قطعه 5
انتظار، فقر است
یا فقر، انتظار؟
برای من که آمدنت
حادثه باران رهایی است.
چگونه می آیی
با کدام مرکب
از کدام سو؟
تا جاده ها را
سراپا چشم در چشم این مردمان غریب
بدوزیم
تکه های جگر فقر را
که ما را چه زیبا کرده است - می گویند -
برای آمدنت
به سمتی که می خواهی
هر دو طرف راه
در چراگاه مصلحت
آهو بره های ما را سر بریدند
برای آمدن تو
به اسم تو
قسم نمی خورم
فقط اینجای شعر
چشمک می زنم
یواشکی
- برای توست -
این همه قربانی
سر هر کوچه
شمعدانی های ما پلاسیدند ....