شعر هم مثل تو
شعر هم مثلِ من
وقتی گرسنگی های گرمِ پروانه را
بوسه می ریزد
تبسم های دختر ایینه را
پاره می بیند
آتش می گیرد .
چه همزادی به تقدیرِ خویش
شانس برده ام
در این روزهای بغض آلودِ برفی
که هیچ دهانی به سلامی
ستاره نمی ریزد.
شعر هم مثلِ «تو»
فرداهاییست
که مثل همیشه
دوستش می دارم .