هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ع.م. صالح »سخنی با استاد
چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 13:57 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

"سخنی با استاد"

صالحا دان به دم مرگ، خوشی باشد خوش
مهِ مهر و مردن برگ، خوشی باشد خوش
گرچه این فاصله ها مانده به پایان برسند
لحظه ی کندن گلبرگ، خوشی باشد خوش
ما کجا و تو کجا، خواستگهِ شاهِ غزل
درپی ِ این خُم بی رنگ، خوشی باشد خوش
دل اسیر است به صندوقچه ی گلهای بهشت
بر در کوی بهشتم بزدن زنگ، خوشی باشد خوش
ما به دنبال تو و تو همه دم دور از ما
در پی ِ عشق و به پایش بشدن لنگ، خوشی باشد خوش
شهریارا بشدم مست تو و تار تو و تبریزت
بطلب صالح و سنتور و می و چنگ، خوشی باشد خوش