طور ناهوشیار در دیگری اثر می کند و انسان یک دفعه چشم باز می کند و خود را در انحراف و ظلمات می بیند. هر نوجوانی که ادعا کند من حواسم جمع است و نمی توانند مرا منحرف کنند، سخن گزافه ای گفته است: زیرا دوست فاسد سرانجام تأثیر خود را به طور غیر ارادی می گذارد.
امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: من یصحب صاحب السوء لایسلم؛ (12) «کسی که با رفیق بد و ناپاک هم نشین شود، سالم نمی ماند و سرانجام به ناپاکی آلوده می شود».

 

با بدان کم نشین که صحبت بد
گرچه خوبی، تو را پلید کند

آفتاب به این بزرگی را
لکه ابر ناپدید کند

 

9 . زمینه سازی برای پرورش معنویات

ایمان به خدا و تقویت معنویت، نقش مهمی در جهت دادن به افکار و اندیشه، گفتار و کردار انسان دارد. باورهای اعتقادی و اعمال عبادی و معنوی، تفکر و اندیشه انسان را به طرف کمالات اخلاقی سوق داده، او را از خیال پردازی در افکار شیطانی باز می دارد.
هرگاه خطر یا تحریکات شیطانی انسان مؤمن را تهدید کند، به خدا پناه می برد و از او مدد می طلبد تا از شر شیطان و وسوسه های آلوده کننده او در امان باشد؛ خصوصاً اگر بنده خدا برای فرار از گناه و آلوده نشدن در معاصی، از او کمک بخواهد و به وسیله دعا و مناجات در ظل توجهات حضرت حق قرار گیرد، قطعاً خداوند او را یاری می کند.
قرآن کریم می فرماید: اللَّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ؛ (13) « خدا ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورند و خداوند بدین وسیله آنان را از ظلمات (گناه) بیرون می آورد و به وادی نور می برد».
این آیه، دال بر این مطلب است که هر کسی به خدا پناه ببرد و از طریق انجام واجبات و دعا و نیایش، از او کمک بطلبد، خدا او را یاری نموده، از شر هوای نفس و خواهش های شهوانی محافظت می کند.
کسی که با معنویت و دعا ارتباط دارد، از سلامت روان برخوردار بوده، تشویش خاطر ندارد؛ کسانی که تشویش خاطر ندارند، کمتر به انحراف اخلاقی و جنسی کشیده می شوند.
درباره ارتباط معنویت و سلامت روان تحقیقات بسیاری به صورت تجربی توسط دانشمندان و روان شناسان انجام گرفته است که نتایج همگی آنان، دلالت بر ارتباط مذهب و معنویات با آرامش خاطر و عدم سقوط در انحرافات دارد.
ویتر (14) و همکارانش (1985) در پژوهشی نشان دادند بیست تا شصت درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ، به وسیله باورهای مذهبی آنان تبیین می شود.
کیت و همکارانش (1992) نیز تأکید دارند مذهب و مسائل معنوی می توانند جای گزین خوبی برای مؤلفه های تأثیرگذار، همچون عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی شود و به رضایت و تعادل و سلامت روانی افراد کمک کند.
یونگ روان شناس بزرگ غربی (1932) در جریان فعالیت های روانی- درمانی خود دریافت باورهای مذهبی می توانند سبب بالا بردن یک پارچگی و معنا دادن به شخصیت فرد شوند. (15)
در همه این تحقیقات، به ارتباط معنویت و آرامش اشاره شده است. کسی که از آرامش و سکون برخوردار باشد، کمتر گرفتار انحرافات جنسی و مخصوصاً خودارضایی می گردد؛ زیرا یکی از علل روی آوردن به خودارضایی، اضطراب و عدم آرامش روانی است.
والدین و مربیان کاری کنند که نوجوان دل و دیده خود را با ذکر خدا و مناجات خدا، نورانی و با صفا کند و با مناجات با حضرت حق و قرائت دعای توسل، کمیل، ندبه، قرآن و مانند آن، فضای ذهن خود را معطر سازد؛ و بداند هر دلی که به یاد خدا باشد و جایگاه ذکر خدا باشد، شیطان نمی تواند در آن دل نفوذ کند و افکار انحرافی را در آن دل وارد سازد؛ توجه داشته باشید نوجوانی که دنبال پرورش مسائل معنوی و عبادی است، هرگز به فکر مسائل انحرافی نمی افتد و خودش را بزرگ تر از آن می داند که به گناه آلوده گردد و همیشه سعی می کند در پرتو هدایت خالق متعال، به کمال و بالندگی دست یابد. باید به این مسئله نیز توجه کرد که یاد خدا و مناجات او، به انسان جان تازه و نشاطی پایدار ارزانی می کند و ذکر او، بهترین مونس زمان وحشت و تنهایی انسان است.
آقای دیل کارنگی (16) روان شناس معروف، می نویسد:
هنگامی که کارهای سنگین، قوای ما را از بین می برد و اندوه ها و وسوسه ها، هر نوع اراده ای را از ما سلب می کند و بیشتر اوقات که درهای امید به روی ما بسته می شود، به سوی خدا روی می آوریم؛ ولی اصلاً چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدی بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و به جای آوردن حمد و ثنای خداوند، قوای خود را تجدید نکنیم و چرا با ذکر الهی بر شرور غالب نگردیم.(17)
حضرت علی (ع) می فرمایند:
پروردگارا! تو از هر مونسی برای دوستانت مونس تری و از همه آنها برای کسانی که به تو اعتماد کنند، برای کارگزاری آماده تری. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده می کنی و در اعمال ضمیرشان بر حال آنان آگاهی و میزان معرفت و بصیرتشان را می دانی، رازهای آنان نزد تو آشکار است و دل های آنان در فراق تو بی تاب؛ اگر تنهایی و هجمه های شیطانی، سبب وحشت آنان گردد، یاد تو مونس آنهاست و اگر سختی ها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه می برند. (18)
از دیگر شیوه هایی که برای پیشگیری از این رفتار خطرناک می توان برشمرد ، موارد زیر است که به شکل گذرا به آنها می پردازیم:
- پرهیز دادن از لخت شدن و یا نیمه عریان شدن به هنگام خواب؛ زیرا عریان بودن یا نیمه عریان بودن در موقع خواب، زمینه خودارضایی را آماده می کند و به نوبه خود، باعث تحریک نوجوان می شود.
- سعی شود در اتاق خواب نوجوانان تصاویر تحریک کننده وجود نداشته باشد.
- رایانه، ویدئو، تلویزیون و سایر ابزار صوتی و تصویری در اتاق نوجوان نباشد؛ زیرا وجود آنها، زمینه ساز استفاده از فیلم های مبتذل و مسائل تحریک کننده بعدی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و دررالکلم، ص 277، ح 48 .
2. نهج البلاغه، نامه 69، ص 1014، شماره 7 .
3. Maurice Rosenberg.
4. اسماعیل بیابانگرد، روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، ص 121 .
5. Bandura.
6. قال علی (ع): اشد الغصص فوت الفرص (محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج7، ص 444، ح 15503).
7. قال رسول الله (ص): کن علی عمرک اشح منک علی درهمک و دینارک (همان، ج6، ص 539، ح 13890).
8. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج17، ص 146 .
9. همان، ج 20، ص 302 .
10. فرقان(25)، 28 .
11. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20، ص 272، ح147 .
12. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج8، باب 18، ص 339، ح1 .
13. بقره(2)، 256 .
14. Witter.
15. محمد صادق شجاعی، توکل به خدا، ص 192 .
16. Dale Camegie.
17. دیل کارنگی، آیین زندگی، ترجمه ریحانه سیف، ص 203 .
18. نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، خطبه 225 .

 

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).
نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران, راه های پیشگیری, 2
خودارضایی دختران، راه های پیشگیری (1)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:40 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، راه های پیشگیری (1)

راه های پیشگیری از خودارضایی

یکی از راهکارهای منطقی و اصول حاکم در زندگی سالم و بالنده، پیشگیری از مبتلا شدن به بیماری و اختلال است. این راهکار هزینه کم و فواید زیادی دارد؛ زیرا در بسیاری از بیماری ها و اختلال های روحی و جسمی با صرف کمترین نیرو و امکانات مادی، می توان از بروز و ظهور آنها جلوگیری کرد؛ در حالی که درمان آن بیماری هزینه سنگین و انرژی فراوانی می طلبد.
در جهان امروز، سازمان ها و مراکز بهداشتی و درمانی بین المللی و درون کشوری، بیشترین امکانات و تلاش خود را برای جلوگیری از مبتلا شدن جوامع و انسان ها به بیماری ها صرف می کنند؛ و توجهی که به مسائل بهداشتی می شود، بیشتر از درمان است. این روش و تفکر، منطقی تر و کارآمدتر به نظر می رسد؛ زیرا چه بسا در بسیاری از موارد، می توان با صرف کمترین هزینه ای، جلوی بزرگ ترین و خطرناک ترین بیماری ها را سد کرد؛ برای مثال می توان با رعایت چند نکته بهداشتی و اخلاقی، از آلوده شدن به بیماری صعب العلاج ایدز جلوگیری کرد؛ در حالی که درمان این بیماری در عصر حاضر یا ناممکن است و یا حداقل، هزینه های بسیار سنگینی در بر دارد.
در این قسمت، درصد بیان روش ها و راه های پیشگیری از ابتلا به مشکل «خودارضایی» هستیم و امیدواریم با آموزش این راهکارها به دختران نوجوان، آنها را از قرار گرفتن در این دام خطرناک حفظ نماییم.

1. ورزش

نوجوانی دوره نشاط، بالندگی و پیشرفت است. در این دوره‌، نوجوان از روحیه ای لطیف و خلاق و کمال طلب برخوردار است. نوجوانی دوره پر جنب و جوش و فعالیت است و این امور به علت وجود انرژی و پتانسیل زیاد و آماده در نوجوان است، که اگر این انرژی ها در مسیر درست و منطقی قرار گیرند و راهبردی شوند، نوجوان را به آینده ای روشن و موفق، نوید خواهند داد و اگر این انرژی و نیروی نوجوانی در راه ناصحیح صرف گردد، باعث شکست و درماندگی نوجوان می شود.
یکی از راه های تعدیل و مهار انرژی پرقدرت نوجوانی، ورزش است؛ این عمل فواید و آثار فراوان و ارزشمندی دارد. از جمله آثار ورزش (به ویژه ورزش های هوازی مثل پیاده روی، دو، شنا، والیبال و کوهنوردی که مصرف اکسیژن را افزایش می دهند)، در سلامت و پیشگیری از بیماری ها و انحرافات می توان به کاهش فشار خون، کنترل وزن، تقویت سیستم عروقی، جلوگیری از پوکی استخوان، به تأخیر افتادن ناتوانی جسمی ناشی از سالخوردگی، افزایش امید به زندگی، ارتقای عزت نفس و از همه مهم تر تعدیل غرایز جنسی و جلوگیری از انحرافات اخلاقی اشاره کرد. (1)
اهمیت تأکید بر ورزش و تقویت قوای جسمانی، از دو جهت است: اول، در بعد نظامی و دفاع از کیان اسلام و مملکت اسلامی است؛ دوم، برای تأمین سلامت جسمانی و روانی و مصون بودن از انحرافات جنسی و قرار گرفتن در مسیر کمال طلبی و بندگی خداوند است؛ زیرا ورزش باعث دفع انرژی زاید بدن شده، قوای جنسی را تعدیل می کند. با تعدیل قوای جنسی، زمینه انحرافات جنسی مخصوصاً خودارضایی تا حدود زیادی از بین می رود؛ به علاوه وقتی انحرافات جنسی از بین می رود، زمینه معنویات در انسان شکل گرفته، انسان را به طرف کمالات سوق می دهد؛ لذا در روایتی، حضرت محمد (ص) می فرمایند: « هر کس ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است». (2) این تأکید از آن روست که ازدواج نیروی جنسی را به تعادل می رساند و زمینه معنویت را در انسان شکل می دهد.
ورزش باعث نشاط و شادابی بدن بوده، انسان را از نظر روحی و روانی سرزنده و شاداب می کند؛ ضمن آنکه باعث تقویت اراده انسان و پویایی او می گردد؛ کسی که از اراده قوی و روانی شاداب برخوردار باشد، به طرف انحراف جنسی تمایل نمی یابد.
در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: « نشاط و شادابی به سبب ده چیز است: پیاده روی، سوارکاری، شنا، تفریح در سبزه زار و جای سرسبز، مسواک زدن و ...». (3)
نکته مهمی که باید در این مقام یادآور شد، مسئله ورزش بانوان و دختران جوان و دیدگاه اسلام در این زمینه است. معیار اساسی در این خصوص، چنین است: باید حافظ سلامتی و زیبایی آنان باشد، نه آنکه موجب خشونت و سختی عضلات گردد؛ زیرا خشنی و زمختی متناسب با طبیعت زن نیست و بدن لطیف زن نباید با ورزش های سنگین و خشن آسیب ببیند و هرگز نباید زیبایی و طراوت او که از امتیازات زن است، در اثر ورزش های نامتناسب، به خطر بیفتد. حضرت علی (ع) درباره خصوصیات زنان می فرمایند: « زن مانند گلی لطیف است و قهرمان نیست ...». (4) از این روایت شریف استفاده می شود که ورزش های سنگین در شأن زن ها نیست و به آنان آسیب می رساند.
دیگر اینکه از دیدگاه اسلام، ورزش بانوان باید از هرگونه خودنمایی و جلوه گری به دور باشد و باید حریم عفت و حیا حفظ شده، جلوی دیدگان نامحرم انجام نشود. قرآن کریم در سوره نور آیه 31 می فرماید: « ای پیامبر به زنان و دختران بگو چشمانشان را از نامحرم بپوشانند و زیبایی خود را به نامحرم نشان ندهند و حریم عفت و پاک دامنی را حفظ کنند».
خلاصه اینکه ورزش برای سلامتی بدن و روح و روان انسان مفید بوده، یکی از مهم ترین راه های پیشگیری از بیماری جسم و اختلال روانی است. ورزش به سبب ایجاد تعادل روحی و کاهش اضطراب، نقش مهمی در جلوگیری از انحراف جنسی علی الخصوص خودارضایی دارد؛ زیرا یکی از علت های ابتلا به خودارضایی، نداشتن آرامش روانی و وجود اضطراب در روان نوجوان است.
ورزش، کیفیت زندگی را بهبود می بخشد و به زندگی آرامش و نشاط می دهد. بسیاری از مردم می گویند هنگامی که به طور منظم ورزش می کنند، خواب آرامی دارند، و ورزش کاران به ویژه دوندگان به همان اندازه که از مزایای فیزیکی ورزش سخن می گویند، از فواید روانی آن نیز صحبت به میان می آورند. ورزش کاران معمولاً نسبت به افراد کم تحرک، اضطراب و افسردگی کمتری احساس می کنند و آرامش بیشتری دارند.
می گویند: به نظر می رسد ورزش با افزایش احساس عزت نفس رابطه داشته، باعث آرامش روانی می شود. بنابراین، نوجوانی که از عزت نفس بالا و آرامش بیشتری برخوردار است، به طرف انحرافات اخلاقی گرایش نیافته، عزت نفس خود را با این مسائل ضایع نمی سازد.

2. تنظیم برنامه خواب و کیفیت آن

خواب و استراحت کافی و نظام مند، علاوه بر جهات درمانی آن، دارای ابعاد پیشگیرانه است و در سلامت انسان، نقش مهمی ایفا می کند. نظام مند بودن خواب نوجوان، تأثیر خوبی در پیشگیری از انحراف دارد. اگر بتوان ترتیبی اتخاذ کرد که نوجوانان اوایل شب به رختخواب بروند و صبح زود از جای خود بلند شوند، در سلامت آنان بسیار مفید خواهد بود؛ مخصوصاً اگر به دنبال خستگی و تلاش روزانه به رختخواب بروند.
طبیعی است اگر نوجوان با خستگی به رختخواب نرود، به ناچار مدت زمانی را در بستر بیدار خواهد ماند تا به تدریج به خواب رود، و چون افکار و اندیشه های شهوانی و تحریک آمیز معمولاً در این مواقع به سراغ نوجوان می آیند، نوعی تنظیم خواب و استراحت منظم برای نوجوان، ضرورت دارد.
به این منظور بهتر است نوجوانان در میانه روز و یا بعد ازظهرها حتی المقدور نخوابند تا در اثر تلاش و فعالیت های روزانه، شب زودتر و بهتر به استراحت بپردازند. دمای اتاق خواب آنها را هم نباید خیلی گرم کرد و اگر پنجره ای باز باشد، ضمن استفاده از هوای آزاد و مناسب، تهویه اتاق هم انجام خواهد شد.
برخی نوجوانان، به دلیل بی خوابی، زمانی طولانی در بستر بیدار می مانند و با مشغول شدن به افکار و تصورات خود، زمان را سپری می کنند تا لحظه خوابشان فرا برسد. ضرورت دارد این نوجوانان، برای رفع بی خوابی خود تلاش کنند و نیز در اولین فرصت به پزشک مراجعه نمایند و با مشورت پزشک، تدابیر درمانی را به کار بندند.
برخی بی خوابی ها، به دلیل غم و اندوه نوجوان پیش می آید و یا اضطراب های خاص دوران بلوغ، بیش از حد او را آزار می دهد. در این مواقع، مقداری قدم زدن قبل از خواب، تنفس عمیق و دوش با آب ولرم، می تواند به تنظیم خواب نوجوان کمک کند.
در دستورهای حیات بخش اسلام، به خواب و آثار و فواید آن توجه و تأکید ویژه شده است. در روایتی امام صادق (ع) می فرمایند: النوم راحه للجسد؛ (5) « خواب، موجب استراحت و آرامش بدن است».
و در روایتی دیگر، حضرت علی (ع) می فرمایند: ان النوم سلطان الدماغ، و قوام الجسد وقوته؛ (6) « خواب، سبب تسلط قوای ذهنی و استواری و قوت بدن است».
بدنی که سالم و قوی است و روانی که پویا و با نشاط است، کمتر گرفتار انحراف جنسی و مسائل ضد اخلاقی می شود. خواب و استراحت منظم، نقش بسیار حیاتی در ایجاد تعادل روحی و تقویت قوای ذهنی و روانی دارد، و اگر خواب در زمان مناسب آن، یعنی در شب و مخصوصاً ابتدای آن انجام شود، علاوه بر اینکه نقش بسیاری در رفع خستگی روزانه دارد، باعث آرامش روان و کاهش تنش و اضطراب می گردد. کسانی که از آرامش بیشتری برخوردار هستند، کمتر و حتی هیچ وقت به انحرافات جنسی به ویژه خودارضایی گرفتار نمی شوند.
قرآن کریم می فرماید: « اوست کسی که برای شما شب را قرار داد تا در آن بیارامید و استراحت کنید». (7) و «اوست که شب را برای شما پوششی قرار داد و خواب را مایه آرامش شما». (8)
امام صادق (ع) می فرمایند: «خواب اول شب بهتر است و پیروان ما اول شب می خوابند». (9)
هدف از آفرینش شب، آرامش و سکون است و آرام بخشی شب و خواب در آن، یک واقعیت علمی است که دانش جدید هم آن را ثابت کرده است. خواب در شبانگاهان اثر مستقیمی روی سلسله اعصاب دارد و روان انسان و عضلات او را به آرامش و استراحت و راحتی می رساند. (10)
آزمایش های ویلیام وینت (11) و محققان دیگر ثابت کرده است: نیاز انسان به خواب مخصوصاً مرحله چهارم خواب (خواب عمیق) حیاتی و مهم است و این مرحله از خواب در نیمه اول شب بیشتر رخ می دهد. خواب در این مرحله، از عمق طولانی تری نسبت به دیگر زمان ها برخوردار است. (12)
خلاصه اینکه طبق معیارها و دستورهای دینی و روان شناسی، خواب و مخصوصاً خواب منظم و ضابطه مند، نقش بسیاری در آرامش روح و روان و تقویت قوای جسمانی دارد و انسانی که از آرامش روحی و روانی برخوردار است، کمتر گرفتار انحرافات اخلاقی و جنسی می گردد.
کیفیت خواب و بستر خواب نیز می تواند در تحریکات بدنی و جنسی نوجوانان تأثیر داشته باشد. سفارش شده است: سعی کنید به پشت بخوابید و از خوابیدن بر شکم اجتناب کنید. این مسئله درباره نوجوانان از اهمیت بیشتری برخوردار است. نوجوانان را باید به پشت خوابیدن عادت داد و تشویق کرد. دیگر اینکه نوجوان نباید در رختخوابی بسیار گرم و نرم بخوابد، بلکه بستر او باید استاندارد و معمولی باشد؛ زیرا رختخواب گرم و نرم و به رو خوابیدن، از عوامل تحریک و انحراف جنسی است.
سیلوانوس استال (13) که در امور تربیتی و روان شناسی تخصص دارد، می گوید: « جوانان و نوجوانان نباید روی پرهای نرم بخوابند و از لحاف بسیار نرم هم اجتناب کنند. اگر مایل هستند بدنی نیرومند و ورزیده داشته باشند و کمتر دچار تحریک جنسی شوند، باید این کار را حتماً انجام دهند». (14)
دکتر محمدرضا شرفی که در رشته روان شناسی و مخصوصاً مباحث جوانان تخصص دارد، درباره کیفیت خواب می گوید: « اگر بتوان نوجوانان را عادت داد پس از اقامه نماز صبح، با قرآن و دعا، مأنوس شوند و بار دیگر به رختخواب برنگردند، این امر در ایجاد حیات معنوی و روحیه اخلاقی آنها بسیار مؤثر خواهد بود و نوجوان روزی بانشاط و متعال خواهد داشت». (15)
در دستورهای اخلاقی و بهداستی اسلام، به کیفیت خواب و اداب آن توجه شده، توصیه هایی ارائه شده است که هر کدام از آنها در سلامتی و راحتی بدن و آرامش روان مؤثر است؛ لذا اگر هر کدام از آنها طبق دستور اسلام عملی شود، در خودسازی و توجه به معنویات و مصون بودن از انحرافات اخلاقی، تأثیرگذار است. در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) با وضو بودن: مؤمن همیشه پاکیزه و با وضوست. پیوسته وضو داشتن، در تربیت روحی و روانی انسان مؤثر است و سفارش شده است انسان در موقع خوابیدن وضو بگیرد؛ چه اینکه این عمل، ثواب بسیاری داشته، در کمال انسان بسیار تأثیرگذار است.
امام صادق (ع) می فرمایند: من تطهر ثم أدی إلی فراشه بات و فراشه کمسجد؛ (16) «هر کس موقع خوابیدن با وضو باشد، مثل این است که در حال عبادت و سجده است».
ب) محاسبه: فرد عاقل و آینده نگر در کارهای خود حسابگری می کند و در موقع خوابیدن هم، به اعمال روزانه خود توجه نموده، آنها را مطابق معیارهای ارزشی و اخلاقی ارزیابی می کند و در جهت اصلاح خود تلاش می کند. این عمل قبل از خواب می تواند درمانی برای مسائل استرس زا و فشارهای روانی روزانه باشد؛ چون وقتی فرد، محاسبه کرد و دید خطابی از او سر زده است، استغفار می کند و اگر عمل صالحی انجام داده باشد، شکرگزاری می کند؛ هر دوی اینها در آرامش انسان نقش دارد.
حضرت علی (ع) می فرمایند: اذا آویت إلی فراشک فانظر ما سلکت فی بطنک و ما کسبت فی یومک و اذکر انک میت وان لک معادا؛ (17) « وقتی به رختخواب رفتی و خواستی بخوابی، به اعمال و رفتار روزانه ات نگاه کن و به آنچه خورده ای و کسب کرده ای، توجه نما و روز قیامت و هنگام مرگ خود را یادآور شو».
ج) دعا و تلاوت قرآن: خواندن قرآن (سوره های کوچک) و دعاهای مخصوص که هنگام خوابیدن سفارش شده است، برای ایجاد آرامش در حال خواب، تنظیم رؤیاهای انسان و تمرکز ادراکی و ذهنی او بسیار مؤثر است و آرامش خاصی به انسان می دهد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند:
یا علی إذا اخذت مضجعک فعلیک بالاستغفار، و الصلاه علی، و قل: "سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلا الله و الله أکبر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" و أکثر من قراءه " قل هو الله احد" فانها نور القرآن و علیک بقراءه آیه الکرسی فان فی کل حرف منها ألف برکه و ألف رحمه؛ (18) یا علی! وقتی خواستی به رختخواب و بستر بروی، ‌توبه و طلب غفران و بخشش کن و بر من صلوات بفرست و بگو " سبحان الله و الحمد لله و لا إله الا الله و الله اکبر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" و سوره توحید را زیاد بخوان. این سوره، نور قرآن است و آیه الکرسی را بخوان؛ زیرا در هر حرف و کلمه آن هزار برکت و هزار رحمت است.
د) رو به قبله خوابیدن: یکی از دستورهای اخلاقی و تربیتی اسلام درباره خوابیدن این است که فرد به طرف قبله بخوابد. این دستور به دو صورت توصیه شده است: یکی آنکه شخص به پشت بخوابد وکف پاهایش به طرف قبله باشد؛ یعنی اگر خواست بلند شود، صورتش به طرف قبله است؛ دوم آنکه بر پهلوی راست بخوابد و صورتش به طرف قبله باشد (البته مطابق روایات، صورت دوم بهتر است)؛ همچنین خوابیدن بر پهلوی چپ و بر صورت، ناپسند و مذموم است. دلیل آن نیز این است که به صورت خوابیدن (دمرو)، وضعیت نامناسبی بر دستگاه تنفس و همچنین معده و قلب تحمیل می کند، نیز زمینه تحریک ناهشیار در طول شب را فراهم می کند. به پهلوی چپ خوابیدن همچنین، با توجه به آنکه معده در سمت راست بدن قرار دارد و طرف راست بدن سنگین تر است، بر سمت چپ بدن، فشار وارد می کند؛ ولی هنگامی که فرد به سمت راست بدن می خوابد، قسمت سنگین بدن در پایین قرار می گیرد و قلب و ریه ها نیز عمل خود را بهتر انجام می دهند.
البته درباره جهت خوابیدن که تأکید می شود به طرف قبله باشد، علاوه بر ابعاد معنوی و بهداشت روانی آن، ممکن است حکمت های دیگری نیز وجود داشته باشد که فعلاً برای ما مجهول است. (19) این دستورهای دینی که در آموزه های شرعی مورد تأکید است، فرد را در فضای معنوی و اخلاقی وارد ساخته، دل انسان را از انحراف باز می دارد و از طریق جهت دادن افکار انسان به طرف مسائل اخروی، او را از وسوسه های شیطانی مصون می دارد.

3. اصلاح برنامه غذایی

کیفیت تغذیه در دوران بلوغ، می تواند در شکل گیری مسائل انحرافی مؤثر باشد. تغذیه به دو جهت حائز اهمیت است: یکی از لحاظ محتوا و مواد غذایی مورد نیاز نوجوان و دیگری از جهت زمان استفاده آن.
به طور طبیعی غذای مناسب نوجوان، غذایی است که انرژی لازم و مورد نیاز بدن او را تأمین کند؛ به خصوص که نوجوان در حال رشد سریع و چشمگیری است؛ با این حال مواد غذایی او نباید محرک و تحریک کننده شهوت باشد؛ لذا باید از خوردن بیش از حد غذاهایی مانند خرما، تخم مرغ، فلفل، دارچین، پیاز و... اجتناب کند.
دیگر اینکه نوجوان باید برای صرف غذا، زمان مناسبی را انتخاب کند؛ زیرا یکی از علل بی خوابی در شب ها و عدم آرامش روحی، تغذیه نامناسب و زمان نامناسب صرف آن است. یکی از صاحب نظران در این زمینه می نویسد: « برخی خوراکی ها اگر در شب استفاده شود، معده را ناراحت و ناآسوده می کند و ایجاد خواب های آشفته می کند؛ مثلاً بعضی افراد اگر در شب شیر بخورند، با معده آنان ناسازگار است و بعضی دیگر با میوه و بعضی با ماهی و غیره؛ لذا باید در انتخاب تغذیه شبانه دقت داشت». (20)
وی همچنین، یکی از علت های احتلام پیاپی نوجوانان را در تغذیه نامناسب می داند و در این باره می نویسد: « احتلام بیشتر وقت ها، نزد کسانی دیده می شود که با معده سنگین می خوابند. بهترین روش برای جلوگیری از این امر و خواب سنگین، آن است که شب ها، معده را از خوراکی های دیر هضم پر نکنید و به همان اندازه که به کیفیت غذا اهمیت می دهید، به کیفیت آن نیز دقت کنید». (21)
در تعالیم اسلامی دستورهای مستقلی درباره تغذیه و نوع آن بیان شده است که در ادامه به مواردی اشاره می شود:
الف) پرهیز از خوردنی های مضر و حرام: یکی از قواعد مهم فقهی، لزوم اجتناب از چیزهایی است که برای انسان ضرر دارد: « هر چیزی که خوردنش برای انسان ضرر داشته باشد، ممنوع است». (22)
در حقیقت، یکی از دلایل منع بعضی خوردنی ها، مضر بودن آنها برای بدن انسان است. در آیات قرآن به برخی از این موارد اشاره شده است:
- خوردن گوشت خوک در اسلام منع شده است. خداوند در سوره بقره آیه 173 می فرماید: إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکُمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ ...؛ « مردار و خون و گوشت خوک بر شما حرام شده است».
- نوشیدن شراب و الکل و مست کننده های دیگر، در اسلام حرام شمرده شده است: « ای کسانی که ایمام آورده اید، شراب و قمار و بت ها و... از علل شیطانند؛ پس از آنها دوری کنید تا رستگار و سعادتمند شوید». (23)
ب) نوشیدن آب: با توجه به اینکه دو سوم وزن بدن انسان آب است و از جهات متعددی مانند گوارش، گردش خون، جذب و دفع و ... آب برای ادامه حیات لازم است، در روایات اهل بیت (ع) به نکاتی در این باره اشاره شده است:
1. بهترین مایعات برای بدن آب است.(24)
2. بعد از غذاهای چرب، نوشیدن آب زمینه ساز بیماری است. (25)
3. زیاده روی در نوشیدن آب مکروه است و موجب بیماری می گردد. امام صادق (ع) می فرمایند: من اقل شرب الماء صح بدنه؛ (26) « هر کس در نوشیدن آب میانه روی و اعتدال ورزد، بدنش سالم می ماند».
4. توصیه شده است انسان قبل از نوشیدن آب «بسم الله» و پس از آن «الحمدلله» بگوید (27) و نیز یادی از امام حسین (ع) بکند که این کار جنبه معنوی و روانی دارد.
ج) توصیه به نکات بهداشتی- روانی: در دستورهای دینی به نکات بهداشتی و روانی ویژه و ظریف درباره کیفیت خوردن غذا و مقدار آن توصیه شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.
- در ابتدای هر وعده غذا، کمی نمک خورده شود. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: « غذای خود را با نمک شروع کنید؛ این کار دوا و درمان هفتاد مرض و بیماری است». (28)
- در غذا خوردن نباید تعجیل کرد، بلکه باید با آرامش و تأنی، مدت غذا خوردن را طولانی کرد. (29)
- غذا کاملاً جویده شود. اصبح بن نباته می گوید: « از علی (ع) شنیدم که می فرمود: پسرم! به تو چهار چیز یاد می دهم که اگر عمل کنی، از بسیاری بیماری ها مصون خواهی بود. اول اینکه تا گرسنه نشده ای، غذا نحوری، دوم، تا کاملاً سیر نشده ای، دست از غذا برداری، سوم، غذا را خوب بجوی و چهارم، موقع خوابیدن به دست شویی برو و خودت را تخلیه کن». (30)
- به مقدار لازم شام خوردن و اعتدال داشتن؛ زیرا زیاده روی در شام خوردن باعث بی خوابی و اضطراب می شود و کم خوری هم باعث ناراحتی می گردد. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: ترک العشا مهرقه، و ترک العشاء خراب الجسد؛ (31) « ترک شام و نخوردن آن، باعث ناراحتی و مریضی بدن است».
د) مراعات آداب معنوی در هنگام غذا خوردن: از آنجا که اسلام آیین سعادت انسان است و توجه خاصی به کمال معنوی و روحی انسان دارد، در امور تغذیه هم به مسائل معنوی توجه نموده است. اسلام سفارش کرده است انسان ها از غذای پاک و طیب استفاده کنند و در خوردن غذا، قصد و نیت آنان این باشد که نیرو و قوت گرفته، خدا را عبادت کند و دیگر اینکه غذا را با نام خدا شروع کنند و با شکر و سپاس نعمت های او به اتمام برسانند.
خلاصه اینکه: دستورهای بهداشتی و معنوی اسلام، همه در راستای سلامتی جسمی و روحی انسان هاست؛ ضمن آنکه وقتی انسان از لحاظ جسمی و روحی سالم باشد، به طرف انحراف و مسائل غیر اخلاقی کشیده نمی شود؛ چون با عمل کردن به دستورهای دین، در جاده صلاح و امنیت قرار گرفته، فکر و اندیشه او با معنویات همراه و عجین گشته و زمینه انحراف از بین رفته است.

پی‌نوشت‌ها:

1. ام. رابین دیماتئو، روان شناسی سلامت، ترجمه محمد کاویانی و همکاران، ج 1، ص 392 .
2. محمد بن حسن حر العاملی، وسائل الشیعه، ج20، باب 1، ص 17، ح 11 .
3. قال الصادق (ع): النشره فی عشره أشیاء: المشی، الرکوب، و الارتماس فی الماء و النظر الی الخضره، و السواک ... (همان،‌ ج1، ص 350، ح 24).
4. قال علی (ع): المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه ... (همان،‌ ج14، باب 87، ص 120، ح1).
5. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج68، باب 78، ص 276، ح6 .
6. همان، ج59، باب آخر، ص 316 .
7. هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا (یونس، 67).
8. وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیلَ لِبَاساً وَالنَّوْمَ سُبَاتاً (فرقان، 47).
9. قال الصادق(ع): ان شیعتنا ینامون اول الیل (محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج5، باب 39، ص 274، ح 26).
10. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج7، ص 343 .
11. William Wundt.
12. رضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج12، ص 152 .
13. Sylvanus Stall.
14. سیلوانس استال، آنچه یک جوان باید بداند، ترجمه نصرت الله کاسمی، ص 38 .
15. محمدرضا شرفی، دنیا نوجوان، ص 233 .
16. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج73، باب 39، ص 373، ح6 .
17. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج2، ص 407 .
18. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج73، باب 44، ص 220، ح31 .
19. ام. رابین دیماتئو، روان شناسی سلامت، ترجمه محمد کاویانی و همکاران، ج 1، ص 45 .
20. سیلوانس استال، آنچه یک جوان باید بداند، ترجمه نصرت الله کاسمی، ص 38 .
21. همان، ص 59 .
22. ما کان فیه المضره علی الانسان فی اکله فحرام الکله (محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج17، باب 42، ص 62، ح 1).
23. مائده(5)، 90 .
24. قال علی (ع): الماء سید الشراب فی الدنیا و الآخره (محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج17، باب 1، ص 186، ح 3).
25. شرب الماء علی اثر الدمم یهیج الداء (همان، باب 6، ص 190، ح7).
26. همان، ح5 .
27. همان، باب 10، ص 199، ح 3 و 4 .
28. قال رسول الله (ص): افتتحوا بالملح، فانه دواء من سبعین داء (محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج59، باب 89، ص 293.
29. همان، باب 90، ص 311 .
30. همان، باب 88، ص 267، ح 42 .
31. همان، ص 266، ح 37-38 .

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389)
نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران, راه های پیشگیری, 1
خودارضایی دختران، علت ها
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، علت ها


علل خودارضایی و استشها

با توجه به نامه های رسیده از نوجوانان و تحقیقات انجام شده در این زمینه، علل خودارضایی را می توان را در چند عامل جست و جو کرد:

1. ناآگاهی و بی اطلاعی

نوجوانان به سبب کم تجربگی و اطلاع کم از مسائل، در شرایطی قرار دارند که به طور طبیعی امکان خطا و لغزش در آنها بیش از بزرگ ترهاست. اطلاعات آنان به خصوص در مسائل جنسی بسیار کم است. بی خبری و غفلت آنها، باعث این می شود بر اساس لذت آنی و لحظه ای که از ارضای جنسی حاصل می شود، این عمل را تکرار کنند و آرام آرام گرفتار این عمل زشت شوند.
اگر والدین و مربیان نوجوان بکوشند و مسائل بلوغ و احتلام و ارضای جنسی را با حفظ ادب و عفت به نوجوانان یادآور شوند و آنان را از آسیب های انحراف جنسی خصوصاً خودارضایی آگاه سازند، کمتر نوجوانی حاضر می شود این کار را انجام دهد و با دست خود در هلاکت و نابودی بیفتد؛ زیرا انسان دارای عقل و اندیشه است و اگر متوجه باشد و بفهمد که کار و عملی به زیان و ضرر اوست، هرگز سراغ آن عمل و کار نمی رود؛ مخصوصاً عملی که ضرر دنیوی و اخروی دارد و آینده انسان را تباه می سازد.
کدام نوجوان اندیشمند و عاقلی پیدا می شود که با وجود فهم و درک ضررها و نتایج وخیم خودارضایی، به آن اقدام کند و نشاط و طراوت و بالندگی خود را فدای لذتی لحظه ای و بی ارزش کند؟! و کدام دختر جوانی حاضر می شود عفت و پاک دامنی خود را به خاطر این لذت بی مقدار و خیالی، آلوده و لکه دار کند و خود را از زندگی با نشاط، گرم، صمیمی و آبرومندانه، محروم سازد؟‍!

2. انزوا و تنهایی

برخی روان شناسان خود ارضایی را «مرض تنهایی» نام نهاده اند. (1) تنهایی به مفهوم ضعیف شدن ارتباطات اجتماعی و محروم شدن از روابط گرم و عاطفی با دیگران است که این پدیده اگر ادامه داشته باشد، روح نوجوان را ضعیف و حساس می کند و نیروی اراده را تحلیل می برد و علایق نوجوان و لذت بردن های او را از اجتماع زایل می گرداند؛ لذا نوجوان در تنهایی و خلوت خود، اقدام به کسب لذت از خویشتن می کند و به خودارضایی روی می آورد. اگر والدین رابطه گرم و عاطفی مطلوبی با دختران خود داشته باشند و آنان را مورد عطوفت قرار دهند، این آسیب کمتر اتفاق می افتد.
موریس دبس (2) در این باره می نویسد: «... استمنا (خودارضایی) یکی اختلال روانی است که بعضی از نوجوانان به علت آشفتگی روانی و احساس تنهایی به طرف آن کشیده می شوند و این اختلال ضررهای زیادی در پی دارد و افراد مبتلای به آن اگر درمان نشوند، به سرنوشت بدی گرفتار می آیند». (3)

3. خانواده آسیب زا

نقش خانواده در سلامت روانی و اخلاقی فرزندان، از سایر عوامل، چشمگیرتر و بیشتر است. رعایت موازین اخلاقی و تربیتی در روابط والدین، به ویژه در روابط جنسی و زناشویی به عنوان عامل اساسی و حساس، قابل توجه است؛ چه اینکه کیفیت برخورد والدین با یکدیگر در مسائل جنسی، می تواند نقش مهمی در آینده اخلاقی و تربیتی کودک و نوجوان ایفا کند.
در دستورهای اخلاقی و تربیتی اسلام توصیه شده است: روابط زناشویی والدین باید دور از دیدگاه هر بیننده ای انجام گیرد و زن و شوهر به صورت جدی و مؤکد سفارش شده است در روابط جنسی خود بی قید و بند نباشند. اینکه انسانی فکر کند کودک چون به مرحله بلوغ نرسیده است، نمی تواند معنی این روابط را بفهمد، اشتباه است، بلکه به طور قطع می توان گفت: یکی از علت های منع عمل زناشویی در مقابل دیدگان کودک همین نکته است که نباید ذهن فعالی و جست و جوگر کودکان را – که به دنبال افزایش معلومات خود هستند- به مسائل جنسی آلوده کرد؛ باید به این نکته توجه داشت که کودک ولو خردسال باشد، به صورت ناهوشیار تحت تأثیر صحنه های اطراف خود می باشد و این صحنه ها و روابط در ذهن او نقش بسته، اثر خود را خواهند گذاشت.
امام صادق (ع) می فرمایند: «... وقتی امام سجاد (ع) می خواست با همسرش زناشویی کند، درها را می بست، پرده ها را می کشید و خدمتکاران را بیرون می کرد و خانه را کاملاً خلوت می نمود». (4)
و در روایتی جابر از امام باقر (ع) نقل می کند که امام باقر (ع) فرمودند: « پرهیز کن از عمل زناشویی در مکانی که کودک، شما را می بیند و حالات شما را درک می کند». (5)
و در حدیث نورانی دیگری که از امام صادق (ع) رسیده است، می خوانیم: « نباید مردان در حضور کودک با زنان خود عمل زناشویی انجام دهند؛ زیرا این کار باعث می شود کودکان به زنا و انحراف جنسی گرفتار شوند». (6)
پس، والدین باید با حفظ حریم عفت و حیای خانواده، باعث تکامل روحی و تربیتی آنان گردند و اخلاق زناشویی را رعایت نموده، نسبت به آن حساس باشند.
یکی دیگر از مسائل تربیتی و اخلاقی که در دستورهای دینی به آن توصیه شده است و عدم رعایت آن باعث تحریکات جنسی می شود، جدا کردن جای خواب کودکان از پدر و مادر از سنین خاصی است. پیامبر گرامی اسلام در این باره می فرمایند: «الصبی و الصبی، و الصبی و الصبیه، الصبیه و الصبیه یفرق فی المضاجع لعشر سنین؛ (7) « بستر خواب پسر بچه با پسر بچه و پسر بچه با دختر بچه و دختر بچه با دختر بچه، از ده سالگی باید از یکدیگر جدا باشد و اینها نباید کنار یکدیگر بخوایند».
امام باقر (ع) هم در این زمینه می فرمایند: « یفرق بین الغلمان و النساء فی المضاجع اذا بلغوا عشر سنین؛ (8) « باید بستر و رختخواب پسرها را از ده سالگی از بستر زن ها و دختران جدا نمود». حتی در بعضی روایات معصومان (ع) توصیه شده است از هفت سالگی باید جای کودکان را جدا انداخت و کودکان نباید کنار یکدیگر بخوابند.
یکی از راه های ادراکی انسان، لمس کردن است. انسان از راه لمس کردن اشیای اطراف خود، چیزهایی را درک می کند. بخش مهمی از تحریکات جنسی انسان، از طریق لمس و تماس بدنی است. وقتی دو کودک در کنار یکدیگر می خوابند و با یکدیگر تماس پیدا می کنند، این عمل، باعث تحریکات جنسی شده، بلوغ زودرس را به دنبال خواهد داشت و زمینه های انحراف جنسی و اخلاقی را در پی دارد. گرچه کودک تا دوازده سالگی از لحاظ جنسی دوره نهفتگی را طی می کند و مسائل جنسی کاملاً فعال و هوشیار نیست، ولی تماس های بدنی باعث تحریک و فعال شدن زود هنگام آنها می شوند و این فعال شدن، باعث بلوغ زود هنگام می گردد که همچنان که گفته شد، تبعات خود را دارد.
در اینجا مناسب است به نامه ای از دختری نوجوان اشاره کنیم که بر اثر مشاهده روابط زناشویی پدر و مادر خود به انحراف جنسی گرفتار شده است:
پدر و مادرم در مسائل جنسی بی مبالات بودند. آنها جلوی چشم من به شوخی و حرف های جنسی می پرداختند و حتی در اتاقی که من استراحت می کردم و متوجه رفتار جنسی آنان بودم، به عمل زناشویی اقدام می کردند و این کار آنان مرا سخت تحت فشار روحی قرار می داد و حالم دگرگون می شد؛ به طوری که می خواستم فریاد بزنم و خلاصه اینکه آرام آرام تمایلات جنسی در من بیدار شد و از این کار لذت می بردم و عاقبت به خودارضایی گرفتار شدم و حالا طوری شده ام که از همه چیز بدم می آید و ضعف و ناتوانی سراسر وجودم را فرا گرفته است.
نامه بالا، نمونه ای از موارد متعددی است که به دلیل بی بند و باری والدین و عدم رعایت عفت و حیا در مسائل زناشویی، باعث انحراف فرزند خود و مبتلا شدن وی به خودارضایی شده اند؛ این چنین خانواده هایی علاوه بر اینکه خودشان مسائل اخلاقی را رعایت نمی کنند، در قبال فرزندان و در کیفیت برخورد با آنان هم کوتاهی کرده، باعث تحریک آنان می شوند.
کم نیستند والدینی که فرزندان نوجوان خود را در آغوش می فشارند و یا با بوسیدن آنها به شکلی نامطلوب، آنها را تحریک می کنند و یا مادران جوانی که پسران نسبتاً نوبالغ خود را با خود به حمام می برند یا پدرانی که دختران شش، هفت ساله نامحرم را می بوسند و یا اجازه می دهند نوجوانشان این کار را با دختر نامحرم دیگر که هنوز هم خردسال است، بکند.
همه این کارها مخالف دستورهای تربیتی و اخلاقی اسلام است و باعث تحریک نوجوان شده، او را به انحراف جنسی سوق می دهد. به نمونه ای از دستورهای دینی در این زمینه توجه کنید: « مردها نباید دختر شش سال به بالا را ببوسند و زن ها هم از بوسیدن پسرهای هفت ساله و بیشتر پرهیز کنند». (9)
در روایتی دیگر، امام صادق (ع) فرمودند: « وقتی دختر بچه ای به شش سالگی رسید، مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد؛ همچنین نمی تواند او را در آغوش بگیرد». (10)
این روایات شریف و روایات بسیار دیگری که در این زمینه وجود دارند، بر این دلالت می کنند که افراد خانواده مخصوصاً والدین، نباید زمینه تحریک جنسی فرزندان را فراهم کنند؛ باید سعی کنند کودکان شش ساله به بالا کمتر تماس و ارتباط بدنی داشته باشند؛ چون تحریک پذیری جنسی، بیشتر از طریق قوه لامسه و تماس بدنی ایجاد می شود، و بدانند دستورهای اخلاقی اسلام برای حفظ عفت و حیای خانواده قرار داده شده است و طوری تنظیم شده که زمینه و مقدمه گناه را از بین می برد و عمل به دستورهای اخلاقی اسلام، به نفع و صلاح افراد جامعه و افراد خانواده است.

4. دوستی های آلوده

تأثیرپذیری نوجوانان از دوستان و همسالان، بیش از سایر افراد است؛ یعنی نوجوانان از همسن و سالان خویش بیشتر نفوذ پذیری و الگوگیری دارند؛ لذا اگر نوجوانی با افراد آلوده به مسائل جنسی و غیر اخلاقی معاشرت داشته باشد، به گناه و انحراف جنسی تمایل پیدا کرده، احتمال آلوده شدن به انحرافات اخلاقی، افزایش پیدا می کند. اثرگذاری دوست ناباب و آلوده به طور خزنده و مرموزی است؛ به طوری که نوجوان در برخی مواقع اصلاً متوجه نمی شود که چه موقع و چگونه به انحراف کشیده شده است؛ یک دفعه چشم باز می کند و خود را در گرداب تباهی و انحراف می بیند.
دوستی با افراد فاسد، باعث حرکت نزولی انسان به سمت هلاکت و نابودی است و انسان را گرفتار عذاب و سختی دنیا و آخرت می کند. امام صادق (ع) می فرمایند: « کسی که با رفیق بد و ناپاک هم نشین می شود، سالم نمی ماند و سرانجام به ناپاکی آلوده می شود». (11)
حضرت علی (ع) نیز در این زمینه می فرمایند: « با انسان شرور و فاسد رفاقت مکن؛ زیرا طبع تو و شخصیت تو از شرارت های او الگو می گیرد؛ بدون آنکه خودت بفهمی». (12)
بیشتر بدبختی ها و گرفتاری های بسیاری از نوجوانان، ناشی از دوستی های انحرافی است که ریشه در انتخاب شتاب زده و بی معیار یا احساسی آنان دارد و گاه آتش احساسات، سبب دوستی با افرادی می شود که شعله های آن در تمام عمر دامن گیر شخص می شود.
دختر جوانی در نامه خود به مشاور تربیتی، مشکل خود را این گونه مطرح کرده است:
... چهار سال پیش، وقتی کلاس اول راهنمایی بودم، خانواده جدیدی به محله ما نقل مکان کرد. این خانواده دختری داشت که دو سال از من بزرگ تر بود. من با او دوست شدم و روابط خوبی بین ما برقرار شد. طوری یکدیگر را دوست داشتیم که حتی لحظه ای، دوری از یکدیگر را به سختی تحمل می کردیم؛ ولی او به این دوستی پاک، خیانت کرد و مرا به راهی کشید که رهایی از آن بسیار مشکل است. بله او مرا به انحراف وحشتناک « خودارضایی» دچار کرد و خودش هم از این محل رفت و مرا با یک دنیا حسرت و پشیمانی تنها گذاشت. در هر هفته چندین بار به این عمل زشت اقدام می کنم و حالا کارم به جایی رسیده که از شور و نشاط جوانی افتاده ام و حوصله درس و مطالعه و کارهای دیگر را ندارم؛ و از آرزوی رفتن به دانشگاه که برای من بسیار ارزشمند بود، ناامید شده ام و هر روز لاغرتر و ضعیف تر می شوم و نمی دانم چه کار کنم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.
همان گونه که در این نامه ملاحظه کردید، عواملی در انحراف این نوجوان تأثیر داشته است که می توان آنها را به شرح زیر بیان کرد:
1. دوستی با فردی که هویت او هنوز مشخص نیست؛ 2. دوستی با افراد بزرگ تر از خود؛ 3. دوستی بسیار صمیمی و افراطی؛ 4. فقدان نظارت مدرسه و والدین؛ 5. اعتماد بیجا و اطاعت محض از دوست ناباب.
والدین باید به طور نامحسوس دوستان فرزندان خود را کنترل کنند و دختران جوان را به شدت از دوستی با افراد فاسد برحذر دارند و تحت تأثیر احساسات قرار نگیرند.

5. بلوغ نابهنگام (زودرس)

بلوغ طبیعی و بهنجار، نوجوان را در موقعیت ایفای نقش جنسی و توانایی تولید مثل قرار می دهد، ولی به دلیل فاصله ای که بین بلوغ جنسی و بلوغ روانی و عقلی وجود دارد، به ناچار باید ارضای این غریزه را به تعویق انداخت و به زمانی مناسب، یعنی زمانی که شرایط ازدواج فراهم باشد، موکول کرد.
با توجه به مشکلات یاد شده، اگر مسئله بلوغ زود هنگام را به آن اضافه کنیم، نوجوان در وضعی بغرنج و دشوار قرار می گیرد؛ زیرا در فردی که دچار بلوغ زود هنگام شده است، فاصله بلوغ جنسی تا بلوغ روانی و عقلی که زمان ازدواج است، زیادتر شده، طبعاً مشکلات او هم زیادتر خواهد شد. نوجوان باید فاصله بین بلوغ جنسی و ازدواج را با صبر و خویشتن داری سپری کند.
البته دختران و پسران نوجوان نسبت به بلوغ زود هنگام، واکنش متفاوتی نشان می دهند و تجربیات دست اندرکاران تربیتی مؤید آن است که معمولاً دختران نوجوان از بلوغ زودهنگام رنج می برند و احساس خوبی نسبت به آن ندارند؛ بنابراین، سعی می کنند تا حد ممکن این موضوع را از دیگران مخفی کنند؛ در حالی که پسران نوجوان برعکس دختران از بلوغ زود هنگام استقبال نموده، با نوعی غرور و شعف با دیگران درباره این موضوع گفت و گو می کنند. (13)
بدیهی و روشن است نوجوانان پسر و دختری که زودتر از وقت طبیعی به بلوغ جنسی می رسند، دچار مشکلات بیشتر و تنش های فراوانی می شوند و برای ارضای منطقی و مطلوب نیاز جنسی، باید فاصله زمانی طولانی تری را تحمل کنند؛ لذا اگر به دستورهای اخلاقی و تربیتی و دینی توجه ننمایند و به خودسازی معنوی نپردازند، احتمال اینکه به خودارضایی مبتلا شوند، بسیار است؛ لذا باید به ایجاد فضاهای معنوی برای دختران پرداخت و آنان را به این امر تشویق نمود.

6. عوامل تحریک کننده فرهنگی

شرایط فرهنگی و اجتماعی به گونه ای است که نوجوانان هم مانند سایر گروه های سنی، در معرض بمباران بی وقفه پیام های تبلیغاتی و تحریکات محیطی قرار دارند. بیشتر این پیام ها و عناصر تبلیغاتی در برگیرنده نکات منفی و جنبه های بدآموز است و بسیاری از رسانه های جمعی و ابزارهای فرهنگی، به نوعی به تحریک مسائل جنسی نوجوانان می پردازند.
اگر با انصاف و چشم واقع بینانه، به بعضی مجلات، کتاب ها و فیلم ها نگریسته شود، متوجه خواهیم شد که بیشتر آنها آثار سوئی در پی دارند و فرهنگ مبتذل غرب را تروج می کنند و به نوعی در تحریک جنسی نوجوانان تأثیرگذار هستند.
در این بحث، مناسب است اشاره ای هر چند اجمالی به انواع محرکات فرهنگی و اجتماعی شود که به نحوی، متأثر از فرهنگ غربی هستند:
- فیلم: ابزارهای سمعی و بصری همانند تئاتر و فیلم های سینمایی در بین نوجوانان و جوانان از مقبولیت ویژه ای برخوردارند و این هنرها طرف داران بسیاری به خود اختصاص داده اند؛ به طوری که هر نوجوان، در شبانه روز چندین ساعت از وقت خود را به آن اختصاص می دهد. صنعت فیلم و سینما به سبب جاذبه ای که دارد، تأثیرگذاری ویژه ای نیز دارد. این رسانه- صنعت از طریق دیدن و شنیدن اثر خود را می گذارد و در واقع دو قوه بصری و سمعی انسان را در تصرف خود دارد. (14)
نوجوان به سبب شور و هیجان ویژه ای که دارد و به سبب رسیدن به بلوغ جنسی، طبیعتاً علاقه فراوانی به مسائل جنسی دارد. او در اثر تماشای فیلم های مبتذل، تحریک می شود و علاقه اش به مسائل جنسی زیاد شده، برای ارضای آن به انحرافات اخلاقی روی می آورد؛ ضمن آنکه از تحصیل، ورزش، کسب معنویت و ترقی باز می ماند؛ فیلم های غیر اخلاقی به گونه ای روح و روان او را تحت تأثیر قرار می دهند که در خواب هم با کابوس ها و صحنه های جنسی مواجه شده، گرفتار توهم می شود. بنابراین، آرامش و سکون از زندگی او رخت بر می بندد و گرفتار دنیایی از خیال بافی ها و نگرانی ها می شود.
جوان دانشجویی می گفت: وقتی در دوره دبیرستان بودم، با شخصی که تازه هم کلاس ما شده بود، آشنا شدم و بعد از چند روز، ایشان یک سی دی به همراه خود به مدرسه آورده بود و به من گفت این سی دی خیلی جالب و دیدنی است و شما هم می توانی از آن استفاده کنی؛ لذا من هم قبول کردم و آن را در رایانه ای که در منزل داشتم، قرار دادم و مشاهده کردم که این سی دی مملو از تصاویر لخت و صحنه های غیر اخلاقی است؛ به طوری که بعد از تماشای آنها به حالتی غیر متعارف و حالت هیجانی رسیده بودن و شهوتم تحریک شده بود و مرتب آن صحنه ها جلوی چشم من رژه می رفت؛ خلاصه اینکه تا مدت ها این افکار مرا رها نمی کرد و گاهی مجبور می شدم آن فیلم را دوباره تماشا کنم و کار به جایی رسیده بود که فیلم های سکسی دیگری را هم تهیه کردم. وضع من به این صورت ادامه داشت تا اینکه دیدم دیگر حوصله درس و بحث و ورزش و کار را ندارم و یک حال بی حوصلگی و افسردگی بر من غلبه کرده بود؛ تا اینکه روزی این جریان را با روحانی و امام جماعت مدرسه در میان گذاشتم و ایشان با راهنمایی خود، کاری کرد که من از این کارها توبه کردم و افکارم از آن صحنه ها پاک شد و به سوی معنویت گرایش پیدا کردم.
والدین باید بر فیلم هایی که فرزندانشان استفاده می کنند، نظارت جدی داشته باشند و هرگز اجازه ورود ماهواره و فیلم های محرک را به منزل ندهند.
- عکس: عکس های مبتذل و تحریک آمیز جنسی به گونه ای روان شناسانه و حساب شده بر روی کالاهای خارجی به تصویر کشیده شده اند. اگر دقت کنید اکثر کالاهای خارجی به نوعی با استفاده از تصاویر جنسی و ضد اخلاقی تبلیغ می شوند؛ حتی مانکن های لباس ها هم با طرز ماهرانه طراحی شده اند، به طوری که هر انسانی را تحریک می کنند؛ علاوه بر اینها وجود عکس های سکسی در بعضی مکان ها و توزیع آنها توسط افراد سودجو از عوامل مهم تحریکات جنسی در نوجوانان است.
دختر جوانی در نامه اش به یکی از مراکز مشاوره و تربیت، چنین می نویسد:
چهارده سال بیشتر نداشتم که با دانش آموز دیگری دوست شدم. یک روز عکسی را در محل خلوتی به من نشان داد که مو بر بدنم راست شد. من که تا آن روز چنین عکس و صحنه ای را ندیده بودم، کاملاً تعادلم را از دست دادم. برای مدت زیادی، شب و روز به آن عکس فکر می کردم و گویی در ذهنم زنده بود و آن تصاویر در جلوی چشم من مرتب ظاهر می شد. هر کاری می کردم، از خاطرم نمی رفت و مرا رها نمی کرد؛ تا اینکه پس از مدت ها مقاومت، اختیار از دست دادم و بیماری زشت خودارضایی گرفتار شدم و الان چند سال است که به این بلا گرفتار هستم و نشاط و شادابی خود را از دست داده ام و نمی دانم چه کار کنم. اکنون درصدد رهایی از این مصیبت هستم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.
- رمان های جنسی: نوجوان به طور طبیعی، علاقه بسیاری به مطالعه داستان و مخصوصاً رمان دارد و بعضی مواقع، ساعاتی از وقت خود را به مطالعه رمانی افسانه ای صرف می کند و تأثیر پذیری خاصی هم از رمان ها دارد. او در بسیاری از مواقع با شخصیت های اول رمان ها همذات پنداری می کند و از او تأثیر می پذیرد. این تأثیرپذیری در مطالعه رمان ها و داستان های جنسی و هیجانی بیشتر است. معمولاً نوجوانان علاقه خاصی به مطالعه رمان های جنسی و داستان هایی که درباره ارتباط دو جنس مخالف و عشق و عاشقی است، دارند. این رمان ها در تحریک قوای جنسی افراد سهم قابل توجهی داشته، آنان را در فضای شهوانی قرار می دهند؛ لذا برای مصون ماندن از خطر خودارضایی توصیه مؤکد این است که از مطالعه رمان های جنسی پرهیز شود.

7. لباس های نامناسب

لباس های تنگ و چسبان، یکی از عوامل تحریک جنسی، مخصوصاً در آستانه بلوغ و نوجوانی است. این لباس ها باعث افزایش جریان خون در ناحیه کمر و لگن خاصره شده، افزایش جریان خون به نوبه خود باعث افزایش تمایلات شهوانی در نوجوانی می گردد.
تحقیقات روان شناسان و متخصصان علوم تربیتی ثابت کرده است پوشیدن لباس های چسبان، از جمله شلوار تنگ، باعث بیداری و تحریک قوای جنسی و شهوانی می گردد و تحریک قوای شهوانی در ابتدای نوجوانی، زمینه ابتلا به خودارضایی را ایجاد کرده، نوجوان را در دام انحراف جنسی می افکند. دو روان شناس معروف روسی، به نام های و. د. کوچتکف و م. لاپیک می گویند: « تحریک آلت تناسلی به میزان جریان خون در نواحی کمر و لگن خاصره بستگی دارد. وقتی خون در آن نواحی افزایش می یابد، این تحریکات بیشتر می شود و افزایش جریان خون در ناحیه کمر و لگن خاصره، معلول و نتیجه علل چندی است که از جمله مهم ترین آن، می توان به افراط در صرف غذاهای مقوی در شب، غذاهای ادویه دار و استفاده از لباس های تنگ اشاره کرد». (15)

8. نگاه های غیر مجاز (چشم چرانی)

چشم، دریچه ای به خانه دل است. معمولاً هر چیزی را که چشم می بیند و مشاهده می کند، دل هم طلب می کند و به دنبال آن می رود؛ مخصوصاً در مسائل غریزی که نگاه حرام و شهوت انگیز، مواد اولیه و مصالح لازم تصورات و تخیلات جنسی را فراهم می کند و نوجوانان با دیدن مناظر تحریک آمیز، سفر بی پایان و خطرناکی را آغاز کرده، به نتایج نامطلوبی می رسند.
نگاه های غیر مجاز که معمولاً به جنس مخالف نامحرم است، باعث انقلاب درونی و میل انسان به طرف گناه و انحراف جنسی می شود، و از آنجایی که چشم، پیش قراول و پیشرو قلب و دل است، او را می تواند به فساد و تباهی رهنمون کند و اگر به نگاه حرام گرفتار شود، دل را هم گرفتار می کند. حضرت علی (ع) در روایتی نورانی، می فرمایند: « العین راید القلب؛ (16) « چشم پیشرو و پیش قراول قلب و دل است». [به هرجا چشم نظر کند و مایل شود، دل هم تمایل می یابد].
شاعر در این زمینه می گوید:

 

زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند، دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

نگاه به تصاویر، افراد و یا مناظری که باعث تحریک شهوت می شود و انسان را به سوی گناه و مسائل جنسی می کشاند، در دستورهای دینی ممنوع و حرام شمرده شده است. علت این ممنوعیت آن است که این نگاه ها باعث می شوند زمینه گناه برای انسان فراهم شود؛ دیگر اینکه: نگاه آلوده و شهوت انگیز، باعث حسرت و اضطراب روحی و آشفتگی اعصاب می گردد و انسان را از تعادل خارج می سازد. حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: نعم صارف الشهوات غض الابصار؛ (17) « چشم پوشیدن از نگاه حرام و آلوده، باعث منصرف شدن از شهوات است». امام صادق (ع) هم فرمودند: «نگاه به نامحرم و نگاه حرام، تیری از تیرهای مسموم و زهرآگین شیطان است و چه بسا یک لحظه نگاه به حرام، غم و اندوه طولانی و گرفتاری در پی داشته باشد». (18)
به راستی چه مصیبتی از این بدتر که انسان با کنترل نکردن نگاه و چشم خود، به انحراف و اختلال گرفتار شود که نشاط و جوانی او را به تاراج می برد و او را به بیماری زشتی چون خودارضایی گرفتار می سازد و در روز قیامت هم به عذاب و خشم الهی مبتلا می کند.
به هر حال، چشم چرانی یک انحراف جنسی است که به دنبال خود، اختلال دیگری به نام خودارضایی را در پی دارد و شخص چشم چران به عقوبت پروردگار هم گرفتار می شود. پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) درباره گناه چشم چرانی می فرمایند: « هر کس چشم خود را از گناه پر کند و به نامحرم نگاه کند، خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پر می کند؛ مگر اینکه از گناه خود توبه کرده باشد». (19)

پی‌نوشت‌ها:

1. موریس دبس، بلوغ، ترجمه حسن صفاری، ص 62 .
2. Maurrice Debesse.
3. موریس دبس، مراحل تربیت، ترجمه علی کاردان، ص 64 .
4. قال الصادق (ع): اذا اراد ان یغشی اهله اغلق الباب و ارخی الستور و اخرج الخدم (محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص 94 ).
5. قال الباقر (ع): ایاک و الجماع حیث یراک صبی یحسن ان یصف حالک (همان، ج 20، باب 68، ص 134، ح 8).
6. قال الصادق (ع): لا یجامع الرجل امرأته و لا جاریته و فی البیت صبی، فان ذلک مما یورث الزنا (همان، ح7).
7. همان، ج 14، ص 171 .
8. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 101، ص 47 .
9. قال الصادق (ع): اذا بلغت الجاریه ست سنین فلا تقبلها و الغلام لا تقبله المرأه اذا جاوز سبع سنین (علامه طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 223).
10. همان.
11. امام صادق (ع): من یصحب صاحب السوء لا یسلم ( محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 68، باب 78، ح 17).
12. امام علی (ع): لا تصحب الشریر، فان طبعک یسرق من طبعه شرا و انت لا تعلم (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 272، ح 147).
13. محمد رضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 204 .
14. مستکبران جهان با چنگ اندازی به مرزهای هنر و سرمایه گذاری در صنعت فیلم، نه تنها اموال و ثروت های کشورهای مسلمان را از طریق آن، غارت می کنند، بلکه با تولید فیلم های غیر اخلاقی و جنسی و تحریک کننده، نوجوانان و جوانان را از معنویات، اخلاق دینی، تلاش و کوشش علمی و بالندگی بازداشته، به مسائل انحرافی سوق می دهند؛ این افراد حتی در بعضی پست های فرهنگی کشور نفوذ کرده، فیلم های خود را در بازار کشورهای اسلامی به فروش می رسانند. لذا اگر نوجوانان کوتاهی کنند و در دام این انحرافات بیفتند، به عاقبتی شوم، همراه با تباهی گرفتار خواهند شد.
15. و. د. کوچتکف، روان شناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ترجمه محمد تقی زاده، ص 95 .
16. عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و دررالکلم، ج1، ص 25 ، ح 420 .
17. همان، ج2، ص 293، ح 44 .
18. محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، باب 104، ص 138، ح1 .
19. همان، باب 105، ص 142، ح 1.

 

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389)


نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران علت ها, خودارضایی
خودارضایی دختران، علائم و آثار
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:35 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، علائم و آثار

انحرافات جنسی

برای غریزه جنسی نیز همانند هر غریزه و نیروی دیگر، شیوه های مختلفی برای ارضا وجود دارد که برخی از آنها با طبیعت انسانی، اخلاق دینی و ارزش های بشری، موافقت و همسویی دارد و پاره ای دیگر، مغایر طبیعت بشر و ارزش های انسانی است که به آن انحرافات جنسی گفته می شود.
غریزه جنسی، مانند تشنگی و گرسنگی و سایر نیازها، برای تأمین و ارضای خود، انسان را به فعالیت وامی دارد و او را به طرف برآورده شدن نیازش بر می انگیزد. بنابراین، نوجوان در مقابل خود با چندین راه و شیوه مواجه می شود و به برخی از آنها اقدام می کند. نوجوان با ایمان و جویای کمال، به دنبال شیوه ای می رود که با عقل و دستورهای دینی سازگارتر است. در ادامه به چند نمونه از راه هایی که در مقابل نوجوان وجود دارد، اشاره می کنیم:
1. بلوغ جنسی نوجوان غالباً زودتر از بلوغ روانی و اجتماعی او فرا می رسد؛ یعنی در نوجوانان نیاز جنسی و توانایی ارضای آن ایجاد شده است، ولی آنها بلوغ و توانایی اداره خانواده و همسر داری را ندارند و به حدی نرسیده اند که همسر یا مادر خوبی برای خانواده خود باشند؛ لذا در اینجا نوجوان با شرایطی، روبه روست که از طرفی نیاز جنسی دارد و این نیاز، او را به طرف تأمین و ارضا بر می انگیزد و از سوی دیگر تدبیر و توانایی اداره یک خانواده را ندارد، تا ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد؛ و یا ممکن است دختر خواستگار مناسب نداشته باشد؛ پس ناچار است تشکیل خانواده و ازدواج را به تأخیر بیندازد و برای ارضای نیاز جنسی خود چاره ای بیندیشد.
اما چگونه نوجوان باید این مشکل را حل کند و اختلاف و فاصله به وجود آمده بین برانگیختگی نیاز جنسی و زمان مناسب برای ارضای آن را پر کند؟
بسیاری از نوجوانان، با خویشتن داری و پرهیز از عوامل تحریک کننده شهوت، ارضای این غریزه را به زمان مناسب و در شکل خداپسندانه و حلال که مطابق فطرت انسانی و سازگار با دستورهای اخلاقی شرع مقدس اسلام است، موکول می کنند. این انتخاب و روش، گرچه تا حدی دشواری دارد، ولی انتخابی پسندیده، عقلانی، موافق فطرت انسانی و رمز کمال و سعادت انسانی است و نوجوانان با این انتخاب مبارک، در واقع به جهاد با نفس که با ارزش ترین جهاد و مبارزه است، اقدام کرده، از این طریق هم رضایت الهی و خشنودی او را کسب نموده است و هم سلامتی جسمی و روحی خود را تأمین کرده است. حضرت امیرالمؤمنین، علی (ع) در این باره می فرمایند: من احب نیل الدرجات العلی فلیغلب الهوی؛ (1) « هر کسی دوست دارد به درجات بلندی نایل آید، باید بر خواهش های شهوانی خود چیره شود».
و در روایتی دیگر فرمودند: خالف الهوی تسلم؛ (2) « با خواهش و خواسته نامشروع نفس و شهوت، مخالفت کن تا سالم بمانی».
در این دو حدیث شریف، مولای متقیان علی (ع) یکی از راه های کمال و خودسازی معنوی را مبارزه با خواسته های نامشروع نفس معرفی کرده است؛ لذا اگر نوجوان به توصیه های حضرت گوش جان دهد و به آن عمل کند، هم در سلامتی جسم و جان خواهد بود و هم در سلامتی ایمان و معنویت.
2. گرایش دیگر که در نوجوان به وجود می آید و برخی را به دام خود می کشد، خودارضایی (استمنا) است که این روش و انتخاب با اهداف خلقت انسان و نیز فلسفه آفرینش غریزه جنسی، مغایرت دارد و کاری حرام و ناپسند است. در این زمینه، در مباحث آینده به طور مفصل بحث خواهد شد.
3. گرایش دیگری هم که مطرح است، گرایش نوجوان به جنس مخالف می باشد که البته به هر شکلی، غیر از پیمان عقد و ازدواج صورت پذیرد، عملی ناشایست محسوب می شود و عواقب وخیمی در پی دارد.

انواع انحرافات جنسی و آثار آن

همان طور که قبلاً هم اشاره شد، انحرافات جنسی بر چند نوع است که در ادامه به برخی از آنها که در میان بعضی نوجوانان شیوع بیشتری دارد، اشاره می شود و آثار زیان بار آن بیان می گردد تا مربیان و والدین گرامی، با آگاهی کامل در این عرصه ها وارد شوند.

خودارضایی

خودارضایی (استمنا) یکی از انحرافات جنسی است که نسبت به انحرافات دیگر، شیوع بیشتری دارد و آن بدین معناست که: کسی صحنه های جنسی و شهوت انگیزی را در برابر خود مجسم می کند، یا آن قدر با آلت تناسلی خود دست ورزی می کند که از او «منی» خارج می شود؛ به گمان اینکه با این کار شعله شهوت و غریزه جنسی خود را فرو می نشاند. گفتنی است: این عمل (خودارضایی) وقتی در مورد زنان و دختران باشد، در اصطلاح فقهی، به آن «استشها» می گویند و اگر مربوط به مردان و پسران باشد، «استمنا» نام دارد؛ زیرا زنان آلت تناسلی خارجی ندارند؛ لذا با مالیدن کشاله های ران به یکدیگر و یا فشار دادن قسمت های بیرونی آلت تناسلی و مالیدن آن، به ارضای جنسی می رسند.

علایم خودارضایی

کسی که به عمل خودارضایی (استشها) عادت کرده است، نشانه هایی دارد که برخی از آنها عبارت اند از: رنگ پریدگی، کبودی اطراف چشم، خستگی و بی حالی مفرط، خواب آلودگی زیاد، سستی و بی رمقی، لرزش اعضای بدن، ضعف حافظه، اضطراب، افسردگی، عصبانیت، یأس و ناامیدی و مانند آنها. (3)

آثار خودارضایی

انحراف جنسی به صورت خودارضایی (استشها) آثار زیان بار فراوانی دارد. در این بحث به برخی از این آثار سوء و ناپسند، اشاره می کنیم:

الف) ضعف و آسیب قوای جسمانی

کاهش انرژی جسمانی از زیان های مهم خودارضایی است. اگر خودارضایی ادامه یابد، خستگی و ناتوانی جسمانی بر انسان عارض شده، قوای بدنی او را تباه می کند و به پیری زودرس و ضعف بدنی می انجامد.
در این فرصت به چند نمونه از نامه های برخی نوجوانان که درباره ضررهای خودارضایی نوشته شده و برخی نیز خطاب به ما بوده است، توجه بفرمایید:
... وقتی قلم در دست می گیرم، احساس ناتوانی می کنم و حوصله نوشتن ندارم؛ گویا ساعات زیادی به کار سخت مشغول بوده ام؛ انگار رمقی در بدن ندارم؛ لذا رغبت و علاقه ای به تلاش و کوشش پیدا نمی کنم (نامه ای از یک نوجوان 17 ساله).
من نوجوانی پرجنب و جوش و فعال بودم و ورزش هم می کردم و از سلامتی و شادابی خوبی برخوردار بودم؛ ولی الآن به شخصی بی حال، کم تحرک و رنگ پریده مبدل شده ام و احساس ضعف و ناتوانی می کنم و خود را شخصی وامانده حس می کنم (نوجوان 15 ساله).
خودارضایی به تدریج در نور چشم و بینایی انسان اثر سوء می گذارد و چشم را به شدت ناتوان و کم نور می کند. جوانی که مدتی به این انحراف مبتلا بود، در جلسه مشاوره می گفت: « با اینکه ورزش کار هستم، چشمانم خسته می شود و نمی توانم کتاب ها را به خوبی مطالعه کنم و جلوی چشمم تیره و تار می شود؛ به حدی که سرگیجه می گیرم و در قعر چشم هایم درد شدیدی احساس می کنم».
خودارضایی همچنین باعث ضعیف شدن قدرت بدن و قوای جسمانی شده، این رویداد، بستر مناسبی برای پذیرش انواع بیماری است؛ زیرا جسم و بدنی که با خودارضایی ضعیف و ناتوان شده است، نمی تواند در مقابل ویروس های بیماری زا از خود دفاع کند و آمادگی زیادی برای آسیب پذیری و بیماری دارد.
اگر به اطراف خودتان در محیط اجتماعی توجه جدی کنید، متوجه خواهید شد افراد ورزش کار و قوی و افرادی که توان جسمی مناسبی دارند، کمتر به بیماری مبتلا می شوند و این به خاطر آن است که مقاومت بیشتری در مقابل ویروس های بیماری زا دارند و آسییب پذیری آنان کمتر است.
علاوه بر آسیب های فوق، خودارضایی آثار تخریبی بسیاری در دستگاه تناسلی از خود به جای می گذارد که بعضی از آنها عبارت اند از: الف) ابتلا به بیماری «انزال سریع» که بیماری سختی است و نوجوان و جوان با کوچک ترین تحریک جنسی، احتلام پیدا می کند و بعد از ازدواج هم با مشکلاتی روبه رو می گردد؛ ب) ناتوانی جنسی و ایجاد اختلال در سیستم تولید مثل بدن و هورمون های جنسی؛ ج) بیماری مقاربتی و احتمال عقیم شدن (بچه دار نشدن)؛ د) ارضای ناکامل جنسی و از دست دادن لذت جنسی بعد از ازدواج؛ ه‍ ) ایجاد قاعدگی نامنظم و خروج ترشحات چرکی و احساس درد در هنگام قاعدگی.
برخی از متخصصان امور جنسی معتقدند: این عمل (استشها) افراد را دچار ضعف قوای شهوانی می کند و نشاط روحی و جسمی آنان را از بین می برد و در قوای پنج گانه نیز اثر کرده، در چشم و گوش انسان اختلال ایجاد می کند؛ علاوه بر اینها در تحلیل قوای جسمانی و روحانی، کم خونی، رنگ پریدگی، نقصان قوای حافظه، لاغری و سستی، عصبانیت و مانند آن اثر بسیاری دارد. (4)

ب) ضررها و آسیب های روحی- روانی

1. ضعف حافظه و حواس پرتی: همان گونه که گذشت، یکی از پیامدهای خودارضایی، ضعف و تحلیل قوای جسمانی است و این به سهم خود، ناشی از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم (مغز) باعث می شود بخش حافظه، کارایی لازم را نداشته باشد؛ علاوه بر این، شخص مبتلا به خودارضایی به سبب تمرکز در این عمل زشت و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسی، حواس پرت و فاقد تمرکز فکری است. این، خود عامل دیگری برای کاهش توانایی ذهنی و ایجاد ضعف حافظه است.
خودارضایی مکرر، باعث تحریک بیش از حد سیستم عصبی پاراسمپاتیک و افزایش تخلیه « استیل کولین» (5) از انتهای این رشته ها در مغز می گردد و این، خود باعث پاره ای عوارض جسمانی و روانی، چون حواس پرتی، کمی حافظه، (6) عدم تمرکز حواس، سیاهی رفتن چشم و در نهایت تاری دید می شود. تمام این علامت ها ناشی از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایی موجود در مغز است که بین سلول های عصبی رد و بدل می شود و انتقال پیام های مختلف را بر عهده دارد. (7)
2. اضطراب: دلهره و نگرانی از ویژگی هایی است که پیوسته فرد خودارضا را رها نمی کند. او به طور مرتب با خود درگیر است و نگرانی و تشویش خاطر، او را رها نمی کند؛ افکار آشفته و بی ثباتی فکری، دامن گیر اوست؛ نسبت به آینده امیدوار نیست و آینده را تاریک می بیند و افکار پریشان، یک لحظه او را رها نمی کند. (8)
نوجوانی که به خودارضایی گرفتار بود و در جلسه مشاوره تربیتی حاضر شده بود، چنین می گفت:
... از دنیا خسته شده ام. از خودم نفرت دارم. نگرانی و تشویش خاطر مرا مجال نمی دهد. روحم متزلزل و بغض و نفرتم متراکم شده است. اضطراب و دلهره مرموز، اراده هر کاری را از من سلب کرده است و نمی دانم باید چه کار بکنم؟
3. افسردگی: بی احساسی، بی توجهی و بی نشاطی، سستی و گوشه گیری، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنری و مسائل معنوی و ... همگی از نشانه های بارز و حتمی افسردگی است که خودارضایی می تواند در ایجاد آن نقش آفرین باشد. فردی که به این انحراف جنسی دچار شده است، حوصله بسیاری از کارها را ندارد و بیشتر به گوشه گیری می پردازد و از خودش هم تنفر دارد و خود را فردی بدبخت و بدشانس می داند و تصور می کند کسی او را دوست ندارد و فردی کم لیاقت و بی ارزش است.
4. انحراف اخلاقی: افراد خودارضا به بی بند و باری جنسی گرایش یافته، به بی عفتی تمایل می یابند. بی عاطفه و کم رو و خجل هستند، صفای دل و نورانیت معنوی کمتری دارند، به مجالس دعا و توسل علاقه ای نشان نمی دهند و تاریکی و ظلمت آنها را احاطه کرده است و اوقات خود را بیشتر با کارهای بیهوده سپری می کنند. (9)
5. ضعف اراده: کاهش قدرت تصمیم گیری و ضعف اراده، همچنین افت تحصیلی و مانند آن، از عوارض خودارضایی است.

ج) آسیب ها و ضررهای اجتماعی

خودارضایی، در فرد احساس گریز از اجتماع پدید می آورد که در اثر افراط و تکرار این عمل ناپسند، این احساس در او ریشه دار می گردد. شخص خودارضا در گوشه ای منزوی می شود و به افکار دور و دراز خود می پردازد. توجه به لذات شخصی و خیالی، سبب سستی روابط اجتماعی می گردد و حیات جمعی و با دیگران بودن را، دچار مخاطره می سازد. فرد در عرصه اجتماعی، کمتر وارد می شود و یا اصلاً وارد نمی شود و با مردم جوشش کمتری دارد و از بودن در کنار دیگران لذت نمی برد. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعی و انسانی چنین افرادی به تدریج متزلزل می شود، بلکه جامعه نیز از وجود نیروی جوان و خلاق محروم می ماند و در دراز مدت، این خصوصیات و این افراد، موجب اختلال در نظام خانواده و اجتماع می گردند.
اکنون به چند نامه از چندین نوجوان که در این زمینه ارسال شده است، توجه نمایید.
... علاقه ای به درس و ادامه تحصیل ندارم و از همه چیز خسته شده ام و آرزوی مرگ می کنم. از دوستان و اطرافیان تنفر دارم و هیچ علاقه ای به ازدواج و تشکیل خانواده ندارم و نشاط خود را از دست داده ام. احساس بی آبرویی و بی ارزشی می کنم؛ در حالی که قبل از گرفتار شدن به این عمل زشت، بسیار سرحال بودن و نمره هایم عالی بودند و از نشاط بالایی هم برخوردار بودم (دختر هجده ساله).
نوجوانی هفده ساله هستم و مشکل جدی ام که مرا از دنیا خسته کرده است، این است که قدرت و توانایی هیچ تصمیمی ندارم و اراده ام بسیار ضعیف است؛ در حالی که قبلاً فردی موفق و با نشاط بودم و در کارهای اجتماعی و درسی بسیار موفق بودم و حتی دیگران را یاری می کردم؛ اما الآن حدود چند سال است که این مریضی (خودارضایی) مبتلا شده ام و تصور می کنم تمام این بلاها به خاطر این عمل ناپسند بوده است.
... خواستگار فراوانی دارم که هر یک از دیگری بهتر است. به دلیل همین مسئله (خودارضایی و از دست دادن بکارت) مجبورم به آنها جواب رد بدهم؛ بدون اینکه پدر و مادرم علت آن را بدانند (دختری 17 ساله از تهران).
شخص خودارضا همچنین نسبت به کوچک ترین محرک محیطی و اجتماعی حساس است؛ کمتر حوصله گفت و گو با دیگران را دارد؛ زودرنج است و سریع از کوره در می رود، با والدین خود بدرفتاری می کند، گاهی فریاد می زند و تحمل حرف منطقی را ندارد، از نصیحت دیگران به شدت بیزار است و بر سر مسائل کوچک، بی حوصلگی و پرخاشگری می کند.

د) آسیب های معنوی

خودارضایی که در کتاب فقهی و رساله های عملیه مراجع معظم تقلید، از آن به «استمنا» یا «استشها» تعبیر می شود، یکی از انحرافات جنسی و اخلاقی است و از گناهان بزرگ شمرده می شود. این عمل در کلام بزرگان دین، زشت انگاشته شده، مورد سرزنش قرار گرفته است.
طبق روایاتی که از امام صادق (ع) وارد شده است، آن حضرت «استمنا»، این عمل زشت را گناهی بزرگ دانسته، فرموده اند: « این عمل را خدا منع کرده و کسی که مرتکب چنین عملی شود، مثل این است که به خود تجاوز کرده است». ایشان می فرمایند: «... اگر بدانم کسی به چنین انحرافی مبتلاست، با او هم غذا نخواهم شد». ایشان سپس در پاسخ شخصی که پرسید: در کجای قرآن، این عمل (خودارضایی) نهی و منع شده است، ادامه دادند: «کسانی که به وسیله غیر همسر خویش، آمیزش جنسی (اطفای شهوت) انجام دهند، ستمکار و تجاوزگر خواهند بود». (10)
در زمان امیرالمومنین (ع) شخصی مرتکب عمل زشت خودارضایی شده بود و او را به حضور حضرت علی (ع) آوردند. بعد از اثبات این عمل زشت، آن قدر به روی دست او شلاق زدند تا سرخ شد و سپس حضرت علی (ع) دستور دادند از هزینه بیت المال برای او همسری بیابند. (11)
همچنین پیامبر گرمی اسلام (ص) درباره عذاب شخص خودارضا می فرمایند: « شخص خودارضا و استمنا کننده مورد لعن خداست». (12)
و در روایت دیگری فرمودند: « لعنت خدا و ملائکه بر شخصی که خودارضایی می کند و این عمل زشت را انجام می دهد». (13)
امام صادق (ع) نیز در روایتی نورانی و ارزشمند می فرمایند: « خدای متعال سه عذاب بزرگ را برای سه گروه بدکار قرار داده است؛ اولاً در روز قیامت با رحمت به آنان نمی نگرد، ثانیاً آنها را از گناه پاک نمی سازد و ثالثاً برای هر کدام عذابی دردناک مهیا کرده است. گروه اول کسانی هستند که ریش های سفیدشان را می کنند؛ گروه دوم کسانی اند که استمنا و خودارضایی می کنند و گروه سوم، کسانی هستند که مورد لواط قرار می گیرند». (14)
خلاصه آنکه از نظر قرآن کریم و فرمایش امامان معصوم (ع) و پیامبر گرامی اسلام (ص) عمل خودارضایی کاری زشت و ضد اخلاقی است و کسی که به این کار اقدام کند، علاوه بر ابتلا به بیماری های روحی و روانی و جسمانی، مورد خشم و نفرین خدا و ملائکه قرار می گیرد؛ و کسی که مورد لعن خدا باشد، جایگاهش آتش و عذاب سخت الهی است.
خداوند متعال به انسان ها عقل و قوه اندیشیدن عنایت کرده است؛ همچنین به وسیله پیامبران راه صحیح و مطمئن را در تمام جنبه های زندگی بیان نموده است. انسان می تواند با کمک عقل و هدایتگری پیامبران و امامان معصوم (ع) به مسیری قدم بگذارد که او را به کمال و خوشبختی می رساند و روش صحیح زیستن را به آنان گوشزد می کند.
در ادامه تلاش شده راهکارهای پیشگیری از انحرافات جنسی با استفاده از آموزه های دینی و روان شناسی بیان شود تا والدین و مربیان گرامی از آنها بهره برده، در تربیت جنسی نوجوانان مورد توجه قرار دهند.

پی‌نوشت‌ها:

1. عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و دررالکلم، ج2، ص 222، ح 1254 .
2. همان، ج1، ص 356، ح 24 .
3. و. د. کوچتکف، روان شناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ترجمه محمد تقی زاده، ص 114 .
4. محمدرضا شرفی، دنیای نوجوان، ص 284 .
5. Acetyle Choline.
6. Memory.
7. حمیدرضا شاکرین و همکاران، پرسش ها و پاسخ های برگزیده، ص 288 .
8. مؤسسه پژوهشی- فرهنگی اشراق، خودارضایی یا ارضای انحراف جنسی، ص 15-16 .
9. همان، ص 17- 18 .
10. مؤمنون (23)، 7؛ و درباره سند روایت. ر. ک: محمد دبن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 18، باب 4، ص 575، ح 4 .
11. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج9، ص 222، ح 18752 .
12. قال رسول الله (ص): ناکح الکف ملعون (همان، ح 18751).
13. قال الصادق (ع): الا لعنه الله و ملائکه و الناس اجمعین (همان، ح 18748).
14. قال الصادق (ع): ثلاثه لا یکلمهم الله یوم القیامه و لاینظر الیهم و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم: الناتف شیبه و الناکح نفسه و المنکوح فی دبره (همان).

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).
نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران, علائم و آثار