هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

آسیب شناسی دوران نوجوانی (2)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آسیب شناسی دوران نوجوانی (2)

پرخاشگری

از مسائل مشکل آفرین برای خانواده ها، پرخاشگری و رفتارهای پرخاشگرایانه نوجوانان در روابط با دیگران است.
بعضی از روان شناسان، پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی یا لفظی و یا به صورت تجاوز به حقوق دیگری باشد.
عده ای دیگر، پرخاشگری را رفتاری می دانند که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی، ابراز می شود. (1) پرخاشگری، نشان دهنده شورشی درون فرد و حاکی از وجود احساساتی است که فرد گویی از بازگو کردن آن وحشت دارد: رنجی درون او وجود دارد که قادر به رفع و جبران آن نیست و ناگزیر تلافی آن را سر دیگران در می آورد؛ اگر چه در مواردی ممکن است این زجر دادن متوجه خود فرد شود. (2)

شکل های پرخاشگری

پرخاشگری در ارتباط با دیگران، به صورت زدن، شکنجه دادن، آزار رساندن، مشکل آفریدن و اعمالی مشابه آن، رخ می دهد و معمولاً به صورت قالبی انجام می گیرد؛ ولی گاهی به صورت سرزنش کردن، استهزا و مسخره نمودن دیگران، بیان سخنان خشن و زننده و دزدی های موذیانه، زمینه ساز برای درگیری و دعواست. پرخاشگری در ارتباط با اشیا و پدیده ها، به صورت خراب کردن اشیا، ویرانگری، شکستن اشیا و جنگ و ستیز برای به دست آوردن چیزهایی که فرد پرخاشگری مایل است به تملک خود درآورد، بروز و ظهور می یابد.

علل پرخاشگری

قبل از هرگونه اقدام اصلاحی در زمینه پرخاشگری، ضروری است علل این امر شناخته شود. در ادامه علل و انگیزه های مهم این امر را بررسی می کنیم.
1. مشکلات جسمی: برخی نوجوانان از لحاظ طبیعت و روان، در وضع و موقعیتی هستند که گویی حال و طبعشان برای رفتاری مسالمت آمیز آماده و مساعد نیست؛ به علت تجربه های ممتد و خسته کننده و تحمل بیماری های بسیار، حال و حوصله خود را از دست داده اند و مشکلات روانی، از درون، آنها را می خورد و یا عواملی چون افسردگی، وسواس و اضطراب آنها را ناراحت و بی تحمل می کند. حتی ممکن است در برابر امور و جریان های عادی، قدرت تحمل نداشته باشند. گرسنگی و ضعف و پایین آمدن قند خون، می تواند موجب پرخاشگری شود.
2. ناکامی: ناکامی یکی از برانگیزاننده های پرخاشگری است. اگر کسی به دنبال رسیدن به چیزهایی باشد که برای او بسیار مطلوب و جذاب است، ولی در راه رسیدن به آنها با موانع مختلف روبه رو شود و ناکام گردد، احتمالاً یکی از عکس العمل های او، پرخاشگری خواهد بود.
3. تحریک دیگران: گاهی عامل برانگیزاننده پرخاشگری، دیگران هستند؛ مثلاً اگر شما در یک فروشگاه مشغول خرید باشید و فردی با چرخ دستی به شما بزند، وقتی بر می گردید و می بینید که با چرخ دستی به شما زده است، ظاهری عصبانی دارد و غرولند می کند و می گوید: « این به تو خواهد آموخت که دیگر جلوه راه دیگران را نبندی»، واکنش شما به احتمال قوی، خشم و عصبانیت است و ممکن است به شکل تلافی جویانه ای به او نگاه کنید و بگویید: « تو فکر می کنی کی هستی؟» یا « آیا دیوانه ای؟» یا حتی ممکن است به او بگویید: « چرخ دستی را طرف خودت بکش» و آن را با دست یا پا به طرف او هل بدهید. این پرخاشگری نتیجه تحریک کلامی یا فیزیکی شماست. (3)
4. اعمال محدودیت های افراطی: نوجوانانی که به شدت از سوی خانواده مراقبت می شوند، یا دچار محدودیت های افراطی هستند و نمی توانند مانند سایر دوستان خود آزاد باشند، ممکن است پرخاشگری در آنها تقویت شود.
5. احساس حقارت: نوجوانانی که دچار احساس حقارت هستند، برای جبران این کمبود سعی می کنند بر سر کوچک ترها و ضعیف ترها پرخاشگری کنند. رسول اکرم (ص) در این زمینه می فرمایند: من هانت علیه نفسه فلا تامن شره؛ (4) « کسی که احساس حقارت کند (خودش را کم ارزش بداند) از شرش در امان نخواهی بود».
6. اختلالات روانی دوران قاعدگی: دختران در ایام قاعدگی از نظر روانی، زود برانگیخته می شوند و در مقابل انتقاد دیگران، عکس العمل پرخاشگرانه نشان می دهند. ضروری است در این ایام مراعات حال آنان بشود.
7. عامل فرهنگی و رسانه ای: بخش مهمی از یادگیری ما، از طریق الگو قرار دادن رفتار دیگران به دست می آید. الگوها می توانند واقعی یا رسانه ای باشند. صحنه های خشن و پرخاشگرانه ای که از رسانه ها پخش می شود، می توانند به عنوان محرک و برانگیزاننده پرخاشگری عمل کنند(5) و از این رو برنامه های تلویزیونی، فیلم ها و وقایع ورزشی دربردارنده مسائل پرخاشگرانه، به طور غیر مستقیم به آموزش پرخاشگری می پردازند.
چه بسیارند فیلم هایی که زورگویی و خشونت را به عنوان یک صفت برجسته و قابل ستایش نشان می دهند و نوجوانان را گرفتار می سازند. بازی های خشن رایانه ای که خشونت را به نوجوانان آموزش می دهند نیز از آن جمله اند.
8. تشویق رفتار پرخاشگرانه: در مواقعی تشویق رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگران، سبب تقویت مثبت و تثبیت این رفتار می شود. گاه با والدین یا مربیانی روبه رو می شویم که به بهانه آموزش دفاع از خود، به فرزند خود می گویند: « از کسی نخوری»، « توسری خور نباشی» و ... که به طور روشن به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع، شخص را به پرخاشگری بی مورد تشویق می کنند. (6)
9. تنبیه والدین و مربیان: مربیان و والدینی که در برابر پرخاشگری و خشونت نوجوان عصبانی می شوند و به صورت پرخاشگرانه او را تنبیه می کنند، در تشدید رفتار او مؤثرند. در چنین مواقعی، تنبیه عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است؛ زیرا علاوه بر اینکه خشم و احتمالاً پرخاشگری نوجوان می شود، شخص تنبیه کننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری فرزند خواهد شد. (7)

راه های پیشگیری و درمان پرخاشگری

راه های اصلاحی کنترل و درمان پرخاشگری بسیارند و ما به نمونه هایی از آن، در حدودی که برای نوجوانان قابل اجرا باشد، می پردازیم:

1. آموزش های مهارت های اجتماعی

یکی از دلایل اصلی پرخاشگری بسیاری از نوجوانان هنگام حضور در موقعیت های اجتماعی مختلف، فقدان مهارت های اجتماعی اولیه است؛ به عبارت دیگر این نوجوانان الفبای چگونه با دیگران بودن را نیاموخته اند. این افراد نمی دانند چگونه باید به تحریکات دیگران پاسخ بدهند تا آنان را آرام کنند. نمی دانند چگونه خواسته ها و آرزوهای خود را به دیگران بشناسانند. این افراد در بسیاری از جوامع بر خشونت تکیه داند و در واقع، به دلیل آنکه رفتار صحیح را نمی شناسند، پرخاشگر می شوند. (8)
بنابراین، آموزش مهارت های اجتماعی به وسیله والدین، مشاهده رفتار اجتماعی دیگران و مطالعه زندگی افراد شایسته می تواند مانع پرخاشگری شود.

2. ایجاد سرگرمی و اشتغال

بیکاری و نداشتن یک سرگرمی مفید که فرد را به خود مشغول کند، سبب خواهد شد حوصله فرد سر برود و آماده پرخاشگری شود. والدین باید فرزند خود را به کارهای مفید فکری و جسمی سرگرم کنند؛ آن چنان که فرصت فکر کردن به دعوا و تهاجم را نداشته باشند؛ همچنین با استفاده از اشتغال مناسب، مانند ورزش، مطاله کتاب های داستان و رمان، ساختن کارهای دستی، خطاطی و نقاشی، زمینه آرامش او را فراهم سازند.

3. آگاهی به زشتی پرخاشگری

باید فرد خشمگین را آگاه کرد که: با رفتار پرخاشگرانه خود، مانند زدن و ویران کردن هم باعث رنج و آزار خویش و دیگران می شود و هم خشم پروردگار را بر می انگیزد و هم شیطان را بر خود مسلط می سازد. پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) فرمودند: الغضب جمره من الشیطان ... و قال ابلیس علیه اللعنه، الغضب وهقی و مصیادی و به اسد خیار الخلق عن الجنه و طریق ها؛ (9) « غضب، تیر شیطان است و ابلیس - که لعنت خدا بر او باد- گفت: غضب، کمند و ابزار صید من است، به وسیله آن بهترین خلق خدا را از بهشت و طریق سعادت باز می دارم».
امام صادق (ع) فرمودند: الغضب مفتاح کل شر؛ (10) «غضب، کلید هر بدی است».
امام باقر (ع) فرمودند: ای شرٍ اشر من الغضب؛ (11) « کدام شر است که از غضب بدتر باشد؟!».
آری چه بسیار کینه ها، حسادت ها، سرزنش ها و تحقیرها، توهین ها، پرده دری ها، تمسخرها، قتل ها، تجاوز ها و ... که از خشم و پرخاشگری زاده می شود.
آگاهی از پلیدی و عوارض زشت آن، می تواند در اصلاح رفتار انسان نقش سازنده و اصلاح کننده ایفا کند.

4. تغییر حالت

وقتی فرد دچار خشم و غضب می شود، با تغییر مکان و حالت خود می تواند بر اعصاب خود مسلط شود. امام خمینی (ره) درباره درمان خشم و غضب در کتاب شریف چهل حدیث می فرمایند:
عمده [راه درمان عملی] انصراف نفس است در ابتدای پیدایش آن. باید انسان ملتفت باشد تا اشتغال آن [به پرخاشگری نرسیده] خود را به وسایلی [از این حالت] منصرف کند؛ یا به رفتن از آن محلی که اسباب غضب در آنجا فراهم شده، و یا به تغییر حال: اگر نشسته است، برخیزد و اگر ایستاده است، بنشیند، یا به ذکر خدای تعالی اشتغال پیدا کند یا مشغول کارهای دیگر شود. (12)
درباره حالات رسول گرامی اسلام (ص) گفته شده است: اذا غضب و هو قائم جلس و اذا غضب و هو جالس اضطجع فیذهب غیظه؛ (13)‌« هرگاه رسول خدا (ص) خشمگین می شد، اگر در حال ایستاده بود، می نشست و هنگامی که نشسته بود، دراز می کشید؛ در نتیجه خشم او فرو می نشست».

5. آشنایی دادن به حقوق دیگران

از لوازم زندگی اجتماعی آشنا بودن انسان ها به حقوق و وظایف یکدیگر است. فرد باید بداند در برابر دیگران چه موضعی اتخاذ کند تا این گمان برای او به وجود نیاید که پدر و مادر، خواهران و برادران و سایر اطرافیان موظفند هر رفتاری که از او بروز کرد، تحمل کنند. بسیاری از بی توجهی ها، بی احترامی ها و برخوردهای بی حساب به دلیل عدم آشنایی به حقوق دیگران و وظایف خود است. والدین باید با آشنا کردن نوجوان به حقوق خود و دیگران و عمل به آنها، در بازداری او از پرخاشگری کمک کنند.

6. خودداری از توجه زیاد به ضعف های فرزندان

یکی از اشتباهاتی که ممکن است والدین مرتکب شوند، توجه بیشتر به نقاط ضعف، ناکامی ها، اشتباهات و بدرفتاری های فرزندشان، به جای توجه به نقاط قوت، موفقیت ها و رفتارهای شایسته آنهاست. غر زدن مداوم والدین نسبت به رفتار نوجوانان، موجب عصبانیت و رفتار تهاجمی او می شود. بنابراین، بر نقاط مثبت نوجوان تأکید کنید و از تشویق آنها برای اصلاح نقاط ضعفشان استفاده نمایید.

7. واکنش نشان ندادن به رفتارهای پرخاشگرانه نوجوان

برخی از مخالفت ها، لج بازی ها، مقاومت ها و سایر رفتارهای پرخاشگرانه، به منظور نشان دادن عصبانیت، یا وادار کردن والدین به نشان دادن واکنش صورت می گرد؛ مثلاً شما از دختر خود می خواهید سفره شام را آماده کند. او نیز هنگامی که سرگرم انجام این کار است، شروع به غر زدن کرده، بشقاب ها را محکم به هم می زند. این نوجوان عصبانی شده است و با این رفتارها، خشم و رنجش خود را نشان می دهد تا کمی آرام شود. اگر شما واکنشی اعتراض آمیز نسبت به رفتار او نشان دهید، ناراحتی وی را تشدید کرده اید.

کم رویی

کم رویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه آن، فرد دچار نوعی تنش روانی- عضلانی شده، شرایط عاطفی و شناختی اش متأثر می گردد و زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش های نامناسب در وی فراهم می شود؛ به دیگر سخن پدیده کم رویی به یک مشکل روانی- اجتماعی و آزار دهنده شخص مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد؛ به کلام ساده، کم رویی یعنی «خودتوجهی» فوق العاده و ترس از رویارویی با دیگران: زیرا کم رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن، فرد از رویارویی با افراد ناآشنا و ارتباط اجتماعی می گریزد. (14)

تفاوت حیا و کم رویی

برخی ممکن است کم رویی را مترادف با حیا و عفت بگیرند، به خصوص اگر این پدیده درباره دختران مطرح شود، آن را تأیید و تمجید هم می کنند؛ اما باید به این موضوع توجه داشت که حیا و کم رویی دو امر متفاوت اند. حیا و عفت امری ارادی است، ولی کم رویی امری غیر ارادی است؛ حیا، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. ممکن است در هر دو، نوعی کناره گیری وجود داشته باشد، ولی در کم رویی به علت عدم توانایی در ابراز وجود است و در حیا به خاطر امری مطلوب تر.
حیا یکی از ارزش های اخلاقی است که فرد را از ارتکاب کارهایی که از نظر اجتماعی و اخلاقی ناپسند است، باز می دارد. فردی که دارای حیاست، نسبت به دیگران فرصت انتخاب صحیح بیشتری دارد؛ زیرا فرصتی می یابد تا بتواند کنار بایستد و با تفکر، موقعیت را بنگرد و سپس آگاهانه و با اندیشه عمل کند؛ از این رو در آیات و روایات حیا و شرک مورد تمجید قرار گرفته، اما کم رویی نکوهش شده است.
علی (ع) فرمود: الحیاء سبب الی کل جمیل؛ (15) « شرم و حیا وسیله رسیدن به هر زیبایی و نیکی است».
پیامبر اکرم (ص) فرمود: الحیاء لایاتی الا بخیر؛ (16) «حیا، جز خوبی به بار نمی آورد».
امام صادق (ع) در نکوهش کم رویی و آثار نامطلوبی که به دنبال دارد، می فرمایند: من رق وجهه رق علمه؛ (17) « هر کس کم رو باشد، کم دانش شود».
برخی روایات، کم رویی و خجالتی بودن را عامل محرومیت معرفی می کنند. همان طور که افراد کم رو در کسب دانش، تحصیل موفقیت های اجتماعی بالا و دفاع از حقوق خود، دچار مشکل شده، از آنها محروم می شوند.
بنابراین، درباره تفاوت حیا و کم رویی می توان گفت: حیا یک فضیلت است و باعث ترقی، کمال و مسئولیت پذیری اجتماعی می شود و مورد ستایش افراد جامعه است، اما کم رویی سبب محرومیت از رسیدن به تعالی روحی، شکوفایی استعدادها و خلاقیت فرد و گریز از مسئولیت پذیری می شود و برای جامعه قابل پذیرش نیست؛ در حالی که حیا، قدرت نه گفتن و شجاعت را افزایش می دهد. افراد کم رو از نه گفتن به دیگران می هراسند؛ از این رو چه بسا دچار برخی بزه ها و انحرافات می شوند.

علت های کم رویی

چرا بعضی دخترها کم رو هستند، در حالی که همسالان و دوستانشان عزت نفس بالایی دارند؟ پیش از هر چیز، مهم آن است درباره آنچه موجب کم رویی می شود، آگاهی دقیق به دست آوریم؛ به این ترتیب، درخواهیم یافت که می توان کاملاً بر کم رویی غلبه کرد؛ زیرا هر یک از عوامل به وجود آورنده آن را می توان به تدریج از بین برد. باید توجه داشت کم رویی مانند هوش یا طول قد انسان، خصوصیت موروثی نیست که از طریق ژن های ناقل، از والدین به ارث برده شود. عوامل مختلفی می تواند در ایجاد کم رویی مؤثر باشد. در ادامه به بعضی از این عوامل می پردازیم:

الف) علت های جسمانی

1. ضعف مزاج

ضعف و ناتوانی جسمانی می تواند یکی از عوامل کم رویی باشد. نوجوانی که به ضعف بدنی و تلاش و تحرک کم عضلانی مبتلاست، دچار وحشت می شود. هم کلاسانش، خصوصاً به سبب آنکه نشانه های ضعف و ناتوانی را در او می بینند، با وی خشونت و بدرفتاری می کنند و او را مورد تمسخر قرار می دهند؛ هر چه بزرگ تر می شود، بیشتر رنج می برد و هر کوششی برای او دردناک می شود و تحت تأثیر تمام اینها، احساس حقارت به او دست می دهد.

2. ظاهر ناموزون و نامرتب

کسی که چهره ای دلپسند و اندامی موزون دارد، کمتر کم روست؛ زیرا تحسین دیگران را به خود جلب می کند. از طرف دیگر، ممکن است کسی چهره جذابی نداشته باشد، ولی با جسارت باشد؛ با این حال افراد آسیب پذیری هم هستند که حواس خود را بر کمترین اشکال در قیافه، یا التهاب پوستی، نارسایی قامت، یا کمی موهای سر متمرکز می کنند و احساس سرافکندگی می نمایند؛ تا به آنجا که گمان می کنند همه مردم این عیب ها را می بینند و آنها بدون استثنا اسباب تمسخرند. آنها خود را مضحک، ناخوشایند و غیر قابل معاشرت تصور می کنند.
این افراد باید توجه داشته باشند اگر چه زیبایی به جای خود دلپذیر است، جذابیت مسئله ای دیگر است. دلربایی در واقع موهبت الهی است که صرفاً مربوط به قیافه و مسائل ظاهری نیست و ویژگی خود را به شکل ظرافت، برخورد شایسته و رفتار مطلوب آشکار می سازد.

ب) علت های روانی

1. هیجان و حساسیت بیش از اندازه

«آدم هیجانی، کسی است که عکس العمل او در برابر تحرکات خارجی بسیار شدید یا خیلی طولانی است. رنگ چهره او با کوچک ترین رویدادی می پرد یا سرخ می شود و بر اثر کمترین تکان روحی، تپش قلبش تند یا کند می شود. خفیف ترین فشارها، او را بی درنگ دچار لرزش و انقباض عضلانی خفقان آور می کند و بدین صورت، احساس حقارت بر او غلبه پیدا می کند؛ و کم رویی این چنین در او ریشه می دواند». (18)

2. تصورهای بازدارنده

کسی که کم رویی و فرودستی خود را پذیرفته باشد، طبیعتاً توانایی موفقیت در کار مشخصی را نخواهد داشت. او همیشه در ضمیر ناخودآگاهش صحنه هایی را مجسم می کند که پیشاپیش در کاری که بدان دست زده است، شکست خورده است. وی خود را محرومیت کشیده می بیند و این تلقین سبب می شود گرایش به کم رویی و تردید را در خویش افزایش دهد. (19)
تصورات در مقایسه با دیگر عوامل کم رویی، نقش بیشتری در احساس کمبود شخصیت دارند و غرور فرد را جریحه دار می کنند. در برخی موارد، تخیلات ترس آور، آن چنان عزت نفس را مختل می کنند که افراد کم رو به معنای واقعی، عنان عقل خود را از دست می دهند.

3. خود بزرگ بینی

یکی دیگر از عوامل کم رویی، خود انسان است. انسان کاری می کند یا تصوراتی دارد که به واسطه آنها نمی تواند در میان جمع ابراز وجود کند. بعضی از نوجوانان شخصیت خود را بسیار دوست دارند و خود را بسیار بالا و بزرگ می بینند و دوست ندارند کوچک ترین انتقاد و یا اعتراضی نسبت به آنها بیان شود؛ لذا حرفی نمی زنند، با دیگران ارتباط برقرار نمی کنند و بین مردم ظاهر نمی شوند، مبادا مورد اعتراض قرار گیرند.
دونالد کاپلان روان کاو امریکایی می گوید: « ذهن افراد کم رو، در تنهایی به شکل نامعلومی با تصورات بزرگ نمایانه ای که خشنودی بیش از اندازه برای آنان به همراه می آورد، مشغول است؛ در حقیقت داشتن رؤیاهای دور و دراز، یک مشخصه مهم افراد کم رو است». (20)

4. ترس

یکی دیگر از عوامل کم رویی، ترس است. کم رویی ناشی از ترس، عموماً از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از آن است که در اواسط سال اول زندگی، کم رویی به عنوان یک پدیده همگانی در همه نوزادان و نسبت به غریبه ها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و ظاهر، متفاوت به نظر می آیند، دیده می شود؛ در حقیقت کودک خردسال از این رو کم روست که مردم برایش ناآشنا هستند؛ به تدریج که رشد ذهنی و عاطفی پیدا می کند، می تواند افراد آشنا را از غریبه ها تشخیص بدهد. همراه با افزایش دامنه ارتباطات کودک با دیگران، بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده می شود و کودک از هم نشینی با دیگران، به خصوص آشنایان لذت برده، ترسش فرو می ریزد. (21)
برخی افراد با اینکه بزرگ شده، به سن نوجوانی رسیده اند، باز هم ترس آنها از دیگران باقی است. هنوز هم توانایی ایجاد آشنایی با دیگران را ندارند و همه را نسبت به خود غریبه می دانند. ترس در این افراد نهادینه شده است و یا دچار تعمیم دهی افراطی شده اند. آنها احتمالاً ترس از یک فرد یا یک جمع خاص یا یک موقعیت خاص را به همه افراد و موقعیت ها تعمیم می دهند. بنابراین، نمی توانند با این افراد احساس راحتی و آرامش کنند.

5. تغییر محل سکونت و مدرسه

یکی دیگر از عوامل ایجاد و تشدید کم رویی در میان نوجوانان، تغییر محل سکونت و مدرسه آنان است. نوجوانانی که ناچار هستند با تغییر محل مأموریت پدر، از نقطه ای به نقطه دیگر نقل مکان کنند، بدون هیچ دخالتی در تصمیم گیری، گرفتار مشکل از دست دادن هویت و دوام خود می شوند و این مسئله به احساس تباهی فرد، هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی کمک می کند.
نوجوان با تغییر محل سکونت و جدا شدن از دوستانی که با آنها انس گرفته و حضور در محیطی که همه چیز برای او ناآشناست و شاید حضور در آن کوتاه و یا نامعلوم است، دچار مشکل ایجاد ارتباط می شود و در نتیجه، دچار کم رویی می گردد.

6. تک فرزندها و فرزندان اول خانواده

کم رویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می شود؛ به خصوص زمانی که والدین نتوانند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند.
به طور کلی در غالب موارد، فرزند اول خانواده و تک فرزندها با بزرگ ترها همانند سازی می کنند و تمایل آنها در برقراری ارتباط با همسالان و هم کلاسی های خود، بیشتر با مشکل مواجه می شود. (22)

7. والدین کمال طلب

انتظارات و توقعات متنوع والدین، از فرزندان خود و احساس ناتوانی این فرزندان در تحقق بخشیدن به خواست های والدین، گاهی به تدریج فرزندان را دچار بی کفایتی می کند و خودپنداره بسیار ضعیفی در آنها شکل می دهد و زمینه کم رویی را در شخصیت آنها نمایان می سازد. والدین کمال طلب معمولاً از کارهای فرزندان خود ایراد می گیرند.

راه های پیشگیری و درمان کم رویی

1. رویارویی

برای هر فرد کم رو، تحمل بعضی آدم ها به صورت خاصی ناراحت کننده است. به نظر می آید نگاه، رفتار، گفتار و برخورد آنان در او، نوعی تشویش و دلهره ایجاد می کند؛ از این رو شما والدین، کسی را انتخاب کنید که فرزندتان در برابر او احساس راحتی نمی کند. هیچ فرصتی را برای روبه رو کردن با او را از دست ندهید. هیچ نگران نباشید؛ زیرا بسیاری از افراد در این کار موفق بوده اند.
اگر این فرد، کسی است که معمولاً نوجوان جرئت نزدیک شدن و حرف زدن با او را ندارد، به فرزند خود پیشنهاد کنید: وی را به عنوان تمرینی آموزشی در نظر آورد و ابتکار آغاز گفت و گو با او را به دست بگیرد. بی تردید در این مورد موفق خواهد شد. از کارهایی که از انجام آنها بیم دارد (مانند رفتن به مغازه برای پس دادن جنس و گرفتن پول خود، چک و چانه زدن در معاملات، سؤال از معلمان درباره موضوعات درسی، جواب منفی دادن به تقاضاهای غیر معقول دوستان) شروع کند و اراده خود را نشان بدهد. یک راست به جلو برود و در برابر پاسخ های منفی، خود را به ناشنوایی بزند و پافشاری کند. اراده خود را بر نتیجه ای که در نظر گرفته است، متمرکز کند. ممکن است شکست بخورد، اما نتیجه این کار، استوارتر شدن نیروی اراده او خواهد بود. (23)

2. مجسم کردن

فرد می تواند نمونه های برانگیزنده را در ذهن خود خلق کند؛ تصور کند تمام خصوصیت هایی که آرزو می کند، داراست. می تواند به این موجود خیالی، شکل و روح بدهد. در نظر آورد که از حداکثر اعتماد به نفس برخوردار است و در موقعیت هایی قرار گرفته که پیش از این، برای او ناراحت کننده بوده است. در ذهن خود مجسم کند که دارد با جرئت و اطمینان و بدون شتاب حرف می زند. هر آنچه را که فکر می کند، در خیال خود تکرار کند و زنده نگاه دارد. این تلقین را پیش از خواب، مرتب تمرین کند. (24)

3. حضور در فعالیت های اجتماعی و فوق برنامه

شرکت دادن نوجوانی که دچار کم رویی است در فعالیت های مختلف دسته جمعی، می تواند تأثیر بسیار زیادی در کاهش ترس و کم رویی و افزایش مهارت اجتماعی داشته باشد. شرکت فعال در برنامه های گروهی نظیر تهیه کاردستی مشترک، آماده کردن پوستر یا روزنامه دیواری، عضویت در گروه سرود، عضویت در تشکل های دانش آموزی، خادم الصلاه یا مکبر نماز جماعت مدرسه شدن که در آن جمعی آشنا و صمیمی و بعضاً کم سن و سال تر حضور دارند، باعث تقویت اعتماد به نفس در وجود او می گردد و او را برای حضور در جمع های غریبه و ناآشنا آماده می کند.

4. افزایش اعتماد به نفس و تقویت خودپنداره مثبت

به راستی شما خودتان را چگونه ارزیابی می کنید؟ وقتی دچار کم رویی می شوید، علتش را چه می دانید؟ پاسخ به این سؤال ها، گام مهمی برای درک بهتر خود و شناخت ویژگی ها، توانمندی ها و نقاط قوتی است که در خویش سراغ دارید.
بدون شک می توان خود را تغییر داد؛ به شرط آنکه بر این باور باشیم که توان انجام این کار را داریم. باید تصور و برداشت مثبتی از خود داشته باشیم و ماهیت کم رویی خود را مورد ارزیابی و تحلیل و تفسیر قرار دهیم و با تقویت خودپنداره مثبت، احساس خود ارزشمندی را در خود افزایش دهیم. (25)
فرد کم رو برای تقویت خودپنداره مثبت و اعتماد به نفس خود، می تواند این گونه عمل کند:
- هرگز خود را مورد شماتت و سرزنش قرار ندهد و هیچ گونه احساس و نگرش منفی نسبت به شخصیت خود نداشته باشد؛ زیرا احساسات منفی نسبت به خود، مانع غلبه بر حالت کم رویی خواهد بود.
- اجازه ندهید دیگران از کم رویی او سوء استفاده کنند و با جسارت زیاد و احساس خودبرتری از او انتقاد بیجا بنمایند.
- بکوشد در برابر افراد، شرایط و موقعیت هایی که او را با فشار روانی مواجه می کنند و به طور مستقیم و غیر مستقیم احساس بی کفایتی را به او القا می نمایند، ایستادگی و مقابله کند.
- کوشش کند در روابط اجتماعی، خود را گرفتار آداب و رسوم و تعارفات تکلف آور نسازد. بسیار راحت و ساده و بی تکلف با دیگران ارتباط برقرار کند. ضمن حفظ نظافت، سادگی و آراستگی، چندان در پی مد لباس، پوشش فوق العاده و ظاهر آرایی و استفاده از کلمات و جملات ویژه نباشد.
- سعی کند در برقراری ارتباط با دیگران پیش قدم شود. ابتدا از طریق تلفن آغاز کند؛ مثلاً به روابط عمومی صدا و سیما زنگ بزند و نظرش را درباره برنامه های شب گذشته تلویزیون بیان کند.
- با «118» تماس بگیرد و شماره تلفن مراکز آتش نشانی، خرابی تلفن و سایر مراکز را از آنها بپرسد.
- با منزل بستگان خود تماس بگیرد و از احوال آنها جویا شود. (26)

پی‌نوشت‌ها:

1. پاول هنری ماسن و همکاران، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص 425 .
2. علی قائمی، خانواده و دشواری های رفتاری کودکان، ص 237 .
3. جمعی از مؤلفان، روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، ص 309 .
4. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 17، ص 214 .
5. همان.
6. ابوالقاسم اکبری، مشکلات نوجوانی و جوانی، ص 198 .
7. همان.
8. جمعی از مؤلفان، روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، ص 317 .
9. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 73، باب 132، ص 265، ح 15 .
10. همان، ح 17 .
11. همان، ح 16 .
12. امام خمینی، چهل حدیث، شرح حدیث غضب، ح 7 .
13. همان.
14. غلامعلی افروز، روان شناسی کم رویی، ص 13 .
15. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج3، ص 1352 .
16. همان، ص 1356 .
17. همان.
18. پل ژاگو، غلبه بر کم رویی، ترجمه حسین بنی احمدی، ص 13 .
19. همان.
20. فیلپ، جی. زیمباردو، کم رویی، ترجمه حسین بنی احمدی، ص 60 .
21. غلامعلی افروز، روان شناسی کم رویی، ص 27 .
22. همان، ص 29 .
23. پل ژاگو، غلبه بر کم رویی، ترجمه حسین بنی احمدی، ص 60- 61 .
24. دن فونتنل، کلیدهای رفتار با نوجوانان، ترجمه مسعود حاجی زاده، ص 155 .
25. غلامعلی افروز، روان شناسی کم رویی، ص 40 .
26. همان، ص 40-46 (نقل با تصرف).

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: آسیب شناسی دوران نوجوانی, 2
خودارضایی دختران، راه های درمان (2)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، راه های درمان (2)

9. تقویت اراده

تقویت اراده، از گام های مهم برای غلبه بر انحرافات جنسی و اخلاقی است. اگر نوجوان به تمام فنون درمان خودارضایی و انحرافات جنسی آشنایی داشته باشد، ولی اراده استفاده از آنها و اراده ترک خودارضایی را نداشته باشد، نتیجه ای از این راهکارها حاصل نمی شود؛ لذا تقویت اراده و داشتن تصمیم جدی بر ترک انحرافات اخلاقی، یکی از مسائل مهم در درمان و غلبه بر ناهنجاری است.
از شایع ترین و عمومی ترین حالاتی که نوجوانان مبتلا به خودارضایی در خود می یابند، فقدان یا ضعف اراده است؛ به این معنا که نمی توانند تصمیم جدی بر ترک کاری بگیرند و یا تصمیم می گیرند، ولی نمی توانند تا آخر مقاومت کنند.
روان شناسان و متخصصان مسائل تربیتی، راهکارهایی برای تقویت اراده بیان کرده اند که به چند نمونه از آنها اشاره می شود:

راه های تقویت اراده

الف) تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون

یکی از مواردی که در تقویت اراده مؤثر است، تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون و پراکنده زندگی است. معمولاً اوقات ما صرف مسائل و اموری می شود که نظام ویژه ای ندارد و بیشتر پراکنده کاری است و آن چنان غرق در کارهای متنوع هستیم که از لذت تمرکز فکر، بهره چندانی نمی بریم؛ لذا باید سعی کنیم در کارهای خود تمرکز داشته باشیم و روی یک کار سرمایه گذاری کنیم و از آن نتیجه بگیریم؛ مثلاً در انتخاب رشته ورزشی سعی کنیم در یک نوع ورزش متمرکز شویم و با موفقیت در آن رشته، انرژی و توان خود را در آن متمرکز سازیم.

ب) به پایان بردن کارهای نیمه تمام

نوجوانان باید سعی کنند هر کاری را که شروع می کنند، به اتمام و نتیجه برسانند و از کارهای نیمه تمام پرهیز کنند. آنها باید سعی کنند قبل از شروع هر کاری درباره آن بیندیشند و تنها چنانچه توانایی انجام آن را در خود می بینند به آن اقدام کنند. اگر کاری نیمه تمام رها شود، باعث می گردد اعتماد به نفس انسان متزلزل شود و کسی که از اعتماد به نفس کافی برخوردار نباشد، نمی تواند اراده جدی و قوی داشته باشد؛ مثلاً اگر نوجوانی مطالعه کتابی را شروع کرد، باید سعی کند آن را به هر طریق ممکن به آخر برساند و یک تجربه موفق به دست آورد.

ج) تلقین به خود

شیوه دیگری که در تقویت روحی نوجوان و استحکام اراده او مؤثر است، تلقین به نفس است. نوجوان باید به خودش این گونه تلقین نماید که اراده این کار را دارم و می توانم از عهده این کار برآیم و باید موفق شوم. او باید سعی کند موفقیت های گذشته را تداعی کرده، با توجه به نقاط مثبت زندگی خود، فکر و اندیشه نماید و به خودش بباوراند که می تواند و این ایده را تکرار کند. والدین و مربیان نیز باید سعی کنند به موفقیت و نکات مثبت نوجوان اشاره کرده، روحیه او را تقویت کنند.
پل کلمنت ژاگو (1) یکی از صاحب نظران « اراده و راه های تقویت آن» می نویسد:
وقتی بخواهیم با عادت زشتی مبارزه کنیم، نخست باید نتایج نامطلوب آن را در نظر مجسم سازیم و بعد از آن منافع و فواید ترک آن عمل زشت را در روح خود تصور کنیم و سپس مواقع مختلفی که گرفتار آن عادت زشت شده ایم، به خاطر آوریم؛ در نتیجه این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود می دهیم، بر آن تحریک یا وسوسه (عادت زشت) چیرگی یافته، لذت ترک آن را در خود احساس می کنیم. اگر تلقین به نفس را بلافاصله قبل از خواب اجرا کنیم، مؤثرتر از مواقع دیگر خواهد بود. (2)
بنابر این، باید مرتب به خودمان تلقین کنیم که می توانیم و عرضه این کار را داریم و از چیزی هم واهمه و هراسی نداریم.

د) تشویق نوجوانان به سحرخیزی و انجام وظایف دینی

اگر نوجوان خود ر ا عادت دهیم هر روز صبح و قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شود و پس از ادای نماز صبح، با خدا مقداری دعا و مناجات کند و سعی نماید آیاتی از قرآن کریم را تلاوت کند، در اراده و تقویت آن مؤثر بوده، این لذت مناجات صبحگاهی باعث تحریک و تشویق او به سحرخیزی و استحکام اراده او می شود.

ه‍) عدم مقایسه نوجوان با دیگران

مقیاس قرار دادن آنانی که به جاه و مقامی رسیده اند و مقایسه کردن فرزندان با آنان، عمل شایسته ای نیست؛ زیرا شرایط رشد و شرایط خانوادگی و محیطی افراد متفاوت است و هر کس شرایطی خاص خود را دارد؛ لذا نباید نوجوان را با دیگران مقایسه کرد، بلکه باید بیشتر به توانایی و نقاط مثبت او توجه نمود؛ زیرا مقایسه او با دیگران باعث می شود به موفقیت های ظاهری آنان توجه کرده، خود را فردی نالایق و ناموفق تصور کند که این تصور، باعث ضعف اراده و کاهش حرمت او می شود.

و) توصیه به تجربه اندوزی از شکست ها

یکی از رموز کامیابی و تقویت اراده، نهراسیدن از شکست هاست؛ چه اینکه باید از شکست های تلخ، میوه شیرین بچینیم؛ زیرا شکس در زندگی هر کس، آینه تمام نمای نواقص و اشتباهات اوست. باید پس از هر شکستی، نقص را دریافت و در رفع آن کوشید و توجه داشت که مردان بزرگ تاریخ، همواره از شکست ها به عنوان پل پیروزی خود سود جسته اند. ناپلئون بناپارت می گوید: « آن قدر شکست خوردم تا راه شکست دادن را یاد گرفتم». (3)

ز) تشویق به مبارزه با خواسته های نفسانی

مبارزه با خواسته های نفسانی و نه گفتن به آنها، در تقویت اراده مؤثر است. مبارزه با خواسته های شهوانی باعث قوت و استحکام قوای عقلانی انسان می شود.
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: الشدید من غلبه نفس؛ (4) « کسی قوی و بااراده کسی است که بر هوای نفس خود چیره شود».
ویلیام جیمز (5) روان شناس معروف و فیلسوف اندیشمند، در این باره می گوید: « یک نه گفتن به یک عادت بد، موجب می شود شخص برای مدتی تجدید قوا کند و بدین وسیله ضعف اراده خود را به تدریج برطرف سازد». (6)

10) تقویت ایمان مذهبی نوجوانان

بدیهی است یکی از راهکارهای مقابله با انحرافات جنسی و اخلاقی، پناه بردن به خیمه امن خداوند است و مقید بودن به دستورهای دینی و مسائل شرعی است، و روشن است که دستورهای خداوند به گونه ای ترسیم شده که سعادت دنیوی و اخروی انسان ها را تأمین کند و اگر انسان ها به دستورهای شرع مقدس گردن نهند و بدان ها عمل کنند، هیچ گاه به تباهی و فساد مبتلا نمی شوند. برای اینکه بحث حاضر از کلی گویی تهی باشد و والدین و مربیان بتوانند با مصادیق عینی مسائل معنوی و دستورهای دینی آشنا شوند و به فواید هر کدام پی ببرند، در ادامه به ذکر نمونه هایی از مصادیق بارز دستورهای دینی که در آرامش و صلاح انسان تأثیرگذار است، اشاره می کنیم.

الف) نماز

آن گاه که انسان دست از مادیات می شوید و با لباسی پاکیزه از نجاست ظاهری و غصب (فراهم شده از حلال) به پیشگاه خدا روی می آورد و در نماز خود از خداوند رحمان و رحیم یاد می کند و از او یاری می خواهد که به راه راست هدایتش کند و وی را همراه با ستمگران و گمراهان، مغضوب درگاهش قرار ندهد (سوره حمد) و این برنامه در پنج وقت شبانه روز و در هر نماز تکرار می کند و در فضای معنوی مملو از یاد خدا و توجه به دستورهای او و دوری از گناه و نافرمانی خدا قرار می گیرد، این حالت معنوی و توجه، غفلت را از او دور ساخته، از گناه و معصیت پروردگار باز می دارد و نمی گذارد انسان به انحرافات مبتلا گردد. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ؛ (7) « نماز را به پا دار که نماز، انسان را از پستی و پلیدی باز می دارد».
محمد بن سنان از حضرت رضا (ع) روایت می کند که حضرت در پاسخ پرسش های او درباره نماز نوشتند: « علت و فلسفه نماز آن است که نماز اقرار به ربوبیت خداوند بزرگ، نفی شریک برای او و ... است؛ علاوه بر این، نماز در پنج وقت موجب مداومت یاد خدا و یاد قیامت می شود و این ذکر مداوم و قیام در پیشگاه حضرت حق، انسان را از آلودگی به گناهان حفظ می کند و از فساد و انحراف باز می دارد». (8)
البته نماز وقتی این ویژگی را خواهد داشت که انسان آن را با آداب و شرایط خاص خودش به جای آورد و نماز را کامل و درست انجام دهد و گوش به فرمان نماز باشد و با حال معنوی و معرفت ویژه، این عبادت سترگ را انجام دهد. حضرت علی (ع) در روایتی می فرمایند: الصلوه حصن من سطوات الشیطان؛ (9) « نماز قلعه و دژی است که انسان را از گناه و حملات شیطان باز می دارد».

ب) دعا

دعا همچون باران بهاری است که سرزمین دل ها را سیراب می کند و آرامش را بر شاخسار روح و جان آدمی ظاهر می سازد. انسان در دعا، با خدای خود مناجات می کند و از مشکلاتی که زندگانی او را نگران کرده، به وی پناه می برد. بی تردید، با بازگو کردن مشکلات، آرامش روانی به انسان دست می دهد و انسان از تشویش خاطر رهایی می یابد و به نورانیت درون و اطمینان خاطر نایل می شود. (10) همگی اینها، انسان را از گناه و ناهنجاری مصوم ساخته، اجازه نمی دهد نوجوان به تخریب این حالت معنوی و عرفانی دست بزند.
هیچ انسانی نیست که در زندگی گرفتاری و مشکلات نداشته باشد. بلاهای روحی و اخلاقی، اکثر انسان ها را تهدید می کند. ارتباط با خدا و دعا به درگاه الهی و مأنوس شدن با دعای کمیل، ندبه، توسل، آل یاسین و مانند آن، دردها را زایل می کند و انسان را از انحراف مصون می دارد. امام صادق (ع) می فرمایند: « دعا کن که شفای همه دردها در دعاست». (11)
یکی از فیلسوفان روان شناس، دعا را برای معالجه بیماران، راهی مفید دانسته، می گوید: « دعا برای معالجات روحی بسیار مؤثر بوده، در نتیجه، صحت بدنی و جسمی را در پی خواهد داشت». (12)
برای ایجاد آرامش و رفع انحرافات اخلاقی در زندگی، باید دعا کنیم و به خداوند پناه ببریم، چه اینکه دعا مستجاب شود یا نشود، در روح انسان آرامش می آفریند و کوه های غم و نگرانی را ذوب می کند. انسانی که با یاد و ذکر خدا مأنوس شده باشد، دست به انحراف اخلاقی و جنسی نمی زند و یاد خدا درد او را درمان می کند. حضرت علی (ع) می فرمایند: « گرفتاری های پی در پی و دردها را به وسیله دعا و ارتباط با خدا درمان کنید». (13)
دعا و نیایش با پروردگار و جان جانان، نوجوان و جوان را آن چنان رشد می دهد که بتوانند در مقابل تمام انحرافات و پلیدی های جامعه مقاومت کنند. دعا چنان آنها را در صلح و سلامتی قرار می دهد که شعشعه پرتو این صلح و ثبات بر چهره آنها نمودار می شود و هرجا بروند، این نور با آنهاست و در همه جا آنها را از گناه و نافرمانی مصون می دارد.

ج) انس با قرآن

یکی دیگر از آموزه هایی که در درمان انحراف اخلاقی، حائز اهمیت است، تلاوت قرآن و تدبر در آیات نورانی آن است. قرآن کریم، این کلام وحیانی، دل ها را به نور و هدایت راهبری می کند و شخصی که با قرآن مأنوس باشد به طرف فساد و تباهی نمی رود؛ چون با زلال چشمه سار معرفت الهی و نوای دل نشین کلام حضرت حق خو گرفته است و این معرفت و هم نشینی با قرآن، او را به سوی سعادت و سلامتی رهنمون می شود.
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه، خطبه 110 می فرمایند: « قرآن بیاموزید؛ زیرا قرآن بهترین گفتار و بهترین حدیث است، و در آیات قرآن تدبر کنید؛ چون بهار دل هاست، بهترین گفتار و بهترین حدیث است، و از نور قرآن شفا بگیرید؛ چون قرآن شفای تمام دردهای سینه است».
اگر به قرآن عمل شود و به حلال و حرام آن دقت گردد، انسان را به شاه راه سعادت و سلامتی رهنمون می کند و با ارائه برنامه سالم زندگی، او را از گمراهی و انحراف باز می دارد. قرآن کریم برای هدایت و دعوت مردم به یگانه پرستی و آموزش ارزش های انسانی و ارشاد انسان ها به طرف رفتارهای بهنجار و سالم در جامعه، نازل شده است؛ لذا کسانی که به قرآن عمل کنند و به آن ایمان داشته باشند، در هدایت و رحمت الهی قرار می گیرند و از ناملایمات مصون می مانند. قرآن کریم می فرماید: وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ؛ (14) « قرآن، هدایت و رحمت است برای کسانی که به آن ایمان دارند».
یکی از اندیشمندان مسلمان می گوید: « بدون شک در قرآن نیروی معنوی عظیمی وجود دارد که در نفس انسان تأثیری شگرف بر جای می گذارد، و این نیرو باعث بیداری وجدان و بالندگی شعور و صیقل روح انسان می شود و ادراک انسان را بیدار کرده، بصیرتش را جلا می بخشد؛ به همین دلیل است که افراد مأنوس با قرآن، ناگهان به انسانی تبدیل می شوند که گویا تازه متولد شده اند». (15)
پس ما که خواهان آرامش و سکون هستیم، ما که خواهان پایان دادن به انحرافات فرزندان خود هستیم و می خواهیم نوجوان و جوان بالنده و نورانی داشته باشیم، باید سعی کنیم هر چه بیشتر فرزندانمان را به محضر قرآن ببریم و جان و دل آنها را با داروی شفابخش قرآن مداوا کنیم.

11. فراهم کردن زمینه ازدواج

والدین گرامی باید سعی نمایند زمینه ازدواج دختران خود را مهیا کنند و با سخت گیری های بی مورد و به بهانه کار و تحصیل، ازدواج را به تأخیر نیندازند؛ زیرا ازدواج بهترین مهار کننده تمایلات جنسی است.
مربیان گرامی نیز باید دختران را به انتخاب همسر و رضایت به ازدواج، تشویق کنند و ذهنیت های غلط را که برخی از دختران به آن مبتلا هستند، از ذهن آنان خارج کنند.
در پایان فصل، نکات کلیدی و قابل توجه را به طور فشرده بیان نموده، توصیه می کنیم راهکارهای بیان شده برای پیشگیری و درمان انحراف جنسی، زمانی مفید خواهند بود که اراده استوار و راسخی همراه آنها باشد.
1. سعی شود فرزندان همیشه پیش از خواب، مثانه خود را تخلیه کرده، شب ها غذایی سبک میل کنند؛
2. هرگز شکم خود را بیش از حد معمول پر نکرده، تا حدی که چند لقمه دیگر مانده تا سیر شوند، دست از غذا بکشند؛
3. از پوشیدن لباس های تنگ و چسبان (به خصوص لباس زیر تنگ) اجتناب ورزند؛
4. هرگز فکر گناه به ذهن خود راه ندهند و از تصور و تخیل امور جنسی و شهوانی سخت پرهیز نمایند؛
5. از خواندن کتاب های محرک، شنیدن موسیقی های مبتذل و نگاه کردن به تصاویر شهوت آفرین دوری کنند؛
6. از خوردن مواد غذایی محرک مانند خرما، پیاز، تخم مرغ و غذاهای چرب اجتناب کنند و یا به حداقل اکتفا نمایند؛
7. از نگاه کردن و دست ورزی به اندام جنسی خود پرهیز کنند؛
8. هرگز به رو نخوابند؛
9. هیچ گاه تنها در یک مکان نمانند تا فرصت و زمینه گناه از بین برود؛
10. برای تخلیه انرژی زاید بدن، به طور منظم و زیاد ورزش کنند؛
11. هیچ گاه بیکار نباشند و همیشه برای مشغول ساختن خود، به فعالیتی مطلوب و مثبت بپردازند؛
12. روزه مستحبی بگیرند و اگر قادر هستند، روزه تربیتی بگیرند؛ یعنی به کمترین مقدار غذا و کم حجم ترین نوع غذاها اکتفا کرده، وعده غذایی خود را کم کنند؛
13. هرگز به نامحرم نگاه نکنند؛ حتی اگر مجبور باشند با آنها ارتباط کلامی برقرار کنند؛
14. با جنس مخالف رفتار متکبرانه داشته باشند. هرگز با روی باز و نرمی با آنها برخورد نکنند؛
15. هرگاه افکار جنسی به ذهن آنها وارد شد، خود را تنبیه کنند؛ مثلاً با بستن یک کش به مچ دست خود و کشیدن و رها کردن آن، به خود هشدار دهند؛
16. به بدی گناه و عواقب آن بیندیشند و تا زمانی که به گناه آلوده نشده اند، بیشتر در فکر زیان های آن، خطرها، آبروریزی و فرجام اخروی آن باشند؛
17. هرگز از رحمت خدا مأیوس نباشند؛
18.به محض لغزش، فوراً توبه کرده، سعی کنند عمل خود را دیگر تکرار نکنند؛
19. زیاد قرآن بخوانند و در معانی آیات آن تفکر کنند؛
20. در مجالس مذهبی، دعا و توسل و موعظه زیاد شرکت کنند؛
21. از کتبی که جنبه موعظه و بیدارگری قلبی دارند، بهره بگیرند و مقید باشند که در روز، چند ساعت به مطالعه این گونه کتب بپردازند؛ برای مثال مجموعه کتاب های شهید دستغیب توصیه می شود؛ به خصوص کتاب گناهان کبیره، قلب قرآن، ایمان، قلب سلیم و معاد؛
22. اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و عیادت از نزدیکان و ... پر کنند؛
23. به معاد و قیامت فکر کنند؛
24. ذکر لاحو و لا قوه الا بالله را زیاد بر زبان جاری سازند؛
25. عبادت های خود، مانند نماز و روزه را صحیح و دقیق و در اول وقت انجام دهند و در انجام هر چه کامل تر و بهتر نماز خود بکوشند؛ (16)
26. از محیط های آلوده، سخت دوری کنند و بیشتر وقت خود را در کتابخانه بگذرانند و بی علت در خیابان های آلوده پرسه نزنند؛
27. اراده خود را تقویت کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Paul- Celement Jagot.
2. پل ژاگو، قدرت اراده، ترجمه کاظم عمادی، ص 80-81 .
3. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ره توشه راهیان نور، ص 362 .
4. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 11، باب 1، ص 123، ح 5 .
5. William James.
6. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ره توشه راهیان نور، ویژه بوستان ولایت، ص 255 .
7. عنکبوت (29)، 45 .
8. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 3، باب 1، ص 4، ح 7 .
9. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج7، ص 166 .
10. علی احمد پناهی، مجله معرفت، سال 1382، ش 75، ص 19 .
11. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج3، ص 284 .
12. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی، ص 154 .
13. محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 40 .
14. یوسف (12)، 111 .
15. محمد عثمان نجاتی، قرآن و روان شناسی، ص 122 .
16. در این مورد می توانید از کتاب آرامش در پرتو نیایش، نوشته علی احمد پناهی استفاده کنید.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).

نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران, راه های درمان, 2
خودارضایی دختران، راه های پیشگیری (2)
پنجشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 1:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خودارضایی دختران، راه های پیشگیری (2)

 

4. اجتناب از دیدن فیلم های مبتذل

یکی از ابزارهای تحریک شهوات و انحراف نوجوانان و جوانان، دیدن فیلم های مبتذل و جنسی است؛ چرا که این فیلم ها فکر و اندیشه نوجوان را تخریب کرده، او را به سوی مسائل غیراخلاقی سوق می دهد. اگر نوجوان یا جوانی به مشاهده فیلم غیراخلاقی و جنسی بپردازد، صحنه های آن فیلم همیشه در مقابل چشمان او مجسم می شوند و پیوسته در ذهن او تداعی شده، باعث تحریک جنسی و اعمال ناپسند می شوند.
از آنجایی که نوجوان و جوان در اوج قدرت شهوانی است، کوچک ترین تحریک و تصویرهای جنسی، باعث انحراف و کج روی او می شود؛ لذا نباید اجازه داد نوجوانان حتی برای یک بار هم که شده، فیلم های مبتذل نگاه کنند؛ زیرا این فیلم ها اعتیادآورند و نوجوان را به خود جذب کرده، هویت دینی و انسانی او را نابود می سازد و او را در منجلاب فساد و شهوات غوطه ور می کنند.
حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: اذا غلبت علیکم أهواء کم أوردتکم موارد الهلکه؛ (1) « هرگاه هوس ها و شهوات بر شما چیره شوند، شما را به هلاکت وارد خواهند کرد».
وقتی شهوات در نوجوان تحریک شد، او را به طرف ارضا سوق می دهد و از آنجایی که هیچ راه ارضای عقلانی و شرعی برای او وجود ندارد، به طرف خودارضایی کشیده می شود؛ پس بر والدین لازم است مقدمه تحریک شهوانی را به وجود نیاورند و با پرهیز دادن نوجوان از تماشای این گونه فیلم ها، در آرامش و نورانیت و صفای دل او، نقش آفرین باشند.

5. حاضر نشدن در محیط های آلوده

محیط های آلوده و غیراخلاقی می توانند زمینه ساز انحراف نوجوانان و جوانان باشند. یکی از مصادیق انحراف، مجالس لهو و خوش گذرانی ممنوع و حرام است؛ این مجالس آثار تخریبی و سوئی بر افراد جامعه،‌ خصوصاً نوجوانان عزیز دارند. نوجوانی که هنوز به مرحله پختگی نرسیده است و در آغاز جوانی و شهوات قرار دارد، در این مجالس به فساد و بی بند و باری کشیده می شود و به انحرافات جنسی روی می آورد.
اگر نوجوانی در عروسی ای حاضر شود که در آن عروسی موسیقی نواخته می شود و یا در مهمانی ای حاضر شود که مردان و زنان به صورت مختلط و با وضعی ناپسند و بی حجاب، حضور دارند، یقیناً در افکار و تمایلات او اثر گذاشته، ضمن ارتکاب عملی حرام، به انحراف جنسی کشیده می شود. این گونه مکان ها گرایش به انحراف و بی بند و باری را تسهیل کرده، بستر را برای روی آوردن نوجوان به طرف ناهنجاری های اخلاقی آماده می سازد؛ زیرا نقش محیط در تأثیرگذاری بر افراد انسانی، از مقوله هایی است که مورد اتفاق اکثر اندیشمندان بوده، حتی در مباحث جامعه شناختی و روان شناسی شخصیت، به عنوان عامل مهم شکل گیری شخصیت انسان، معرفی شده است. تأثیرگذاری محیط زندگی بر رفتار، خلق و خو، اندیشه و خصوصیات اخلاقی افراد بر کسی پوشیده نیست؛ لذا والدین گرامی اگر احتمال می دهند در جلسه ای یا مکانی، کارهای غیراخلاقی انجام می شود، فرزندان دلبند خود را به آن مکان نبرند و به این وسیله جلوی تحریکات جنسی را بگیرند.
حضرت علی (ع) درباره دوری از محیط های ناپاک، در نامه ای به حارث همدانی چنین می فرمایند: و احذر منازل الغفله و الجفاء و قله الاعوان علی طاعه الله؛ (2) « از مکان هایی که مردم آن، از یاد خدا غافلند و به یکدیگر ستم روا می دارند و برای اطاعت از خدا به یکدیگر کمک نمی کنند، بپرهیز».
در این حدیث شریف، حضرت امیرالمومنین، علی (ع) از مؤمنین و دوستان خود خواسته است از ورود به محیط های آلوده به گناه و جاهایی که در آن معصیت الهی رخ می دهد، پرهیز کنند و خود را در معرض گناه و نافرمانی الهی قرار ندهند.

6. برنامه ریزی برای اوقات فراغت

تعطیلات زیاد و بی برنامه، در عین حال که باعث احساس سرگردانی و بلاتکلیفی برای نوجوانان می شود، به تدریج باعث سرخوردگی و یأس آنان شده، موجب می شود آنان به کنج خلوت و انزوا پناه ببرند و راهی برای مشغولیت خود بجویند. این مشغولیت، در بسیاری از موارد به انحرافات جنسی و از جمله « خودارضایی» منجر می شود.
والدین باید با برنامه ریزی و پر کردن اوقات فراغت فرزندان و با برنامه هایی همچون کلاس خط، خیاطی، گلدوزی، آشپزی، شنا و رایانه، جلوی انحراف اخلاقی را سد کرده، فرزندان خود را یاری نمایند.
نوجوانی که برای اوقات فراغت و حتی تمام ایام زندگی خود برنامه ریزی دارد، از عزت نفس و حرمت بالایی برخوردار است. بهره مندی از خود ارزشمندی، در سنین نوجوانی اهمیت بسیاری دارد و نوجوان را از انحراف نگه می دارد؛ زیرا کسی که خودش را شخصی ارزشمند و دارای موقعیت اجتماعی می داند و احساس می کند برای جامعه مفید است، هرگز این عظمت را با کارهای ضداخلاقی تباه نمی سازد.
موریس روزنبرگ (3) یکی از روان شناسان، خاطر نشان می کند: « یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده در رشد حرمت خود و شخصیت نوجوان، این است که تا چه حدی با دیگران و محیط اجتماعی سازگاری دارد، و تا چه حدی از مقبولیت و محبوبیت برخوردار است». (4) نوجوانی که کاری مفید دارد؛ از مقبولیت و محبوبیت بیشتری برخوردار است. بنابراین، خودارزشمندی بیشتری نیز دارد. بندورا (5) (1986) می گوید: آن دسته از افرادی که به سبب موفقیت، به تحسین و تمجید از خود می پردازند، به احتمال بیشتری به حرمت خود بالا و پایدار دست می یابند و از انحرافات مصون می مانند.
در روایات رسیده از امامان معصوم (ع) توجه ویژه ای به غنیمت شمردن لحظات عمر و فرصت جوانی شده است. حضرت علی (ع) در روایتی می فرمایند: « شدیدترین و سخت ترین غصه ها به خاطر از دست دادن فرصت های عمر خواهد بود». (6)
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: « بر استفاده و بهره بری از مدت عمر و جوانی ات، حریص تر از نگهداری پول و سرمایه مادی باش». (7)
در این دو حدیث شریف که از دو انسان معصوم و با عظمت رسیده است، به قدردانی از جوانی و اوقات گران بهای عمر سفارش و توصیه شده است. این احادیث هشدار می دهند: جوانی و فرصت ارزشمند زندگانی با سرعت در حال گذر است و باید از آن استفاده مطلوب نمود و با ایجاد اشتغال و برنامه ریزی در زندگی و غنیمت شمردن فرصت ها، خود را از آفات بیکاری رها ساخت؛ زیرا بیکاری و نداشتن برنامه در زندگی، آفات بسیاری دارد و علاوه بر به انحراف کشاندن انسان، او را از رشد اجتماعی و معنوی باز می دارد. پیامبر گرامی اسلام (ص) در این زمینه می فرمایند: « کسی که برای صلاح و راحتی دنیا و آخرت خود تلاش نکند، مورد غضب پروردگار است و کسی که بیکار و بدون برنامه است، انسان شایسته ای نیست». (8)
حضرت علی (ع) درباره آفات بیکاری و نداشتن برنامه برای اوقات فراغت، می فرمایند: القلب الفارغ یبحث عن السوء و الید الفارغه تنازع إلی الاثم؛ (9) « ذهن و قلب انسان اگر رها و بدون برنامه باشد، به وسوسه های بد و شیطانی گرفتار می شود و اگر فعالیت های جسمانی و بدنی در انسان دچار رکود و تنبلی شود، راه برای ارتکاب گناهان باز خواهد شد».
در این حدیث، حضرت علی (ع) توصیه و سفارش می کنند اگر می خواهید به دام گناه و انحراف نیفتید، اوقات فراغت و بیکاری خود را پر کنید و ذهن و جسم خود را به فعالیت مفید و ارزشمند مشغول سازید.

7. تنها نگذاشتن نوجوانان

تنهایی و خلوت، می تواند یکی از زمینه های گرایش به خودارضایی و انحراف جنسی باشد؛ زیرا وقتی نوجوان در جایی حضور دارد که کسی در آنجا نیست، افکار شیطانی و وسوسه های شهوانی به سراغ او می آید و او را به طرف انحرافات می کشاند؛ به ویژه اینکه نوجوان درباره آلت تناسلی خود کنجکاو است و در خلوت به تماشای آن و دست ورزی با آن می پردازد؛ لذا باید آنان را واداشت بین اعضای خانواده باشند و در اتاق خواهران خود به استراحت بپردازند؛ اگر هم در اتاق اختصاصی خود استراحت می کنند، در اتاق را قفل نکنند، بلکه آن را باز گذارند؛ به نحوی که ورود و خروج به آنجا ممکن باشد. همه اینها به نوعی در از بین بردن زمینه خودارضایی و تحریک جنسی مؤثر است.
نوجوانی از شهر تهران، در نامه ای به مرکز مشاوره چنین نوشته بود: « با فرا رسیدن دوره نوجوانی، مشکلات من نیز شروع شد. مادرم به محض اطلاع از نشانه های بلوغ در من، بنای بدرفتاری و خشونت گذاشت و من هر روز از مادرم دورتر و متنفرتر شدم و به تنهایی پناه بردم تا اینکه در اثر تنهایی زیاد، آرام آرام به طرف خودارضایی کشیده شدم و با این کار، خودم را مشغول می کردم. الآن چند سال است به این بلا گرفتارم و از شما خواهشمندم مرا راهنمایی کنید».
اگر چه تنهایی و خلوت در بعضی مواقع لازم و ضروری است و انسان فرصت می یابد صادقانه و خالصانه با خدای خود مناجات کند و در عظمت جهان بیندیشد و به گذشته و آینده خود و روز قیامت فکر نماید، اما در سنین نوجوانی و مخصوصاً در نوجوانانی که زمینه انحراف اخلاقی در آنها وجود دارد، بسیار مضر و ناپسند است؛ چه اینکه اگر در خلوت قرار گیرند، افکار شهوانی یک آن، آنها را راحت نمی گذارند و به سوی گناه می کشاند.
علت اینکه در بعضی روایات، از خلوت کردن با نامحرم، منع و نهی شده است همین سبب است؛ زیرا شیطان در آنجا حضور می یابد و فرد را به سوی گناه و تباهی سوق می دهد.

8. کنترل و نظارت بر دوستان

معاشرت و هم نشینی با دوستان سالم و با ایمان، موجب رشد شخصیت انسان و تقویت ارزش های اخلاقی و معنوی نوجوان می گردد. انتخاب دوستانی که از لحاظ درسی، اخلاقی، خانوادگی و ادب، شایسته اند، خود می تواند بهترین بازوی موفقیت انسان و قرار گرفتن در مسیر پاک و بدون انحراف باشد. از طرفی دوستی با افراد پست و فرومایه- که معمولاً آلوده به انحرافات اخلاقی هستند- یکی از زمینه های انحراف نوجوان است. دوستان منحرف و بی بند و بار، سعی دارند احساس ها و تجربه های راست یا دروغ خود یا دیگران را درباره مسائل جنسی و انحرافات اخلاقی با حرص و ولع و با حالتی غرور آمیز، برای نوجوانان پاک و نورانی تعریف کنند و آنان را از این طریق به سمت ناهنجاری ها، سوق دهند.
یک دوست ناباب، سرنوشت انسان را به طور کلی از مسیر اصلی خود خارج کرده، او را در ورطه هلاک و فساد و انحرافات اخلاقی می اندازد و سعی می کند انحرافات جنسی و تجربه های جنسی را به دوست خود منتقل کند و از این طریق نوجوان را وسوسه کرده، از طریق ایجاد کنجکاوی و قهرمان بازی، او را هم به طرف مسائل جنسی سوق می دهد. کافی است نوجوان ولو یک بار صحنه های جنسی، فیلم های جنسی یا تجربیات جنسی و انحرافی را مشاهده کند؛ این او را به راحتی به طرف خودارضایی یا مسائل ضد اخلاقی دیگر می کشاند.
قرآن کریم در سوره فرقان، عاقبت کسانی که با دوستان فاسد هم نشین شدند و به نابودی کشیده شده، اظهار ندامت و حسرت می کردند، بیان کرده است. خداوند از قول این افراد می فرمایند: یا وَیلَتَى لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِیلاً؛(10) « ای وای بر من، کاش فلان شخص را به دوستی بر نمی گزیدم».
در این آیه، خداوند متعال سرنوشت هم نشینی با افراد فاسد را به عنوان هشدار بیان فرموده، مؤمنین را متوجه می سازد تا از دوستی با افراد فاسد پرهیز کنند و خود را به حسرت دنیا و آخرت گرفتار نسازند.
امیرمؤمنان، علی (ع) می فرمایند: لا تصحب الشریر فان طبعک یسرق من طبعه شرا و انت لا تعلم؛ (11) « از هم نشینی و دوستی با افراد شرور و آلوده بپرهیز؛ زیرا طبیعت و شخصیت تو به طور ناخواسته، تحت تأثیر بدی و ناپاکی طبع او قرار می گیرد و صفات آلوده او در تو اثر می کند».
صفات ناپسند دوست و رفیق به طور ناهوشیار در دیگری اثر می کند و انسان یک دفعه چشم باز می کند و خود را در انحراف و ظلمات می بیند. هر نوجوانی که ادعا کند من حواسم جمع است و نمی توانند مرا منحرف کنند، سخن گزافه ای گفته است: زیرا دوست فاسد سرانجام تأثیر خود را به طور غیر ارادی می گذارد.
امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: من یصحب صاحب السوء لایسلم؛ (12) «کسی که با رفیق بد و ناپاک هم نشین شود، سالم نمی ماند و سرانجام به ناپاکی آلوده می شود».

 

با بدان کم نشین که صحبت بد
گرچه خوبی، تو را پلید کند

آفتاب به این بزرگی را
لکه ابر ناپدید کند

 

9 . زمینه سازی برای پرورش معنویات

ایمان به خدا و تقویت معنویت، نقش مهمی در جهت دادن به افکار و اندیشه، گفتار و کردار انسان دارد. باورهای اعتقادی و اعمال عبادی و معنوی، تفکر و اندیشه انسان را به طرف کمالات اخلاقی سوق داده، او را از خیال پردازی در افکار شیطانی باز می دارد.
هرگاه خطر یا تحریکات شیطانی انسان مؤمن را تهدید کند، به خدا پناه می برد و از او مدد می طلبد تا از شر شیطان و وسوسه های آلوده کننده او در امان باشد؛ خصوصاً اگر بنده خدا برای فرار از گناه و آلوده نشدن در معاصی، از او کمک بخواهد و به وسیله دعا و مناجات در ظل توجهات حضرت حق قرار گیرد، قطعاً خداوند او را یاری می کند.
قرآن کریم می فرماید: اللَّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ؛ (13) « خدا ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورند و خداوند بدین وسیله آنان را از ظلمات (گناه) بیرون می آورد و به وادی نور می برد».
این آیه، دال بر این مطلب است که هر کسی به خدا پناه ببرد و از طریق انجام واجبات و دعا و نیایش، از او کمک بطلبد، خدا او را یاری نموده، از شر هوای نفس و خواهش های شهوانی محافظت می کند.
کسی که با معنویت و دعا ارتباط دارد، از سلامت روان برخوردار بوده، تشویش خاطر ندارد؛ کسانی که تشویش خاطر ندارند، کمتر به انحراف اخلاقی و جنسی کشیده می شوند.
درباره ارتباط معنویت و سلامت روان تحقیقات بسیاری به صورت تجربی توسط دانشمندان و روان شناسان انجام گرفته است که نتایج همگی آنان، دلالت بر ارتباط مذهب و معنویات با آرامش خاطر و عدم سقوط در انحرافات دارد.
ویتر (14) و همکارانش (1985) در پژوهشی نشان دادند بیست تا شصت درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ، به وسیله باورهای مذهبی آنان تبیین می شود.
کیت و همکارانش (1992) نیز تأکید دارند مذهب و مسائل معنوی می توانند جای گزین خوبی برای مؤلفه های تأثیرگذار، همچون عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی شود و به رضایت و تعادل و سلامت روانی افراد کمک کند.
یونگ روان شناس بزرگ غربی (1932) در جریان فعالیت های روانی- درمانی خود دریافت باورهای مذهبی می توانند سبب بالا بردن یک پارچگی و معنا دادن به شخصیت فرد شوند. (15)
در همه این تحقیقات، به ارتباط معنویت و آرامش اشاره شده است. کسی که از آرامش و سکون برخوردار باشد، کمتر گرفتار انحرافات جنسی و مخصوصاً خودارضایی می گردد؛ زیرا یکی از علل روی آوردن به خودارضایی، اضطراب و عدم آرامش روانی است.
والدین و مربیان کاری کنند که نوجوان دل و دیده خود را با ذکر خدا و مناجات خدا، نورانی و با صفا کند و با مناجات با حضرت حق و قرائت دعای توسل، کمیل، ندبه، قرآن و مانند آن، فضای ذهن خود را معطر سازد؛ و بداند هر دلی که به یاد خدا باشد و جایگاه ذکر خدا باشد، شیطان نمی تواند در آن دل نفوذ کند و افکار انحرافی را در آن دل وارد سازد؛ توجه داشته باشید نوجوانی که دنبال پرورش مسائل معنوی و عبادی است، هرگز به فکر مسائل انحرافی نمی افتد و خودش را بزرگ تر از آن می داند که به گناه آلوده گردد و همیشه سعی می کند در پرتو هدایت خالق متعال، به کمال و بالندگی دست یابد. باید به این مسئله نیز توجه کرد که یاد خدا و مناجات او، به انسان جان تازه و نشاطی پایدار ارزانی می کند و ذکر او، بهترین مونس زمان وحشت و تنهایی انسان است.
آقای دیل کارنگی (16) روان شناس معروف، می نویسد:
هنگامی که کارهای سنگین، قوای ما را از بین می برد و اندوه ها و وسوسه ها، هر نوع اراده ای را از ما سلب می کند و بیشتر اوقات که درهای امید به روی ما بسته می شود، به سوی خدا روی می آوریم؛ ولی اصلاً چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدی بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و به جای آوردن حمد و ثنای خداوند، قوای خود را تجدید نکنیم و چرا با ذکر الهی بر شرور غالب نگردیم.(17)
حضرت علی (ع) می فرمایند:
پروردگارا! تو از هر مونسی برای دوستانت مونس تری و از همه آنها برای کسانی که به تو اعتماد کنند، برای کارگزاری آماده تری. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده می کنی و در اعمال ضمیرشان بر حال آنان آگاهی و میزان معرفت و بصیرتشان را می دانی، رازهای آنان نزد تو آشکار است و دل های آنان در فراق تو بی تاب؛ اگر تنهایی و هجمه های شیطانی، سبب وحشت آنان گردد، یاد تو مونس آنهاست و اگر سختی ها بر آنان فرو ریزد، به تو پناه می برند. (18)
از دیگر شیوه هایی که برای پیشگیری از این رفتار خطرناک می توان برشمرد ، موارد زیر است که به شکل گذرا به آنها می پردازیم:
- پرهیز دادن از لخت شدن و یا نیمه عریان شدن به هنگام خواب؛ زیرا عریان بودن یا نیمه عریان بودن در موقع خواب، زمینه خودارضایی را آماده می کند و به نوبه خود، باعث تحریک نوجوان می شود.
- سعی شود در اتاق خواب نوجوانان تصاویر تحریک کننده وجود نداشته باشد.
- رایانه، ویدئو، تلویزیون و سایر ابزار صوتی و تصویری در اتاق نوجوان نباشد؛ زیرا وجود آنها، زمینه ساز استفاده از فیلم های مبتذل و مسائل تحریک کننده بعدی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و دررالکلم، ص 277، ح 48 .
2. نهج البلاغه، نامه 69، ص 1014، شماره 7 .
3. Maurice Rosenberg.
4. اسماعیل بیابانگرد، روش های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، ص 121 .
5. Bandura.
6. قال علی (ع): اشد الغصص فوت الفرص (محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج7، ص 444، ح 15503).
7. قال رسول الله (ص): کن علی عمرک اشح منک علی درهمک و دینارک (همان، ج6، ص 539، ح 13890).
8. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج17، ص 146 .
9. همان، ج 20، ص 302 .
10. فرقان(25)، 28 .
11. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20، ص 272، ح147 .
12. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسایل، ج8، باب 18، ص 339، ح1 .
13. بقره(2)، 256 .
14. Witter.
15. محمد صادق شجاعی، توکل به خدا، ص 192 .
16. Dale Camegie.
17. دیل کارنگی، آیین زندگی، ترجمه ریحانه سیف، ص 203 .
18. نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، خطبه 225 .

 

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).
نویسندگان: علی احمد پناهی، داوود حسینی



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: خودارضایی دختران, راه های پیشگیری, 2