هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » سید علی صالحی »دال
یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 17:57 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

دال

آمده بود
 زیبا بود
 زن بود
 آن جا کسی نبود
 بیرون باران می بارید
 چشم ها لب ها کلمات علاقه دریا دی
میل کمانه کاف نون نی
و او که صراحت خالص بود آفرینه ی عریان آرامه ی ازل
ترانه بلور تشنگی مادینه ی لم یزل
و من هیچ نگفغتم نخواستم نبودم
تنها تو با من بودی
 با رنج کار و عطر مطبخ و صدای خسته ات
که می گفتی
نترس اجاره ی خانه دیر نخواهد شد
بیرون هنوز باران می آمد
او رفته بود
 با دشنام ساده اش زی لب
یعنی که من هرگز شاعر نبوده ام