اغلب
همسراني كه با اين خاطرات زندگي ميكنند هميشه شريك غم و شادي هم بوده و
در تمام دوران زندگي متعهد و وفادار به يكديگرند، اما در مقابل زوجهايي هم
هستند كه با وجود خاطراتي شاد و ماندگار، به دليل برخي فشارها، مشكلات و
كمبودهاي زندگي يا به دليل عقايد سست و متزلزل در برههاي از زندگي مشترك
راه خود را گم كرده و دچار خيانت به همسر ميشوند.
پاي نفر سومي در ميان است...
خيانت
منفورترين واژهاي است كه حتي شنيدن نام آن هم دلهرهآور است. خيانت زماني
رخ ميدهد كه هيچگونه پيوند عاطفي بين زوجين نباشد. خيانت اعتماد و
اطمينان بين همسران را از بين برده و ادامه زندگي را براي يكي از طرفين
دشوار ميكند.
در
بيشتر مواقع همسري كه مورد بيوفايي يا خيانت قرار گرفته بشدت سرخورده
ميشود و حتي با تصميمي عجولانه ممكن است ميدان را براي نفر سوم خالي كند.
بنا به گفته آسيبشناسان شايعترين خيانتهايي كه در جامعه كنوني ما رواج دارد. خيانت عاطفي، خيانت جنسي و خيانت اينترنتي است.
در
خيانت عاطفي، يكي از زوجين از نظر احساسي به شخص ديگري غير از همسر خود
علاقهمند ميشود. فرد از صحبتكردن با شخص دوم لذت ميبرد و تمايل دارد كه
اوقات فراغت خود را هم با او بگذراند. اغلب اين افراد فرار از خانه و
خانواده را به علت كمبود محبتهاي عاطفي، نقزدنهاي دائمي يا نزاع و
مجادلههاي همسر خود ميدانند.
اما
در خيانت جنسي، هيچگونه احساس و عاطفهاي ميان فرد با طرف مقابلش وجود
ندارد و تنها روابط جنسي و هيجاني موجب برقراري اين رفتار ناپسند ميشود.
در واقع اغلب اين افراد توانايي نه گفتن در روابط جنسي را ندارند و حتي
ممكن است شرايطي براي آنها پيش آيد كه نتوانند در مقابلش بايستند. از سوي
ديگر بيشتر اين افراد مايلند بدانند كه از نظر ديگران تا چه ميزان جالب و
جذابند. همين حس برتريجويي باعث گرايش آنها به روابط نامشروع ميشود.
در
خيانت اينترنتي هم فرد متاهل با فردي كه همسر قانوني او نيست گفتوگو
كرده و تصاوير، مشخصات يا مسائل خصوصي دو طرف رد و بدل ميشود. اما چرا
برخي از همسران خيانت ميكنند؟
علل و عوامل گرايش به خيانت
به
گفته روانشناسان و محققان صاحبنظر، يكي از عوامل خيانت فرد متاهل، گذشته
اوست. فردي كه در يك خانواده بيبندوبار پرورشيافته و بزرگشده به نوعي
با تربيت سالم بيگانه است. يعني نميداند كه روابط سالم حاكم بر خانواده
چيست و چگونه است. اينگونه افراد ارتباط بيقيد و شرط، برقراري روابط
نامشروع و ابراز تمايلات احساسي نابجا به جنس مخالف را جزئي از زندگي خود
ميدانند و حتي پس از ازدواج نيز اين روابط را حفظ كرده و به آن ادامه
ميدهند.
تنهايي
و بيكاري نيز يكي ديگر از عوامل گرايش به خيانت است. اينگونه افراد در
زمانهاي فراغت با جنس مخالف ارتباط برقرار كرده و به نوعي وقت خود را پر
ميكنند.
از
سوي ديگر وقتي در جامعهاي روابط ناشايست رواج يابد و علني شود، روابط برخي
از زنان و مردان آزادانه شده و قبح و زشتي آن كمرنگ و در نهايت عادي
ميشود. در اين زمان احتمال دارد برخي از همسران جذب وسوسه دنياي پرزرق و
برق شده و بخواهند اينگونه روابط را تجربه كنند.
برخي
افراد نيز به علت آنكه دوران مجردي محدودي داشتهاند، اينگونه
ميپندارند كه ازدواج باعث محدوديت و مانع خوشگذراني آنها شده است.
بنابراين شركت در پارتيها، ارتباط زياد با جنس مخالف و... در آنها
انگيزهاي براي خيانت به شريك زندگي ميشود.
مشكلات
مالي و اقتصادي را هم نبايد ناديده گرفت. تمايل به داشتن زندگيهاي پرزرق
و برق، مجلل و مدگرايي از ديگر عوامل بروز خيانت محسوب ميشود.
در
ضمن دستيابي به موقعيتهاي اجتماعي بالاتر، تنوع در به دست آوردن
جذابيتهاي جنسي، شناخت نداشتن كامل زوجين از نيازهاي يكديگر، نبود
ارتباط عاطفي و صميمانه، ضعف مباني اخلاقي، ازدواجهاي ناهمگون و اجباري،
ازدواجهايي كه بر اساس احساسات و بدون آگاهي سر گرفتهاند، ارضانشدن
سالم نيازهاي جنسي در نهاد خانواده، نبود جذابيت در همسران، انتقام از
رفتار خيانتكارانه همسر، مشكلات شخصيتي يا رواني يكي از زوجين و انتقام
تلافيجويانه در برابر شك و گمانهاي افراطي و نابجاي همسران از ديگر عوامل
خيانت زوجين محسوب ميشود.
خوب
است بدانيم برقراري روابط نامشروع، ريسك ابتلا به بيماريهاي خطرناك،
رسوايي، متاركه، طلاق، رفتارهاي باجگيرانه يا رشوهخواهي، تهديد، تولد
فرزنداني بيهويت و... را افزايش خواهد داد.