هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » سید علی صالحی »شین
یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 17:36 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

شین

این وقت شب
 چهار و چند دقیقه ی بامداد است وهنوز
تمام هر چه هست
 از برای شفای تحمل و خستگی خواب است
 درخت پنجره خیابان خواب
 و نور
 که پابه ماه چراغ
 با شب زانو ... چانه می زند
ومن
که از احتمال یک علاقه ی پنهان خوابم نمی برد
تنها پرنده ای که سحرخیز تر از اذان باد و
 عطر شبنم است می فهمد
 شب زنده دار درمان ندیده ای چون من
 از چه خیال یکی لحظه ی خواب شکسته اش
 در چشم خسته نیست
کاش کسی می آمد
 کسی می آمد از او می پرسیدم
 کدام کلمه چراغ این کوچه خواهد شد
 کدام ترانه شادمانی آدمی
کدام اشاره شفای من ؟
حالا برو بخواب
ثانیه ها فرمان بر بی پرسش مرگ اند
 ساعت چهار وچند دقیقه ی بامداد است هنوز