ساعت یك بعد از نیمهشب است و حمید هنوز به خانه نیامده است. سهیلا
چشمانش دیگر كمكم دارد روی هم میرود، اما نمیخواهد بخوابد. با نگرانی
بلند میشود و باز دور خودش میچرخد.
به خانوادهاش
نمیخواهد زنگ بزند، میترسد كسی نگران شود و هیچ اتفاقی هم نیفتاده باشد.
والدین همسرش سالمند هستند و ممكن است كمطاقت باشند.
باز سر خود را
به مرتب كردن خانه گرم میكند. پسرش مدتی است خوابیده و میز شام هنوز در
انتظار همسرش جمع نشده است. بشقاب غذای حمید را سر جایش برمیگرداند و
مخلفات میز را كمكم جمع میكند كه چراغ راهرو روشن میشود و صدای
سلانهسلانه پایی در سكوت بعد از نیمه شب آپارتمان میپیچد.
سهیلا بیطاقت
به سمت در آپارتمان میرود و آن را باز میكند تا حمید برسد. وقتی حمید
میرسد از دیدن سهیلا تعجب میكند و میگوید: هنوز نخوابیدهای؟!
اما سهیلا دلخور جواب میدهد: تا حالا كجا بودی؟! چرا یك زنگ به من نزدی؟!
حمید بیآنكه
بخواهد از همسرش قدردانی كند ـ كه بیدار منتظرش نشسته ـ یا دلجویی كند كه
نگرانش كرده با ناراحتی جواب میدهد: قرار نیست من به تو حساب پس بدهم! مگر
من بچهام كه ترسیدی گم بشوم؟ اگر خیلی نگران بودی یك زنگ میزدی خانه
مادرم، آنها به تو میگفتند من آنجا هستم. حالا لازم نكرده خودت را نگران
نشان بدهی. من عادت ندارم برای كارهایم توضیح بدهم، آن هم به تو.حمید ته
دلش میداند كار خوبی نكرده است. میداند موبایلش را روی حالت «بیصدا»
تنظیم و فراموش كرده بود از آن وضع خارجش كند و در خانه مادرش آنقدر سرش
گرم شده كه به یاد همسر نگرانش نیفتاده و لابد سهیلا نخواسته آنها را نگران
كند، اما به جای یك عذرخواهی صمیمانه و پذیرفتن عذر تقصیر به همسرش تشر
میزند كه همینی كه هست.
او فكر میكند
با این كار جلوی بازخواستهای بعدی و دلخوری و دعوا را میگیرد، اما در
واقع او ارزش خودش را نزد همسرش پایین میآورد و به او میفهماند شایسته
انتظار كشیدن نیست. خبر بد زود منتشر میشود، پس سهیلا باید با خیال راحت
بخوابد.
عذرخواهی از قدرت است
ترس از عذرخواهی، زن و مرد نمیشناسد. خیلیها از پذیرفتن قصور و اشتباه و عذرخواهی طفره میروند.
گاهی ممكن است
فقط به زبان عذرخواهی كنید، ولی دوباره اشتباه قبلی را تكرار كنید در حالی
كه اگر ما برای اشتباهی متاسف یا شرمسار هستیم نهتنها باید در رفتارمان
نشان بدهیم كه متوجه اشتباهمان شدهایم و میخواهیم جبرانش كنیم، بلكه باید
احساسمان را در قالب كلمات هم ثابت كنیم.
هركدام از ما
در طول روز یا هفته یا ماه یا سال، كسانی را میرنجانیم و خطاهایی را مرتكب
میشویم، اما كمتر كسی را دیدهایم كه وقتی اشتباه میكند دست روی شانه
طرف مقابل بگذارد و توی چشمهایش نگاه كند و بگوید متاسفم.
آدمها از
عذرخواهی میترسند، چون آنها مغرورند و میترسند اختیار امور از دستشان
خارج شود. هر بار عذرخواهی میتواند آنان را از كمال دور كند و
آسیبپذیرتر سازد، اما واقعیت این است كه انسانهای واقعی انسانهای كاملی
نیستند و البته آسیبپذیرند و مردم با انسانهای واقعی همدلی بیشتری نشان
میدهند.
پذیرش
واكنشهای منفی دیگران در مقابل عذرخواهی عین شجاعت است و خیلی زود خواهید
دید آنان نیز آرام میشوند و از رفتار صادقانه شما حمایت میكنند.
گام اول، مسئولیتپذیری
علی رضایی،
مشاور و روانشناس اعتقاد دارد اینكه بار بزرگ یك مسئولیت را بر دوش گرفته
باشیم، سبب نمیشود همه مسئولیتهای دیگر را كنار بگذاریم، مثلا نانآور
خانواده بودن، دلیل لازم و كافی برای فرار از زیر بار مسئولیت سایر امور و
خلقیات و رفتارهایمان نیست و مقصر شمردن دیگران دیگر از آن هم بدتر است.
این
روانشناس میگوید: این رفتار برای همه ما آشناست كه وقتی پدر خسته و
عصبانی از محل كار میآید، تحمل فرزند خود را ندارد و گاهی با بدخلقی او را
میرنجاند و عصبانیت خود را سر همسرش كه نتوانسته فرزندشان را خوب تربیت
كند، خالی میكند و تمام این فرافكنیها فقط برای توبیخی است كه مرد از
مدیر خود دریافت كرده است.
اگر میخواهیم
عذرخواهیمان واقعی و موفقیتآمیز باشد، باید یاد بگیریم مسئولیت آنچه را
انجام دادهایم، بپذیریم و حتی خودمان را آماده كنیم تا تاوان اشتباهمان را
بپردازیم.
توبیخ، اغلب
تاوان كمكاری ما در محل كار است و اشتباهی كه در خانواده مرتكب میشویم
باید با عذرخواهی جبران شود، حتی اگر قرار باشد خشم و تندی طرف مقابل را
تحمل كنیم.
مسئولیتپذیری
روشی است كه از كودكی آموخته میشود و اگر كسی آن را در كودكی نیاموخته
باشد، ناچار میشود در بزرگسالی بیاموزد؛ در غیر این صورت رابطه موفقی با
دیگران نخواهد داشت.
گام دوم: ارتباط
یك اشتباه
ارتباط شما را قطع میكند، پس برای ترمیم این رابطه نیاز به عذرخواهی همراه
با ارتباط موثر دارید، لحن كلام، حركات بدن و ارتباط چشم و دستها
میتواند به شما كمك كند.
علی رضایی
توصیه میكند: هنگام عذرخواهی در چشم طرف مقابل نگاه كنید تا به شما اعتماد
كند و بهتر این است كه با طرف مقابل، ارتباط لمسی هم برقرار كنید. این كار
به او احساس امنیت و همدلی میبخشد؛ مثلا دست او را بفشارید یا دست بر
شانه طرف مقابل بگذارید.
گام سوم: در عمل ثابت كن
همانگونه كه
هر رفتار یا تصمیم اشتباهی معمولا یك وجه كلامی و یك وجه عملی دارد، طلب
بخشایش هم باید وجهی كلامی و وجهی عملی داشته باشد.
در داستانی كه
ابتدا برایتان نقل كردم، مرد اگر از همسرش به خاطر تاخیر عذرخواهی میكرد و
دست او را میگرفت و میگفت از او متشكر است كه تا این زمان منتظر مانده و
شرمنده است نگرانش كرده و به او قول میداد از این پس تاخیرهایش را به او
خبر دهد حتما شب بهتری داشتند. البته به شرطی كه این دهمین باری نباشد
بیخبر تاخیر میكند.
گام چهارم: یادآوری نكنید
شما تاخیر
كردهاید و در منزل مادر وقایعی برایتان رخ داده كه همسرتان را پاك از یاد
بردهاید، بنابراین وقتی عذرخواهی میكنید دیگر توجیه نكنید و یادآوری
اینكه چگونه این امر مهم را فراموش كردهاید را كنار بگذارید. همینطور
خطاهای دیگری كه مرورشان ممكن است طرف مقابل را آزرده كند. اگر در انتخاب
كلمات زیاد تبحر ندارید، بهتر است بعد از عذرخواهی سكوت اختیار كنید و یك
كار خوشایند برای همسرتان انجام دهید، مثلا او را به یك لیوان چای ـ كه
خودتان دم كردهاید ـ دعوت كنید.
منبع:جام جم