كودكان از همان ابتدا و از همان روزهای خوش كودكی، با
رویاهایشان بزرگ میشوند و البته نسبت به بعضی از آنها علاقه خاصی هم پیدا
میكنند، در موردشان سخن میگویند و آنها را بارها در زندگی تكرار
میكنند، اما در این شرایط پدر و مادرها و بزرگترهای كودك باید رفتار صحیح
را بشناسند و بدانند چطور باید با او برخورد كرد؛ برخوردی كه نهتنها كودك
را آزار ندهد، بلكه در رشد و شكوفایی او نیز موثر باشد.
دوست دارم زودتر بزرگ شوم
كودكان همیشه و بخصوص از زمانی كه
شروع به راه رفتن میكنند، نسبت به لوازم بزرگترها علاقه خاصی دارند و
برای اینكه نشان دهند بزرگ هستند، از آنها استفاده میكنند. مثلا دختر
بچهها خیلی دوست دارند كفشهای پاشنهدار مادرشان را بپوشند و از راه رفتن
با آن و صدای تق و تق آن لذت میبرند، پسرها هم با استفاده از لوازمی
مانند كمربند و كفش پدر سعی میكنند حس بهتری داشته باشند و خودشان را در
جایگاه پدر قرار دهند. پس میتوانیم بگوییم بچهها در این دوران، در رویای
بزرگشدن و بزرگبودن هستند و به نوعی حتی حسرت آن را میخورند.
ممكن است كودك در ابتدا تنها
رویاهایی ساده و كوچك در سر داشته باشد و مثلا داشتن یك اسباببازی خاص،
بزرگترین رویایش باشد كه اگر نسبت به آن رفتار مناسبی انجام نشود، در
آینده ضربه روحی بزرگی به او وارد خواهد شد.
به طور مثال پوشیدن یك پیراهن با
دامن بلند و آستینهای پفدار میتواند رویای دختر بچهها باشد تا به كمك
آن، خودشان را مثل شاهزاده خانم قصهها ببینند، اما اگر این مساله و خواسته
دخترك در دوران كودكی مورد توجه والدین قرار نگیرد و آنها برخورد مناسبی
نسبت به آن نداشته باشند، ممكن است در بزرگسالی به شكلی نامطلوب خودش را
نشان دهد.
البته هر چه سن كودكان بالاتر
میرود، رویاهای آنها هم نقش كاملتر و واضحتری به خود میگیرد. ممكن است
كودكی به كار یا هنری همانند نقاشی علاقه نشان دهد كه پدر و مادر باید آن
را جدی بگیرند، اما برایش سرمایهگذاری نكنند، چرا كه ممكن است یك هفته پس
از آن كودك به چیز دیگری علاقه نشان دهد و نسبت به نقاشی سرد شود. برای
نمونه والدین در رابطه با علاقه فرزندشان نسبت به نقاشی میتوانند دفتر
نقاشی و مدادرنگی برایش تهیه كنند و اگر این علاقه ثابت بود و طی یك سال یا
بیشتر، این علاقه رشد كرد و ادامه داشت، میتوانند حمایتشان را بیشتر كرده
و به آن اهمیت بیشتری بدهند.
هر روز یك كار جدید
در سنین بالاتر و بویژه در دوران
مدرسه، كودك هر هفته یا هر ماه رویای هنر یا حرفه و شغلی خاص را در سر
دارد. به طور مثال ممكن است كودكی با دیدن عكسهای جانوران در كتاب یا
كارتونها به آنها علاقهمند شده و با رفتن به باغوحش هم هیجانزده شود.
بنابراین زمانی كه در یك كارتون، صحنهای از معالجه و درمان حیوانی را
میبیند، طبیعی است بخواهد در آینده دامپزشك شود و در نتیجه از والدین
بخواهد برایش جانوران عروسكی و وسایل پزشكی را بخرند تا عروسكهایش را
درمان كند. در اینجا وظیفه پدر و مادر صبر و حوصله و همچنین پاسخگویی به
پرسشهای گوناگون فرزندشان در مورد جانوران است. والدین باید با حوصله به
سخنان فرزندشان گوش دهند و بدانند در بیشتر این موارد كودك بر خواسته خود
پایدار نیست و ممكن است با دیدن كارتونی دیگر علاقه اش تغییر كند، پس
نباید خیلی نگران شوند و آن را جدی بگیرند.
اگر كودك یا نوجوان در یك مورد
خاص، سوالهای مختلف و زیادی میپرسد و نسبت به آن علاقه نشان میدهد، پدر و
مادر باید تا حد امكان پاسخگوی او باشند؛ حتی اگر در مورد آن اطلاعات كافی
ندارند. در این شرایط آنها میتوانند با صداقت به فرزندشان بگویند فرصتی
به آنها بدهد تا پاسخ پرسشش را بیابند. برای نمونه اگر كودك یا نوجوانی
نسبت به هواپیما و شغل خلبانی علاقه نشان داد، والدین میتوانند
كارتونهایی در این رابطه برایش پیدا كنند و نمایش دهند یا كتابهای قابل
فهم و ویژه این سنین را برایش بخرند.
البته نكته مهم این است كه پدر و
مادرها به هیچ وجه نباید در این مورد خواسته و علایق خود را بر فرزندشان
تحمیل كنند. به طور مثال اگر فرزند آنها به موسیقی علاقه نشان میدهد و
دوست دارد آن را آموزش ببیند، ولی والدین موسیقی را دوست ندارند و
میخواهند فرزندشان پزشك شود، نباید او را از موسیقی دلزده كنند یا به
اجبار بخواهند از فكر این رشته و هنر بیرون بیاید.
مطمئن باشید اگر چنین كاری انجام
دهید، نتیجه عكس میگیرید و نه شما راضی خواهید بود و نه فرزندتان؛ پس بهتر
است پای صحبتهای او بنشینید و با صبر و حوصله به آنها گوش دهید و در
پایان نیز موافقت یا مخالفت خود را بیان كنید و از او بخواهید به آنها فكر
كند. با این كار فرزندتان هم احساس استقلال بیشتری خواهد داشت.