از اینجا
از اینجا که بگویی
قلبِ شاعر اعدام میشود
کارد، که مزدور سلاخان است
مسرور و فاتح
مشغول میشود.
اینبار
لغاتِ خوب را
سرِهم خراب میکنیم
دوست نداریم و کینهایم
اینجا کسی خنده خیرات نمیکند
برمیگردیم
خستهتر و با دشنامی
بر گورها
نامِ هم را میتراشیم
از یاد بردهایم انگار هم را
در خوابِ ابدی مردهگان، جا میمانیم.