کویر
من کویرم ای خدا
با حسرت یه قطره آب
یه عمره که دریا رو
از دو می بینم تو سراب
بهار برام یه اسمه
یه اسم کهنه تو کتاب
حرف من با آسمون
چرا می مونه بی جواب
خدایا... خدایا
کویرم ... کویرم
بگو ابر بباره می خوام جون بگیرم
اگه بارون بباره
اگه بارون بباره
آروم آروم و نم نم
رو لب خشک و تشنم
گیسوی سبز جنگل
تنمو می پوشونه
پرنده رو درختام
می سازه آشیونه
خدایا ... خدایا
خدایا ... خدایا