هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » فربود شکوهی »غنچه خندان بیا
سه شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۰ ساعت 20:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

غنچه خندان بیا

باز بهار آمده ،‌خیز و خرامان بیا
جان ز تن رفته را گوی به سامان بیا

در همه عالم نگر ،‌ روی دلارام بین
یار دل آرام من ، باز به بستان بیا

غنچه دهان برگشود در چمن و باغ و راغ
باغ دلم بی گل است ، غنچه خندان بیا

خنده زنان می‌روی ،‌ بیخ و بنم می‌کنی
مقصد و مقصود من ، ‌قبله جانان بیا

عمر تبه کرده را هدیه به جانان ببر
بو که قبول افتدش ، خاطر شادان بیا

آب به چشمان نماند بار دگر گویمت
چشمه خشکیده‌ام ، زمزم عرفان بیا

من که به خود نآمدم ، زلف توام می‌کشد
چند اسیری بری ، نوبت قربان بیا

آهوی بشکسته پا ،‌ تیر سزاوار نیست
گر تو به خواهی زدن ، گوی به میدان بیا

جلوه از آن قطره‌ای ، کز می لعلت چشید
سر به بیابان نهاد ،‌ روی به سامان بیا