هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

55 راه برای پیدا کردن استعدادهای پنهان
جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 17:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

هرکسی استعدادی دارد. شاید استعداد شما پاشیدن شیر از دماغتان باشد...اما هرچه که باشد این هم استعدادی است. و تقریباً از همه استعددها می شود پول درآورد. کلید کار این است که آن استعداد پنهانتان را پیدا کنید و بعد آنرا به شکل یک بیزنس دربیاورید. متاسفانه خیلی ها در آن قسمت پیدا کردن استعداد درجا می زنند. به همین خاطر در این مقاله 55 راه برای پیدا کردن استعدادهای پنهانتان معرفی می کنیم تا کار برایتان ساده تر شود.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
روشهای شگفت انگیز برای افزایش قدرت یادگیری (2)
جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 17:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

نکته 17:

برای استاد شدن در یک سبک نوشتار، روزی 10 دقیقه یک اثر از یک نویسنده مدرن را در دفترتان کپی کنید. اگر فقط آن اثر را بخوانید، سبک نوشتارتان ارتقاء نمی یابد. باید حتماً آنرا در دفترتان کپی کنید تا سبک نوشتار خودتان هم خوب شود.

نکته 18:

بطور مداوم دوره کنید. وقتی چیزی می خواهید یاد بگیری، ارتباطات عصبی جدید ایجاد می شود. اما این ارتباطات یا راه ها دائمی نیستند. دوره کردن باعث می شود این راه های ارتباطی قوی بماند و مطلب سالها در ذهنتان ماندگار شود.

نکته 19:

یک دفترچه داشته باشید  و نکات مهم را در آن یادداشت کنید. تحقیقات نشان می دهد که اینکار باعث می شود مطلب بیشتری یاد بگیرید حتی اگر دیگر آن دفترچه را مرور نکنید.

نکته 20:

ساخت لغت را تمرین کنید. داشتن دایره لغت خوب سرعت خواندن شما را بالا می برد. لغت نامه های مختلف کنار دستتان داشته باشید تا در صورت لزوم از آنها استفاده کنید. با خواندن گاه و بیگاه لغت نامه دانش و دایره لغتتان به مرور توسعه می یابد.

نکته 21:

یادتان باشد که فقط توجه دقیق به موضوع کافی نیست. حتماً باید بتوانی بین پایه کنونی دانشتان و تجربیاتتان ارتباط برقرار کنید.

نکته 22:

قبل از خواندن یک کتاب، نگاهی به فهرست آن بیندازید. بااین روش یک ایده کلی از موضوع کتاب پیدا می کنید و درکتان از مطالب بهتر می شود.

نکته 23:

موقع امتحانات دقت کنید که بین خطوطتتان حتماً فاصله کافی باشد. همین مسئله ساده پاسخ های شما را قابل خواندن می کند. و هرچه نوشته ها قابل خواندن تر باشد نمره بهتری خواهید گرفت.

نکته 24:

روشی را برای شماره گذاری جزوات و دفترها انتخاب کنید که مدیریت آنها را آسانتر کند. برای نگهداری جزوه هایتان یک سیستم سازمان یافته داشته باشید.

نکته 25:

حافظه را می توان به دو بخش تقسیم کرد. حافظه کوتاه مدت و بلند مدت. اینجا برایتان توضیح می دهم که این چطور بر یادگیری شما تاثیر می گذارد.

وقتی اول چیزی یاد می گیرید در حافظه کوتاه مدت شما ذخیره می شود و اگر در مدت کوتاهی (15 تا 20 روز) دوباره آنرا مرور نکنید از حافظه تان خارج می شود. اگر سعی کنید بعد از آن مدت آنرا مرور کنید همه چیز برایتان دوباره جدید خواهد شد اما اگر بین 15 تا 20 روز آنرا دوره کنید به حافظه بلند مدت شما سپرده خواهد شد و وقتی وارد آنجا شد دیگر هیچوقت بیرون نمی رود.

نکته 26:

اگر می خواهید مطالعاتتان نتیجه خوبی در بر داشته باشد، سعی کنید اولین تاثیر را خوب بر جای بگذارید. توضیح می دهم که منظور چیست. اگر تاثیر نادرست بگذارید دیگر هیچ مقدار دوره کردن و مرور کردن به شما کمک نخواهد کرد و فقط باعث قوی تر شدن آن مفهوم اشتباه می شود.

برای جلوگیری از بروز چنین وضعیتی باید همیشه با استادان و معلمانتان در تماس باشید. و اگر موضوع مورد مطالعه تان قابلیت این را داشت که اصول و قواعدی که یاد گرفته اید را عملی کنید، حتماً به هر وسیله ای اینکار را بکنید (مثلاً اگر فیزیک می خوانید می توانید مسئله حل کنید، اگر برنامه نویسی کامپیوتر می خوانید می توانید برنامه بنویسید).

نکته 27:

اگر موادی را می خوانید که لازم است به مدت طولانی به خاطر بسپارید، بعد از خواندن همه آنچه که خوانده اید را بنویسید. نوشتن باعث می شود دوباره به موضوع فکر کنید. اگر نمی توانید با کتاب بسته بنویسید اشکالی ندارد کتاب را روبه رویتان گذاشته و رونویسی کنید.

نکته 28:

اینکه تمرینات دوره خود را چطور برنامه ریزی کنید هم اهمیت زیادی دارد.اولین مرتبه دوره را باید بین 3 هفته بعد از خواندن قرار دهید و دومین مرتبه را بعد از 3 ماه انجام دهید.

نکته 29:

از جنبه های عملی قضیه دور نشوید. اگر موضوعتان به گونه ای است که امکان تمرینات عملی را پیش رویتان قرار می دهد به هر وسیله ای تمرینات عملی را انجام دهید. اگر تاریخ می خوانید به مکان های تاریخی مهم بروید.

نکته 30:

اگر فیزیک یا شیمی می خوانید به جای اینکه فقط کار آزمایشگاهی کنید، مسائل عددی زیادی را حل کنید. اگر برق الکترونیک می خوانید، در کنار پروژه های آزمایشگاهی، مسائل چرخشی زیادی را روی کاغذ حل کنید. حل کردن مشکلات عملی روی کاغذ بسیار مفید است.

نکته 31:

در به خاطر آوردن چیزی مشکل دارید؟ تنفس عمیق خیلی کمکتان میکند. اینجا توضیح می دهیم که چرا و چگونه میسر است.

تنفس عمیق به شما کمک می کند اکسیژن بیشتری برای مغز و بافت های بدنتان فراهم کنید. تنفس عمیق کل بدنتان را آرام و ریلکس می کند.

اینکار خیلی ساده است و نتایج خیلی خوبی برایتان در بر دارد. تمام کاری که باید بکنید این است که 20 نفس عمیق و آرام بکشید تا جادوی آنرا حس کنید. هرموقع احساس خستگی کردید می توانید از این تکنیک استفاده کنید. هرموقع دیدید نمی توانید چیزی را به خاطر بیاورید هم از این تکنیک استفاده کنید.

بعنوان مثال، وقتی برای جمعی حرف می زنید ممکن است بعضی از حرف هایتان را فرامش کنید. استفاده از این تکنیک در چنین موقعیتی به کمکتان می آید.

خیلی افراد از این تکنیک قبل از امتحانات سخت استفاده می کنند. بد نیست شما هم امتحانش کنید.

نکته 32:

در این نکته استراتژی فوق العاده ای را به شما آموزش می دهیم که از آن می توانید زمان هایی که درک  و فهمیدن مطلبی برایتان دشوار است استفاده کنید.

اول مطلب را باز کرده و بخوانید. سعی نکنید چیزی را بفهمید. بعد از یکبار خواندن دوباره آنرا بخوانید.

من وقتی این تکنیک کوچک را از یکی از استادانم یاد گرفتم همان روز آنرا امتحان کردم و دیدم که واقعاً موثر است. اگر 2 تا 3 پارارگراف را با هم بخوانید بهتر نتیجه میدهد. اول بدون اینکه روی جزئیات مطلب متمرکز شوید دو یا سه پاراگراف را بخوانید. هرچه کمتر تمرکز کنید بهتر است. سپس دوباره پاراگراف ها را بخوانید و اینبار با تمرکز و دقت زیاد. با این روش دیگر فهمیدن مطلب برایتان دشوار نخواهد بود.

برای آزمایش کردن این تکنیک چرا همین حالا امتحانش نمی کنید؟

ادامه دارد...



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
روشهای شگفت انگیز برای افزایش قدرت یادگیری (1)
جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 17:44 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

همه ما این واقعیت را می دانیم: یادگرفتن یک چیز تازه کار سختی است. اما اگر یک دانش آموز، دانشجو، متخصص یا بیزنس من باشید، لازم است که هر روز چیزهای تازه ای یاد بگیرید. با رشد استفاده از اینترنت، اطلاعات پیرامون ما با سرعت غیرقابل کنترلی رو به افزایش است. باید از خیلی مسائل آگاه شویم، خیلی چیزها یاد بگیریم و در خیلی از موضوعات متخصص شویم و این خیلی سخت است.

اما بد نیست طوری دیگر به آن فکر کنید. اگر می توانستید همه این موارد را خیلی راحت یاد بگیرید چه اتفاقی می افتاد؟ همه دشمن شما می شدند و به شما حسادت می کردند. آنوقت هر کاری می کردید، در آن بهترین بودید و در همه رقابت ها و مسابقات اول می شدید. بیزنس شما به طرز قابل توجهی رشد می کرد و در زندگی کاریتان پشت سر هم ترفیع می یافتید.

اما برای این باید به طور منظم و البته موثر چیزهای تازه ای یاد بگیرید.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
روش برخورد با افرادی که خود را عقل کل میدانند
جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 17:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

آیا تا به حال با کسی برخورد داشته اید که احساس می کند همه چیز را می داند و هرچیزی که می گوید درست است؟ مطمئنم که یکجا در زندگیمان همه ما با چنین کسی برخورد کرده ایم. سوال این است که وقتی با چنین شخصی مواجه شدید چه می کنید؟ در اکثر موارد، احتمالاً سعی می کنید که از آنها اجتناب کنید و تا حد ممکن از او دور شوید. اما کارهای مختلفی برای فهماندن نظرتان به این افراد می توانید انجام دهید، البته بدون اینکه با او وارد یک رقابت  دردسرساز شوید.

اول از همه اینکه باید بفهمید که این فرد چطور فکر می کند. اگر فکر کند که همه چیز را می داند احتمالاً سعی می کند آنرا با برخی واقعیات یا اطلاعاتی که دارد ثابت کند. اکثر افرادی که احساس می کنند همه چیز را می دانند معمولاً در خانواده هایی بزرگ شده اند که از کودکی مسئولیت بسیار سنگینی بر دوششان بوده است. وقتی می خواهید نظرتان را به چنین افرادی بفهمانید بهترین راه این است که درست به همان روشی که او حرفش را به شما ثابت می کند، شما هم حرفتان را به او ثابت کنید. بعنوان مثال، اگر سعی دارید که به کسی نشان دهید که بیشتر از یک روش برای پیدا کردن راه حل برای یک مشکل خاص وجود دارد می توانید به آنها بگویید که یک راه بهتر برای اینکار وجود دارد. باید به او نشان دهید که چطور می توانید با استفاده از یک روش متفاوت به همان راه حل برسید. اصولاً باید بتوانید گفته های خودتان را با واقعیت پشتیبانی کنید.

چند ایده و توصیه برای برخورد با آنها که فکر می کنند همه چیز را می دانند

بهتر است در ابتدای گفتگویتان، سعی نکنید به آنها بگویید که حرفشان غلط است. اینکار باعث می شود که فوراً حالت دفاعی بگیرند و دیگر به حرفهایتان گوش ندهند. اینجاست که داد و بیدادها شروع می شود. اگر نمی توانید در همان لحظه نشان دهید که نظرتان چیست، بحث نکنید، زمانی دیگر را برای اثبات نظرتان در نظر بگیرید. آنهایی که احساس می کنند همه چیز را می دانند افرادی بسیار خودخواه هستند. یادتان باشد که با آنها وارد جار و جنجال شدن فقط باعث خوشحالی آنها می شود نه شما. معمولاً آخر کار بسیار خسته می شوید. رمز کار این است که مواجهه با چنین افراد یک راه درست دارد و یک راه غلط. دوری کردن از آنها کمک نمی کند که بفهمند همه چیز را نمی دانند. درعوض می توانید این را به آنها ثابت کنید.

انواع کمی از آدمهای دیگر هستند که به این اندازه دیگران را عصبانی می کنند. این افراد باعث می شوند فکر کنیم افرادی نالایق هستیم و هیچ قدرتی نداریم به همین خاطر خیلی بد واکنش می دهیم و تایید می کنیم که روی ما سلطه دارند. اما اگر آرامش خودتان را حفظ کنید و کمی بیشتر فکر کنید می توانید یاد بگیرید که چطور با ایندسته افراد برخورد کنید.

چرا اینکار را می کنند؟

اگر سعی کنید از دیدگاه خود آنها مسئله را ببینید خیلی راحت تر می توانید با این افراد برخورد کنید. این افراد معمولاً فاقد اعتماد به نفس هستند به همین خاطر سعی می کنند باید آنچه را که می دانند را نشان بقیه دهند و کاری کنند که بقیه احساس کنند زیردست آنها هستند. شاید هیچوقت نتوانید دلیل این رفتار خودخواهانه آنها را بفهمید اما با درک اینکه مسئله ای باعث شده است که این فرد چنین شخصیتی داشته باشد، می توانید درک خودتان را بالاتر برده و راحت تر با رفتار او کنار بیایید.

ارزش خودتان را گوشزد کنید

اصلاً اینطور نیست که شما پایین تر از این فرد باشید یا کمتر از او بدانید. این آنها هستند که می خواهند چنین حسی را به شما منتقل کنند. اگر به آنها اجازه بدهید احساستان نسبت به خودتان را تغییر می دهند. پس به جای اینکه همه حرفهایی که می زنند را تایید کنید، به همه کارهای مثبتی که قادرید انجام دهید فکر کنید. ارزش شما بسیار بالاست و هیچکس حق خدشه وارد کردن به آن را ندارد.

به حرفهای او گوش دهید

گاهی اوقات چنین رفتاری به این علت از فرد سر می زند که او فکر می کند کسی نیست که به حرفهایش گوش دهد. شما می توانید با گوش دادن به حرفهایشان بدون اینکه نظراتتان را مطرح کنید، ترسهای آنها را از بین ببرید. با این روش، دیگر شما را تهدیدی برای خود قلمداد نمی کنند.

به آنها نشان دهید که بعضی از نظراتشان را قبول دارید و خواهید دید که احساس می کنند که به آنها ارزش و اعتبار داده اید.

وقتی باعث شدید که احساس اعتماد به نفس و راحتی بیشتری کنار شما بکنند، می توانید برای تغییر بعضی از نگرش های آنها وارد عمل شوید. اما باید اینکار را خیلی زیرکانه انجام دهید. اگر مستقیماً آنها را به چالش بکشید یا خشن برخورد کنید، باعث می شود که همان رفتار دفاعی قبلیشان را پیشه کنند.

درعوض باید نگرششان را به خودشان انعکاس دهید. بااین روش به آنها نشان داده اید که به حرفهایشان گوش کرده اید و از ایده هایشان تقدیر می کنید و احساس خوشحالی خواهند کرد. از اینجا به بعد می توانید به آرامی بعضی از ایده هایشان که غیرقابل قبول به نظر می رسد را انتخاب کرده و اطلاعات لازم برای تکذیب آنها را مطرح کنید. به جای اینکه ایده هایشان را رد یا مسخره کنید، خیلی ساده شواهد متنقض آنرا به آنها نشان دهید. بعد از آنها نظرشان را جویا شوید.

اما در اکثر موارد این افراد از تغییر دیدگاهشان خودداری می کنند. در چنین صورتی، با بررسی دیدگاه آنها در سایه اعتقادات خودتان، باید سعی کنید با بی اعتنایی از آنها بگذرید. مطمئناً این افراد با باور یک چیز اشتباه صدمه ای به شما نمی زنند پس لازم نیست که نگران چیزی باشید.

اگر این مشکل خیلی آزارتان داد می توانید دیگر آن فرد را نبینید.

پس بااینکه برخورد و مواجهه با کسانی که فکر می کنند همه چیز را می دانند زمان و انرژی زیادی از شما می برد اما می توانید تاثیری که بر شما دارند را محدود کنید. اعتقادات و باورهای خودتان را بررسی کنی تا از قدرت آنها مطمئن شوید. بااینکار اعتماد به نفستان در برخورد با این افراد بالا خواهد بود. اکر فردی حساس و شکننده هستید، شاید بتوانید کاری کنید که باورشان را عوض کنند اما اگر نتوانستید می توانید از آنها دوری کنید فقط کافی است که همیشه از آنچه هستید شاد و راضی باشید.

منبع: مردمان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چرا خانم ها به توجه نیاز دارند؟
جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:36 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

تا به حال فکر کرده اید که چرا خانم ها به توجه نیاز دارند؟

 

 آیا این نیاز احساسی برایتان طاقت فرسا شده است؟

 آیا به نظرتان احمقانه می رسد؟

یک هدف تکاملی بسیار قوی برای نیاز خانم ها به توجه وجود دارد. شاید اگر این نیاز خانم ها بهتر درک می شد، برای زوج ها  راحت تر بود.

چند میلیون سال پیش، پیشینیان ما مشغول پرورش استراتژی های جنسی خود یا اینکه چطور DNA خود را به نسل های آتی برسانند، بودند. البته آگاهانه به یافتن یک استراتژی فکر نمی کردند اما درواقع ذات و رفتار آنها بود.

برخی زن ها (آنهایی که به استراتژی های بهتری دست پیدا کردند)، کشف کردند که اگر بتوانند با مردی وارد رابطه شوند که کنار آنها بماند، می توانند از حمایت، نگهداری از فرزندشان و حتی غذای اضافی بهره مند شوند.

اما چطور می توانستند بدون وجود هیچ زبان نوشتاری یا گفتاری بفهمند چه کسی با آنها می ماند یا نمی ماند؟ آنها به دنبال نشانه یا علامت بودند.

 آندسته از مردانی که توجه نشان می دادند یا به طریقی میل خود را به ماندن با آنها نشان می دادند، مردهایی بودند که زن ها به آنها اطمینان می کردند و با آنها می ماندند. آن مردهایی که توجه نشان نمی دادند، احتمال کمتری داشت که بتوانند یک رابطه طولانی مدت با کسی برقرار کنند و زنی پیدا کنند که با آنها بماند.

خانم ها شدیداً به این نشانه های توجه کردن حساس شدند. و وقتی مردی به آنها توجه نشان می داد با او می ماندند و اگر نشان نمی داد نمی ماندند.

امروزه، ما از نعمت زبان بهره مندیم و می توانیم از آن برای ابراز توجه و محبت به کسی استفاده کنیم. پس مردها میتوانند کلاماً احساسات خود را بروز دهند. اما نیاز اصلی به توجه و محبت هنوز در انسانها وجود دارد.

خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید یک دلیل ذاتی بسیار قوی و آشکار وجود دارد که چرا زن ها باید قبل از وارد شدن به یک صمیمیت فیزیکی، احساس مهم بودن و دوست داشته شدن بکنند .

پس به جای اینکه با این نیاز ذاتی خانم ها به توجه بجنگید، چرا تسلیم آن نمی شوید. مطمئن باشید که اینکار رابطه تان را قوی تر می کند.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
فن سخن و بیان -راهکارهای ساده برای جاری شدن کلام !!
جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:35 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

اگر به نکات زیر دقت کنید هنر فن بیان و محاوره بسیار آسان می شود و در موقعیت های اجتماعی  با اعتماد به نفس کامل می توانید ارتباط برقرار کنید.

بیشتر افراد در موقعیت های اجتماعی در ابتدا احساس آشفتگی ، خجالت و غریبی می کنند.

در وضعیتی که شما احساس می کنید راجع به موضوع مورد بحث چیزی نمی دانید باید با حرفی سکوت  و سردی بین خود و نفر مقابل را بشکنید و بحث را شروع کنید. در این حالت چه می کنید ؟!

اولین قانون برای شروع گفتگو :

1-     بخواهید که درباره ی موضوع  اصلی صحبت  کنید نه حاشیه :

1-1 در محیط کاری :

اگر شما با یک بازاریاب حرفه ای طرف هستید ، او هر طور شده رشته کلام را به دست می گیرد تا به هر صورت محصول خود را ارائه دهد ، به یاد داشته باشید او هیچ وقت شما را در موقعیتی قرار نمی دهد که کلمه بله یا خیر را در مورد تایید یا عدم تایید جنس مورد نظر بگویید .

 

به طور مثال شما هرگز از دهان آنها این حرف را نمی شنوید که : آیا می خواهید این بیمه را بخرید ؟!حتی اگر با خرید مخالفت کنید باز هم پافشاری او بیش ترشده و با با عباراتی مثل : شما اصلا" در مورد این بیمه چیزی می دانید ؟!! و در این وقت است که او قاطعانه پاسخ شما را خودش می دهد " نه هیچی نمی دانید " و یک سری چیزهایی بیان می کنند که شاید در نهایت هیچ ربطی به موضوع اصلی نداشته باشد ، در این حالت فروشنده  راحت می تواند به هدف اصلی خود برسد و بحث را ببندد. این بازاریاب ها سوالاتی می کنند تا شما را به اهداف و پیش بینی های ذهن خود نزدیک کرده و چون شما در موقعیت یک فروشنده نیستید ، بالاخره راضی به خرید می شوید ! بنابراین موضوع اصلی بحث را فراموش نکنید.

2-1- این حالت در موقعیت های روزمزه اجتماعی چگونه می شود ؟

فرض کنید سر میز شام هستید با دوستانتان ، شما نباید فقط بگویید  " این مرغ چقدر خوشمزه است !" بلکه با اضافه کردن کلماتی به سوال خود منتظر پاسخی می مانید !

بطور مثال " این مرغ چقدر خوش مزه است بصورت دلمه در یک شب دیگر بسیار لذید می شود ! بگویید کی و کجا آن را درست کنیم و بخوریم ؟1!

خوب ! سکوتی بین شما و آنها ایجاد می شود که در حین اینکه آنها از درون از دست شما عصبی هستند ولی تنها شما آنها را مجبور کردید که با خوشحال نشان دادن خود سعی  کنند تنها نظر شما را بپذیرند و موضوع گفتگو شروع می شود!

مثال دیگر :

شما می خواهید در مورد لباس یک خانم نظر دهید و آن را کامل تر کنید  :

شما نباید بگویید :" چه لباس قشنگی " خوب ، مطمئنا" او تنها پاسخ می دهد " متشکرم! "

بنابراین این طور می پرسید :" چه لباس قشنگی ! از کجا خریده ای ؟ " ، در این حالت پاسخ او کامل تر است و حداقل می دانید از کدام فروشگاه خرید کرده است ، پس این طور ادامه می دهید و می پرسید : " آن فروشگاه کجاست ؟" و در ادامه می گویید" همسر من ( یا کس دیگر را مثال بزنید ) از جای دیگر خرید می کند، من واقعا" لباسهای سبک اصیل و رسمی را دوست دارم تقریبا" شبیه مدلهایی که درتلویزیون است ، شما دیده اید ؟! " و به این ترتیب گفتگو ادامه می یابد ...

2-     آرام و خونسرد باشید :

یک فرد خونسرد باعث آرامش فردمقابل هم می شود ، همیشه باادب باشید و با روی خوش ، دیگران همیشه با چنین کسی دوستانه برخورد می کنند.

3-     می توانید دقیقا" از جایی که هستید شروع کنید :

به طور مثال اگر مورد اصلی بحث محیطی است که در آن هستید  این طور می گویید :

" چه دکور جالبی !" " نظر شما درباره ی  رنگ آمیزی آن چیست  ؟!"

نباید دائم به آن چیزی که خودتان علاقه دارید اشاره کنید ، نظر دیگران را بخواهید تا پاسخی هم از آنهاداشته باشید واین چنین است که ناخودآگاه  گفتگو شروع می شود.

اگر در موقعیتی قرار بگیرید که به عنوان نقد کننده خبری هستید بازهم نظر دیگران را بپرسید و آنها را در بحث سهیم کنید.

در باره ی موضوعی  که ممکن است کسی ناراحت شود بحث نکنید چرا که خیلی موضوعات عادی و عمومی هستند   که افراد می توانند بدون ایجاد دلخوری در مورد آنها گفتگو کنند.

در واقع مهم این است که به طریقی  آنها را درگیر بحث کنید و محاوره به خودی خود ادامه می یابد.

به یاد داشته باشید اگر بین افراد ،  سکوتی حاکم شود آنها چون هنر شروع کردن بحث را ندارند ، خیلی خوشحال می شوند که کسی مثل شما بتواند گفتگو را آغاز کند.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
وقتی مردی شما را بخواهد...
پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 17:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.

اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.

یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.

برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.

هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.

او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.

اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.

هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.

اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.

مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.

همه مردها بد نیستند.

نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.

بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.

هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

این مطالب را برای بقیه خانم ها هم مطرح کنید.

بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را هم آماده می کنید.
می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید.

منبع: مردمان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
وداع با خستگی های روزانه
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 20:19 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

استرس، فشارهای کاری، اخبار ناخوشایند... ما همگی نیاز داریم که فشار و ناراحتی‌های روزمره را از خود دور کنیم. چند لحظه استراحت، هر چند کوتاه برای تجدید قوا و کسب انرژی لازم است..

برای همه ما پیش آمده که در ادامه یک روز کاری دیگر قادر به فعالیت نیستیم و توان برخورد مناسب با مسائل و چالش های موجود را نداریم . گاه آن قدر ذهن ما شلوغ و درهم و برهم است که انگار جایی برای ورود اطلاعات جدید برای آن نیست. در این مواقع اگر افراد یاد بگیرند که با اجرای حرکاتی ساده و تنظیم کننده خستگی خود را بدر کنند انرژی تازه ای را برای ادامه کار باز خواهند یافت .

در روز 5 دقیقه به خود فرصت دهید و این 10 راهکار را برای کاهش فشار به کار برید:

در محل کار:

• کاغذها و پرونده‌های چیده شده روی هم روی میز کار خفه کننده هستند. بهترین کار این است که از شر کاغذهای اضافه خلاص شوید و باقی را مرتب کنید.

• اضافه کردن چند قاب عکس، وسایل تزئینی شخصی و گیاهان سبز روی میز می‌تواند کمی از فشار کار بکاهد.

• توصیه می‌شود در طول روز در 30 دقیقه‌ای که به وقت ناهار اختصاص داده شده چند دقیقه‌ای را بیرون بروید و کمی قدم بزنید تا ماهیچه‌هایتان کمی استراحت کند. و یا ده دقیقه در حالت دراز کش با چشمانی بسته قرار گیرید.

• هر وقت احساس خستگی کردید، چشمان‌تان را ببندید و درست و عمیق نفس بکشید. به این ترتیب انرژی مثبت وارد ریه شما شده و ذرات مسموم و منفی دفع می‌شود.

• حتی اگر به طور صحیح جلوی کامپیوتر ساعت‌ها بنشینید، با این حال بدنتان خسته می‌شود. پس لازم است هر چند وقت یک بار بدن‌تان را بکشید تا خستگی از بدن‌تان بیرون برود.
اضافه کردن چند قاب عکس، وسایل تزئینی شخصی و گیاهان سبز روی میز می‌تواند کمی از فشار کار بکاهد.

• بعضی‌ها سعی می‌کنند خمیازه‌شان را بخورند اما بهتر است بدانید خمیازه کشیدن به شل شدن ماهیچه‌های صورت و رسیدن اکسیژن به مغز کمک می‌کند. سعی نکنید جلوی خمیازه‌تان را بگیرید. دهانتان را تا جایی که راحت هستید، بازکنید و عمیق نفس بکشید. اگر لازم است زبان و فک‌تان را تکان دهید تا خستگی به طور کامل از بدن‌تان خارج شود.

در خانه:

• فعالیت فیزیکی بهترین راه برای آرام کردن خود است. حرکات کششی و گرم کردن‌های پیش از فعالیت‌ ورزشی تا حد زیادی به کاهش فشار و خستگی ماهیچه‌ها کمک می‌کند.

• ماساژ دادن گردن، شانه‌ها، بازوها، کمر و پاها مخصوصا با روغن‌های گیاهی سبب کاهش فشار و استرس می‌شود.

• بهتر است در طول برخی ساعات مثلا وقت ناهار یا خواب نیم روزی موبالیتان را خاموش کنید وتلفن را از برق بکشید تا حواستان را پرت نکنند. می‌توانید در سکوت کامل ناهار بخورید.


منبع: سلامتیران



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
راهکارهای رسیدن به آرامش
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 20:18 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ارمغان زندگی پیش رفته و صنعتی، در کنار ایجاد شرایط و تسهیلات بیش‌تر، استرس و نگرانی است و همین عدم آرامش و نگرانی پیامد بسیاری از بیماری‌ها و اختلالات خلقی و روانی امروزه است. اما اگر هرکس از ما بدانیم که چگونه باید با این نگرانی‌ها و فشارها کنار بیاییم و روش‌های برخورد با آن را آموزش ببینیم می‌توانیم نه تنها با نگرانی‌های حاصله از مشکلات کنار بیاییم بلکه به راحتی می‌توانیم آرامش خود را حفظ کرده و این آرامش را به خود و خانواده خود انتقال دهیم.
اتفاقات و تصادفات را با خود هماهنگ کنید
تمرین کنید تا به حوادث و تصادفات معنا بدهید، آنچه را که می خواهید در ذهن خویش تصور روشنی از آن ایجاد کنید. سعی کنید قبل از آن که خود را در بهترین و با نشاط‌ترین حالت و در صورت امکان در راحت‌ترین موقعیت (نشسته یا لمیده. یا دراز کشیده، و یا...) قرار داشته باشید، از درون خویش به آن توجه و تمرکز کنید. خود را در حالتی تصور کنید که هم اکنون آرزو و یا خواسته شما برآورده شده است. سعی کنید روزانه چند بار به این تصور ذهنی با عشق ورزیدن انرژی دهید. حال انرژی درونی شما تصادفاتی را جذب خواهد کرد که با خواسته‌ها و آرزوهای شما هماهنگ است. سعی کنید از خواسته‌ها و آرزوهای کوچک و قابل دسترس شروع کنید تا کم کم قدرت جذب انرژی برای آرزوهای بزرگ در شما ایجاد شود. به طور حتم در اوایل کار خستگی و ناامیدی به وجود می‌آید، اما با تمرین و ممارست به همه آن‌ها غلبه کنید و هنگام تمرکز با افکار منفی و مزاحمی که سراغ شما می‌آید مقابله کنید.
سکوت را تجربه کنید
گاهی از دیدن عزیزان خود، زبان‌مان بند می‌آید، فقط او را به آغوش می‌کشیم و یا با قطرات اشک، اشتیاقمان را نشان می‌دهیم، به هر حال سکوت به بهترین وجه ممکن است احساسات ما را نشان بدهد. بنابراین برای ارتباط با خویشتن واقعی و به تبع آن ارتباط با خداوند سکوت ضروری است. روزانه ساعتی را به سکوت بگذرانید. اگر این سکوت به صورت تمرکز و مراقبه باشد بهتر است. این کار قدرت مقابله با نفس شما را هم افزایش می‌دهد. در ساعات وسط روز، دقایقی را از غوغا و صداهای اطراف به سکوت پناه ببرید. در این صورت شما خواهید توانست نداهای درونی خویش را دریافت کنید. در زمان سکوت و مراقبه، فکر منطقی خاموش می‌گردد و در حقیقت شما به حیطه اشراق وارد می‌شوید، اشراق باعث دریافت آگاهی‌های عمیق نسبت به خویشتن و جهان اطراف می‌گردد. سکوت‌های روزانه، تمرینی برای رسیدن به آگاهی‌های اشراقی و عرفانی است، در این لحظات شما به دنبال تعبیر و تفسیر وقایع و آگاهی‌ها نیستید، بلکه فقط آن‌ها را دریافت می‌کنید.
بارهایتان را برزمین بگذارید.
شما در طی زندگی، بارهای زیادی را با خود حمل می‌کنید که بخش اعظم آن‌ها غیرضروری است اگر در یک لحظه بتوانید همه آن‌ها یا بخشی از آن‌ها را به زمین بگذارید احساس خوشایند و آسایش زیادی خواهید داشت. این بارها می‌توانند هم ذهنی باشند و هم وسایل زاید و اضافی افراد شما باشند. این کار را می‌توانید با بخشیدن چیزهایی که به آن‌ها احتیاج ندارید شروع کنید. هرچه بیش‌تر بتوانید ببخشید بیش‌تر آزاد می‌شوید کم کم به جایی می‌رسید که چیزهای مهم زندگیتان را هم قسمت می‌کنید مثلا قسمتی از پولتان را به نیازمندان می‌دهید و هرگز احساس ناراحتی نمی‌کنید پس از این که این کار کم کم پیش‌رفت کند و ملکه ذهن شما گردد می‌توانید به همین راحتی افکار ذهن خود را بیرون ریخته و تنها به مسایلی که برای شما مهم و قابل ماندن و فکر کردن است، توجه کنید و در ذهن خود نگه دارید. به یاد داشته باشید که هرچه انرژی کم‌تری برای نگه‌داری وسایل و احتکار آن‌ها و زرق و برق بخشیدن به زندگی به کار ببرید و کم‌تر به تعلقات دنیا بچسبید، زندگی شما صفا و آرامش بیش‌تری خواهد داشت و هرچه آرامش شما بیش‌تر شود، توان‌مندی‌های شما بیش‌تر خواهد شد.
هر روز خدمت کوچکی به دیگران انجام دهید.
سعی کنید خدمتی هر چند کوچک به صورت مداوم و روزانه به دیگران انجام دهید این خدمت ممکن است مادی یا معنوی باشد. ممکن است شاد کردن دل یک دوست یا یکی از اعضای خانواده یا کسی که به طور تصادفی با او آشنا می‌شویم باشد. در هر حال تفاوتی ندارد. حتی ممکن است که چندان از او خوشمان نمی‌آید یا با او مشکل داریم. حتی المقدور در این مورد به کسی چیزی نگویید.
همواره این عبارت قدیمی را به یاد داشته باشید "وقتی لذت را فقط برای خود می‌خواهید او از شما می‌گریزد و وقتی که برای دیگران می‌خواهید آن را خود نیز به دست می‌آورید."
مهرورزیدن‌ها یا کمک‌های کوچک اما مداوم، شما را در مسیر رسیدن به معرفت و آگاهی و به ویژه مسرت و شادمانی درونی و نشاط همیشگی یاری خواهد کرد. کم کم این پرسش که "چه ارزشی دارید" از بین خواهد رفت و شما در یک طریق روشن بینی نسبت به دیگران، خویشتن و دنیای اطرافتان قرار خواهید گرفت که با عمل و حس تجربی قابل وصف نیست.
به یاد داشته باشید که همه انسان‌ها دارای یک جوهر واحد هستند و در حقیقت همه ما یکی هستیم و یک قسمت از کل بشریت. وقتی شما فهمیدید که ارزش دوستی‌ها و محبت دیگران چقدر زیاد است، به دیگران عشق می‌ورزید و از آزردن دیگران دست بر می‌دارید.
خود را محدود و کوچک نکنید.
آیا تا به حال در خواب پرواز کرده‌اید؟ و ستاره‌های آسمان را چیده‌اید؟ همان طور که در خواب هر کاری بخواهید از عهده آن بر می‌آیید در بیداری هم اگر قدرت درونی خویش را باور کنید و به آن یقین داشته باشید هرچه بخواهید به وقوع خواهد پیوست. شرط آن این است که خود را در چارچوب زندگی روزمره محصور نبینید. خود را به عنوان همین بدل و فکر خود نشناسید. وجود خود را یک جهان بپندارید که شما فرمانروای آن هستید. فرمانروایی که می‌تواند هر فرمانی را صادر کند و آن فرمان بی‌کم و کاست اجرا می‌شود. تردید و دودلی را کنار بگذارید، تردید شما را دچار مشکل می‌کند. همچون موریانه در تصمیم شما نفوذ می‌کند و پایه‌های آن را سست می‌نماید. در گفت‌وگوی روزانه خود با خداوند از خداوند بخواهید که امکانات شما را گسترش دهد و در تحقق خواسته‌هایتان یاریتان کند. بدین طریق انرژی شما نیز با اتصال به نیروی الهی بی‌نهایت شود.
به یاد داشته باشید مهم‌ترین علت نرسیدن به آرامش، محدود کردن ذهن و افکار در محدوده بدن است. روح و نیروهای موجود در بدن، فراتر از این جسم خاکی‌اند .برای رسیدن به یک آرامش واقعی به آن اجازه حرکت فراتری بدهید.


منبع: مجله تخصصی تغذیه و سلامت



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
سنجش عشق و دوستی
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 20:14 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 در این مطلب یک تست جالب روانشناسی مطرح می شود که ارتباط شما را با دوست داشتن تا حدی مشخص می کند پاسخ دادن و مشاهده نتیجهء این تست خالی از لطف نیست.

تست

سوال اول:

شما به طرف خانه کسی که دوست دارید می روید.دو راه برای رسیدن به انجا وجود دارد:

ـ یکی کوتاه و مستقیم است که شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته کننده است

ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی تر است ولی پر از مناظر زیبا و جالب است.

حال شما کدام راه را برای رسیدن به خانه محبوبتان انتخاب می کنید؟راه کوتاه یا بلند؟

سوال دوم:

در راه دو بوته گل رز می بینید. یکی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید. شما تصمیم می گیرید 20 شاخه از رزها را برای او بچینید. چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می کنید

(شما می توانید یا همه را یا از ترکیب دو رنگ انتخاب کنید)

سوال سوم:

با لاخره شما به خانه دوست یا معشوقتان می رسید و یکی از افراد خانوادهء او در را بر روی شما باز می کند.شما می توانید از او بخواهید که دوستتان را صدا بزند یا اینکه خودتان او را خبر کنید.

حالا چکار می کنید؟

سوال چهارم:

شما وارد منزل شده به اتاق دوستتان می روید ولی کسی آنجا نیست. پس تصمیم می گیرید رزها را همان جا بگذارید.

ترجیح می دهید آنها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟

سوال پنجم:

شب می شود شما و او هر کدام در اتاقهای جداگانه ای می خوابید. صبح زمانی که بیدار شدید به اتاق او می روید: دوست دارید شما وقتی که آنجا می روید او خواب باشد یا بیدار؟

سوال آخر:

وقت برگشتن به خانه است آیا راه کوتاه و ساده را انتخاب می کنید؟ یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بوید؟

تست

جواب ها

جواب سوال اول:

جاده نشان دهنده عشق است اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید. زود و آسان عاشق می شوید.

ولی اگر راه طولانی را انتخاب کرده اید به آسانی عاشق نمی شوید.

جواب سوال دوم:

تعداد رز های قرمز نشان دهنده آن است که در یک رابطه چقدر از خودتان مایه می گذارید و تعداد رزهای سفید برعکس نشان می دهد که شما چقدر در ان رابطه از طرف مقابلتان انتظار محبت دارید.

به طور مثال اگر 18 رز قرمز و 2 عدد رز سفید انتخاب کرده اید به معناست که شما 90% محبت می کنید و 10% انتظار محبت از طرف مقابل دارید.

جواب سوال سوم:

سوال سوم نشان دهنده طرز برخورد شما با مشکلات در یک رابطه است. اگر شما از اعضای خانواده درخواست کرده اید که محبوبتان را صدا بزند به این معناست که شما از مواجه شدن با مشکلات می ترسید و امیدوار هستید که مشکلات به خودی خود حل شوند. ولی اگر خودتان به اتاق رفته اید که او را از حظور خود مطلع کنید این نشان می دهد که شما با مشکلات روبرو می شوید و دوست دارید آنها را هر چه زودتر حل کنید.

جواب سوال چهارم:

محل قرار دادن رزها نشان دهنده اشتیاق شما برای دیدن محبوبتان است. اگر آنها را بر روی تخت بگذارید نشان می دهد که دوست دارید او را زیاد ببینید و اگر انها را لب پنجره قرار می دهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید تحمل می کنید.

جواب سوال پنجم:

سوال پنجم نشان دهنده تفکر و طرز فکر شما در بارهء شخصیت فرد محبوبتان است. اگر شما او را در حالی که خوابیده است در اتاق می بینید. این به این معنی است که شما او را همانطور که است دوست دارید و اگر او را بیدار دیده اید یعنی انتظار دارید او مطابق میل شما بشود.

جواب سوال آخر:

راه بازگشت به خانه نشان دهنده دوام عشق شماست. اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما کوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب کرده اید مدت زیادی در عشق خود پایدار خواهید بود.


منبع: beytoote.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
یک راه زیرکانه برای شناخت بیشتر نامزدتان!
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 20:13 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 یکی از نکاتی که در دوران نامزدی باید به آن توجه کنید اینست که نامزدتان چطور در بحث و گفتگو راجع به مسائلی که توافق ندارید شرکت می‌کند و به چه حالت و طریقی بحث خاتمه می‌یابد.
در روابط قبل از ازدواج، افراد مجرد را می‌توان بطور کلی در دو دسته قرار داد.
یک دسته افرادی هستند که روی شخص بخصوصی تمرکز برای ازدواج ندارند اصولا نمیخواهند ازدواج کنند.دسته ی دیگر آنهایی هستند که به فکر پیدا کردن آن فرد دلخواه برای عشق و همسر آینده خود می‌باشند.
1.میان این دسته اخیر افرادی با هم به اشتباه جفت می‌شوند که هیچگونه هدف و راه مشخص زندگیشان با هم مشترک نیست و در واقع وقت خود را با هم به هدر می‌دهند.


2.گروهی که می‌خواهم روی آنها در این جا تأکید کنم زوجهایی هستند که نامزد کرده اند و قرار است به زودی زیر یک سقف بروند. آنها در مسیر هدفهای زندگیشان با هم همراه اند و بنظر می‌رسد که با هم جور هستند. یکی از فرم هایی که این رابطه ها می‌گیرند اینست که یکی از طرفین و یا هر دو طرف باور دارند که نامزد آنها و بطور کلی رابطه آنها خوب است بجز چند نکته و یا مسئله ای که اگر وجود نداشت رابطه کاملاً رضایت بخش می‌شد. این افراد به رابطه ادامه داده و امیدوارند که نامزدشان به طریقی که آنها می‌خواهند عوض بشود. آنها ممکن است مدت طولانی به این امید رابطه ای را نگه دارند، بدون اینکه هیچ تغییری در فرد مورد نظر پیدا شود. اگر شما در این موقعیت در رابطه ای هستید و تصمیم گیری برایتان مشکل است، من در اینجا یک تمرین ساده پیشنهاد می‌کنم که شما را به تصمیم گیری کمک خواهد کرد.


البته مشاوره با یک روانشناس رابطه و ازدواج لازم است. برای کمک و آشنایی بیشتر به عمق مسائل رابطه، این تمرین شروعی است که کمک می‌کند به تنظیم افکار شما درباره ی رابطه خود:
1-در یک صفحه سه ستون درست کنید. روی ستون اوّل لیستی از خصوصیات نامزدتان که برای شما دوست داشتنی و قابل تحسین است بنویسید.
2- درستون دوّم یک لیست از ارزشها و هدف هایی که هر دو مشترک هستید بنویسید. (کار، تحصیل، بچه داشتن و تعداد بچه ها و غیره)
3- در ستون سوم لیستی از فعالیت هایی که مشترکاً دوست دارید، ورزشی، تفریحی، هنری و غیره بنویسید.این صفحه را کنار بگذارید و در چند روز و هفته های بعد وقتی نکته ی دیگری به یادتان می‌آید به آن اضافه کنید.
4-روی صفحه ی دیگری لیستی از خصوصیات رفتاری فرد مورد نظر که شما دوست ندارید و آرزو می‌کنید که کاشکی عوض می‌شدند بنویسید.
5- بعد از چند روزی لیست شماره 4 را مرور کنید. در نظر داشته باشید که امکان اینکه نامزدتان در رابطه با این خصوصیات شخصی و رفتاری عوض بشود وجود ندارد، با آگاهی و تعمق یکایک رقم لیست خصوصیات ناخواسته را بسنجید و ببینید که آیا در میان این لیست خصوصیاتی که در عین حال که کاملاً دلخواه شما نیست ولی شما می‌توانید در زندگی با آنها کنار بیائید وجود دارد؟
6- این خصوصیات مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آن کنار بیایم- به ستون دوم در همان صفحه منتقل کنید. هر دو لیست های خود را برای چند روزی کنار بگذارید.
7- هر چند روز و یا چند هفته ای به لیست ها مراجعه کنید و ببینید آیا می‌توانید رقمی‌به لیست خصوصیات دوست داشتنی و مشترک و رضایت آمیز اضافه کنید. و همچنین ببینید آیا می‌توانید از لیست ارقام مورد دلخواه نبودن رقمی‌را به لیست - مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آن کنار بیایم منتقل کنید.


اگر بعد از چند دفعه کوشش در مورد این لیست ها هنوز رقمی ‌یا ارقامی‌در لیست مورد دلخواه نبودن وجود دارند و شما نمی‌توانید تصور زندگی با آن خصوصیات را داشته باشید بجا نیست که این مساله را به امید عوض شدن آن خصوصیات ادامه بدهید.
در این مرحله چند قدمی‌را پیشنهاد می‌کنم: قدم اول اینست که از خود سئوال کنید که آیا من نظرم را با این فرد صادقانه در میان گذاشته ام؟ اگر جوابتان «نه» می‌باشد، در میان گذاشتن آن کمکی است برای شما و نامزدتان. بیان این نکات فرصتی است برای صحبت و اظهار نظر و در نتیجه کمکی است به رشد شخصی هر دو طرف. در بعضی موقعیت ها صحبت و تبادل نظر فرصتی است برای تغییر نظر و دیدگاه مسائل مطرح شده.
در این مرحله صحبت و مشاوره با یک متخصص روابط ازدواج می‌تواند کمک خوبی باشد. تراپیست می‌تواند در روشن شدن مسائل کمک کرده که شما بتوانید ببینید که آیا رقم های لیست شما چه نقشی در رابطه خواهند داشت و به چه طریقی این خصوصیات در رابطه نقش گرفته و اثرات آن چه می‌تواند باشند. همچنین تراپیست می‌تواند به شما کمک کند که خصوصیات و موقعیت ها را در زاویه های جدیدی قرار داده و از نقطه نظرهای متفاوتی به آن نگاه کنید که ممکن است کاملاً معانی و دیدگاه های متفاوتی به شما بدهد که نکات مورد نظر شما دیگر بصورت منفی دیده نشوند. از طرف دیگر تراپیست می‌تواند کمک کند در شناسایی خصوصیاتی که مورد دلخواه شما نیست که آیا این خصوصیات شخصیتی است و قسمتی از کاراکتر فرد مورد نظر شما است. زیرا که اگر خصوصیات شخصیتی باشند قسمتی از کاراکتر فرد مورد نظر می‌باشد و به ندرت تغییر می‌یابد. در این قسمت است که شما احتیاج به تصمیم گیری دارید که اگر نمی‌توانید تصور زندگی کردن با آن خصوصیات را بکنید، بهتر است جلو ضرر را از همین الان بگیرید.
در اینجا باید اشاره بکنم که شما نمی‌توانید در فرصت کوتاهی مثلاً چند ماهی، مشخصات کاراکتری شخصی را بخوبی شناسایی کنید. . البته این مدت هم بستگی دارد که شما فرصت تجربه کردن فرد مورد نظر خود را در محیط زندگی روزانه خودش و در محیط های مختلف و در رابطه یا افراد دیگر از جمله با خانواده خودش و غیره داشته باشید. همیشه شما شخص را در محیط آشنای خودش بهتر می‌توانید بشناسید و بسنجید.
نکته ی دیگری که باید به آن توجه کنید اینست که در نظر داشته باشید خیلی عادی است که دو فرد در رابطه در مسائلی با هم هم عقیده نباشند و طبیعتاً با هم بحث و گفتگو خواهند داشت.
تحقیقات روی رابطه زوج ها نشان می‌دهد که بحث و مشاجره روی اختلاف نظرها بخودی خود خطری برای رابطه ندارد. بلکه طریقی که طرفین مشاجره می‌کنند و طریقی که مشاجره راخاتمه می‌دهند روی رابطه اهمیت دارد.
وقتی بحث و گفتگو به مشاجره می‌کشد و طرفین کلمات توهین آمیز انتقادی و تحقیری همراه با صدا و لحن توهین آمیز بکار می‌برند صدمه ی بزرگی به رابطه می‌زند. معمولاً این طریق بحث و مشاجره به ندرت با آرامش و حسن تفاهم تمام می‌شود و اثر منفی آن تا مدتها باقی می‌ماند. ولی وقتی بحث و مشاجره با احترام متقابل صورت گیرد اگر هم به توافقی نرسند احساس اینکه فرد نظرش را در میان گذاشته و بیان کرده احساس مثبتی در رابطه ایجاد می‌کند.
بنا براین یکی از نکاتی که در دوران نامزدی باید به آن توجه کنید اینست که نامزدتان چطور در بحث و گفتگو راجع به مسایلی که توافق ندارید شرکت می‌کند و به چه حالت و طریقی بحث خاتمه می‌یابد.

منبع: par30down.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
زندگي شما نتيجه‌ انتخاب‌هايتان است
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 20:12 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 نحوه‌ي عملکرد شما هميشه با زيربنايي‌ترين ارزش‌ها و اعتقادات شما هماهنگ است. آنچه به راستي ارزش‌هايي را که واقعا به آن اعتقاد داريد بيان مي‌کند ادعاهاي شما نيست بلکه گفته‌ها، اعمال و انتخاب‌هاي شما به ويژه در هنگام ناراحتي و عصبانيت است.

 هر چه مي‌گوييد يا انجام مي‌دهيد از تمايلات دروني، خواسته‌ها و غرايز شما سرچشمه مي‌گيرد. اين کار ممکن است به صورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.


ذهن ناخودآگاه شما موجب مي‌شود همه‌ي گفته‌ها و اعمالتان مطابق با الگويي انجام پذيرد که با تصوير ذهني و باورهاي زير بنايي شما هماهنگ است. ذهن ناخودآگاه شما بسته به اينکه چگونه آن را برنامه‌ريزي کنيد مي‌تواند شما را به پيش ببرد و يا از پيشرفت باز دارد.


اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چيزي را داشته باشيد، در جهان پيرامونتان امکان وقوع پيدا مي‌کند. شما هميشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل مي‌کنيد و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافيانتان تاثير مي‌گذارد.


حداقل ‌٩٥ درصد از کارهايي که انجام مي‌دهيد از روي عادت است، خواه عادت‌هاي مفيد و خواه عادت‌هاي مضر. شما مي‌توانيد عادت‌هايي را که موفقيتتان را تضمين مي‌کند در خود پرورش دهيد. به اين صورت که تا هنگامي‌که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتيک و غير ارادي انجام نشوند تمرين و تکرار آگاهانه و مدام آن را ادامه دهيد.


شما مرتبا افکار، ايده‌ها و موقعيت‌هايي را که با افکار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب مي‌کنيد، خواه افکار منفي خواه افکار مثبت.


شما مي‌توانيد بهتر از اينکه هستيد باشيد، ثروتمند‌تر از اکنون باشيد و توانايي‌هاي بيشتري داشته باشيد چون مي‌توانيد افکار غالب خود را تغيير دهيد.


زندگي شما نتيجه‌ي انتخاب‌هاي شما تا اين لحظه است. چون هميشه در انتخاب افکار خود آزاد هستيد، کنترل کامل زندگي‌تان و تمامي ‌آنچه برايتان اتفاق مي‌افتد در دست شماست.


براي موفقيت و شادي در تمام جنبه‌هاي زندگي تفکر مثبت امري ضروري است. شيوه‌ي تفکر شما نشان دهنده‌ي ارزش‌ها، اعتقادات و انتظارات شماست.


منبع: تک محفل دات کام



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
زنان با نگاه به چهره مردان روحیات آنها را تشخیص میدهند
دوشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 19:50 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 روحیات اخلاقی مردان در چهره آنان نمایان می شود
طبق آخرین تحقیقات ، زنان فقط با نگاه کردن به چهره مردان می توانند پیش بینی کنند که مردان در طولانی مدت نسبت به فرزندان با محبت و مهربان هستند.
به گزارش خبرگزاری مهر ، زنان با نگاه کردن به حالت چهره مردان متوجه مهربانی آنان شده و چنانچه احساس کنند مردان دوستدار فرزند هستند می توانند پیش بینی کنند که آنان در روابط طولانی مدت مناسب هستند و در مقابل مردانی که چهره ای زمخت و خشن دارند ، بیانگر قلبی نه چندان نرم بوده و فقط در روابط کوتاه مدت موفق هستند.

دانشمندان علت این امر را در میزان سطح هورمون تستسترون می دانند که میزان آن موجب بروز حالاتی در چهره ظاهری می شود.

به عقیده محققان ، زنان این حالات چهره را از روی عکس مردان هم می توانند تشخیص دهند و جالب اینجاست که این مورد در بسیاری از موارد صحیح است.

از طرفی مشخص شده مردانی که به علت حالت ظاهری چهره ، به نظر می رسد با نوزادان و کودکان کوچک مهربان و با حوصله هستند ، عموما در روابط خانوادگی دارای ثبات شخصیت و استواری و تعهد بیشتری هستند.

منبع: family.dostan.ir



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
فوت و فن هاي زن داري!!
دوشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 19:50 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 مردان اگر مي خواهند محبوب همسرشان شوند و فضايي سرشار از انس و معنويت و صميميت داشته باشند ، به توصيه هاي زير توجه کنند:


1. نسبت به همسر خود ، نگرشي مطلوب و متعالي داشته باشيد و او را امانت الهي بدانيد و در حفظ و نگهداري اين وديعه الهي تلاش کنيد.


2. به همسر خود احترام کنيد و با وي محترمانه صحبت کنيد و در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبّت بسيار دريغ نورزيد.


3. حقوق متقابل خود و همسر خود را بشناسيد و در ايفاي حقوق وي تلاش نمائيد.


4. باور کنيد که پدر و مادر کانون منظومه خانوادگي هستند که تشعشعات عاطفي خود را در محيط خانواده مي پراکنند و حيات عاطفي را رونق مي بخشند.


5. باور کنيد که پدران و مادران پايه گذاران شخصيت فرزندان و معماران خوشبختي آنان هستند بنابر اين در تقويت روابط خود هر چه بيشتر تلاش کنيد.


6. همسر خود را فردي با ارزش و برخوردار از کرامت انساني بدانيد.


در زندگي خانوادگي به برنامه ريزي معتقد شويد و باور کنيد که با داشتن برنامه و التزام به اجراي آن ها مي توانيد مشکلات زندگي خود را کاهش دهيد و از قواي حياتي خود و ساير اعضاي خانواده به خوبي استفاده نماييد.


7. همسر خود را فردي مستعد کمال، پيشرفت و تحول بپنداريد.


8. به پيشرفت و ترقي و رشد شخصيت همسر خود علاقمند باشيد و زمينه را براي تحقق اين امر فراهم نمائيد و از اين طريق کانون خانواده را از زوال و فرسايش تدريجي مصون سازيد و عرصه زندگي را براي نوآوري ها بگشاييد.


9. زمينه را براي پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازيد و از داد و ستد عاطفي به سه شيوه قلبي، کلامي و عملي استفاده کنيد و لذا به همسر و شريک زندگي خود ابراز محبّت کنيد همسر خود را قلباً دوست بداريد و با زبان اين امر را ثابت نماييد.


10. محبّت خود را به همسرتان به صورت عملي نيز نشان دهيد و لذا سعي نمائيد در روز تولد او، يا روز ازدواج او و يا مناسبت هاي ديگر به او هديه دهيد و از اين طريق محبّت خود را ابراز نمائيد.

11. سعي کنيد فهرستي از قابليت ها، صفات مثبت همسر خود را در نظر بگيريد و به موارد مثبت وجود و شخصيت او کاملاً توجه کنيد و در مناسبات با او به اين قابليت ها اشاره نمائيد و از صفات برجسته و مثبت او تعريف کنيد و از اين طريق فضاي خانواده و گفتگو را به فضايي گرم و صميمي و آکنده از روحيه مثبت تبديل نمائيد.

12. به جنبه هاي مشترک فکري و روحي خود و همسرتان توجه کنيد و سعي کنيد، خصايص مثبت، سازنده هر دو به تدريج بيشتر شود و از طريق خودآگاهي و خودسنجي به خودسازي برسيد و صفات برجسته انساني را در وجود خود و همسرتان تقويت نمائيد.


13. سعي کنيد با همسرتان تفاهم داشته و رابطه حسنه داشته باشيد. اين تفاهم مي تواند در حضور ديگران و يا در فضاي خلوت زندگي صورت پذيرد. اين امر مستلزم بهره گيري از «هنر خوب شنيدن و خوب گوش دادن است». لذا سعي کنيد در هنگام گفتگوي با همسرتان، به دقت به گفتار او توجه کنيد و اجازه دهيد که مطالب خود را کاملاً بيان کند.

هنگامي که عصباني هستيد، اين گفتار امام علي عليه السلام را مدّ نظر قرار داده و اجرا کنيد:

«به هنگام خشم؛ نه تنبيه، نه دستور و نه تصميم»

14. باور کنيد که همسرتان انساني است منحصر به فرد و واجد ويژگي هاي شخصيتي مثبت و منفي. لذا از مقايسه او با ديگران به شدت بپرهيزيد. سعي کنيد او را با گذشته اش مقايسه کنيد و تغييرات رفتاري و پيشرفت فکري و اخلاقي وي را تحسين نمائيد.


15. سعي کنيد حالات و روحيات همسر خود را بشناسيد و فهرستي از آرزوها و علائق وي تهيه کنيد و از انتظارات او آگاه شويد. سپس به تأمين خواسته ها و علايق منطقي و اصولي وي خود را ملزم نمائيد.


16. سعي کنيد حريم يکديگر را مراعات کنيد و از جرّ و بحث با هم خودداري کنيد و مطالب بيجا را با سکوت خود و يا ارائه پيشنهاد مناسب به گفتگوهاي سازنده و ثمربخش تبديل کنيد.


17. باور کنيد که هر کلمه و گفتار شما، در بردارنده بار عاطفي و رواني است که بر وجود شنونده تأثير مثبت و منفي دارد لذا سعي کنيد از زبان گرم، نرم، ملايم، توأم با احترام و محبّت استفاده کنيد و کلمات «بفرمائيد، بنشين و ....» سه پيام است که هر کدام اثري خاص در ارتباط با ديگران دارند. کوشش کنيد از کلمات موهن، ملالت آور، تحريک آميز، هرگز استفاده نکنيد.


18. سعي کنيد براي نيل به تفاهم و مناسبات بيشتر با همسرتان از صداقت و راستي استفاده کنيد. باور کنيد که رمز خوشبختي و توفيق بسياري از خانواده ها، صادقانه بودن آنها و بهره گيري از اين صفت برجسته انساني بوده است.


19. به مديريت کانون خانواده اهميت دهيد و سعي کنيد در تصميم گيري و هدايت زندگي از هماهنگي لازم برخوردار شويد و حدود وظايف هر يک از اعضاي خانواده را مشخص نمائيد.


20. سعي کنيد خود را برتر و بالاتر از همسرتان احساس نکنيد و او را شريک زندگي بدانيد و به اين نکته توجه کنيد که درجات تحصيلي، موقعيت اجتماعي، وضعيت سني، امکانات مالي شما، بايد بر ميزان فروتني و خضوعتان بيفزايد، بخصوص زماني که در پيشرفت هاي تحصيلي و موفقيت هاي مادي شما همسرتان نقش اساسي داشته است.


براي نگهداري حريم خانوادگي و روابط صحيح انساني و تقويت امنيت و تفاهم در زندگي سعي کنيد اسرار و راز هاي دروني خانواده را نزد ديگران بازگو مکنيد و از اين طريق اعتماد همسرتان را به خود جلب کنيد.


21. براي بقاء، تداوم و تعالي خانواده و دست يابي به کاخ سعادت زندگي، مصلحت زندگي را بر منفعت شخصي ترجيح دهيد و سعي کنيد خواسته هاي فردي خود را در راه تحقق اهداف زندگي و زناشوئي ناديده بگيريد و هر جا که مصلحت بزرگتري مطرح است انعطاف پذيري بيشتري نشان دهيد.

22. از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جداً پرهيز کنيد. و جاي آن را به يکدلي، يکرنگي، صميميت و رفاقت بدهيد. باور کنيد يکي از مهمترين عوامل تزلزل در بناي خانواده و آغاز نابساماني و مشکلات خانوادگي، لجبازي دو همسر با هم و عدم پذيرش يکديگر مي باشد. سعي کنيد همسرتان را آنگونه که هست بپذيريد و روابط خود را بر پايه دوستي و محبّت تنظيم کنيد.


23. سعي کنيد در صدد تملک کامل همسرتان نباشيد و از مرز تعادل خارج نشويد.


24. به اصل تفاوت هاي فردي معتقد باشيد و باور کنيد که زن و شوهر دو موجودند که از نظر هوش و استعداد و علايق و خصايص جسماني و اخلاقي تفاوت هايي دارند. سعي کنيد حداکثر توافق بين خصايص شما و همسرتان به تدريج برقرار گردد و وجود يکديگر را مکمّل و متمم هم بدانيد و به تکامل هم کمک کنيد.


25. هميشه به همسرتان متذکر شويد که کار او به ويژه در خانه براي شما با ارزش است لذا سعي کنيد کار مرد و زن خانه را کم ارزش و کار بيرون از خانه را با ارزش تلقي نکنيد. اين امر در تقويت روحيه و مباني خانواده تأثير زيادي دارد.


26. به اصل مشارکت در زندگي خانوادگي معتقد باشيد و سعي کنيد تمام کارها را تنها خودتان انجام ندهيد بلکه از همسرتان و فرزندان خود کمک بگيريد. باور کنيد که در ازدواج و تشکيل خانواده مرد و زن عالي ترين سرمايه هاي وجود خود يعني روح و قلب و عواطف و آرزوها و احساسات و امکانات خود را به مشارکت گذاشته و با قبول همفکري، همياري، مددکاري و تعهدات گوناگون، بهترين جلوه مشارکت را ارائه کرده اند. به اين نکته اهميت دهيد که امروزه مدير موفق مديري است که به قابليت ها و قدرت هاي اعضاي خانواده خود بهاي لازم داده و شرايط را براي بروز و ظهور اين توانمندي هاي خدادادي مساعد مي نمايد. لذا با مشارکت با هم فضاي خانه را به فضايي بالنده و ثمربخش مبدل سازيد.

28. اگر به دليل کار زياد و تعهدات بيرون از منزل قادر نيستيد، عملاً به همسرتان کمک کنيد، علاقه خود را به کمک و همکاري با او ابراز نمائيد و از حمايت خود، وي را مطمئن سازيد.

29. در مديريت خود از مرد سالاري و زن سالاري خودداري کنيد و براي داشتن يک خانواده متعادل از حق سالاري پيروي کنيد و به گفتار امام باقر عليه السلام که مي فرمايد: «حق را بگوييد، گرچه بر عليه خودتان باشد» کاملاً توجه نمائيد. در مديريت خانه، مرد يا زن هيچکدام نبايد نظرات و سليقه هاي خود را بر ديگري تحميل نمايند و لذا بايد کلام حق و منطق صحيح را چه از جانب مرد و چه از جانب زن باشد بپذيريد.

30. براي تعادل در زندگي و کاميابي هر چه بيشتر، از خوش خلقي و گشاده رويي و چهره اي پر نشاط استفاده کنيد و کوشش کنيد که با شيوه هاي گوناگون گرد و غبار افسردگي را از چهره همسرتان بزداييد. هرگز اجازه ندهيد افکار مأيوس کننده و منفي بر وجود اعضاي خانواده شما سايه افکند و ريشه هاي شادکامي و شادابي شما را ازبين ببرد.

منبع: family.dostan.ir



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
تفاوت زنان ومردان از نظر عا طفي
دوشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 19:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

تفاوت بسياري در بين عاطفه زن ومرد وجود دارد كه به ظهور خارجي عاطفه باز مي گردد . بسياري از خانمهاي متاهل احساس مي كنند همسرانشان به آنها علاقه اي ندارند ولي وقتي از آقايان تحقيق به عمل مي آيد ثابت مي شود كه آنها بسيار همسران خود را دوست دارند. اين مردان ياد نگرفته اند عاطفه مثبت وزيباي خود را به نمايش در آورند.

بسياري از مردم در كشورهاي غربي معتقد هستند ودر فرهنگ اسلام نيز اين اعتقاد وجود داردكه محبت بايد با كلام مناسب بيان شود . ما از فرهنگ خود آموخته ايم كه از چهره خود به طوري محافظت كنيم كه احساس دروني ما آشكار نشود. ما تمايل داريم كه خشم ، عشق ، نفرت وحسادتهايمان بر ديگران آشكار نشود ، زيرا راز ما بر ملا خواهد شد. اگر ديگران عصبانيت مارا بفهمند از وجهه عمومي وارزش ما كاسته خواهد شد . بعضي از زنان عواطف خود را به صورت افراطي نمايش مي دهند، ولي مردها مكنونات قلبي خود را بيرون نمي ريزند ويا اگر اين كار را بكنند بزرگنمائي ندارند.

زنان چون مباني زندگي را با وسواس اجرا مي كنند سخت گيرند واز اين رو كمتر شادند و اما مردان چون آسان مي گيرند بيشتر شادند.

هورمون هاي بدن ما در ايجاد شادي موثرند. هورمون فوليكولين وتستوسترون در انسان شادي آفرينند اما فو ليكولين كه يك هورمون زنانه است شادي بيشتري را فراهم مي سازد.

تفاوت مرد وزن در اخلاق ( mood )

خانمها در جاده پر پيچ و خم زندگي راحت تر با مسائل مواجه مي شوند ، مثلا در يك شكست مالي زنان بيشتر وبهتر مقابله وسازش دارند تا مردها ! آقايان در زندگي روزانه ودر تمام ابعاد آن وقتي با شكست مواجه مي شوند بيشتر دچار افسردگي مي شوند.

مسئله ديگر اينست كه زنان در فاصله كوتا هي ، افسرده وشاد مي شوند. مردها اغلب در مقابل ياس ونا اميدي گريه نمي كنند ولي احساس غمگيني پايدارتري را تجربه مي كنند.

تفاوت زن ومرد در نمود بيروني عاطفه ((affect

تفاوت عمده زنان ومردان در ظهور خارجي عاطفه است زنان افسردگي را بهتر نشان مي دهند وافسردگي آنان سطحي وموقتي است اما در آقايان افسردگي پايدارتر وعميق تر است وبه خوبي نيز نشان نمي دهند. خانمها سريعا گريه مي كنند وبه صورت نمايشي نيز دست به خود كشي مي زنند ولي آمار خود كشي واقعي در مردان بيشتر است.

در عاطفه دوست داشتن ، خانمها بسيار علاقه ودوست داشتن خود را نشان مي دهند اما آقايان آن را كه بسيار دوست دارند چنان نشان مي دهند كه« قدري» دوست دارند. در تمام دنيا خانمها بيشتر افراد محبوب خود را آزار مي دهند وخود كشي در ماجراهاي عاشقانه در ميان آقايان بيشتر ديده مي شود. پس مي توان فهميد كه مردها در علاقه داشتن جدي تر هستند.

در ادبيات ملل مختلف ، بيشتر داستان هاي عاشقانه ودرنهايت جنگ ها وجريانات دامنه دار تاريخ حول محور يك زن مي گردد.

دريك ازدواج خانمها بيشتر به مباني منطقي توجه دارند وبه وقت مرد را مي سنجند. آنها با تسلط بر عواطف خود هر كسي را شايسته خود نمي دانند و معيار هائي مثل پول، زيبائي و… را در نظر مي گيرند.

تفاوت زنان ومردان در خشم
اطلاعات روان پزشكي وروان شناسي نشان مي دهد زنان بيش از مردان خشمگين اند وخشم آنها هم در كلام وهم درعمل بيشتر از مردان است. اگر زني نسبت به كسي ديد منفي داشته باشد صحنه اي به وجود مي آورد وبا او قهر مي كند، آن هم يك قهر طولاني مدت . ولي مردها در اين زمينه راحت ترند ومانند زنها به جزئيات رفتارها توجه نمي كنند وسعي مي كنند بسياري از رفتارها را فراموش كنند. درواقع در بسياري از موارد مردها به وجود آورنده صلح وآرامشند.

خانمها در ابراز كلامي خشم، فرهنگ ولغات خاص خود را دارند و از خود نيز مي سازند، اما آقايان دو تا سه ناسزا بيشتر بلد نيستند.

پس نتيجه مي گيريم چون زنان سرشار از احساس اند به همين دليل خشم خود را نيز سريع تر نشان مي دهند.
 

منبع:family.dostan.ir



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
کی با کی ازدواج کنه ؟
شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ازدواج از مهم ترین انتخاب ها در زندگی هر فرد است . انتخابی که نیاز به شناخت و آشنایی طرفین در آن ضرورت دارد و هر یک از دختر و پسر باید در دامنه ای از زیر بناهای اعتقادی ، اخلاقی، خانوادگی ، فکری و شخصیتی دارای همسانی و هماهنگی با یکدیگر باشند . درست است که وجود برخی از تفاوت ها هم می تواند به رشد افراد و جذابیت ارتباطی بیافزاید اما روان شناسان امروزه معتقدند که شباهت ها خیلی بیش از تفاوت ها در موفقیت امیز بودن یک ازدواج موثر است . لذا لازم است تا وجوه مشترک خود را در حیطه های بالا بررسی نمایید. چه اینکه اگر افراد در بعد اعتقادی از فاصله و اختلاف زیادی برخوردار باشند می تواند این ازدواج را با خطر مواجه سازد . یکی از حیطه های مهم مورد بررسی در ازدواج پس از زیر بنای اعتقادی ، می تواند شخصیت افراد باشد . می‌گویند اگر دنبال همسر ایده‌آل‌تان می‌گردید، راهش این است که اول، شخصیت خودتان را بشناسید و بعد براساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد. اگر شما هم این تئوری را قبول دارید، با ما همراه شوید...

ماجراجویان با ماجراجویان ازدواج کنند

افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. اگر چنین شخصیتی داشته باشید، احتمالا بسیار کنجکاو، خلاق و پرانرژی هستید و معمولا فرد خودانگیخته‌ای هستید. علایق فراوانی دارید؛ از کوهنوردی و ماهی‌گیری گرفته تا رفتن به سینما و تئاتر.

• گزینه ازدواج: شما با افراد ماجراجویی که درست مانند خودتان باشند، به خوبی رابطه برقرار می‌کنید. اگر دنبال همسر ایده‌آل خودتان هستید، عجله نکنید؛ چون ماجراجویی شما باعث می‌شود خیلی سریع در عشق گرفتار شوید و عاقلانه‌ عمل نکنید. اگر به کسی واقعا علاقه دارید، به خودتان فرصت دهید تا بهتر او را بشناسید. در عین حال گاهی ماجراجویی بیش از اندازه ممکن است شما را وسوسه‌ کند که به دنبال گزینه های بهتر بوده و در یک ایده آل گرایی و تنوع طلبی گرفتار شوید ولی باید با این خصوصیت نادرست مبارزه کنید.

• روان‌شناسی شخصیت: افراد ماجراجو شخصیت خود را بیش از همه مدیون میزان ترشح زیاد هورمون دوپامین در مغزشان هستند. این هورمون، همان هورمونی است که به شما احساس شادی و شادابی و سرزندگی می‌بخشد.
اگر دنبال همسر ایده‌آل‌تان می‌گردید، راهش این است که اول، شخصیت خودتان را بشناسید و بعد براساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد.

خلاق‌ها با خلاق‌ها ازدواج کنند

اگر آدم خلاقی باشید، احتمالا خصلت باوفایی دارید و وظیفه‌شناسی و آبروداری از خصوصیات عالی شخصیت شماست. آرامش، اجتماعی بودن و مدیریت عالی منابع انسانی از خصوصیات عالی شخصیت شماست. شما دوست دارید از قوانین پیروی کنید و می‌توانید به راحتی برای زندگی خودتان برنامه‌ریزی داشته باشید و طبق آن برنامه قدم به قدم به هدف‌تان برسید. دیگران از شما بسیار راضی و خشنود هستند و شما را به عنوان آدمی قابل اعتماد می‌شناسند.

• گزینه ازدواج: افراد خلاق و سازنده درست مانند خودتان، زوج مناسبی برای شما هستند. طرف مقابل‌تان ممکن است قدرت حمایت‌گری شما را بپرستد ولی مواظب باشید این حمایت همه‌جانبه، این احساس را در همسرتان ایجاد نکند که دارید مرتب او را کنترل می‌کنید. شما و همسرتان احتمالا سال‌ها با هم زندگی خواهید کرد چون افرادی مثل شما برای حفظ و تداوم زندگی‌شان هر کاری می‌کنند و وفاداری به طرف مقابل رکن نخست زندگی‌شان است.

• روان‌شناسی شخصیت: شخصیت آرام و موقر خود را باید مدیون هورمون سروتونین باشید. این ماده شیمیایی می‌تواند اخلاق شما را تعدیل کرده و عصبانیت و حالت تهاجمی شما را کنترل کند.
افرادی می‌توانند برای مدیران بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت‌شان کنار آمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف‌پذیری داشته باشند

مدیرها با سازگارها ازدواج کنند

اگر مدیریت بخش غالب از شخصیت‌ شما است، حتما می‌دانید که بسیار رک و راست هستید و بدون پرده نظرتان را می‌دهید. از سوی دیگر با مسایل بسیار منطقی و واقع‌بینانه برخورد می‌کنید. قاطعیت و استواری از شما جدانشدنی است. شما به آسانی می‌توانید در روابط و کار خودتان تمرکز کنید و در ریاضیات، مکانیک و موزیک می‌توانید زبردست باشید. رقابت‌جویی و جاه‌طلبی عشق همیشگی زندگی شماست.

• گزینه ازدواج: افرادی می‌توانند برای شما بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت‌شان کنار آمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف‌پذیری داشته باشند و گرنه کار شما با یک مدیر به دعوا و جنگ قدرت می‌کشد. اگر شما در روابط خانوادگی و عاشقانه خود دست از کنترل و امر و نهی بردارید، عشق آرام آرام وارد زندگی شما خواهد شد و از درگیر شدن در رابطه عاشقانه که نمی‌توانید آن را کاملا کنترل کنید، نمی‌هراسید. شما شخصیت محکمی دارید که مشکلات خود را نشان نمی‌دهید ولی این خصوصیت شما ممکن است باعث شود همسرتان فکر کند شما پنهان‌کار، مرموز، سرد و بی‌روح هستید. اجازه دهید دست‌کم در روابط خانوادگی احساسات شما بر قدرت مدیریت مطلق و محکم و دست‌نیافتنی شما غلبه کند.

• روان‌شناسی شخصیت: هورمون مردانه تستوسترون که در بدن مردان بیشتر و در بدن بانوان کمتر ترشح می‌شود این خصوصیت شخصیتی شما را پررنگ تر می‌کند.
ازدواج

انعطاف‌پذیرها با مبادی آداب‌ها ازدواج کنند

اگر شما شخصیت انعطاف‌پذیری داشته باشید، دیگران از با شما بودن لذت خواهند برد چون شما توانایی زیادی در روابط اجتماعی دارید و در صحبت کردن عالی هستید. احساسات قوی و روشن و واضح از خصوصیات برجسته شماست.

• گزینه ازدواج: شما بیش از همه با افرادی که مبادی آداب و مؤدب هستند کنار خواهید آمد. این افرد که سیاست بالایی در روابط خود دارند، رفتار شما را می‌پذیرند. فقط مراقب باشید با زبان بازی و صحبت‌های بی‌توقف خودتان آنها را دل‌زده نکنید. در روابط با طرف مقابل‌تان رقابت نکنید. توصیه ما به همسر شما این است که در صحبت کردن کم نیاورید. گرچه طرف مقابل شما بسیار خوش‌صحبت است ولی شما هم با اعتماد به نفس از خصوصیات خودتان بگویید. افرادی مثل همسر شما دوست دارند که شما نظرتان را درباره شخصیت و رفتارشان بی‌پرده بگویید.

• روان‌شناسی شخصیت: استروژن که یک هورمون زنانه است و در بدن بانوان بیش از آقایان ترشح می‌شود نقش اصلی را در بروز این خصوصیات شخصیت شما ایفا می‌کند. شاید بتوان گفت که این نوع ازدواج می تواند موفق باشد اما ضرورتی ندارد که همیشه این دو نوع شخصیت با هم ازدواج کنند.

منبع :سلامت



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
راهکارهای افزایش هوش و غلبه بر فراموشی
جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:42 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

مغز از دو نوع سلول تشکیل یافته است. نوع اول نورون‌ها(NEURON) یا سلول های عصبی هستند که در زمان جنینی تشکیل شده و پس از تولد بر مقدار آن‌ها افزوده نمی‌شود. اما فعالیت‌های ذهنی می‌تواند آنها را پربارتر و حجیم‌تر کند.

نوع دوم سلول‌های پشتیبان یا نوروگلیا (NEUROGLIA) هستند. نوروگلیا بافت پیوندی است که بافت عصبی را حمایت می کند و کار تغذیه و بازسازی اندامک‌های نورون‌ها را به عهده دارند و بر خلاف نورون‌ها می‌توانند تا لحظه مرگ تکثیر پیدا کنند. با حجیم‌تر شدن نورون‌ها، تعداد سلول‌های پشتیبان زیاد شده و با افزایش آن‌ها، نورون‌ها قابلیت بیش‌تری پیدا می‌کنند. مثلاً مغز انیشتین علاوه بر چین و شکنج‌های عمیقی که دارد حاوی سلول‌های حمایت‌گر بسیار زیادی نیز هست. مثال دیگر مغز راننده‌های کامیون یا تاکسی است؛ آن قسمت از مغز که مربوط به نقشه‌یابی فضایی است، در این افراد رشد بیش‌تری داشته و دارای سلول‌های حمایت‌گر بیش‌تری است.

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد افرادی که مهارت‌های شغلی بالایی دارند، مثل مهندسین، معلمین و پزشکان دارای سیناپس‌های مغزی بیش‌تری هستند. سیناپس (SYNAPSE) به محل اتصال و تماس دو نورون یا نورون با ماهیچه گفته می‌شود. هرچه فعالیت یک عضو ظریف‌تر باشد، سیناپس‌های عصبی در آن عضو بیش‌تر خواهد بود.

با استفاده از چند راه ساده ی زیر می‌توانید توانایی سلول‌های مغزی را تا سال‌های زیادی حفظ کنید.


1- ورزش کنید
دانشمندان یک موسسه تحقیقات بیولوژیکی دریافتند که در مغز موش‌های بالغی که تحت برنامه ورزشی قرار گرفته‌اند، تولید سلول‌های مرکز حافظه (هیپوکامپ) افزایش داشته است. پس نتیجه می‌گیریم ورزش‌کاران (حتی غیرحرفه‌ای‌ها) خیلی باهوش‌تر از افرادی هستند که یک گوشه نشسته و در CHAT ROOMها وقت می‌گذرانند. از طرف دیگر ثابت شده است که انجام حرکات ورزشی دلخواه، چند برابر بیش‌تر از انجام یک سری حرکات ورزشی غیرمتنوع تأثیر خواهد داشت.

پس سعی کنید از ورزش لذت ببرید، نه این که به صورت اجباری و اکراه آن را انجام دهید و اگر به یک رشته ورزشی علاقه دارید، دنبال آن را بگیرید. جهت تقویت پشت کار برای ادامه ورزش، داشتن یک دوست هم‌پا بسیار مفید می‌باشد.


2- ذهن خود را ورزش دهید
با استفاده از سلول‌های خاکستری مغز و وادار کردن آن‌ها به فعالیت در زمینه‌های مختلف، مغز را ورزش دهید. با راه‌های بسیار ساده می‌توانید به رشد و ترمیم سلول‌های عصبی و افزایش شاخه های سلول های عصبی (دندریت) کمک کنید. فکر کردن به چیزهای زیبا و مثبت یک راه است. استفاده از کلمات جدید و تجربه مزه‌ها و بوهای جدید، تغییر مسیر هر روزه و رفتن از یک راه جدید، همه باعث می‌شود که اعمال شما در کورتکس مغز تجزیه و تحلیل شود. کورتکس عالی‌ترین لایه مغز است که کارهایی را که نیاز به درک و تیزذهنی دارد انجام می‌‌دهد. اعمالی که برای ما به‌صورت عادت در می‌آیند، از سطح کورتکس پایین آمده و در بصل‌النخاع انجام می‌شوند. پس با تغییر عادت می‌توانیم کورتکس خود را از بی‌فعالیتی خارج کرده و از آن کار بکشیم.

پس، از عادت‌های فیزیکی و روش‌های روزمره ی خود فاصله بگیرید و به دنیای ناشناخته‌ها و تجربیات جدید سلام کنید.


3- از غذاهای دریایی تناول کنید
روغن اُمگا-3 که در گردو، دانه‌کتان و غذاهای دریایی به وفور وجود دارد، تقویت کننده قلب و مغز شناخته شده است. اُمگا-3 دارای خواص و اثرات مفید فراوانی در بدن انسان است. یکی از این فواید عبارت است از تسهیل جریان خون به مغز. تجربه نیز ثابت کرده است کسانی که موجودات دریایی قسمت عمده غذای آن‌ها را تشکیل می‌دهد، کمتر در معرض سکته، فشارعصبی، کمبود تمرکز و حافظه هستند.

به تازگی مکمل‌های غذایی زیادی مخصوص کودکان وارد بازار شده است که در ترکیبات آن‌ها اُمگا-3 قرار دارد. برای دریافت اُمگا-3 ، مصرف سه وعده غذای دریایی مانند ماهی سالمون، ساردین، تن و ... در هفته توصیه می‌شود. به یاد داشته باشید که ماهی‌های چرب آب‌های سرد حاوی اُمگا-3 بیش‌تری می‌باشند.

تخم‌مرغ‌ حاوی اُمگا-3 نیز می‌تواند تا حدودی تأمین‌کننده این ماده مهم برای بدن باشد. به تازگی در کشور انگلستان شیرهای حاوی اُمگا-3 نیز با نام « SUPER MILK » به بازار عرضه شده که مانند تخم‌های حاوی اُمگا-3 ، برای کسانی که نمی‌توانند از ماهی استفاده کنند، ارزش‌مند می باشد.

مصرف غلات و حبوبات پخته را نیز فراموش نکنید.


4- مصرف چربی را به حداقل ممکن برسانید
چربی‌ها قادرند حواس ذهنی شما را کاهش دهند. پژوهشی در دانشگاه تورنتو نشان داد، مهارت‌های ذهنی مانند حافظه، هوشیاری، تشخیص، فاصله و یادگیری قوانین، در موش‌هایی که رژیم غذایی با چربی 40 درصد داشته اند، فروکش کرده است. این علایم با مصرف چربی‌های اشباع شده تشدید یافت. علت این امر عبارت است از:

1- مقدار چربی خون را بالا برده و جریان خود را کندتر می‌کند. بنابراین اکسیژن رسانی به اعضاء، خصوصاً مغز کاهش پیدا می‌کند.

2- افزایش چربی می‌تواند باعث کند شدن متابولیسم گلوکز که منبع عمده انرژی سلول و تنها منبع انرژی سلو‌ل‌های مغزی است، شود. چربی‌های اشباع در گوشت و مواد لبنی یافت می‌شوند.

بنابراین بهتر است گوشت بدون چربی و مواد لبنی کم چرب استفاده کنید. از ماهی، حبوبات مانند لوبیا و عدس و بنشن و ... زیاد مصرف کنید. سعی کنید نیاز روزانه بدن به چربی را با خوردن روغن های گیاهی مانند: روغن زیتون، کانولا(گلزا)،آفتابگردان،سویا و دانه‌های روغنی مانند گردو و فندق تأمین کنید و تا حد امکان از مصرف روغن‌های جامد و مواد غذایی سرخ شده به خصوص چیپس، پرهیز کنید.


5- از مصرف میوه و سبزی غافل نشوید
سبزیجات برگ سبز تأمین‌کننده ویتامینE می‌باشند. افزایش مصرف این ویتامین از طریق غذا می‌تواند تأخیر در تحریک سلول‌های عصبی را در افراد آلزایمری (فراموشی دوران پیری) بهبود دهد. هم‌چنین مصرف میوه‌ها و سبزیجات تازه، فلفل و مرکبات که غنی از ویتامین C هستند می‌تواند از آسیب رشته های عصبی جلوگیری کند. هم‌چنین کمبود ویتامین B1 در بیماران دچار آلزایمر دیده شده است. بنابراین با مصرف سبزیجات و میوه‌های تازه، ویتامین‌ها و املاح مورد نیاز بدن خود را تأمین کنید.


6- از مواد الکلی پرهیز کنید
فردی که مرتباً از مشروبات الکلی استفاده می‌کند، حافظه، عکس‌العمل و توانایی ذهنی کندی دارد. توانایی بدنی و ذهنی در این معتادان الکلی کم کم رو به انحطاط می‌رود مثلاً ضربه زدن، نشانه‌گیری هدف و... .

مطالعات انجام شده روی موش‌ها نشان داده است الکل و نوشیدنی‌های الکلی از تولید سلول‌های جدید مغزی در هیپوکامپ جلوگیری می‌کند. یعنی الکل نه تنها موجب کاهش توانایی سلول‌های مغزی می‌شود، بلکه از ترمیم و رشد مجدد آن‌ها نیز جلوگیری می‌کند.

گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
ضررهاي جسمي دوران عقد
جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:35 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

ضررهاي جسمي دوران عقد چون دو جوان هستند از احساسات جنسي بالايي برخوردارند و نمي شود كه خود را كنترل كنند. لذا تحريك جنسي صورت ميگيرد ولي ارضاي جنسي كامل صورت نگرفته است. به همين خاطر عوارضي را در

جسم هر دو وارد ميكند و گاهي بخاطر رسيدن به اوج شهوت جنسي مجبور مي شود از راههاي غير عقلي و غير عرفي و غير طبيعي خود را ارضاء كند. اين هم نوعي آفت براي عضلات جنسي مرد دارد هم براي زن كه گاهي در شرايطي منجر به عقيمي زن و يا منجر به يك سري بيماريهاي سخت مي شود.
براي مطالعه بيشتر به كتابهاي پزشكي در ارتباط با اعمال نامشروع و يا نامعقول و غير طبيعي مي توان مراجعه كرد.

تذكر يك نكته
اما يك مطلب را بايد متذكر شد كه متأسفانه اكنون جامعه به سمتي رفته كه اولاً: نمي شود زود ازدواج كرد. ثانياً: نمي تواد بدون شغل به كسي زن داد. ثالثاً: بدون امكانات و بدون سروسامان دادن اقتصادي به كسي جواب نمي دهند و از اين مسائل گريبان گير جوانان است. و اين شرايط حاصل سنتها، شرايط جامعه و ... مي باشد. به هر دليلي جوان مجبور است كه اين دست انداز ها را متأسفانه طي كند و زندگي خود را و حتي خود را در خيلي از اين منجالبها رها كند. اين موضوع از باب قانون اَهم و مهم اشكالي ندارد ولي دليل نمي شود مثل اينكه چون آب نيست نوشابه براي بدن از آب بهتر است! ما استاندارد صد در صد خوشبختي را با نود در صد عوض نمي كنيم. در عقد گذاردن ناچاري است نه ضرورت. كسي كه مي خواهد زن بگيرد و ازدواج كند و زندگي تشكيل دهد چه ضرورتي دارد زندگي خود را جدا نگه دارد در واقع نه زندگي است و نه زن داري و نه همسر داري. ولي اسماً هر دو است. اين يعني ضدّ و نقيض- اگر ضدّ و نقيض نباشد اشكالي ندارد.

 

گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
نکاتی برای صمیمیت در زندگی
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

فقط خانمها بخوانند

به مردان قدرت دهید ، تا صمیمیت فوران کند . مرد موجودی عاشق قدرت است . مرد از این که قدرتمند باشد حظ می کند . در آسمان اوج می گیرد و شما را نیز هم راه خود بالا می برد. از این که توانا باشد یا احساس توانایی کند لذت می برد. تا وقتی که مشغول کشتن این احساس در مردان هستید بدانید که تنها می توانید خواب خوش بختی را ببینید. اگر قدرت مرد را نادیده بگیرید یا از آن انتقاد کنید بدانید که دیگر پری رویاهایش نخواهید بود. او دنبال کسی است که به قدرت هایش ایمان داشته باشد. و حتی ضعفهایش را در جهت تقویت توانایی هایش مثبت جلوه دهد.پس بدانید که:

1-    اگر خودتان دارای درآمد هستید ،هرگز درآمد و پول تان را به رخ همسرتان نکشید.حتی اگر درامد بیش تری دارید هرگز به روی خودتان هم نیاورید.بگذارید همسرتان فکر کند که همه چیز در  دست اوست و اداره امور خانه به دست قدرتمند او اداره می شود.

2-    مطلقا او را با کسی مقایسه نکنید.شوهر خواهرم دو تا خانه دارد فلانی این قدر درامد دارد و تو مثل گداها هستی.اگر واقعا به بهبود اوضاع مالی فکر می کنید او را برای تلاش بیش تر تشویق کنید.انتقاد دشمن صمیمیت است.

3-    تو بی عرضه ای ، فاتحه  خواندن بر صمیمیت است. تو بی عرضه ای یعنی فرو ریختن مرد. یعنی به دست خود خانه را خراب کردن. هر مفهوم  مشابه " تو بی عرضه ای " فاتحه ای بر صمیمیت و عشق متقابل مرد است.

4-    شوهر خود را حلال مشکلات بدانید. مشکل را به او بگویید و از او بخواهید آن را حل کند.و تایید کنید که تنها او قادر به حل این مسئله است.

5-    به مردان اندرز ندهید.مردان دوست دارند که مشکلات را به تنهایی  حل کنند.و اگر به شما چیزی نمی گویند یعنی به تنهایی قادر است موضوع را حل کند.و در صورت لزوم با شما در میان می گذارند.با نصیحت نکردن زندگی خود را عاشقانه کنید.

6-  سکوت مردان را نشکنید این اشتباه خانم هاست که وقتی مرد ساکت است مدام به سمت آن ها می روند و با آن ها حرف می زنند.اگر او ساکت است به سکوت نیازمند است و احترام به این سکوت یعنی صمیمیت بیش تر. سکوت طولانی در زنان ممکن است به معنی آزرده خاطر بودن باشد اما در مردها این طور نیست.

7-    به مردان فضا بدهید گاهی او را رها کنید تا با خود خلوت کند با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند مدام دنبال او نباشد. فضای رها شدن این چیزی است که مردان گاهی به آن نیاز دارند. اگر به انها این فضا را هدیه بدهید. انها نیز به شما عشق می ورزند.

8-    مرد دوست دارد که از او قدر دانی شود. تشکر به مرد قدرت پرواز می دهد.از هر کار کوچکی که برای شما انجام می دهدتشکر و قدر دانی کنید.تا او نیز بی حساب به شما عشق بورزد.

9-    مرد باید تایید شود.توانایی های مرد را تایید کنید و تاکید کنید او صاحب بهترین توانایی ها و شایسته ترین همسر( شوهر) است.

10-     باید مورد اطمینان باشد. به او اعتماد کنید با اطمینان خاطر از اینکه او می تواند ، شما می توانید به راحتی بسیاری از کارها را به بسپارید.

11-     مردها را تشویق کنید . مرد عاشق تشویق است.کف زدن ها را فراموش نمی کند.. مرد،  افرین شما را تا عمر دارد  به خاطر می سپارد.

 

نکاتی که در بالا ذکر شد شاید در نگاه اول بسیار ساده و سطحی و بی اهمیت جلوه کند ولی باور کنید که با رعایت همین نکات ساده ( و البته بی هزینه ) بسیاری از مشکلات مربوط به نبود صمیمیت بین همسران حل می شود.

 موارد بالا برای خانم ها است  . به همین  صورت نکاتی هم وجود دارد که اقایان  باید رعایت کنند  که با رعایت ان ها از سوی اقایان  و رعایت نکات بالا از سوی خانم ها  قطعا" صمیمیت در زندگی پر رنگ تر خواهد شد . آری صمیمیتی که  اگر در خانه حاکم باشد همه مشکلات  کم رنگ می شوند و حاضر نخواهید بود که انرا با دنیا عوض کنید.

مگر ما از زندگی چیزی جز صمیمیت و یک دلی و فضایی با عشق و محبت می خواهیم؟ مگر نه این ست که حتی ان کسی که بدنبال کسب ثروت است هدفش رسیدن به آرامش  است؟

فقط آقایان بخوانند:

نکاتی که در زیر می خوانید نکاتی بسیار ساده و سطحی هستند که اثر بسیار زیادی در ایجاد صمیمیت بین زن و مرد و در نهایت ارامش روحی دارد. از شما خواننده گرامی خواهش می کنم که قبل از اینکه قضاوت کنید این متن را تا اخر بخوانید . این ها  خلاصه نظرات یک پزشک روان شناس  است که در یک سمینار علمی  مطرح نمودند.  و بنده خلاصه انرا به حضورتان تقدیم می کنم:

زنها را درک کنید تا صمیمیت زیاد شود.تنها حسی که این موجود آسمانی را هراسان می کند . عدم درک متقابل از سوی همسرش می باشد.همان قدر که مردان از عدم شایستگی می هراسند.زنان از اینکه احساسات و عواطفشان درک نشود بیم ناکند.

اگر می خواهید مردی نمونه باشید باید بدانید که:

1-    زنان باید درک شوند.نیازها و عواطف و حضور او را درک کنید.شما باید شادی و ناراحتی و سر زندگی و کسالت و همه حالات او را درک کنید .

2-    زن با صحبت کردن آرام می شود.همین که شروع به تعریف کردن می کند انگار که مسایلش به بهترین صورت حل می شود.هرگز او را از تعریف کردن و صحبت کردن باز ندارید.

3-    گوش کنید. فراوان و فراوان به حرف هایش گوش کنید. وانمود نکنید که دارید به حرف هایش گوش می کنید بلکه واقعا به  حرفهای او دقت کنید.گوش کردن به صحبت های زن بذر صمیمیت را در دل شکننده او می کارد.هنگامی که صحبت می کند صمیمانه و با مهر و محبت نگاهش کنید و به حرف هایش دقت کنید.

4-    راه حل ندهید.سریع پیشنهاد و راه حل ندهید.زن نمی گوید که شما مشکل را حل کنید.او می گوید چون فقط می خواهد که گفته شود. نه این که به سرعت مسئله حل شود.اگر می گوید سرم درد می کند نگویید برو دکتر.بگذارید به صحبتش ادامه دهد.

5-    زن به توجه شما نیاز دارد .به او توجه کنید.به نیازهایش . به لباس هایش. به صورتش. به آرایش جدیدش.به ....به فعالیت های روزانه اش و به صبوری و اخلاق نیکویش. به تبسم و اخم او به همه چیز ...

6-    به مهمانی که می روید بین مردم غرق نشوید و هر از گاهی به دنبال او نیز بگردید . هم توجه کنید و هم به او فضا بدهید.او کفشی جدید خریده و از شما نظر می خواهد شما به او می گویید کفش خوبی است . او می داند که کفش خوبی خریده او می خواهد بشنود که " فوق العاده است"

7-    زن مرد را مقتدر دوست دارد .مرد نباید ابراز ضعف نماید حتی اگر ضعیف باشد.دست کم نشان دهید که مقتدر هستید.با شخصیت و محترم باشید.ورزش کنید و خرابی های خانه را به سرعت اصلاح کنید.مسوولیت پذیر باشید.

8-    زن دوست دارد که به او احترام بگذارید.به او احترام بگذارید.تنها خدا می داند که احترام گذاشتن به او چه قدر برایش لذت بخش است. مرد و زن در جلوی در ایستاده است . زن واقعا" لذت می برد اگر شما به او بگویید اول شما بفرمایید. آری به همین سادگی . هرگز زن را در برابر دیگران سرزنش نکنید حتی اگر اشتباه مسلمی مرتکب شده باشد.

9-    زن به اعتبار نیاز دارد.زن را یکی از معتبرترین  فرد خانواده معرفی کنید.البته بدون لطمه زدن به شخصیت خودتان.

10-  به همسرتان قوت قلب بدهید.به او اطمینان دهید که دوستش دارید.به زبان بیاورید و بگویید دوستت دارم . عزیزم دوستت دارم. اری همین جمله را به زبان بیاورید . نگویید این کلمه لوس است.به او بگویید خانه بدون او روح ندارد. این جملات به زن قوت قلب میدهد که او  در کانون عشق و محبت همسرش واقع شده است.

 

چند نکته به اقایان  برای حمایت عاطفی از همسرانشان

اگر می خواهید که همسرتان همواره زنی با طراوت و سرزنده و مادری سنجیده و مهربان برای فرزندتان باشد تصور نکنید که مجبورید بهای سنگینی برای حصول به این نتیجه بپردازید.فقط کافیست دقایقی را دقیقا" به حرف های او گوش دهید.

1-    وقتی احساس می کنید  همسرتان ناراحت است منتظر حرف زدن او نمانید.اگر شما آغاز گر صحبت باشید 50 درصد ناراحتی اش را از بین برده اید.نگذارید سکوت طرفین فضای سنگینی بر خانه حاکم کند

2-    وقتی به او اجازه صحبت می دهید بدانید ناراحت شدن از این که او چرا ناراحت است کمکی به حل مسئله نمی کند.

3-    از قطع کردن صحبت او جلوگیری نکنید

4-    وقتی نمی دانید چه بگویید حرفی نزنید.اگر نمی توانید حرف مثبتی بزنید و اگر به هر دلیلی نمی توانید جانب احتیاط را نگه دارید بهتر است ساکت بمانید

5-    اگر همسرتان قصد صحبت نداشت با طرح سوال او را به صحبت وادار نمایید.

6-    احساسات او را اصلاح نکنید . و در مقام داوری بر نیایید

7-    تا حد امکان ارامش خود را حفظ کنید .واکنش نشان ندهید. چرا که اگر برای لحظه ای کنترل خود را از دست بدهید قطعا" شما بازنده خواهید بود و البته پشیمان!

نکاتی که در بالا ذکر شد شاید در نگاه اول بسیار ساده و سطحی و بی اهمیت جلوه کند ولی باور کنید که با رعایت همین نکات ساده ( و البته بی هزینه ) بسیاری از مشکلات مربوط به نبود صمیمیت بین همسران حل می شود.

 موارد بالا برای آقایان است  . به همین  صورت نکاتی هم وجود دارد که خانم ها باید رعایت کنند  که به رعایت انها از سوی خانم ها و رعایت نکات بالا از سوی آقایان قطعا" صمیمیت در زندگی پر رنگ تر خواهد شد .آری صمیمیتی که  اگر در خانه حاکم باشد همه مشکلات  کم رنگ می شوند و حاضر نخواهید بود که انرا با دنیا عوض کنید.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
از توضیح خطرات و حتی احتمال تجاوز به فرزندتان نترسید
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

برای هوشیار کردن کودکان به تر این است که خطرات در کمین را با زبانی قابل فهم توضیح دهیم،فرزندتان باید بداند که هیچ کس حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد

آموختن روش‌های محافظت از خود، شاید مهم‌ترین کاری باشد که والدین برای فرزندان‌شان انجام می‌دهند؛ حتی مهم‌تر از فراهم کردن خورد و خوراک و پوشاک مناسب. البته همین‌ مهم‌ترین وظیفه، سخت‌ترین هم هست؛ چون اگر قرار باشد همه خطرات پیرامون کودک را به او توضیح بدهید، این کار آثار روانی نامطلوبی به جا می‌گذارد اما مسیر های منطقی برای چنین اقدامی وجود دارد .

در واقع کودک دیگر به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد نخواهد داشت و یک احساس اضطراب و ترس همیشگی، با او همراه خواهد بود.

اما اگر از گفتن این خطرات صرف‌نظر کنید، باز هم این کارتان عواقب خاص خودش را خواهد داشت. به گفته کارشناسان، در چنین مواردی باید خیلی حساب شده و منطقی با بچه‌ها صحبت کرد. به ترین راه این است که خطراتی را که در کمین بچه‌هاست با زبانی قابل فهم برای آن ها توضیح داد و بلافاصله روش‌های پیش گیری از این خطرات را هم به آن ها آموزش داد.

هیچ‌ گاه نباید برای هوشیار کردن کودکان قصه‌های ترسناک برای آن ها تعریف کرد چون این داستان‌ها بچه‌ها را در وحشت و اضطراب رها می‌کند و هیچ راه‌حلی به آن ها یاد نمی‌دهد. در این خصوص می‌توان به 10 مهارت مهمی که پدران و مادران وظیفه دارند به فرزند خود آموزش بدهند، اشاره کرد.

1.احساس امنیت

باید به فرزند خود بیاموزید که هر انسانی حق و حقوقی دارد؛ از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر. کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.

2.محافظت از بدن خود

کودک باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدین‌اش، بدن وی را لمس کند.

3.کمک گرفتن از دیگران در برابر باج‌گیرها

افرادی که از بچه‌ها باج‌گیری می‌کنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان می‌شوند و پا به فرار می‌گذارند. باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتما مساله را با مسوولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان بگذارد. البته حتما به کودک بگویید در مواردی که باج‌گیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند. گاهی بچه‌ها از ترس این که به خاطر از دست دادن وسایل‌شان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمی‌شوند و این بسیار خطرناک است.

4.گفتن حقیقت

اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنید و همیشه به او یادآور شوید که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستید، کودک هم یاد می‌گیرد مشکلات و رازهای خود را با شما در میان بگذارد و از شما کمک بگیرد.

5.مورد قبول قرارگرفتن

اگر فرزند شما مساله‌ای را که او را آزار می‌دهد یا باعث اضطراب او می‌شود برای شما تعریف کرد حتی اگر خیلی هم پیش‌پا افتاده بود هیچ‌گاه به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید که او احساس حماقت کند چون این کار شما باعث می‌شود کودک کم‌کم مشکلات خود را بروزندهد و اگر زمانی مورد آزار و اذیت واقعی هم قرار گرفت با شما مشورت نکند.

6.رازدار نبودن

همیشه برنامه‌های تلویزیونی بچه‌ها یا حتی خود والدین، کودکان را به رازدار بودن تشویق می‌کنند و به کودکان می‌آموزند این رازداری باعث اعتماد دیگران به آن ها می‌شود اما باید به فرزندان خود تاکید کنید که هیچ رازی نباید بین آن ها و افراد بزرگ‌تر دور از چشم والدین وجود داشته باشد چون اکثر افرادی که کودک آزاری می‌کنند، به کودک می‌گویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.

7.مهارت " نه " گفتن

برخی والدین به فرزندان خود می‌آموزند که همیشه باید به حرف بزرگ‌ترها گوش کرد و همیشه حق با بزرگ‌ترهاست اما در واقع، این آموزش کاملا غلط است و کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواسته‌های دیگران «نه» بگوید چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته‌ بیمارگونه و آزاردهنده‌ای خواهد کرد.

8.مخالفت با تماس بدنی

هر کودکی باید بداند که هیچ کس حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد. باید به فرزند خود بیاموزیم که اگر فردی او را مجبور به انجام چنین کارهایی کرد، حتما به پدر و مادر یا بقیه اعضای خانواده اطلاع دهد.

9.صحبت نکردن با غریبه‌ها

کودکان هیچ‌گاه نباید با افراد غریبه صبحت کنند یا هدیه‌ای از آن ها دریافت کنند حتی یک شکلات یا آدامس. البته به کودک خود آموزش دهید که گاهی استثناهایی هم وجود دارد. مثلا اگر در خیابان گم شد، باید پیش مغازه‌دارها یا پلیس برود و از آن ها کمک بخواهد.

10.قانون‌شکنی

به کودکان خود آموزش بدهید که در مواقع خطر اجازه دارند هر قانونی را زیر پا بگذارند. حتما به آن ها بفهمانید که در شرایط بحرانی هر کاری برای نجات خود انجام دهند، با پشتیبانی کامل شما همراه است. مثلا می‌توانند فرار کنند، خیلی بلند فریاد بکشند، دروغ بگویند و... 

منبع : سلامت



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چرا خانم های زیبا با مردهای بدقیافه ازدواج می کنند؟
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:19 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

از آنجا که خانم ها دنبال مردی برای زندگی هستند ممکن است کسی را انتخاب کنند که از نظر ظاهری پایینتر  از آنها باشد. تحقیقات جدید نشان می دهد که ازدواج هایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار پردوام تر و مثبت تر است.

تصور محققان از دلیل آن این است که مردها اهمیت زیادی به زیبایی می دهند درحالیکه خانم ها بیشتر می خواهند همسری داشته باشند که به خوبی از آنها حمایت کند.

محققان قبول دارند که مسئله زیبایی بسیار شخصی و نسبی است اما تحقیقات نشان می دهد که استانداردهای عمومی برای زیبایی وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن، و بیبی فیس بودن و یک نسبت خاص برای دورسینه و دور لگن.

تحقیقات گذشته نشان داده است که افراد با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب می شوند و وقتی با هم رابطه برقرار می کنند، رابطه شان بسیار عالی خواهد شد. اما این تحقیقات عموماً مبنی بر زوج های جوان است و نشان می دهد که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه اهمیت دارد. اما نقش جذابیت ظاهری در ارتباطات رسمی تر و باقاعده تر مثل ازدواج تقریباً یک راز است.

یک تحقیق جدید نشان می دهد که ظاهر بعد از آن جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت.

زوج های ...

این تیم تحقیقاتی 82 زوج که طی شش ماه قبل ازدواج کرده بودند و حدود 3 سال قبل از ازدواج با هم رابطه داشتند را ارزیابی کرد. شرکت کننده های تحقیق بین 20 تا 25 سال سن داشتند.

محققان گفتگوی هر زوج درمورد یک مشکل شخصی را به مدت 10 دقیقه فیلمبرداری کردند. فیلم ها بعداً از این جهت ارزیابی شد که آیا زوج ها درمورد مشکلشان یکدیگر را حمایت می کردند و پشت هم را داشتند یا نه. این مشکلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن تغذیه سالمتر، شروع یک کار جدید و ورزش بیشتر را شامل می شد.

یک شوهر منفی احتمالاً در چنین موقعیتی می گوید، "این مشکل توست و خودت باید حلش کنی". اما یک شوهر مثبت خواهد گفت، "من با توام، کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم؟"

یک گروه از محققان جذابیت های ظاهری هر زوج را بین 1 تا 10 کدگذاری کردند که عدد 10 بهترین و کامل ترین ظاهر را نشان می داد. تقریباً در یک سوم زوج ها، زیبایی زن ها بیشتر بوده، در یک سوم جذابیت مرد بیشتر بوده و سایر زو ج ها ظاهری تقریباً هم ردیف داشتند.

به طور کل، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبت تر رفتار می کردند.

نتیجه این تحقیق بسیار منطقی به نظر می رسد. مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانم ها دارند. زن ها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت می دهند.

در زوج هایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمایت کننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق می گوید که زن ها معمولاً درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت می کنند را به خود او منعکس می کنند. مردی که ظاهر پایینتری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه که انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین خاطر همه تلاشش را می کند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد.

مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود دارد، طبیعتاً به زن هایی زیباتر از همسر کنونیشان دسترسی دارند و ایده مرغ همسایه غازه ممکن است باعث کمتر کردن تعهد آنها نسبت به ازدواجشان شود.

محققان عقیده دارند که جذابیت ظاهری شوهرها برای خانم ها اهمیت چندانی ندارد، درعوض زن ها به دنبال مردهایی هستند که بتوانند به خوبی از آنها حمایت کنند.

پس به نظر می رسد که آن ازدواج ناجور و نابرابر ازدواج عالی باشد.

منـبع : سایت مردمان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
شناخت دنیای جنس مخالف – او چه مشکلی دارد ؟ او چه میخواهد ؟
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:18 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

همانطور که بارها اشاره شده است  اصلی ترین عامل اختلاف در روابط با جنس مخالف عدم شناخت  دنیای جنس مخالف است ، اکثر وقتها  تصور میکنیم او به همانند ما فکر میکند او همان نیازی را دارد که ما داریم  ، اما اکثر مواقع ما اشتباه فکر میکنیم چون دنیای پسران و مردان متفاوت است از دنیای دختران و زنان

 

وقتی مردان دچار مشکل می شوند چه کنیم ؟

از سر کار برگشته ، خسته  یه سلام اجباری کرده و یه گوشه نشسته ، از سر شب هر چی باش حرف میزنم توجهش به من نیست نمیدونم چشه هر چی ازش میپرسم میگه چیزیم نیست ولم کن ، یکی دو روز تو همین مد مونده بود بعد از چند روز کم کم حالش بهتر شد اما باز نفهمیدم چش بوده

 وقتی مردان دچار مشکلی هستن بیشتر تمایل به تنهایی دارند ، هر مردی برای خود یک غار تنهایی  دارد محال است مردی را پیدا کنید که چنین غاری نداشته باشد ، مردان به همانند زنان هرگز تمام مسائل و مشکلات خود را بای کسی مطرح نمی کنند شاید تنها 50 درصد از مشکلات خود را در نهایت برای نزدیکترین فرد که میتواند از دوستان خود باشد مطرح کند ، مردان تمایل دارند مشکلاتشان را خود حل کنند آنها دوست ندارند دیگران را درگیر مشکلات خود کنند اگر سوالی پیرامون مشکلشان درذ هن داشته باشند انرا به صورت غیر مستقیم به نحوی که مشخص نشود این مشکل خوده انهاست مطرح میکنند ، مردان درتنهایی به آرامش میرسند ، هر چند وقت یکبار نیاز به این تنهایی کوتاه مدت دارند . مردان تا زمانی که مشکلشان برطرف نشده باشد و یا راهی برای آن پیدا نکنند آرام نمی شوند . اما همیشه زمانی به فکر چاره می افتند که آمپر آنها به عدد 99 تا 100 رسیده باشه . مردان کمتر میتوانند همزمان افکار خود را روی چند موضوع متمرکز کنند پس وقوع یک مشکل میتواند باعث پیدایش مشکلات دیگر شود وقتی دچار مشکل هستند ذهن آنها فقط درگیر مشکل می شود شاید در این مواقع شاهد کوتاهی هایی از آنها باشید این ربطی به کم شدن علاقه آنها نسبت به همسر و فرزند خود ندارد . کم اتفاق می افتد که مردان بتوانند ناراحتی خود را پنهان کنند فقط کافیست مدتی با وی زندگی کرد ه باشید تا متوجه آن شوید که او چه زمانی مشکل دارد .

کم اتفاق می افتد مردان از جزئیات زندگی زناشوئی خود برای یکدیگر حرفی بزنند و کم اتفاق می افتد مردان به مشاور مراجعه کنند مگر آنکه آمپر آنها به 100 رسید هباشد و دیگر چاره ای نداشته باشند.

 

وقتی زنان دچار مشکل می شوند چه کنیم ؟

به طور کلی زنان در مواقعی که دچار مشکل هستند کاملا متفاوت از مردان عمل می کنند آنها دنبال فردی هستند که مشکلشان را با او بازگو کنند زنان دوست دارند حین مشکلات همسرشان بیشتر به آنها توجه کند و به سمت وی بیاید ( البته در صورتی که مشکل بوجود آمده از جانب آن نباشد )  . اکثر زنان  حتی جزئی ترین مسائل زناشوئی خود را به یکی یا دو تا ازد وستان نزدیک خود بازگو میکنند انها حتی از روابط جنسی خود و شوهرشان هم با نزدیکترین دوست خود صحبت می کنند هر چند جایز نیست . گاهی زنها هم مثل مردها نیاز به تنهایی دارند اما آنها همیشه یک نفر ار در تنهای ی خود میتوانند بپذیرند مشخص نیست این فرد کیه شاید یک دوست شاید خواهر شاید مادر شایدم شوهر بسته به شرایط و مشکل بوجود آمده دارد . زنان در روبرو شدن با مشکلات صبور تر هستند انها میتوانند همزمان افکار خود را روی چند موضوع متمرکز کنند . یک زن میتواند ناراحتی خود را کاملا پنهان کند او با مشورت کردن و با گفتگو تا حد زیادی به آرامش میرسد

 

مردان راحتر از زنان به اشتباه خود اعتراف می کنند

بر خلاف باورهای عموم این مردان هستند که اگر متوجه شوند خطائی از آنها سر زده به خطای خود اعتراف میکنند برعکس زنان تا دقیقه 90 بر سر حرف خود هستند و نهایتا هم قصد توجیه عمل خود را دارند اگر چه آنها مدتی بعد به خطای خود اعتراف می کنند اما این اعتراف زمانی انجام می شود که کار ازکار گذشته .

مردان انتقاد پذیر تر از زنان هستند با بررسی واکنش رفتاری 100 زن و مرد به این نتیجه رسیدیم که مردان راحتر از زنان انتقاد را میپذیرند اما در مقابل اعتراض سکوت نمی کنند ما ها باید یاد بگیریم قبل از اعتراض کردن باید اصول انتقاد کردن را بیاموزیم  اول انتقاد دوم پیشنهاد سوم اعتراض .

برای روبرو شدن با رفتار اشتباه  مردان به جای آنکه به آنها اعتراض کنید از آنها انتقاد کنید و برای روبه شدن با رفتار غلط خانم ها به جای انتقاد و اعتراض به آنها رفتار صحیح را پیشنهاد کنید  ، وقتی از مردان انتقاد کنید آنها با توجه به اینکه انتقاد پذیر هستند ( چون منطق آنها جلوتر از احساس آنهاست پس راحت میتوانند به دلایلی که شما مطرح میکنید استدلال کنند)   راه درست را پیدا می کنند بهتر است به آنها فرصت دهید تا خودشان راه صحیح را پیدا کنند چون مردان دوست دارند خودشان راه حل مسائل پیرامون خود ار پیدا کنند اما اگر خودشان مسیر را اشتباه رفتند آنوقت شما میتوانید مسیر درست را به آنها معرفی کنید . اما از آنجایی که زنان کمتر از مردان انتقاد پذیر هستند ( به علت احساساتی بودن آنها )  پس انتقاد کردن ممکن است تاثیر منفی روی آنها داشته باشد و باعث آن شود که آنان دنبال روشی برای توجیه عمل خود باشند پس بهتر است به جای انتقاد به آنها راه رفتار صحیح را پیشنهاد کنید

.

این مسائل پیچیده نیستند بکار گیری برخورد صحیح با جنس مخالف باعث جلوگیری از اکثر اختلافات زناشوئی می شود .

 

حرف آخر :  یاد بگیرید در دوران دوستی ، نامزدی و عقد با جنس مخالف خود آشنا شوید به جای آنکه در این دوران  روزی هزار بار در زبان برای وی بمیرید یاد بگیرید که چگونه بعد از ازدواج در عمل هزاران روز با وی خوشبخت زندگی کنید  به امید تجربه بهترین لحظات زندگی برای تک تک شما کاربران گرامی این وبلاگ.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
آیا نامزدتان از ملاقات با شما طفره می‌رود؟
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:17 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

آیا تا کنون برایتان پیش آمده است که به نامزد خود بگویید می‌خواهید او را ببینید اما او هر بار یک بهانه ای را می‌آورد و نمی‌خواهد شما را ببینید ؟

در این زمان است که به عشق نامزدتان نسبت به خودتان شک می‌کنید و شما نیز هر بار ناراحت شده و هر دفعه این موضوع برایتان تداعی می‌شود و در هر بار این تردید به سراغتان می‌آید و نمی‌دانید باید چه کرد ؟


شما به او پیش نهاد می‌دهید با هم بیرون بروید ولی او هر بار امتناع می‌ورزد ، و شما با خود فکر می‌کنید شاید دیگر مرا دوست ندارد و یا اینکه شخص تازه ای وارد زندگیش شده است ، با این تردیدم باید چه کنم و چطور حسی را که سابقا به او داشتم را دوباره پیدا کنم ؟
در ابتدا ما هر روز را با هم می‌گذراندیم برای دیدن یکدیگر ثانیه شماری می‌کردیم اما اکنون ... این فقط من هستم که می‌خواهم او را ببینم و انگار او تمایلی به دیدن من ندارد .گاهی نیز فکر میکنید انگار هر روز می‌خواهد فاصله ی بینمان بیشتر شود هر روز بیشتر و بیشتر .
هنگامی که با او راجع به شک و تردیدی که نسبت به او دارم صحبت می‌کنم او شانه‌هایش را بالا می‌اندازد و با کمی ناراحتی به من می‌گوید که این شک و تردید از طرف من است و این من هستم که احساس و حسی که در سابقبه او داشتم را دیگر ندارم و اعتمادم را نسبت به او از دست داده ام .
در این زمان دختر خانم‌ها معمولا احساس یاس پیدا می‌کنند و آیا واقعا این من هستم که شک و تردید الکی دارم ؟


حال این مسائل را برایتان در این ترجمه توضیح می‌دهیم :
۱) بی اعتمادی و حسودی : در یک رابطه ی عاشقانه هیچ چیز بدتر از این نمی‌باشد که یکی از طرفین در صداقت دیگری شک داشته باشد و به حرفها و کارهای او شک داشته باشد . و در این شرایط است که اگر رفتار نامزدتان با شما تغییر کند این موضوع خیلی طبیعی است که شما از خود بپرسید مگر من چه رفتاری با او داشته ام ؟ که او تغییر کرده است ؟
شاید واقعا او نسبت به زمان قبل که با هم بودید و رابطه داشتید ، زمان کمتری دارد و وقت خالی ندارد که با شما بگذراند ، به شما توصیه می‌کنیم زیاد بر روی این موضوع تاکید نکنید زیرا اکر شما دایم از او گلایه مند شوید که چرا به کمتر به دیدار شما می‌آید باعث می‌شود که او کم کم این باور را پیدا کند که واقعا باید کمتر به دیدار شما بیاید و شاید این موضوع را باید تحقق بخشد و روابطتان تیره تر می‌شود پس بر روی این موضوع به هیچ وجه اصرار نورزید اجازه دهید با گذشت زمان همه چیز حل خواهد شد .
اتفاقا اگر بخواهید در این زمان به راحتی می‌توانید خود و عشق تان نسبت به او را به اثبات برسانید ، اما چطور ؟
به او نشان دهید حتی اگر او را نبینید حتی درجه ای از علاقه شما نسبت به او کم نمی‌شود و همیشه او را نامزد خواهید داشت و او نیز این موضوع را درک می‌کند که شما واقعا عاشق او هستید و این فاصله‌ها از بین می‌رود . زیرا نامزد شما تنها به حمایت شما از خودش اهمیت می‌دهد و دلش می‌خواهد در همه ی موارد او را تنها نگذارید و دائم پشتیبان او باشید .
۲) حقیقت و دروغ : در مرحله ی بعدی علت این رفتار نامزدتان و اینکه او از شما کنار می‌گیری می‌کند این است که شما صحبت‌های دروغ و راست زیادی به او می‌زنید و در رفتارتان تضاد‌های بسیاری وجود دارد ، و این سکوت و دوری او از شما به این علت است که می‌خواهد رفتار شما را تجزیه و تحلیل کند و به این موضوع پی ببرد که آیا واقعا شما او را دوست دارید و یا اینکه به ازدواج با او خیلی مطمئن نیستید و فکر می‌کنید مشکلاتی مانع این ازدواج خواهند شد . اگر شما چنین شخصیتی را دارید و واقعا به نامزدتان علاقه مند هستید و می‌خواهید و تمایل دارید که این رابطه را برای همیشه حفظ کنید به شما توصیه می‌کنیم دست از دروغ گفتن خود بر دارید حداقل در این برحه ی زمانی زیرا شما در حال حاضر زیر میکروسگوپ نامزدتان هستیید و او روی تمام رفتار شما متمرکر است و دنبال یک اشتباه از شما می‌گردد ، پس مراقب اعمال و گفته‌های خود باشید زیرا رابطه تان به یک تار مو بسته است و هر آن امکان دارد این نخ اتصال بینتان پاره شود و از بین برود.

منبع: پورتال سیمرغ



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
از کجا باید نیت اصلی پسرو هنگام پیشنهاد فهمید؟
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:15 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سوال :

سلام

دختری هستم21 ساله تا حالا چندتا پیشنهاد از طرف پسرا داشتم ولی می ترسم بهشون جواب مثبت بدم در واقع نمیدونم نیت اصلی اونا چیه و موقعی هم که باهاشون صحبت میکنم نمیدونم چه طور مطرح کنم قصدشون چیه!

جواب:

سلام

هنگامی که پسر پیشنهاد اشنایی می ده نمی شه فهمید که نیتش چیه چون ممکنه قصدش ازدواج نباشه اما بگه قصدش ازدواجه و در این زمینه هم کلی حرفهای قشنگ بزنه که اعتماد دختر رو جلب کنه اما همه اش برای فریب دختر باشه که عاشقش بشه و وقتی که دختر رو عاشق خودش کرد اونوقت برای خواستگاری هی امروز و فردا کنه تا دختر رابطه رو قطع نکنه یا اگه ببینه دختر خیلی عاشقشه حقیقت بگه که من برای دوستی حاضرم اما ازدواج نه و دختر هم بخاطر عشقش به او موافقت کنه تا بلکه بتونه به خیال خودش راضیش کنه که باهاش ازدواج کنه که زهی خیال باطل چون پسری که طالب دختر نیست اگه بفهمه که دختر طالبشه عقب نشینی می کنه

پس شما دنبال این نباشید که اول مطمئن بشید قصد پسر چیه اونوقت پیشنهاد اشنایی پسر رو قبول کنید چون تنها وقتی اطمینان کامل به قصد پسر حاصل می شه که با خانواده اش زنگ در خونه شما رو برای خواستگاری بزنه اما قبلش حتی در زمانی که شماره منزل رو می گیره هم اطمینانی وجود نداره چون همه اش ممکنه ظاهر سازی برای ادامه رابطه جهت عاشق کردن شما باشه البته نمی گم همه پسرها این طورند و قصدشون ازدواج نیست چون شاید خیلیاشون هم راست بگن و قصدشون ازدواج باشه اما مشکل اینه که به خاطر اینکه عده ای از این راه برای فریب دخترها استفاده می کنند تا پسر عملا قدم جلو نذاشته نمی شه اطمینان کرد که ار اوناییه که قصدش ازدواجه یا نه ؟

بنا بر این به نظر من وقتی پیشنهاد اشنایی از طرف پسری داده می شه سوال کنید هدفش دوستیه یا ازدواج، اگر گفت دوستی یا اینکه گفت فعلا دوست بشیم ببینیم چی می شه ردکنید اما اگه گفت اشنایی جهت ازدواج، بهش بگید من به رابطه بی حد و حصر حتی برای ازدواج اعتقادی ندارم و ارتباط رو تا حدی قبول دارم که شناخت اولیه ایجاد بشه به حدی که طرفین اجمالا هم رو برای ازدواج بپسندند و بعد کار از طریق خانواده ها پیگیری بشه و به خواستگاری رسمی برسه

اگه این طور بگید تکلیف رو از اول روشن کردید که رابطه برای پیدا کردن شناخت اجمالی به هدف رسیدن به خواستگاریه ، اونم اگه راست بگه و هدفش ازدواج باشه قبول می کنه و بعد شروع شما هم باید مواظب باشید که اولا ارتباط از حد شناخت اولیه جلوتر نره و ثانیا حالت رسمی و محترمانه داشته باشه و صمیمیت ایجاد نکنه چون عشق مثل خوابه و انسان نمی دونه کی خوابش می بره و اگه دل شما گیر افتاد اون وقته که خودت تمایل به قطع رابطه نداری

بعد از اینکه با چند جلسه صحبت شناخت اجمالی پیدا شد بهش بگید دیگه کافیه و باید از کانال خانواده اقدام کنی اگه گفت که شناخت در این مرحله کافی نیست بگو که خواستگاری به معنی ازدواج نیست ما در طول خواستگاری می تونیم خیلی بیشتر اشنا بشیم و تحت نظارت خانواده ها صحبت کنیم بدون اینکه بترسیم عشق زود هنگام ایجاد بشه و جلوی عقل ما رو بگیره و نتونیم عیوب هم دیگه رو ببینیم

اگه با این حرفها به سمت خواستگاری رفت نشونه صداقتشه اما اگه برای خواستگاری بهانه اورد یا قبول نکرد به نیتش شک کنید و رابطه رو سریعا قطع کنید

موفق باشید

منبع : سایت مشاور ازدواج - علی کریمی



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
5 عادت زوج های خوشبخت
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:12 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خوشبخت ترین زوج ها ویژگی ها و عادات خاصی دارند. به همین علت تصمیم گرفتیم 5 عادت مشترک بین زوج های خوشبخت را برایتان معرفی کنیم. شاید دوست داشته باشید


شما هم یکی از آنها باشید.

1. دنیایتان را گسترده تر کنید. مطمئناً همسرتان به خاطر اینکار از شما تشکر می کند. با اینکه لازم نیست با هر کسی که از راه برسد ارتباط دوستی برقرار کنید، هیچ دلیلی هم وجود ندارد که نتوانید از آن دیواری که اکثر ما بعد از ازدواج دور خودمان می کشیم عبور کنید و روابطتان را گسترده تر کنید. وقتی اجازه دهید دوستان و خویشاوندان وارد دنیایتان شوند و با آنها معاشرتی سالم داشته باشید، زندگی از آن حالت یکنواختی خارج خواهد شد.

2. قدردان باشید. شاید کمی کلیشه ای باشد اما خیلی خوب عمل می کند. چند وقت پیش شعری نوشتم که در آن تشکر و قدردانی ام را به خاطر همه کارهایی که همسرم انجام می دهد نشان دهم. وقتی روی کاغذ می بینم که چقدر شوهرم برای تامین خانواده اش زحمت می کشد دیگر برای با صدا غذا خوردن و انداختن کفش های گوشه اتاق ناراحت نمی شوم.

3. با عشق زندگی کنید. خلاصه بگویم، عشق و شور جنسی عالی است اما بعد از گذشت 10 سال از ازدواج، ممکن است این شور و عشق از بین برود. من فهمیده ام که هرچقدر به شور و عشقم به مسائلی غیر از شوهرم توجه کنم، با شور و اشتیاقی بیشتر از قبل به سمت او برمی گردم.

4. سازگار باشید. همیشه می گویند، باید با آنچه که دارید شاد و خوشبخت باشید نه با چیزهایی که ندارید. برای من این مسئله نه تنها درمورد اشیاء بلکه درمورد خصوصیات شخصیتی هم صدق می کند. مهم نیست که آشپزخانه خانه مان به سبک 50 سال پیش باشد و مبلمان هم دیگر فرسوده شده باشد، هیمن که می دانم شوهری دارم که نهایت تلاشش را برای خوشحال کردن من و بچه ها می کند برایم کافی است و سپاسگذارم.

5. از خوشی های ساده لذت ببرید. این یکی از مهمترین عادت هاست که خوشبختی را تضمین می کند. برای من و شوهرم یک شام رویایی در رستورانی مجلل یا یک دست مبلمان تازه این خوشحالی را ایجاد نمی کند (بااینکه ماهی یکبار برای شام با هم بیرون می رویم و این خودش خیلی است). با هم و در کنار هم غذا پختن در آشپزخانه و برای ناهار با بچه ها به پیک نیک رفتن برایمان واقعاً لذت بخش است.

منبع: mardoman.net



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
انتخاب همسر را به گوشهایتان بسپارید!
شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:10 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

نتایج تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان می دهد که زنان با برخورداری از یک توانایی شگفت انگیز می توانند تنها با گوش دادن به صدای مرد تشخیص دهند که تا چه حد می تواند همسر مناسبی باشد.

محققان دانشگاه کالیفرنیا کشف کردند که زنان توانایی شگفت انگیزی دارند که به آنها کمک می کند تنها با گوش دادن به صدای یک مرد، ایده آل بودن وی را برای شروع یک زندگی مشترک شناسایی کنند.

این محققان دریافتند که زنان تنها با گوش دادن به صدای ضبط شده مردان حتی اگر به زبان دیگری صحبت کرده باشند می توانند پی به قدرت بدنی مردان و اینکه تا چه حد در زندگی محکم هستند ببرند.

این دانشمندان به منظور دستیابی به این نتایج، صدای مردان مختلف را از قبایل بولیوایی تا چوپانان آند و دانشجویان رومانیایی و آمریکایی ضبط کردند. در این آزمایش از تمام این مردان خواسته شد که یک جمله واحد را با یک لحن عادی بیان کنند.

سپس نیروی فیزیکی این مردان برپایه فشار دست، دور قفسه سینه و عضلات بازو اندازه گیری شد.

براساس گزارش تایمز، در ادامه گروهی از زنان صدای ضبط شده این مردان را گوش دادند و تنها با شنیدن حداقل دو کلمه از لحنی که کلمات با آنها ادا شده است به نیروی بدنی مرد پی بردند. این ارزیابی با اطلاعات جمع آوری شده در خصوص نیروی بدنی مردان منبطق بود.

گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
تازه دامادها؛ نوعروسان! بخوانيد
شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:9 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

استحکام و آرامش زندگي
ازدواج

خانواده، کوچک‌ترين و درعين‌حال زيربنايي‌ترين واحد اجتماع است که بايد در حفظ و شکوفايي آن کوشيد. تأثيرگذاري مستقيم، گستره تأثير و طول مدت آن، شاخصه‌هاي مهمي‌هستند که توجه به خانواده را ضروري مي‌سازند. خانواده، مناسب‌ترين بستر براي رشد انسان است. آدمي‌نيازهايي دارد که تأمين هريک از آنها به شيوه مناسب و درست، گامي‌ در مسير رشد و تعالي وي است و خانواده بهترين جايگاه تأمين اين نيازهاست. اما گاهى، به‌دليل برخي عوامل، اين محيط امن و جايگاه تعالي‌بخش، محل کدورت و ناامني و رکود مي‌شود. لذا براي جلوگيري از اين نوع رويدادها بايد سعي شود که از همان ابتداي زندگي مشترک ، برخي اصول و موازين را رعايت نمود تا کمتر دچار مشکل و تضاد گرديد. اگر به تازگي زندگي مشترک خود را آغاز کرده ايد، با رعايت نکات ساده و در عين حال، بسيار حساس زير، مي توانيد از زندگي تان لذت برده و براي همسرتان، همراهي هميشگي باشيد:

- هدفي مشترک را در نظر بگيريد. با هم فکري براي خود و همسرتان، هدف مشترکي داشته باشيد و براي رسيدن به آن، يکديگر را کمک کنيد.

- خودخواه و خود راي نباشيد و به نظر همسرتان هم توجه داشته باشيد، تا بتوانيد لذت هاي معنوي را درک کنيد.

- عيب هاي خود را ببينيد. فقط به دنبال عيب جويي از همسرتان نباشيد، عيوب خود را نيز رفع کنيد.

- قدرشناس باشيد. قدر محبت هاي پدر، مادر، همسر و دوستان تان را بدانيد و سپاس گزار الطاف خداوند باشيد تا به تقديرهاي او راضي شويد. آن چه مورد رضايت خداوند نيست را انجام ندهيد تا اطمينان و عزت نفس بيشتري بيابيد.

- اهل عمل و مسئووليت پذيري باشيد. به جاي توقع داشتن از ديگران، به فکر انجام مسئووليت هاي و وظايف خود باشيد.

- به ارزش هاي اعتقادي و فرهنگي يکديگر احترام بگذاريد.
فقط به دنبال عيب جويي از همسرتان نباشيد، عيوب خود را نيز رفع کنيد.

- مثبت بينديشيد و اضطراب را از خود دور سازيد. اگر بپذيريد هر کاري از جانب خداوند خير است، در زندگي اضطراب نخواهيد داشت.

- هرگز دشنام ندهيد و جدال نکنيد. بحث و جدل، آتش کينه را در دل شعله ور ساخته و حرمت ميان زن و شوهر را خدشه دار مي کند.

- دلي آرام و نيک خواه داشته باشيد. دل آرامي، يکي از راه هاي برقراري صلح و صفا بين شما و همسرتان است. براي رسيدن به آرامش، بايد به خداوند نزديک شد از ويژگي هاي همسر دل آرامي، مثبت انديشي، ايمان، جاذبه ي فکري و اميدواري ست.
عشق

- عاشقانه زندگي کنيد. براي رسيدن به عشق، از انجام هيچ کاري کوتاهي نکنيد.

- حساسيت هاي رفتاري همسرتان را بشناسيد و به آنها اهميت دهيد تا موجب بروز اختلال در روابط تان نشود.

- پيش از صحبت، تفکر کنيد. هر گاه حرفي مي زنيد، از قبل، به عواقب آن فکر کنيد تا بعد، شرمنده و پشيمان نشويد. يا توجه به شرايط روحي و جسمي همسرتان حرف بزنيد و از پرحرفي بپرهيزيد.

- تا جايي که مي توانيد، با يکديگر غذا بخوريد. جمع شدن افراد خانواده دور ميز يا سفره ي غذا، موجب افزايش روابط عاطفي و احساس نزديکي بيشتر آنان خواهد شد.

- شبکه ارتباطي خود را گسترش دهيد، يکي از علت هاي ايجاد افسردگي در خانواده ها، قطع ارتباظ با محيط بيرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتي در مورد نوع تفريح و ارتباطات داريد، چيزي را انتخاب کنيد که تا حد ممکن، هر دو، آن را ترجيح مي دهيد.

- به رشد يکديگر کمک کنيد. زن و شوهر بايد به منظور رسيدن به درجات معنوي والاتر، ادامه ي تحصيل، اشتغال و... شرايط رشد و پيشرفت يکديگر را فراهم کنند.
به جاي توقع داشتن از ديگران، به فکر انجام مسئووليت هاي و وظايف خود باشيد

- به يکديگر هديه دهيد، به همسرتان هديه دهيد چون نشان مي دهد به او توجه داريد. اين مساله به خصوص به آقايان توصيه مي شود چرا که بيشتر مردان معتقدند عشق و علاقه شان به همسرشان را در دل داشته و لذا لزومي ندارد که ان را در عمل نشان دهند در حالي زنان بالعکس تمايل فراواني دارند که به طور آشکار تحت محبت قرار بگيرند لذا هديه دادن و هديه گرفتن مي تواند دريچه جديد ارتباطي را بين زن و مرد بگشايد.

- بي ريا و صادق باشيد. اگر با اطرافيان خود صادقانه برخورد کنيد، علاوه بر راحتي خودتان، آنان هم شما را آسان تر مي پذيرند.

- به عهده خود وفا کنيد. اگر قولي به همسرتان مي دهيد، تمام تلاش خود را براي عمل کردن به آن، به کار گيريد.

- از نصايح و تجربيات پدر و مادرتان استفاده کنيد. استفاده از نصايح ديگران به اين معنا نيست که به آنان اجازه ي دخالت در زندگي خصوصي خود را بدهيد، بلکه از تجربيات آنان استفاده کنيد.

- همسر خود را با ديگران مقايسه نکنيد. اگر چه افراد نقايصي دارند اما خوبي هايي هم دارند. سعي کنيد به نکات مثبت همسر خود فکر کنيد.
تفاهم

- عيب پوشي کنيد. هميشه اول، خوبي هاي همسرتان را به او بگوييد و بعد با ظرافت، انتقاد کنيد و سعي نماييد معيار نقدهاي تان، منطقي و قابل قبول باشد هم چنين هرگز نزد ديگران، عيب همسر خود را بازگو نکنيد.

- خانواده گرا باشيد. هميشه براي خانواده تان اعتبار قائل شويد و به رشد و پيشرفت هم کمک کنيد.

- عذرخواه باشيد و خود نيز عذر ديگران را بپذيريد.

- رازدار باشيد. هم اسرار همسرتان را نزد ديگران و هم اسرار ديگران را نزد همسرتان فاش نکنيد.

- صبور و باگذشت باشيد. صبر و گذشت موجب مي شود دوستي صميمي براي همسرتان باشيد.

- همسرتان را از وضعيت اقتصادي موجود، آگاه کنيد. از درآمد هم، مطلع باشيد تا با هم فکري، برنامه ريزي بهتر انجام دهيد.

- به خلوت يکديگر احترام بگذاريد. گاهي اوقات افراد نياز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در اين صورت، آرامش همسرتان را به هم نزنيد.

هميشه اول، خوبي هاي همسرتان را به او بگوييد و بعد با ظرافت، انتقاد کنيد و سعي نماييد معيار نقدهاي تان، منطقي و قابل قبول باشد هم چنين هرگز نزد ديگران، عيب همسر خود را بازگو نکنيد.

- به فکر ايجاد تغييرهاي مثبت در خود و همسرتان باشيد. سعي کنيد تغيير در حرکت به سمت تعالي و بالندگي باشد و پيش از تغيير، راه هاي درست ايجاد آن را بدانيد.

- به ياد خدا باشيد و از او کمک بخواهيد. با ياد خدا، دل ها آرام مي گيرد و مطمئن باشيد خداوند به شما کمک خواهد کرد.

منبع: تبیان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
با چشمان مشتاق به همسرتان بنگرید (ویژه همسران):
پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

همسرتان با دیدن نگاه مشتاق شما متوجه می شود که صحبت هایش برای شما جالب است و با انگیزه بیشتر به گفتگو می پردازد.

 

اگر چشمانتان سرد و بی رمق به نظر می رسد برای لحظاتی به موضوعات مورد علاقه تان فکر کنید تا شور و هیجان را به چشمانتان باز گردانید.

 

برگرفته از کتاب : جادوی محبت ویژه همسران



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
شاداب و پر نشاط زندگی کنید (ویژه همسران):
پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

همه افراد دوست دارند که زندگی خوب وراحتی داشته باشند.

 

هر کاری که امروز انجام دهید برفردای شما تاثیر می گذارد.

 

برای لذت بردن از زندگی فقط کافی است تصمیم بگیرید شاد باشید.

 

صبح که از خواب بر می خیزید به خود یادآوری کنید که می خواهید روز شاد و فوق العاده ای را به خود و همسرتان هدیه کنید.

 

هر روز به همسرتان یادآوری کنید که چقدر برای شما عزیز و دوست داشتنی است.این کلمات انرژی مثبت زیادی را برای هر دوی شما به همراه می آورد.

 

تلاش کنید که امروز بهترین روزتان باشد و از آن بیشترین لذت را ببرید.

 

بدن شما برای 24 ساعت شبانه روز تدبیر شده است.

 

اگر بخواهید به گذشته فکر کنید یا مدام نگران آینده باشید,امروزتان را از دست می دهید.

 

اگر با فکر مشکلات و سختی های گذشته زندگی کنید,نمی توانید از لحظه هایتان لذت ببرید.

 

زندگی پویاست و مدام در حال تغییر است.فقط کافی است گذشته را فراموش کنید و برای ایجاد تغییرات مثبت تلاش کنید.

 

برای شروع یک زندگی جدید و متفاوت,هم اکنون به اندازه کافی کامل هستید.

 

از خودتان بیش از حد انتظار نداشته باشید و مشتاقانه به دنبال کسب تجربیات جدید باشید.

 

بر روی افکار شاد تمرکز کنید.

 

به خودتان بگویید هر قدر تا به حال ناراحت و غمگین بوده ام کافی است,دیگر فرصت آن است که زندگی متفاوتی را برای خود رقم بزنم.

 

روزتان را با خواندن صفحه حوادث که پر از اخبار ناگوار است خراب نکنید.

 

فقط به دنبال اخبار خوب و شادی بخش باشید تا همسرتان را هم تحت تاثیر قرار دهید.

 

گاهی از محل کارتان با همسرتان تماس بگیرید تا دریابید شما در همه حال به یاد او هستید.

 

در ابتدای روز که سر حال و پر نشاط هستید به مهمترین کارهایتان بپردازید تا با احساس موفقیت و اعتماد به نفس به بقیه کاره برسید.

 

برای خودتان ارزش قائل شوید.

 

اگر می توانید,برای تغییر رفتار یا شرایطی که دوست ندارید دست به کار شوید,ولی اگر نمی توانید تغییری ایجاد کنید شرایط را همان گونه که هست,بپذیرید.

 

عمل به ایده خوب را به تعویق نیندازید.

 

دیگران هم به طرح های جالب و نو فکر کرده اند,ولی موفقیت به سراغ کسی می آید که قبل از بقیه دست به کار شود.

 

وقتی به گذشته می نگرید به خاطر کارهایی که انجام نداده اید,بیشتر از کارهایی که انجامش داده اید متاسف می شوید,هر چند که همیشه از کارهایتان نتیجه مطلوبی نگرفته باشید.

 

اگر برای انجام کاری در اضطراب و تردید هستید دست به کار شوید و خود را مجبور کنید که آن را تجربه کنید.

 

برای زندگیتان برنامه ریزی کنید و تعیین کنید می خواهید در زندگی چه اهدافی را دنبال کنید.

 

لیستی از مهمترین کارهایتان تهیه کنید و آن را در جیبتان قرار دهید تا به ترتیب اولویت آنها را انجام دهید.

 

آرزو ها و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود و همسرتان را در لیست های جداگانه بنویسید و آنها را به درب اتاق یا کمدتان بچسبانید.

 

چند وقت یک بار آنها را با هم مرور کنید.این کار کمک می کند همیشه در ذهنتان باقی بماند و برای رسیدن به آنها تلاش کنید.

 

مراقب سلامت جسمیتان باشید.زیرا ارتباط تنگا تنگی بین سلامت جسم و روان وجود دارد.

 

به اندازه کافی استراحت کنید و زیاد از حد از خودتان کار نکشید.

 

به خاطر داشته باشید که برای رسیدن به اهدافتان نیاز به تجدید نیرو دارید.

 

همیشه تصویر یا وسیله ای زیبا در مقابلتان قرار دهید و با نگاه کردن به آن لذت ببرید.

 

برای رفتن به سر کار یا منل خوش منظره ترین مسیر را انتخاب کنید.

 

به دنبال فرصت مناسبی باشید تا لبخند بزنید.

 

خنده هزینه ای ندارد ولی انرژی مثبت فوق العاده ای به همراه می آورد.

 

روزی چند دقیقه پیاده روی کنید و نفس عمیق بکشید.

 

در پایان روز چند دقیقه ای را به ارزیابی خود اختصاص دهید و عملکرد روزانه تان را ارزیابی کنید.

 

چند وقت یکبار اتفاقات مثبت زندگیتان را با همسرتان مرور کنید و به یاد بیاورید که در کنار هم به چه چیزهایی دست یافته اید.

 

قبل از خواب فعالیت های پر تحرک نداشته باشید,سعی کنید عضلات بدنتان را شل کنید و در راحت ترین حالت دراز بکشید.

 

برگرفته از کتاب : جادوی محبت ویژه همسران



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
از حالت چشم های همسرتان به احساسات او پی ببرید (ویژه همسران):
پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۹ ساعت 19:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

وقتی پای صحبت همسرتان می نشینید,به چشم های او بنگرید.

 

با نگاه کردن به چشم های همسرتان می توانید براحتی از علایق یا نفرت های او مطلع شوید.

 

وقتی درباره موضوعات جذاب و هیجان انگیز یا اضطراب آور و ترسناک صحبت می کند.مردمک چشم هایش گشاد می شود,ولی با بیان مسائل نفرت آور و ناراحت کننده مردمک چشم هایش تنگ می شود.

 

برگرفته از کتاب : جادوی محبت ویژه همسران



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی