هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » محمد زهری »دلم تنگ است
سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت 1:39 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

دلم تنگ است

دلم تنگ است
دل آگاه من ، تنگ است
 من از شهر "زمان دور " می آیم
من آنجا بودم و اینک در اینجایم
در آنجا ، در نهاد زندگانی ، جوش طوفان بود
 بهاران بود
 زمین پرورده ی دست خدایان بود
 می صد ساله می جوشید در پیمانه خورشید
 نگاه آشتی در روشنان دیدگان می سوخت
چو قویی ، دختر مهتاب ، بر سنگ خیابان ، سینه می مالید
من از شهر "زمان دور" می آیم
من آنجا بودم و اینک در اینجایم
نویدی نیست با من
نه پیغامی از آن همشهریان دور
 نه چشمی بر نثار تحفه ی این شهر
 در اینجا ، آه ! .... خاموشی است ، تاریکی است ، تنهایی است
خزان در برگریز هر چه سبزی می زند در چشم
فریبی تلخ گل داده است در هامون دلمرده
زمانه گوش بسته بر لب ِ شیطان
سر آن نیست کس را به کار دیگری آید
نه سوزی بر دلی از آنچه هست و نیست
 نه شوری در تکاپوی تمنایی
همه ، سر در گریبان غم خود ، مات مانده
و من ، از شهر دیگر آمده ، در غربت این شهر می گریم
***
دلم تنگ است
دل آگاه من ، تنگ است ....