هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ع.م. صالح »واپسین وداع
چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 13:55 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

"واپسین وداع"

بگشا در ِ میخانه که گویی خبر آمد
سالی دگر و جشن و سروری دگر آمد
آور بر ِ من مِی که همی دل به فغان است
آتش به دلم بود و دلی تازه تر آمد
لیلا چه نشستی که شدم پیر و ندیدی
دیدم ثمرت بر نظرم بی ثمر آمد
دادم همه ی عمر به پای تو به اخلاص
آنهم چه کنم پیش توام کور و کر آمد
سیمای تو آشفته و روزت همه ناله
آب خنکی بود و خنک بر جگر آمد
ای صالح پُر کینه مگو این سخنان، بس
چون عشق همین است که بی بال و پر آمد