باورهاي غلط براي حذف تفريح خانوادگي
چرا برخي خانوادهها
شيرينترين بخش زندگي يعني تفريح كردن را از خودشان دريغ ميكنند؟ آنها
باورهاي نادرستي دارند كه ما قصد داريم برخي از آنها را براي شما مطرح
كنيم و به هر يك پاسخ بدهيم.
باور غلط اول، تفريح خانوادگي وقتمان را تلف ميكند: كساني
كه به اين باور اعتقاد دارند حساب و كتاب ميكنند كه اگر آن چند ساعت وقت
تفريح در كنار اعضاي خانواده را صرف كار و انجام مسئوليتهايشان كنند زودتر
و بهتر به وظايفشان عمل ميكنند.
پاسخ: شايد
با حذف تفريح وقت بيشتري براي انجام وظايفمان داشته باشيم، اما وقت
بيشتر، هميشه به معناي بهرهوري بيشتر نيست. تفريح خانوادگي براي شما
شادماني و انرژي تازه براي عمل به مسئوليتهايتان را به ارمغان ميآورد.
بدون اين انرژي، حتي اگر وقت بيشتري داشته باشيد كيفيت كارتان پايين خواهد
آمد.
باور غلط دوم، تفريح كردن پول كافي ميخواهد و ما ثروتمند نيستيم: خانوادههايي
كه بيپولي را بهانه ميكنند دو گروه هستند. اول آنها كه واقعا مشكل مالي
دارند و دوم كساني كه آنقدرها هم دستشان تنگ نيست، اما اصرار دارند پولي
را كه قرار است صرف تفريح كردن كنند، در حساب بانكيشان براي روزهاي مبادا
و كارهاي به قول خودشان مهمتر نگه دارند.
پاسخ:
عذر هيچ كدام از اين گروهها پذيرفته نيست. ما هم قبول داريم كه اگر
ثروتمند نباشيد نميتوانيد به مسافرتي اشرافي برويد، در هتلي پنج ستاره
اقامت كنيد، هر چه ميخواهيد بخوريد و خودرويي هم در اختيارتان باشد كه شما
را به جاذبههاي گردشگري مقصد برساند يا شايد بدون پول نتوانيد براي
تفريح آخر هفته به تلهكابين يا اسكي يا غواصي برويد، اما هزاران راه براي
وقت گذراني در كنار خانواده و لذت بردن از اوقاتتان وجود دارد كه نياز به
خرج چنداني ندارد و فقط دل خوش ميخواهد و اعتقاد به اين كه با تفريح كردن،
زندگي دلپذيرتر ميشود. در پاسخ به گروهي كه گمان ميكنند با پسانداز
كردن پول از طريق حذف تفريح ميتوانند وضع اقتصادي خانواده را بهتر كنند هم
بايد بگوييم حذف تفريحهاي خانوادگي، عواقبي دارد كه هزينه حل و فصل
كردنشان بيشتر از هزينه گنجاندن دلخوشيهاي كوچك در زندگي است.
باور غلط سوم، بلد نيستيم خوش باشيم: اين گروه ميگويند از آنجا كه از دوران كودكي تفريح خاصي نداشتهاند، حالا هم بلد نيستند تفريح كنند.
پاسخ: ما
هم قبول داريم كه اگر در خانواده شما فرهنگ لذت بردن از زندگي جا نيفتاده
باشد ممكن است شما هم ندانيد چگونه بايد تفريح كرد، اما اين بهانه خوبي
براي حذف تفريح نيست.
براي گنجاندن تفريح در
برنامههاي زندگيتان، خانوادههاي ديگر را الگو قرار بدهيد. از دوستان و
آشنايان بپرسيد آنها براي گذراندن فراغتشان كجا ميروند و چه ميكنند.
دوستان خانوادگي تازهاي پيدا كنيد كه ميدانيد اهل لذت بردن از زندگي
هستند. براي شروع، سراغ دمدستيترين انواع تفريحها برويد يعني بازيهاي
داخل خانه و پارك.
باور چهارم، نيازي به تفريح نداريم:
اين گروه ميگويند با اين كه هيچ برنامه لذتبخشي براي فراغتشان ندارند،
اما حس ميكنند هيچ چيز در زندگيشان كم و كسر نيست و به همين علت نيازي
براي تفريح كردن احساس نميكنند.
پاسخ:
زندگي خانوادگي بدون تفريح ممكن نيست . يعني محال است اعضاي خانوادهاي
مدعي شوند كاملا خوشبخت در كنار هم زندگي ميكنند، اما هيچ برنامهاي براي
تفريح كردن با هم ندارند. حذف تفريح از زندگي خانوادگي به اين معناست كه
زندگي همه اعضاي خانواده در انجام وظايف روزمره، خلاصه شده است و صددرصد
آنها با عواقبي مواجه خواهند شد، براي مثال اعضاي اين نوع خانوادهها:
ـ از يكديگر خاطرات خوش كمي دارند و به همين دليل وابستگي عاطفي آنها هم اندك است.
ـ احساس افسردگي و خستگي مزمن دارند. همين احساس خستگي و نااميدي باعث ميشود آنها زودتر از ديگران تسليم مشكلات شوند.
ـ بيشتر از خانوادههاي ديگر با هم درگير ميشوند چون بشدت بيحوصله هستند و آستانه تحملشان پايين آمده است.
ـ از زندگيشان ناراضي هستند، اما فعاليتهاي روزمره شادشان نميكند.
ـ براي پر كردن وقتشان
به كارهايي رو ميآورند كه ممكن است مضر باشد. براي نمونه امكان دارد
جوانترها براي پر كردن وقت خود جذب دوستاني شوند كه از نظر اخلاقي تائيد
شده نباشند يا خودشان را در فضاي مجازي با دوستاني ناشناخته سرگرم كنند.
بدو بدو بازي!
شما بلديد بازي كنيد؟ ما چند نوع بازي خوب که
در محيط خانواده قابل اجراست برايتان سراغ داريم برخي از آنها را
ميشناسيد و برخي ديگر شايد برايتان ناآشنا باشد مثلا:
شكلكبازي
در اين بازي اعضاي
خانواده كنار هم مينشينند و به نوبت يك نفر بلند ميشود و سعي ميكند با
پانتوميم، كلمهاي را به ديگران بفهماند. اعضاي خانواده در اين شرايط بايد
حدس بزنند او چه ميگويد. اين بازي دو قانون دارد اولي اين است كه بازيگر
نبايد حرف بزند و ديگر اين كه حق ندارد با دست به چيزي يا كسي اشاره كند.
براي مثال شما در جمع
خانواده به عنوان بازيگر انتخاب ميشويد. كلمه مورد نظرتان را روي كاغذي
مينويسيد و آن را تا ميكنيد و روي ميز ميگذاريد. فرض كنيم كلمه مورد نظر
شما خورشيد است.
حالا اول با
انگشتهايتان نشان بدهيد كه آن كلمه چند حرف دارد و بعد بايد با حركت
دستهايتان نشان دهيد كه منظورتان چيست مثلا ميتوانيد با دو دست دايرهاي
را ترسيم كنيد و بعد با انگشتها پرتوهاي خورشيد را دور آن دايره فرضي
بكشيد.
در همه اين مراحل وقتي يكي از اعضاي خانواده حدسي ميزند شما بايد با اشاره سر نشان بدهيد كه او درست ميگويد يا نه.
طنابكشي
اين بازي در صورتي ممكن
است كه اعضاي خانواده زياد باشند. در اين بازي شما وسط طنابي را گره
ميزنيد و بعد اعضاي خانواده به دو گروه تقسيم ميشوند و هر كدام يك سر
طناب را ميگيرند و آن را طرف خودشان ميكشند. هر گروهي كه بتواند گره طناب
را به خودش نزديكتر كند او برنده است.
اين بازي را نبايد چند
بار انجام بدهيد چون امكان دارد كف دستهايتان زخمي شود. براي آن كه پوست
كف دستهايتان حتي در نخستين بار ساييده نشود بد نيست كمي پودربچه به
دستهايتان بماليد.
جاسوس بازي
اين بازي براي بچهها
جذاب نيست، اما بزرگترهاي خانواده عاشقش ميشوند. ابتدا بايد كاغذهايي را
به شكل مربعهايي كوچك به تعداد اعضاي خانواده ببريد و روي يكي از آنها
علامتي بزنيد. بعد همه را شبيه هم تا كنيد و توي كاسهاي بريزيد و به هر
يك از اعضاي خانواده بگوييد يكي از كاغذها را بردارد.
به آنها هشدار بدهيد كه
هر كس كاغذ علامتدار را برداشته نبايد به ديگران حرفي بزند. در واقع آن كه
كاغذ علامتدار را برداشته، جاسوس است. حالا او بايد سعي كند طوري كه بقيه
متوجه نشوند، به چشم يكي از اعضا نگاه كند و چشمكي بزند. اين چشمك مرگبار
است و بلافاصله پس از آن، كسي كه چشمك را ديده مرده محسوب ميشود و بايد
خودش را به مردن زده و از بازي خارج شود.
وظيفه اعضاي ديگر
خانواده اين است كه به چشم هم نگاه كنند و بدون اين كه اجازه بدهند جاسوس
ناشناخته فرصت چشمك زدن پيدا كند، او را شناسايي و لو بدهند.
اسم و فاميل
هر يك از اعضاي خانواده
روي تكه كاغذي، جدولي ميكشد و ستونهايي رسم ميكند و بالاي هر ستون يك
اسم مينويسد مثلا اسم، فاميل، ميوه، حيوان، غذا، ماشين، اشيا، شهر، كشور.
وقتي ورقهها آماده شد
يك حرف از حروف الفبا را انتخاب كنيد. حالا بايد همه اعضاي خانواده با اين
حرف، زير هر يك از ستونها، متناسب با موضوعش، كلمهاي بنويسند كه با حرف
مورد توافق شروع بشود. مثلا اگر حرف مورد توفق« الف» است اسم ميتواند
آناهيتا يا احمد يا آريا باشد. فاميل ميتواند احمدي، اسفندياري، آريايي
و... باشد. ميوه ميتواند انار يا آلو يا آلبالو باشد و... .
20 سوالي و اسم روي پيشاني
يكي از اعضاي خانواده بايد كلمهاي را انتخاب كند و بقيه اعضا حق دارند در قالب 20 سوال حدس بزنند كه اين كلمه چيست.
آنها معمولا پرسشهايشان
را كل به جزء ميپرسند براي مثال اول از آنجا شروع ميكنند كه جاندار است
يا بيجان و وقتي پاسخ را پيدا كردند سراغ پرسش بعدي كه جزئيتر است
ميروند. دقت داشته باشيد كسي كه به سوالها پاسخ ميگويد فقط ميتواند از
بله و نه براي پاسخ دادن استفاده كند و مجاز به توضيح دادن نيست.
شكل تغيير يافته اين
بازي، «اسم روي پيشاني» است در اين مدل، شما روي چند تكه كاغذ كلمات مختلفي
را مينويسيد و هر كدام از آن كاغذها را به پيشاني يكي از اعضاي خانواده
ميچسبانيد، اما هيچ يك از اعضاي خانواده حق ندارد روي پيشاني خودش را نگاه
كند و ببيند چه اسمي چسبانده شده است و بايد با پرسش از بقيه اعضاي
خانواده حدس بزند كه چه كلمهاي روي پيشانياش نوشته شده است.
اشكال بازي اسم روي
پيشاني اين است كه بالاخره يكي از اعضاي خانواده بايد قرباني شود و از آنجا
كه خودش كلمات را نوشته حق شركت در بازي را ندارد.
جمله بازي
در اين بازي يك نفر
كلمهاي را به زبان ميآورد مثلا ميگويد «گل» سپس نفر بعدي آن كلمه را
ميگويد و كلمهاي ديگر را به آن اضافه ميكند. اين كلمه ديگر بايد به شكلي
باشد كه انگار دارد جملهاي را ميسازد براي مثال نفر دوم ميگويد «گل،
آن».
نفر بعدي بار ديگر دو
كلمه قبلي را از حفظ تكرار ميكند و كلمهاي براي تكميل جمله به آن اضافه
ميكند و ميگويد «گل، آن جهاني...» نفر چهارم سه كلمه قبلي را ميگويد و
سهم خودش را كه يك كلمه است با آن همراه ميكند مثلا ميگويد «گل، آن جهاني
است...» و به اين ترتيب بازي به همين منوال ادامه پيدا ميكند.
دقت كنيد كه در اين بازي
نبايد چيزي روي كاغذ بنويسيد و براي به ياد آوردن كلمات قبلي كه جمله
ساختهاند بايد حتما از حافظهتان كمك بگيريد. بنابراين افرادي كه در بازي
شركت ميكنند بايد دو توانايي مهم داشته باشند. اول اين كه بتوانند بسرعت
مجموعه كلمات را به خاطر بسپارند و تكرار كنند و دوم اين كه خلاق باشند و
بتوانند با توجه به كلمات قبلي، كلمهاي را پيشنهاد كنند كه نتيجه را به
جمله نزديكتر كند.
وسطي و زو
براي وسطي بازي كردن
بايد تعداد اعضاي خانواده زياد باشد. در اين بازي شما بايد به سه گروه
تقسيم شويد. دو گروه دو طرف زمين ميايستند و يك گروه وسط. گروههايي كه دو
طرف زمين هستند دائما توپي را به سمت هم پرتاب ميكنند و گروهي كه وسط
ايستادهاند فرار ميكنند تا توپ به آنها نخورد. اگر توپ به يكي از اعضاي
گروه برخورد كند او سوخته است و بايد از زمين خارج شود.
در زو، اعضاي خانواده دو
گروه ميشوند. يك گروه عضو مهاجمش را به سمت گروه ديگر ميفرستد و او در
حالي كه زو ميگويد به گروه ديگر نزديك ميشود و اگر دستش به يكي از اعضا
بخورد او بايد از بازي خارج شود، اما اگر آن كه زو ميگويد و به طرف گروه
ديگر هجوم آورده نفسش تمام شود و نتواند به گروه خودش برگردد، اسير گروه
مورد تهاجم ميشود.
راه ديگر خارج كردن عضوي
كه زو ميگويد از بازي اين است كه اعضاي گروه مورد تهاجم، به سمت او بروند
و بدون اين كه بگذارند دستش به آنها بخورد بگيرندش.
تلويزيون ديدن
چند ساعت در روز
تلويزيون تماشا ميكنيد؟ يك ساعت، دو ساعت، سه ساعت يا شايد هم بيشتر. به
طور كلي چمباتمه زدن تمام وقت مقابل تلويزيون و تخمه شكستن نميتواند روش
خوبي براي وقتگذراني در كنار خانواده باشد، اما شما ميتوانيد همين عادت
را با اندكي اصلاحات به روشي نسبتا ارزان براي تفريح خانوادگي كردن تبديل
كنيد. براي رسيدن به اين هدف در وهله اول بايد برنامهاي مشخص را براي
تلويزيون تماشا كردن انتخاب كنيد. اين برنامه بايد مورد علاقه همه اعضاي
خانواده باشد تا آنها را پاي تلويزيون بنشاند. وقتي برنامه تمام ميشود
بايد با توافق آنها تلويزيون را خاموش كنيد و بحثي درباره برنامه را آغاز
كنيد. شما بايد به شكل هوشمندانهاي بحث را مديريت كنيد تا كار به مشاجره
نكشد بلكه به شكل بحثي لذتبخش پيش برود. براي مثال اگر تلويزيون يك فيلم
سينمايي نشان داده است شما ميتوانيد بحث را از آنجا شروع كنيد كه آيا آن
فيلم را دوست داشتهاند يا نه ،چرا. به نظرشان داستان فيلم منطقي بوده
است. كدام شخصيت محبوبشان بوده است و... .
با اين روش شما،
تلويزيون تماشا كردن را از تفريحي شخصي كه به انزواطلبي در محيط خانواده و
كاهش گفتوگو بين اعضا منجر ميشود به تفريحي گروهي براي همه اعضاي خانواده
تبديل كرده ايد كه اتفاقا آنها را به تفكر و گفتوگو واداشته است.
سينما، تئاتر، كنسرت موسيقي
رفتن به سينما و تئاتر و
كنسرتهاي موسيقي به صورت خانوادگي ميتواند روش خوبي براي تفريح كردن
باشد. تقريبا همه مردم به سينما رفتهاند، اما كساني وجود دارند كه ممكن
است تا به حال به تئاتر و كنسرتهاي موسيقي نرفته باشند شايد يكي از دلايلي
كه خيلي از خانوادههاي عادي به اين نوع تفريحها بيعلاقه هستند اين است
كه خيلي از ما از تجربههاي تازه ميترسيم و دلمان نميخواهد در شرايطي
كنترل نشده قرار بگيريم، اما نگران نباشيد. خيلي از آن غريبههايي كه ما
وحشت داريم در حضورشان مرتكب اشتباهي شويم، خودشان هم اولين بار است در
چنين مراسمي شركت ميكنند و به اندازه شما نگران قرار گرفتن در جمعي جديد
هستند. از سوي ديگر آنها كه به اين نوع محيطها عادت دارند هم بالاخره
روزگاري حتما بار اولي را تجربه كردهاند و در آن دفعه اول، مثل شما مرتكب
اشتباههاي كوچكي در محيط تازه شدهاند.
در دامن طبيعت
سينما و موزه و تئاتر و
كنسرت موسيقي براي تفريح كردن خوب است، اما امكان دارد مورد پسند همه اعضاي
خانواده نباشد. با اين حال، طبيعت گردي به عنوان يك راه پر كردن اوقات
فراغت معمولا از طرف پير و جوان مورد تائيد است.
حتما لازم نيست براي گشت
و گذار در طبيعت به نقطهاي دور افتاده در جايي برويد. حاشيههاي اغلب
شهرهاي ايران پر از مناطق بكر و خوش آب و هوا براي وقت گذراني است و اگر
حوصله سفر به حاشيه شهرتان را هم نداريد ميتوانيد به پاركي در نزديكي
منزلتان برويد و همانجا زيراندازي پهن كنيد و در كنار بقيه اعضاي خانواده
از فضاي سبز و آرامش، لذت ببريد. در انتخاب مقصد سفرهاي طبيعت گردي هميشه
بايد سن همه اعضاي خانواده را در نظر بگيريد براي مثال اگر شما در
خانوادهتان سالمند يا كودك داريد نميتوانيد براي طبيعتگردي منطقهاي
كوهستاني را انتخاب كنيد. براي طبيعت گردي و به طور كلي سفر، همراه شدن با
تورهاي مسافرتي ايده خوبي است. البته به شرطي كه تور را بشناسيد و دقيقا از
برنامهاش آگاه شويد. بهترين راه براي پيدا كردن يك تور مسافرتي قابل
اعتماد اين است كه از آشنايان و دوستان اهل سفر با تور بپرسيد از كدام تور
مسافرتي راضي بودهاند. اگر كسي نتوانست در اين باره راهنماييتان كند آن
وقت بايد تورهاي معروفتر را انتخاب كنيد كه از اعتبار بيشتري برخوردارند و
زياد نامشان را شنيدهايد. يادتان باشد اگر ميخواهيد با تور مسافرت كنيد
حتما بايد پيش از سفر با آژانس مسافرتي قرار داد امضا كنيد و دقيقا از محل
اقامتتان، برنامههاي تور، وضع غذا و لوازمي كه بايد با خودتان ببريد مطمئن
شويد.