فروردین: مرغ زیرک به در خانقه اکنون نپرد / که نهادهست به هر مجلس وعظی دامی
برای انجام هر کاری نیاز به بررسی همهجانبه و انجام مشاورههای لازم است، برای تصمیمگیری عجله نکن.
اردیبهشت
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
برای انجام کار جدید روش و مسیری را انتخاب کن که منفعت مادی و انسانی و اخلاقی داشته باشد.
خرداد
آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
زان شد کنار دیده و دل تکیهگاه تو
خود، بهتر از هر کس میدانی که نهایت آرامش و آسودگی را در حرم امن الهی مییابی، پس به او پناه ببر.
تیر
ابروی دوست گوشه محراب دولت است
آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او
دستیابی به تمنای دل شما سخت و دشوار است. اگر واقعا در این مسیر استوار هستی دل به پروردگار بسپار و از او کمک بخواه.
مرداد
حیف است طایری چو تو در خاکدان غم
زین جا به آشیان وفا میفرستمت
آنقدر خود را درگیر دنیا و لذتهای بیمایه دنیوی کردهای که آرامش درون را از دست دادهای.
شهریور
طمع خام بین که قصه فاش
از رقیبان نهفتنم هوس است
آنچه آرزوی دستیابی به آن را داری بر همه فاش و عیان است به جای پنهانکاری، تلاشت را به دستیابی به مقصود بگذار.
مهر
تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت میکنم
مدتی است در انتظار فرصت مناسب برای صحبت درباره دستیابی به مقصودی، هنوز زمان آن نرسیده است و منتظر باش.
آبان
روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم
که پریشانی این سلسله را آخر نیست
سالهاست خواستهای در دل داری و هنوز برای بهدست آوردن آن اصرار میورزی، بر مشکلات صبور باش و امید داشته باش.
آذر
زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست
در دست سر مویی از آن عمر درازم
یاری از سمت کسی برای رسیدن به مقصود نمیبینی، اما دل قوی دار و پیش برو که پایان راه با توکل به خدا مطلوب است.
دی
خمها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان میکه در آن جاست حقیقت نه مجاز است
بابت اتفاق خوبی که در زندگیات رخ داده است شاکر خداوند باش تا او شادیات را افزون کند.
بهمن
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
سنجیدهتر و عاقلانهتر تصمیم بگیر، عاقبت این سفر دور و دراز را در نظر بگیر و بعد به جستوجوی هدفت راهی غربت شو.
اسفند
صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش
که آب زندگیم در نظر نمیآید
آن کس را که میخواستی از تو دور و غیرقابل دسترس شده است. خیر و مصلحت خداوند را بپذیر.