هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

زندگی شیرین در سایه عقل و احسای
پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 16:13 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

بدون آن‌كه دوستت داشته باشم، زندگی كنارت زیبایی‌اش را از دست می‌دهد. من ناگزیرم برای لمس یك زندگی عاشقانه، از دریچه قلبم به تو نگاه كنم و تو همیشه برای من همان شاهزاده با اسب سفیدی خواهی بود كه روزی برای تمام عمر به تو، بله گفتم، اما زندگی درس‌های دیگری هم به من داد و فهمیدم برای آن‌كه عاشقت بمانم، باید از دریچه عقل هم به رابطه‌مان بنگرم.

من و تو انسانیم. یك زن و یك مرد، با دنیایی از تفاوت‌ها‌. نمی‌توانیم مانند هم رفتار كنیم. یكی از تفاوت‌های اساسی ما، نقش عقل و احساس در تصمیمات زندگی است. لازمه پرواز و كمال ما در این است كه از عقل و احساس در كنار هم بهره ببریم.

عقل به زندگی منطق می‌بخشد و احساس به لطافت و زیبایی آن می‌افزاید. اگر بخواهیم هر كدام از اینها را از رابطه مان حذف كنیم، مثل پرنده‌ای خواهیم شد كه بال هایش با هم هماهنگ حركت نمی‌كند و سقوطش حتمی خواهد شد. عاطفه به​تنهایی خوب نمی‌بیند و عقل به‌تنهایی خوب پیش نمی‌رود. من سعی كردم در كنار تو بیاموزم منطقی‌تر رفتار كنم تا عشقم به تو یك محبت صرفا احساسی نباشد، چرا كه این‌گونه محبت در بحران‌ها و دست‌اندازهای زندگی به كار نمی‌آید.

روزهای اول، من دنیایی از احساس بودم و تو، هر چند مهربان، اما دنیایی از روابط عقلانی و منطقی. برای هر دوی ما سخت بود تا از چشمان هم به دنیا نگاه كنیم، اما چه سعادتمند بودیم كه توانستیم خیلی زود چون یك‌جور چین بزرگ و سخت، عقل و عاطفه‌مان را در جای مناسب خود بچینیم.

من بعد از روزها آزمون و خطا، آموختم احساسم را كجا و چگونه در مقابل تو بروز دهم. آموختم احساس رها شده چون ظرف واژگونی است كه هر آنچه را درون خود دارد به زمین خواهد ریخت. آموختم عقلانی، عاشقت باشم. شاید ماه‌ها طول كشید تا فهمیدم كدام حرف را بزنم تا تو را شاد كنم، چگونه تو را با نظر خود همراه سازم و چه كنم تا برایت یك دوست مورد اعتماد باشم.

و تو همان‌طور كه در روزهای اول آشنایی‌مان تاكید می‌كردی، ازهمان ابتدا سعی داشتی زندگی مشترك را براساس تعقل اداره كنی. دنیایت پر بود از مقدمه‌چینی و نتیجه‌گیری. استدلال‌های غیرمنعطف، اما صحیح.

اما خیلی طول نكشید تا تو نیز آموختی عقل باید عاطفه اندود شود تا تاثیر خود را در هدف اصلی هر دوی ما یعنی رسیدن به آرامش و كمال در كنار یكدیگر بگذارد.

من امروز دیگر هر چند از عشق تو سرشارم، اما یك زن منطقی و با درایت هستم كه می‌توانم روزهای خوشی و ناخوشی زندگی مشتركمان را بخوبی مدیریت كنم و تو مرد معقول و مهربانی هستی كه خوب می‌دانی چگونه محبتت را به من نشان دهی.

حال دیگر پرنده زندگی مشترك ما، با دوبال عقل و احساس می‌تواند به پرواز در آید تا آبی آسمان بی‌انتهای خوشبختی.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام جم



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: زندگی شیرین در سایه عقل و احسای, زندگی شیرین