هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

ارزان‌ترين راه مقابله با استرس
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 12:5 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

درحالي كه استرس ريتم تنفسي را افزايش مي‌دهد، خنده اين امكان را فراهم مي‌سازد تا تبادل اكسيژن به سهولت در خون انجام شود و موجب تميزي شش‌ها مي‌شود.
در دنياي امروزي كه استرس و اضطراب در ميان اكثر افراد از كودكان گرفته تا سالمندان موج مي‌زند، بيشتر افراد تنها به فكر تامين امرار معاش و رفع مشكلاتشان هستند و كمتر كسي يافت مي‌شود كه براي شادي و خنده وقت بگذارد و اگر هم افرادي به فكر شاد كردن و خنداندن خود باشند از ديد افراد ديگر جامعه غير عادي به نظر مي‌آيند و گويي اين افراد هيچ مشكلي در زندگي ندارند، غافل از آن كه كسي كه بتواند در برابر ناملايمات و شرايط دشوار زندگي خودش را شاد نگه دارد، عملي بسيار شجاعانه و عاقلانه انجام داده است.

به گزارش ايسنا در وبلاگ بركه آمده است: اكثر افراد جدي بودن، رسمي و خشك بودن را صفت مثبتي مي‌دانند و هيچ‌گاه به خودشان اجازه نمي‌دهند لحظاتي از اين پوسته سفت و سخت بيرون آيند و موجب خنديدن و شاد كردن خود و اطرافيانشان شوند. به همين دليل يك زندگي يكنواخت و حتي توام با افسردگي را دنبال مي‌كنند. درعوض، افراد شاد زندگي را زياد سخت نمي‌گيرند و كمتر دچار بيماري مي‌شوند.

درحالي كه استرس ريتم تنفسي را افزايش مي‌دهد، خنده اين امكان را فراهم مي‌سازد تا تبادل اكسيژن به سهولت در خون انجام شود و موجب تميزي شش‌ها مي‌شود.

برخي از اثرات مفيد خنده اين‌ها هستند:

برخلاف استرس كه موجب تسريع ضربان قلب و افزايش فشار خون مي‌شود، خنده ضربان قلب را متعادل نگه‌ مي‌دارد و فشار شرياني را كاهش مي‌دهد.

زماني كه دچار استرس هستيم، ماهيچه‌هايمان سفت و منقبض مي‌شوند. خنده بر خلاف آن، موجب شل شدن ماهيچه‌هاي صورت، گردن، سينه، شكم، دست‌ها و پاها مي‌شود.

استرس روي كيفيت خواب اثر منفي مي‌گذارد، درحالي كه خنده با مهار كردن تنش‌ها ، كيفيت خواب را بهتر مي‌كند.

استرس موجب كند شدن هضم مي‌شود. چنانچه از ته دل بخنديد، خنده موجب ورزش شكم و تكان خوردن روده‌ها شده و به هضم بهتر غذا و دفع راحت‌تر مواد زايد بدن كمك مي‌كند.

خنده اين امكان را فراهم مي‌سازد تا شما بازيگوش‌تر و شوخ‌طبع‌تر شده، تنش‌ها و ترس‌ها را برطرف كرده و موقتا منطق، سرسختي و جديت زياد را كنار بگذاريد.

درحالي كه استرس اثر بخشي سيستم ايمني بدن را كاهش مي‌دهد، برخلاف آن، خنده آن را تقويت مي‌كند و تعداد گلبول‌هاي سفيد خون را افزايش مي‌دهد.

خنده احساس راحتي آني ايجاد مي‌كند و توليد «كورتيزول» كه از آن به «هورمون استرس» نام برده مي‌شود، را كاهش مي­دهد.

خنده دماي بدن و آنزيمي كه بدن در برابر زخم معده محافظت مي‌كند، افزايش مي‌دهد و به اكسيژن‌رساني به بافت‌ها كمك مي‌كند.

خنده موجب افزايش توليد «آندروفين» و يا همان «هورمون طبيعي شادي» مي‌شود كه نقش بسيار مهمي در برطرف كردن درد دارد.

خنده كاركرد دو نيمكره مغز را با هم هماهنگ مي‌كند. به همين دليل است كه در زمان ناراحتي و يا زماني كه خوب نخنديده‌ايد، نبايد تصميمات مهم بگيريد.

خنده به ارتباطات كمك مي‌كند، پرخاشگري را كاهش مي‌دهد و سبب مي‌شود تا خطاها و اشتباهات را بزرگ جلوه نداده و هم چنين به قوه تخيل و خلاقيت كمك مي‌كند.

بنابراين به دنبال افراد شاد باشيد؛ افرادي كه هر با شما را به خنده ‌اندازند، نه افرادي كه ديگران را دست مي‌اندازند و به عيوب و مشکلات ديگران مي خندند. چيزهاي مضحك و خنده‌دار زندگي را پيدا كنيد و به آن‌ها بخنديد . به دنبال چيزهايي باشيد كه در ظاهر معقول و مهم هستند، اما آنها را غير معقول، سطحي و خنده‌دار ببينيد.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
12+1 تکنيک ضد خجالت
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت 8:30 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
فرد خجالتي

مقدمه لازم نيست. اين تيتر، خودش گوياست. به جاي مقدمه، فقط از دوستان محجوب اين صفحه قول مي گيريم که هنگام اجراي اين دستورالعمل ها، با يکي دو شکست، ميدان را خالي نکنند. زياده عرضي نيست جز اين که تسلط بر تکنيک هاي ضدخجالت و کسب مهارت هاي معاشرتي، مثل کسب ساير مهارت ها، نيازمند پشتکار و تمرين مداوم است. به همين سادگي!

1- روي يک هنر متمرکز شويد و آن را خوب ياد بگيريد.

موسيقي، نقاشي، خطاطي و هنرهاي ديگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزايش خواهد داد.

2- به ديگران کمک کنيد.

منتظر نشويد که از شما کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به اين و آن، بايد بدويد. اين يک دستورالعمل است؛

ماشين يک نفر وسط خيابان خراب شده و روشن نمي شود و حالا راننده منتظر است کسي بيايد کمکش کند و ماشين را هُل بدهد.

همسايه تان از بازار برمي گردد و دستش حسابي پُر است و زنبيل دارد از دستش مي افتد.

پيرمرد مغازه دار، زورش نمي رسد که به تنهايي، کرکره مغازه را بدهد بالا.

خب، چرا معطليد؟ مگر نمي خواستيد تمرين هاي ضد خجالت تان را شروع کنيد؟ چه بهتر از اين؟ با اين تير، خيلي بيشتر از يکي دو نشان را خواهيد زد. مطمئن باشيد. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمي خواهيد؟ (البته لبخند و ارتباط چشمي را هم هنگام اداي اين دو کلمه فراموش نکنيد). نمي دانيد چقدر موثر است!

3- دل تان مي خواهد وقتي وارد يک جمع مي شويد، با شما چطور برخورد کنند؟

دوست داريد با لبخند به استقبال تان بيايند؟ به شما توجه کنند؟ به حرف هاي تان صميمانه گوش کنند و صميمانه با شما هم کلام شوند؟ و چيزهايي از اين قبيل؟ بسيار خب. مي گويند خجالتي ها، خجالتي ها را خوب مي شناسند. خجالتي هاي جمع را پيدا کنيد و با آن ها همان طوري رفتار کنيد که دل تان مي خواهد با شما رفتار شود. با سوال هاي صميمانه تان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنيد و جواب هاي شان را با رغبت بشنويد. اين کار، هم براي معاشرتي تر شدن آن ها مفيد است، هم براي خودتان يک تمرين تمام عيار مجلس آرايي است. شروع کنيد و ببينيد که چه قدر روي خودتان تاثير مي گذارد!

4- وقتي به يک محفل رودربايستي دار، مثلا به يک مهماني رسمي، دعوت مي شويد، وقت تان را طوري تنظيم کنيد که زود برسيد. اين نکته در عين سادگي، بسيار مهم است. حداقل فايده اش اين است که با سنگيني فضاي جلسه، زودتر آشنا مي شويد و کم کم ترس تان از آن جمع مي ريزد. امتحان کنيد! وقتي يک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ مي شود، حس خجالت تان خيلي کم تر است نسبت به وقتي که ناگهان به يک مجلس شلوغ وارد مي شويد. معمولا آن هايي که ديرتر به چنين محافلي وارد مي شوند، استرس بيشتري را پشت سر مي گذارند و آن هايي که زودتر مي رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار مي کنند.

5- از هم صحبت خود تعريف کنيد. اين که ديگر کاري ندارد. هم آسان است، هم فوق العاده موثر. اغلب آدم ها وقتي ازشان تعريف مي کنيد، ذوق مي کنند و بيشترشان آن قدر ذوق مي کنند که به هيچ قيمتي حاضر نمي شوند هم صحبتي با شما را از دست بدهند. البته هنگام اجراي اين تکنيک بايد مواظب مغزتان هم باشيد؛ چرا که ممکن است جاي دندان هاي کسي که از او تعريف کرده ايد، رويش باقي بماند. ضمنا هنگام تعريف و تمجيد از اين و آن، به هيچ وجه لازم نيست دروغ بگوييد. اگر کمي دقت کنيد، مطمئنا در هر آدمي بالاخره يک چيزي پيدا مي کنيد که قابل تعريف باشد. البته تعريف هاي تان هم نبايد خيلي بي ربط باشد. مثلا وقتي کسي دارد درباره يک موضوع فلسفي با شما صحبت مي کند، خيلي بي ربط است اگر بگوييد: پيراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهيد و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنيد.

6- نقش آفريني کنيد. نقش آفريني، يک اسلحه مخفي است که حتي مطمئن ترين و با اعتماد به نفس ترين آدم هايي هم که شما سراغ داريد، از آن بهره مي گيرند. شما دل تان مي خواهد وقتي به يک جمع وارد مي شويد، چگونه رفتار کنيد؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صميمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟ خب، همه ي اين ها را مي توانيد در خلوت خودتان و در مقابل آينه تمرين کنيد. همه ي ما آدم ها کمي تا قسمتي بازيگريم. نقش آفريني جلوي دوربين شايد کار آساني نباشد (من واقعا نمي دانم سخت است يا آسان)؛ ولي نقش آفريني در خلوت و در مقابل آينه را مطمئن هستم که کار آساني است. تمرين هاي مکرر اين چنيني، ناخودآگاه تان را به همان سمتي مي برد که بيشتر تمرينش را مي کنيد و کم کم شما هماني خواهيد شد که دل تان مي خواهد.

7- هيچ وقت هيچ کس را تحقير نکنيد و خصوصا در حضور جمع از چنين کارهايي پرهيز کنيد. همه ي ما آدم ها به آرامش و کمک ديگران احتياج داريم؛ نه به دشمني و آزار و اذيت شان. مطمئنا وقتي شما کسي را تحقير يا مسخره کنيد، او هم به دنبال بهانه اي خواهد گشت تا اين لطف شما را جبران کند! انرژي منفي براي اين و آن نفرستيد تا انرژي منفي براي تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از اين و آن هم، يادتان باشد که نبايد از هيچ کس در حضور جمع با تندي و خشونت انتقاد کنيد. وقتي ارتباط تان با دور و بري ها دوستانه و صميمانه باشد، آن ها هم براي رفع اين جور مشکلات و از جمله براي رفع اين حس خجالت دروني به شما کمک خواهند کرد.

8- خيلي هم ايده آل گرا نباشيد! قرار نيست با هر جوکي که شما تعريف مي کنيد، همه غش و ريسه بروند. قرار نيست با هر حرفي که مي زنيد، همه به به و چه چه کنند. براي هيچ کس ديگري هم قرار نيست چنين اتفاقي بيفتد. مطمئن باشيد که ديگران هم استانداردهاي شان را اين قدر دست بالا تعريف نمي کنند. وقتي در يک جمع حضور داريد، کسي از شما انتظار ندارد که فوق العاده باشيد. براي جمع، اين مهم است که شما با آن ها همراه باشيد، فقط همين! اين را هم يادتان باشد که خيلي از خانم ها و آقايان اصلا با آدم هاي پُرحرف و شوخ و مجلس آرا ميانه ي خوبي ندارند و يک خبر خوب ديگر براي خجالتي هاي عزيز: سکوت و کم حرفي شما را معمولا به پاي فروتني، حجب و حيا و بزرگ منشي تان مي گذارند و چه صفتي بهتر از اين چند صفت؟ راستي يادتان باشد که، در ملاقات اول تان با هيچ کس زياد حرف نزنيد و اطلاعات شخصي تان را رو نکنيد. چه لزومي دارد؟ اين کار را متاسفانه بعضي ها براي پنهان کردن آن حس خجالت دروني شان انجام مي دهند، غافل از اين که ديگران، اين کار را غالبا اين طور تفسير و تعبير مي کنند که فاعلان اين فعل، آدم هاي کم ظرفيت و سرخورده يا آدم هاي گوشه گير و تنهايي هستند.

9- ارتباط چشمي در برقراري يک ارتباط موثر، خيلي مهم است. حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنيد. چه وقتي داريد صحبت مي کنيد، چه وقتي که دارند با شما صحبت مي کنند. اين ارتباط چشمي را ترجيحا با يک لبخند ملايم و حالت دوستانه همراه کنيد. اگر به هر دليلي از برقراري يک ارتباط چشمي مناسب ناتوان هستيد، سعي کنيد به پيشاني طرف مقابل تان نگاه کنيد. از معجزه ي نفس هاي عميق هم غافل نشويد؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنيد که با نفس هاي عميق، آرامش را به وجودتان برگردانيد. اين تمرين را مي توانيد خيلي راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهيد. مطمئن باشيد که هيچ کس نمي فهمد اين کار شما چه معنايي دارد. باور کنيد که اصلا کسي حواس اش به شما نيست. راحت باشيد.

10- اگر خجالتي باشيد، احتمالا تنهايي را به فعاليت هاي جمعي ترجيح مي دهيد. خب، مي توانيد، از اين فرصت مغتنم استفاده کنيد و چيزي ياد بگيريد. آدم هايي که تنهايي را دوست دارند، معمولا روحيه شان با هنرآموزي جور است. روي يک هنر متمرکز شويد و آن را خوب ياد بگيريد. موسيقي، نقاشي، خطاطي و هنرهاي ديگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزايش خواهد داد. تا مي توانيد کتاب بخوانيد و اطلاعات کسب کنيد. روزنامه، مجله، برنامه هاي آموزشي، اينترنت و… به زودي، روزي مي آيد که بايد حرفي براي گفتن داشته باشيد. خودتان را براي آن روز آماده کنيد.

11- شکست هاي تان را تدبير کنيد. وقتي داريد براي کسب مهارت هاي ضد خجالت تلاش مي کنيد، يادتان باشد که مثل هر تلاش ديگري، ممکن است شکست هايي هم در سر راه تان باشد. ولي قرار نيست شما از ميدان فرار کنيد. تا رسيدن به پيروزي نبايد دست از تلاش برداريد.

فراموش نکنيد که نوابغ هم بارها و بارها در مسير تلاش هاي شان شکست خورده اند؛ اما دست از کار نکشيده اند. اين را هم يادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشي از شرايط باشد، نه ناشي از اشتباه شما. مثلا ممکن است شما نتوانيد در ميان بحث دو نفر ديگر وارد شويد و آن ها را همراهي کنيد تنها به اين علت که بحث آن ها خصوصي بوده و يا ممکن است سر صحبت را با کسي باز کرده باشيد که او در آن لحظه به گرفتاري ها و مشکلات ديگر زندگي اش فکر مي کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعي کنيد از هر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه اي بگيريد و آن درس تازه را در تمرين هاي بعدي به کار ببنديد.

12- هميشه آماده و به روز باشيد. مطلع و گوش به زنگ. کتاب بخوانيد، روزنامه، مجله، اينترنت و… اخبار روز دنيا را پيگيري کنيد. اخبار هنري، فرهنگي، علمي، سياسي و… داشتن اين اطلاعات به شما کمک مي کند که هميشه حرف هاي شنيدني در آستين داشته باشيد. سوال هاي حاضر و آماده هم غنيمت هستند. از اين قبيل سوال ها هميشه همراه داشته باشيد.

طرح يک سوال صميمانه و مودبانه معمولا نقطه ي شروع مناسبي براي ورود به بحث ديگران است و هر قدمي هم که براي چنين هم کلامي هايي برداريد، مطمئنا قدم بعدي آسان تر و آسان تر مي شود.

از سليقه ها و علاقه هاي دوروبري هاي تان هم بايد باخبر باشيد. اين طوري راحت تر مي توانيد هم صحبت شان شويد.

وقتي مي خواهيد سر صحبت را با يک جماعتي باز کنيد يا وقتي که مي خواهيد در يک بحث گروهي شرکت کنيد، بايد اين را ارزيابي کنيد که آيا آن ها هم مايل هستند حرف هاي شما را بشنوند و اصلا آيا شما خوب به حرف هاي آن ها گوش داده ايد يا نه. بي محابا حرف شان را قطع نکنيد. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثي وارد شويد.
کمرويي

13- خودتان را درست کنيد. با ديگران(لا اقل فعلا) کاري نداشته باشيد. نمي توانيد همه را مجبور کنيد همان طوري که شما دل تان مي خواهد رفتار کنند. نمي توانيد همه را وادار کنيد نسبت به حرف ها و رفتارهاي شما همان طوري واکنش بدهند که شما دوست داريد. چرا که اولا همه ي آدم ها مثل هم نيستند و مثل هم فکر نمي کنند و ثانيا آن چه مهم است، تلاش و تمرين شما است و توجه به اين نکته که آيا شما داريد کارتان را درست انجام مي دهيد يا نه.

انتظار نداشته باشيد وقتي که در يک مهماني، کنجي نشسته ايد و با هيچ کس حرف نمي زنيد، ديگران بيايند و شما را از پوسته ي تنهايي بيرون بياورند. خودتان هم بايد کمک کنيد. انجام دادن تمرين هايي که از آن ها حرف مي زنيم، به عهده ي خودتان است، نه ديگران. ضمنا حواس تان به اين نکته هم باشد که سطح توقع تان را از ديگران تصحيح کنيد. در هر مهماني، ممکن است که بغل دستي شما هم خودش خجالتي باشد؛ نزديک به 50 درصد آدم ها، کم و بيش، با درجات مختلفي، خجالتي هستند. پنجاه درصد يعني نصف آدم هاي هر جمع. کم نيست! شما هيچ وقت در اقليت نيستيد.

قرار نيست که يک شبه متحول شويد و ناگهان تبديل بشويد به آدم بذله گو و پُرحرفي که مجلس آرايي مي کند و… اين حتي با تلاش شما هم به سرعت به دست نمي آيد. آدم ها ذات شان با همديگر فرق دارد. اما معاشرتي شدن، يک مهارت است که با تمرين به دست مي آيد. به مهارت هاي ضد خجالت هم بايد يکي يکي تسلط پيدا کنيد. وقتي انرژي تان را در هر مقطع زماني روي يک يا دو مهارت به خصوص مي گذاريد خيلي زودتر به نتيجه مي رسيد. مثلا پيش دستي در سلام گفتن را بايد تمرين کرد. وقتي به آن تسلط پيدا کرديد، شروع به صحبت با لبخند را تمرين کنيد. ارتباط چشمي، دويدن به دنبال کمک به ديگران، کمک به ساير خجالتي هاي جمع، تعريف هاي به جا و … هم همين طور.

به دست آوردن يک مهارت ممکن است يک سال طول بکشد، در حالي که به دست آوردن يک مهارت ديگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگيرد. هر چه سخت تر به دست بياوريد، سخت تر از دست مي دهيد. اين يادتان باشد!

محمد کياسالار - همشهري جوان

منبع: تبیان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
۴۰ گزینه: بهترین همسران دنیا!
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 16:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگر در زندگی زناشویی این ۴۰ گزینه را انجام دهید مطمئن باشید که شما بهترین همسر دنیا خواهید بود.

● آشنایی با برخی مهارت های همسر داری

۱) شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.

۲) صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.

۳) منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی طرفانه قضاوت کنیم.

۴) کم توقع باشیم؛ از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.

۵) مثبت نگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه های خوب زندگی را فراموش نکنیم.

۶) خوش بین باشیم؛ داشتن نگاه خوش بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه می شود.

۷) یک دل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می شود و یکدلی به وجود می آورد.

۸) شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت می کند حتی الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرف های او توجه داریم.

۹) مشوق همسر خود باشیم؛ برای رفتارها و صحبت های همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیت های موفق گذشته ، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.

۱۰) به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم؛ آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ما هستیم.

۱۱) خوش قول باشیم؛ برای حرف ها و قول های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوش قولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.

۱۲) به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و … حفظ کنیم.

۱۳) ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر می باشد.

۱۴) با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی می توانیم مالک قلب های یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.

۱۵) محبت پذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.

۱۶) راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایه های زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه های زندگی را سست می کند.

۱۷) محیط خانواده را با صفا کنیم؛ فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.

۱۸) به ارزش های دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم؛ ارزش ها از ارکان و ستون های اصلی خانواده محسوب می شوند و مقید بودن به ارزش ها موجب دوام و استحکام خانواده می شود و اصالت آن را حفظ می کند.

۱۹) به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب می شود خواسته های خود را به راحتی بیان کند.

۲۰) بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم؛ در سایه ی سلامت جسمی و روانی می توانیم به هدف های خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.

۲۱) با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر می شود.

۲۲) قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیت ها و همکاری هایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه های خاصی نیازمند نیستیم!

۲۳) احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفته اند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.

۲۴) برنامه ریزی کنیم؛ در حقیقت برنامه ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می بخشد.

۲۵) الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.

۲۶) خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه می کردم؟»

۲۷) به خواسته ها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.

۲۸) میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرموده اند «خیرالامور اوسط ها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و…) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل می شویم.

۲۹) با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز می تواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.

۳۰) روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می کند.

۳۱) به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختی های زندگی مان را می پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می شود.

۳۲) همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمی کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی گذارد.

۳۳) با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته تر است.

۳۴) برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.

۳۵) سختی ها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبک تر می نماید.

۳۶) فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.

۳۷) تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان می برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.

۳۸) از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می شود.

۳۹) روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می شود. هرگز نباید از نقطه ضعف ها به عنوان اسلحه ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.

۴۰) مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
کمبود این ویتامین بدخلقی می آورد
سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
انواع ویتامین ها، مواد غذایی

دکتر احمدرضا درستی، متخصص تغذیه و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران گفت:

"كمبود ویتامین B1 موجب افسردگی، بداخلاقی، كاهش حافظه و تمركز و همچنین احساس خستگی می ‌شود.

ویتامین B1 یا تیامین ، برای تامین انرژی از مواد غذایی و به ویژه از مواد قندی یا كربوهیدرات‌ ها در بدن لازم است.

از آنجا كه سلول‌های عصبی فقط از گلوكز برای تأمین انرژی خود استفاده می‌كنند، در كمبود این ویتامین علائمی از قبیل افسردگی، بداخلاقی، كاهش حافظه و تمركز و همچنین احساس خستگی ظاهر می‌شود.

این ویتامین در مواد غذایی از قبیل غلات صبحانه، نخود فرنگی، تخمه آفتابگردان، ارزن، جوانه گندم، كنجد، سویا، آجیل به خصوص بادام هندی، بادام، گردو، حبوبات از جمله نخود، لوبیا، عدس، گندم سبوس‌دار، سیب‌زمینی، گندم سیاه یا چاودار وجود دارد. "

همچنین دکتر درستی اضافه کرد:

"كمبود ویتامین B3 یا نیاسین نیز منجر به بروز علائم جسمی و روحی می‌شود كه مهم ترین آنها زوال عقل است و حتی كمبود آن به مرگ نیز می‌انجامد.

علائم عصبی ناشی از كمبود این ویتامین شامل كاهش حافظه، آشفتگی‌های روحی، افسردگی و اضطراب است.

از منابع غذایی نیاسین می ‌توان مخمر آبجو، پنیر، بادام زمینی، كنجد، برنج قهوه‌ای، آرد و نان سبوس ‌دار، جوانه گندم ، جو و حبوبات (به ویژه نخود) را نام برد."


منبع: فارس



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
خانمهایی که پایین تنه بزرگ دارند
سه شنبه ۶ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:11 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
لباس مناسب برای خانمهایی که پایین تنه بزرگ دارند
شما نبايد از دامن‌هايي كه تنها يك برش خورده‌اند، استفاده كنيد. پوشيدن شلوارهاي چسبان و تنگ، با كفش‌هاي تخت و يا دامن هايي كه تا سر زانو مي‌رسند و مدل آنها <كلوش> مي‌باشند، نيز اصلا برازنده شما نيست. همچنين شما نبايد از شلوارهايي كه در كناره‌هايش جيب دارند، و كت‌ها و جليقه‌هايي كوتاه استفاده كنيد.
از پوشيدن بلوزهاي رنگ روشن كه تا كمر شما مي‌رسند بپرهيزيد. پوشيدن شلوار با پارچه‌هاي براق و چرم به همراه كفش‌هاي پاشنه بلند و باريك هم براي شما مناسب نيست. همچنين شما نبايد شلوارهاي بگي يا مردانه بپوشيد؛ همانطور كه پوشيدن دامن كوتاه باعث بزرگ‌تر جلوه دادن هيكل شما مي‌شود، شلوارهاي مردانه و بگي نيز، براي شما نامتناسب هستند. شما مي‌توانيد از شلوار و يا دامن تيره‌رنگ استفاده كنيد چون رنگ تيره لباس باعث كوچك‌تر به‌نظر رسيدن اندام شما مي‌شود.‌
خانم هاي شكم بزرگ
اگر شما شكم بزرگي داريد، بهتر است از لباس‌هايي كه پارچه نازكي دارند استفاده نكنيد همچنين پوشيدن بلوزهايي كه طرح‌هاي درشت دارند و يا داراي گل‌هاي ريز هستند، باعث بدهيكل شدن شما مي‌شوند. كلا شما نبايد از لباس‌هاي كشي كه جذب بدنتان است استفاده كنيد و مي‌توانيد با پوشيدن دامن‌هاي زيپ‌دار با رنگ تيره و مات شكم خود را به داخل جمع كنيد.شما بايد ژاكت‌هايي بپوشيد كه بلند هستند و روي شكم شما را مي پوشانند تا در كل اندام شما باريك‌تر به‌نظر آيد.‌
خانم هايي با ساق و مچ پاي چاق
بهتر است از دامن‌هايي كه تا زير قوزك پا ارتفاع دارند استفاده كنيد. اگر سايز لباس‌هاي شما 4 و يا كمتر است، از كفشي استفاده كنيد كه حداكثر 6 سانتي‌متر ارتفاع پاشنه آن باشد، در غير اين صورت نامتعادل خواهيد بود. همين‌طور از كفش‌هايي استفاده كنيد كه بندهاي پهني داشته باشند، چون بند نازك كفش مي‌تواند چاقي پا را چند برابر نشان دهد

منبع:cfon.ir



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، مد و لباس
همسرتان را مثل موم نرم‌كنيد
سه شنبه ۶ مهر ۱۳۸۹ ساعت 15:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
شايد اين كار، مثل موم‌ نرم كردن همسرتان ، آرزوي خيلي ها باشد، اما آرزوي محالي نيست و رموز ساده‌اي دارد. براي اين كار به چند توصيه‌ عمل كنيد

ـ شنونده خوبي باشيد.

ـ او را نصيحت نكنيد، بويژه در حضور ديگران.

ـ همسر خود را با ديگري مقايسه نكنيد، از او ايراد نگيريد و تحقيرش نكنيد.

ـ چارچوب فكري و ذهني همسر خود را بشناسيد و او را آنچنان كه هست درك كنيد.

ـ نسبت به وضعيت روحي همسرتان دقيق و حساس باشيد.

ـ در مورد مسائل مورد علاقه همسرتان اطلاعات كسب كنيد و به آن احترام بگذاريد.

ـ زمينه‌هاي حركت او را فراهم كرده و مانع رشد او نشويد.

ـ زبان نگاه را بياموزيد و ارتباط‌هاي غيركلامي با همسر خويش را بيشتر كنيد.

ـ توقعات و انتظاراتي كه از او داريد را محترمانه برايش بيان كنيد و از او نيز چنين بخواهيد.

ـ هر روز بهانه‌اي براي ايجاد نشاط و شادابي در خانه پيدا كنيد.

ـ انصاف داشته باشيد و صادقانه همه‌چيز را از نگاه طرف مقابل ببينيد.

ـ بهترين راه موفقيت در بحث، اجتناب از آن است.

ـ هنگام ناراحتي او از وي انتقاد، گله و شكايت نكرده و او را محكوم نكنيد.

ـ در جهت تامين نظر وي طوري دوستانه صحبت كنيد تا احساس امنيت دروني كند.

ـ به جاي احساساتي شدن آرام باشيد و از تندي و اشك ريختن بپرهيزيد.

ـ موقعيت خود را تغيير داده و مشكلات را در زمان و مكان بهتري مطرح كنيد.

ـ عقايد خويش را تحميل نكرده و با آرامش و صداقت بگوييد، در قلب شما چه مي‌گذرد.

ـ همچنان كه دوست داريد از شما گذشت كنند، خود نيز بخشش داشته باشيد.

ـ در مقابل رفتار تند همسرتان، شكيبا و بردبار باشيد. (اين يكي از توانايي‌هاي خاص زنان است)

ـ بر وي منت نگذاريد و زحمات و ايثارهاي خود را در زندگي به رخ او نكشيد.


منبع: جام جم



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
آقایان: چطور در مشاجره با خانم ها پیروز شویم
سه شنبه ۶ مهر ۱۳۸۹ ساعت 14:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
همه زوج ها دعوا می کنند. از هر 10 مرد، 9 نفر می گوید، "پیروز شدن در مشاجره با خانم ها غیرممکن است!" و به همین خاطر است که اکثر مردها وقتی دعوایی پیش می آید،


تقصیرشان را پذیرفته، راهشان را می گیرند و می روند. اما آیا به این معنی است که خانم مشاجره را برده است؟ نه اینطور نیست! با این آمار بالای طلاق، خیلی مهم است که زوج ها بفهمند که رمز یک رابطه موفق گفتگو است. مشاجره پیش می آید، چه بخواهید و چه نخواهید. اما هر دوی شما می توانید در آن مشاجرات برنده باشید.

وقتی پای ابراز عقاید به میان می رسد، خانم ها هم همان چیزی را می خواهند که آقایون می خواهند.

آنها توجه کامل طرف مقابلشان و یک چیز کوچک که "احترام" نام دارد را می خواهند. بله کاملاً درست است. اگر موقعی که جلوی شما ایستاده و با عصبانیت زیاد حرف می زند، شما سعی می کنید که از گوشه و کنار صفحه تلویزیون که جلویش را گرفته را نگاه کنید مشکل توجه کردن دارید.

تصور کنید که می خواهید به متخصص کامپیوترتان توضیح دهید که چرا نمی توانید به بازی ها و ویدئوهای موردعلاقه تان دسترسی داشته باشید. اذیت شده اید و واقعاً از این وضعیت نابسامان کامپیوترتان خسته اید. و با تمام وجود سعی می کنید برای متخصص توضیح دهید که کامپیوترتان چه مشکلی دارد. اما می بینید علیرغم همه این تلاش های شما متخصص کامپیوتر حواسش جای دیگر است و دور و بر خانه تان را برانداز می کند. چه حسی به شما دست می دهد؟ آیا آن خستگی و کلافگیتان بدتر نمی شود؟ چه چیز می توانست جلوی این بدتر شدن مشکل را بگیرد؟ کمی توجه متخصص کامپیوتر؟ درست است؟

وقتی خانمتان جلوی شما ایستاده و جمله ای که شما از آن متنفرید را به زبان می آورد: "باید با هم حرف بزنیم"، شما بعنوان شوهر او باید به حرفهایش گوش دهید. نه سرسری! بلکه از اعماق وجودتان! باید درک کنید که برای اکثر خانم ها، حرفهایی که آن لحظه تحویلتان می دهد، روزها فکر و ذکرش را مشغول کرده است. چرا؟ چون خانم ها برخلاف آقایون در هر موقعیتی خودشان را خالی نمی کنند. آنها عادت دارند که به یک مسئله بارها و بارها فکر کنند، به امید اینکه در آخر بدون اینکه مجبور شوند با شما روبه رو شوند، راه حلی پیدا شود.

خوب حالا تلویزیون، رادیو، کامپیوتر و یا هر چیز دیگری که حواستان را پرت می کند را خاموش کرده اید. بنشینید و از خانمتان هم بخواهید بنشیند. البته خیلی آرام و نه با عصبانیت. یادتان باشد، وقتی عصبانی هستید تنها چیزی که نمی توانید تحمل کنید این است که یکی برایتان رئیس بازی دربیاورد. اگر همسرتان قبول نکرد که بنشیند، اشکالی ندارد. باید طوری رفتار کنید که او احساس راحتی کند. همین.

به احتمال خیلی زیاد همسرتان شروع می کند به تند تند حرف زدن. اگر متوجه حرفهای او نمی شوید با مهربانی از او بخواهید که تکرار کند. همه تلاشتان را بکنید که وقتی حرف می زند متوجه همه حرفهایش بشوید. اینرا هم یادتان باشد که هیچکس، حتی مردها، دوست ندارند بین کلامشان کسی حرف بزند. پس حرفهایش را قطع نکنید و اجازه بدهید اول حرفهایش را تمام کند.

وقتی او حرفهایش را تمام کرد، الان نوبت اولین شانس پیروزی شماست. اگر نزدیک به شما نشسته است، دست هایش را بگیرید و بفشارید. اگر اینطور نیست حتماً به چشمهایش خوب نگاه کنید. قبل از اینکه شروع به صحبت بکنید، یک نفس عمیق بکشید و با صدایی صافتر و مهربان تر از لحن او حرف بزنید. اولین جمله ای که می توانید بگویید چیست؟ "متاسفم که این مسئله تو را اینقدر ناراحت کرده است!: چی؟ هنوز چیزی نشده معذرت خواهی کنید؟ بله! با این حرف تقصیری به گردن نمی گیرید، فقط می خواهید با او همدردی کنید. با درک عصبانیت او اولین قدم را در مسیر درست برداشته اید.

ما زن ها خوب می دانیم که مشکلاتمان ممکن است چیزهایی باشد که نظر شما نسبت به آن کاملاً مخالف نظر ماست. و می خواهیم که صادقانه نظرتان را درمورد آنها بدانیم. اما اکثر مردها با لحنی تهدیدآمیز و عصبانی نظراتشان را بیان می کنند که فقط آتش دعوا را تندتر می کند. قبل از اینکه نظر خودتان را ابراز کنید، بگویید که احترام زیادی برای حرفهایش قائل هستید اما نظر شما در این مورد متفاوت است و دلتان می خواهد که او هم به حرفهای شما گوش دهد. بعد، هر دوی شما صلح می کنید. شروع به ابراز عقیده خودتان بکنید و به پاسخ هایی که به شما می دهد خوب گوش کنید. اینجای کار که می رسد می بینید که به طرز شگفت آوری صدای خانمتان پایین تر آمده و لحنش نرم تر شده است. حرف زدن را تا جایی ادامه دهید که به یک نظر مناسب و یکسان برسید طوریکه هر دوی شما راضی باشید. با یک آغوش گرفتن و بوسه عالی حرف زدن را تمام کنید و به او یادآور شوید که همیشه می تواند درمورد هر چیزی که خواست با شما به راحتی حرف بزند.

زن ها به هیچ عنوان از مردهایی که فقط سخنرانی می کنند خوششان نمی آید. ما واقعاً دوست داریم که سریع به یک نتیجه خوب برسیم. ما انتظار نداریم که شوهرمان خودش را جای ما بگذارد. فقط می خواهیم که با همان مقدار احترام و مهربانی که خودش انتظار دارد با ما رفتار کند. پس دفعه بعدی که مشاجره ای بین شما و همسرتان اتفاق افتاد، آن مشاجره را از یک دادوبیداد و جار و جنجال به یک گفتگوی منطقی و شاد تبدیل کنید.


منبع: مردمان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چرا مردها نباید گریه کنند؟
یکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹ ساعت 10:11 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
تحقیقات جدید نشان می‌دهد که زندگی احساسی مردان هم به اندازه زنان پیچیده و غنی است اما در اغلب موارد این امر از مردان- و همچنین از زنان – پوشیده باقی می‌ماند.

با اینکه احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار می‌رود ، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتی می‌شوند و تجربیات عاطفی مشابهی را توصیف می‌کنند. در یک بررسی در رابطه با هوش عاطفی 500 هزار فرد بالغ ، ثابت شد که هوش عاطفی مردان به اندازه زنان است. مطالعاتی که بر روی زوج‌ها صورت گرفته نشان می‌دهد که مردان هم به اندازه زنان با میزان استرس همسرشان هماهنگ‌اند و به همان اندازه قادر به حمایت از آنها هستند.

مردان و زنان آه می‌کشند ، گریه می‌کنند ، شادی می‌کنند ، خشمگین می‌شوند و داد و فریاد راه می‌اندازند ، اما شیوه پردازش و ابراز احساسات در آنها متفاوت است.
دکتر کلمن، روان‌شناس و نویسنده می‌گوید: « احساسات در زندگی مردان در پشت سر و در زندگی زنان در پیش رو قرار دارند.» هورمون تستوسترون بر احساسات مردان تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود آنها بیشتر به طبقه‌بندی و تفکر منطقی بپردازند. به نظر می‌رسد زنان طبیعتاً با عواطف خود بیشتر در تماس هستند ، در حالی که مردان باید روی این قضیه کار کنند و اگر این کار را بکنند شرایط کاملا برابر می‌شود. آنها دارای روابط شادتر و زندگی سعادتمندانه‌تری خواهند بود.

چرا بسیاری از مردان از نظر احساسی ضعیف هستند؟ خوب این تقصیر مغزمردانه است. دکتر دیوید پاول، رییس مرکز بین‌المللی مطالعات سلامت می‌گوید: « سیم‌کشی مغز مردان متفاوت است.» او توضیح می‌دهد که ارتباط بین نیم‌کره چپ مغز، جایگاه منطق، و نیم‌کره راست مغز، محل عواطف و احساسات، در زنان قوی‌تر است: «ارتباط بین دو نیم‌کره در زنان شبیه یک بزرگراه است، بنابراین می‌توانند به راحتی بین دو نیم‌کره حرکت کنند. اما در مردان این ارتباط مانند یک کوره راه باریک است که باعث می‌شود دسترسی به احساسات برای ما مردها چندان آسان نباشد.»

این می‌تواند توضیحی برای نتایج 125 مورد مطالعه در فرهنگ‌های مختلف باشد: در این بررسی‌ها مشاهده شد که مردها و پسرها همواره در تفسیر پیام‌های غیرکلامی نهفته در ژست بدن، حالت صورت و لحن صدا دقت کمتری دارند.

هم‌چنین واکنش مردان نسبت به احساسات ضعیف‌تر است و زودتر هم آنها را فراموش می کنند. در آزمایشی که در دانشگاه استانفورد انجام گرفت، عکس‌هایی از صحنه‌های تکان‌دهنده یا ناراحت‌کننده باعث تحریک بخش گسترده‌تری در مغز زنان شد. پس از سه هفته، زنان در مقایسه با مردان جزییات بیشتری از این تصاویر را به خاطر داشتند. به همین صورت محققان گمان می‌کنند که یک زن ممکن است به خاطر بگو مگو یا بی‌اعتتنایی کوچکی که شوهرش مدت‌هاست فراموش کرده هم‌چنان ناراحت و عصبانی باشد.

پسرها در سن یک سالگی در مقایسه با دختران ارتباط چشمی کمتری برقرار می‌کنند و به اشیای متحرک مثل ماشین توجه بیشتری نشان می‌دهند تا چهره انسان‌ها. هم پدرها و هم مادرها با پسران‌شان کمتر در مورد عواطف و احساسات صحبت می‌کنند (به جز خشم)، و دایره لغات ذهن پسرها شامل تعداد کمتری از واژه‌های مربوط به احساسات می‌شود.

در زمین بازی- اگر نه در خانه- پسرها یاد می‌گیرند که جلوی اشک‌شان را بگیرند و ترسی از خود نشان ندهند. چهره آنها، که زمانی به اندازه دختران نشان دهنده احساس‌شان بود، با رسیدن به سنین دبستان جدی تر می‌شود.

در سنین بزرگ‌سالی مردان از کلمات کمتری استفاده می‌کنند و صحبت کردن را حداقل در جمع ابزاری برای بالا بردن موقعیت خود می‌دانند، برعکس خانم‌ها که برای نزدیکی به دیگران با آنها وارد صحبت می‌شوند. مردان حتی هنگام صحبت با دوستان‌شان هم در حال تبادل اطلاعات در مورد خرید ، ورزش، ماشین یا کامپیوتر هستند.

چرا مردان منفجر می‌شوند؟

اگر چه زنان هم به اندازه مردان عصبانی می‌شوند ، اما خشم هم‌چنان یک ویژگی مردانه به حساب می‌آید. دکتر کنث دیلیو کریستین، روان‌شناس و نویسنده می‌گوید: «خشم به این علت به وجود می‌آید که شخص به علت سرکوب کردن احساسات خودش دچار سرخوردگی شدید می‌شود با این وجود این کاری است که مردان انجام می‌دهند، چون می‌ترسند که اگر کمی به احساسات‌شان بها بدهند دیگر کنترل آن از دست‌شان خارج می‌شود. اگر شما همه ابعاد وجودتان را رشد ندهید اگر یاد نگرفته باشید که چه‌طور با احساسات‌تان کنار بیایید، تبدیل به سایه‌ای می‌شوید که فقط بخش کوچکی از شخصیت‌تان را نشان می‌دهد و طولی نمی‌کشد که این بنای سستی که از خود ساخته‌اید فرو می‌ریزد.»


منبع: charismaco



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
10 محور مهم در گفت‌وگوهای پیش از ازدواج
یکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹ ساعت 10:10 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ی اختلاف نظر درباره‌ی عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟

دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.

پس اگر دختر و پسر در دوران آشنايي پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.

دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.


محاسن خانواده‌ها؛ محور اول

هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.


معايب خانواده‌ها؛ محور دوم

هريك از طرفين، ابتدا بايد بر اساس معيارهاي عرفي جامعه، معايب خانواده‌اي را كه در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگويد كه آيا اين معايب در زندگي شخصي و مشترك با همسر آينده‌اش مشكل‌ساز خواهد بود يا نه؟ (اگر مشكل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنين صادقانه بگويد كه افكار و رفتار خودش نيز تحت تأثير اين خلقيات غلط خانوادگي هست يا نه؟ (اگر تحت تأثير است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربايستي بايد بگويد كه آيا مي‌تواند با چنين روحياتي كنار بيايد يا نه؟


زمان بچه‌دار شدن؛ محور سوم

هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید.
ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را زودتر کنار می‌گذارند.
در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.
اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.


تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم

هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید.
ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند.
حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد.
پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.


تربیت بچه‌ها؛ محور پنجم

هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند.
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است.
شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست.
در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.


دایره‌ی همدلی و پایبندی؛ محور ششم

همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد.
ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌دهنده‌ی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.
یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید.
این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ی نامزدتان باشید.‌
اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید:
اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید.
دوم این‌که؛ از ماجراهاي گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذاريد و متقابلا به نامزدتان نیز اين را يادآور شوید، اما در گذشته‌ي يکديگر بيش از اين جست‌وجو نکنيد.


خرج کردن؛ محور هفتم

از نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟
ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ی شما به پای خساست شما بگذارد.
در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید.
مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید.
شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد.
یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید.
نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟


پیشرفت مالی؛ محور هشتم

آیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟
آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟
به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟
آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟
نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا...؟


اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم

به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟
امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟
آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟
به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزي، خريد مايحتاج روزانه، امور بچه‌ها و... ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ براي روشن شدن اين ميزان، درصد بگوييد.
چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟
تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟
مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟
چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟
دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟
چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟
آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟
آیا...؟


صمیمیت و احترام؛ محور دهم

دایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟
آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟
ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟
توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟
تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟

* شاعر، پژوهشگر و روزنامه‌نگار ایلیا دیانوش


منبع: عصر ایران



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
معیارهای جذابیت در زنان
شنبه ۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 14:22 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که بیشتر نگاهها بروی خانم های جذابتر است، تمامی تبلیغات تلویزیونی، فیلمها، مجله ها، ...

امروزه بیشتر مردها به طرف زیبایی ظاهری زنان جذب می شوند، اما آیا چیزی که به چشم می بینید، زیبایی واقعیست؟

ما در جامعه ای زندگی می کنیم که بیشتر نگاهها بروی خانم های جذابتر است، تمامی تبلیغات تلویزیونی، فیلمها، مجله ها، ... برای جلب توجه، از چهره های زیبا و جذاب استفاده می کنند. هرروز شاهد زنان و مردهایی (به خصوص زنها) هستیم که با عمل های جراحی زیبایی، دوست دارند خود را زیباتر جلوه دهند. با وجود زیباپرستی جوامع امروزی، موضوع زیبایی و وسواس در بیشتر زنها، حس رقابت را به وجود آورده است.


اما سوال اینجاست که آیا مهمترین معیار برای زنان، زیباییی ظاهریست؟ چرا برخی حتی تا حد مرگ برای زیبا شدن پیش می روند؟! و سوال مهمتر اینکه، براستی چه معیارهایی یک زن را زیباتر جلوه می دهد؟

بطور ذاتی، خداوند، در یک زن، زیباییهای طبیعی را همچون، پوستی لطیف، موهایی نرم و زیبا، و اندامی ظریف تر نسبت به مردها بخشیده است. زنها زمینه ی جذابیت را در درون خود نهفته دارند، بنابراین بیشتر آنها همواره میل به زیبایی بیشتر از آنچه که هستند پیدا می کنند. اگرچه واقعیت این است که جذابیت و تناسب اندام، تنها بخشی از عوامل جذابیت است.

متأسفانه آنقدر جوامع، بروی زیبایی های جسمی تمرکز کرده اند که به کلی دیگر ارزشهای واقعی ارجحیت یک زن به دست فراموشی سپرده شده، در اینجا با تمرکز به دیگر معیارهای جذابیت یک زن در اجتماع، به کشف و توضیح دیگر ابعاد زیبایی در آنها می پردازیم.

زیبایی ظاهری

زیبایی ظاهری یکی از دلایل جذابیت زنان است، البته همه آنها از این موهبت برخوردار نیستند، امّا خوشبختانه جذابیت شرط لازم زیبایی نیست، آنها همیشه جلوی آیینه می ایستند و بر برتریها و کمبودهای ظاهری خود کنکاش می کنند و این سوال را در ذهن خود همواره مرور می کنند، "آیا آنقدر جذاب هستم که مردی به طرف من جذب شود؟" بنابراین دستیابی به زیبایی ظاهری، اولین هدف خانمها محسوب می شود.

یکی از مهم ترین پیش نیازهای زیبایی ظاهری در خانمها، سلامتی جسمانیست، چرا که اگر وی مشکل جسمی نداشته باشد و به سلامتی خود اهمیت دهد، همواره رنگ صورت و انرژیک بودن او، وی را جذاب تر نشان می دهد. رعایت یک رژیم غذایی مناسب به همراه ورزش های منظم، سلامتی و شادابی وی را تضمین می کند. علاوه بر این مانع از اضافه وزن و چاقی در اندام آنها می شود.

یکی دیگر از عوامل جذابیت، رفتار و ظاهری با ظرافت زنانه است که مردان را بسوی خود جذب میکند، نوع لباس، مدل مو، و... همواره باید زنانه باشد نه مردانه.

چرا که از قدیم الایام یکی از بارزترین تفاوتها بین زنان و مردان، بلند بودن موی آنهاست. موی بلند با پیرایش و رنگها و مدلهای متنوع در یک زن، می تواند هر مردی را بسوی وی جذب کند.

نوع پوشش در خانمها بسیار مهم است، متأسفانه امروزه بیشتر آنها تصور می کنند حتماً باید تنها طبق مدلهای عجیب و غریب و تبلیغاتی در مجلات و تلویزیون لباس بپوشند، در حالی که این طور نیست، یک زن با پوشیدن لباسهایی زنانه و ظریف که مدرن هم باشد، بسیار نزد مردها جذاب تر جلوه می کنند. درست است که جذابیت اندام یک زن، مرد را بسوی خود می کشد، ولی با پوشیدن لباسهای نیمه عریان و .. در جمع، ممکن است مورد سوء برداشت و گرایش های گذرا از طرف عدّه ای روبرو شود. در واقع پوشش، نشانه شخصیت یک خانم است.

زیبایی درونی

برتری رفتار و زیبایی درونی برای یک زن به همان میزان زییایی ظاهری وی مهم است، البته مبحث معیارهای درونی، خود، مقوله ای است بس عمیق، که در اینجا تنها به چند مورد از مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

مهربانی و دلسوزی در زنان است که باعث شکوه و احترام آنها می شود. حقیقت این است که بیشتر مردان جذب مهربانی، فروتنی، و تفکرات عالی یک زن می شوند و همواره این گونه خانم ها از ارزش و جایگاه ویژه ای در ذهن همگی برخوردارند. در یک خانم محترم، پاکدامنی و نجابت در رفتار و کلامش موج می زند.

برای بیشتر زنان باور کردنی نیست که از نظر روانشناسی آن چیزی که هر مردی جدای از جذابیت ظاهری، بسوی او گرایش پیدا می کند، نیازهای عاطفیست، هر مردی دوست دارد در سایه ی مهر و محبت او، آرامش و نیازهای عاطفی خود را ارضا کند. آنان عاشق صفاتی چون، انعطاف پذیری، گذشت و فروتنی در زنان هستند و حقیقت این است که بیشتر مردها نمی توانند از جذابیت درونی یک خانم مهربان و عاطفی همراه با صفات فوق الذکر، براحتی بگذرند.

یکی دیگر از صفات شایسته ی درونی یک زن، خوشبینی است، یک زن جذاب با وجود تمام صفات فوق، حتی جذابیت ظاهری، اگر نسبت به مسائل بدبین و با نگاهی منفی بنگرد، تمام ارزشهای خود را نزد دیگران به تدریج از دست خواهد داد. یک زن خوشبین، با اطمینان به مرد خود، تکیه گاهی محکم برای وی محسوب می شود.

در ادامه ی مباحث فوق، تلاش برای تکامل رشد و رفتارهای معنوی، یکی دیگر از لازمه های برتری یک زن نسبت به دیگریست. او می تواند با تلاش در گسترش روابط اجتماعی، یافت توانایی های بالقوه خود و مطالعه کتب مذهب و روانشناسی به تداوم و توسعه ارزشهای خود بیافزاید.

زیبایی نزد خداوند

رابطه ی معنوی و نزدیکی به خداوند، خود مهم ترین پشتوانه برای ثبات جذابیت در زنان است. چرا که زیبایی ظاهری به مرور زمان از بین می رود و زیبایی درونی نیز خود با توکل و نزدیکی به خداوند ایجاد می شود، دیدگاه وی به خداوند و حالات روحی و معنوی نزد وی، در رأس زیبایی ها و جذابیت هاست.

خداوند در زنان ارزشهای نهفته ی معنوی بسیاری گذاشته است. بنابراین اجازه ندهید قلب و احساس و عاطفه ی شما با زیبایی های ظاهری، آراستن مو و آویختن زینت آلات، ... پوشیده بماند. زیبایی های معنوی، فناناپذیر است و همواره نزد خداوند، از ارزش والایی برخوردار است. البته این به این معنا نیست که یک زن حق حرف زدن و اظهار نظر ندارد و همیشه باید ساکت باشد! بلکه، وی می تواند با پرهیز از حس خشونت و مجادله و اعمال صبوری، همواره آرامش و صلح را در کانون خانواده رشد دهد. عصبانیت و پرخاشگری در برخی زنان، صفاتی منفی هستند که مانع جذب هر مردی بسوی آنان می شود.

برخی زنان نیز با حس طرفداری از حقوق زنان، مانع جذب مردها می شوند، آنان بر این باورند که خانم ها هیچ نیازی به توانایی های مردها و حضور آنها ندارند و می توانند به تنهایی از عهده ی تمام امور زندگی بر بیایند. البته که پافشاری در اثبات این موضوع در بعضی زنان، کاملاً با ارزشهای معنوی تاکید شده و نهفته توسط خداوند در آنها، مغایرت دارد.

اگر این گونه زنان بتوانند، برتری ها و لازمه های وجود مرد در زندگی را درک کنند و قدر وجود وی و حمایت های او را در زندگی بدانند، می توانند هر دو در زندگی مکمل یکدیگر و تضمینی برای خوشبختی باشند. شاید باورش برای خانم ها سخت باشد، ولی حقیقت این است که زیبایی روحی و معنوی نزد خداوند و دیگران مهم ترین عامل جذابیت یک زن محسوب می شود.

یکی از صفات ستوده نزد خداوند، متانت و صبوری یک زن در زندگی مشترک است، برخی این رفتار را نشانه ضعف در زنان می دانند، در حالی که خداوند نیز در کتابهای مقدس ( قرآن، انجیل، ...) همواره به مطیع بودن زن در برابر همسر خود تاکید کرده است و چنین زنی از ارزش خاصی نزد خداوند برخوردار است . به یاد داشته باشید این به این معنی نیست که زن هیچ نقشی در خانواده و اظهار عقیده در مورد مسائل را ندارد، حقیقت این است که هر مرد عاقلی، قدر چنین همسری را می داند و به او عشق می ورزد. ثمره ی این اخلاق نیکو به مرور زمان خود را در کانون خانواده و ثبات آن نشان خواهد داد. تسلیم پذیری در مقابل همسر، نه تنها نشانه ضعف نیست بلکه نشان مقاومت نفس و برتری نسبت به هرگونه خشونت و مهم تر از همه، اطاعت از دستورات خداوند است.

خداترسی، صفتی ارزنده نزد خداوند است. اگر یک زن، توجه و پیروی از دستورات الهی را محور اصلی زندگی خود قرار دهد، نزد خداوند عزیز است. چه قدر زیباست که وی هر روز بیش از پیش، ارزشهای معنوی و روحی خود را با ارتباطی نزدیک و صمیمی با خداوند، افزایش دهد. جذابیت ظاهری در زنان فریبنده و گذار است، در حالی که زنی که ارتباطی قوی و نزدیک با خدای خود دارد، همواره مورد ستایش است و ناخودآگاه دیگران جذب وی می شوند.

با مطالعه ی دقیق مباحث فوق، دقیقاً می بینید که امروزه در بیشتر جوامع، تنها به ظاهری زیبا و جذاب اهمیت می دهند، این درحالیست که تمامی این زیبایی ها بدون زیبایی معنوی و نزدیکی به خداوند، ارزشهایی تهی و توخالیست.

پس بیایید با شروع و در ادامه، پرورش حس نزدیکی به خدای خود و تکامل ارزشهای معنوی و اخلاقی، همواره نزد وی و دیگران زیباتر از قبل جلوه کنید.

مجیب قادری

منبع: afgfriends.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
8 راز تکان دهنده که خانم ها دوست ندارند آقایون بدانند
شنبه ۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 14:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آیا تابه حال به این فکر کرده اید که در ذهن خانم ها چه می گذرد؟ آیا می دانستید که گاهی اوقات منظور خانم ها آن چیزی نیست که بر زبان می آورند؟ آنها ممکن است چیزی به زبان بیاورند

و منظورشان دقیقاً برعکس آن باشد. اما خانم ها واقعاً چه می خواهند؟ در این مقاله رازهایی را برایتان فاش می کنیم که خانم ها اصلاً دوست ندارند شما آنها را بدانید!

* بلوندها همیشه هم خنگ نیستند. اگر فکر می کردید که همه بلوندها خنگ هستند باید بگویم که کاملاً در اشتباهید. رنگ مو ارتباطی با هوش ندارد. آنها فقط خودشان را خنگ جلوه می دهند که جذاب تر و بانمک تر به نظر برسند و شما پول بیشتری خرجشان کنید. و اگر شما این کار را بکنید آنوقت باید بگوییم که خنگ شما هستید نه آنها!

* خانم ها به حد مرگ حسودند. شاید انکار کنند اما واقعیت این است که شدیداً حسادت می کنند اگر طرفشان با یک زن ناشناس یا حتی یک دوست حرف بزند. شاید طور دیگری خود را نشان دهد اما مطمئن باشید که شعله های حسادت درونش زبانه می کشد.

* من س... ترین زن دنیام. همه خانم ها چنین طرز تفکری دارند حتی اگر سعی کنند که انکارش کنند. تقریباً همه خانم ها دوست دارند احساس کنند که تنها ملکه زیبایی در دنیا هستند و هیچ چیز دیگری در دنیا با آنها برابری نمی کند.

* من چاقم؟ مطمئنم که این جمله تابه حال چندین و چند بار به گوشتان خورده است اما اجازه بدهید خیلی راحت قبول کنیم. خانم ها هرچقدر هم که لاغر باشند به هیچ وجه خودشان را لاغر نمی دانند. تقریباً همه خانم ها عادت دارند که هر لباسی که می پوشند قبلش بپرسند که چاق نشانشان می دهد یا نه.

* همیشه درمورد خریدهایشان دروغ می گویند. ممکن است برای خرید موادغذایی بیرون رفته باشند اما مطمئناً برای خودشان هم یک چیزی می خرند. بعد سعی می کنند یا آنرا پنهان کنند یا درمورد قیمت آن دروغ بگویند.

* هیچ رازی را با آنها درمیان نگذارید. تقریباً همه خانم ها هر رازی که به آنها بگویید را با دوستانشان هم درمیان می گذارند. اگر اینکار را نکنند آنوقت وقتی برای ناهار بیرون می روند یا برای خوردن چای دور هم جمع می شوند حرف کم می آورند. این مسئله حتی درمورد خصوصی ترین رازهایتان هم صدق می کند (امیدوارم متوجه شده باشید منظورم چه رازهایی است).

* چه کفش هایی پایتان است؟ بله واقعیت دارد، خانم ها مردها را از روی کفش هایشان می سنجند. پس بهتر است دفعه بعد که بیرون رفتید، کفش های شیک تر و تمیزتری بپوشید.

* وقتی خیانت کنید می فهمند. سیستم عاطفی و احساسی خانم ها آنقدر قوی است که وقتی خیانت کنید سریع به آنها انتقال می دهد. هرچقدر هم که در اینکار خبره باشید اما مطمئن باشید که از چشم او پوشیده نمی ماند.

منبع: مردمان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چگونه بفهمیم شخصی به حرف‌های ما گوش می‌دهد؟
شنبه ۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت 10:9 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
چگونه بفهمیم شخصی به حرف‌های ما گوش می‌دهد؟
دانشمندان کشف کردند که پلک زدن می‌تواند به عنوان یک نشانه در مورد بی‌توجهی دیگران به ما در هنگام صحبت کردن ، مورد استفاده قرار گیرد.
دانشمندان کشف کردند شما با توجه به تعداد پلک زدن یک شخص می‌توانید متوجه شوید که آیا او به سخنان شما گوش می‌دهد یا این که در حال فکر کردن به موضوع دیگری است.
تحقیقات نشان می‌دهد بستن چشم‌ها بیش از حد معمول نشانه آن است که فرد در حال فکر کردن به چیز دیگری است و توجهی به شما ندارد.
دکتر دنیل اسمیلک عصب شناس از دانشگاه واترلوی کانادا که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت : ما معتقدیم زمانی که شما مشغول فکر کردن راجع به موضوعی می‌شوید، به طور ناخودآگاه ورودی اطلاعات را تنظیم می‌کند ، بنابراین سعی می‌کنید با افزایش سرعت بستن چشمانتان اطلاعات کمتری را به سمت مغز خود سرازیر کنید.
این تحقیقات با هدف شناسایی مغز انسان انجام شده است.
برای تست کردن این نظریه ، از 15 داوطلب خواسته شد یک کتاب را از روی صفحه نمایش کامپیوتر بخوانند و در همان لحظه یک سنسور حرکات چشم آن‌ها را زیر نظر گرفت.
این کامپیوترها در فاصله‌های زمانی متفاوت بوق می‌زدند و در این هنگام دانشمندان میزان تمرکز هر فرد را روی خواندن چک می‌کردند.
دانشمندان متوجه شدند افرادی که در حال فکر کردن به موضوع دیگری هستند نسبت به افرادی که تمرکز روی کار خودشان دارند بیش‌تر پلک می‌زنند.
این تحقیقات در نشریه علوم روانشناسی به چاپ رسیده است.


منبع: takpatogh.ir



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
فرزندم مدام در رابطه با چگونگی تولدش می پرسد!
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 14:7 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
یکی از مسایلی که ذهن والدینی که فرزندان خردسال دارند را به خود مشغول می‌کند، شیوه پاسخ‌دهی به سوال‌های خاصی است كه کودکان و نوجوانان می‌پرسند....
به عنوان نمونه اگر پسر 6 یا 7 ساله شما سوالاتی راجع به نحوه به دنیا آمدن خودش یا خواهر 2 ساله‌اش بپرسد، چه باید بگویید؟
شیوه برخورد والدین معمولا از یکی از دو روش زیر پیروی می‌کند؛ یا به این سوال‌ها كه در حیطه مسایل جنسی است هیچ جوابی نمی‌دهند و یا برعكس، اطلاعات زیادی می‌دهند که متناسب با سن کودک نیست.

بیشتر بچه‌های کوچک‌تر فکر می‌کنند بچه‌ از طریق خوردن چیزی توسط مادر و سپس رشد آن به دنیا می‌آید اما شیوه انتقال اطلاعات صحیح توسط والدین این تصور غلط را اصلاح خواهد کرد.

همواره در صحبت با کودکان و نوجوانان راجع به مسایل جنسی باید 2 نکته مهم را مدنظر قرار دهید؛ مهم‌ترین نکته، صداقت در بیان مسایل جنسی است و دیگری، اطلاع از آنچه بچه‌ها کشف کرده‌اند و آگاهی از شیوه نگرش آنها به این مسایل.

فهم این مساله از سوی کودک که تولد بچه ربطی به غذا خوردن مادر ندارد موجب آرامش خیال وی می‌شود. والدین باید به طریقی دلیل این پرسش را دریابند و برای آرامش خیال كودك و رفع نگرانی‌اش بكوشند.
اغلب بچه‌ها اطلاعات جنسی‌ای که توسط والدین به آنها داده می‌شود را فراموش می‌کنند ولی طی سال‌های بعدی درک آنها از مسایل افزایش می‌یابد و به ارایه آگاهی‌های درست عادت می‌کنند.

اصل اساسی آموزش جنسی به کودکان و نوجوانان که باید به آن توجه شود، عبارت است از اکتفا کردن به جواب همان سوال و انباشته نکردن ذهن کودک از مسایل غیرضروری. همچنین بهتر است زمانی برای آموزش مسایل جنسی به کودک در نظر گرفته شود که خودش سوالی را می‌پرسد.

برخورداری نوجوانان از اطلاعات مربوط به سیستم تولید مثل و شیوه عملکرد آن از اهمیت وافری برخوردار است؛ چراکه دریافت اطلاعات غیرصحیح از هم‌سالان موجب گمراهی آنها می‌شود.


منبع: forum.online-dl.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
مهمترین مطالبی که نوجوانان باید درمورد رابطه جنسی بدانند
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 13:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

برای نوجوانان، فکر کردن به رابطه جنسی خیلی سخت است. چیزهای زیادی برای فکر کردن به آن وجود دارد، چیزهای زیادی هست که نگرانش هستند، و خیلی چیزها ممکن است خوب پیش نرود. چه فعالیت جنسی داشته باشید و چه نداشته باشید، دانستن واقعیت های موجود درمورد اینکه رابطه جنسی چیست، اهمیت خیلی زیادی دارد.

از لحاظ شرعی و قانونی داشتن رابطه جنسی پیش از ازدواج ممنوع بوده و میتواند لطمات جبران ناپذیر جسمی و روحی به هر دو طرف وارد کند.

رابطه جنسی....

·         طبیعتی جسمی و همچنین احساسی دارد.

·         پرخطر است، ممکن است باردار شوید، ممکن است به یکی از بیماری هایی که از طریق روابط جنسی منتقل می شود، مبتلا شوید، ممکن است قلبتان بشکند یا اعتماد به نفستان خرد شود، یا وقتی که تمام شد احساس ناامیدی و ناراحتی کنید.

·         اتفاق مهمی است چون فقط یکبار فرصت دارید باکرگی خود را از دست بدهید.

·         بسیار حساس است، مطمئن شوید که زمان درستی را برای خودتان و طرف مقابلتان انتخاب کرده اید.

·         نباید سبک شمرده شود یا بعنوان تفریح و سرگرمی به آن نگاه شود.

·         وقتی بیان شخصی محبت بین شوهر و همسر  باشد عالی است.

·         پر از سر وصداهای عجیب و گاهی خجالت آور است.

رابطه جنسی...

·         راهی برای مجبور کردن کسی به دوست داشتن شما یا متعهد شدن به شما نیست.

·         آزمایش عشق برای طرف مقابلتان نیست.

·         پیمانه ای برای اندازه گیری میزان بلوغ شما نیست.

·         راه خوبی برای به دست آوردن دوباره والدینتان یا دفاع از استقلالتان نیست.

·         فعالیتی تفریحی نیست.

·         همیشه مفرح و لذت بخش نیست، گاهی متعجب می شوید که آیا واقعاً ارزشش را داشته است؟

یادتان باشد وقتی بنا به دلایلی نادرست و بصورت نامشروع رابطه جنسی برقرار می کنید، فقط به خودتان آسیب می زنید.

فعالیت جنسی

اگر پیش از ازدواج فعالیت جنسی دارید باید فوراً آنرا متوقف کنید، نکاتی هست که باید درمورد خود عمل جنسی بدانید. مسائل خیلی مهمتر و بیشتری نسبت به اینکه آیا درست انجامش می دهید یا نه وجود دارد که باید بدانید اما معمولاً همه فقط نگران همین مسئله هستند. خیالتان راحت باشد، هیچ راه درست یا غلطی برای انجام رابطه جنسی وجود ندارد.

یک نکته که همه درمورد رابطه جنسی باید به آن فکر کنند اما ندرتاً اینکار را می کنند، قانون است. قوانین محکمی وجود دارد که می گوید در صورت ازدواج مجاز به انجام رابطه جنسی هستید و اینکه چه چیزهایی برای رضایت طرفین مورد نیاز است. حتی قوانینی درمورد نوع رابطه جنسی که انجام می دهید هم موجود است.

چیزهایی که باید درمورد رابطه جنسی بدانید

اگر ازدواج کرده اید استفاده از راه های پیشگیری از بارداری برایتان ضروری است مگر اینکه خودتان بخواهید که باردار شوید.

تنها راه محافظت در برابر بیماری های جنسی راه های مثل کاندوم است. این یک راه مطمئن برای رابطه جنسی است و حتماً باید از آن استفاده کنید حتی اگر از راه های دیگری برای جلوگیری از بارداری استفاده می کنید.

رابطه جنسی دهانی هم رابطه جنسی به حساب می آید و برخی بیماری های مقاربتی مثل HIV و AIDS هم ممکن است از راه دهان منتقل شوند. باز هم راه هایی مثل استفاده از کاندوم برای این نوع رابطه جنسی الزامی می باشد.

اگر طرف مقابلتان هنوز به سن قانونی نرسیده است یا تحت تاثیر مواد مخدر است یا به هر صورتی مورد تهدید قرار گرفته است یا ازدواج نکرده باشید،  به هیچ وجه نمی توانید از نظر قانونی رابطه جنسی را انجام دهید. هرکدام از این مشکلات می تواند موجب متهم شدن شما به تجاوز جنسی شود.

این امکان وجود دارد که حتی در مرتبه اول رابطه جنسی خودتان، باردار شوید یا به بیماری های مقاربتی مبتلا شوید، حتی اگر از راه های جلوگیری استفاده کرده باشبد. همیشه خطر وجود دارد.

روش های جلوگیری از بارداری و محافظت دربرابر بیماری های مقاربتی باید به درستی انجام شوند تا موثر باشند. فراموش کردن استفاده یک یا دو قرص یا دولا کردن کاندوم متداولترین راه های استفاده نادست از این روش ها هستند و می تواند موجب بارداری یا ابتلا به بیماری های مقاربتی شود.

چک لیست رابطه جنسی

اگر می خواهید رابطه جنسی کنید، باید...

·         ازدواج قانونی کرده باشید و شریکی راغب داشته باشید که از نظر قانونی هم مجاز به انجام رابطه جنسی باشد.

·         از راه های پیشگیری از بارداری موثر استفاده کنید.

·         از کاندوم های مخصوص خانم ها و آقایان استفاده کنید.

·         درمورد اینکه رابطه جنسی برای شما چه معنا و مفهومی دارد، انتظارات واقعبینانه داشته باشید.

·         مکانی مناسب برای رابطه جنسی داشته باشید.

·         اینقدر بالغ باشید که درک کنید رابطه جنسی نتایج و عواقب احساسی و جسمی به دنبال دارد.

·         بین خودتان و همسرتان احترام متقابل وجود داشته باشد.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
خانمها قبل از انتخاب همسر بدانند
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 13:14 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
زن هایی که عاشق پتانسیل های یک مرد می‌شوند با نهایت تاسف باید گفت زن هایی هستند که اعتماد به نفس فوق العاده پایینی دارند و احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند . این زنان چون این احساس را به خود دارند برای همین فکر می‌کنند که کسی آنها را دوست ندارد و برای اینکه دوست داشته شوند باید تلاش کنند و این زنان معمولا افرادی را انتخاب می‌کنند که دارای چالش های بسیاری هستند و از لحاظ عاطفی و احساسی دارای مشکلات عدیده ای هستند و حتی از خود آنها نیز پر چالش تر هستند . اما به دلیل عدم اعتماد به نفس احساس می‌کنند مردی را که می‌یابند از آنها هزار برابر بهتر است اما در حقیقت این طور نیست ... و وقتی که یک مرد با مشخصات و مشکلات گفته شده در بالا را پیدا می‌کنند با امید به اصلاح این معایب تلاش می‌کنند . این مردها آدم هایی هستند که مایل نیستند به خودشان کمک کنند ما نیز به هیچ وجه مسئول و مامور نجات کسی نیستیم . اما متاسفانه این گونه زنان باور دارند که تنها هنگامی موفق و در زندگی سعادتمند خواهند بود که مردانشان را تشویق کنند و گرنه شکست خواهند خورد . تشویق در زندگی مشترک یکی از راه کار های موفقیت است اما در صورتی که خود فرد مایل باشد و او هم تلاش کند نه اینکه فقط یک طرف مدام نگران و خاطری ناراحت بخاطر طرف دیگر داشته باشد در این جاست که مشکل ظاهر می‌شود و ... این گونه از زنان با خود واقعی آن مرد رابطه ای ندارند ، بلکه عاشق پتانسیل های آنان هستند و با خود می‌گویند اگر به او عشق بیشتری بورزم ، حتما تغییر خواهد کرد . او تنها به این دلیل در کارهایش تا کنون موفق نبوده زیرا تا به حال کسی مثل من را نداشته است که او را واقعا دوست داشته باشد و به او کمک کند . حال که شما و تلاشتان برای او وجود دارد او می‌تواند خوشبخت شود ولی با این صحبت ها فقط عمل خود را توجیح می‌کنید زیرا هر کسی و هر انسانی که متولد می‌شود خود را دوست دارد و آگاهانه و از روی درایت و هوشیاری خود را به درون چاه نمی‌اندازد پس به یاد داشته باشید که آن شخص ، مایل نیست خودش را نجات دهد و یا اگر مایل است به صورت ناخودآگاه تلاش و تصمیمی راسخ در خصوص متحول کردن زندگی خود تا به حال انجام نداده و یا خودش را دوست ندارد این موضوع اهمیتی فوق العاده ای دارد که همه آدم ها خود را دوست داشته باشند وقتی شخصی که در زندگی شما وجود دارد و سرتاسر زندگی او پر از مشکلات عدیده ای است باید چه کرد؟ باید او را رها کرد نباید بیشتر از خود او نگرانش باشید زیرا اگر او خود ، همسر و آینده اش را دوست داشت تلاشی در جهت بهبود اوضاع انجام می‌داد . زیرا اگر مردی بقدر کافی خودش را دوست داشته باشد حتما تغییر خواهد کرد.ما با احساس مسئولیت نسبت به کمک به دیگران از توجه به زندگی خود باز می‌مانیم و از روبرو شدن با کاستی های خودمان سرباز می‌زنیم و در جهت بهبود شرایط همسرمان تلاش می‌کنیم و خود را فراموش می‌کنیم . وقتی که خود را فراموش می‌کنید دیگر کسی هم شما را دوست ندارد پس خود را دوست داشته باشید. با احساس مفید بودن ، مهربان بودن برای دیگران احساس خوبی نسبت به خودمان پیدا کنیم ولی هنگامی که بر خلاف انتظار و میلمان ، مردمان شکست خورده و نقشه هایی که در سر کشیده بودیم خوب از آب در نمی‌اید احساس شکست می‌کنیم . توجه داشته باشید که در این مقاله روی صحبت ما با کسانی است که در انتخاب خود افرادی را که زندگی پر از مشکل دارند برمی گزینند و به امید بهبود رفتار و شرایط زندگی طرف مقابل با او ادامه می دهند. (اعتیاد ـ افرادی که علاوه بر داشتن زندگی مشترک به فکر تجدید فراش هستند و صدها مورد دیگر که در جامعه با نمونه های زیادی از آنها مواجه هستیم). چندی پیش در همین زمینه مقاله ای تحت عنوان خانمها از چه مردانی باید دوری کنند را ارائه کردیم که با سوالات زیادی از سوی خانمهای محترم روبرو شدیم. ما سعی داریم تا به شما عزیزان دیدی روشن در این زمینه ارائه کنیم تا قبل از درگیری در یک زندگی مشترک پر دغدغه، بتوانید با کمک این راهنمایی ها، انتخاب درستی داشته باشید . در اینجا هدف ما این نیست که کمکهای انسانی به افراد اطرافمان را زیر سوال ببریم اما توجه داشته باشید که تنها کسی می تواند برای جامعه خود مفید باشد و به همنوعان خود کمک کند که در مرحله اول بتواند بهترین راه را برای زندگی خود برگزیند .
 
 منبع: ایونا موسسه فرهنگی خانواده امین


:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چگونه با جنس مخالف يك رابطه سالم داشته باشیم!
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 12:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
راههای متعددی برای نیل به یک رابطه ی هدفمند و سالم وجود دارد که برخی از آنها متأسفانه در فرهنگ ملل ما هنوز جا نیفتاده است، در اینجا به این راهکارها اشاره می کنیم: 1- هیچ کس غیر از خودتان مسئول شادی شما نیست! بهتر است اوّل از خودتان بپرسید که چرا هیچ وقت شاد نیستید؟ یکی از دلایل اختلاف در رابطه ها این است که فرد دائماً شاکیست و با روحیه ای ضعیف طرف مقابل را مورد سرزنش قرار می دهد. تنها کسی که کنترل زندگی شما را بر عهده دارد، خود شما هستید، دقیقاً خودتان هستید که با رویه خود در رابطه ها می توانید روند بد یا خوب بودن آن رابطه را تعیین و ادامه دهید. 2- انعطاف پذیر باشید، به عقاید دیگران احترام بگذارید، هیچگاه دو انسان، عقاید و رفتار یکسان ندارند، بنابراین انتظار نداشته باشید که هر چیزی که می گویید، نفر مقابل آن را براحتی قبول کنید. رابطه ای دو طرفه و سودمند داشته باشید. در قرارهای خود سروقت حاضر شوید، اگر تعهد خاصّی بین خود گذاشته اید مثل ازدواج و ... به تعهدات خود پای بند باشید تا همواره امنیت و اعتماد بین شما برقرار باشد. 3- به دنبال نقاط مشترک رفتاری خود و نفر مقابل باشید تا در این بین، اختلافات و نقطه نظرهای متفاوت یکدیگر را راحت تر قبول کنید، به این ترتیب هر دو از این رابطه ی دو طرفه لذّت خواهید برد. حقیقت این است که نمی شود در یک رابطه همواره به سود خود روند را پیش ببرید و در ادامه انتظار داشته باشید در این رابطه موفق و پیروز باشید. "اگر می خواهی تو را دوست داشته باشم باید این کار را .... بکنی"، چرا که این توقعات دائماً باعث بحث و جدل می شود، شاید هم وقتی خیالتان راحت شود که با این اختلافات، نهایتاً وی شرط شما را بپذیرد، ولی خوب، این رابطه پابرجا نخواهد بود. به نظرات وتجربیات یکدیگر گوش فرا دهید و آنها را در زندگی خود سهیم کنید. اگر فکر می کنید که نمی توانید این سهیم بودن و دو طرفه بودن رابطه را تحمّل یا ایجاد کنید، این بدان معنیست که هیچ گاه قادر نیستید یک رابطه ی سالم و با پرجا را داشته باشید. 4- همواره به رابطه خود به عنوان یک پدیده و تجربه ی جدید در زندگی بنگرید. مطمئناً طرف مقابل شما نیز تجربیات و ناشناخته هایی سودمند را برای شما دارد و به این ترتیب ناخودگاه هر دوی شما به خودسازی و تکامل نفر مقابل می پردازید و در نهایت با این دید، هر دو طرف از رابطه ی خود راضی و خرسند هستند. 5- شجاع باشید، حسّ خود را بیان و حقایق را قبول کنید. اگر واقعاً او را دوست دارید با طرف خود روراست باشید و احساس درونی خود را بیان کنید. متأسفانه برخی با پنهان کردن علاقه و گذشته یا وقایع کنونی زندگی خود، مجبور به دروغ گفتن های پی در پی و در نتیجه سبب بروز اختلافات و عدم اطمینان در رابطه می شوند. 6- یکدیگر را ببخشید. بخشش یعنی گذشته را فراموش کردن و به فکر حال بودن. در این صورت قادرید بر زندگی کنونی خود مسّلط باشید. در مورد مسائل آینده صحبت کنید و سعی کنید به قول ها و تعهدات اخلاقی بین خود، پای بند باشد. اگر نتوانید گذشته را فراموش کنید، این خود زنگ خطری برای تباهی رابطه ی شماست. هم شما و هم نفر مقابل باید ضمن گذشت از خطاهای یکدیگر، سعی کنید با عدم تکرار آنها، روند جدیدی را شروع کنید. از ناامید شدن، کینه و خشم خودداری کنید. در صورت بروز اختلاف اگر وی از شما خواست او را برای مدّتی تنها بگذارید، به خواسته وی احترام بگذارید، به او وقت دهید و نیازش را در آن لحظه درک کنید. 7- توقعات خود را بازنگری کنید. با خود رو راست باشید و برخی توقعات و انتظارات نابجای خود را به خصوص در موردمسائل مالی، اصلاح کنید. بدانید که هر انسانی در روابط خود همواره به دنبال عشق، مهربانی و آرامش است. 8- سئولیت پذیر باشید. مسئولیت یعنی: توانایی حل و برطرف کردن مشکلات نفر مقابل، نه سرزنش وی. سعی کنید از همه ی خلّاقیت و قدرت خود برای حل مشکل او استفاده کنید، نه اینکه با سرزنش یا گفتن جمله ی"متأسفم، این مشکل توست!" خود را راحت کنید. 9- همواره از وی و همچنین خود تقدیر کنید. البته که در حین بحث و جدل و اختلاف، تقدیر و تحسین کاری بس مشکل است. بهتر است زمانی که در حالت آرامش هستید، از وی تقدیر کنید و مزایای او را یاد کنید، در نتیجه از آن پس قادرید، در ابتدای شروع بحث و جدل، با شجاعت تعریف و تمجید از نفر خود، آتش اختلاف را در ابتدا خاموش و عشق و حسن نیّت خود را نشان دهید. 10-اشتباهات خود را قبول کنید و معذرت خواهی کنید. در صورت بروز اختلاف یا بحث و جدل، بهتر است از یکدیگر فرصت بررسی را در مورد اشتباهاتی که شما یا او مرتکب شده است، بخواهید. بعد از 5 یا 10 دقیقه آرامش، اگر از قصور از شما بوده است، علّت عصبانیت و ناراحتی خود را صادقانه به وی بگویید، از اینکه او کاری را بر خلاف میل شما یا تعهداتتان انجام داده است یا ... صحبت کنید. از او نیز بخواهید که ضمن بررسی رفتار خود، منصفانه به شما توضیح دهد، در واقع با این کار ضمن کمک به ثبات و تقویت رابطه ی خود، به نوعی الگویی برای او می شوید تا در صورت وقوع تقصیر از طرف شما، او نیز همچین برخورد مناسبی را داشته باشد. 11-برای یکدیگر وقت بگذارید. خیلی مهم نیست که این وقت کجا و به چه کاری مشغول باشید، این زمان می تواند با ورزش، سینما، دیدن فیلم در منزل و یا هرچیزی که علائق مشترکتان هست بگذرد، مهم این است که وقت باارزش خود را در اختیار یکدیگر قرار دهید، با این کار بطور فوق العاده ایی عشق و علاقه ی بین یکدیگر را افزایش می دهید. 12- لبخند را فراموش نکنید. خنده خود دوای هر درد است، ضمن اینکه در هر رابطه ای لبخند صادقانه و روی خوش، ثبات رابطه ی شما را دو چندان خواهد کرد. با چهره ای عبوس و گذراندن زمانی کسل کننده و خسته کننده، تمامی ارزشهای رابطه ی شما زیر سوال می رود و به تدریج دیگر علاقه ای به با هم بودن ندارید. گامهایی موثر در شیرینی روابط: یک اصل ثابت شده می گوید:"ابتدا خود و ارزشهای خود را دوست داشته باش تا بتوانی دیگران را دوست داشته باشی و آنها را ستایش کنی"، همواره مراقب خود و رفتارتان باشید. برای خود و علاقه تان احترام بگذارید. اصالت و جایگاه خود را هیچ گاه فراموش نکنید و دست کم نگیرید. با احترام به خود است که به نوعی یاد می گیرید به نفر مقابل خود نیز احترام گذاشته و با رفتار خود مرزهای حرمت بین خود را نگاه داشته و ناخودآگاه، به این ترتیب با بنای احترامی دو طرفه، رابطه ای مستحکم تر را بنا کرده اید. البته به شرطی که این احترام دو طرفه و کاملاً صادقانه باشد نه ظاهری! هر دو طرف در سیر رابطه ی خود سوالاتی در مورد یکدیگر و احساساتشان نسبت به یکدیگر در ذهنشان پدیدار می شود، به قول قدیمی ها بهتر است اوّل روی کلام یا سوالی که از دهانتان خارج می شود، در حین آرامش فکر کنید و سپس بطور شفاف از نفر مقابل بپرسید، نه اینکه با عصبانیت و بدون هیچ تأملّی پرسشی کنید که بعد از آن از بیان آن پشیمان شوید. بطور مثال، برخی با کوچکترین اختلافی سریعاً و بدون هیچ فکری می گویند:"اصلاً تو مرا دوست نداری و هر گز هم دوست نداشتی!!" و با ادامه ی بحث در حین عصبانیت و استرس کار به جدایی ختم می شود و بعد هم پشیمانی و ...!! با وی طوری رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما برخورد کنند! مهربان و باگذشت باشید. اگر وی را آزرده اید، معذرت بخواهید، عذرخواهی نه تنها کسی را کوچک نمی کند، بلکه به این ترتیب به او می فهمانید که وی برای شما ارزشمند است. همواره موقع خشم و عصبانیّت، ممکن است هر کلام یا حرف غیر منطقی و نابجایی از دهانتان خارج شود، بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید و با اندکی تأمل و کسب آرامش مجدد، حرف خود را شروع کنید. شاید در این مواقع، وی از شما بخواهد او را برای مدّتی تنها بگذارید، این کار را انجام دهید امّا هرگز اجازه ندهید بطور طولانی مشکلی در دل شما و وی حل نشده باقی بماند. بهتر است شروع کننده صحبت شما باشید، چه پاسخ منفی باشد یا منفی، اگر می خواهید وی به شما اطمینان کند، اوّلین و بهترین راه این است که ابتدا شما به وی اطمینان کنید. بگذارید در ذهن خود با بازی با افکار و حدسهایش، یک سری مسائل ناشناخته در مورد شما را شناسایی و کشف کند. امّا این کار را با سیاست انجام دهید و وی را در عمل انجام شده قرار ندهید. وقت شناس باشید و بدانید کی و کجا باید انعطاف پذیر باشید و کی حدود خود را در احترام حفظ کنید. در غیر اینصورت، بی خردانه کاری یا حرفی می زنید و در نتیجه می شود، نوشدارو پس از مرگ سهراب! همواره با رفت و آمد و گفت و گو، در پی استحکام روابط خود باشید، چرا که رابطه ی بدون دیدن و شنیدن، اساساً رابطه ایست تهی! برای مثال، حتّی برای سلام و احوال پرسی یا گفتن جمله ی "دوستت دارم" به او زنگ بزنید، در مکالمات خود از بکار بردن یا حالاتی که در وی زمینه ی شکّ و بدگمانی را ایجاد کند، بپرهیزید بلکه کاری کنید که حرفهای شما همراه صداقت، احترام و روراستی بیان شود. اگر هم طوری حرف زده یا رفتار کردید که وی به صداقت و روراستی شما شک کرده است، اگر با حسّی واقعی و از ته دل بگویید که بی گناه هستید، مطمئناً او نیز در اعماق قلب خود شما را باور می کند. اعمال و خاطرات گذشته، همواره الگوییست که در ذهن دو طرف حکّ شده است. بنای بی اعتمادی، روابط شما را به سردی می گراید. البته که در این بین ممکن است دو طرف مجبور به رعایت تعهدات و یک سری محدودیتهایی باشند، امّا به یاد داشته باشید رابطه ی شما ارزشش بیشتر است. اگر اعتماد دو طرفه از صمیم قلب حکفرما باشد، ناخودآگاه هر دوی شما بدون ناراحتی و شک کردن می توانید آزادانه تر به امور دیگر خود نیز بپردازید. هرچند که از سر علاقه شدید بین دو طرف، حسادت امریست عادی! از او تعریف کنید و عشق خود را نشان دهید، از هر فرصتی برای تعریف، تمجید و ابراز عشق دریغ نکنید. در حین حال در مورد انتقاد ها یا سوال وی در مورد چیزی با ملایمت و کلماتی زیبا، نظر وی را رد یا قبول کنید، نه اینکه تنها با پاسخی رسمی "خیر" یا "بله"، قضیه را فیصله بدهید. برای مثال، اگر وی شلواری را می خرد و می پوشد یا با هم به خرید رفته اید و دارد آن را امتحان می کند و واقعاً آن شلوار به او نمی آید، می توانید اینطور بگویید:"فکر کنم اگر یکی دیگر را امتحان کنی بهتراست" نه اینکه بگویید:"اصلاً خوشم نیامد و تو را چاق نشان می دهد!" قبل از انجام کاری بهتر است در مورد آن فکر کنید، سعی نکنید که مشکل خود را همگانی کنید، به خصوص با دوست دختر/پسر قبلی خود یا همکارانتان. شاید این کار شما سبب برانگیخته شدن احساس قبلی آنها به شما بشود یا باعث ایجاد رابطه ای احساسی با همکارتان شود. در حالی که شما واقعاً قصد این کار را نداشته اید! در مورد روابط گذشته خود با وی روراست باشید و دروغ نگویید، در صورت روراست بودن نهایتاً شاید او از شما بپرسد که "آیا هنوز نفر قبلی را دوست داری یا بهش فکر می کنی؟"، در این صورت این طور پاسخ دهید: "عزیزم فقط خاطرات است که به هر حال در ذهن هر آدمی می ماند، ولی مطمئنم با بودن و عشق به تو، خاطرات خوشمان جایگزین آنها می شود، در رابطه ی جدید خود از مقایسه وی با نفر قبلی جداً خوددرای کنید، فراموش نکنید او نفری جدید با خلق و خو و جسمی متفاوت از نفر قبلیست. تمام سعی خود را بکنید که از نفر قبلی و خاطرات خود حرفی نزنید و دست از مقایسه بردارید. با تعریف و یادآوری لحظات خوش خود با نفر جدیدتان لحظات خود را شیرین کنید. با یادگیری نکات فوق می توانید در شروع یا وقوع حالات ذکر شده، دیگر می دانید که چه عکس العملی باید نشان دهید دهید. در واقع با مرور این نکات، یاد می گیرید که هر انسانی جایزالخطاست و می توانید با واکنشی منطقی و در عین حال ملایم، مشکلات را حل و روابط خود را تقویت کنید. دقّت کنید: توقعات منطقی و واقعی داشته باشید. برای مثال ازدواج مسئله ای نیست که تنها پس از یک هفته آشنایی از او بخواهید! آنقدر هم مطمئن نباشید که با شروع یک رابطه قادرید تمام اختلافات را حل و این رابطه جدانشدنی باشد. درست است که با رعایت نکات فوق می توانید برخی مشکلات را حل کنید ولی حقیقت گرایی چیز خوبیست، چرا که گاهی اوقات دو نفر واقعاً برای هم ساخته نشده ند و اختلافات فاحشی در زمینه فکری و رفتاری دارند که در آخر با تمام نکات فوق بازهم لاینحل است. شاید همیشه از جدایی و تنها ماندن می ترسید ولی مهم این است که رابطه ای که دارید، آرامشگری برای روز و شب شما و تشویقی برای ادامه ی زندگی باشد نه اینکه با گفتن جملات استرس زا مثل "همش تقصیر توست" و ... خود و او را آنقدر آزار دهیم که دیگر نه تنها آرامش عادی زندگی خود را از دست می دهیم، بلکه با اعصابی ضعیف و استرس دائمی روزگار خود را سپری کنیم! اگر می بینید که در رابطه ای تحت هر عنوانی از شما سوءاستفاده می شود، آن رابطه را فسخ کنید و دیگر ادامه ندهید. هیچ عذری برای سوء استفاده قابل قبول و جبران نیست. در ابتدا سعی به اصلاح روابط بکنید امّا با ادامه ی سوء استفاده، حتّی اگر این قطع رابطه ناگهانی باشد، از ادامه ی آن صرف نظر کنید. همواره بدانید که هیچ رابطه ای بدون ایراد و کامل نیست. حتماً شنیده اید که دعوا شیرینی زندگیست و در هر تعاملی بین دو نفر، احتمال عدم توافقات و در نتیجه وقوع اختلافاتی غیر قابل اجتناب است. با رعایت نکات فوق، می توانید این اختلافات و کش مکش ها را حل و فصل نمایید. باز هم تأکید می کنیم در این وضعیت با کنترل خشم خود و با خونسردی، ضمن برقراری صلح، از پشیمانی و حسرتهای آینده به دور می مانید. امّا به یادداشته باشید رابطه ای که ضمن رعایت نکات فوق، بازهم دائماً مملو از بحث و جدل، ردّ و بدل کلمات رکیک و قهر و آشتی های پی در پی باشد، هیچ فایده ای ندارد، این جنگ و دعواها پایه های روابط را در نهایت رو به نابودی می کشاند.


:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
آزار دهنده ترين كارهايي كه خانم ها انجام ميدهند
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آقایـون خـانم ها را دوست دارند. قیافه، بو، طرز راه رفتن وصـحبـت کردن تـنـها چـنـد نـمـونـه از دلایـلی هسـتـــند که آقايون فــکر میـکنند خانم ها موجوداتی آسمانی هستند.در حـالیکه زنـدگی بدون وجود اونها غیر ممکنه اما مطمئناباهاشون هم نمی تونیم زندگی کنیم. ....عـلــت این که چرا نمی تونیم باهاشون زندگی کنیم تاحدود بسیار زیادی به این مطلب بر میگرده کــه اونها کامل
و بی عـیـب نیـــستند.  من از روی تحلیل های بسیار زیاد 10 نمـونــه از کارهای خانم ها رو کشف کردم که آقایون روواقـعا کفری می کـنـــه و باعث میشه که مردها به سر حد جنون برسند.

ـــــــــــــــــــــــ
شماره 10
ـــــــــــــــــــــــ

خانم ها وانمود می کنند که پاک و معصوم هستند
چیزی که در تعداد بسیار زیادی از خانم ها دیده می شود این است که قصد دارند تا وانمود کنند در زیر یک نور الهی هستند و همیشه از شما خیلی پاک تر هستند. هیچ وقت حاضر نیستند تا اعتراف کنند که به خیابان گردی می روند و تعداد دوست پسرهایشان از 5 نفر هم بیشتر است. البته آن دسته از خانمهایی که واقعا پاک و معصوم می باشند قابل تحسین هستند اما بقیه باید از سرپوش گذاشتن روي کارهایشان دست بردارند. این حق مسلم خانم هاست که به اندازه آقایون سرگرمی داشته باشند و از زندگی خود لذت ببرند و نهایتا هم مردی را برای زندگی آینده خود پیدا کنند که قادر به درک تمام این موارد باشد.

ـــــــــــــــــــــــ
شماره 9
ـــــــــــــــــــــــ

از سایر خانم ها انتقاد می کنند
برای چه هیچ خانمی نمی تواند از خانم دیگر تعریف کند؟ اونها دوست دارند از تمام مسائل مربوط به خانم های دیگر ایراد بگیرند حال از وزن و مدل مو گرفته تا... تنها یک خانم می تواند تشخیص دهد که كفش خانم دیگری با کیفش ست نیست و با همین مطلب می تواند او را به خاک سیاه بنشاند. البته عده بسیار معدودی از خانم ها می توانند جذابیت خانم های دیگر را بپذیرند (و خوشبختانه او را به جمع دوستانه شان دعوت کنند) اما بسیاری از آنها دوست ندارند همسرانشان جذب زیبایی و محبوبیت خانم های دیگر شوند. اما با وجود تمام این حرف ها آقایون به طور ناخودآگاه خانم های زیبا و جذاب را خواهند دید.

ـــــــــــــــــــــــ
شماره 8
ـــــــــــــــــــــــ

حسودي  می کنند
بیشتر اوقات تنها اشاره به اسم یک خانم دیگر می تواند برای شما مرگ را به همراه داشته باشد. حال تصور کنید چگونه می خواهید در جنگی که به دلیل رفتن شما به کلاب رقص شبانه به وجود آمده آست پیروز شوید؟!

ـــــــــــــــــــــــ
شماره 7
ـــــــــــــــــــــــ

خود را نیازمند نشان می دهند
بعضی از خانمها همیشه چند خط مشی بسیار سری را دنبال می کنند. آنها از همسرانشان انتظار دارند که تمام توجهشان را به آنها معطوف کنند، آنها را تر و خشک کنند و به آنها بگویند که تا چه حد وجودشان استثنایی و ویژه است. آنها می خواهند مردها را به یک صندوقچه احساسات تبدیل کنند و از آنها انتظار پشتیبانی اخلاقی، ذهنی و عاطفی دارند.

در این قسمت یک تضاد جدی بین آن دسته از خانم ها که ذکر شد و دسته دیگری که به بیرون از خانه رفته، کار می کنند و خود را مستقل نشان می دهند وجود دارد. دسته دوم جزء گروهی هستند که هنگام عاشقی واقعا متزلزل می شوند. البته شاید دانستن این مطلب برای شما خالی از لطف هم نباشد که آقایون خانم های سرسخت را ترجیح می دهند زیرا حداقل در این حالت می توانند اندکی آرامش ذهنی خود را حفظ کنند.

 رمزی صحبت ميكنند
جمله قدیمی " نظر تو چیه؟" یکی از مثال هایی است که خانم ها برای تست کردن احساسات و روحیات آقایون به کار می برند. آنها می خواهند به این طریق متوجه احساسات واقعي مردها نسبت به خودشان شوند. آنها در مورد نقاط ابهام سوال می کنند و بر اساس طرز تفکر آنها ما باید پاسخ سوالات را درست مطابق آنچه در ذهن آنهاست بدهیم در غیر این صورت جزئی از روح آنها به شمار نخواهیم رفت و به عبارتی نیمه گمشده آنها نخواهیم بود.

می توانید این منظره رقت آور را تصور کنید: مردی که آماده پردازش سوالات همسر خود است، او به دنبال پاسخ مناسب می گردد ولی هیچ چیز به ذهنش نمی رسد، همسرش دست به کمر در جلوی او ایستاده و از فاصله نسبتا زیادی به او خیره شده و و پای خود را مرتبا به زمین می زند. آقایون عزیز هیچ راه فراری جز ارائه جواب ندارید فقط باید امیدوار باشید که سرانجام کارتان به بیرون از خانه در کنار زباله ها کشیده نشود!

ـــــــــــــــــــــــ
شماره 5
ـــــــــــــــــــــــ

تجاوز به حریم شخصی
همه خانم ها این تمایل غریزی و نا خودآگاه را دارند که هر طور می خواهند با مردها رفتار می کنند و تمام وسایل شخصی آنها را مال خود می کنند. به عنوان مثال هنگامیکه لباسی را دوست ندارند، به راحتی به خود اجازه می دهند که بر سر کشوی لباسهای ما رفته و آن را زیر و رو کنند تا چیزی را که مناسب حالشان است پیدا کنند و مثلا ژاکت جدید مورد علاقه ما را بر میدارند و می پوشند. حال تصور کنید که شما به متعلقات شخصی آنها نزدیک شوید و یا نه، فقط در مورد مدل مویشان نظر بدهید، آنچنان جهنمی برپا خواهد شد که شعله های آن همه جا را فرا می گیرد. بنابراین شما فکر نمی کنید که زندگی یک زمین بازی جوانمردانه است؟

ـــــــــــــــــــــــ
شماره 4
ـــــــــــــــــــــــ

بیش از اندازه احساساتي می شوند
آنها به خاطر هر چیزی گریه می کنند: یک فیلم غم انگیز ( و یا حتی شاد)، شکستن ناخنشان، خراب شدن مدل موها و ... و بدتر از همه اینها زمانی است که از ما انتظار همدردی دارند، تنها کاری که باید انجام دهید سرو کله زدن با خانمی است که به شما چسبیده و گریه و زاری راه انداخته است. البته منظور من این نیست که آقایون بی عاطفه هستند و هیچ گونه احساسی ندارند اما مشکل اینجاست که خانم ها بیش از اندازه "مامانی" هستند و متاسفانه بسیاری از آقایون کوچکترین نکته ای در مورد تسلی خاطر به خانم ها نمی دانند. البته این حقیقت که خانم ها اندکی ظریف و آسیب پذیر هستند نکته جالبی است زیرا شما به راحتی می توانید آنها را دلداری دهید تا موضوع را فراموش کنند. شما که نمی خواهید سیلی از اشکهای او در خانه شما جاری شود؟ ـــــــــــــــــــــــ
شماره 3
ـــــــــــــــــــــــ

آنقدر خريد  می کنند تا از حال بروند
هنگامی که زمان خرید فرا می رسد در طول روز زمان کافی برای خانم ها وجود ندارد. حال از گشت و گذار در مراکز خرید و تماشای ویترین مغازه ها گرفته تا خرج کردن تمام موجودی همسرانشان. آنها می توانند ساعت های طولانی را در پشت ویترین یک مغازه کفش فروشی صرف کنند و اصلا هم به آب و غذا و دیگر مسئولیت هایی که در زندگی بر دوش آنهاست فکر نکنند. اما تا اینجا همه چیز قابل تحمل است فقط دعا کنید آنروز فرا نرسد که آنها تصمیم بگیرند تا شما را نیز به همراه خود ببرند. ما همراهشان می رویم از این مغازه به آن مغازه، سرگردانی های بی هدف، چند قدم به جلو و دوباره به عقب تا زمانیکه تمام جزئیات البته بجز برچسب قیمت مورد بررسی قرار گیرد. ـــــــــــــــــــــــ
شماره 2
ـــــــــــــــــــــــ

پیوسته صحبت می کنند

متاسفانه "کریس راک" نیز این تجربه تلخ را داشته است. روزی در یک مصاحبه تلویزیونی یک سوال از خانمی پرسید که او برای 45 دقیقه در مورد آن توضیح داد! بیشتر خانمها عاشق صحبت کردن هستند و هنگامیکه به آنها میدان دهید بدون توقف پیش خواهند رفت. البته تصور نکنید که گفته های آنها برای ما اهمیت ندارد ما فقط نمی خواهیم گزارش ثانیه به ثانیه تمام جزئیات را بدانیم. ـــــــــــــــــــــــ
شماره 1
ـــــــــــــــــــــــ

از روابط جنسی به عنوان یک سلاح استفاده می کنند
در جدال جنسی همه چیز بر سر کسی خراب می شود که شلوار بر تن دارد. اغلب خانمها برای نشان دادن برتری خود نسبت به مردها به آنها از موضع روابط جنسی حمله می کنند. البته من به نوبه خود به کارگیری این روش موذیانه را تحسین می کنم ولی این واقعا منصفانه نیست که آنها از ابتدایی ترین نیازهای انسانی اینطور سوء استفاده کنند.

یاد بگیرید آنها را تحمل کنید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر با کفایت و تدبیر کافی با مسائل مربوط به خانم ها برخورد کنید رفتارهای آزاردهنده آنها چندان هم غیرقابل تحمل به نظر نمی رسد. تنها شانس شما این است که خود را با آنها وفق دهید شما هم رفتارهای رنجش آور و آزار دهنده مخصوص به خود را دارید، هیچ انسانی کامل نیست، و من فکر می کنم این مطلب تنها چیزی است که هم خانم ها و هم آقایون می توانند بر سر آن به توافق رسند.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
10 موضوعی که نوجوانان آرزو دارند پدرشان در مورد آنها بداند
سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

بعد از بزرگ کردن پنج نوجوان دیگر خیلی خوب می دانم که پدر یک نوجوان بودن چقدر سخت است. پدرها با حیرت و گاهی سردرگمی شاهد تغییر و تحولات فرزندانشان هستند.

اخیراً این فرصت برایم پیش آمد که با چند نفر از نوجوانانی که می شناختم ملاقات کنم و از آنها پرسیدم که دوست داشتند پدرانشان درمورد آنها چه بدانند: مشکلات آنها، احساساتشان، زندگیشان. نتیجه پاسخ های آنها را در  این 10 مورد گرد آوردم.

1. "من دیگه بچه نیستم". نوجوان ها بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارند به آنها بعنوان یک فرد بزرگسال احترام بگذارند. اینکه دیگران همچنان مثل قبل با آنها مثل یک بچه رفتار کنند برایشان عذاب آور است.  اما پدرها می فهمند که نوجوانان مراحل مختلف بلوغ را پشت سر می گذارند و خیلی مهم است که واکنش خودتان را با مرحله بلوغ فرزندتان هماهنگ کنید. در اوایل نوجوانی باید از وضعیت آنها آگاه باشید و کمی بیشتر از یک بچه با او رفتار کنید.

2. "من طوری رفتار می کنم که آماده ام یک بزرگسال باشم اما از وارد شدن به این مرحله از زندگی وحشت دارم." اینکه فرزند نوجوانتان آماده باشد که مثل یک بزرگسال با او رفتار شود یا نه، بسیار نگران مسئولیت ناشی از آن خواهد بود. باید بفهمید که با تمام تظاهری که به قوی بودن می کند، فرزند نوجوانتان از دنیای ناشناخته ای که پیش رویش است می ترسد. پدرهایی که می توانند کمی احترام را با کمی حساسیت برای این موقعیت ادغام کنند می توانند تکیه گاه خوبی برای نوجوانشان باشند.

3. "دوستانم برایم اهمیت بیشتری پیدا کرده اند." بخشی از این روند تغییر این است که در آن نوجوان از وابستگی به والدین به سمت استقلال پیش می رود. این فرآیندی است که ما بعنوان پدر بسیار نسبت به آن هیجان زده می شویم. از این گذشته، آرزوی قلبی ما این است که فرزندانمان افرادی مستقل و مسئولیت پذیر شوند. بخشی از این فرایند شامل جدا شدن تدریجی از والدین و دیگران حتی دوستان می شود. این کاملاً طبیعی، قابل انتظار و مناسب است. پس اگر دیدید که فرزند نوجوانتان به جای خانه ماندن و با خانواده بودن با دوستانش وقت می گذراند زیاد ناراحت نشوید.

4. "الان خیلی چیزها که قبلاً برایم سوال نبود، سوال شده است." بخش عمده ای از فرایند بلوغ این است که یاد بگیرید به فکر خودتان باشید. نوجوانانی که بچه های مطیع و فرمانبرداری بودند الان سوال می کنند که چرا باید کارهایی که با آنها می گویید انجام دهند. آنها قضاوت شما را هم زیر سوال می برند. آنها باورها و ارزش های پایه ای خانواده تان را زیر سوال می برند. این فرایند پرسش کاملاً طبیعی و سالم است. سعی کنید به آنها برای پیدا کردن پاسخ این سوالات کمک کنید.

5. "اتفاقات خاصی برای هورمون هایم می افتد که نمی توانم برایتان توضیح دهم". پسرها وقتی نوجوان می شوند، خیلی زود رنج و تندخو شده و سریع صدایشان را بالا می برند مخصوصاً وقتی تحت استرس زیادی باشند. کنار دوستان از جنس مخالفشان احساس ناراحتی به آنها دست می دهد حتی اگر سالها با هم دوست بوده باشند. دوست دارند پوسترهایی روی دیوار اتاقشان بزنند که شما دوست ندارید. اما در اکثر این موارد خودشان هم علت احساسشان را نمی دانند. باید بفهمید که هورمون ها ممکن است علت ایجاد برخی از این رفتارها باشند. باید به آنها یاد بدهید که بااینکه سخت است اما می توانند هورمون هایشان را کنترل کنند.

6. "من از آن نگاه متنفرم". این نگاه همان نگاه معروف مادر و پدرهاست. یک چشم غره که باعث می شود نوجوان فکر کند که به مشکل افتاده است. با باز نگه داشتن دریچه ارتباط بین خودتان و فرزند نوجوانتان باید استفاده از این چشم غره را کمتر کنید باید راه های دیگری پیدا کنید که به آنها نشان دهید که از دستشان ناراحت شده اید.

7. "گاهی وقت ها دوست دارم فقط تنها باشم". نوجوانان دوست دارند وقتی به خود و دنیای خودشان فکر می کنند تنها باشند. بااینکه با دوستانشان خیلی حرف می زنند اما وقتی به خانه می آیند معمولاً به اتاقشان رفته و در را می بندند. این کاملاً طبیعی است و هیچ زنگ خطری به شمار نمی رود. اما اگر این رفتار افراطی شد آنوقت باید کمی نگران شوید.

8. "گاهی وقت ها دلم می خواهد به حرفهایم گوش کنید". پدرها بیشتر وقت هایی که می خواهند مشکلی را حل کنند سریع شروع به نصیحت کردن میکنند. باید جلوی این کار را بگیرید و سعی کنید فقط به حرفهای فرزندتان گوش کنید. خیلی وقت ها گفتگی بین والدین و نوجوان فرصتی است برای نوجوان تا خودشان بتوانند مشکلشان را حل کنند. باید این فرصت را به آنها بدهید تا بتوانند خودشان با مشکلات زندگی روبه رو شوند.

9. "دوست دارم در کارهایتان ثبات قدم داشته باشید". بااینکه نوجوانها معمولاً دربرابر اعمال قدرت والدین طغیان می کنند اما از آنها انتظار دارند که قوانینی برای خود داشته باشند و همیشه براساس یکسری قوانین یکسان با آنها رفتار کنند. نباید بطور مداوم قوانین خود را تغییر دهید. یک قانون داشته باشید و به آن متعهد باشید. این ثبات قدم باعث می شود نوجوانتان چیزی برای تکیه کردن به آن داشته باشد.

10. "روی حرفتان بایستید". نوجوانان از اینکه والدینشان یک روز یک چیزی بگویند و فردایش جور دیگری عمل کنند عصبانی می شوند. روی تعهدات خود بمانید. هیچ چیزی بدتر از شکستن قولتان نیست. اگر درمورد تماشای تلویزیون یا بازی های ویدئویی یک قانون خاص دارید، خود شما هم باید با همان قانون زندگی کنید. اگر به تعهدات خود وفادار بمانید فرزندتان هم احترام بیشتری برای شما قائل خواهد شد.

نتیجه گیری

هیچ چیز در زندگی خسته کننده تر از زندگی با یک نوجوان نیست. نوجوانان در این دوران با احساسات و مشکلات تازه ای روبه رو می شوند و از آن وابستگی که به والدینشان داشته جدا شده و کم کم افرادی مستقل می شوند. اگر پدرها بتوانند چند نکته ساده را در رفتارهایشان با آنها رعایت کنند، می توانند کمک بسیار خوبی به فرزند نوجوانشان نموده و به آنها برای انتقال از دوران بچگی به بزرگسالی یاری رسانند.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چه چیزی باعث جذب زن و مرد به یکدیگر می‌شود؟!
شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 18:25 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بسیاری تصور می‌کنند شخصیت انسان‌ها بعد از ازدواج به یکدیگر شبیه می‌شود و هر چه زمان بیش‌تری از ازدواج یک شخص می‌گذرد این شباهت‌ها بیش‌تر می‌شود.
اما تحقیقات جدید دانشمندان نشان می‌دهد این موضوع درست نیست بلکه انسان‌ها از همان ابتدای شروع روابط به دنبال اشخاصی شبیه به خود می‌گردند. دانشمندان معتقدند انسان‌ها بر اساس شخصیت و تمایلات خود دست به انتخاب همسر می‌زنند و بر خلاف تصور بسیاری تفاوت‌ها باعث جذب آن‌ها به یکدیگر نمی‌شوند
.نتایج این تحقیقات در نشریه شخصیت و تفاوت‌های فردی به چاپ رسیده است.محققان از قبل هم می‌دانستند همسران بیش از سایر مردم به یکدیگر شبیه هستند، اما هنوز به توضیح قانع کننده‌ای در این مورد دست پیدا نکرده بودند.دکتر میکیلا هامبد در کلینیک روانشناسی دانشگاه میشیگان استیت در این باره گفت: برای توضیح این رویداد دو نظریه وجود دارد. یک نظریه این است که انسان‌ها با گذشت زمان روی شخصیت همسر خود تاثیر گذاشته و سعی می‌کنند او را شبیه خود کنند. نظر دوم این است که آن‌ها در همان آغاز امر شخصی را برای همسری خود انتخاب می‌کنند که خصوصیاتی مشابه با آن‌ها داشته باشد.برای فهمیدن این موضوع، دانشمندان تحقیقاتی رو روی هزار و 296 زوج انجام دادند که در نوع خود یکی از بزرگ‌ترین مطالعات در این زمینه به شمار می‌آید. هر کدام از این زوج‌ها بین 2 تا 19 سال بود که با یکدیگر زندگی می‌کردند.برای فهمیدن شخصیت هر فرد، پرسشنامه‌ای شامل 198 سوال تهیه شد تا رفتار و ویژگی‌های هر نفر به طور دقیق مشخص شد. بر همین اساس شخصیت هر فرد در دسته‌ اجتماعی، بلندپرواز، افسرده، خشن، آینده‌نگر و مانند آن‌ها تقسیم بندی شد.

تفاوت‌ها باعث جذب انسان‌ها نمی‌شود
این تحقیقات نشان داد بر خلاف تصور بسیاری، گذشت زمان باعث شبیه شدن زوج‌ها به یکدیگر نمی‌شود. برای مثال هیچ رابطه‌ای بین زمان سپری شده از ازدواج هر فرد و شباهت شخصیت‌های آن‌ها دیده نشد. به این ترتیب می‌تواند علت شباهت همسران را در فاکتورهای دیگری جستجو کرد که انتخاب بهترین پاسخ برای آن است.با وجود آن که گذشت زمان باعث شبیه شدن همسران به یکدیگر نمی‌شود اما در این بین استثناهایی نیز وجود دارد.یکی از این استثناها که در این میان توجه دانشمندان را به خود جلب کرد خشونت است. برای مثال اگر یکی از همسران دارای روحیه خشن باشد، دیگری نیز به مرور زمان این روحیه را پیدا می‌کند و از خود رفتارهای خشونت‌آمیز نشان می‌دهد.دکر هامبد در این باره گفت: اگر شما درست در این مورد فکر کنید متوجه علت این موضوع می‌شود. اگر همسر فردی خشن باشد، به ناچار فرد مقابل نیز مجبور به پاسخ گفتن به همین شیوه می‌شود و با گذشت زمان این شکل برخورد در شخصیت او تثبیت می‌شود.به هر صورت دانشمندان با انجام این مطالعات متوجه شدند "شباهت در شخصیت" مهم‌تر از هر فاکتور دیگری باعث جذب انسان‌ها به یکدیگر می‌شود و حتی از شباهت در تمایلات، مذهب و ایده‌آل‌های یک ازدواج موفق‌ مهم‌تر است. ایده تفاوت‌ها باعث جذب می‌شوند از کجا آمده است؟
اما با این وجود هنوز هم بسیاری به اشتباه تصور می‌کنند تفاوت‌ در شخصیت‌های انسان‌هاست که باعث جذب آن‌ها به یکدیگر می‌شود. دانشمندان با نظرخواهی روی 706 نفر متوجه شدند نزدیک به 85.7 درصد از انسان‌ها معتقدند در صورتی جذب شخصی می‌شود که با آن‌ها تفاوت‌های زیادی داشته باشد. یک نظریه برای توضیح این امر این است که شباهت‌های زیاد در بین همسران باعث خسته کننده و یک‌نواخت شدن زندگی آن‌ها می‌شود. نظریه دیگر این است که اصولا تفاوت‌هاست که حساسیت ایجاد می‌کند و نظر انسان‌ها را به دیگری جلب می‌کند. اما با این حال زمانی که دانشمندان شخصیت زوج‌ها را بررسی کردند متوجه شدند با وجود تمام این نظریات، باز هم انسان‌ها به دنبال شخصی می‌روند که باورهایی مشابه با آن‌ها داشته باشد.

منبع:dokhtarha.blogfa.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
یادمان باشد که . . . (جملات پر مغر و طلایی)
شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 14:8 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .

یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .

یادمان باشد که : زخم  نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .

یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .

یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .

یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .

یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که  که دلی نو بخرم .

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
از زندگی خسته شدید !؟ (۱۰۰ راه پیشنهادی ما را بخوانید)
شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 14:7 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

از زندگی خسته شده اید؟ دیگر زندگی به کامتان نیست! نگران نباشید چون عده ی زیادی هم مثل شما هستند و با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند. لذا برای آن حتماً راه حلی اندیشیده شده است. با سری به کتابفروشی های مختلف می توانیم تعداد زیادی از کتاب هایی که به این منظور تهیه شده اند را ببینیم. لیست صدتایی زیر به بیان نکات بسیار ساده و جذاب در این زمینه می پردازد که شاید با اینکه همه ی ما آن ها را می دانیم، ولی ندانیم که می دانیم! با هم این لیست را می خوانیم:


۱- اشتباهاتتان را بپذیرید
۲-از اشتباهات اطرافیان و دوستانتان بگذرید و چشم پوشی کنید
۳-برای خودتان سرگرمی جدیدی انتخاب کنید
۴-منظم باشید و نظم خاص و مورد قبول خود را اجرا کنید
۵-دوستان جدیدی پیدا کنید
۶-کار جدیدی پیدا کنید
۷-رژیم غذاییتان را تغییر دهید
۸-احساساتتان را روی کاغذ پیاده کنید. به عبارت دیگر برای خودتان یک دفترچه ی خاطرات تهیه کنید
۹-جملات صبحگاهی خاص خود را پیدا کنید!( هر روز صبح یک جمله ی مثبت را بیان کنید)
۱۰-به مسافرت بروید.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
چه مسائلي را نبايد به همسرتان بگوييد
یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 14:3 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن ميباشد.
يا ميدانيد براي اينكه روابط زناشويي تان تداوم بيشتري داشته باشد، همه چيز را نبايد به همسر خود بگوييد ! آيا ميدانيد چه صحبتهايي را بايد به همسر خود بگوييد و چه سخناني را بايد مطرح نسازيد ؟
اولين گام در روابط زناشويي نحوه ي صحبت كردن است ، طرز صحيح صحبت كردن با همسرتان تاثير بسزايي را در روابظ شما ميگذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتي .

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن ميباشد.

در اين مقاله توصيه و پيش نهادهايي را براي شما ارائه خواهيم كرد:


از ديدگاه روان شناسان انسانها از اين منظر به چند دسته تقسيم ميشوند

1- افرادي كه همه مطالب زندگي خود چه در حال ، چه در گذشته را براي همسران خود بازگو ميكنند به بلوغ فكري نرسيده اند ، ذهنشان مانند دوران نوجواني شان عمل ميكند كه عادت داشتند همه چيز را براي خانواده خود تعريف كنند .

2- افرادي كه در تعاريف خود ، صحبتهاي شان اغراق ميكنند و حتي گاهي وقتها به دروغ نيز متوسل ميشوند ، افرادي هستند كه اعتماد به نفس كمي به خود دارند ، با اين كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزايش دهند . امروزه پيوند بين زوجهاي با ازدواجهايي كه در سابق صورت ميگرفت كاملا متفاوت ميباشد . در زمان امروز اكثر زوجين هر دو با هم به كار بيرون از خانه اشتغال دارند ، زمان كمي را براي صحبت كردن با يكديگر دارند ، هنگامي كه فرصتي براي صحبت كردن پيش ميآيد در اغلب موارد راجع به كار بيرون از خانه ي خانم يا آقا ميگذرد ، به ندرت پيش ميآيد كه زوجين در مورد رابطهي خودشان ، زندگي دو نفره اي يا چهار نفرهاشان به صحبت بنشينند .

حال به توضيح اين موضوع ميپردازيم كه چرا نبايد تمام صحبتهاي خود را به همسرتان بازگو كنيد ؟ اين سوال چندين پاسخ دارد:

1- از ديدگاه بعضي از روانشناسان افرادي كه گذشته تلخ و سخت داشته اند بايد توجه كنند كه ، هنگامي تجربه هاي تلخ گذشته بايد چراغ راه آينده باشد و بس. سعي كنيد با گذشته هاي تلخ تان خداحافظي كنيد و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنيد . توجه كنيد كه شما ديگر در دوران مجردي به سر نميبريد ، شما تشكيل خانواده داده ايد و از همان روز اول كه وارد زندگي زناشويي ميشويد بايد سعي كنيد همهي گذشته ي خود را فراموش كنيد ، و الان زمان آن است كه زندگي دو نفره ي كه در آينده خواهيد داشت فكر كنيد ، صحبتهايتان نيز بايد حول زندگي مشتركتان باشد نه گذشته تلختان .

2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته ايد و تحول خاصي در رفتارتان ايجاد كرده ايد لزومي به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نيست چون ممكن است بر ديدگاه طرف مقابل به شما اثر منفي بگذارد و يا برخي قابليت هاي فعلي تان ناديده گرفته شود. مگر در مواردي كه بازگو كردن تجربه شما ميتواند مانع تكرار اشتباه براي طرف مقابلتان شود.

3- صحبتهايي را از گذشته ، حال براي همسرتان باز گو و تعريف كنيد اما سعي كنيد وارد جزييات نشويد ، مسائل را براي او كاملا باز نكنيد و نشكافيد .


حال چه صحبتهايي را نبايد مطرح كرد:

1- اسرار تان را به همسرتان نگوييد .منظور از اسرار چيست ؟

مشكلاتي كه در دوران قبل از ازدواج برايتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان ميشود. نا گفته نماند كه مسائلي است كه گفتن آنها به همسرتان ضروري است مثلا تجربه نامزدي ناموفقي اگر در گذشته داشته ايد به همسر تان بگوييد اما آيا واقعا لازم است همسرتان از جزئيات آن مطلع باشد؟ مشكلاتي كه با پدرو مادر، خواهر يا برادر تان داشته ايد و عنوان كردن آنها به ديدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد ميكند ، كمبودهايي كه در زندگي با آنها مواجه بوده ايد ، رنجها و مشقتهايي را كه متحمل شده ايد ، و مسائلي مانند اين موضوعات بهتر است بازگو نكنيد.

2- اگر زماني به همسرتان ، رفتارهايي كه انجام ميداده شك كرديد و در وفاداريش نسبت به خودتان مردد بوديد

هرگز اين موضوع را مطرح نسازيد ، زيرا ممكن است شما به اشتباه چنين فكري را داشته بوديد در اين صورت احساس وفاداري كه بين شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بين ميرود

گردآوری : پایگاه اینترنتی پرشین وی



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
تاثير فيلم‌هاي مستهجن بر رابطه زناشويي
یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 14:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

در بحث تجويز تماشاي فيلم‌هاي جنسي براي زوجيني كه يكي از همسران يا هر دو به سردمزاجي و بي‌ميلي جنسي مبتلا هستند...


ديدگاه‌هاي متفاوتي وجود دارد اما از نظر اينجانب، تماشاي فيلم‌هايي كه با تصاوير جنسي همراهند، ممكن است در برخي موارد خاص در كوتاه‌مدت موجب تحريك جنسي شود اما در درازمدت به عللي كه به آن اشاره مي‌كنم به از هم گسيختگي روابط زناشويي مي‌انجامد:

• كاهش اعتماد به نفس: تماشاي فيلم‌هاي جنسي با توجه به رفتارهاي اغراق‌آميز بازيگران کم‌کم باعث مي‌شود زوجين درباره طبيعي‌بودن عملكرد جنسي خود دچار ترديد شوند و خود را بسيار ضعيف‌تر از آنچه هستند، بپندارند و از روابط زناشويي بيش از گذشته فاصله بگيرند.


• مقايسه منفي: جذابيت‌هاي اغراق‌آميز و تصنعي چنين فيلم‌هايي گاهي باعث مي‌شود جذابيت‌هاي همسر، كمرنگ شده و با تشديد بي‌ميلي جنسي همسر، ميزان فعاليت جنسي زوجين از مقدار فعلي نيز كمتر شود.


• تقليد: برخي رفتارهاي بازيگران اين فيلم‌ها با وجود جذابيت‌هاي بصري، گاه بسيار دردناك و آسيب‌زننده است و زوجين ناآگاه که سعي در تقليد از آن دارند، موجب بي‌رغبتي همسر به روابط زناشويي مي‌شود.


• وابستگي: هرچند در ابتداي امر زوجين با قصد بهبود روابط فيمابين به تماشاي چنين فيلم‌هايي مي‌نشينند اما در ادامه، يكي از زوجين يا هر دو متوجه مي‌شوند كه اگر در گذشته وقتي را براي با هم بودن صرف مي‌كردند اكنون همه يا بخشي از آن وقت را براي ديدن انواع و اقسام فيلم‌هاي مستهجن پر مي‌كنند و به اين ترتيب، فيلم‌هايي كه قرار بود باعث نزديكي بيشتر زوجين به يكديگر شود اكنون عاملي براي فاصله بيشتر آنها از يكديگر شده است.

منبع: salamat.ir



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
زندگي پس از طلاق
دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 13:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

طلاق یک تغییر اساسی در زندگی است که شخص را دچار سردرگمی میکند . ناگهان خودتان به تنهایی میبایست از پس مواردی مانند پول بچه ها شغل تغییرات و موقعیتهایي که اعضای خانواده را تحت فشار قرار میدهد بر بیایید . در اینجا توصیه هایی وجود دارد که " چگونه زندگی جدید را پس از جدایی شروع کنید ؟"  اگر مشکلاتی دارید بدانید که :

    * بعد از اتمام این زندگی ، زندگی جدیدی در انتظار شماست .

در حال حاضر به سختی می توانید باور کنید زیرا روزی این زندگی چیزی بود که شما خواستار آن بودید . شما خواهان  ایجاد و  تداوم آن بودید .

    * خودتان را فریب ندهید .

از خودتان بپرسید : آیا به راستی این زندگی را می خواهید یا به علت ترس دو دستی به آن چسبیده اید ؟ اگر فکر تنها ماندن ترسناک تر از بودن در یک زندگی از هم پاشیده است خب به ترسهایتان اجازه دهید تا تصمصیم گیرنده باشند . آیا برای از دست دادن زندگی که بود یا میبایست باشد هنوز سوگواری میکنید؟

    * روزهای زندگیتان را هدر ندهید .

اندوهگین بودن هیچ محدوده زمانی ندارد اما زندگی محدود است . شما این را متوجه بشوید یا نشوید ، زمان به سرعت سپری میشود. زمانی میرسد که شما باید حقیقت را بپذیرید و بگویید : "  من باید کاری برای زندگی ام انجام دهم بچه هایم را بزرگ کنم و کاری کنم که زندگی شاد و معناداری داشته باشم و شخصی فعال در جامعه باشم ." پس از هم اکنون قدمهای استوار بردارید و به جلو حرکت کنید .                        

    * افکار مصیبت بار را از ذهن تان دور کنید .

" زندگی من تمام شده است ." " من همه چیز را از دست دادم ." " همه چیز خیلی بد است ." افکاری هستند که تاثیرات خیلی قوی بر چگونگی احساس شما دارند . متوجه باشید که واقعا اینها درست نیستند . زندگی شما تمام نشده است فقط یک شروع جدید برای شماست . تغییر پیش فرضهای منفی در ذهن تان  به تغییر احساسات شما کمک میکند .

    * زمان خود را با افسوس هدر ندهید .

شما باید به خودتان بگویید : " اتفاقی است که افتاده !" شما نمی تواتید به گذشته برگردید و کاری انجام دهید اما می توانید کارهای زیادی را هم اکنون انجام دهید .

    * برای فرزندانتان الگو باشید .

در آینده فرزندانتان چگونه والدینی خواهند بود وقتی شما در جایی نشسته و گریه میکنید ، به نقطه ای زل می زنید و افسوس گذشته را می خورید ؟ وقتی شما جدایی را پذیرفتید زمان پیشرفت در زنگی تان است .

به خاطر فرزندانتان با همسر سابق خود رابطه جدیدی را تعیین کنید .
در رابطه سابق شما همسر وی بودید اما در حاضر یک دوست معمولی هستید بخاطر بچه هایتان .

    * با کودکانتان صحبت کنید .

طلاق ممکن است زخمهای عاطفی را برای بچه هاایجاد کند . با آنها صحبت کنید . با آنها درباره اتفاقاتی که درحال وقوع است و احساساتی که آنها نسبت به وقایع کنونی دارند صحبت کنید و به آنها اطمینان دهید همه چیز بهتر خواهد شد. اگر آنها خیلی چیزها را بدانند می توانند به شما در این مراحل کمک کنند و به این ترتیب آنها هم احساس قدرت می کنند .

    * از دیگران کمک بگیرید.

اگر از مردم کمک بخواهید خوشحال می شوند . این لطفی است در حقشان که به آنها اجازه می دهید کاری برایتان انجام دهند .يك گروه حمايت كننده از نزديكترين دوستانتان داشته باشيد كه حمايتگرعاطفي ،راهنماي هميشگي ومشوق شما در كارهايتان باشند.بدانيد شما اولين نفري نيستيد كه از سايرين كمك مي گيريد.  

    * از امكانات و موهبت هاي اطراف خود استفاده كنيد.

هركاري كه مي توانيد براي رسيدن به موفقيت انجام دهيد. توانايي ها و نقاط قوت خودتان را كشف كنيد و براي كمك به خود و حركت در يك مسير جديد و مثبت روي آنها متمركز شويد.هرشخصي حقيقت وجودي دارد كه فقط خودش ميداند وباور دارد . به ياد داشنه باشيد كه شما نتايجي در زندگي بدست مي آوريد كه ابتدا باور داريد و سپس شايستگي آن را.

    * براي خودتان وقت بگذاريد.

خودتان را در اولويت قرار دهيد ،كمي خودخواه باشيد و كاري را فقط براي خودتان انجام دهيد.بهترين هديه اي كه شما مي توانيد به فرزندانتان بدهيد اينست كه از خودتان خوب مراقبت كنيد. يك كلاس جديد را امتحان كنيد، ورزش را شروع كنيد و سرگرمي هاي فراموش شده كه سابقا انجام مي داديد را دوباره شروع كنيد.

    * خانه رويايي تان را بسازيد.

اگر شما مجبور به تغيير منزل شديد دنيا به آخر نرسيده است. بدانيد كه شما و بچه هايتان  ميتوانيد خاطراتي را بسازيد كه آنجا خانه روياهايتان شود.  

    * خود واقعي تان را بيابيد.

شما ممكن است زمان طولاني نيمي از يك زوج بوده ايد. اما شما هنوز صددرصد يك شخصيت واحد هسنيد. آن شخص را دوباره كشف كنيد.

    * آنچه را دوست داريد انجام دهيد.

هرروز وقتي از خواب بر مي خيزيد چه چيزي شما را به هيجان مي آورد.يك ليست از آنچه شما را به اهدافتان ميرساند تهيه كنيد.

    * روحيه شاد داشته باشيد.

   در زندگي جديد كمي تفريح و شادي كنيد. خاطرات زيبايي را     با فرزندانتان بسازيد تا با اعتماد بنفس و حس احترام به خود بسوي آينده بروند.

    * درآينده از خود مراقبت كنيد.

اين مهم است كه هميشه به روابط خود توجه كنيد و از خود بپرسيد كه :"  چقدربودن در اين رابطه ارزش دارد؟" اگر شما در آن رابطه كاملا خودرا فراموش مي كنيد پس بهاي سنگيني را مي پردازيد.



منبع: drphil.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
روشهای شگفت انگیز برای افزایش قدرت یادگیری (3)
یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 17:46 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

◄      نکته 33: تندخوانی یاد بگیرید. با این روش می توانید در زمان کمتری میزان بیشتری مطلب بخوانید. و در عین حال قدرت درک مطلب شما نیز افزایش می یابد. دلیل آن این است که با تندخوانی شما به طور اتوماتیک دیگر ذهنتان منحرف نمی شود. تندخوانی حافظه شما را تقویت می کند.

◄      نکته 34: اگر از من بپرسید فقط یک راز را در این مقاله با شما در میان بگذارم، این جمله است: "وقتی فکر کنید یک کار بخصوص ساده است، برایتان ساده خواهد شد". این جمله را هرچقدر می توانید تکرار کنید چون وقتی ملکه ذهنتان شود زندگیتان را تغییر می دهد. از همین لحظه سعی کنید در زندگی این جمله را به کار ببندید.

◄      نکته 35: موقع درس خواندن یا کار کردن روی یک تکلیف سعی کنید طرزفکری شاد داشته باشید. وقتی شادتر هستید، باهوش تر و کارامدتر می شوید.

◄      نکته 36: یاد گرفتن ایجاد طرز فکر مثبت و شاد به شما کمک می کند بتوانید چیزهای تازه یاد بگیرید. در این نکته تکنیک هایی برای ایجاد این نوع طرز فکر را برایتان عنوان می کنیم.

به زمانی در گذشته تان فکر کنید که واقعاً شاد و خوشحال بودید. هر چیزی می تواند باشد، جشن تولد سال گذشته تان یا آخرین باری که به گردش تقریحی رفتید. آن لحظات شاد را در ذهنتان مجسم کنید و خیلی زود سرشار از شادی و خوشبختی می شوید.

هدفتان این است که آن لحظات مثبت را دوباره به ذهنتان برگردانید و شاد شوید. بعد ازاینکه چند هفته اینکار را تمرین کردید دیگر نیازی به ادامه آن نیست. دیگر اتوماتیک وار هر زمان که خواستید می توانید ذهنی مثبت و شاد پیدا کنید.

وقتی به این درجه رسیدید، از این ذهن شاد قبل از شروع جلسه درستان استفاده کنید. امتحان کنید و نتایج بسیار عالی به دست خواهید آورد.

◄      نکته 37: یک جلسه کوتاه تجسم سازی قبل از شروع درس خیلی می تواند کمکتان کند. در این نکته توضیح می دهیم که تجسم سازی چیست و چطور می توانید از آن به نفعتان استفاده کنید. شما می توانید از تجسم خلاق برای به دست آوردن هر آنچه که می خواهید ازجمله نمره های بهتر در مدرسه یا دانشگاه، قدرت یادگیری فوق العاده برای یاد گرفتن چیزهای جدید در کارتان یا هر چیز دیگری که دلتان بخواهد استفاده کنید.

تجسم سازی تکنیکی است که این روزها قهرمان های ورزشی، مدیران حرفه ای و پزشکان استفاده می کنند. این تکنیک کمک می کند که بتوانید از قدرت کامل ذهنتان استفاده کنید.

هیچکس نمی داند این تکنیک واقعاً چطور عمل میکند اما واقعیت این است که اگر از آن استفاده کنید حتماً نتیجه می گیرید.

قبل از اینکه جلوتر بروید از شما می خواهم که ذهنتان را باز کنید و همه بی اعتقادی ها را بیرون بریزید. اینکه تجسم فکری چطور عمل می کند یک راز است اما انجام آن و نتیجه گرفتن از آن حتی برای یک کودک 4 ساله خیلی ساده است. این پروسه را می توان فقط در دو کلمه خلاصه کرد. ریلکس کنید و تصویرسازی کنید. همین.

با ریلکس کردن منظور این است که برای تجسم باید بدنتان و ذهنتان را ریلکس کنید و با تصویر سازی منظور این است که باید تصویر آینده را آنطوری در چشم ذهنتان مجسم کنید که دوست دارید.

 

بعنوان مثال، اگر می خواهید وزنتان را پایین بیاورید، می توانید در چشم ذهنتان خودتان را با وزن نرمال مجسم کنید. می توانید تجسم کنید که در فعالیت های مختلف ورزشی شرکت می کنید.

اگر می خواهید قدرت یادگیری خود را بالا ببرید، می توانید تجسم کنید که در کلاس درس یا در کارتان خیلی خوب عمل می کنید. می توانید تجسم کنید که همرده هایتان شما را تحسین می کنند و دیگران برای مشورت پیش شما می آیند.

فکر کنم متوجه منظور شدید.

در تجسم فکری، توجه به چند نکته مهم است.

اول اینکه تجسم فکری زمان مناسب می طلبد. اگر قبل از خواب که در رختخواب خود دراز کشیده اید اینکار را انجام دهید نتیجه بیشتری می گیرید.

دوم اینکه شک و تردیدها را باید کنار بگذارید. این تمرین را هر شب قبل از خواب انجام دهید و خیلی زود متوجه تغییر خواهید شد.

سوم اینکه به این فکر نکنید که این چطور عمل می کند چون هیچکس نمی داند.

اگر دوست دارید در این زمینه بیشتر بدانید کتاب های زیادی در این رابطه وجود دارد که می توانید به آنها مراجعه کنید.

◄      نکته 38: از موضوعات سخت فرار نکنید. اگر پیش زمینه ها را مطالعه نکرده باشید بعضی سرفصل ها ممکن است به نظرتان دشوار بیاید. اگر پیش زمینه ها را خوب بخوانید بخش های سخت خود به خود آسان می شود. اگر نمی توانید پیش زمینه ها را خودتان پیدا کنید از متخصص آن کمک بگیرید.

◄      نکته 39: هیچوقت هیچ درس یا فصلی را رد نکنید. رد کردن و نادیده گرفتن بعضی سرفصل ها بعداً خیلی برایتان گران تمام می شود چون باعث می شود درس های آتی سخت تر شوند. و دیگر زمانی هم نخواهید داشت که برای خواندن آنها برگردید.

◄      نکته 40: همه شبیه هم نیستند. کسانی هستند که با تصویر بهتر یاد می گیرند و کسانی دیگر هستند که از طریق حس شنوایی یا لامسه بهتر یاد می گیرند. به اینها کیفیات گفته می شود. کیفیات اصلی سه بخش هستند، بصری، شنیداری و لامسه. در این نکته به شما می گوییم که شناختن کیفیت خودتان چطور به یادگیری شما کمک میکند.

اگر کیفیت اصلی خود را خوب بشناسید خواهید توانست تلاش هایتان را طوری سازماندهی کنید که از این کیفیت بیشتری استفاده را بکنید.

یک تست کوچک برای شناخت کیفیت برایتان عنوان میکنیم. اگر الان از شما بپرسم که دیروز صبح ساعت حدوداً 7 چکار می کردید، احتمالاً چیزهای مختلفی به یادتان خواهد آمد. ببینید چند تصویر بصری به ذهنتان خطور کرد، چند صدا شنیدید و چه تجربه های حسی به خاطرتان می آید. اگر تصاویر بصری بیشتر از بقیه کیفیات بود شما فردی بصری هستید. اگر حافظه شما بیشتر با صداها شکل گرفته باشد شما فردی شنیداری هستید و اگر تجربیات لمسی بیشتر به خاطرتان بود در این کیفیت قوی تر هستید.

اگر کیفیت شنیداری شما قوی بود می توانید از ضبط کردن و گوش کردن به درس ها کمک بگیرید. همچنین با بحث کردن درمورد موضوع درس با دوستان یا استادتان می توانید خیلی خوب یاد بگیرید. اگر حافظه شما بیشتر بصری باشد می توانید از فیلم های آموزشی ویدئویی استفاده ببرید. و اگر کیفیت لمسی شما قوی تر باشد می توانید با کمک دست ها به یادگیری خود کمک کنید.

◄      نکته 41: هیچوقت برای کمک گرفتن تردید نکنید. از معلمین، دوستان و همکلاسیانتان کمک بگیرید. با بحث کردن با دیگران می توانید بینش خود را نسبت به موضوع درس گسترش دهید.

◄      نکته 42: کاملاً درگیر فرایند یادگیری شوید و از آن لذت ببرید. شما دلایل قابل توجهی برای یاد گرفتن دارید. این دلیل باید هدف خود شما باشد نه خانواده، همسر یا دوستانتان.

◄      نکته 43: به نمودارها و تصویر و جداول کتاب ها خوب دقت کنید و از آنها ساده نگذرید. خیلی وقت ها نادیده گرفتن نمودارها باعث می شود درک موضوع برایتان غیرممکن شود. پس مراقب باشید مرتکب این اشتباه نشوید.

◄      نکته 44: درصورت امکان نمودارها و جدول های خاص خودتان را در دفترچه تان برای هر درس رسم کنید. این فرایند یادگیری را برایتان ساده تر می کند و باعث می شود بیشتر درگیر شوید.

◄      نکته 45: به موضوع علاقه مند باشید. برای علاقه مند شدن می توانید این کارها را بکنید. از زوایای مختلف به موضوع نگاه کنید. کتاب ها و مجلات مرتبط دیگر را مطالعه کنید. در جلسات، کنفرانس ها و سمینارهای مرتبط شرکت کنید.

◄      نکته 46: تمرین یادگرفتن چیزهای جدید را همیشه ادامه دهید. هیچوقت حتی پس از اتمام دوران تحصیل دست از یاد گرفتن برندارید. اینکار باعث می شود مغزتان همیشه آماده و قوی بماند.

◄      نکته 47: اطرافتان را با افرادی پر کنید که موفق تر و کارامدتر از شما هستند. وقت کمتری را با آدم هایی بگذرانید که توانایی های کمتری نسبت به شما دارند.

◄      نکته 48: وقتی می خواهید یک موضوع جدید را برای یادگرفتن شروع کنید ممکن است گستردگی موضوع شما را بترساند. اما این ترس با ایجاد هدف های مشخص و تلاش برای دست یافتن به آنها از بین می رود.

در اینگونه مواقع این استراتژی به شما کمک خواهد کرد: فقط روی خود موضوع تمرکز کنید و به گستردگی آن فکر نکنید. هرچه زمان بگذرد آشنایی شما با موضوع بیشتر می شود و کم کم در آن استاد می شوید.

نتیجه گیری

فقط کافی است این روش های معجزه آسا را پله پله دنبال کنید تا با تغییراتی شگفت آور در زندگی خود مواجه شوید.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
شعر..
یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 13:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

هی نشین غصه نخور

رفته که رفته

دل از عاشقی نبر

رفته که رفته

اگه عاشق تو بود

تنها نمی رفت

شده به پات می سوخت

اما نمی رفت

 

 

بی خیالش

مگه چند سال تو جوونی

بی خیالش

مگه چند سال تو می مونی

بی خیالش

اینا رسم روزگاره

همشون کار خداست

حکمتی داره

 

 

یاد حرفای قشنگش

می دونم

واست یه عذابه

دل تو خیلی گرفته

حالا و روزتم خرابه

 

 

اون که رفته

خیلی وقته

خبری از تو نداره

اون یه ابر پر غباره

گاهی وقتا نمی باره

 

 

دیگه تنها شدی یو

سکوت تو پر از غمه

همه عالم و ادم

واسه تو جهنمه

 

 

اون که رفته

دیگه رفته

دیگه برگشتن نداره

 

 

اگه دوستت داشت

نمی رفت

اون که رفته

 

دیگه تنهایی دوباره

 

 

اینه

چهر ی من درون تو

هر چی که یادگار یه

به خاطر من بیاررررررش



اینه

به من بگو که این روزا

چرا تو صورتت غمه

دلت گرفته این همه



وقتی با رنگ محبت

همه دنیا می شه رنگی



چرا با نامهربونی

داری با دنیا می جنگی



سر نوشت هر چی که باشه

روی پیشووووو نیت نوشته



هر چی که بر تو گذشته


همه کار سر نوووشته



اینه

نپرس

که قلب خسته ام

از عاشقی فراریه



ولی

بدون عاشقی

اسیر بی قراریه



اینه

چرا هنوز شکسته ای

از پیچ و تاب روزگار

چی بی ثمر

نشسته ای تا که تموم شه


انتظار



وقتی با رنگ محبت

همه دنیا می شه رنگی


چرا با نامهربونی

داری با دنیا می جنگی



سر نوشت هر چی که باشه

روی پیشووووو نیت نوشته



هر چی که بر تو گذشته


همه کار سر نوووشته



پاشو تو

اخماتو وا کن

به خودت بهتر نگاه کن



زندگی یه روزگاره

تنها

خوبیش مونگاره





اگه فردا بیاد از راه

نکنی یاد گذشته



اما یادت نره دیروز



عشقو یادگار گذوشته



اینه ه ه ه ه ه ه ه ه



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
راز موفقیت زنان در خانواده
یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 13:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

هرگز به تملق و دروغ و مکر متوسل نشوید.

یک زن نیرنگ‌باز نمی‌تواند با به‌کارگیری دسیسه، عشق را در وجود شوهرش بیدار کند. به‌محض اینکه شما تصمیم گرفتید شوهرتان را همان‌گونه که هست بپذیرید، دیگر نباید درباره نقشتان به‌عنوان مشاور اصلی او، نگران باشید. او نیازی به اندرز شما ندارد، بلکه او محتاج پذبرش و اعتماد شماست. با صداقت احساس خواهید کرد که فشار بار سنگینی از روی شانه شما برداشته می‌شود، اگر از فشاری که از روی شانه او نیز برداشته می‌شود، سخنی به میان نیاوریم. او شاید شروع به افشای افکار و اندیشه‌هایش برای شما نماید و شاید حتی دقیقاً به‌‌همان طریقی عمل کند که شما می‌خواستید!

پذیرش شوهرتان نخستین گام در راه زنده کردن اوست و گامی است کارساز. این آزادی باعث می‌شود که به‌صورت یک مرد کامل در آید. او توانایی بالقوه یک مرد کامل شدن را داراست، ولی تا وقتی که شما به او اجازه نداده‌اید که او خودش باشد، قادر به رسیدن به آن مرحله نیست. او را بپذیرید، همان‌گونه که امروز هست. نقاط ضعف و قدرت او را بپذیرید.

«... شما شریک زندگی او هستید هم در روزهای خوش و شاد وهم در ناخوشی‌ها و غم‌ها، در داشتن‌ها و نداشتن‌ها، در دوران سخت بیماری و در زمان سلامت و توانایی ... این پیمان شرکت را از همین امروز در قلب خود امضاء کنید.»

شوهرتان را تحسین کنید.

روان پزشکان بیان کرده‌اند که نیازهای اولیه یک مرد، علاوه بر یک عشق جنسی گرم و داغ، پذیرش و تحسین او از سوی همسرش می‌باشد. ما زن‌ها باید این تفاوت مهم بین دو جنس زن و مرد را کاملاً به‌خاطر بسپاریم.

شوهر شما، نظیر بسیاری از مردان، از لحاظ عاطفی شاید به یک جام خالی بماند و شاید عاری از عواطف به نظر برسد که قادر نیست احساسات واقعیش را نسبت به شما ابراز کند. به خاطر بسپارید او در فرهنگی رشد کرده که به او یاد داده‌اند (مرد هیچ‌وقت نباید گریه کند). بنابراین او یاد گرفته که احساساتش را برای خودش نگاه دارد، در حقیقت آن را در خود خفه کند.

عکس2

آیا تاکنون احساس کرده‌اید که وقتی به شوهرتان می‌گویید که چقدر دوستش دارید او به اندازه کافی احساساتی نمی‌شود؟ اما به او بگویید «من تو را تحسین می‌کنم» ببینید که چه اتفاقی می‌افتد. اگر می‌خواهید او افکار و احساساتش را بیان کند، او را آزاد بگذارید، این کار را باید با پرکردن جام خالی وجود او با «تحسین شخصیت و کارهایش، آغاز کنید، زیرا جام وجود او باید ابتدا لبریز از احساس باشد تا قادر به انتقال احساس و افکارش شود و گرنه تا هنگامی که این نیاز روحیش برآورده نشده است، قادر نیست چیزی را به شما عرضه کند و هنگامی که جام وجودش لبریز شد، حدس بزنید که فوران احساساتش متوجه چه کسی خواهد شد؟ آری همان کسی که این جام را پر کرده است یعنی شما! باید به او احترام بگذارید. واژه احترام بنابر تعریف فرهنگ لغت، به معنای: «حفظ حرمت، تکریم شخصیت، ارج نهادن، ستایش و تمجید» است، نه تملق و چاپلوسی و تحقیر خود در برابر دیگری.

به عنوان یک زن، شما آرزو دارید که مورد عشق و علاقه همسرتان باشید، درست می‌گویم؟ اما، شوهر شما به‌عنوانی یک مرد، آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید. زیرا این نخستین نیاز اوست. زنان، نقاط قوتی دارند که این نقاط قوت آنها نسبت به مردان بیشتر است. یکی از این نقاط قوت، همان حس رأفت، مهربانی و بخشندگی است، اصولاً طبیعت زن طوری است که بخشنده است. البته بعضی از زنان از این موضوع ناراحت هستند زیرا فکر می‌کنند که این امر موجب سوء استفاده مردان می‌شود.

«محبت و احترام از مقوله نور و حرارت است و ابتدا کانون شروع آن را که یک قلب لطیف و پاک است روشن و گرم می‌کند و سپس پرتو آن بر وجـود دریافت کننده یعنی همـان کسـی که شما دوستش دارید می‌تابد. هیچ‌کس برای چیزی که به‌دست آورده است پاداشی دریافت نمی‌کند، بلکه، افتخار و پاداش نصیب کسانی می‌شود که کرداری بخشنده و ایثارگر دارند.»

شما دقیقاً همان شخصی هستید که شوهرتان نیاز دارد احساس کند در نظر شما، فردی باارزش و قابل احترام است و در قلب شما جایگاه ویژه‌ای دارد. با شما ازدواج کرد زیرا فکر می‌کرد که شما مناسب‌ترین فرد برای زندگی با او در این دنیا هستید. ممکن است در دنیا بهترین پاداش‌ها را دریافت کرده باشد، ولی بیش از آن او به حمایت و تحسین شما نیاز دارد. یک مرد برای احساس یک زندگی ارزشمند، نیاز به تحسین دارد، و گرنه انگیزه‌های لازم برای تلاش و رشد خود را در صحنه‌های مختلف حیات اجتماعی خویش از دست می‌دهد.

در کنار هر مرد موفق و توانمندی یک زن شاداب و قوی قرار دارد که او را با تمام وجود دوست دارد و صادقانه او را تحسین می‌نماید.

منبع : راز موفقیت زنان در خانواده



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
قول و قرار های قبل از ازدواج
شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 13:48 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

اگر می‌خواهید درگیر دعواهای اول ازدواج نشوید، به موارد زیر قبل از ازدواج توجه کنید:

جلسات خواستگاری زمان خوبی است برای آنکه بتوانید خواسته ها ، نیاز ها و اهداف خود را با همسر احتمالی آینده بیان کنید و در میان بگذارید . متاسفانه برخی از دختران و پسران موضوع های صحبت خود را در این جلسات به رنگ مورد علاقه و غذای مورد پسند محدود می کنند، در حالی که بهتر است این جلسات را فرصتی مناسب برای در میان گذاردن موضوع هایی مهم تر از این بدانیم .

1.  مسائل اعتقادی:

از دیدگاه‌های مذهبی و اعتقادی یکدیگر مطلع شوید و میزان تأثیر آنها را در زندگی مشترک و تربیت فرزندانتان بررسی كنید. به عنوان مثال نظر یکدیگر را در مورد نحوه پوشش، نحوه ارتباط با محارم و نا محرم ها ، میزان تقید به مسایل شرعی ، و ... جویا شوید .

2. مسایل اخلاقی و شخصیتی:

در میان صحبت هایی که جهت آشنایی طرفین برای ازدواج صورت می گیرد باید مجموعه باورها و عادات و اخلاقیات دخترو پسر نیز مورد بحث قرار گیرد . طرفین باید بدانند که شخص مقابل آنها از چه چیز هایی شاد می شود و چه عواملی او را غمگین می کند . انتظارات و توقعات او از آینده و همسرش چیست و چه اهدافی را برای زندگی دنبال می کند . رویه زندگی او تعقل مدار است یا احساس مدار . در تصمیم گیری ها مستقل عمل می کند و یا وابسته به نظرات دیگران است . از زمان گذشته خود استفاده بهینه را داشته و یا فرصت ها را بی هدف و به بطالت گذرانده است و ....

3. خانواده:

در مورد نحوه‌ معاشرت با خانواده یکدیگر تصمیم بگیرید. در مورد رفت و آمد با آنها به توافق برسید. میزان وابستگی خود را به خانواده بیان نموده و از میزان آن در طرف مقابل نیز مطلع شوید . نظر او را در مورد زندگی بدور از خانواده جویا شوید . و از میزان احترامی که برای خانواده قایل است و نحوه روابط عاطفی آنها آگاه شوید .

 

چند قانون ساده و اصلی برای رفع اختلاف‌های خود وضع كنید. برای مثال، «هرگز عصبانی وارد خانه نمی‌شویم»

4. مسائل مالی:

علاوه بر مواردی چون باز كردن حساب بانکی مشترک، مخارج خانه، و پس‌انداز برای اهداف مشترک (مثل خرید خانه)، زوج‌های جوان لازم است در مورد هزینه‌ای كه برای تفریح و یا سایر امور متفرقه صرف می‌كنند نیز به توافق برسند و از قرض‌ها و مشکلات مالی یكدیگر آگاه شوند. در مورد مسائل بلند‌مدتی مانند سرمایه‌گذاری و بیمه نیز با هم مشورت كنید.

5. کارهای خانه:

کارهای خانه از قبیل آشپزی، نظافت و گردگیری را عادلانه میان خود تقسیم کنید. از نظر او درمورد شراکت در کارهای روزانه منزل اطلاعات بگیرید. و با دیدگاه هایش آشنا شوید. همچنین می توانید از مهارت یابی او در این امور نیز سئوالاتی داشته بباشید .

6. رابطه زناشویی:

اكنون بهترین زمان برای این است كه انتظارات خود را از یک رابطه زناشویی بیان كنید. خوب است که طرف مقابل را در مورد میزان گرایش به این موضوع و توقعات خود مطلع نمایید .

7. بچه: در مورد تعداد آنها، زمان بچه‌دار شدن، روش تربیت و مسائل مرتبط با این موضوع صحبت كنید. اگر اهدافی مدنظر دارید كه مایلید قبل از تولد فرزندان به آنها دست یابید (برای مثال ادامه تحصیل و یا خرید خانه)، همسر خود را از آن آگاه كنید.

8. قوانین ساده:

چند قانون ساده و اصلی برای رفع اختلاف‌های خود وضع كنید. برای مثال، «هرگز عصبانی وارد خانه نمی‌شویم» و یا «هر روز صبح با روی گشاده از خواب بیدار می‌شویم». «در هنگام ناراحتی به جای درون ریزی احساسم را بیان می کنم ».

منبع: تبیان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
خصوصیاتی که شعله تمایلات جنسی مردها و زن ها را خاموش میکند
شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خانم ها آیا می دانید که چه چیزهایی شعله جنسی آقایون را خاموش می کند؟ خیلی چیزها  البته ممکن است رفتار یا خصوصیتی که شعله جنسی یک مرد را خاموش می کند، برای مرد دیگر اینطور نباشد. بعد از انجام تحقیقات مختلف، ما به این نتایج رسیده ایم. در این مقاله لیستی 10 موردی از مهمترین چیزها و رفتارهایی که تمایلات جنسی آقایون را متوقف می کند، گرد آورده ایم. خانم ها همیشه به یاد داشته باشید ممکن است همه این موارد شعله تحریک همسر شما را خاموش نکند اما در هر حال از جمله متداولترین مسائلی است که می تواند منجر به آن شود.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
ساعت و زمان مناسب برای حمام کردن
شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 11:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

«استحمام» همانند بسياري از كارهايي كه در طول شبانه‌روز انجام مي‌دهيم، داراي آدابي مخصوص به خود است كه عدم رعايت آنها مي‌تواند مشكلاتي را براي فرد فراهم كند، اين موضوع تا حدي اهميت دارد كه حتي در دين اسلام نيز توصيه‌هاي فراواني براي آن شده است.

كشور گرم و خشك ايران در اين موقع از سال شاهد گرماي گسترده‌اي است و افراد براي حفظ نظافت بيشتر و حتي جلوگيري از گرمازدگي، بيش از ساير روزها از دوش و حمام استفاده مي‌كنند، ولي آيا همه ما استحمامي اصولي و درست داريم؟

دكتر علي حريرچي، پزشك عمومي در گفتگو با جام‌جم در اين‌باره معتقد است كه حمام و دوش آب سرد فقط براي نظافت نيست و براي تامين زيبايي و بهداشت امري ضروري است.

وي مي‌افزايد: بهتر است در بدو ورود به حمام، بتدريج زير دوش رفت تا تغييراتي در جريان خون ايجاد نشود
و حرارت متوسط آب بين 34 تا 37 درجه باشد.

به گفته اين پزشك عمومي، آبهاي نيم‌گرم (30 درجه) مسكني براي بي‌خوابي‌اند، در حالي كه آب‌هاي گرم (38‌درجه) براي پاك كردن پوست چرب بسيار مناسب‌اند، چون چربي را كاملا حل كرده و پوست را پاك مي‌كنند، ولي نبايد فراموش كرد كه اين درجه از آب براي بيماران فشار خوني و قلبي بسيار مضر است.

ساعت حمام

سير يا گرسنه بودن، سرد يا گرم بودن آب، روز يا شب بودن زمان استحمام همه از مواردي است كه فرد بايد هنگام استحمام مد نظر بگيرد، به عنوان مثال يك حمام با درجه گرماي 27 تا 30 درجه براي شخصي كه صبح به سختي از خواب بيدار مي‌شود و به محل كارش مي‌رود، مي‌تواند مفرح و نشاط‌آور باشد، ولي اگر خسته و بي‌رمق از محل كار خود مراجعت كرده‌‌ايد، بهترين استحمام مي‌تواند دوش نيمه گرم باشد تا خستگي از تنتان بيرون برود.

دكتر حريرچي با اشاره به اين كه دوش نيمه گرم قبل از خواب مي‌تواند به داشتن يك خواب خوب كمك كند،‌ مي‌افزايد: بهتر است افرادي كه دچار لرز و اختلالات دستگاه تنفسي‌اند، استحمام كوتاهي داشته باشند.

وي متذكر مي‌شود: با توجه به گرماي كنوني هوا، افراد مي‌توانند بيش از روزي يك مرتبه نيز استحمام داشته باشند، ولي نبايد اين مساله را از ياد ببرند كه آب گرم مي‌تواند نسوج بدن را نرم و شخص را خسته كند.

فوايد حمام با آب سرد

برخي به حمام كردن با آب سرد علاقه دارند و اغلب در فصل تابستان از اين نوع استحمام استفاده مي‌كنند. به گفته دكتر حريرچي زمان اين نوع استحمام نبايد از 5 دقيقه تجاوز كند، چراكه استحمام با آب سرد (25 درجه) مي‌تواند اثرات تحريك‌كننده‌اي در اعصاب و عضلات داشته باشد و حرارت بدن را افزايش دهد، ولي در اين حين برخي به استحمام با آب نيمه‌گرم (33 تا 35 درجه) علاقه دارند كه زمان آن نبايد از 15 دقيقه تجاوز كند، چون ممكن است سبب خشكي پوست شود و در عين حال دسته‌اي كه علاقه به استحمام با آب گرم (35 تا 41 درجه) دارند، نيز نبايد بيشتر از 15 دقيقه در زير آب باشند، چون پس از گذشت اين مدت سستي و رخوت سراغ فرد خواهد آمد كه تندي نبض، تنفس و افزايش گرماي بدن را در پي خواهد داشت.

توصيه‌هاي گرمابه‌اي

دكتر حريرچي مي‌گويد: بهتر است افراد بعد از هضم غذا با معده‌اي سبك به حمام بروند و از استحمام با معده سنگين بپرهيزند، چون استحمام در اين شرايط باعث فساد غذا مي‌شود. وي درخصوص استحمام ناشتا اظهار مي‌كند: بسياري عادت دارند پس از بلند شدن از رختخواب دوش بگيرند، كه اغلب اين عادت اشتباه، باعث ضعف آنها مي‌شود، بنابراين بهتر است قبل از رفتن به حمام با ميل كردن مقداري عسل از اين حالت (ناشتايي) خارج شوند.

اين پزشك عمومي مي‌گويد: بهتر است قبل از خروج از حمام كمتر از يك دقيقه آب سرد را از مچ به پايين پا ريخت و پس از استحمام بلافاصله اقدام به فعاليت نكرده و مدتي را نشست و استراحت كرد.

منبع: جام جم آنلاین



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی