ساز شکسته
سازم شکسته، ترانه ای به دلم بریز
چون ابر مهربان کرانه ای به دلم بریز
دیگر نه بوی سیبی و نه خندهء گلی !
پژمرده ام ، جوانه ای به دلم بریز
چون باور نسیم که پر از مهربانی است
نا مهربان ، بهانه ای به دلم بریز
با این همه سکوت مروت ،هجوم شب
یک نغمه خوان، نشانه ای به دلم بریز
افسانهء دل من ، در کوچه سار عشق
لبخند عاشقانه ای به دلم بریز
دیگر نمانده آتش عشقی ز قلب ما
شوری بزن ، زبانه ای به دلم بریز
سازم شکست و ترانه ام فرو نشست
من بی ترانه ام ،ترانه ای به دلم بریز