هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

اين سه فناوري خانه خراب‌كن...
چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۱ ساعت 17:54 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
شما حاضريد اعضاي خانواده‌تان را با يك دستگاه تلويزيون، يك تلفن‌همراه و اينترنت 24 ساعته عوض كنيد؟ مي‌گوييد چه پرسش مسخره‌اي؟! مي‌گوييد معلوم است كه پاسخ هر فردي به اين پرسش منفي است؟ مي‌گوييد چرا درباره واضحات مي‌پرسيم؟ هرچند هر فرد عاقلي در پاسخ به اين پرسش در ظاهر با قاطعيت نه مي‌گويد، اما در حقيقت خيلي از ما، در باطن مشغول برهم زدن روابط خانوادگي مان با اين سه رسانه جادويي هستيم.

تلويزيون، تلفن‌همراه و اينترنت هر سه، انواعي از رسانه است كه در دنياي مدرن سهمي نسبتا بزرگ از وقت ما را به خود اختصاص داده است. اين ابزار گرچه وسايلي براي انتقال اطلاعات و سرگرم‌كردن ما و برقراري ارتباط با جهان اطراف به حساب مي‌آيد، اما حكم چاقويي دو لبه را دارد كه مي‌تواند ما را به كلي از خانواده جدا كند و روابط‌مان را با كساني كه دوست‌شان داريم سرد كند. به همين علت است كه معتقديم بايد قوانيني براي استفاده از اين رسانه‌ها كه تقريبا در دسترس همه مردم قرار دارد براي خودمان وضع كنيم. ما در اين مطلب پيشنهادهايي در اين زمينه برايتان داريم.

مراقب حريم‌ها باشيد

يكي از مشكلاتي كه چه در استفاده از اينترنت و چه در استفاده از تلفن‌همراه ممكن است زندگي خانوادگي ما را به خطر بيندازد به هم خوردن مرزهايي است كه بايد براي غريبه‌ها تعيين كنيم.

مساله اين است كه ما هميشه در زندگي خانوادگي‌مان حدودي را براي سطح ارتباطات‌مان با ديگران تعيين مي‌كنيم. براي مثال ما عادت نداريم ماجراي مشاجره با همسرمان را براي همسايه طبقه بالايي تعريف كنيم. در اداره اجازه نمي‌دهيم همكاري از جنس مخالف ما را «تو» خطاب كند، رازهاي زندگي‌مان را با هر رفيقي قسمت نمي‌كنيم، اجازه نمي‌دهيم هر كه از راه رسيد تنهايي‌مان را پر كند و حتي مايل نيستيم آرزوهاي‌مان را با همه آشناها تقسيم كنيم.

تكنولوژي اما امروزه اين معادلات را براي برخي افراد كه به آن عادت ندارند بر هم زده است. براي آن كه منظورمان روشن‌تر شود بهتر است مثال بزنيم. گرچه شايد مردي رضايت نداشته باشد كه همسرش همكاري از جنس مخالف را با فعل‌هاي مفرد و ضمير مفرد خطاب كند، اما خودش با بي‌توجهي به حريم‌ها، دوستان اينترنتي از جنس مخالف پيدا كند كه به مرور زمان به حضورشان عادت كند و آنها را بيش از حد دوستانه يا حتي با اسم كوچك صدا كند و چه‌بسا حتي رازهايي از زندگي‌اش را با آنها قسمت كند.

در استفاده از تلفن‌همراه نيز احتمال دارد چنين اتفاقي رخ دهد يعني امكان دارد همسري به پيامك‌هاي غريبه‌اي پاسخ بدهد و اين پيامك‌ها با گذشت زمان، محتوايي نادرست پيدا كند و از آنجا كه او به اين پيامك‌ها عادت كرده يا حس مي‌كند خطري او را تهديد نمي‌كند به رد و بدل كردن‌شان ادامه بدهد.

ساده‌ترين اصل براي پرهيز از گرفتار شدن در چنين شرايطي اين است كه در هر ارتباطي، چه ارتباط‌هاي پيامكي و چه ارتباط‌هاي خاص در فضاي مجازي، از خود بپرسيم: «آيا اگر همسرم ارتباطي مشابه ارتباط مرا با غريبه‌اي برقرار كند زندگي خانوادگي‌مان را در خطر نمي‌بينم؟ آيا من چنين ارتباطي را با غريبه‌اي ديگر براي او مي‌پذيرم؟»

شايد لازم باشد يك ماجراي واقعي را برايتان مثال بزنيم. آقاي «الف»، يكي از مديران موفق است. همسرش با وجود تحصيلات دانشگاهي پس از به دنيا آوردن فرزندشان، با توافق او تصميم گرفت در خانه بماند و از كودك‌شان مراقبت كند.

بنابراين مسئوليت اصلي تعيين مخارج خانواده به عهده آقاي الف گذاشته شد. او از اين وضع راضي بود، چرا كه به علت خاطرات بدي كه از مهد‌كودك داشت هرگز دلش نمي‌خواست فرزندش را به مهدكودك بسپرد و از سوي ديگر هم همسرش از ماندن در خانه بيشتر لذت مي‌برد و هم درآمد ماهانه آقاي الف آنقدر زياد بود كه نيازي به حقوق همسرش نداشت، اما يك ارتباط غلط زندگي آقا و خانم الف را بكلي زير و رو كرد.

ماجرا از آنجا آغاز شد كه آقاي الف، شماره تلفن‌همراهش را به يكي از خانم‌هاي كارمند زير دستش كه دختري مجرد و جوان بود، داد تا او درباره طرحي كه قرار بود در شركت دنبال كنند با آقاي الف تماس بگيرد.

طرح به سرعت پيش رفت و خانم جوان، يكي دو بار در طول طرح با آقاي الف تماس گرفت و درباره بخش‌هايي از او پرسيد. از آنجا كه خانم الف به شوهرش اعتماد كامل داشت و همچنين بر اساس باوري سنتي بر اين گمان بود كه مردها معمولا پس از تولد فرزندشان هرگز در معرض خطر و خيانت نخواهند بود، بنابراين چندان توجهي به تماس‌هاي آقاي الف نداشت و بيشتر اوقات را با فرزندش مي‌گذراند.

چهار ماه از روزي كه آقاي الف شماره‌اش را به خانم غريبه داد گذشت تا آن كه خطر با پيامكي عاشقانه كه از تلفن همان دختر خانم به تلفن‌همراه آقاي الف ارسال شد، رخ نشان داد.

دختر بلافاصله با تلفن‌همراه آقاي الف تماس گرفت و عذرخواهي كرد و گفت كه مي‌خواسته آن را براي فرد ديگري بفرستد، اما مساله اينجا بود كه اين‌بار لحن دختر با گذشته فرق داشت و صميمانه‌تر به نظر مي‌رسيد.

آقاي الف هم وقتي لحن دوستانه زن جوان را ديد لحن مديريتي و جدي‌اش را تغيير داد و عذرخواهي را پذيرفت و درباره ارسال اشتباه پيامكش با او شوخي كمرنگي كرد. يك هفته بعد چند پيامك عاشقانه ديگر از طرف دختر براي آقاي الف ارسال شد. او به اولي و دومي پاسخي نداد، اما پس از مدتي به پيامك‌ها عادت كرد. بنابراين پاسخ‌شان را داد تا باز هم پيامك‌هاي بيشتري برايش ارسال شود.

ارسال پيامك‌ها با گذشت روزها و هفته‌ها بيشتر و بيشتر شد و وقتي خانم الف متوجه جريان شد كه يك روز به صورت اتفاقي تلفن‌همراه شوهرش را برداشت و محتواي يكي از پيامك‌هايش را خواند، پيامكي كه در آن شوهرش، تولد دختر را تبريك گفته بود و با هم براي ملاقاتي در خارج از شركت قرار گذاشته بودند!

از اين قسمت به بعد را شما احتمالا مي‌توانيد حدس بزنيد كه چه اتفاقي افتاد. روزهاي تلخ شروع شد، آقا و خانم الف با هم مشاجره كردند، خانم الف به شركت رفت و با دختر جوان بگو مگو كرد و حتي كشيده‌اي به او زد، اما نه‌تنها وضع زندگي‌اش بهتر نشد، بلكه آقاي الف دلش به حال دختر سوخت و بيش از گذشته از او حمايت عاطفي كرد، خانم الف تهديد به طلاق گرفتن كرد، آقاي الف قول داد كه ديگر رفتار نادرستش را ادامه ندهد، اما وابستگي عاطفي او به دختر جوان، در حدي شديد شده بود كه پس از مدت كوتاهي قولش را شكست و همچنان به ارسال پيامك ادامه داد.

حالا يك‌سال از اين ماجرا مي‌گذرد، خانم الف خيال مي‌كند كه مشكل زندگي‌شان حل شده است و نمي‌داند كه شوهرش فقط روابطش با آن دختر غريبه را پنهاني‌تر كرده است.

به نظرتان آقا و خانم الف در اين ماجرا مرتكب چه اشتباهاتي شده‌اند:

1ـ هيچ لزومي نداشت آقاي الف براي پيگيري طرحي كه قرار بود در شركتش اجرا شود، شماره تلفن‌همراهش را در اختيار يكي از نيروهاي زيردستش قرار بدهد. در واقع او با اين كار به دختر جوان اجازه داد تا از فرصت آقاي الف در خانه براي رسيدگي به امور اداره استفاده كند.

2ـ خانم الف باوري نادرست درباره مرداني كه صاحب فرزند شده‌اند داشت و گمان مي‌كرد آنها هرگز در معرض خطر نيستند در حالي كه صاحب فرزند شدن نمي‌تواند بهانه خوبي براي وفاداري به زندگي خانوادگي باشد و پيش‌شرط‌هاي مهم‌تري براي وفادار ماندن هر يك از زوجين براي زندگي مشترك لازم است. باور نادرست خانم الف باعث شد او هيچ نظارتي بر شوهرش نداشته باشد و درباره مخاطب پيامك‌هاي مكرري كه شوهرش مي‌فرستاد توضيحي نخواهد.

3ـ نخستين باري كه دختر جوان پيامك را اشتباه فرستاد، آقاي الف مي‌توانست به جديت عذرخواهي دختر را بپذيرد و نبايد لحنش را در گفت‌وگو با او صميمي مي‌كرد.

4ـ وقتي آقاي الف پيامك‌هاي بعدي را دريافت كرد ‌بايد به شكلي جدي و البته محترمانه به دختر توضيح مي‌داد كه او مردي متاهل است و تمايلي به دريافت اين نوع پيامك‌ها ندارد.

5ـ آقاي الف به هيچ‌وجه حق نداشت به پيامك‌هاي عاشقانه پاسخ بدهد، چرا كه او پيش‌تر عشقش را با همسرش تقسيم كرده بود و بنابراين نيازي به ايجاد ارتباط عاطفي مجدد با فرد ديگري نداشت!

6ـ روش خانم الف در برخورد با شوهرش و غريبه‌اي كه وارد زندگي آنها شده بود درست نبود. او بايد به شكل منطقي با همسرش وارد بحث مي‌شد و ضمن پرهيز از مشاجره به او مهلتي براي اصلاح شرايط مي‌داد و اگر مايل بود با دختر جوان صحبت كند نيز به هيچ‌وجه نبايد با او درگير مي‌شد.

7ـ دست‌كم پس از لو رفتن ماجرا، آقاي الف بايد تلاش مي‌كرد اشتباهش را جبران كند و ارتباطش را تمام كند و شيوه سالمي را در زندگي مشترك در پيش بگيرد، اما او به جاي اين انتخاب، تصميم گرفت روابطش را پنهاني كند و فكر نمي‌كرد به هر حال روزي همسرش بار ديگر پي به اين ارتباط مي‌برد و آن‌وقت شايد فرصتي براي جبران دوباره وجود نداشته باشد. اين ماجرا به ما ثابت مي‌كند كه بايد حريم‌هايي را در ارتباط‌هاي پيامكي و اينترنتي با آشنايان‌مان تعيين و به طور كلي قوانيني براي ارتباط با بقيه وضع كنيم و نكاتي را فراموش نكنيم. براي مثال:

ـ در هر بخش از ارتباط با ديگري از طريق پيامك يا در فضاي مجازي از خود بپرسيم كه آيا براي همسرمان نيز چنين ارتباطي را مي‌پسنديم؟

ـ حتي اگر ديگران تلاش كنند بيش از اندازه صميمي شوند ما نبايد به آنها اجازه بدهيم حريم‌ها را زير پا بگذارند و به علت تعهدات‌مان به خانواده، بايد يادشان بيندازيم كه به مرزهاي ما احترام بگذارند. شايد شما از اين نگران باشيد كه در اين صورت امكان دارد طرف مقابل از شما دلخور شود، پاسخ اين است: مساله‌اي نيست بگذاريد او امروز دلخور شود، چون اين دلخوري از دلشكستگي بزرگ‌تري كه قرار است در آينده براي شما، او و خانواده‌تان پيش بيايد كمتر است.

‌ـ‌ هنگامي كه پيامكي را مي‌نويسيد يا در چت با غريبه‌اي گپ مي‌زنيد هر لحظه تصور كنيد كه اگر او مقابل شما باشد نيز با همين لحن با او گفت‌وگو مي‌كنيد؟ اگر پاسخ‌تان منفي است و مي‌گوييد در گفت‌وگوي رو‌در‌رو با او محترمانه‌تر و جدي‌تر صحبت مي‌كنيد يعني شما در حال شكستن حريم‌هاي طرف مقابل در فضاي مجازي هستيد كه مسلما نتايج مثبتي نخواهد داشت.

قوانيني براي استفاده از تلويزيون در خانه

ـ زمان مشخصي را صرف تماشاي تلويزيون در خانه كنيد. براي خودتان برنامه‌اي روزانه بنويسيد كه در آن ساعت دقيق تماشاي تلويزيون مشخص باشد.

‌ـ‌ برنامه‌هاي شبكه‌هاي تلويزيوني را مطالعه كنيد. نام برنامه‌اي را كه مي‌خواهيد در جدول زمان‌بندي‌تان يادداشت كنيد و بجز آن، برنامه ديگري را نبينيد. اين يعني كانال‌گردي‌هاي بي‌هدف در خانه ممنوع است!

‌ـ‌ به بچه‌ها اجازه ندهيد همپاي شما همه برنامه‌ها را ببينند، آنها فقط حق تماشاي برخي برنامه‌ها را دارند نه همه‌شان را. در عوض هميشه از همسرتان خواهش كنيد در تماشاي برنامه‌ها كنارتان باشد البته اگر او به برنامه‌اي علاقه ندارد مجبور نيست همراه شما آن را تماشا كند.

ـ پس از برنامه‌اي كه مورد علاقه همه اعضاي خانواده است تلويزيون را خاموش كنيد و از آنها بخواهيد درباره آن صحبت كنند البته لازم است كه بحث را مديريت كنيد تا كار به مشاجره نكشد.

ـ وقتي يكي از اعضاي خانواده كار مهمي دارد و شما را مخاطب قرار مي‌دهد صداي تلويزيون را كم يا قطع كنيد. با او تماس چشمي داشته باشيد و به حرف‌هايش گوش كنيد.

قوانيني براي استفاده از تلفن‌همراه در خانه

ـ تا آنجا كه امكان دارد گفت‌وگوهاي كاري را در خانه انجام ندهيد. اگر ديگران از محل كار با شما تماس گرفتند به آنها توضيح بدهيد كه در فضاي خانه و كنار خانواده هستيد و فرصت گفت‌وگوي اداري را نداريد. حتي اگر برايتان امكان دارد بهتر است تلفن‌همراهتان را در محيط خانواده خاموش كنيد.

ـ اگر تلفن‌همراهتان را خاموش نمي‌كنيد لازم است كه گاهي براي نشان دادن وفاداري و اعتماد‌تان به شريك زندگي‌تان، از او بخواهيد پيامكي را كه براي شما ارسال شده است برايتان بخواند يا به تماسي پاسخ دهد. اين رفتار يعني شما چيزي براي پنهان كردن نداريد.

‌ـ‌ اگر غريبه‌اي سعي دارد در زندگي خانوادگي شما با استفاده از ارسال پيامك‌هايي با محتواي خاص نفوذ كند، بلافاصله موضوع را با همسرتان در ميان بگذاريد و درباره اين كه واكنش شما بايد چگونه باشد از او راهنمايي بگيريد.

‌ـ‌ مدت همه مكالمه‌هاي تلفني‌تان را در خانه كوتاه كنيد. ما در خانه هستيم كه با اعضاي خانواده گفت‌وگو كنيم نه با غريبه‌هاي پشت خط.

‌ـ‌ اگر ناچار شده‌ايد تلفن‌همراه را در محيط خانوادگي روشن نگه داريد، دست‌كم وقتي اعضاي خانواده در حال گفت‌وگو با شما هستند و تلفن زنگ مي‌زند پاسخي ندهيد. اگر كسي كه پشت خط است كار مهمي دارد دوباره زنگ خواهد زد.

‌ـ‌ درگير پيامك‌بازي‌ها​ نشويد. امروز رفيق شما برايتان هفت هشت جوك مي‌فرستد. شما هم در پاسخ هفت هشت جوك مي‌فرستيد. فردا او جوك‌هاي بيشتري مي‌فرستد. شما هم جوك‌هاي بيشتري مي‌فرستيد. پس‌فردا او تمام طول روز را جوك مي‌فرستد شما هم تمام طول روز را... .

ما نمي‌گوييم تفريح كردن با دوستان و آشنايان از طريق ارسال پيامك، نادرست است اما قرار نيست هر تعداد پيامك كه آنها مي‌فرستند، بلافاصله پاسخ بگوييد. شايد لازم باشد با بي‌پاسخ گذاشتن برخي پيامك‌ها به طرف مقابل بفهمانيد كه حدي براي پيامك‌هاي سرگرم‌كننده قائل هستيد و مايل نيستيد تمام اوقات‌ خود را صرف پيامك‌بازي كنيد. يادتان باشد پيامك‌بازي، شما را از خانواده دور مي‌كند و كمترين ضررش اين است اوقاتي را كه بايد صرف تماشاي صورت عزيزان‌تان در خانه كنيد به مانيتور زل مي‌زنيد.

قوانيني براي استفاده از فضاي مجازي در خانه

ـ تا آنجا كه ممكن است در محيط خانه از فضاي مجازي و بويژه چت بپرهيزيد و به خودتان يادآوري كنيد كه نبايد وقت گفت‌وگو با همسر و فرزندان‌تان را صرف گفت‌وگوي فضاي مجازي با دوستان، آشنايان يا همكاران كنيد.

ـ اگر نمي‌توانيد استفاده از فضاي مجازي را در خانه قطع كنيد يا وقتي آن را ترك مي‌كنيد احساس ناخوشي داريد يعني به آن معتاد شده‌ايد و بايد مثل هر معتاد ديگري به فكر ترك باشيد. ترك فضاي مجازي را با كاهش زمان استفاده از آن آغاز كنيد. براي نمونه اگر هر روز چهار ساعت از وقت‌تان را در خانه به فضاي مجازي اختصاص مي‌داديد تصميم بگيريد كه در اين هفته سه ساعت از وقت‌تان را صرف گشت و گذار در فضاي مجازي كنيد. در هفته آينده اين زمان را به دو ساعت و در هفته بعد به يك ساعت برسانيد و سعي كنيد به مرحله‌اي دست پيدا كنيد كه ديگر استفاده از فضاي مجازي برايتان اهميتي نداشته باشد.

ـ هميشه در چت به گونه‌اي با ديگران صحبت كنيد كه اگر روزي همسرتان مجموعه گفت‌وگوهايتان را ديد شرمسار نشويد.

ـ حتي اگر نيمه‌شب در فضاي مجازي هستيد دست‌كم با دوستان، آشنايان و همكاران گفت‌وگو نكنيد، مگر آن كه در خارج از كشور بوده و از نظر زماني با شما فرق داشته باشند. گفت‌وگوي نيمه‌شب با كسي كه در كشور خودمان زندگي مي‌كند نوعي حريم‌شكني و تجاوز به اوقات خصوصي او به حساب مي‌آيد.

ـ هميشه به ياد داشته باشيد هيچ غريبه‌اي در فضاي مجازي قابل اعتماد نيست و امكان دارد همه عكس‌ها و اطلاعاتش دروغ باشد.

ـ بيشتر مردم بر اين باورند كه با زبردستي قادرند هيچ ردپايي از خود در فضاي مجازي باقي نگذارند، اما اين تصور اشتباه است! يادتان باشد هميشه چشم‌هايي در حال نظارت بر فعاليت‌هاي شما در فضاي مجازي هستند و مي‌توانند ردتان را پيدا كنند.

ـ‌ اگر فرزندي داريد حتما استفاده از فضاي مجازي و رايانه را ياد بگيريد و بدانيد كه به هر حال سيستم آموزشي در كشور به سمت استفاده از رايانه‌ها و فضاي مجازي پيش مي‌رود و او دير يا زود با اين فضا آشنا خواهد شد و براي كنترلش بايد نسبت به اين فضا آگاهي و شناخت داشته باشيد.

ـ تا جايي كه ممكن است رايانه خانوادگي را در جايي از خانه كه رفت و آمد در آن بيشتر است قرار بدهيد و كاري كنيد كه صفحه نمايشگر آن قابل مشاهده باشد.

ـ از خريد لپ‌تاپ شخصي براي كودكان و نوجوانان تا حد ممكن خودداري كنيد و اگر ناچار شديد لپ‌تاپي براي فرزندتان بخريد دست‌كم تا آنجا كه مقدور است به شكلي غيرمستقيم شيوه استفاده او را از آن كنترل كنيد كه البته معمولا اين كار بسيار دشوار است چرا كه لپ‌تاپ وسيله‌اي شخصي است و شما نمي‌توانيد دائم بهانه‌اي براي بررسي اطلاعاتش پيدا كنيد.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام جم



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: اين سه فناوري خانه خراب‌كن, فناوري