چند وقت قبل متوجه بیوفایی همسرم شدم و تصمیم گرفتم از او جدا شوم. به منزل پدرم رفتم و برای طلاق اقدام کردم، اما به خاطر دو فرزندم و بیتابی آنها و همینطور اظهار پشیمانی همسرم، منصرف شده و برگشتم، اما هرچه تلاش میکنم نمیتوانم بیوفایی او را فراموش کنم. بشدت افسرده شدم حتی دوست ندارم با شوهرم همکلام شوم و حرفی بزنم میخواهم بدانم آیا ادامه دادن به این زندگی صلاح هست و آیا میتوانم امیدوار باشم که روزی بتوانم بازهم به شوهرم علاقه پیدا کنم؟