از
بعضیها كه بپرسید «برنامهتان برای سالهای آینده چیست؟»، لبخندی
تمسخرآمیز تحویلتان میدهند و با نگاهی عاقل اندر سفیه به شما زل میزنند
و میگویند: «تا سالهای بعد چه شود؛ هر چه پیش آید خوش آید.»
این
گروه معمولا اعتقادی به برنامهریزی ندارند و فكر میكنند برنامه داشتن
برای كار و زندگی، عمرشان را هدر میدهد. آنها یاد گرفتهاند و شاید هم
عادت كردهاند كه بدون كوچكترین فكری روزگار بگذرانند و به برنامهها
اهمیتی ندهند. اما میان همین افراد بیخیال هم كسانی پیدا میشوند كه
میدانند بدون برنامهریزی كارها بدرستی پیش نمیرود ولی گاهی تنبلی و
بیحوصلگی قدرت بیشتری دارد و آنها را وادار میكند به نشستن و تسلیم حوادث
روزگار شدن. اما اگر زمانی قرار باشد همین افراد برای برگزاری جشن عروسی
یا خدایی ناكرده مراسم ختم اقدام كنند، ناخودآگاه به فكر برنامهریزی
میافتند و دانسته یا نداسته مطابق آن عمل میكنند. البته شاید خودشان اسم
برنامهریزی را روی این كار نگذارند اما همین كه از روزها و هفتهها قبل به
فكر برگزاری مراسم هستند و میخواهند به بهترین شكل ممكن انجام شود، همین
كه برای غذای آن شب از قبل تدارك میبینند و مهمانهایشان را بموقع دعوت
میكنند مشخص میشود كه آنها هم در ناخودآگاهشان به داشتن برنامه و اهمیت
آن باور دارند؛ اما شاید آن را فقط مختص روزها و مراسم خاص میدانند. در
حالیكه تمام كارهای زندگی، از سادهترین كار تا دشوارترینشان نیازمند
برنامه و طرحریزی است. پس خوب است در دیگر روزهای زندگی هم برنامه داشته
باشید؛ همانقدر كه به روزها و مراسم خاص اهمیت میدهید و به فكر برگزاری
بیعیب و نقص آن هستید.
منبع:جام جم