هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » فریدون توللی »پرده گشایان !
جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 21:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

پرده گشایان !

یاران ، هم رفتند و ، یکی بازنمانده است
یک همدم ِ خوش ، در همه شیراز نمانده است !
روزی سخنی بود و ، حریف ِ سخنی بود
امروز ، یکی مرغ ِ همآواز نمانده است
دستی ، همه ، این یاوه سرایان و ، دگر دست
جز انجمنی ، قافیه پرداز نمانده است !
افکنده سری بین ، که درین خاک ِ طربناک
یک نادره پیوند ِ سرافراز ، نمانده است !
زاغ، ار شودش بلبل ِ شیدا ، نه شگفت است
بوی ، که بر او ، سایه ی شهباز نمانده است !
این دخمه ، دگر در خور ِ مرغان ِ چمن ، نیست
گیرم ، که مرا ، خود پر ِ پرواز ، نمانده است !
پا تا سر ِ من ، جوش ِ نیاز است و ، درین شهر
یاری ، که کند جلوه به صد ناز ، نمانده است !
ناخواسته ، چون کام ِ تو بخشد ، بت طناز !
مهری به دل ، از دلبر ِ طناز نمانده است !
پرهیز ِ فریدون ، همه زین پرده گشایان
سهل است ، که در پرده ، یکی راز نمانده است
الهامگر ِ طبع سخنور ، همه عشق است
عشقی چو نباشد ، سخنی ، باز نمانده است !