چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 3:7 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
باور ندارم
باور ندارم من هنوز
به خدا باور ندارم
این رفتن تلخ و هنوز
من یکی باور ندارم
دیگه دستای گرمتو
من توی دستم ندارم
نگاهتو نمیبینم
سکوتمو نمیشکنم
تو باور بی گناهی
محکوم ، به گناهم کردی
تو سکوت و بی قراری
منو تنها ، رها کردی
سکوت این شب شکنو
کسی دیگه نمیشکنه
اشكهای این دربدرو
هیچکی دیگه نمیبینه
میری که تنها بمونم
میری که تنها بمیرم
برو با خاطرات تو
فكر كن كه آروم میگیرم