هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

ميان دل خواهر‌ و برادر پل بزنيد
سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ ساعت 0:58 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

در گذشته‌هاي دور سنت‌ها و عرف اجتماعي باعث مي‌شد دنياي دختران و پسران از هم فاصله زيادي داشته باشد. دخترها بيشتر اوقات‌شان را در كنار زنان خانواده و در خانه مي‌گذراندند و طبيعتا پسرها وقت‌شان را با مردان خانواده و خارج از خانه. معمولا قرار نبود تلاشي براي ادغام اين دو دنياي مختلف با هم شود، اما با وجود اختلاف اين دو دنيا، ارتباط عاطفي عميقي بين اعضاي خانواده‌ها وجود داشت كه خواهرها و برادرها، آن را در بزرگسالي نيز حفظ مي‌كردند.

از طرفي ديگر خانواده‌ها اغلب مردسالار بودند و وقتي كهنسالي توانايي پدر خانواده را براي حكمراني بر اعضا مي‌گرفت پسرها مسوول خانواده مي‌شدند. آنها وظيفه داشتند رفتار زن‌هاي خانواده و از جمله خواهرهايشان را كنترل كنند و در عين حال آينده‌شان را تامين كنند، اما در اين روزگار ماجرا كاملا تغيير كرده است. خانواده‌ها كمتر مردسالار هستند. زنان مي‌توانند كار كنند و براي آينده‌شان بدون وابستگي مالي به خانواده تصميم بگيرند.

سبك زندگي تغيير كرده است، برادرها گرفتارتر از آن هستند كه بخواهند خواهرهايشان را دائما زير نظر داشته باشند و زنان هم‌چنين نظارتي را نمي‌پذيرند. در عين حال در بسياري از خانواده‌ها، پيوندهاي عاطفي ميان خواهر و برادرها به قوت گذشته نيست و گاهي پيش مي‌آيد كه ما، همسايه يا همكارمان را بيشتر از خواهر يا برادرمان در طول هفته مي‌بينيم.هرچند نظارت‌هاي سختگيرانه برادرها در گذشته چندان خوشايند نبوده است، اما ارتباط خواهرها و برادرها اجزاي پسنديده‌اي نيز داشت مثل احترام به حريم‌هاي يكديگر و باور به اين كه آنها بايد در هر شرايطي به ياد داشته باشند كه هم خون هستند و بايد هواي هم را داشته باشند.

ما نمي‌خواهيم به گذشته‌هاي دور برگرديم، اما اگر بتوانيم بخش مثبت روابط خواهر و برادرهاي قديم را در روابط فرزندان دختر و پسرمان تقويت كنيم مسلما از آينده آنها مطمئن‌تر خواهيم بود.

رابطه عاطفي را تقويت كنيد

به خواهر و برادر بفهمانيد كه به هر حال عمر پدر و مادرها محدود است و آنها نمي‌توانند فرزندان‌شان را تا هميشه حمايت كنند و بنابر اين روزي كه مرگ، والدين را از فرزندان بگيرد به جز خواهر يا برادر، بستگان درجه يك ديگري نخواهند داشت و به همين دليل بايد هميشه يكديگر را دوست بدارند و از خطاهاي هم بگذرند.

اما گفتن و سفارش كردن درباره مسووليت‌هاي خواهر و برادرها كافي نيست بلكه بايد به شكلي عملي نيز در تقويت روابط عاطفي آنها تلاش كنيم. يكي از راه‌هاي مناسب براي برقراري رابطه عاطفي ميان خواهر و برادر سپردن مسووليت‌هايي به آنها در قبال يكديگر است. چندي پيش كه مهمان خانواده‌اي موفق بودم متوجه رابطه عاطفي عميق ميان خواهر و برادر اين خانواده شدم. وقتي برادر مي‌خواست از خانه خارج شود از خواهرش پرسيد «سولمازجان! به نظرت كدام عطر را بزنم؟» خواهرش يكي از شيشه‌هاي عطر را برداشت و گفت «اين يكي عليرضا...» برادر گفت «مي‌خواهي تا دانشگاه برسانمت...» و خواهر بلافاصله رفت تا وسايلش را بردارد و با هم راهي شوند.

فهماندن مرزها در روابط خواهر و برادر از كودكي باعث مي‌شود هر دو طرف، اداي احترام و رعايت حريم خصوصي يكديگر را در بزرگسالي نيز در نظر بگيرند

رابطه صميمي ميان اين 2 نفر برايم جالب بود. بعدتر در گفت‌وگويي خودماني آنها برايم تعريف كردند كه بهترين دوستان هم به حساب مي‌آيند و در بسياري از شرايط بحراني زندگي، با هم گفت‌وگو مي‌كنند. از آنها پرسيدم كه به نظرشان اين ارتباط عاطفي عميق چه طور ميان‌شان به وجود آمده است و چرا آنها تا اين حد به هم وابسته شده‌اند آن هم در روزگاري كه بعضي خواهر و برادرها حتي علاقه‌اي به چند دقيقه گفت‌وگوي ساده با هم را نيز ندارند؟

سولماز و عليرضا برايم گفتند كه از كودكي، وظايفي در قبال هم داشته‌اند براي مثال هر دوي آنها خاطراتي مشترك از جشن تولدهاي يكديگر داشتند كه در آنها با برنامه‌ريزي والدين، مسووليت‌هايي را به عهده گرفته بودند تا جشن بهتر برگزار شود و حتي، پدر و مادر براي آنها اسباب‌بازي‌ها يا كتاب‌هايي خريده بودند كه در جشن‌ها به يكديگر هديه بدهند.

والدين اين خواهر و برادر، تعمدا برنامه‌هاي تفريحي هفتگي براي خانواده تدارك ديده بودند تا 2 كودك از هم، خاطرات خوش مشتركي داشته باشند براي نمونه يكي از اين برنامه‌ها پارك رفتن در ‌ آخر هفته بود كه باعث مي‌شد آنها چند ساعتي را در هفته صرف تفريح و بازي با يكديگر كنند.

سولماز مي‌گفت كه در كودكي و نوجواني، مادر گاهي مسووليت تصحيح تمرين‌هاي درسي برادر كوچك‌تر را به او مي‌داده يا او را در ارائه برخي خدمات به پسر خانواده شريك مي‌كرده است مثلا در نوجواني به او ياد داده است كه گاهي بد نيست اگر در كنار لباس‌هاي خودش، يكي از لباس‌هاي برادرش را هم اتو كند يا غذاي مورد علاقه او را بپزد.

عليرضا هم تعريف مي‌كرد كه پدر به او آموخته است با وجود كوچك‌تر بودن، مراقب خواهرش باشد و از او حمايت كند. او مثال مي‌زد كه در نوجواني پدر به او اين فرصت را داده بود تا در تهيه كتاب‌هاي درسي خواهرش با او شريك شود و چند بار به او گوشزد كرده بود كه بهتر است به عنوان مرد خانواده برخي وظايف مثل ايستادن در صف نانوايي و خريد روزنامه را از روي دوش خواهرش بردارد و خودش آنها را به عهده بگيرد.

خواهر، سارا؛ برادر، دارا

يكي از مهم‌ترين وظايف والدين در خانواده‌هايي كه در آنها 2 فرزند از 2 جنس متفاوت وجود دارد تلاش براي حفظ هويت جنسي آنهاست. اين مساله اگر كم اهميت تلقي شود ممكن است سبب‌ساز بروز اختلالاتي در هويت جنسي يكي از فرزندان

شود. به اين مثال توجه كنيد و ببينيد كدام بخش‌هاي آن منطبق بر اصول تربيتي صحيح نيست و هويت جنسي پسر كوچك خانواده را كمرنگ كرده است:

تا همين چند سال پيش، فاميل اگر مي‌خواستند مثالي درباره يك خانواده موفق در تربيت فرزندان بزنند ياد خانواده آقاي الف مي‌افتادند، اما حالا با رفتارهاي عجيب پسر 7 ساله خانواده، همه شك دارند كه بشود چنين خانواده‌اي را يك خانواده كاملا موفق ناميد. مشكل اين است كه پژمان، پسر خانواده الف، هيچ رغبتي به پوشيدن لباس‌هاي پسرانه ندارد. او دلش مي‌خواهد مثل پرستو خواهر 10 ساله‌اش، ناخن‌هايش را لاك بزند. موهايش را بلند كند و با عروسك‌هايش خاله بازي كند.

مادر و پدر پژمان، روزهاي نخست اين رفتار را يك جور شوخي يا شيرين كاري تلقي مي‌كردند، اما با گذشت زمان و تذكر بزرگتر‌هاي فاميل، آنها فهميدند كه رفتار پسرشان طبيعي نيست! چه چيز در خانواده آقاي الف باعث شده است پسرك آرزوي دختر بودن كند؟ شايد بايد به برخوردهاي اين خانواده با فرزندان‌شان بيشتر دقت كنيم. اگر از آقا و خانم الف بپرسيد آنها هميشه پيش از ازدواج چه تصويري از خانواده ايده‌آل‌شان داشتند هر دو يك صدا و محكم مي‌گويند: «يك خانه نقلي با دو تا دختر قند عسل!» وقتي آنها ازدواج كردند و اولين فرزندشان، يعني پرستو به دنيا آمد، فهميدند كه يك قدم به روياي‌شان نزديك‌تر شده‌اند، اما تولد پژمان آنها را خوشحال نكرد! در واقع پژمان جزء تعريف‌نشده‌اي در روياي اين 2 نفر به حساب مي‌آمد. چون آنها براي تكميل روياي‌شان يك دختر ديگر مي‌خواستند. به هر حال اين زوج ناچار بودند فرزند تازه را هم در كانون خانواده بپذيرند و دوست بدارند، اما روياي آن خانه نقلي و 2 تا دختر نازنين‌شان هيچ وقت از خاطرشان پاك نشد و بدي ماجرا اين است كه بر رفتارهايشان با پسر خانواده اثر گذاشت.

اگر از خودشان بپرسيد آنها مي‌گويند هر 2 فرزند را به يك اندازه دوست دارند و عادلانه با آنها برخورد كرده‌اند، اما واقعيت اين است كه آنها با پژمان دقيقا مانند دختر دوم نداشته‌شان رفتار كرده‌اند و تلاشي براي پرورش هويت جنسي پژمان نكرده‌اند.

خانم الف براي صرفه‌جويي بيشتر، لباس‌هاي كهنه پرستو را در خانه، تن پژمان مي‌كند. پسرك هنوز هم با اسباب‌بازي‌هاي دخترانه خواهرش بازي مي‌كند. خانم الف به عنوان يك مادر، تلاش كرده است دوستان مناسب و هم سن و سالي براي پرستو پيدا كند و حتي آنها را براي بازي به خانه بياورد، اما هرگز به ذهنش نرسيده است كه پسرش پژمان را از اين جمعيت زنانه جدا كند و براي او هم دوستاني از جنس خودش پيدا كند.

او و شوهرش هيچ سعي‌اي براي آموزش رفتارهاي مردانه به پسرشان نكرده‌اند. پژمان در اين سال‌ها حتي نقشي در تزئين اتاقش هم نداشته و تابع سليقه خواهر و مادرش بوده است و اگر همين حالا وارد اتاق مشترك او و خواهرش شويد مطمئنا خيال مي‌كنيد وارد اتاق 2 دختر بچه شده‌ايد چون در اين اتاق نه خبري از عكس‌هاي قهرمان‌هاي رشته‌هاي ورزشي مردانه است، نه عكس ماشين. تمام ديوارها پر شده از عكس انواع عروسك‌ها. لب طاقچه اتاق هم، از عروسك‌هاي دخترانه پر شده است اما دريغ از يك ماشين باري كوچولو يا يك ربات بامزه يا حتي يك عروسك مذكر!

پژمان ياد نگرفته است از جمعيت دخترها فاصله بگيرد و با پسرها بازي كند، او نمي‌داند كه يك مرد بايد ظاهري جدي و پرجذبه داشته باشد، او با مسووليت‌هاي يك مرد براي اداره خانواده آشنا نيست و در طول 7 سال زندگي‌اش فهميده است كه خواهرش، محبوب دل والدينش است، بنابر اين نتيجه گرفته است كه اگر مثل او رفتار كند بايد عزيز خانواده شود.اين نوع خانواده‌ها كم نيستند. شايد البته اين تبعيض جنسيتي در بسياري از خانواده‌ها برعكس باشد. شايد هم چاشني‌اش به اين شدت كه مثال زديم نباشد، اما به هر حال اين مثال يك درس مهم تربيتي را براي خانواده‌هايي كه قرار است خواهر و برادري را در كنار هم پرورش بدهند دارد: تفاوت جنسي دختر و پسري را كه كنار هم بزرگ مي‌شوند از هم تشخيص دهيد و هويت جنسي‌شان را جدي بگيريد.

كي گفته دعوا طبيعي است؟

دوست خانوادگي‌اي دارم كه دختر و پسرش بيش از 6 سال است با هم گفت‌وگو نمي‌كنند! يعني اين خواهر و برادر 6 سال است كه صحبت كردن با يكديگر را متوقف كرده‌اند و مساله تاسف‌برانگيز اين است كه دوستم مي‌گويد «اين طور بهتر است چون حرف نمي‌زنند ديگر با هم دعوا نمي‌كنند!» مي‌دانيد ماجراي قهر طولاني اين 2 فرزند چگونه آغاز شد؟ 6 سال پيش يعني زماني كه پسر، اول دبيرستان بود و خواهر، سوم راهنمايي، آنها بر سر خريد يك بسته چيپس با هم دعوا كردند.

اشتباه اول اين بود كه والدين آنها، هيچ واكنشي به جر و بحث فرزندان‌شان نشان ندادند. اشتباه دوم اين بود كه در اثر اين بي‌توجهي، بچه‌ها با هم گلاويز شدند، اما از آنجا كه والدين اعتقاد داشتند اين برخورد فيزيكي زياد طول نمي‌كشد، دخالتي نكردند. اشتباه سوم اين بود كه بعد از اين دعوا، آنها جانبداري كردند و از آنجا كه زور دختر از پسر كمتر بود، طرف دختر را گرفتند و پسر را متهم كردند! اشتباه چهارم اين بود كه آنها، پس از آرام شدن اوضاع، هيچ تلاشي براي آشتي دادن بچه‌ها نكردند و به اين ترتيب قهري بچگانه كه مي‌توانست چند ساعت طول بكشد، به 6 سال سكوت رسيد و حالا اين خانواده فرزنداني بزرگسال دارند كه با هم گفت‌وگو نمي‌كنند و پدر و مادر هنوز متوجه نيستند كه اين مساله چه عواقبي خواهد داشت! مسلما دير يا زود آنها تشكيل خانواده مي‌دهند و روزي مي‌رسد كه خلاء داشتن خواهر يا برادر را حس مي‌كنند و والدين‌شان را به دليل كوتاهي در مديريت كردن دعواي كودكانه آنها نمي‌بخشند. از طرفي ديگر پرورش آنها در 6 سال گذشته دقيقا مشابه فرزنداني بوده است كه در خانواده‌هاي تك فرزند زندگي كرده‌اند و به اين ترتيب اين بچه‌ها، تعامل با همنوع را ياد نگرفته‌اند و اين مشكل در آينده در زندگي مشترك و محيط كاري يا تحصيلي گريبانگيرشان مي‌شود.دعواي خواهر و برادرها مساله‌اي طبيعي نيست و شما به هيچ وجه نبايد در برابر آن بي‌تفاوت باشيد. نه تنها ممكن است دعواي لفظي خواهر برادري، به برخوردهاي فيزيكي منجر شود و با توجه به مساوي نبودن توان جسمي طرفين يكي از آنها آسيب جدي ببيند، بلكه اين نوع مشاجره ها، حريم‌هاي خانوادگي را از بين مي‌برد و حرمت‌هايي شكسته مي‌شوند كه ديگر قابل جبران نيستند. به همين دليل پدر و مادر به توصيه روان‌شناس‌ها وظايفي در جلوگيري از دعواي ميان خواهر و برادرها و مديريت شرايط در صورت بروز مشاجره و جر و بحث دارند. اولين وظيفه والدين اين است كه دعوا كردن را به طور كلي در خانواده ممنوع اعلام كنند، اما به هر حال نمي‌شود انتظار داشت همه قوانين خانوادگي هميشه رعايت شوند و احتمال دارد در شرايطي، بچه‌ها اين قوانين را بشكنند.

معمولا علت دعواي خواهر و برادرها يا تجاوز به مرزهاي يكديگر است، يا حسادت يا رقابت. البته اشتباهات والدين در بروز اين علت‌ها نقشي اساسي دارد. اگر فرزندان يك خانواده حسادت يا رقابت ناسالم مي‌كنند به اين معناست كه محبت والدين يا امكاناتي كه در اختيار آنها گذاشته‌اند به تناسب تقسيم نشده است. شايد آنها از جايگاه‌شان در خانواده راضي نيستند يا هنوز‌ مهارت‌هاي زندگي را به درستي نياموخته‌اند و شيوه برخورد با مشكلات و مسائل را نمي‌دانند، اما هر پدر و مادري، بايد شيوه صحيح برخورد با دعواي خواهر و برادر را در خانواده بياموزد. روان‌شناس‌ها معتقدند والدين اجازه ندارند در دعواي بچه‌ها، يكي از طرفين را متهم كنند چرا كه جانبداري كردن آنها به نفع يكي از فرزندان در دعواهاي اين‌چنيني باعث مي‌شود آنها كينه يكديگر و حتي والدين‌شان را به دل بگيرند و در آينده هم به آنها بي‌اعتماد شوند و تلاش كنند به جاي اعضاي خانواده، تكيه گاه‌هايي ديگر را براي خود پيدا كنند.

بنابر اين پدر و مادر در صورت مشاهده دعواي بچه‌ها بايد بلافاصله و بدون طرفداري از يك طرف دعوا، آنها را از هم جدا كنند و با اعلام اين كه مشاجره در خانه ممنوع است به آن پايان بدهند و از بچه‌ها بخواهند درباره مشكلات‌شان با آنها صحبت كنند و قبل از آن كه دير شود آنها را با هم آشتي دهند و نگذارند قهرشان بيش از اندازه طول بكشد.

مساوات، يكساني خدمات نيست!

رعايت عدالت ميان 2 كودك از 2 جنس مخالف در يك خانواده از جمله مسووليت‌هاي پدر و مادر است، اما مساوات به معناي رفتارهاي كاملا مشابه با خواهر و برادر و خريدن اسباب‌بازي‌ها، كتاب‌ها، پوشاك يكسان براي آنها نيست بلكه كاملا برعكس است. شما وظيفه داريد با توجه به جنسيت بچه‌ها، نوع تفريحات آنها، اسباب‌بازي‌ها و پوش‌شان را از هم جدا كنيد و حتي در مواقعي لازم است بسته به جنسيت‌شان سبك حمايتي شما از آنها نيز متفاوت باشد. البته در اين بخش بايد درباره اسباب‌بازي‌هاي مخصوص دختران و پسران يك پرانتز باز كنيد. اين كه شما صرفا اتاق دخترتان را از عروسك پر كنيد و اتاق پسرتان را از مسلسل و ماشين باري پسنديده نيست. طبيعي است كميت اسباب‌بازي‌هاي دخترانه و پسرانه بايد با توجه به جنسيت بچه ها، تعيين شود، اما از سوي ديگر هر كودكي حق دارد بخشي از اسباب‌بازي‌هاي جنس ديگر را نيز داشته باشد براي مثال نبايد دختران را به طور كلي از بازي با اسباب‌بازي‌هايي مانند ماشين محروم كرد چرا كه پژوهش‌هاي جديد روان‌شناسي اثبات كرده‌اند محدود كردن بچه‌ها در استفاده از يكسري اسباب‌بازي‌هاي خاص، صرفا به دليل مغايرت با جنسيت‌شان مانع رشد مهارت‌هاي آنها در بزرگسالي مي‌شود.منظور ما از عدالت در خانواده يكساني خدماتي كه به فرزنداني از 2 جنس مخالف ارائه مي‌دهيد نيست و اين خدمات ماهيت‌هاي متفاوتي براي دختر و پسر دارند، اما ميزان اين خدمات براي دختر و پسر خانواده نبايد چندان با هم فرق داشته باشد. قرار نيست يكي از بچه‌ها مطلقا آزاد باشد و ديگري هميشه در بند. قرار نيست يكي از آنها هميشه سوژه عكس و موضوع تعريف و تمجيد شما باشد و ديگري هميشه منزوي و گوشه‌گير. قرار نيست يكي از آنها هميشه هديه بگيرد و ديگري تا بزرگسالي در حسرت تشويق شما بماند.يادتان باشد پسران و دختران، توانمندي‌ها و خلق و خوي مشابهي ندارند. حتي امكان دارد يكي از آنها وقتي به سن مشابه با خواهر يا برادرش مي‌رسد از توانايي‌هايي كه او در آن سن داشته است برخوردار نباشد، شايد از نظر تحصيلي به خوبي ديگري نباشد و استعدادهاي متفاوتي داشته باشد، اما شما در جايگاهي نيستيد كه اين دو نفر را با هم مقايسه كنيد و نتيجه بگيريد كدام يك باهوش‌تر، عاقل‌تر و زرنگ‌تر از ديگري است و مهم‌تر اين كه آنها قابل مقايسه با هم نيستند چون دو انسان متفاوت، با جنسيت متفاوت، ويژگي‌هاي متفاوت و استعدادهاي مختلف هستند.

نكته مهم ديگر در تربيت كردن خواهر و برادر، اين است كه به آنها احترام گذاشتن به حريم خصوصي يكديگر را ياد بدهيد. اين حريم خصوصي بويژه در نوجواني و دوران بلوغ اهميت بيشتري پيدا مي‌كند. آنها بايد ياد بگيرند گاهي اجازه دخالت و كنجكاوي در برخي مسائل يكديگر را ندارند.

فهماندن مرزها در روابط خواهر و برادر از كودكي باعث مي‌شود هر دو طرف، اداي احترام و رعايت حريم خصوصي يكديگر را در بزرگسالي نيز در نظر بگيرند. براي آموزش اين حريم‌ها لازم است از دوران كودكي، اتاق خواهر و برادر و حتي كمد اسباب‌بازي‌ها و لباس‌هايشان را از هم جدا كنيد و اگر اين امر در دوران كودكي محقق نشد حتما بايد در نوجواني، اتاق آنها و لوازم شخصي و خصوصي‌شان را از هم تفكيك كنيد.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام جم



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: روابط خواهر و برادر, روابط, خواهر, برادر