نوزادیاش را به خاطر ندارم، اما از وقتی که پا شد و راه افتاد، دیگر من و همسرم یک لحظه آرامش نداشتیم. او مصداق کامل از دیوار راست بالا رفتن است و میترسیدم چشم از او بردارم و بلایی سر خودش بیاورد. از هیچ چیز نمیترسید و هرچه برایش توضیح میدادم، بیفایده بود. وقتی زبان باز کرد، مدام حرف میزد. کلافهام کرده بود. بعضی میگفتند، باهوش است که سوال میکند اما من گاهی از دستش گریه میکردم! بزرگتر که شد با همسن و سالانش نمیساخت و دعوا میکرد. همانهایی که میگفتند بچه باهوشی است، دیگر مرا برای بیادب بودن او مقصر میدانستند، بعضی میگویند، فرزندم بیشفعال است.
هر کودکی که کمی بیش از حد تحمل ما شیطنت کند، بیشفعال نیست، بلکه باید برخی از نشانهها را تا قبل از هفت سالگی از خود نشان دهد و البته شش ماه هم دوام داشته باشد. اگر کودکی به علت استفاده از یک دارو، شرایط زندگی مثل جدایی والدین، بیقراری کند، به او
بیشفعال گفته نمیشود.
مشکلات یک خانواده دارای کودک بیش فعال
وقتی کودکی بیش فعال است، اطرافیان او دچار مشکل میشوند. این کودکان در خانه، به علت پر تحرکی، دست زدن به اعمال خطرناک مثل رها کردن دست والدین در وسط خیابان، پریدن از مکانهای بلند و بازی با وسایل خطرناک و کارهایی از این قبیل حتی ممکن است توسط والدین، تنبیه شوند.
هرچه کودکان بزرگتر میشوند به علت رفتارهای نامناسب و رها کردن نیمهکاره فعالیتها و تکالیف مدرسه، با فرزندان دیگر خانواده یا همکلاسیهایشان مقایسه میشوند و همین موضوع موجب کاهش اعتماد بهنفس و احترام به خود در این کودکان میشود که زمینهساز بروز افسردگی خواهد بود.
حال شما تصور کنید که یک کودک بیشفعال به مدرسه برود! کودک پرتحرکی که نمیتواند چند دقیقه یکجا بنشیند، باید ساعتها روی نیمکت آرام و
قرار بگیرد. وجود یک کودک بیش فعال در خانواده، آرامش کل خانواده را مخدوش میکند، اما این صورت مساله راهحلهایی دارد که میتواند بسیار مفید باشد.
در قدم اول باید مطمئن شویم که کودک ما بیش فعال است. تشخیص این موضوع با متخصص و روانشناس کودک است که از روی نشانهها و علائم رفتاری و صحبت با والدین، به تشخیص میرسد.
اما قدم دوم، طی کردن مراحل درمانی با صبر و حوصله است. اولین موضوع در درمان، آموزش والدین است. والدین باید شناخت خوبی نسبت به این موضوع داشته باشند. باید این اختلال را بشناسند، با تاثیرات طبیعی آن در زندگی خانوادگی آشنا شوند و روشهای مقابله با آن و نحوه مدیریت کودکان بیش فعال را بدانند. درخصوص والدین، شناخت مساله و نحوه برخورد با آن بسیار مهم است. البته این بخشی از کار است. خود کودک نیز باید آموزشهای خاصی را ببیند تا به مرور توجه و تمرکزش بیشتر شود. آموزشها مرحله به مرحله سختتر میشود و متخصص درمان دارویی را هم در کنار تمرینهای رفتاری دنبال میکند.
مهمترین کمک والدین به این کودکان، حفظ سادگی و آرامش در خانه است. هرگونه شلوغی و سر و صدا و پیچیدگی میتواند به درمان او آسیب بزند.
نگرش شما بزرگترین کمک است
انتظارات، باورها و پیشداوریهای والدین باعث بروز مشکلات خاص در ارتباط با کودکشان میشود. اگر میخواهید به او کمک کنید، با خود بگویید که رفتارهای او از روی عمد نبوده و بهدلیل بیماری است. در مورد این بیماری بدانید و بیاموزید.
پل بین خود و فرزندتان را خراب نکنید
با او حرف بزنید و به حرفهایش گوش کنید. موقع حرف زدن به چشمان او نگاه کنید. ساده و متناسب با سنش رفتار کنید. عصبانی نشوید زیرا اگر هروقت که کاری را از او میخواهید، صدایتان را بلند کنید، کودک نیز چنین رفتاری را میآموزد.
او تشنه توجه شماست
روزانه 20 دقیقه از وقتتان را فقط به کودک اختصاص دهید. با او بازی و رابطهتان را تقویت کنید. او را تشویق کنید. بهترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار با تحسین است البته تحسینی که صحیح باشد. به کودک بگویید که کدام رفتارش را پسندیدهاید. نوع تحسین را با سن کودک هماهنگ کنید. او را در آغوش بگیرید و ببوسید.
دستور موثر و مناسب بدهید
این کودکان اختلال در تمرکز دارند، پس وقتی میخواهند کاری انجام دهند، حواسشان پرت میشود. مراقب باشید محیط خانه آرام باشد. تماسهای غیرضروری تلفن را قطع کنید، تلویزیون را خاموش و محیط خانه را بازسازی کنید. وقتی محیط را برایش مهیا کردید، فعالیت مورد نظر را مرحله به مرحله از او بخواهید. مطمئن شوید که وظایفش را متوجه شده است. دستوراتتان بهگونهای باشد که کودک توان انجامش را داشته باشد.
داروها و تغذیه را فراموش نکنید
در وعدههای غذایی، نظم زمانی ایجاد کنید و مواد غذایی پروتئینی،غذاهای کمنمک و میوه و سبزیجات تازه استفاده کنید. دارو کمککننده موثری است. با پزشک او در ارتباط باشید و دارو درمانی را ادامه دهید.
شما بهترین کمک را با صبر و بالابردن دانش خود در این زمینه به خود و کودکتان خواهید کرد.
منبع:جام جم