هر چیزی آدابی دارد، نه میتوانیم و نه میخواهیم منکر آداب مراسم خاکسپاری و بدرقه یک عزیز برای سفر آخرت، در کشورمان شویم. فرهنگ یعنی همین آداب و رسومی که خیلی از آنها پشتوانههای معنایی قوی هم دارد، اما اگر حواسمان نباشد و فقط این آداب و رسوم را به صرف اینکه همه انجام میدهند، ما هم انجام دهیم و سعی کنیم کمی بر شدت و حدت آن بیفزاییم تا نهتنها از قافله عقب نمانیم، بلکه جلو هم بزنیم آن وقت است که غممان هم مثل شادیهایمان با چشم و همچشمی مخلوط میشود و چیزی که حاصل این رفتار خواهد بود نه غم است و نه شادی، بلکه نفسنفس زدن برای عقب نماندن از قافلهای است که نمیدانیم قرار است به کجا برود..