هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » نگین وضعی » آرزو
دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰ ساعت 2:4 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 آرزو

آرزوی دستهای تو
آرزوی چشمهای تو
آرزوی لبهای تو
مثل حشره ای می‌خورد خون از بدنم
بدنم سیاه
چشمهایم تار
لبهایم بسته
چقدر سخت است
تو را نداشتن
چقدر سخت است
با یاد تو زندگی‌ کردن
آبی آسمان تو را یادم میاره
تیرگی آسمان غم به دلم میاره
طلوعی دیگر نمیبینم
آن نور مسخره چیست؟
خورشید من کجاست؟
رویای من کجاست؟
می‌شینم کنار پنجره
به امید دیدار خورشید
باد شدیدی با هجومش شیشه ها را در هم میشکند
همه چیز خورد میشود و من در چنگال باد گرفتار میشوم
باد مرا به این ورو آن ور میکشد
گاه میخورم به درختها و پرت میشوم
و گاه از لایه چنگال‌های باد سقوط می‌کنم
جز باد کسی‌ همراه من نیست
جز خاک کسی‌ گوش به حرفم نمیدهد
آخر راه است
همراه با باد
دور از خاک
معلق بین زمین و هوا