چه
بخواهید و چه نخواهید روزی دعوا پایش به خانه شما باز می شود و آن نمک
معروف در زندگیتان پاشیده می شود. اما اینکه چطور از دل این دعوا یک چیز
درست و حسابی در بیاید و همه هم حالشان خوب باشد، هنری است که هر کسی آن را
ندارد.
اگر نمیخواهید زندگی تان
با همین بحثهای ساده، به بحرانهای پیچیده وارد شود، این اختلافات را جدی
بگیرد و به امنترین شیوه ممکن، به آنها سر و سامان دهید.
کمی سکوت کنید، قرار نیست همین حالا نتیجه بگیرید
فکر
نکنید که درست در اوج بحث و دعوا، باید به یک نتیجه نهایی برسید. کمی سکوت
کنید و به خودتان فرصت آرامتر شدن بدهید. مهم نیست که این سکوت چند دقیقه
یا چند ساعت طول بکشد؛ مهم این است که هیجان این بحث را پشت سر بگذارید و
بتوانید برای یک گفت و گوی آرام و نتیجه بخش آماده شوید. گوشی را قطع نکنید
یا یکدفعه از خانه بیرون نزنید، بلکه به همسرتان توضیح دهید که نیاز به
آرامش بیشتری دارید و چند ساعت دیگر، دوباره در مورد این موضوع صحبت
میکنید. در صورت موافقت او، کمی از فضا دور شوید. میتوانید برای قدم زدن
بیرون بروید یا حتی اگر میلی به بیرون رفتن ندارید، سعی کنید چند ساعتی خود
را به مطالعه در یک اتاق دیگر یا آشپزی مشغول کنید. در این دوری افراط
نکنید و صحنهای شبیه یک قهر زن و شوهری را نسازید. بلکه با یک دوری کوتاه و
بیغرض، تنها برای آرامتر شدن اوضاع تلاش کنید.
برای انتقام تلاش نکنید
بهجای
اینکه در ساعات بعد از دعوا، برای پیدا کردن راهی برای انتقام تلاش کنید،
به این فکر کنید که چه چیزی این بحث را بهجریان انداخته. کلمه، کار یا
هرچیز دیگری که میتواند جرقه این آتش را زده باشد. نقش خودتان را نادیده
نگیرید و همه چیز را به گردن طرف مقابل نندازید. هیچ وقت یک بازی یکنفره
ادامه پیدا نمیکند. او با خودش دعوا نکرده، پس شما هم به عنوان یک طرف
ماجرا، سهمی را در این جریان بازیکردهاید. سهمی که کم و زیادش مهم نیست.
بلکه مهم این است که شما در جریان این اتفاق، بالاخره تقصیری داشتهاید و
نقشی را بازی کردهاید.
بگویید «ببخشید»
از
عذرخواهی کردن نترسید. حتی اگر مقصر اصلی ماجرا شما نباشید، باز هم در
جریان یک دعوای بزرگ، مواردی وجود دارد که بتوانید به خاطرشان عذرخواهی
کنید. آسان ببخشید. نگذارید کینه این بحث تا روزها روی ارتباط شما سایه
بیندازد و اگر میخواهید شما هم آسان بخشیده شوید، درجریان دعوا حرفی نزنید
و کاری نکنید که این روند را سخت کند. مسئولیت هرچه در آن زمان انجام
دادهاید را بپذیرید و حرفی نزنید که تا مدتها علیهتان استفاده شود.
مشکلات را دور نزنید
به
خاطر ترس از دعوا روی مشکلاتتان سرپوش نگذارید. اگر موضوعی در زندگی شما
وجود دارد که بارها و بارها به خاطرش جنگیدهاید، آسان از مقابلش نگذرید و
آستینها را برای حلکردنش بالا بزنید. در شرایطی که هر دوی شما آرام
هستید، با هم در مورد آن مشکل حرف بزنید و تلاش کنید تا به نتیجه مشترکی
برسید. نتیجهای که شاید صددرصد به نفع شما نباشد اما خواستههای شما در
آن لحاظ شدهاست. اگر نمیتوانید مشکل را دونفره حل کنید، بهتر است چند
جلسهای مشاوره بگیرید. نگذارید یک اختلاف نظر ساده، به بزرگترین مشکل شما
تبدیل شود و بهانهای برای دعواهای وقت و بیوقت باشد. بلکه به این مشکل
بچسبید و تا زمانی که حل نشده، بیخیالش نشوید.
پای خانواده ها را وسط نکشید
دلیل
اصلی دعوا را فراموش نکنید. اگر در این موضوع، خانواده همسرتان دخیل
نبودهاند، بیجهت پای آنها را بهمیان نکشید. ریسما به ریسمان نبندید.
حفظ حرمتها اولین اصلی است که باید در بحثهای زن و شوهری رعایت کنید؛ پس
با گلایههایی که هیچ ارتباطی به موضوع ندارند و بیاحترامیهایی که
میتوانند حتی بعد از این بحثها هم برای زندگیتان گران تمام شوند، اوضاع
را پیچیدهتر نکنید. هرچقدر هم که بحث سخت شود و اوضاع میانتان به چالش
کشیده شود، نباید گذشته را فراموش کنید. به روزهای خوب قبل فکر کنید و
نگذارید که یک جرقه ساده، به آتشی در رابطه شما تبدیل شود. مرزها را حفظ
کنید و هرچه را که میانتان بوده آسان از بین نبرید.
پروندههای کهنه را بیرون نکشید
پروندهسازی
نکنید و هیچ وقت در بحثی که میکنید، اشتباهات گذشته همسرتان را به رخ او
نکشید. پرونده هر مشکل یا اختلافی را همانجا ببندید و هرگز در یک دعوا،
مشکلاتی که تاکنون داشتهاید یا فداکاریهایی که در گذشته کردهاید را
فهرست نکنید. تا زمانی که همسرتان را نبخشیدهاید، به او این اطمینان را
ندهید اما اگر به او نشاندادهاید که پرونده یک ماجرا بسته شده، دیگر به
هیچ بهانهای آن موضوع را بیرون نکشید.
گوش کنید
بیوقفه
حرف نزنید و قضاوت نکنید. حق بهجانب بودن را کنار بگذارید و به طرف
مقابلتان فرصتی برای بیان حرفهایش و دفاع از مواضعش بدهید. در زمانی که
او حرفهایش را میزند، سکوت کنید و بهجای جانب داری، به موضوع اصلی بحث
توجه کنید. احساسات را کنار بگذارید و تا آنجا که میتوانید، اجازه ندهید
که بحث به خاطر هیجانزدگی شما و او به انحراف کشیده شود. حتی اگر همسرتان
بیش از حد هیجانزده است، تلاشکنید تا با آرامش، یک دعوا را به یک
گفتوگوی انتقادآمیز تبدیل کنید. گفتوگویی که در آن هر دو طرف ماجرا
میتوانند بدون ترس از تحقیر و تهدید، مواضعشان را بگویند و برای رسیدن به
نتیجه دلخواهشان استدلال کنند.
بچهها را گول نزنید
فکر
نکنید که اگر به زبان زرگری دعوا کنید، آنها بویی نمیبرند و آسیبی
نمیبینند. بچهها حتی از نوع نگاه، لحن، میزان فاصله و حال و احوال شما
میتوانند ارتباطی را که میانتان هست، تشخیص دهند. پس اگر دلخوری میان شما
هست، به آنها دروغ نگویید. بلکه برایشان توضیح دهید که همانطور که تو و
دوستت ممکن است به خاطر توپی که با آن بازی میکنید با هم بحث کنید، من و
پدرت هم در موردی اختلاف سلیقه داریم و بعد از مدتی بحث، میتوانیم در مورد
آن به نتیجه برسیم. منطقی باشید و به جای دروغ گفتن به فرزندتان، از راهی
واقعیت را بگویید که نگرانیهایش تشدید نشود.
بگویید اختلاف؛ نگویید قهر و دعوا
قهر
کردن شما و همسرتان تنها بلای جان یک زندگی مشترک نیست، بلکه میتواند
کودکتان را هم به دردسر بیندازد. بچهها تا مدتی نمیتوانند تفاوت قهرهای
موقت و همیشگی را تشخیص دهند. با یک بحث کوچک شما، ممکن است گمان کنند که
شما برای همیشه از هم متنفر شدهاید و دیگر آشتی میانتان صورت نمیگیرد.
از نظر آنها دعواهای پدر و مادری یعنی از هم پاشیدن خانواده. پس تا جایی
که میتوانید مقابلشان دعوا نکنید و البته تا قبل از دیدن آنها،
مشکلاتتان را به شکلی حل و فصل کنید که بوی قهر و درگیری از ارتباطتان
بیرون نیاید. ظاهر سازی نکنید بلکه با یادگرفتن مهارتهایی که در مواقع
بحران به دادتان میرسد، به تنشها تا قبل از حضور کودکتان پایان دهید.