هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » اردلان سرفراز »بت شکن
چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت 0:46 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

بت شکن

ای آمده با شعر
 ای رفته با گریه
 ای خط دلتنگی
 از بغض تا گریه
با من صبورانه
سر کردی و ساختی
 اما چه بی حاصل
دردامو نشناختی
 تا زندگی بوده
قصه همین بوده
 پشت سر خورشید
شب در کمین بوده
 ما هر دو بازیچه در بازی نیرنگ
قربانی یک بت
سر تا به پا از سنگ
تو بت پرست اما
 من بت شکن بودم
باید که بت می مرد
 جایی که من بودم
بتخانه شد ما
محراب عشق من
باید که بت می مرد
 جایی که من بودم
بتخانه شد اما
 محراب عشق من
فرمان بت این بود
 جاییکه من بودم
قربانی بت شد
ایمان و پیوندم
من هم ز جای خویش
 بتخانه شد خالی
 با خود تو را هم برد
آن پوچ پوشالی
کنون نه بت مانده
 نه تو نه فردایی
این بت شکن ، مانده
با زخم تنهایی