شمعدانی کنار پنجره به دستان مهربانت که هر روز برایش آب میریزی عادت
کرده است. وقتی انگشتانت را روی برگهایش میکشی، پر درمیآورد از گلدان تا
آسمان. کاش باور میکردی که عشق بین ما مثل همین گلدانهای شمعدانی به
توجه تو و دستان تو نیازمند است تا رشد کند و سبز بماند.
در
کتاب علوم دبستان میخواندیم، موجودات زنده برای ادامه حیاط به آب، هوا و
غذا نیاز دارند. عشق هم موجود زندهای است که برای ادامه زندگیاش، نیازمند
بعضی چیزهاست که اگر آنها را دریافت کند، میماند، رشد میکند و هر روز
عمیقتر میشود و اگر دریافت نکند، برگهایش یکییکی خشک میشود و به زمین
میافتد.اما اگر بخواهیم عشقمان نخشکد و هر روز سرسبزتر شود، باید شرایط
اولیه مورد نیاز او را برایش فراهم کنیم.
عشق
هم مانند هر موجود زندهای به این سه عنصر نیاز دارد. باید آبیاری شود و
آبیاری عشق همان حس پذیرش بیقید و شرطی است که اگر در چاردیواری خانه وجود
داشته باشد، دیگر کسی به خاطر من چه کردم و تو چه نکردی از دیگری دلخور
نمیشود. دوست داشتن طرف مقابل همان گونه که هست و به دنبال ایجاد تغییر در
او نبودن، میتواند محبت بین ما و همسرمان را بیشتر کند.
عشق
هم نیاز به غذا دارد و غذای آن ابراز علاقه، با بهانه و بیبهانه است. هر
بار دستان همسرمان را میگیریم، هر بار که شاخهای گل به او هدیه میدهیم،
هر پیامک خسته نباشید که در طول روز به هم میزنیم، هر لبخندی که نثار هم
میکنیم، همگی در حکم غذای مورد نیاز برای عشقمان هستند.
اما
هوا چیزی است که یک لحظه بدون آن نمیتوان زندگی کرد. شاید بتوان چند روزی
بدون آب و غذا زنده ماند، اما بدون هوا زندگی غیرممکن است و هوای مورد نیاز
عشق ما همان اعتمادی است که به یکدیگر داریم.
اعتماد
به طرف مقابل مانند هوا، ضروری است. همه ما نیاز داریم تا به شریک
زندگیمان اعتماد داشته باشیم. اگر چنین نباشد، عاشقانهترین حرفها هم
برایمان لذتبخش نیست. اعتماد، سنگ زیر بنای هر رابطه است. اگر از بین برود،
بازسازیاش مشکل خواهد بود. پس باید برای حفظ آن تلاش کرد.
مهم
این است که بدانیم باید به عشقمان رسیدگی کنیم. گاهی احساس می کنیم گیاهی
در حال پژمرده شدن است. آن وقت او را مقابل نور خورشید میبریم یا کارهای
دیگری را که باعث سرسبزی دوباره او میشود؛ انجام میدهیم. باید همین کار
را هم با عشق و علاقه بین خود و همسرمان انجام دهیم.
منبع:جام جم