عشق من ، با تو نگاهم زیباست / ابرهای تیره ی غم رسواست / شعر و غزل بهانه اند که بگویم / آری ، بی تو دلم تنهاست .
.
.
.
دلم را مبتلایت کرده بودم / خودم را خاک پایت کرده بودم / ندانستم که بی مهری وگرنه / همان اول رهایت کرده بودم .
.
.
.
بیا با هم بجنگیم ، من شکست می خورم و تو پیروز می شوی ، بعد تو مرا تسخیر کن !
.
.
.
دل اگر بهر عزیزان نشود گاهی تنگ / نامش هرگز ننهم دل ، که به آن گویم سنگ .
.
.
.
نافم را که بریدند ، فاصله ها شد تقدیر من ، آری از همان وقتها شروع شد بی تو بودنم .
.
.
.
پشت من خم از خم ابروی توست / کار دیگر را ندانم هیچ کار / کار من ای دوست جستجوی توست .
.
.
.
هر رهگذری محرم اسرار نگردد / صحرای نمکزار چمن زار نگردد / هرجا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست / هر بی سر و پا یار وفادار نگردد .
.
.
.
ز روزی که یکی دلم را برده / تب دارم مثل طفل سرما خورده / گفتارم شعر ، شعرهایم هذیان / دکتر جان بنده زنده ام یا مرده ؟
.
.
.
گر فراموشت کنم بر من حرام است زندگی / من تو را با جان خریدم کی فراموشت کنم .
.
.
.
نام تو رازی نوشته بر بال پروانه هاست ، گلها همه به نام تو مشهورند ، آیینه های از انعکاس نام تو می خندند و من تنها برای تو می گویم ، زندگی کن تا زنده بمانم .
.
.
.
از شهرداری ، واحد سد معبر مزاحمتون میشم ، ببخشید مهربونیتون سد راه دلمون شده !
.
.
.
طرحی ز موج بر دل مردابیم بکش ، امشب دلم هوای دریا کرده است !
.
.
.
دوستت دارم ، این تعارف نیست ، زندگی من است !
.
.
.
هر نتی که از عشق بگوید زیباست ، حالا سمفونی پنجم بتهوون باشد یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست !
.
.
.
غم دانه دانه می افتد روی گونه هایم ، آری شور است طعم نبودنت !
.
.
.
می خوام بگم دوست دارم / به پنجره به آسمون / به این شب آینه دزد / به تک درخت کوچه مون / می خوام بگم دوست دارم / به هر رفیق و نارفیق / به شاعران بی غزل / به جنگل های بی حریق .
.
.
.
به سراغ من اگر می آیی ، دگر آسوده بیا ، چند وقتی ست که فولاد شده چینی نازک تنهایی من .
.
.
.
من تمام ناتمام توام ، ناتمام تمام من کجایی ؟
.
.
.
پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند / آری اگر بسیار اگر کم فرق دارند / شادم تصور میکنی وقتی ندانی / لبخندهای شادی و غم فرق دارند .
.
.
.
کاش میشد تو روزگارت ، تو بهار موندگارت / میون این همه یارت ، من بشم دار و ندارت .
.
.
.
تو را در مثنوی پیدا نکردم / حضوری دیگری پیدا نکردم / سرودم هر غزل تنها بودی / برایت ثانوی پیدا نکردم
.
.
.
به کدامین شهر نگاهت بخشم دل بی تابم را / تو تمنای دلی هر شب و هر خوابم را
.
.
.
نمیدانم چرا بیمارم امشب / سکوتی خفته در گفتارم امشب / غم اشک دلم آهسته میگفت / پریشان از فراق یارم امشب
.
.
.
دلم زیباترین دلهاست امروز / درون این عالم غوغاست امروز / دلم را در طبق پنهاده بودم / دهم آن را به دست یار امروز
.
.
.
فدایت ای گل زیبای هستی، نمیدانم کجا بی من نشستی / قشنگی های فردایم تو هستی، یگانه گنج دنیایم تو هستی
.
.
.
گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم / داروی دردم گر تویی، در اوج بیماری خوشم
.
.
.
اتل متل تو ماهی / غم نخوری الهی / برات پیامک نوشتم / نگی که تو بی وفایی
.
.
.
ویکتور هوگو میگه: من نمیگویم که هرگز نباید در نگاه اول عاشق شد! اما اعتقاد دارم برای بار دوم هم باید نگاه کرد
.
.
.
همیشه غمگین ترین و رنجورترین لحظات توسط کسی ساخته میشه که شیرین ترین و شاد ترین لحظات را برای او ساخته است
.
.
.
با محبتم دوثت دارم، میدونی چرا با “ث” نوشتم؟! چون ثانیه به ثانیه به یادتم