هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

مقايسه نكنيم
دوشنبه ۲ آبان ۱۳۹۰ ساعت 20:16 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
ما آدم‌ها از وقتي فكرمان كار مي‌كند، عادت مي‌كنيم داشته‌هاي خودمان را با آنچه ديگران دارند، مقايسه كنيم.وقتي كودك هستيم، اسباب‌بازي‌ها در ميدان رقابت قرار مي‌گيرند. پسرها دوست دارند ماشين بزرگ‌تر و قوي‌تر مال آنها باشد و دخترها آن عروسكي را مي‌خواهند كه حرف مي‌زند و شير مي‌نوشد.

در سال‌هاي اول مدرسه از مداد و پاك‌كن و مداد تراش و خودكار گرفته تا كيف و حتي سرويس رفت‌وآمد وارد اين بازي مي‌شوند. بچه‌ها حتي نوع، مدل و رنگ ماشين پدر يا مادرشان را با هم مقايسه مي‌كنند.اين روحيه با ما بزرگ شده، كم‌كم به يك عادت تبديل مي‌شود و طي سال‌هاي عمر،اين نوع و ميزان مقايسه است كه فقط تفاوت مي‌كند.

گروهي معتقدند اين مقايسه‌ها نه تنها بد نيست كه باعث پيشرفت انسان در مقاطع مختلف زندگي نيز مي‌شود. اما آنچه در اين ميان مغفول مي‌ماند و آنها كه متولي تربيت نسل جديد هستند، به آن توجه نمي‌كنند، تعميم اين مقايسه در ذهن انسان است.

اما بايد به اين نكته توجه كنيم كه تا وقتي مقايسه در محدوده اشياء و اجسام باشد، چندان مضر نيست، البته در اين حد هم والدين بايد مراقب باشند و در باره‌اش با بچه‌ها صحبت كنند تا كار به حسادت نرسد. اما وقتي اين مقايسه به حوزه انسان‌ها مي‌رسد، بحث كاملا متفاوت مي‌شود. وقتي بچه‌ها پدر و مادرشان را با پدر و مادر دوستشان كنار هم قرار مي‌دهند و براساس شنيده‌ها، اخلاق و ثروت آنها را با هم مقايسه مي‌كنند، مشكلات آغاز مي‌شود.بچه‌ها متوجه نيستند كه مداد يا كيف را مي‌شود عوض كرد؛ حتي ماشين راهم مي‌توان فروخت و ماشين جديدتر يا بزرگ‌تري خريد؛ اما پدر و مادر را نمي‌توان عوض كرد.

اينجا همان بزنگاه تربيتي است. همان‌جا كه پدرها و مادرها بايد حواسشان را جمع كنند و با دقت و توجه، با زبان بچه‌ها در اين مورد با فرزندانشان صحبت كنند. به آنها بگويند و بفهمانند كه انسان جايگاهي برتر از اشيا دارد و ما همان‌گونه كه با ابزار و لوازم خانه برخورد مي‌كنيم، نمي‌توانيم با انسان‌ها مواجه شويم.اگر اين مساله مورد غفلت واقع شود و بچه‌ها از همان كودكي متوجه نشوند كه بايد با اشيا و آدم‌ها متفاوت رفتار كرد، به يقين در زندگي آينده خود دچار مشكل مي‌شوند.

ما همه در محيط كار و زندگي با افراد مختلفي روبه‌رو مي‌شويم؛ آنها را تا حدودي مي‌شناسيم و با روحياتشان قدري آشنا مي‌شويم. گاهي اما در پس اين آشنايي‌ها، قضاوت‌ها و در پي آنها مقايسه‌هايي صورت مي‌گيرد؛ مقايسه‌هايي از همان نوع دوران كودكي! البته بيشتر از سوي گروهي كه ياد نگرفته‌اند آدم‌ها ابزار نيستند.ما در محيط كار همكاراني داريم كه چند ساعت از روز را با احترام متقابل در كنار هم به كار مشغوليم. اما گاهي اين محيط را با زندگي مشترك و خانه خود مقايسه مي‌كنيم و همچنين همكاران‌مان را با همسرمان! اين اما از همان نوع مقايسه‌هايي است كه مي‌تواند مشكل‌ساز شود.ما بايد بدانيم محيط كار و منزل، دو فضاي كاملا متفاوت هستند. به دليل همين تفاوت، رفتارها هم يكسان نيستند. آنچه همسرمان از ما انتظار دارد، با مطالبات يك همكار كاملا متفاوت است.خود ما هم در محيط كار و خانه يك‌جور رفتار نمي‌كنيم. پس مقايسه ميان همكاران با همسرمان از اساس اشتباه است. همه ما بايد بدانيم انسان‌ها داراي خلقيات و روحيات گوناگوني هستند. جايگاه آنها نيز متفاوت است و همه ما بايد ياد بگيريم آدم‌ها را همان‌طور كه هستند، همان‌طور كه فكر مي‌كنند و همان‌طور كه عمل مي‌كنند، ببينيم و قبول كنيم.



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، تست و مطالب روانشناسی