خيلي از زنان معتقدند که
مردها زياد دروغ ميگويند و آنها را بهگفتن انواع دروغهاي بياثر، بسيار
خلاقانه و مخرب متهم ميکنند، اما عدهاي هم باور دارند که دروغگفتن فقط
به مردها اختصاص ندارد و بين زنها هم دروغگو وجود دارد و فقط شکل دروغ است
که فرق ميكند...
خيلي از مردها بيشتر براي اينکه خودشان را مهمتر نشان بدهند يا به
چيزي برسند، دروغ ميگويند و در مقابلشان زنها ميگويند: «آشفتگي من از
اين نيست که تو به من دروغ گفتي؛ از اين آشفتهام که ديگر نميتوانم تو را
باور کنم!» امروزه زوجهاي زيادي به دنبال مشکلاتي از اين قبيل، روانه مطب
روانپزشکان، مراکز مشاوره و متاسفانه دادگاه ميشوند. براي بررسي علت اين
مساله با دکتر حسين ابراهيميمقدم، روانشناس و عضو هياتعلمي دانشگاه آزاد
اسلامي گفتوگو کردهايم.
چرا آقايان اينقدر دروغ ميگويند؟
معمولا آقايان براي فرار از واقعيت و پوشاندن اشتباههاي خود از روشهاي
مختلفي استفاده ميکنند که يکي از آنها دروغگفتن است، اما گاهي دچار
وسواس دروغ ميشوند و خودشان به مزاح ميگويند که وقتي ميتوانيم دروغ
بگوييم، چرا با حرف راست وجدانمان را ناراحت کنيم؟ بنابراين دروغ عادت و
جزيي از شخصيت فرد ميشود. دروغگفتن مردها دلايل متفاوتي دارد؛ ممکن است
اين دروغگويي در دوره کودکي در آنها تثبيت شده باشد، گاهي مردها با
دروغگفتن قصد دارند به مقاصد خود برسند، درنتيجه اين روند را ادامه
ميدهند، الگو گرفتن از پدر و مادر، (البته اگر پدر دروغگو باشد، پسرها
بيشتر از او الگوبرداري ميکنند و اگر مادر دروغگو باشد، دختر بيشتر از او
الگو ميگيرد.) و بعضي افراد هم اختلال شخصيت دارند و رفتار ضداجتماعي از
خود بروز ميدهند. اينها با دروغگويي، شارلاتان بازي و پرخاشگري به اهداف
خود ميرسند.
آيا مردها بيشتر از زنها دروغ ميگويند؟
به طور کلي زنان و مردان با هم متفاوتاند و تنها نقطه مشترک آنها، تعلق
به يکگونه است. مردان و زنان در دنياي متفاوت با ارزشها و قوانين مختلف
زندگي ميکنند. در همه جوامع، مردان و زنان از نظرها، رفتارها، باورهاي
شريک زندگي خود شکايت ميکنند، ولي وقتي خوب نگاه ميکنيم، ميبينيم که
مشكل، تفاوت زن و مرد است.
وقتي مردي به سلماني ميرود، شايد هرگز از دوستش نخواهد همراهياش كند
مردها فقط يک دليل براي رفتن به سلماني دارند، ميخواهند موي سرشان را صاف
کنند، اما زنها در آرايشگاه فقط به دنبال کوتاه کردن، پيچيدن مو
و...نيستند. گاهي زنهاي غريبه بعد از خروج از آرايشگاه، دوستاني صميمي
ميشوند. يا مردها هنگام ناراحتي، رفتار عجيبي از خودشان نشان ميدهند که
شامل رفتار تهاجمي، مصرف دخانيات و ...است. در حالي که خانمها بيشتر در
اين شرايط به خوردن شکلات و خريد روي ميآورند. جالب است که هر کدام هم فکر
ميکنند حق دارند و برتر از ديگري هستند، اما برخي مسايل در روابط زن و
مرد طبيعي است، بنابراين دروغگفتن در آنها ميتواند يکسان باشد و اينطور
نيست که بگوييم مردها بيشتر از زنها دروغ ميگويند.
چطور ميتوان با مردي که دروغ ميگويد، زندگي کرد؟
اساسا با مردي که خيلي زياد دروغ ميگويد، طوري که قبح اين قضيه برايش
از بين رفته، نبايد ازدواج کرد، چون اين رفتار باعث بياعتمادي زن ميشود.
حتي اگر اين مردان حرفهاي عاشقانه هم بزنند، ذهنيت زن اين است که او دروغ
ميگويد، اما به کساني که ازدواج کردهاند، توصيه نميکنم جدا شوند، زيرا
راهکارهاي متعددي با کمک روانشناسان براي بهترشدن زندگي وجود دارد.
چطور متوجه?شويم مردها دروغ ميگويند؟
طي قرنهاي متمادي، زنها به خاطر داشتن قدرتهاي فوق طبيعي يعني قدرت
پيشگويي، تشخيص دروغگوها و برملاکردن حقايق، زندهزنده در آتش سوزانده
ميشدند. چند وقت پيش با دانشجويانم آزمايشي را انجام داديم که قدرت زنها
در فهم زبان حرکات نوزادان را روشن ميکرد. ما از صحنه گريه کردن نوزادان
در زايشگاه فيلمي تهيه کرديم، بعد صداي فيلم را قطع کرديم و از مادران
خواستيم تا فيلم را نگاه کنند. بيشتر آنها به سرعت متوجه احساساتي مثل
گرسنگي، درد، خستگي و خيسبودن جا ميشدند اما وقتي همين آزمايش را در مورد
پدران انجام داديم، نتايج واقعا نااميدکننده بود. چون کمتر از 10 درصد
توانستند چند احساس نوزاد را حدس بزنند حتي چند نفر با لحني پيروزمندانه
ادعا کردند: «بچه مامانش را ميخواد!» بنابراين اغلب مردان توانايي کمي در
فهم گريههاي مختلف نوزادان دارند. در زبان ايما و اشاره و در گفتوگوي
رو در رو 60 تا 80 درصد پيامها با علايم غيرکلامي منتقل ميشود و نقش کلام
20 تا 30 درصد است. حال با در نظر گرفتن تجربه حسياي که خانمها دارند و
اينکه اطلاعات را تحليل ميکنند و قابليت مغز آنها در انتقال سريع اطلاعات
(جسم پينهاي که رابط دو نيمکره چپ و راست است، در خانمها قطر بيشتري
دارد)، ميتوان فهميد آنها در کامل کردن و استنتاج علايم ديداري، کلامي و
غيرکلامي توانايي بيشتري دارند. به همين دليل است که بيشتر مردها هنگام
دروغگفتن به يک زن دچار مشکل ميشوند و ترجيح ميدهند پشت تلفن، با نامه،
چت، پس از خاموش کردن چراغها و با انداختن پتو روي سرشان اين كار را انجام
دهند.
كساني که دروغ ميگويند، چطور ميتوانند اين عادت را ترك كنند؟
بايد به اين باور برسند که رفتارشان تاثير بدي در زندگي مشتركشان دارد،
نبايد دروغ را ادامه بدهند و اين عادت را در خود تقويت کنند و نوع ارتباط
خاص خانواده با اين فرد هم ميتواند در دراز مدت تاثير مثبتي داشته باشد.