منافق
برای خوبی انسان بهانه لازم نیست
کنار نغمهء باران ترانه لازم نیست
بخوان ترانه وتیری به قلب غنچه بزن
برای کشتن گل تازیانه لازم نیست
قسم به رقص پرستو میان سفرهء باد
پرنده را قفس و آشیانه لازم نیست
بیا چو ابر بهاری سرود قطره بخوان
که فصل زرد خزان را جوانه لازم نیست
نشان خانهء حق را ز بوی باران پرس
میان این همه حجّت ،نشانه لازم نیست
برای اینکه دلم را به شعله بنشانی
بزن به تیر نگاهت زبانه لازم نیست