هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

دانستنی هایی درباره حج
یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 20:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دانستنی هایی درباره حج

اشاره

قرن‏ها پیش مرد و زن و کودکی تنها، چند قطعه سنگ سیاهِ ساده را از دل کوهی در کنار مکه بریدند و بی‏هیچ ترکیب و تزئینی بر هم نهادند؛ یک مکعب که نامش کعبه شد. داستان حج به همین سادگی شروع می‏شود. کعبه، قلب جهان است؛ نقطه ثابتی که همه پیرامونش دایره‏وار در گردشند. درست مثل کهکشان‏ها که تسبیح‏گوی دایره‏وار خداوندند. حج، نشانه است؛ تبلور منظومه ستایش کیهان در برابر خداوند، قرار گرفتن یک بی‏نهایت کوچک در برابر یک بی‏نهایت بزرگ و... . حج، داستانی بلند از همین رمزها و رازهاست .

واژه حج

واژه حج (به فتح حاء) در لغت به معنی قصدِ همراه با حرکت است و واژه «مَحَجَّة» به معنای راهِ همواره و مستقیمی است که انسان را به مقصد می‏رساند. نظر به این که در زیارتِ کعبه و انجام مراسم آن، قصدِ سفر و حرکت نهفته است، آن را حجّ نام نهاده‏اند. بنابر این، قبل از آن که حج حرکتی صوری، و سفری ظاهری باشد، حرکتی درونی و سیر و سیاحتی باطنی است. فقط پرواز جسم نیست، بلکه پرواز جسم مقدّمه‏ای برای پرواز روح است.

تفاوت حَجّ و حِج

واژه «حَجّ» به معنای قصد زیارت خانه خدا است، ولی واژه «حِجّ» به معنای نتیجه قصد است؛ یعنی تنها قصد زیارت کافی نیست، بلکه باید زیارت مقصود و مورد نظر به دست آید. بنابراین، حَجّ مقدمه و پیش‏زمینه حِجّ است، و هدف اصلی، رسیدن به مقصود و اهداف حَجّ است. باید حَجّ حساب شده و با محتوا به جا آورد نه حجّ تهی و بی‏محتوا. بر همین اساس، امام محمدباقر علیه‏السلام در کنار کعبه به یکی از شاگردانش به نام ابوبصیر، که حاجیان را زیاد، و گریه‏کنندگانِ گرد کعبه را بزرگ شمرد، فرمود: «بلکه گریه‏کنندگان بسیار، و حاجیان اندکند».

میهمان خدا

کسانی که به حج یا عمره مشرّف می‏شوند میهمان خدایند؛ آن هم میهمانی که با دعوت صاحب‏خانه آمده است. بدیهی است که اگر صاحب‏خانه کریم باشد، فضل و کرم خود را از میهمان دریغ نخواهد کرد. امام صادق علیه‏السلام فرمود: «حاجی و عمره‏گزار میهمان خدایند. اگر از او درخواست کنند، به آنها می‏بخشد و اگر او را بخوانند اجابتشان می‏کند و اگر شفاعت خواهند شفیعشان می‏کند».

بهره حجاج در سفر حج

بدون شک پاداش و بهره‏ای که حجاج از سفر معنوی حج می‏برند با یکدیگر برابر نیست و هرکسی به اندازه ظرفیت خود و درجه‏ای که از درک حضور پروردگار دارد، بهره‏مند خواهد شد. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «حاجی‏ها در بازگشت سه دسته‏اند: عده‏ای از آتش نجات می‏یابند، عده‏ای از گناهان خود خارج می‏شوند همانند روزی که از مادر متولد شده‏اند و عده‏ای خانواده و مالشان محفوظ می‏ماند و این کم‏ترین بهره‏ای است که حاجی‏ها می‏برند».

ضرورت فراگیری مسایل نماز برای حاجیان

نماز از پایه‏های اساسی دین اسلام است و از آن‏جا که نماز یک تکلیف شبانه‏روزی برای تمام مکلّفان است و محدود به زمان و مکان خاصی نمی‏باشد، فرا گرفتن بسیاری از مسائل آن واجب و ضروری است و بر همه افرادی که به سن بلوغ می‏رسند لازم است نسبت به آموختن مسائل نماز و تصحیح قرائت آن اقدام کنند. امّا این وظیفه نسبت به افرادی که عازم حج‏اند، ضرورت بیشتر می‏یابد؛ چرا که علاوه بر تکالیف پنجگانه شبانه‏روزی یکی از اعمال عمره و حج، نماز طواف است و در مجموعه اعمال عمره و حج سه نماز واجب وجود دارد که باید به طور صحیح خوانده شود و گاه صحیح نبودن آن موجب مشکلات بسیاری برای حجاج خواهد شد. لذا بر حجاج عزیز لازم است که قبل از عزیمت به حج نسبت به تصحیح قرائت نماز و آموختن مسایل آن اقدام کنند، تا خدای‏ناکرده در انجام دادن اعمال دچار اشکال نشوند.

حُجّاج و پرداخت حقوق واجب مالی

از مسایل مهم حج، مباح بودن لباس احرام است. لباسی که درحال طواف و نماز بر تن دارند، باید از هرگونه حقوق مالی دیگران اعم از حقوق مالی اشخاص معین و مالیات‏های اسلامی مانند خمس و زکات پاک باشد. چنانچه شخصی در امور اقتصادی خود نظم و حساب معینی نداشته باشد و حقوق مالی فقرا و مساکین را نپرداخته باشد، بسیاری از اموال و دارایی‏اش آمیخته به حرام خواهد بود. لذا بر حجاج محترم است که اگر تاکنون نسبت به محاسبه و پرداخت وجوه شرعی خود اقدام نکرده‏اند، قبل از عزیمت به حج با مراجعه به اهل اطلاع و اجازه، نسبت به حساب‏رسی اموال و پرداخت واجبات خود اقدام کنند.

کانون حضور

حج بزرگ‏ترین کنگره جهانی است که مؤمنان و دلدادگان به اللّه با پاسخ در فراخوان خداوند و با حضور در سرزمین وحی، گسترده‏ترین و بزرگ‏ترین اجتماع بشری را شکل می‏دهند. بدین‏سان مسلمانان در این سرزمین، از رازهای دل یکدیگر آگاه می‏شوند، مسائل مهم جهان اسلام را مطرح می‏کنند، راه‏حل‏ها را باز می‏جویند، و برای گشودن گره‏های اجتماعی می‏کوشند. به فرموده مقام معظم رهبری «حج جای تظاهر، تشاور و تعاهد است. در حج مسلمانان باید یکدیگر را پیدا کنند. نه فقط اجسام یکدیگر را بلکه دل‏ها و فکرهای یکدیگر را پیدا کنند».

ثواب رسیدگی به خانواده حاجی در نبود او

کسی که بعد از رفتن حاجی به حج یا عمره، به جای او کارهای خانه‏اش را سروسامان دهد، مثل اجر حاجی را خواهد داشت. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در یکی از خطبه‏هایش ضمن بر شمردن اجر و مزد حجاج خانه خدا فرمود: «هرکه، حاجی یا عمره‏گزاری را بعد از [رفتن] او، به خوبی در اهل [و خانواده‏اش] جانشینی کند، مثل اجر کامل حاجی را دارد، بدون این که از اجر حاجی چیزی کم شود». طبیعی است که خانواده بسیاری از حاجیان پس از رفتن آنها در انجام دادن کارهای بیرون از منزل و بروز مشکلاتی چون مریضی در تنگنا قرار می‏گیرند. اهمیت رسیدگی به وضع آنها با ثوابی که برای این کار بیان شده است نمایان می‏شود.

ملاقات با زائر خانه خدا

یکی از اعمال پسندیده و آداب اسلامی، رفتن به زیارت کسی است که از زیارت یکی از مشاهد مشرّفه یا خانه خدا برگشته است. امام صادق علیه‏السلام درباره اهمیت ملاقات با زائری که تازه از حج برگشته است، فرمود: «کسی که با حاجی ملاقات کند و با او دست دهد، مثل کسی است که دست به حجرالاسود رسانده است» و نیز امام زین‏العابدین علیه‏السلام فرمود: «ای کسانی که حج بجا نیاورده‏اید، بشارت بر شما باد به حاجی‏ها هنگامی که بر می‏گردند. پس با آنها دست دهید و آنها را بزرگ دارید که این کار بر شما لازم است و در اجر آنها شریک خواهید شد».

حج، میعادگاه عاشقان

حج در کنار نماز، روزه، زکات و ولایت، از پایه‏های پنجگانه اسلام است. حج مایه زوال فقر، بخشایش گناه، ایجاد فروتنی و در هم شکستن تکبر و استکبار، آشنایی بیشتر مسلمانان با یکدیگر، به یاد سِپاری آثار رسول خدا و فراموش نشدن آنها و از بهترین وسایلی است که سالکان برای رسیدن به خدا به آن چنگ می‏زنند. حج میعادگاه عاشقان الهی از آدم تا خاتم و محل دیدار با جانِ جانان و محبوب دلدادگان، حضرت ولی عصر، عجل‏اللّه تعالی فرجه، در دوران غیبت است. در روایت آمده است که «حضرت صاحب امر(عج) هر سال در موسم حج حاضر می‏شد، مردم را می‏بیند و می‏شناسد و مردم اورا می‏بینند، ولی نمی‏شناسند».

ابراهیم علیه‏السلام ، بزرگ معلم برائت

ابراهیم علیه‏السلام با در هم شکستن بتکده مشرکان، سنت قویم شرک‏ستیزی را استوار ساخت و با تیغ «لا» اندیشه‏های شرک‏آلود را گردن زد، و با نقش جمله شکوهمند «لا اله الّا اللّه» برای اولین بار بر پرچم توحیدیان، برائت از مشرکان را چونان مشعلی بر معبر تاریخ برافراشت و بدین سان ابراهیم، بزرگْ معلم برائت از مشرکان و اسوه ستیز با جریان شرک، نماد مقاومت در مقابل شرک شد.
این سنّت قویم با فریادهای رعدآسای آخرین حلقه سلسله توحیدیان، پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم استوارتر گشت و با گسیل داشتن قهرمان تعبّد و رزم‏آور آوردگاههای توحید، علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام در سال نهم هجرت که آیتِ بت‏سرنگون‏کن «ان اللّه بری‏ءٌ من المشرکین و رسوله» را بر مردم فرو خواند و خانه توحید را از زشتی‏ها و پلشتی‏های بتان بپیراست، چونان سنتی عظیم در حج و سرزمین مکه، بر رواق تاریخ نقش بست.

امام خمینی، احیاگر سنت ابراهیمی

حضرت امام خمینی(ره) بزرگ‏ترین احیاگر دین اسلام در قرآن معاصر و فریادگر بی‏بدیل مظلومیت انسان که محتوای عظیم و سازنده کنگره بزرگ حج را به آن بازگرداند و چهره اصیلش را بازسازی کرد، برای احیای سنت ابراهیمی علیه‏السلام و محمّدی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، بی‏تردید گامی بلند برداشت و فریاد برآورد: «حجّ بی‏برائت حج نیست». «فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان آفریقاست، فریاد برادران و خواهران دینی ما که به جرم سیاه بودن، تازیانه ستمِ سیه‏روزان بی‏فرهنگِ نژادپرست را می‏خورند. فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملت‏ها و کشورهای دیگری است که... آمریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوخته‏اند و سرمایه آنان را به غارت برده‏اند...».

ذخیره‏ای عظیم

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت اللّه خامنه‏ای مدظله‏العالی، از حج به عنوان ذخیره‏ای بزرگ برای دنیای اسلام، نام می‏برد و اهمیت ابعاد معنوی، اجتماعی، سیاسی و بین‏المللی حج و هم‏چنین نیاز امروز جهان اسلام را به منافع عظیم این اجتماع بزرگ این‏گونه بیان می‏فرمایند: «حج، ذخیره‏ای بزرگ برای دنیای اسلام است و استفاده صحیح از آن می‏تواند منافع لازم و حیاتی امت اسلام را تأمین کند. تعیین ایامی خاص برای برگزاری مراسم حج، با این هدف مهم صورت گرفته است که مسلمانانِ اقصی نقاط جهان بتوانند با استفاده از این فرصت استثنایی با یکدیگر تماس و ارتباط برقرار کنند و با هم‏فکری و تبادل نظر، راه علاج مسائل و مشکلات خود را بیابند».

مکّه، شهر آکنده از خاطره‏ه

زایر عزیز، اینک عازم مکه‏ای؛ شهر آکنده از خاطره‏ها؛ دیاری که سینه‏اش انباشته است از هزاران هزار حادثه؛ شهری شگفت که پیرامونش یک‏سر کوه و هر کوی و برزن و خیابان و کوچه‏اش در دره‏ای و شکاف کوهی است. شهر مکه دستخوش دیگر سانی‏هاست و از آن همه میراث‏های جاویدان و نمادهای عشق و ایثار و مظاهر راستی و رادی و یادگارهای تاریخی آغازین روزهای اسلام اکنون چندان اثری نیست، امّا تو به ژرفی بنگر که اگر با «اشارت‏ها» آشنا باشی در پس این همه، آن همه را خواهی دید. مکّه همان خانه دیرپای ایستاده بر معبر تاریخ و فروزان چونان مشعل، بر رواق زمان است. پس روح عبودیت، تعبّد، پذیرش و تسلیم را در جانت بریز و خویشتن را یک‏سره به ابدیت پیوند بزن.

سعی، حرکتی هدفمند

سعی، تلاش است؛ حرکتی پر شتاب، جستجوگرانه و هدفدار؛ پاس‏داشت تلاش یک زن، تجدید خاطره شکوهمند حرکت سختکوشانه و تلاش جستجوگرانه بنده وارسته خداوند، «هاجر».
پس تو ای زایر گرامی، گام‏هایت را استوار دار و حرکت را پرشتاب کن. دل به خدا بسپار و یاد خدای را در جانت زنده کن. در او غرق شو و خود را فراموش کن. اینک به خدا بیندیش و تلاش و توکّل تا جباریت‏های جانت فرو ریزد و از آخرین بقایای ناخالصی پیراسته شود.

مِنا، سرزمین عرفان

تو ای زائر گران‏قدر، وقتی به منا رسیدی، بی‏درنگ به سوی دشمن بتاز، آخرین نماد شیطان و دشمن را سنگ‏باران کن، آگاه باش که به گفته امامت، آن احیاگر حج ابراهیمی، «شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد، و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهای الهی تکرار کنید که شیطان و شیطان‏زادگان همه گریزان شوند».
وقتی از نبرد با دشمن بازگشتی، با تیغ آگاهی، ایمان و اخلاص رگ طمع را بزن، و هوای نفست را در پیشگاه خداوند در قالب گوسفندی به مسلخ شب را بفرست. بیتوته کن و یاد خدای را در جانت زنده دار. با خدا زمزمه کن. از او نیروی عشق و عرفان بطلب و روز به سوی دشمن بشتاب و با او درآمیز، و بیزاری و برائت و خشم و نفرتت را با آخرین قدرت بر سینه‏اش بزن که تو در چهره اصیل‏ترین مؤمن، پیرو ابراهیم خلیل، آن نماد عشق و عرفان، ستیز و جهاد، توحید و تعبّد، و مهر و کین می‏باشی.

حج، کانون اصلی تبادل فکری

یکی از ارتباطات که در کنگره جهانی حج باید تحقق عینی و عملی داشته باشد، روابط متقابل مذاهب و فِرَق گوناگون اسلامی است؛ زیرا حج کانون اصلی تبادل فکری و بهترین مرکز تقریب بین مذاهب بوده و اکنون نیز می‏تواند باشد؛ به طوری که تبادل افکار ادیان اسلامی در طول تاریخ بشر و مناظره‏های اعتقادی، فلسفی وکلامی در زمان پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و ائمه معصومین علیهم‏السلام در شهر مکه و مرکز وحی انجام می‏گرفت و در قرن حاضر کنگره جهانی حج در ام‏القرای جهان اسلام می‏تواند راه‏کارهای مناظره فکری، علمی و فلسفی میان علما و فلاسفه و فقهای اسلامی را فراهم سازد تا در یک جدال احسن و مناظره نیکو به سرانجام شایسته بینجامد.

کنگره حج و تأسیس بازار مشترک اسلامی

با توجه به ابعاد گوناگون سلطه‏خارجی بر بازار مسلمین و آثار سوء ناشی از واردات و مصرف کالا و خدمات بیگانه در جوامع اسلامی، ضرورت تجدید نظر در روابط تجاری ـ بازرگانی با کشورهای استثمارگر کاملاً احساس می‏شود و این موضوع می‏تواند در کنگره عبادی ـ سیاسی حج مورد بررسی و گفتگو میان کشورهای اسلامی قرار گیرد تا زمینه‏های تفاهم و همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبادلات متقابل و تأسیس بازار مشترک اسلامی فراهم گردد. اصولاً یکی از منافع عظیم و بلندمدت حج، مطالعه روش‏های مناسب برای قطع سلطه و استثمار کفار از جامعه مسلمین است و بهترین موقعیت برای تبادل نظر و تصمیم‏گیری مناسب، ایام برگزاری حج است که اعمال و مناسک حج را با فلسفه و اهداف واقعی آن ـ که مبارزه علمی و مستمر با استکبار جهانی و قطع سلطه کفار بر مسلمین است ـ همراه سازیم.

عرفات وادی ندبه

و اینک عرفات سرزمین معرفت و اشک و صحرای پر ندبه‏ای که آدم در آن ناله سر دادو عذر تقصیر به پیشگاه خداوندی آورد؛ عرفاتی که وادی ندبه حسین است. آن هنگام که قصد سفر به دیار شهادت داشت. اینک ای زایر مقیم عرفات، بدان که در این دیار، تنها نیستی. حسین و یارانش با تواند و در سمت چپت جبل‏الرحمة، زیر سقف آسمان دعا می‏کند و اشک چون باران از دیدگان فرو می‏بارد. تو تنها نیستی؛ حجت خدا نیز همراه توست. اباصالح المهدی(عج) در این هنگام تو را همراهی می‏کند. از این‏رو، بر مهدی فاطمه سلام کن و هم‏صدا با حسین علیه‏السلام در میانه روز دست به تضرع بردار؛ شاید که پذیرایت شود.

خودشناسی در عرفات

امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: « یک ساعت اندیشیدن بهتر از عبادت یک سال است». یکی از شاخه‏های شناخت، خودشناسی است و حاجی در عرفات، به خود متوجه می‏شود. حال و وضع و کارهای خود را محاسبه می‏کند و اگر خطایی در خود دید، توبه حقیقی می‏کند. در آن‏جا در پیش‏گاه خدا به گناهانش اعتراف می‏کند و تصمیم می‏گیرد دیگر گناه نکند و خود را همیشه از شیطان و شیطنت‏ها دور نگه دارد، به این ترتیب با شناخت خود و با قرائت دعاهایی که وارد شده به ویژه دعای معروف امام حسین علیه‏السلام و امام سجّاد علیه‏السلام در مدرسه عالی عرفات، نام‏نویسی می‏کند. آری عرفات در برنامه‏های حج، هم‏چون روح حج است؛ آن‏قدر مهم است که امام صادق علیه‏السلام درنگ کردن در عرفه را حجّ اکبر خوانده است. و کسی که آن را درک کند، حج را درک کرده است.

دشمن‏شناسی در عرفات

یکی از شناخت‏ها در بیابان عرفات، دشمن‏شناسی و نفرین بر دشمن است. از این‏رو در دعای پرمحتوای امام حسین علیه‏السلام که در صحرای عرفات قرائت فرمود، چنین آمده است: «خدایا مرا بر آن کسی که به من ظلم کند، پیروز گردان و انتقامم را از او بگیر و آرزوهایم را در مورد سرنگونی او برآور و با این کار چشم و دلم را شاد گردان». امام حسین علیه‏السلام با این نحوه شناخت به سوی منا حرکت کرد و به مصاف با نمادهای شیطان (جمرات) رفت، و چنین بود که نهضت عظیم و ماندگار عاشورا را آفرید که از آن نهضت عظیم، نهضت‏های دیگر آفریده شد و می‏شود. راز شعارها و فریادهای ضدآمریکایی حاجیان ایرانی در آن سرزمین، نیز در همین امر نهفته است؛ چرا که شیطان را در آنجا شناخته‏اند. در آنجا آماده می‏شوند تا با عزمی راسخ به سرزمین منا بیایند و نمادهای شیطان را سنگ‏باران کنند، و عملاً در جبهه پیکار شدید با مظاهر شیطانی قرار گیرند؛ چرا که فهمیده‏اند تا شیطان را نکشند هرگز به سعادت ابدی ـ که هدف اصلی حج است ـ نخواهند رسید.

حج، مکتب عرفان

حج، رمز یقین، عشق و ایمان است. حج نمایشگر قدرت، عظمت، شکوه و جلال مسلمین است. حج بیانگر تعبد، تسلیم و اطاعت محض است. حج مرکز تشکل، انسجام، نظم و وحدت است. حج تمرین و اعلام «همیشه آماده‏باش» است. حج درس پیکار و جنگ با شیطان‏ها و طاغوت‏هاست. حج تجدید خاطره قربانی، ایثار و فداکاری است. حج نشان حکومت عدل و صلح، و امن و آرامش است. حج آیین برادری، یک‏رنگی، بی‏رنگی و یگانگی است. حج فریاد علیه تبعیض، اختلاف، بیداد است. حج انقطاع و بریدن از همه تعلقات و گسستن از باطل است. حج مدرسه محبت و پیوند اخوت و برادری است. حج گسستن انواع زنجیرها و اسارت‏ها و بردگی‏هاست. حج بریدن از همه قدرت‏های کاذب و طاغوتی است. حج همراهی شعار و شعور است و حج مکتب زهد و عرفان و جبهه خون و قربان است.

پیام‏رسانی و نقل اخبار ائمه علیه‏السلام در حج

در روایات پیشوایان دین آمده است که یکی از هدف‏های عالی حج، آشنایی بیشتر و عمیق‏تر مردم با مسایل اسلامی و انتقال اخبار و پیام‏های رهبران آسمانی است. در زمانی که خلفای ستمگر برای خاموش کردن صدای حق‏طلبانه رهبران حق از هیچ ظلمی دریغ نمی‏کردند، بهترین مکان برای شنیدن و گرفتن پیام‏های روح‏بخش اولیای خدا، مکه بود. لذا در حدیث می‏خوانیم: «در حج، تفقه و آشنایی با دین و نقل اخبار ائمه علیهم‏السلام به سایر نقاط جهان نهفته است».

حج، بسیجی دیگر

حج، بسیج توحید است؛ بسیج علیه مرزهای ساختگی میان مسلمانان؛ بسیج علیه تفرقه و امتیازات پوچ؛ بسیج علیه کفر و شرک؛ بسیج برای اعلام برائت از دشمنان خدا؛ و بسیج برای طرد شیطان. حج، نمایشی از عظمت و قدرت است؛ هماهنگی با عالم بالاست؛ هم‏سانی خاکیان با افلاکیان و هم‏شکلی فرشیان با عرشیان است؛ طواف اهل زمین گرد کعبه در مقابل طواف فرشتگان، به دور بیت‏المعمور در آسمان است.

بعد فرهنگی حج

حج می‏تواند مؤثرترین عامل مبادله فرهنگی و فکری و محلّی برای طرح فرهنگ اصیل اسلامی، در همه زمینه‏های زندگی باشد. در روایات اسلامی یکی از فوائد حج نشر اخبار و آثار رسول اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به تمام بلاد اسلامی ذکر شده است. هشام بن حکم از یاران امام صادق علیه‏السلام می‏گوید: از آن حضرت درباره فلسفه حج و طواف کعبه سؤال کردم. ایشان فرمود: «خداوند این بندگان را آفرید... و دستورهایی برای مصلحت دین و دنیا به آنها داد و از جمله اجتماع مردمِ شرق وغرب را در آیین حج مقرّر داشت، تا مسلمانان یکدیگر را به خوبی بشناسند و ازحال هم آگاه شوند و هر گروهی سرمایه‏های تجاری را از شهری به شهر دیگر منتقل کند... و آثار پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و اخبار او شناخته شود، و مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموششان نکنند». حج از این نظر می‏تواند به یک کنگره فرهنگی و مرکزی برای تبادل نظر اندیشمندان و متفکران اسلامی تبدیل شود. متفکران اسلام در ایام حضور در حج باید گرد هم آیند و افکار و ابتکارات خویش را به هم عرضه کنند.

منظومه بندگی

حج، شهری است بزرگ که کعبه، کانون و مرکز آن است و مناسک، آیین‏نامه زیستن در این شهر قانون‏مند. در اینجا هر تخلفی قربانی می‏خواهد. حج، شهری است آباد و آزاد که وطنِ هر موحد است و زادگاه دین و خاستگاه قرآن و هر که اهل این دیار است، حاجی است. اینجا حاکم خداست و آن‏که به این مکان گام می‏نهد، وارد منظومه بندگی می‏شود.
حج، دریایی است موج‏خیز و گهرساز. هر که به ژرفای معارفش فرو رود و در اعماق حکمت‏هایش غواصی کند، مرواریدهای گران‏بها و بی‏بدیل به چنگ می‏آورد و هر که بر ساحل به تماشا بایستد، هر چند به گوهر نرسد، ولی تلاطم امواج و نسیم ساحل این دریا، روحش را شاداب می‏کند.
حج، ندایی است پیچیده در گوش زمان، برخاسته از حنجره ابراهیم و نشسته بر گوش جان میلیون‏ها موحد ابراهیمی؛ ندایی است که از هر دیار دور و نزدیک، از هر شهر و روستا، از هر فراز و فرود، مهمان می‏طلبد. ضیافتی با مهمانی خدا و سفره‏ای گشوده تا ابدیت، تا آخرت، تا بهشت، تا رضوان و رحمت تا عفو و مغفرت که آهنگ ملکوت دارد و نغمه خلد برین.

سابقه تاریخی کعبه

کعبه، این فرودگاه فرشتگان الهی، برخلاف تصور رایج مردم، پیشینه‏ای فراتر از عصر ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل دارد. روایات اسلامی از پیشینه تاریخی شهر مکه و ارزش والای این سرزمین سخنان بسیار به میان آورده‏اند. بی‏شک، کعبه اولین پایگاه توحید و نخستین خانه‏ای است که به منظور عبادت بندگان بنا شده است. در آیه 96 سوره آل عمران، قرآن کریم در اشاره به این حقیقت مهم آمده است: «نخستین خانه‏ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است؛ که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است.» همچنین وقتی یهود از تغییر قبله مسلمانان خشمگین شدند و پشت کردن به بیت المقدس را نوعی بی‏احترامی به این شهر کهن و معبد پرسابقه تلقی کردند، قرآن، آنان را متوجه پیشینه تاریخی کعبه ساخت و کعبه را دارای پیشینه‏ای بیشتر و ارزشی کهن‏تر معرفی کرد و آن را بیت عتیق، خانه کهن و دیرپای و سابقه‏دار خواند.

حج؛ از آدم تا خاتم

حج و انجام مراسم عبادی آن، پیشینه‏ای به درازنای تاریخ زمین دارد. بر اساس برخی از روایات، نخستین کسی که کعبه را بنا نهاد و اولین حج‏گزار، حضرت آدم علیه‏السلام بود. آن حضرت پس از خروج از بهشت، برای جبران گذشته و کمال گرفتن از محضر رب، به راهنمایی فرشته خدا به گزاردن مراسم حج هدایت شد. بعدها حضرت نوح علیه‏السلام آن هنگام که کشتی‏اش گرفتار توفان سهمگین بود، مراسم حج را به جای آورد. کعبه قبل از تجدید بنا به دست حضرت ابراهیم علیه‏السلام نیز عبادت‏گاه مردمان بود، اما دیوارهای آن به مرور زمان فرسوده شده و رو به نابودی رفت. ازاین‏رو، حضرت ابراهیم علیه‏السلام به امر خدا پایه‏های آن را از نو برافراشت و سپس خود مناسک حج را انجام داد. در روایات اسلامی از حج دیگر پیامبران همچون حضرت موسی، یونس، عیسی، داوود و سلیمان نیز سخن به میان آمده است. ازاین‏رو، می‏توان با اطمینان از رسالت جاودانه و جهانی حج و اینکه همه پیامبران الهی سیادت این سرزمین را باور داشته و به پاس‏داشت آن مأمور بوده‏اند، سخن گفت.

حج در قرآن

بیست و دومین سوره قرآن را حج نامیده‏اند. افزون بر هشت آیه از این سوره، آیاتی از سوره‏های بقره، آل عمران، مائده و توبه نیز به اهمیت، فلسفه و احکام حج اشاره کرده‏اند. تلاوت این آیات و تأمل در آنها، روشن‏گر عظمت حج و گستردگی ابعاد آن است:
کعبه، خانه‏ای است که به فرمان خداوند و به دست ابراهیم تجدید بنا شد و برای عبادت خدا و خودسازی مهیا گشت.
حج منافع و برکات معنوی و مادی و فواید فردی و اجتماعی و آثار سیاسی و اقتصادی و اخلاقی دارد.

همه مردم در این مکانِ عبادت یکسانند.

صفا و مروه، دو نشانه‏ای است که انسان را به یاد خدا می‏اندازد.
حج و عمره، برنامه انسان‏سازی است که حدود و شرایطی دارد و بهترین حاصل آن تقواست.

شرافت زمانی و مکانی

از امتیازهای ویژه حج که برتری آن را بر بسیاری از اعمال عبادی دیگر نشان می‏دهد، جمع شرافت و فضیلت، هم از جهت مکان و هم از بُعد زمان است. از نظر زمان برای هر یک از دو ماه ذیقعده و ذیحجه که به ماه‏های حج مشهورند، فضیلت بسیار گفته‏اند. مثلاً در روایت آمده است که بنای کعبه در 25 ذیقعده بود و در آن روز حضرت آدم هبوط کرد و ابراهیم خلیل و حضرت عیسی به دنیا آمدند، و رحمت در آن روز نشر یافت. همچنین بخش اعظم مناسک حج در دهه اول ذیحجه انجام می‏شود که بر پایه آیه 44 سوره حج، جزو «ایام معلومات» است. اربعینِ عبادتی نیز که موسای کلیم با خداوند وعده داشت، از اول ذی‏قعده شروع شد و با دهه اول ذیحجه پایان یافت که محصول این چله‏نشینی، دریافت تورات بود. درباره شرافت مکانی حج نیز سخن بی‏کرانه است. سرزمین مکه در قداست و فضیلت بی‏همتاست؛ چرا که کعبه، نخستین خانه مبارک برای خلق و مشعل هدایت برای جهانیان خوانده شده است. این سرزمین، از نشانه‏هایِ روشنِ خداوند است و صفا و مروه که از شعایر الهی است، در آن قرار دارد.

حج؛ تجلی وحدت

اجتماع شکوه‏مند مسلمانان در همایش بزرگ حج، افزون بر پاس‏داشت عبادتی توحیدی و برافراشتن پرچم دین‏داری در جهان، نمایش قدرتمند ابهتِ امت اسلام است. مسافران حج، همه در لوای یک نام و آرمان، یک قبله و قرآن و با ره‏نمایی یک پیامبر، سرود همدلی و همراهی می‏خوانند. مجموعه‏های گوناگونی که از سرتاسر جغرافیای گسترده جهان اسلام گرد هم آمده‏اند، سهمی مشترک از یک تاریخ پرافتخار دارند. گفت‏و گو و ارتباط اینان و تأمل در محور واحدی که اسلام و قرآن و سنت باشد، عامل بسیار توان‏مندی برای وحدت و هم‏بستگی مسلمانان جهان شمرده می‏شود. این آهنگ یک‏پارچگی، اگر به درستی ساز شود، به حس مشترکی از توان‏زایی و سرانجام باور قدرتمندی در رویارویی با اسلام ستیزان و مستکبران جهان می‏انجامد و بدین روست که حج را می‏توان کنگره عظیم وحدت مسلمانان دانست.

زیباترین فصل مشترک

در تقسیم‏بندی‏های مرسوم حقوقی، اجتماعی و سیاسی جهان، ملاک تقسیم‏ها، یا مردم یک سرزمین هستند که آن را ناسیونالیسم یا ملت‏گرایی می‏نامند، یا نژاد، معیار تقسیم است که به آن راسیسم یا نژادگرایی گفته می‏شود، یا مرزِ هم‏گرایی، منافع مشترک مادی و اقتصادی یا اتحادیه‏های دفاعی است که نام‏ها و عنوان‏های گوناگون می‏گیرد. در اسلام، هیچ‏یک از این ملاک‏ها پذیرفته نیست و مرز دسته‏بندی انسان‏ها، تنها عقیده آنان درباره خدا و جهان و حقوق و هویت انسان است. قرآن به این گروه‏ها «امت» می‏گوید و امت اسلامی را گروهی از مردم می‏داند که در مدار عقیده به خدای یکتا و پیامبران فرستاده او وحدت و هماهنگی دارند. این باور ارزشمند و این معیار اعتقادی، بیش از هر عبادت دیگری در حج تجلی می‏یابد؛ آنجا که مرزهای جغرافیایی رنگ می‏بازد و سیاه و سپید و زرد و سرخ، پادشاه و فقیر، عالم و جاهل و قدرتمند و ضعیف، همه با یک تن‏پوش ساده، دور از هیاهوی اختلاف، در ضیافت حج، مهمان می‏شوند. این وحدت اعتقاد، زیباترین فصل مشترک تمامی مسلمانان گیتی و نیازمند تأمل و پاس‏داری است.

قطع طواف به دلیل برآوردن حاجت مؤمن

از نکته‏های شگرف آیین اسلام، پاس‏داشت احکام اجتماعی و سفارش‏های ویژه به تکریم حقوق مردم است. مرز این توجه و احترام تا بدانجاست که حتی در پاره‏ای از امور و هنگام تعارض آنها با عبادت‏های بزرگ معنوی، احترام به حقوق مردم و برآوردن نیاز آنها اولویت می‏یابد. در این‏باره روایت اَبان بن تَغلب از امام صادق علیه‏السلام بسیار درس‏آموز است:
ابان می‏گوید: همراه امام صادق علیه‏السلام در حال انجام طواف بودم. در همان هنگام، مردی نزدم آمد و در حالی که از صورتش پریشانی نمایان بود، از من خواست برای رفع گرفتاری‏اش به دنبالش بروم. حضرت صادق علیه‏السلام متوجه من شده و پرسید: ای ابان! این مرد کیست و چه می‏گوید؟ عرض کردم: شخصی از شیعیان شما و مسلمانی است که مشکلی دارد و از من تقاضای رفتن به دنبال رفع گرفتاری‏اش را دارد. حضرت فرمود: «شایسته است طواف را قطع کنی و همراه او بروی.» من با شگفتی گفتم: اما ای پسر رسول خدا! من هنوز طوافم را به پایان نرسانده‏ام. حضرت فرمود: «مانعی ندارد. آنچه از طواف به جا آورده‏ای، به خاطر بسپار و پس از بازگشت، دنباله آن را به جا آور». ابان می‏گوید: پرسیدم: آیا اگر طواف واجب هم باشد، جایز است؟ حضرت فرمود: آری.

حج و فلسفه آن

در قرآن کریم از برنامه معنوی ج به شیوه‏های گوناگونی یاد شده است؛ از جمله می‏فرماید: «خداوند زیارت این خانه [کعبه] را بر کسانی که توانایی رفتن به آن را دارند واجب کرده است». یا در مورد دیگر می‏فرماید: «حج و عمراه را برای خدا کامل گردانید». در مجموعه روایات نیز در مورد فضیلت و فلسفه و آثار حج، بحث‏های زیادی صورت گرفته است؛ از جمله آمده است: «حج، آرامش بخش دل هاست». امام سجاد علیه‏السلام نیز می‏فرماید: «حج و عمره به جای آورید تا بدن هایتان سالم بماند و روزی هایتان زیاد شود و ایمان‏تان استوار گردد». امیرمؤمنان علی علیه‏السلام فرموده است: «به جا آوردن حج و عمره، ناداری را از بین می‏برد و گناهان را پاک می‏کند». حتی آن حضرت در وصیت خود فرمود: «خدا را، خدا را در حق خانه، پروردگارتان در نظر بگیرید و تا زنده هستید آن را ترک نکنید که در صورت کوتاهی، از عذاب الهی در امان نمی‏مانید». در کلام دیگر، امام صادق علیه‏السلام به صورت کلی می‏فرماید: «همواره این خانه را زیارت کنید که زیارت‏های پیوسته شما از آن، ناخوشی‏های دنیا و سختی‏ها و هراس‏های روز رستاخیز را از شما دور می‏کند».

فضیلت حج

قرآن کریم در کنار یقین تکلیف حج، تأکید دارد که این کار هم همانند دیگر اعمال عبادی، حتما با نیت پاک و فقط برای خدا انجام گیرد: «حج و عمره را برای خدا کامل انجام دهید» بدون تردید فواید کامل حج زمانی به انسان می‏رسد که با انگیزه الهی انجام گیرد. در روایات اهل بیت علیهم‏السلام در اشاره به فضیلت و برکات حج، به امور بسیاری اشاره کرده‏اند؛ از جمله آنهاست: «زائر حج و عمره میهمان خداست و خداوند به او آمرزش هدیه می‏کند». «حج، جهاد هر ناتوان است». رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هم می‏فرماید: «حج، فقر و تهیدستی را از بین می‏برد» و در جای دیگر می‏فرماید، «حج به جای اورید تا بی‏نیاز شوید». امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید: «حق حج بر تو این است که بدانی بدان وسیله به پروردگارت وارد می‏شوی، و از گناهانت به سوی آن می‏گریزی، و به وسیله آن توبه‏ات پذیرفته می‏شود، و تکلیفی را که خدا بر تو واجب کرده است، ادا می‏کنی».

بُعد فرهنگی و اخلاقی حج

از جمله ابعادی که برای حج ذکر شده، بعد فرهنگی و اخلاقی ان است. مردم با بستن احرام، به کلی از امتیازات ظاهری، لباس‏های رنگارنگ و زر و زیور دور می‏شوند و با تحریم لذت‏ها و پرداختن به خودسازی که از وظایف هر حاجی محرم است، از جهان مادی جدا می‏شوند و در عالم معنویت قرار می‏گیرند. مجموعه اعمال حج و یادآوری خاطرات انبیا و اولیا در آن مکان شریف، زمینه انقلابی اخلاقی را در دل‏ها فراهم یم کند. بی‏جهت نیست که در روایات می‏خوانیم: «کس یکه حج را به طور کامل انجام دهد، از گناهان بیرون می‏آید و همانند روزی که از مادر متولد شده است، پاک می‏گردد». افزون بر این، اندیشمندان همه جوامع با جمع شدن در مکه، به تبادل افکار و انیدشه می‏پردازند که این مسئله، زمینه تحول و انقلابی فرهنگی ـ علمی را فراهم ی آورد. هشام بن کم می‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام درباره فلسفه ج پرسیدم، فرمود: «خداوند بندگان را آفرید... و فرمان‏هایی برای مصلحت دین و دنیا به آنها داد. از جمله اجتماع مردم شرق و غرب در مکه در آیین حج مقرر شد تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند و برای اینکه آثار پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اخبار او شناخته شود، آنها رابه خاطر آورند و فراموش نکنند». می‏توان گفت آیه «خداوند کعبه، بیت اللّه‏ الحرام را برای قوام کار مردم قرار داد» بر همه این امور دلالت دارد.

بُعد سیاسی فریضه حج

یکی از تکالیفی که در اسلام با شرایط خاص برای مؤمنان واجب شده، انجام اعمال حج است. این عمل همانند همه تکالیف دیگر، مصلحت‏های دارد و از جمله آنها، جنبه سیاسی آن است. امام علی علیه‏السلام در اشاره به فلسفه حج می‏فرماید: «خداوند مراسم حج را برای تقویت آیین اسلام تشریع کرد». از دقت در اعمال حج، به خوبی معلوم می‏گردد که بسیاری از جنبه‏های آن، افزون بر عبادی بودن، رنگ سیاسی هم دارد. برای مثال، حج، عامل مؤثری در ایجاد وحدت در صفوف مسلمانان است و تبعیض‏های ملی و نژادی و نیز محدود شدن در حصار مرزای جغرافیایی را از بین می‏برد. حج، سانسورها و اختناق‏ها را از راه تبادل اخبار حاجی‏های سرزمین مختلف اسلامی از بین می‏برد. به همین دلیل، در طول تاریخ حاکمان ستمگر از حضور حاجیان در جوامع گوناگون در مکه نگران می‏شوند. قرآن کریم در آیات مختلف، بر توجه به حج و انجام کامل این فریضه تأکید می‏کند؛ از جمله می‏فرماید: «خداوند زیارت این خانه را بر کسانی که توانایی رفتن به آن را دارند واجب کرده است». بر این اساس به پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دستور داده شده است: «مردم رابه حج فرا خوان، تا پیاده یا سوار بر اشتران،... از راه‏های دور نزد تو آیند».

سزای ترک حج

انجام فریضه حج، در صورت بودن شرایط برای افراد واجب می‏شود و ترک آن جایز نیست. قرآن کریم در این باره می‏فرماید: «زیارت کعبه برای کسانی که توانایی رفتن به حج را دارند، حق خدا بر مردم است و هر کس ناسپاسی کرده، از رفتن به آن خودداری می‏کند [زیانی متوجه خداوند نمی‏کند؛ زیرا] همانا خداوند از جهانیان بی‏نیاز است». رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله درمورد کسانی که بدون دلیل از حج خودداری می‏کنند، خطاب به علی علیه‏السلام می‏فرماید: «ای علی! ده کس از این امت به خدای بزرگ کفر ورزیده‏اند، یکی از آنها کسی است که توانایی حج داشته باشد، ولی تا زنده است از رفتن به حج خودداری می‏کند». آن حضرت در جایدیگر می‏فرماید: «هر کس در رفتن به حج آنقدر تعلل ورزد که مرگش فرا رسد، خداوند او را در روز رستاخیز یهودی یا نصرانی محشور می‏کند». امام صادق علیه‏السلام درباره تفسیر آیه‏ای که می‏فرماید: «هر کس در این دنیا کور باشد، در سرای آخرت نیز کور است»، فرموده است: «او کسی است که حج واجب را به تأخیر اندازد و بگوید امسال حج می‏روم، سال دیر حج می‏روم و...، تا آنکه مرگش فرا می‏رسد و نمی‏تواند به حج برود».

حج، از اسارت تا آزادی

حج که بزرگ‏ترین و باشکوه‏ترین نمایش قدرت جهان اسلام است، اگر در چارچوب ظاهرش گرفتار شود و از اصالت ناب و رسالت عظیم خویش دور افتد، خالی از تأثیر و طراوت و جوشش‏آفرینی است. مِنا و مَشعر و سعی و صفا، عرفات و حَلق و تقصیر و رَمی جمرات، همه در ورای ظاهر خود باطنی شکوه‏مند از معنا دارند. با این حال، آنچه امروز افسوس‏زاست، نشناختن این باطن و پرداختن به صرف آن ظاهر است. ناصر خسرو قبادیانی، قرن‏ها پیش این، بانگ بیدارباش را به حاجیان نهیب زده است:

شاد گشتم بدانکه حج کردی
چون تو کس نیست اندر این اقلیم
بازگو تا چگونه داشته‏ای
حرمت آن بزرگوار حریم
جمله بر خود حرام کرده بُدی
هر چه مادون کردگار عظیم؟
گفت نی، گفتمش چو در عرفات
ایستادی و یافتی تقدیم
عارف حق شدی و منکر خویش
به تو از معرفت رسید نسیم؟
گفت نی؟ گفتمش چو سنگ جمار
همی انداختی به دیو رجیم
از خود انداختی برون یک‏سو
همه عادات و فعل‏های ذمیم؟
و ناصر خسرو در آخر می‏افزاید:
گفتم ای دوست پس نکردی حج نشدی در مقام محوْ مقیم
رفته و مکه دیده آمده باز
محنت بادیه خریده به سیم
گر تو خواهی که حج کنی پس از این
این چنین کن که کردمت تعلیم

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:ماهنامه گلبرگ


بهاره افشاری: با تلویزیون قهرم!
یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 10:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


شاید یکی از دلایلی که این روزها کمتر نام بهاره افشاری را می‌شنویم و تصویرش را می‌بینیم، همانطور که خودش می‌گوید گزیده‌کاری‌اش باشد؛ او این روزها ترجیح می‌دهد هر کاری را قبول نکند و نقش‌های متفاوتی را انتخاب کند و از این کار هم هدفی دارد. .



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: چهره ها
:: برچسب‌ها: بهاره افشاری, مصاحبه
حلیم بادنجان
یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 10:0 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
حلیم بادنجان

مواد اولیه :

  • بادنجان قلمي - پنج عدد
  • عدس - دو پيمانه
  • پيازدرشت - يك عدد
  • سير درشت - ده حبه
  • گوشت - 250 گرم
  • گردو آسياب شده - 200 گرم
  • نعنا خشك - يك قاشق غذاخوري
  • كشك - 500 گرم
  • نمك و فلفل - به ميزان لازم
  • روغن مايع براي سرخ كردن - به ميزان لازم


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: آشپزی
:: برچسب‌ها: حلیم بادنجان, طرز تهیه حلیم بادنجان
روش های مختلف آرایش مو در فصل تابستان
یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 8:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


روزهای تابستان روزهای گرمی هستند که باعث عرق کردن می شوند. برای اینکه موهای مرتبی در خانه داشته باشید، می توانید آنها به شکل های مختلف ببافید یا به گونه ای آرایششان کنید که بدفرم و بدشکل دیده نشوند. .



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: آرایش و زیبایی
:: برچسب‌ها: روش آرایش مو, بافت مو
من یک دختر 53 ساله هستم / روایت زندگی یک پیردختر ( به مناسبت روز دختر )
یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 0:21 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
روایت زندگی یک پیردختر


جامعه دختران ایرانی، به سمت بالارفتن سن میل می کند. تعداد دختران مجرد با سن بالا، بین 4 تا 6 میلیون نفر برآورد می شوند.  امروز به مناسبت روز دختر، سراغ یکی از همین جمعیت رفت؛ جمعیتی که در اصطلاح عام، از آنان به نام پیردخترها یاد می شود. این فرد، روایت زندگی خود را در به شرط آنکه نامش ذکر نشود، در اختیار شبکه ایران قرار داده است..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: روز دختر, پیر دختر
رفتارهای زنانه‌ای که مردان نمی‌پسندند
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 23:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
رفتارهای زنانه‌ای که مردان نمی‌پسندند


شما به عنوان یک زن می‌دانید چه چیزهایی بیشتر از همه یک مرد را آزار می‌دهد؟ تا به حال شده با خود فکر کنید که شاید بعضی رفتارهای زنانه شما به‌شدت شوهر یا نامزدتان را آزرده خاطر کند و حتی موجب دور شدن او از شما شود؟



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: رفتارهای زنانه‌ای که مردان نمی‌پسندند, رفتارهای زنانه‌
چگونه زندگی شاد هیجان انگیز و آرامی داشته باشیم
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 22:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
http://phow.ir/wp-content/uploads/2013/09/Relaxed-Life.jpg


شادی، هیجان و آرامش سه حس مهمی است که هر انسانی در زندگی به آن نیاز دارد. در این چگونه راه های رسیدن به آن ها را بیان خواهیم کرد..




متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: چگونه زندگی شاد هیجان انگیز و آرامی داشته باشیم, زندگی شاد
کلم پلو
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 20:27 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

مواد لازم:

برنج                                      چهار پيمانه

 گوشت چرخ كرده                    300 گرم

 كلم برگ سفيد                      يك كيلوگرم

 پياز سرخ شده                      سه قاشق سوپخوري

 رب گوجه‌فرنگي                     دو قاشق سوپخوري

 ادويه كاري                           يك قاشق غذاخوري

 پياز رنده شده                       يك عدد

 زعفران دم كرده                    دو قاشق غذاخوري

 گرد ليمو اماني                     يك قاشق غذاخوري

 سركه                                دو قاشق سوپخوري

 نمك، فلفل و  روغن               به ميزان لازم

 


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: آشپزی
:: برچسب‌ها: کلم پلو, طرز تهیه کلم پلو
رولت سبزيجات
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 19:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

رولت گوشت و سبزیجات

مواد اولیه :

  • آرد دو پيمانه
  • تخم‌مرغ و سیب زمینی از هر کدام يك عدد
  • سركه دو قاشق سوپخوري
  • شير نصف پيمانه
  • نمك يك قاشق مرباخوري
  • روغن سه قاشق سوپخوري
  • نخودفرنگي يك پيمانه
  • هويج، پياز و بادنجان و زرده تخم‌مرغ از هر كدام يك عدد
  • نمك، فلفل و ادويه و کنجد به ميزان لازم



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: آشپزی
:: برچسب‌ها: رولت سبزيجات, طرز تهیه رولت سبزيجات
من نه عاشق بودم...
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 19:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
من نه عاشق بودم

و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من

من خودم بودم و يک حس غريب

که به صد عشق و هوس مي ارزيد

من خودم بودم و دستي که صداقت مي کاشت

گر چه در حسرت گندم پوسيد

من خودم بودم هر پنجره اي

که به سرسبزترين نقطه بودن وا بود

و خدا مي داند بي کسي از ته دلبستگيم پيدا بود...



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: شعر
:: برچسب‌ها: جبران خلیل جبران, جبران خلیل, نویسنده جبران خلیل جبران, نویسنده مشهور لبنانی
عواملی که در افزایش قد بسیار موثرند
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
عواملی که در افزایش قد بسیار موثرند


عمده رشد قد در آقایان تا پایان سن ۲۵ سالگی و در خانم ها تا پایان ۱۸ سالگی است ولی با این وجود امکان افزایش قد در همه افراد تا پایان عمر وجود دارد. .



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
:: برچسب‌ها: عواملی که در افزایش قد بسیار موثرند, افزایش قد
هشت اعتراف مردان درباره دلایل خیانت کردن
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 12:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هشت اعتراف مردان درباره دلایل خیانت کردن


در ازدواج وقتی یکی از دو طرف خیانت می کند، طرف دیگر نابود می شود. همیشه روحش پریشان و ذهنش مشغول است که چرا؟ چه کم گذاشتم؟ چه کار کردم؟ چه نکردم؟ و ... اما این سوال ها بیهوده هستند. نتیجه ای جز تراشیدن روح آدمی ندارند..




متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی، مردان
:: برچسب‌ها: هشت اعتراف مردان درباره دلایل خیانت کردن, اعتراف مردان درباره دلایل خیانت, خیانت
آیا ابراز احساسات به تقویت رابطه کمک می‌کند؟
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 9:55 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


هیچکس از زن غُرغُرو خوشش نمی‌آید - این واقعیت دارد. اما چیزی که ممکن است متعجبتان کند این است که مردها زنانی را که احساسات خود را درک می‌کنند و می‌داند چطور آنها را ابراز کند، تحسین می‌کنند..



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: برچسب‌ها: ابراز احساسات, احساسات
چه زمان هایی نباید ازدواج کرد؟
شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 8:45 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

درست همانطور که نشانه‌هایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانه‌هایی هم هست که می‌گوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابل‌توجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه می‌کنند، می‌فهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جدایی‌شان بوده است..

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: چه زمان هایی نباید ازدواج کرد, ازدواج, زمان ازدواج
پنج تا از بدترین دشمنان تابستانی دندان‌ها
جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 23:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
پنج تا از بدترین دشمنان تابستانی دندان‌ها


اگر شما هم عاشق نوشیدنی‌های ترش و اسیدی هستید باید حواستان باشد که امکان دارد دندان‌هایتان را در معرض خطر قرار دهید..



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
:: برچسب‌ها: پنج تا از بدترین دشمنان تابستانی دندان‌ها, دشمنان تابستانی دندان‌ها
اشتباهات انتخاب در ازدواج
جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 22:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اشتباهات انتخاب در ازدواج


این روزها آمار طلاق از همیشه بالاتر رفته است و شاید یكی از علت‌های اصلی این آمار بالا به‌دست نیاوردن شناخت كافی در دوران آشنایی است.


دختر و پسرهای زیادی هستند كه گمان می‌كنند تنها وجود عشق و علاقه برای ازدواج كافی است ولی گاهی همین عشق مانع شناخت درست می‌شود و چشمان 2 طرف را كور می‌كند..



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: اشتباهات انتخاب در ازدواج, انتخاب در ازدواج
محبت شوهرتان چند برابر می شود اگر...
جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 20:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


اگر اين روزها احساس مي‌كنيد شوهرتان مثل هميشه سرحال نيست و آنطور كه بايد و شايد از كلمات محبت‌آميز در صحبت‌هاي روزمره‌اش استفاده نمي‌كند دست به كار شويد و برايش معجون گياهي محبت تهيه كنيد..



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: زناشویی، تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: محبت, شوهر, شوهر سردمزاج, شوهر رمانتیک
بیست ایده ساده برای دکور خانه
جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 10:39 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بیست ایده ساده برای دکور خانه


ایده های ساده برای دکور خانه دقیقا همان چیزی است که خیلی ها از آن چشم پوشی می کنند و برای رسیدن به خانه ای شیک و دوست داشتنی، راه ها و ایده های سخت و سنگین را انتخاب می کنند اما کریستوفر پیکوک، ماریا هافر، کارلتون وارنی و ۹۷ دکوراتور معروف دیگر به این نتیجه رسیده اند که برای دکور هر خانه ای بهترین جواب ایده های ساده است و این ایده های ساده را منتشر کرده اند..



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: دکوراسیون
:: برچسب‌ها: بیست ایده ساده برای دکور خانه, ایده ساده برای دکور, دکور خانه
این شماره من ...09 اگه ممکنه با من تماس بگیرید، مطمئن باشید، پشیمان نمی‌شوید!
جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 9:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سرنوشت عشق‌های خیابانی تا باندهای سرقت


چهره مردانه و زیبایی دارد و صد البته صدای خوب و دلنشین؛ دیگر چه می‌توان به او گفت؟ چراکه تمام معیارهای آن مرد رویایی سوار بر اسب‌سفید را دارد. نزدیکتر که می‌شود با آن صدای مردانه‌اش می‌گوید:«خانم زیبا! من مزاحم نیستم، مدتهاست که شما را تحت نظر دارم و من از ظاهر شما خیلی خوشم آمده این شماره من ...09 اگه ممکنه با من تماس بگیرید، مطمئن باشید، پشیمان نمی‌شوید..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: این شماره من, 09 اگه ممکنه با من تماس بگیرید, مطمئن باشید, پشیمان نمی‌شوید
ساپورت پوشي؛ مُدگرايي يا هنجار شكني؟!
جمعه ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 8:34 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
ساپورت پوشي


نوع پوشش جديد امسال عده اي از زنان و دختران كه در بين مردم به "ساپورت پوشي" شهرت يافته، حرف و حديث هاي زيادي را بوجود آورده است. عده اي معتقدند چنين پوششي خلاف هنجارهاي متعارف اجتماعي و فرهنگي بوده و در دراز مدت ممكن است روابط سالم اجتماعي بويژه بنيان خانوادگي را دچار آسيب جدي كند..



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: ساپورت پوشي؛ مُدگرايي يا هنجار شكني, ساپورت
آتش بس! با فرزند خود صلح کنید
پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 23:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


اگر همیشه با کودک خود جنگ و دعوا دارید، از این ایده های صلح استفاده کنید شاید آرامش به خانه شما هم بازگردد. به طور مثال، اگر کودک اتاق به هم ریخته ای دارد، لازم نیست مدام با او دعوا کنید. .



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: كودك
:: برچسب‌ها: تربیت کودک, فرزند
در دامان دِنا
پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 22:50 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
در دامان دِنا


همسایگی بلوط ها و چنارها، زیستگاه حیات وحش، وجود چشمه ها و کوهساران و هزار تصویر دیگر، شاید فقط بتواند کمی از زیبایی ها «دنا» بازگو کند.برای رسیدن به تعریفی از این منطقه طبیعی، باید ساعت ها در آن قدم زد و به تماشای لحظه لحظه زیبایی هایش نشست. .



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: ایرانگردی
:: برچسب‌ها: دنا, پارک ملی دنا, کهگیلویه و بویراحمد, یاسوج
اس ام اس خنده دار و جوک جدید شهریور 92
پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
http://s1.picofile.com/file/7631624408/smsD.jpg


بچه‌ها شوخی‌شوخی به کره‌خرها سنگ می‌زدند

و کره‌خرها

جدی‌جدی به آن‌ها جفتک می‌انداختند !

.

.

.

.

سخت ترین زبون دنیا

زبون ِ آدم زبون نفهمه !

.
.
.
.

رابطه ای که تا زنگ نزنی sms ندی از طرف خبری نیست…!

یه رابطه 3 نفرست!

.
.
.
.
.

یه مدل سردرد هست

که هر چند روز یه بار بى هیچ دلیلى فقط میاد خودتُ ببینه !

.
.
.
.
.

غمها رو فراموش کنید

و قیافه ى آدمارو موقع تمیز کردن دندوناشون با نخ دندون تصور کنید !

.
.
.


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پيامك
:: برچسب‌ها: اس جوک اس ام اس جوک 92 اس ام اس جوک خنده دار اس ام
راز حقیقی طول عمر چیست؟
پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:54 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
جوان تر، سالم تر، شاداب تر و خوشحال تر، با دکتر اوز!


تقریبا همه مطالعاتی که در مورد طول عمر انجام گرفته، بیانگر یک «راز» هستند؛ رازی که افراد را سالم تر و خوشحال تر می کند و آن «راز»، «کمک به دیگران» است. .



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
:: برچسب‌ها: سلامتی, شادی, عشق, کمک
سروش صحت و حاضرجوابی‌ هایش!
پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 9:42 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بازجویی فانتزی از سروش صحت



"چرا كلمه «لذت» را نوشتيد و خط زديد؟ آيا به نظرتان در اين جهان، ديگه چيزي به نام «لذت» وجود ندارد؟ يا با «لذت» و «لذت بردن» مشكل داريد؟ به من كه خيلي خوش گذشت ... ميشه يه بار ديگه هم با من مصاحبه كنيد؟"


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: چهره ها
:: برچسب‌ها: سروش صحت
لطفاً گول این افراد را نخورید!
پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 8:36 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


خیلی از ما در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ایم که فکر می‌کردیم در بهترین زمان ممکن برای یک معامله خوب یا یک خرید عالی هستیم اما بعد از مدتی متوجه شدیم که هدف یک کلاهبرداری حرفه‌ای قرار گرفته‌ایم. چرا نتوانستیم تشخیص دهیم؟




متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: شناسائی کلاهبرداران, دروغگو
بهاره کیان‌افشار: از شهرت می ترسم
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 23:55 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بهاره کیان افشار از مسیر بازیگری می گوید


تا جشنواره سال پیش «بهاره کیان افشار» برای اهالی سینما اسم آشنایی نبود. اسمی که با دو فیلم «هیچ کجا، هیچ کس» ابراهیم شیبانی و «گناهکاران» فرامرز قریبیان شناخته شد و بازیگر جوانی را به سینمای ایران معرفی کرد که ..



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: چهره ها
:: برچسب‌ها: بهاره کیان افشار, کلاه پهلوی, هیچ کجا, هیچ کس
يائسگي؛ بحران ميانسالي در زنان
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 22:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


خيلي از زناني كه به دوره يائسگي پا مي‌گذارند از اينكه دچار عوارض گوناگوني مي‌شوند تعجب مي‌كنند،‌ اما واقعيت اين است كه بسياري از زنان اين مشكل را تجربه مي‌كنند و بايد بدانند طيف اين علائم چقدر متنوع است. .



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت، زنان
:: برچسب‌ها: زنان میانسال, دوره يائسگي, عوارض, هورمون
حركت فرهنگي و سياسي امام جواد (علیه السلام)
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:24 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
حركت فرهنگي و سياسي امام جواد (علیه السلام)


امام جواد (علیه السلام) همانند پدر بزرگوارشان در دو جبههُ سياست و فكر و فرهنگ قرار داشت .موضعگيرها و شبهه افكني هاي فرقه هايي چون زيديه ، واقفيه ، غلات مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ تشيع در برابر آنان موضعي شفاف اتخاذ كند .امام در موضعگيري در برابر فرقه زيديه كه امامت را پس از علي بن حسين زين العابدين (علیه السلام) از آن زيد مي پندارند .. در تفسير آيه " وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة " آنها را در رديف ناصبي ها خواندند. رجال كشي ،ص 319 - مسند الامام جواد (علیه السلام)، ص 150
حضرت در برابر فرقه واقفيه كه قائل به غيبت امام موسي كاظم(علیه السلام) بوده و بدين بهانه وجوهات بسياري را مصادره كرده بودند . آنان را نيز مصداق آيه " وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة " به شمار آورده و در بياني فرمودند : شيعيان نبايد پشت سر آنها نماز بخوانند. رجال كشي ،ص391 - مسند عطاردي ، ص 150
حضرت در برابر غلات زمان خويش به رهبري ابوالخطاب كه حضرت علي(علیه السلام) را تا مرز الوهيت و ربوبيت بالا برده بودند، فرمودند : لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و كساني كه درباره لعن او توقف كرده يا ترديد كنند. رجال كشي ،ص 444
موضعگيري تند حضرت درباره اين فرقه تا بدانجا بود كه حضرت در روايتي به اسحاق انباري مي فرمايند: " ابوالمهري و ابن ابي الرزقاء به هر طريقي بايد كشته شوند ". مسندالامام جواد ، ص298
حضرت در برابر فرقه مجسمه كه برداشتهاي غلط آنان ازآياتي چون " يدالله فوق ايديهم " و " ان الله علي العرش استوي " خداوند سبحان را جسم مي پنداشتند، فرمودند: " شيعيان نبايد پشت سر كسي كه خدا را جسم مي پندارد نماز گذارده و به او زكات بپردازند. تهذيب،ج3،ص283
فرقه كلامي معتزله كه پس از به قدرت رسيدن عباسيون به ميدان آمد و در سده نخست خلافت عباسي به اوج خود رسيد يكي ديگر از جريانهاي فكري و كلامي عصر امام جواد (علیه السلام) است .موضعگيري حضرت امام جواد (علیه السلام) چون پدر بزرگوارشان در اين برهه و در مقابل اين جريان كلامي از جايگاه ويژه اي برخوردار است تا آنجا كه مناظرات حضرت جواد(علیه السلام) با يحيي بن اكثم كه از بزرگترين فقهاي اين دوره به شمار مي رفت ، را مي توان رويارويي تفكر ناب تشيع با مناديان معتزله به تحليل نهاد كه همواره پيروزي باامام جواد (علیه السلام) بوده است .
امام جواد (علیه السلام) در راستاي بسط و گسترش فرهنگ ناب تشيع كارگزاران و وكلايي در مناطق گوناگون و قلمرو بزرگ عباسيان تعيين و يا اعزام نمود . به گونه اي كه امام در مناطقي چون اهواز ، همدان ، ري ، سيستان ، بغداد ، واسط ، سبط ، بصره و نيز مناطق شيعه نشيني چون كوفه و قم داراي وكلايي كارآمد بود .
امام جواد (علیه السلام) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بني عباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون" احمد بن حمزه قمي "اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد، تا جايي كه افرادي چون " نوح بن دراج " كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(علیه السلام) به شمار مي رفتند كساني از بزرگان و ثقات شيعه چون محمد بن اسماعيل بن بزيع ( نيشابوري ) كه از وزراي خلفاي عباسي به شمار مي رفت به گونه اي با حضرت در ارتباط بودند كه وي از حضرت جواد (علیه السلام) پيراهني درخواست كرد كه به هنگام مرگ به جاي كفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و براي وي پيراهن خويش را فرستاد .
حركت امام جواد (علیه السلام) در چينش نيروهاي فكري و سياسي، خود حركتي كاملاً محرمانه بود، تا جايي كه وقتي به ابراهيم بن محمد نامه مي نويسد به او امر مي كند كه تا وقتي " يحيي بن ابي عمران" ( از اصحاب حضرت ) زنده است نامه را نگشايد . پس از چند سال كه يحيي از دنيا مي رود ابراهيم بن محمد نامه را مي گشايد كه حضرت در آن به او خطاب كرده : مسئوليتها و كارهايي كه به عهده ( يحيي بن ابي عمران ) بوده از اين پس بر عهده توست . بحارالانوار، ج 50،ص 37
اين نشانگر آن است كه حضرت در جو اختناق حكومت بني عباس مواظبت و عنايت داشت، تا كسي از جانشيني نمايندگان وي اطلاعي حاصل ننمايد.
دوران دشوار امام جواد (علیه السلام) در نقش و تبليغ شيعي را بايد در هم عصر بودن وي با دو خليفه عباسي نگريست خصوصا مامون عباسي كه به گفته ابن نديم "اعلم تر از همه خلفا نسبت به فقه وكلام بوده است. "
دوران هفده ساله امامت حضرت جواد (علیه السلام) همزمان با دو خليفه بني عباسي مامون و معتصم بود ، 15 سال در دوره مامون -ازسال 203 ق سال شهادت حضرت رضا (علیه السلام) تا مرگ مامون در 218 - و دو سال در دوره معتصم - (سال مرگ ما مون 218 تا 220) شرايط دوره 15 ساله نخست حضرت درست همان شرايط پدر بزرگوارش بود كه در مقابل زيركترين و عالم ترين خليفه عباسي قرار داشت .
مامون كه در سال 204 هجري وارد بغداد شد امام جواد (علیه السلام) را كه بنا بر برخي از روايات سن مباركشان در اين دوران10 سال بيش نبود از مدينه به بغداد فرا خواند و سياست پيشين خويش را در محدود ساختن امام رضا (علیه السلام) در خصوص امام جواد (علیه السلام) نيز استمرار داد .
ترس از علويان و محبت اهل بيت در دل مسلمانان از يك سو و متهم بودن وي در به شهادت رساندن امام رضا (علیه السلام) در جهان اسلام از سوي ديگر، وي را بر آن داشت تا با به تزويج در آوردن دختر خويش ام الفضل، ضمن تبرئه خويش و استمرار حركت عوامفريبانه در دوست داشتن اهل بيت، پايه هاي حكومت خويش را مستحكم سازد .
اين حركت مامون چون سپردن ولايتعهدي به امام رضا (علیه السلام) 9 مورد اعتراض بزرگان بني عباس قرار گرفت اما مشاهده علم و درايت حضرت جواد(علیه السلام) در همان سن آنانرا به قبول اين ازدواج ترغيب ساخت. امام جواد (علیه السلام) شرايط خود را همان شرايط پدر خويش ديد، از اينرو با پذيرش ازدواج با ام الفضل نقشه پليد مامون در به قتل رساندن وي و شيعيان را از صفحه ذهن مامون زدود.
حضرت(علیه السلام) كه به خوبي از سياستها و نقشه هاي مامون در بهره برداري از جايگاه ديني و اجتماعي خود باخبر بود، پس از ازدواج اقامت در بغداد را رد و به مدينه بازگشت و تا سال شهادت خويش در آنجا مقيم شد .
نامه هاي ام الفضل به پدر خويش مبني بر عدم توجه امام جواد (علیه السلام) به وي، بيانگر اجباري بودن ازدواج وي با ام الفضل و نداشتن فرزندي از ام الفضل از امام جواد (علیه السلام) پرده از هوشمندي امام (ع) برمي دارد؛ چون كه مامون بر آن بود تا با به دنيا آمدن فرزندي از ام الفضل وي را به عنوان يكي از فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه واله) در بين شيعيان، محور حركتهاي آينده خود و بني عباس قرار دهد. مامون در سال 218 ه .ق در مسير حركت به سوي جنگ تا روم درگذشت . علي رغم تمايل سپاه و سران بني عباس به خلافت عباس فرزند مامون ، عباس بنا بر وصيت پدر با عمويش ابو اسحاق معتصم بيعت كرد .
معتصم هشتمين خليفه عباسي پس از ورود به بغداد، امام جواد(علیه السلام) را از مدينه به بغداد فرا خواند .
حضرت در سال 218 پس از معرفي امام هادي(علیه السلام) به جانشيني خود به همراه ام الفضل به بغداد رفت .
در اين سفر حضرت با شخصيتي متفاوت از مامون روبرو شد ، شخصيتي با روحيه نظامي گري و فاقد بينش علمي . معتصم كه مايه هاي حيله گري و عوامفريبي هاي مامون را در خود نداشت ، موضعگيري متضاد با اهل بيت خود را در بين مردم آشكار ساخت .
امام عليه السلام در دو سال آخر عمر خويش تحت نظارت شديدتر دستگاه امنيتي و نظامي معتصم قرار گرفت.
از اينرو شرايط امام جواد به گونه اي شد كه حضرت توسط معجزات و كرامات و شركت در جلسات علمي ، امامت خود را به ديگران به اثبات مي رساند .
امام جواد (علیه السلام) در طول زندگي پربار اما كوتاه خويش بر آن بود تا ارتباط با مردم را حتي در سخت ترين شرايط حفظ كند و با بذل و بخشش به فقرا و مساكين كرامت اهل بيت را به اثبات رساند. وي اين سيره خويش را به امر پدر بزرگوارش آغاز و به انجام رساند . امام رضا (علیه السلام) در يكي از نامه هاي خود به حضرت جواد (علیه السلام) مي نويسد:
" به من خبر رسيده است كه ملازمان تو ، هنگامي كه سوار مي شوي از روي بخل تو را از در كوچك بيرون مي برند تا از تو خيري به كسي نرسد تو را به حق خودم بر تو، سوگند مي دهم كه از درب بزرگ بيرون آيي و به همراه خود زر و سيم داشته باش تا به نيازمندان و محتاجان عطا كني. "
و اين آغاز يك حركت مردمي ، معنوي و انساني بود كه به استحكام پايگاه مردمي حضرت منجر شد و دستگاه بني عباس را از نام " جواد " به معناي بخشنده به هراس وا داشت .

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:کانون گفتمان قرآنی


مناظرات امام جواد (علیه السلام)
چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
مناظرات امام جواد (علیه السلام)


چنانكه گفته شد، از آنجا كه امام جواد نخستين امامى بود كه در خرد سالى به منصب امامت رسيد (1) ، حضرت مناظرات و بحث و گفتگوهايى داشته است كه برخى‏از آنها بسيار پر سر و صدا و هيجان انگيز و جالب بوده است. علت اصلى پيدايش اين مناظرات اين بود كه از يك طرف، امامت او به خاطر كمى سن براى بسيارى از شيعيان كاملا ثابت نشده بود (گرچه بزرگان و دانايان شيعه بر اساس عقيده شيعه هيچ شك و ترديدى در اين زمينه نداشتند) ازينرو براى اطمينان خاطر و به عنوان آزمايش، سؤالات فراوانى از آن حضرت مى‏كردند.
از طرف ديگر، در آن مقطع زمانى، قدرت «معتزله‏» افزايش يافته بود و مكتب اعتزال به مرحله رواج و رونق گام نهاده بود و حكومت وقت در آن زمان از آنان حمايت و پشتيبانى مى‏كرد و از سلطه و نفوذ خود و ديگر امكانات مادى و معنوى حكومتى، براى استوارى و تثبيت‏خط فكرى آنان و ضربه زدن به گروههاى ديگر و تضعيف موقعيت و نفوذ آنان به هر شكلى بهره بردارى مى‏كرد. مى‏دانيم كه خط فكرى اعتزال در اعتماد بر عقل محدود و خطاپذير بشرى افراط مى‏نمود: معتزليان دستورها و مطالب دينى را به عقل خود عرضه مى‏كردند و آنچه را كه عقلشان صريحا تاييد مى‏كرد مى‏پذيرفتند و بقيه را رد و انكار مى‏كردند و چون نيل به مقام امامت امت در سنين خردسالى با عقل ظاهر بين آنان قابل توجيه نبود، سؤالات دشوار و پيچيده‏اى را مطرح مى‏كردند تا به پندار خود، آن حضرت را در ميدان رقابت علمى شكست‏بدهند!
ولى در همه اين بحثها و مناظرات علمى، حضرت جواد (در پرتو علم امامت) با پاسخهاى قاطع و روشنگر، هر گونه شك و ترديد را در مورد پيشوايى خود از بين مى‏برد و امامت‏خود و نيز اصل امامت را تثبيت مى‏نمود. به همين دليل بعد از او در دوران امامت‏حضرت هادى (كه او نيز در سنين كودكى به امامت رسيد) اين موضوع مشكلى ايجاد نكرد، زيرا ديگر براى همه روشن شده بود كه خردسالى تاثيرى در برخوردارى از اين منصب خدايى ندارد.

مناظره با يحيى بن اكثم (2)

وقتى «مامون‏» از «طوس‏» به «بغداد» آمد، نامه‏اى براى حضرت جواد-عليه السلام-فرستاد و امام را به بغداد دعوت كرد. البته اين دعوت نيز مثل دعوت امام رضا به طوس، دعوت ظاهرى و در واقع سفر اجبارى بود.
حضرت پذيرفت و بعد از چند روز كه وارد بغداد شد، مامون او را به كاخ خود دعوت كرد و پيشنهاد تزويج دختر خود «ام الفضل‏» را به ايشان كرد.
امام در برابر پيشنهاد او سكوت كرد. (3) مامون اين سكوت را نشانه رضايت‏حضرت شمرد و تصميم گرفت مقدمات اين امر را فراهم سازد.
او در نظر داشت مجلس جشنى تشكيل دهد، ولى انتشار اين خبر در بين بنى عباس انفجارى به وجود آورد: بنى عباس اجتماع كردند و با لحن اعتراض آميزى به مامون گفتند: اين چه برنامه‏اى است؟ اكنون كه على بن موسى از دنيا رفته و خلافت‏به عباسيان رسيده باز مى‏خواهى خلافت را به آل على برگردانى؟ ! بدان كه ما نخواهيم گذاشت اين كار صورت بگيرد، آيا عداوتهاى چند ساله بين ما را فراموش كرده‏اى؟ ! مامون پرسيد: حرف شما چيست؟
گفتند: اين جوان خردسال است و از علم و دانش بهره‏اى ندارد.
مامون گفت: شما اين خاندان را نمى‏شناسيد، كوچك و بزرگ اينها بهره عظيمى از علم و دانش دارند و چنانچه حرف من مورد قبول شما نيست او را آزمايش كنيد و مرد دانشمندى را كه خود قبول داريد بياوريد تا با اين جوان بحث كند و صدق گفتار من روشن گردد.
عباسيان از ميان دانشمندان، «يحيى بن اكثم‏» را (به دليل شهرت علمى وى) انتخاب كردند و مامون جلسه‏اى براى سنجش ميزان علم و آگاهى امام جواد ترتيب داد. در آن مجلس يحيى رو به مامون كرد و گفت: اجازه مى‏دهى سؤالى از اين جوان بنمايم؟
مامون گفت: از خود او اجازه بگير.
يحيى از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه مى‏خواهى بپرس.
يحيى گفت: درباره شخصى كه محرم بوده و در آن حال حيوانى را شكار كرده است، چه مى‏گوييد؟ (4)
امام جواد-عليه السلام-فرمود: آيا اين شخص، شكار را در حل (خارج از محدوده حرم) كشته است‏يا در حرم؟ عالم به حكم حرمت‏شكار در حال احرام بوده يا جاهل؟ عمدا كشته يا بخطا؟ آزاد بوده يا برده؟ صغير بوده يا كبير؟ براى اولين بار چنين كارى كرده يا براى چندمين بار؟ شكار او از پرندگان بوده يا غير پرنده؟ از حيوانات كوچك بوده يا بزرگ؟ باز هم از انجام چنين كارى ابا ندارد يا از كرده خودپشيمان است؟ در شب شكار كرده يا در روز؟ در احرام عمره بوده يا احرام حج؟ !
يحيى بن اكثم از اين همه فروع كه امام براى اين مسئله مطرح نمود، متحير شد و آثار ناتوانى و زبونى در چهره‏اش آشكار گرديد و زبانش به لكنت افتاد به طورى كه حضار مجلس ناتوانى او را در مقابل آن حضرت نيك دريافتند.
مامون گفت: خداى را بر اين نعمت‏سپاسگزارم كه آنچه من انديشيده بودم همان شد.
سپس به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آيا اكنون آنچه را كه نمى‏پذيرفتيد دانستيد؟ ! (5)

حكم شكار در حالات گوناگون توسط محرم

آنگاه پس از مذاكراتى كه در مجلس صورت گرفت، مردم پراكنده گشتند و جز نزديكان خليفه، كسى در مجلس نماند. مامون رو به امام جواد-عليه السلام-كرد و گفت: قربانت گردم خوب است احكام هر يك از فروعى را كه در مورد كشتن صيد در حال احرام مطرح كرديد، بيان كنيد تا استفاده كنيم. امام جواد-عليه السلام-فرمود: بلى، اگر شخص محرم در حل (خارج از حرم) شكار كند و شكار از پرندگان بزرگ باشد، كفاره‏اش يك گوسفند است و اگر در حرم بكشد كفاره‏اش دو برابر است;و اگر جوجه پرنده‏اى را در بيرون حرم بكشد كفاره‏اش يك بره است كه تازه از شير گرفته شده باشد، و اگر آن را در حرم بكشد هم بره و هم قيمت آن جوجه را بايد بدهد;و اگر شكار از حيوانات وحشى باشد، چنانچه گورخر باشد كفاره‏اش يك گاو است و اگر شتر مرغ باشد كفاره‏اش يك شتر است و اگر آهو باشد كفاره آن يك گوسفند است و اگر هر يك از اينها را در حرم بكشد كفاره‏اش دو برابر مى‏شود.
و اگر شخص محرم كارى بكند كه قربانى بر او واجب شود، اگر در احرام حج‏باشد بايد قربانى را در «منى‏» ذبح كند و اگر در احرام عمره باشد بايد آن را در «مكه‏» قربانى كند. كفاره شكار براى عالم و جاهل به حكم، يكسان است;منتها در صورت عمد، (علاوه بر وجوب كفاره) گناه نيز كرده است، ولى در صورت خطا، گناه از او برداشته شده است. كفاره شخص آزاد بر عهده خود او است و كفاره برده به عهده صاحب او است و بر صغير كفاره نيست ولى بر كبير واجب است و عذاب آخرت از كسى كه از كرده‏اش پشيمان است‏برداشته مى‏شود، ولى آنكه پشيمان نيست كيفر خواهد شد (6(
قاضى القضات مات مى‏شود!
مامون گفت: احسنت اى ابا جعفر! خدا به تو نيكى كند! حال خوب است‏شما نيز از يحيى بن اكثم سؤالى بكنيد همان طور كه او از شما پرسيد. در اين هنگام ابو جعفر-عليه السلام-به يحيى فرمود: بپرسم؟ يحيى گفت: اختيار با شماست فدايت‏شوم، اگر توانستم پاسخ مى‏گويم و گرنه از شما بهره‏مند مى‏شوم.
ابو جعفر-عليه السلام-فرمود: به من بگو در مورد مردى كه در بامداد به زنى نگاه‏مى‏كند و آن نگاه حرام است، و چون روز بالا مى‏آيد آن زن بر او حلال مى‏شود، و چون ظهر مى‏شود باز بر او حرام مى‏شود، و چون وقت عصر مى‏رسد بر او حلال مى‏گردد، و چون آفتاب غروب مى‏كند بر او حرام مى‏شود، و چون وقت عشاء مى‏شود بر او حلال مى‏گردد، و چون شب به نيمه مى‏رسد بر او حرام مى‏شود، و به هنگام طلوع فجر بر وى حلال مى‏گردد؟ اين چگونه زنى است و با چه چيز حلال و حرام مى‏شود؟
يحيى گفت: نه، به خدا قسم من به پاسخ اين پرسش راه نمى‏برم، و سبب حرام و حلال شدن آن زن را نمى‏دانم، اگر صلاح مى‏دانيد از جواب آن، ما را مطلع سازيد.
ابو جعفر-عليه السلام-فرمود: اين زن، كنيز مردى بوده است. در بامدادان، مرد بيگانه‏اى به او نگاه مى‏كند و آن نگاه حرام بود، چون روز بالا مى‏آيد، كنيز را از صاحبش مى‏خرد و بر او حلال مى‏شود، چون ظهر مى‏شود او را آزاد مى‏كند و بر او حرام مى‏گردد، چون عصر فرا مى‏رسد او را به حباله نكاح خود در مى‏آورد و بر او حلال مى‏شود، به هنگام مغرب او را «ظهار» مى‏كند (7) و بر او حرام مى‏شود، موقع عشا كفاره ظهار مى‏دهد و مجددا بر او حلال مى‏شود چون نيمى از شب مى‏گذرد او را طلاق مى‏دهد و بر او حرام مى‏شود و هنگام طلوع فجر رجوع مى‏كند و زن بر او حلال مى‏گردد (8( .

جلوه‏هايى از علم گسترده امام

1- فتواى قضائى امام و شكست فقهاى دربارى

امام جواد-عليه السلام-غير از مناظراتش كه دو نمونه از آن ياد شد، گاه از راههاى ديگر نيز بيمايگى فقها و قضات دربارى را روشن نموده برترى خود بر آنان را در پرتو علم امامت ثابت مى‏كرد و از اين رهگذر اعتقاد به اصل «امامت‏» را در افكار عمومى تثبيت مى‏نمود. از آن جمله فتوايى بود كه امام در مورد چگونگى قطع دست دزد صادر كرد كه تفصيل آن بدين قرار است:
«زرقان‏» (9) ، كه با «ابن ابى دؤاد» (10) دوستى و صميميت داشت، مى‏گويد: يك روز «ابن ابى دؤاد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالى كه بشدت افسرده و غمگين بود. علت را جويا شدم. گفت: امروز آرزو كردم كه كاش بيست‏سال پيش مرده بودم! پرسيدم: چرا؟
گفت: به خاطر آنچه از ابو جعفر (امام جواد) در مجلس معتصم بر سرم آمد!
گفتم: جريان چه بود؟
گفت: شخصى به سرقت اعتراف كرد و از خليفه (معتصم) خواست كه با اجراى كيفر الهى او را پاك سازد. خليفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن على‏» (حضرت جواد) را نيز فرا خواند و از ما پرسيد: دست دزد از كجا بايد قطع شود؟
من گفتم: از مچ دست.
گفت: دليل آن چيست؟
گفتم: چون منظور از دست در آيه تيمم: «فامسحوا بوجوهكم و ايديكم‏» (11) : «صورت و دستهايتان را مسح كنيد» تا مچ دست است.
گروهى از فقها در اين مطلب با من موافق بودند و مى‏گفتند: دست دزد بايد از مچ قطع شود، ولى گروهى ديگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود، و چون معتصم دليل آن را پرسيد، گفتند: منظور از دست در آيه وضو: «فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق‏» (12) : «صورتها و دستهايتان را تا آرنج‏بشوييد» تا آرنج است.
آنگاه معتصم رو به محمد بن على (امام جواد) كرد و پرسيد: نظر شما در اين مسئله چيست؟
گفت: اينها نظر دادند، مرا معاف بدار.
معتصم اصرار كرد و قسم داد كه بايد نظرتان را بگوييد.
محمد بن على گفت: چون قسم دادى نظرم را مى‏گويم. اينها در اشتباهند، زيرا فقط انگشتان دزد بايد قطع شود و بقيه دست‏بايد باقى بماند.
معتصم گفت: به چه دليل؟
گفت: زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق مى‏پذيرد: صورت (پيشانى) ، دو كف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت‏بزرگ پا) . بنا بر اين اگر دست دزد از مچ يا آرنج قطع شود، دستى براى او نمى‏ماند تا سجده نماز را به جا آورد، و نيز خداى متعال مى‏فرمايد:
«و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا» (13) : «سجده گاهها (هفت عضوى كه‏سجده بر آنها انجام مى‏گيرد) از آن خداست، پس، هيچ كس را همراه و همسنگ با خدا مخوانيد (و عبادت نكنيد) » (14) و آنچه براى خداست، قطع نمى‏شود.
«ابن ابى دؤاد» مى‏گويد: معتصم جواب محمد بن على را پسنديد و دستور داد انگشتان دزد را قطع كردند (و ما نزد حضار، بى آبرو شديم!) و من همانجا (از فرط شرمسارى و اندوه) آرزوى مرگ كردم! (15(

2- حديث‏سازان رسوا مى‏شوند!

نقل شده است كه پس از آنكه مامون دخترش را به امام جواد تزويج كرد (16) در مجلسى كه مامون و امام و يحيى بن اكثم و گروه بسيارى در آن حضور داشتند، يحيى‏به امام گفت:
روايت‏شده است كه جبرئيل به حضور پيامبر رسيد و گفت: يا محمد! خدا به شما سلام مى‏رساند و مى‏گويد: «من از ابوبكر راضى هستم، از او بپرس كه آيا او هم از من راضى است؟ » . نظر شما درباره اين حديث چيست؟ (17(
امام فرمود: من منكر فضيلت ابوبكر نيستم، ولى كسى كه اين خبر را نقل مى‏كند بايد خبر ديگرى را نيز كه پيامبر اسلام در حجة الوداع بيان كرد، از نظر دور ندارد. پيامبر فرمود: «كسانى كه بر من دروغ مى‏بندند، بسيار شده‏اند و بعد از من نيز بسيار خواهند بود. هر كس بعمد بر من دروغ ببندد، جايگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حديثى از من براى شما نقل شد، آن را به كتاب خدا و سنت من عرضه كنيد، آنچه را كه با كتاب خدا و سنت من موافق بود، بگيريد و آنچه را كه مخالف كتاب خدا و سنت من بود، رها كنيد» . امام جواد افزود: اين روايت (درباره ابوبكر) با كتاب خدا سازگار نيست، زيرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفريديم و مى‏دانيم در دلش چه چيز مى‏گذرد و ما از رگ گردن به او نزديكتريم‏» (18)
آيا خشنودى و ناخشنودى ابوبكر بر خدا پوشيده بوده است تا آن را از پيامبر بپرسد؟ ! اين عقلا محال است.
يحيى گفت: روايت‏شده است كه: «ابوبكر و عمر در زمين، مانند جبرئيل در آسمان هستند»
حضرت فرمود: درباره اين حديث نيز بايد دقت‏شود، چرا كه جبرئيل و ميكائيل دو فرشته مقرب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهى از آن دو سر نزده است‏و لحظه‏اى از دايره اطاعت‏خدا خارج نشده‏اند، ولى ابوبكر و عمر مشرك بوده‏اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده‏اند، اما اكثر دوران عمرشان را در شرك و بت پرستى سپرى كرده‏اند، بنابر اين محال است كه خدا آن دو را به جبرئيل و ميكائيل تشبيه كند.
يحيى گفت: همچنين روايت‏شده است كه: «ابو بكر و عمر دو سرور پيران اهل بهشتند» (19) . درباره اين حديث چه مى‏گوييد؟ .
حضرت فرمود: اين روايت نيز محال است كه درست‏باشد، زيرا بهشتيان همگى جوانند و پيرى در ميان آنان يافت نمى‏شود (تا ابو بكر و عمر سرور آنان باشند! ) اين روايت را بنى اميه، در مقابل حديثى كه از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم درباره حسن و حسين-عليهما السلام-نقل شده است كه «حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند» ، جعل كرده‏اند.
يحيى گفت: روايت‏شده است كه «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است‏» . حضرت فرمود: اين نيز محال است;زيرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد صلى الله عليه و آله و سلم و همه انبيا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت‏با نور اينها روشن نمى‏شود ولى با نور عمر روشن مى‏گردد؟ !
يحيى اظهار داشت: روايت‏شده است كه «سكينه‏» به زبان عمر سخن مى‏گويد (عمر هر چه گويد، از جانب ملك و فرشته مى‏گويد)
حضرت فرمود: من منكر فضيلت عمر نيستم;ولى ابوبكر، با آنكه از عمر افضل است، بالاى منبر مى‏گفت: «من شيطانى دارم كه مرا منحرف مى‏كند، هرگاه‏ديديد از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست‏باز آوريد»
يحيى گفت: روايت‏شده است كه پيامبر فرمود: «اگر من به پيامبرى مبعوث نمى‏شدم، حتما عمر مبعوث مى‏شد» (20)
امام فرمود: كتاب خدا (قرآن) از اين حديث راست‏تر است، خدا در كتابش فرموده است: «به خاطر بياور هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و از تو و از نوح... » (21) . از اين آيه صريحا بر مى‏آيد كه خداوند از پيامبران پيمان گرفته است، در اين صورت چگونه ممكن است پيمان خود را تبديل كند؟ هيچ يك از پيامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرك نورزيده‏اند، چگونه خدا كسى را به پيامبرى مبعوث مى‏كند كه بيشتر عمر خود را با شرك به خدا سپرى كرده است؟ ! و نيز پيامبر فرمود: «در حالى كه آدم بين روح و جسد بود (هنوز آفريده نشده بود) من پيامبر شدم‏»
باز يحيى گفت: روايت‏شده است كه پيامبر فرمود: «هيچگاه وحى از من قطع نشد، مگر آنكه گمان بردم كه به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است‏» ، يعنى نبوت از من به آنها منتقل شده است.
حضرت فرمود: اين نيز محال است، زيرا امكان ندارد كه پيامبر در نبوت خود شك كند، خداوند مى‏فرمايد: «خداوند از فرشتگان و همچنين از انسانها رسولانى بر مى‏گزيند» (22) . (بنابر اين، با گزينش الهى، ديگر جاى شكى براى پيامبر در باب پيامبرى خويش وجود ندارد).
يحيى گفت: روايت‏شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «اگر عذاب نازل مى‏شد، كسى جز عمر از آن نجات نمى‏يافت‏» . حضرت فرمود: اين نيز محال است، زيرا خداوند به پيامبر اسلام فرموده است: «و مادام كه تو در ميان آنان هستى، خداوند آنان را عذاب نمى‏كند و نيز مادام كه استغفار مى‏كنند، خدا عذابشان نمى‏كند» (23) . بدين ترتيب تا زمانى كه پيامبر در ميان مردم است و تا زمانى كه مسلمانان استغفار مى‏كنند، خداوند آنان را عذاب نمى‏كند (24).

پی ‏نوشت ها:

-1پس از آن حضرت، فرزندش على هادى-عليه السلام-نيز در همين سنين و بلكه كمتر از آن به امامت رسيد و بعد از او امام مهدى-عليه السلام-نيز، در حالى كه بيش از نج‏سال نداشت، به اين منصب نائل گرديد.
-2يحيى يكى از دانشمندان نامدار زمان مامون، خليفه عباسى، بود كه شهرت علمى او در رشته‏هاى گوناگون علوم آن زمان زبانزد خاص و عام بود. او در علم فقه تبحر فوق العاده‏اى داشت و با آنكه مامون خود از نظر علمى وزنه بزرگى بود، ولى چنان شيفته مقام علمى يحيى بود كه اداره امور مملكت را به عهده او گذاشت و با حفظ سمت، مقام قضاء را نيز به وى واگذار كرد. يحيى علاوه بر اينها ديوان محاسبات و رسيدگى به فقرا را نيز عهده دار بود. خلاصه آنكه تمام كارهاى كشور اسلامى پهناور آن روز زير نظر او بود و چنان در دربار مامون تقرب يافته بود كه گويى نزديكتر از او به مامون كسى نبود.
اما متاسفانه يحيى، با آن مقام بزرگ علمى، از شخصيت معنوى برخوردار نبود. او علم را براى رسيدن به مقام و شهرت و به منظور فخر فروشى و برترى جويى فراگرفته بود. هر دانشمندى به ديدار او مى‏رفت، آنقدر از علوم گوناگون از وى سؤال مى‏كرد تا طرف به عجز خود در مقابل وى اقرار كند!
-3در مورد ازدواج امام جواد، در صفحات آينده توضيح خواهيم داد.
-4يكى از اعمالى كه براى اشخاص در حال احرام، در جريان اعمال حج‏يا عمره حرام است‏شكار كردن است. در ميان احكام فقهى، احكام حج، پيچيدگى خاصى دارد، ازينرو افرادى مثل يحيى بن اكثم، از ميان مسائل مختلف، احكام حج را مطرح مى‏كردند تا به پندار خود، امام را در بن بست علمى قرار دهند!
-5مجلسى، بحار الانوار، الطبعة الثانية، تهران، المكتبة الاسلامية، 1395 ه. ق، ج 50، ص 75-76-قزوينى، سيد كاظم، الامام الجواد من المهد الى اللحد، الطبعة الاولى، بيروت، مؤسسة البلاغ، 1408 ه. ق، ص 168-172. راوى اين قضيه «ريان بن شبيب‏» -دايى معتصم-است كه از ياران امام رضا-عليه السلام-و امام جواد و از محدثان مورد وثوق بوده است (قزوينى، همان كتاب، ص 168-شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبة بصيرتى، ص 319-321-طبرسى، الاحتجاج، نجف، المطبعة المرتضوية، 1350، ص 245-مسعودى، اثبات الوصية، نجف، منشورات المطبعة الحيدرية، 1374 ه. ق، ص 216-شيخ مفيد، الاختصاص، تصحيح و تعليق: علي اكبر الغفاري، منشورات جماعة المدرسين في الحوزة العلمية-قم المقدسة، ص 99(.
-6مجلسى، همان كتاب، ص 77-قزوينى، همان كتاب، ص 174-شيخ مفيد، الارشاد، ص 322-طبرسى، همان كتاب، ص 246-مسعودى، همان كتاب، ص 217-شيخ مفيد، الاختصاص، ص 100.
-7ظهار عبارت از اين است كه مردى به زن خود بگويد: پشت تو براى من يا سبت‏به من، مانند پشت مادرم يا خواهرم، يا دخترم هست، و در اين صورت بايد كفاره ظهار بدهد تا همسرش مجددا بر او حلال گردد. ظهار پيش از اسلام در عهد جاهليت نوعى طلاق حساب مى‏شد و موجب حرمت ابدى مى‏گشت، ولى حكم آن در اسلام تغيير يافت و فقط موجب حرمت و كفاره (به شرحى كه گفته شد) گرديد.
-8مجلسى، همان كتاب، ص 78-قزوينى، همان كتاب، ص 175-شيخ مفيد، الارشاد، ص 322-طبرسى، همان كتاب، ص 247.
-9زرقان (بر وزن عثمان) لقب ابو جعفر بوده كه مردى محدث بوده است و فرزندش بنام «عمرو» استاد اصمعى محسوب مى‏شده است (مجلسى، همان كتاب، ج 50، ص 5، پاورقى(
-10ابن ابى دؤاد (بر وزن غراب) در زمان خلافت مامون، معتصم، واثق و متوكل عباسى، قاضى بغداد بوده است (مجلسى، همان كتاب، ص 5، پاورقى(
-11سوره مائده: آيه 5.
-12سوره مائده: آيه 5.
-13سوره جن: آيه 18.
-14مسجد (بكسر جيم: بر وزن مجلس، يا بفتح جيم: بر وزن مشعل، جمع آن مساجد) به معناى محل سجده است، و همان طور كه مسجدها و خانه خدا و مكانى كه پيشانى روى آن قرار مى‏گيرد، محل سجده هستند، خود پيشانى و شش عضو ديگر نيز كه با آنها سجده مى‏كنيم محل سجده محسوب مى‏شوند و به همين اعتبار در اين روايت «المساجد» به معناى هفت عضوى كه با آنها سجده مى‏شود، تفسير شده است. نيز در دو روايت ديگر از امام صادق-عليه السلام-در كتاب كافى و همچنين يك روايت در تفسير على بن ابراهيم قمى «المساجد» به همين هفت عضو تفسير شده است. شيخ صدوق نيز در كتاب «فقيه‏» ، «المساجد» را به هفت عضو سجده تفسير نموده است. همين معنا را از «سعيد بن جبير» و «زجاج‏» و «فراء» نيز نقل كرده‏اند. ضمنا بايد توجه داشت كه اگر تفسير «المساجد» به هفت عضو ياد شده، جاى خدشه داشت، حتما فقهائى كه در مجلس معتصم حاضر و در صدد خرده‏گيرى بر كلام امام بودند، اشكال مى‏كردند. بنا بر اين چون هيچ گونه اعتراضى از طرف فقهاى حاضر در مجلس ابراز نشد، معلوم مى‏شود به نظر آنان نيز «المساجد» به معناى هفت عضو سجده بوده و يا لااقل يكى از معانى آن محسوب مى‏شده است. (پيشواى نهم حضرت امام محمد تقى-عليه السلام-، مؤسسه در راه حق، ص 26-29، به نقل از: تفسير صافى، ج 2، ص 752-تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 440-تفسير مجمع البيان، ج 10، ص 372(.
-15پيشواى نهم... ، همان صفحات-طبرسى، مجمع البيان، شركة المعارف الاسلامية، 1379 ه. ق، ج 10، ص 372-عياشى، كتاب التفسير، تصحيح و تعليق: حاج سيد هاشم رسولى محلاتى
، قم، مطبعة علمية، ج 1، ص 320-سيد هاشم حسيني بحراني، البرهان في تفسير القرآن، قم، مطبوعاتي اسماعيليان، ج 1، ص 471-مجلسى، همان كتاب، ج 50، ص 1-5-قزوينى، همان كتاب، ص 294-شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج 18، ص 490 (ابواب حد السرقة، باب 4( .
-16در مورد اين ازدواج در صفحات آينده بحث‏خواهيم كرد.
-17علامه امينى در كتاب الغدير (ج 5، ص 321) مى‏نويسد: اين حديث دروغ و از احاديث مجعول محمد بن بابشاذ است.
-18و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد» (سوره ق: 16( .
-19 علامه امينى اين حديث را از برساخته‏هاى «يحيى بن عنبسة‏» شمرده و غير قابل قبول مى‏داند، زيرا يحيى شخصى جاعل حديث و دغلكار بوده است (الغدير، ج 5، ص 322) . «ذهبى‏» نيز «يحيى بن عنبسه‏» را جاعل حديث و دغلكار و دروغگو مى‏داند و او را معلوم الحال شمرده و احاديثش را مردود معرفى مى‏كند (ميزان الاعتدال، الطبعة الاولى، تحقيق: على محمد البجاوى، دار احياء الكتب العربية، 1382 ه. ق، ج 4، ص 400( .
-20علامه امينى ثابت كرده است كه راويان اين حديث دروغگو بوده‏اند (الغدير، ج 5، ص 312 و 316(
-21و اذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منك و من نوح‏» (سوره احزاب: 7(
-22الله يصطفي من الملائكة رسلا و من الناس‏» (سوره حج: 75(
-23و ما كان الله ليعذبهم و انت فيهم و ما كان الله معذبهم و هم يستغفرون‏» (سوره انفال: 33(
-24طبرسى، احتجاج، نجف، المطبعة المرتضوية، 1350 ه. ق، ج 2، ص 247-248-مجلسى، بحار الانوار، الطبعة الثانية، تهران، المكتبة الاسلامية، 1395 ه. ق، ج 50، ص 80-83-قرشى، سيد على اكبر، خاندان وحى، چاپ اول، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1368 ه. ش، ص 644-647-مقرم، سيد عبد الرزاق، نگاهى گذرا بر زندگانى امام جواد-عليه السلام-، ترجمه دكتر پرويز لولاور، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1370 ه. ش، ص 98-100.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:كتاب سيره پيشوايان