آدمها از وقتي روي اين كره
خاكي جاي گرفتند و متوجه شدند كه يك جا بمانند و براي تهيه خوراك مجبور
نباشند از جايي به جاي ديگر بروند، براي خود سرپناهي ساختند. يعني يك جا
ماندن آدمها با خانه ساختن همراه شد و از همان موقع اين چهارديواريها محل
امن و آسايش يك خانواده بود.
از
همان دوران تا حالا خانه همين نقش را برعهده دارد. امروز هم خانه جايي است
براي زندگي، جايي كه بيسر و سامانيهاي ما آنجا سر و سامان ميگيرد. جايي
كه بايد خستگيهاي ما را از تن مان به در كند. مكاني براي آرام شدن و از
هاي و هوي زمانه دور شدن.هر چه جهان و روابط انسانها پيچيدهتر شد، نياز
به امن و آرامش خانه بيشتر خود را نشان داد. امروز انسان بيش از هر زمان
ديگر به يك چارديواري براي آرامش و دور شدن از استرسهاي زندگي بيرون از
خانه محتاج است، چه شرقي باشد و چه غربي، چه سياه و چه سفيد و چه زن يا مرد
و پير يا جوان. خانه اما در هر دوران نقشهاي ديگري هم بازي ميكند.
خانوادهها در هر زمان نيازهاي متفاوت و خاص خود را دارند. نكته مهم براي
داشتن يك خانواده خوب و يك خانه آرام، شناختن خانه و خانواده و خصوصيات
آنها است. خانواده امروزي با آن چه صد سال پيش خانواده ناميده ميشد،
متفاوت است؛ هر نسل خصوصيات خود را به خانه ميآورد. ممكن است ما هنوز در
خانه پدري كه متعلق به 60 يا 70 سال پيش است زندگي كنيم، اما بايد بدانيم
هر چند خانه همان خانه است، اما روابط افرادش تغيير كرده است.
آن
چه امروز ميخواهيم در مورد روابط افراد خانواده بگوييم و به آن توجه كنيم
اين است كه خانواده مانند يك سيستم زنده عمل ميكند. اين سيستم گاهي دچار
مشكل ميشود و گاهي به خوبي و رواني فعاليت ميكند. بايد شرايط را طوري پيش
برد كه اين موجود زنده بتواند به حيات خود در عين سلامت ادامه دهد و هرگاه
مشكلي برايش پيش آمد با كمك همه افراد خانه آن را حل كنيم.
در
خانههاي امروزي هر چند افراد، زندگي به نسبت مستقلتري از گذشته دارند،
اما ايجاد همبستگي و اتحاد ميان آنها پايه نخست زندگي و تشكيل خانه
است.يادمان باشد همبستگي و استقلال از مهمترين عوامل ايجاد يك خانواده
موفق هستند، اما بايد حد و مرز اين دو را دانست. خوب است افراد خانواده در
اين مورد با هم صحبت كنند، نظرات هم را بدانند و با توجه به همه ديدگاه ها،
پدر و مادر، مرز اين دو اصل مهم را تعيين كنند.از سوي ديگر تاكيد مجدد بر
اين موضوع ضروري است كه هر سيستمي ممكن است دچار مشكل شود، خوب است مشكل
افراد خانواده را مشكل خود بدانيم و براي حل كردنش تلاش نماييم.اگر اين
گونه به زندگي نگاه نكنيم، افراد خانواده تبديل به جزيرههاي تنهايي
ميشوند كه هر حادثهاي ممكن است آنها را متلاطم و سردرگم كند. مشكلات
هميشه براي ديگران روي نميدهند، ما هم ممكن است در مسير تند باد حوادث
قرار بگيريم.
يكدلي و اتحاد، رمز موفقيت خانوادهها در زندگي پرتلاطم و پراسترس امروزي است.