همسرم میگوید: من مرد خوبی هستم و مرا خیلی دوست دارد و با هم مشکل خاصی نداریم، اما کار آنجا دچار مشکل میشود که پای خانواده من در میان باشد. نسبت به ارتباط من و مادرم بسیار حساس است و بیشتر مواقعی که به خانه پدری ام میرویم یا آنها به خانه ما میآیند، دچار اختلاف میشویم. او میگوید من بیش از حد وابسته هستم در حالی که مادرم درست نظر برعکس دارد. ابراز علاقه من به مادرم را بیتوجهی به خودش قلمداد میکند و من اصلا نمیتوانم دلیل این نگاهش را بفهمم. مدام بر سر این موضوع با هم اختلاف داریم و گاهی هم قهر میکنیم در حالی که او مرا دوست دارد و من هم او را. همسر مهربان و سازگاری است، اما نگرانم نگاه منفی او به مادرم زندگیمان را خراب کند..