دوران
بلوغ كه با اوايل نوجواني آغاز ميشود، دوران دگرگونيهاي فراوان است. به
گفته متخصصان به سنين 10 تا 14 سالگي در دخترها و به سنين 12 تا 15 سالگي
در پسرها اوايل نوجواني گويند. دوسال پس از آن اواسط نوجواني و ادامه اين
سنين تا شروع بزرگسالي اواخر نوجواني به شمار مي آيد. بنابراين طبق تعريف
سازمان جهاني بهداشت، به رده سني10 تا 19 سال نوجوان اطلاق ميشود.
در اين دوران فرد بالغ
ميشود و از مرحله كودكي به بزرگسالي ميرسد و قدرت باروري را كسب ميكند.
در واقع در دورهاي كوتاه فيزيك و آناتومي قسمتهاي خاصي از بدن نوجوان به
طور محسوسي تغيير ميكند و اعضاي تناسلي و توليد مثلي او كامل ميشود و
علاوه بر اين، دگرگونيهاي اجتماعي و رواني نيز در او ايجاد ميشود.
به گفته كبري
ايماننژاد، كارشناس ارشد روانشناسي عمومي در دوره بلوغ رفتار نوجوان با
والدين تغيير ميكند و بيشتر تمايل دارد از خانواده فاصله گرفته و مستقل
باشد. در واقع كسب هويت يا داشتن استقلال از نشانههاي شروع بلوغ رواني
نوجوان است. اهميت او به همسن و سالانش بيشتر ميشود و توجه او به اعمال،
رفتار و پوشش آنان موجب تقليد او ميشود. ميل به گوشهگيري، حساسيت به
انتقاد از ديگران، بيقراري، تحريكپذيري، نافرماني از بزرگترها،
خيرهسري، گفتوگوي پنهاني با دوستان، صرف وقت جلوي آينه، اضطراب و
كنجكاوي از ديگر علائم شروع بلوغ محسوب ميشود.
والدين سوهان روح ميشوند
علاوه بر تغييرات روحي و رواني به دليل ترشح
هورمونهاي جنسي، غرايز جنسي نوجوان هم دستخوش تغييرات شده و بتدريج
قويتر ميشود. دوست دارد به جنس مخالف نزديك شود و از رمز و رموز او باخبر
گردد. براي رسيدن به اين استقلال راهكارهاي پدر و مادر كه تا چند وقت پيش
برايش كارگشا بود، مشكلآفرين ميشود و به نوعي والدين سوهان روح او
ميشوند. ايماننژاد ميافزايد: پرخاشگري و استقلال در پسرها و ايجاد
ارتباط با جنس مخالف يا برقراري روابط اجتماعي با همسالان در دختران از
مهمترين علائم جنسي و رواني اين دوران است.
با نوجوان ستيزه نكنيد
حال اگر والدين بتوانند
به ياد بياورند كه خودشان وقتي در سن و سال نوجواني بودند و اين دوران را
سپري ميكردند چه احساسات و عواطفي داشتهاند آن وقت شايد براي درك
نوجوانشان تلاش بيشتري از خود نشان دهند. البته اكثر والدين از آشفتگيهاي
دوران بلوغ آگاهند و اگر مايل باشند ميتوانند احساسات متناقض اين دوران را
به خاطر آورند، اما متاسفانه برخي والدين به دليل مشغلههاي كاري و به جهت
آن كه خود اين دوران را ساليان بسيار دور گذراندهاند، نميتوانند بخوبي
كمبودهاي عاطفي و جنسي فرزندشان را درك كنند و گاهي به طور ناخواسته با
برخوردهاي تند و گاه ستيزهجويانه موجب گريز و رميدگي فرزند از جانب خود
ميشوند.
به عقيده ايماننژاد،
والدين بايد درك كنندكودكشان با پا نهادن به سنين نوجواني بزرگ شده است و
بايد با او به مانند يك بزرگسال رفتار كنند و از هرگونه رفتار نامناسب يا
كنترلهاي افراطي و وسواسگونه بپرهيزند و هيچگاه نوجوان را با همسالانش
مقايسه يا به دليل اشتباهات گذشته توبيخ نكنند و سعي كنند گوش دهندهاي
فعال باشند و مشكلات فرزندشان را درك كنند.
ستيزهجويي و برخورد
نامناسب والدين موجب كجروي، بدخلقي، فرار از خانه و حتي گرايش نوجوان به
مواد مخدر و الكل ميشود. بنا به گفته اين روانشناس اگر نوجوان مسائل و
مشكلات بلوغ را در محيطي سرشار از تفاهم، محبت و آگاهي با كمك خانواده و
جامعه بشناسد اين دوره را بخوبي پشت سر گذاشته و با سلامت و نشاط، پا به
عرصه بزرگسالي ميگذارد.
والدين هم تغيير ميكنند
در دوران دبستان والدين بيشترين نفوذ را روي
كودك دارند و هيچ عاملي قادر نيست با آن رقابت كند. در دوران راهنمايي اين
قدرت كاهش يافته و تاثيرگذاري نوجوان از دوستان بيشتر ميشود. در دوران
دبيرستان قدرت نفوذ والدين ناكارآمد شده و دوستان جايگزين ميشوند. البته
خوب است بدانيد همزمان با تغييراتي كه در سن بلوغ در نوجوان روي ميدهد،
والدين هم دچار تغييرات ميشوند. تغييراتي چون بحران ميانسالي، مشكلات
زناشويي، مشكلات اقتصادي، افسردگي و ساير گرفتاريهاي يك زندگي عادي
ميتواند قدرت درك و تحمل والدين را براي كنار آمدن با مشكلات بلوغ فرزند
كمتر كند.
مسئوليت فرزند به عهده والدين است
بنا به گفته
آسيبشناسان، معمولا در فرهنگ ما نوجوانان اطلاعات خود را درخصوص بلوغ و
مسائل جنسي به دليل شرم و حيا به جاي مراجعه به والدين از طريق دوستان،
رسانهها، اينترنت و... كسب ميكنند و در مقابل والدين هم اين وظيفه را به
مدارس سپردهاند.
اما به گفته ايماننژاد متاسفانه برخي مدارس
مشاوران حاذقي ندارند و آنها نميتوانند با نوجوانان رابطهاي عميق و
صميمانه برقرار كنند و مشكلات را درك كنند. نكته مهمتر آنكه دختران از
نظر جنسي نسبت به پسران آسيبپذيرترند و سن بلوغ آنها كمتر از پسران است و
به دليل آنكه گرايش به جنس مخالف در آنها زودتر درك ميشود، نياز آنها به
اين تعليمات بيشتر است. بنابراين والدين مسئولند كه با مطالعه كتب مختلف در
مورد نوجواني و بلوغ، مشاوره با روانشناسان متعهد و كارآمد، ايجاد
ارتباطي نزديك و صميمانه با فرزند، آگاه ساختن او به مسائل بلوغ همچون شروع
عادت ماهانه و بروز صفات ثانويه جنسي، آموزش احكام طهارت، غسل، وضو، تيمم،
آگاه ساختن نوجوان به خلاصهاي از مسائل مربوط به محارم، حجاب، آگاهي
مختصر از ساختمان و كار اعضاي جنسي گياهان و حيوانات و نيز آگاهي دادن به
دختران به آسيبپذيري در مقابل جنس مخالف، نوجوان را آگاهتر و وابستگي را
بيشتر كنند.
منبع:جام جم