قطعه 7
روزگاری گذشت
و تو مرد ترانه های باد
در دل کوه پیچیدی
پژواک صدایت
دشت را لرزاند.
کوزه ام
کنار چشمه شکست
و با سوزنی که خال بر گونه ام کوبیده بودی
لب هایم دوخته شد
به مردمکانت.
دیر رسیده ی سرخ!
سبز نگاهم
چند سین دیگر صبر کند
به نوروز خواهد رسید.؟