معمولا با چند ملاك كلي بر موفق
يا ناموفق بودن يك مرد قضاوت ميكنيم. مثلا اگر او مردي پولدار باشد اكثر
قريب به اتفاق ما او را مردي موفق ميدانيم در صورتي كه ممكن است درون
خانواده خود مردي موفق نباشد و روابط خانوادگي خوب و موفقي نداشته باشد يا
ممكن است مردي كه توانسته مدارج علمي بالايي كسب كند را مردي موفق بدانيم
در صورتي كه او در محيط كاري خود نتوانسته به خوبي عمل كند و ناموفق است.
موفقيت
ميتواند در جنبههاي مختلف زندگي رخ دهد، اما ما نميتوانيم فردي را كه
در زمينه خاصي به موفقيت دست يافته فرد كاملا موفقي بدانيم بلكه مثلا
ميتوانيم بگوييم او در زمينه مالي يا تحصيلي موفق است. براي اين كه بدانيم
يك مرد كاملا موفق چه خصوصياتي دارد بايد كمي جزئيتر به زندگي او نگاه
كنيم و راجع به موفقيت او قضاوت كنيم.
موفقيت فردي
يك
مرد موفق در زمينه فردي از لحاظ اخلاقي و رفتاري روي خود كار كرده و در
مرحله اول خود را بهخوبي شناخته است و يك شناخت واقعبينانه و بدون اغراق
راجع به خود به دست آورده و تمام نقاط ضعف و قوت خود را يافته است. او پس
از خودشناسي درصدد ارتقاي شخصيت خود و رفع نقاط ضعف اخلاق و رفتار خود
برميآيد و از راههاي مختلف در اين زمينه كمك ميگيرد مانند مطالعه و
تحقيق و مشاوره با افراد متخصص و پس از كمك گرفتن از منابع مختلف تا برطرف
شدن كامل نقاط ضعفش پيش ميرود و صرفا به جمعآوري اطلاعات بسنده نميكند و
درصدد عمل به اطلاعات و راهكارها برميآيد. او هيچگاه از بازبيني اخلاق و
رفتار خود دست برنميدارد و هيچ وقت فكر نميكند كامل شده است. او
انتقادپذير است و از آينه ديگران خود را ارزيابي ميكند و انتقادگران را
دوستان واقعي خود ميداند. شخصيت يك مرد موفق، بزرگترين سرمايه اوست كه
ميتواند اولين پله براي موفقيتهاي بعدي او باشد. پس او به شخصيتش اهميت
ميدهد و دائما در حال بهتر كردن اخلاق و رفتار خودش است. او به ظاهر خود
نيز مانند باطنش اهميت ميدهد حتيالامكان ورزش ميكند، پرخوري نميكند و
اندام و ظاهرش برايش مهم است. او خوشلباس و شيك است و اين به معناي خريد
لباسهاي گرانقيمت نيست بلكه او ميتواند با كمي سليقه و رعايت نظافت
ظاهري، خود را مرتب و شيك در انظار عمومي ظاهر كند. همچنين او به ذهن و
فكرش نيز اهميت ميدهد و از تحصيل علم هيچگاه غافل نميشود و تا جايي كه
امكان دارد و ميتواند به درسش ادامه ميدهد و پس از اتمام تحصيلاتش نيز
مطالعات علمي خود را كنار نميگذارد و با علم روز دنيا پيش ميرود. او فردي
اميدوار به زندگي است و اهل غر زدن و آه و ناله نيست و معتقد است كه
ميتواند به موفقيت و خوشبختي دست پيدا كند.
موفقيت كاري
ميتوان
گفت كه در اكثر مواقع يك مرد شخصيتش را با كارش نشان ميدهد. يك مرد موفق
در كارش بسيار مسووليتپذير است. او كار را صرفا براي درآمدزايي نميخواهد
بلكه انگيزه ديگرش مفيد بودن در جامعه و تاثيرگذار بودن در محيطي كه در آن
زندگي ميكند، است. پس حتما سعي ميكند كارش را طوري انتخاب كند و انجام
دهد كه به تمام انگيزههايش برسد. او با جديت كار ميكند و هميشه درصدد به
دست آوردن موفقيتهاي كاري است. او از كمترين تلاش بيشترين بهره را ميگيرد
چراكه مديريت زمان و برنامهريزي دارد و همچنين با سياست كاري كه به خرج
ميدهد، باعث موفقيتهاي پيدرپي خود ميشود. او در هر سمتي كه قرار دارد
يك مدير موفق و عالي است، حتي اگر تنها بر خودش مديريت داشته باشد، آن را
به نحو احسن انجام ميدهد. او كارش را دوست دارد حتي اگر باب ميلش نباشد
يعني او محيط و نوع كار خود را طوري ميسازد كه از آن لذت ببرد. او در هر
مقطعي براي مقطع ديگر برنامه دارد و هيچ گاه خود را تباه شده در كاري حس
نميكند. اگر كاري دارد كه كمتر از تواناييهاي اوست از آن به عنوان سكوي
پرتاب استفاده ميكند تا در آينده بتواند شغلي برازنده براي خود پيدا كند.
او براي اين كه نميتواند كاري مناسب و لايق براي خود دست و پا كند قيد كار
كردن را نميزند و سعي ميكند با گامهاي كوچك، اما استوار به سوي موفقيت
پيش برود نه با گامهاي بلند، اما لرزان و نامطمئن.
موفقيت خانوادگي
يك
مرد موفق در خانواده خود به پدر و مادرش احترام ميگذارد و با آنها يك
رابطه صميمانه و دوستانه برقرار ميكند. او در جواني مايه افتخار
خانوادهاش است و در ميانسالي عصاي دست پدر و مادرش. يك مرد موفق قدر پدر و
مادرش را ميداند و هميشه از آنها متشكر است نه طلبكار و از آنها
انتظاراتي بيشتر از توانشان ندارد. او با خواهران و برادرانش نيز مهربان
است و اگر بزرگتر از آنهاست بايد سعي كند كه الگويي خوب براي آنها باشد و
اگر كوچكتر است بايد خوبيهاي خواهر و برادرانش را ياد بگيرد نه اين كه از
بديهاي آنها الگوبرداري كند. يك مرد موفق در انتخاب دوستانش بسيار دقت
ميكند چرا كه دوستان يك مرد ميتوانند سرنوشت او را به كلي تغيير دهند. او
بر دوستانش تاثير مثبت ميگذارد و دوستاني را انتخاب ميكند كه از خودش
موفقتر و بهترند تا بتواند موفقتر شود.
يك
مرد موفق در انتخاب همسرش نيز بسيار محتاط عمل ميكند تا بتواند آينده خود
را تضمين كند. او در اين انتخاب نظرات بزرگترهايش را نيز در نظر ميگيرد و
شخصي لايق و زني در خور خود و خانوادهاش را انتخاب ميكند. او عشق را
ميشناسد و آن را نثار كسي ميكند كه لياقت آن را دارد. يك مرد موفق با
همسرش رفتاري خوب و متناسب دارد. او مهربان است و روحيات يك زن را به خوبي
ميشناسد و ميداند كه در موقعيتهاي مختلف رفتار مناسب با همسرش كدام است.
او مردي است كه همسرش ميتواند به او تكيه كند و به او اعتماد داشته باشد و
از همه مهمتر ميتواند به او عشق بورزد.يك مرد موفق با فرزندانش نيز
مهربان است و براي آنها الگويي خوب به حساب ميآيد، طوري كه رفتار او
ميتواند كمك شاياني به تربيت فرزندانش كند چراكه فرزندان از رفتار پدر به
عنوان يك الگوي مستقيم رفتاري، تقليد ميكنند و از او ياد ميگيرند. پس يك
پدر موفق آنقدر رفتار شايسته در خانه و بيرون از آن از خود نشان ميدهد كه
فرزندانش نيز از رفتاري شايسته برخوردار ميشوند.
موفقيت اجتماعي
يك
مرد موفق، در حوزه اجتماع نيز موفق است. او يك مرد قانونمند است به طوري
كه هيچگاه مشكلات قانوني برايش ايجاد نميشود چراكه وقتي ميخواهد دست به
هر كاري بزند اول از همه، قوانين آن را مطالعه ميكند يا از منابع آگاه
پرسوجو ميكند. همچنين او از حقوق خود و ديگران در جوامع آگاه است و به
حقوق ديگران احترام ميگذارد و اجازه نميدهد حقوق خود نيز در جامعه
پايمال شود. او از اخلاق خوب اجتماعي برخوردار است و همه او را به عنوان
يك مرد خوشاخلاق ميشناسد. او در جامعه رفتاري قاطع توام با گذشت و
مهرباني دارد و همچنين فردي مردم دار و در كمك به افراد جامعه پيشقدم است.