دال
در باز می شود
پله ها روشن تر
و حیاط ... خیلی ست
چقدر انار هست
پیچک پرنده خرمالو
چه اردی بهشت لبریزی
یعنی این جا وطن من است ؟
روز است
روزی کاملا کافی
کوچه مناسب
و کیفم ... سبک
ایستگاه خلوت فعله ها
روبه روی آن سوتر است
تا کسی
میرداماد رازان شمالی
هی نه تو مرده ای سید علی
تو مرده ای میان تمام تکلیف ها دقیقه ها
و چند شیی آشنا
حالا در را ببند لطفا