به صورت کوچولوی تازهوارد نگاه کرد و خم شد که بوسش کنه. مامان گفت:
بیدارش نکنی ها! آروم بوسش کن. آروم بوسش کرد و دوباره سرگرم بازی با
عروسکش شد. حسابی توی فکر بود. سرش رو بلند کرد و گفت: مامانی! منو دوست
داری یا داداشی رو؟!این
سوالخیلی از بچههایی است که عزیزدردانه خانهای بودند و حالا با ورود
فرزند دوم جایگاهشان را در خطر میبینند. وقتی کودک دوم متولد میشود،
فرزند ارشد نیازمند دنیایی از توجه و علاقه میشود تا اطمینان پیدا کند،
این فرشته کوچولو قرار نیست جایش را بگیرد، بلکه قرار است همبازی دوران
کودکی و همدم و همراه بزرگسالیاش باشد. مشکلات ناشی از حسادت کودکان
معمولا زمانی به اوج خود میرسد که فرزند بعدی به فاصله خیلی کم و به صورت
ناخواسته یا بدون برنامه به دنیا میآید. زهرا . ک زمانی فرزند سومش را به
دنیا آورد که فرزند دومش یک و نیم ساله بود. او به خاطر حسادتها و
بدقلقیهای ایلیا بشدت تحت فشار است. خودش میگوید جرات تنها گذاشتن نوزادش
را ندارد چراکه ایلیا به محض تنها شدن، ممکن است به برادر کوچکش آسیب
برساند و این بدرفتاریها هنگام شیردهی به نوزاد، به اوج خود میرسد.
معمولا
وقتی اختلاف سنی بین فرزندان کمتر از سه سال میشود چنین رفتارهایی طبیعی
خواهد بود چراکه فرزند اول هنوز به قدری کوچک است که نمیتواند کم شدن توجه
را تاب بیاورد. اگر شما هم قصد بچهدار شدن دارید، باید برای قبل و بعد از
تولد نوزاد، برنامهای هم برای فرزند ارشدتان داشته باشید و مشکلات ناشی
از حسادت میان فرزندان را جدی بگیرید.
قبل از تولد نوزاد: سعی
کنید کودک را با نو زاد آشنا کنید، البته این کار را کمی قبل از تولد
نوزاد شروع کنید، یعنی با نزدیک شدن موعد تولد به کودکتان بگویید که خواهر
یا برادری در راه است که نیاز به مراقبت دارد و وقتی بزرگ شود همبازی او
خواهد بود. میتوانید درباره برخی امور مربوط به نوزاد از او نظرخواهی
کنید، اموری مثل رنگ لباس یا کفشی که برای نوزاد میخرید، اما درباره چیزی
مثل اسم کودک از او نظر نخواهید چراکه احتمالا اسامی قهرمانهای
کارتونهایش را پیشنهاد میدهد! مراقب باشید برای جلب نظر او در مورد
نوزادتان منفیبافی نکنید، مثلا نگویید «تو از او بهتر هستی یا نوزاد چیزی
جز یک دردسر نیست!» نکته دوم محل قرار گرفتن وسایل نوزاد است، اگر اتاق
جدیدی برای فرزند دوم در نظر دارید چهار تا شش هفته قبل از بهدنیا آمدن
نوزاد وسایل آن را تهیه کنید و اگر قرار است دو فرزند شما اتاق مشترکی
داشته باشند، کودک بزرگتان را هم در کار دکوراسیون اتاق دخالت دهید، او
باید از چیدمان اتاق و جای تخت و کمدش راضی باشد.
در
مورد بچههایی که فاصله سنی کم دارند اگر قرار است از تخت یا گهواره کودک
بزرگتر استفاده شود حتما از مدتی قبل تخت جدید کودک را برایش مهیا کنید تا
حس نکند به محض ورود نوزاد تازه وارد جایش غصب شده است و اما نکته سوم،
جدایی از مادر هنگام زایمان، هر چقدر هم که کوتاه باشد، برای کودکان سخت
است، بنابراین از قبل با او صحبت کنید و بگویید که برای مدت کوتاهی به
اندازه یک یا دو شب از او دور هستید. در ضمن به او گوشزد کنید که ممکن است
نیمه شب به بیمارستان بروید. چون اگر او شب بیدار شود و شما را در خانه
نبیند، اضطراب زیادی را تجربه میکند.
پس از تولد نوزاد:
شاید با تولد نوزاد، فرزند اول بداخلاقتر و وابستهتر شود، او را درک
کنید، چراکه نیاز به ابراز وجود دارد و میخواهد مطمئن باشد کسی جایش را در
خانواده نگرفته است، دقت کنید که حسادت در کودکان خردسال بدون حاشیه ابراز
میشود، مثلا کودک میپرسد: چه زمانی نوزاد میمیرد؟ یا بهتر نیست او را
به بیمارستان برگردانیم؟! اما در کودکان بزرگتر این حس سرکوب میشود و
خودش را با علائمی مثل ناخن جویدن، شب ادراری، کشیدن موهای دیگران و
خرابکاری از قبیل شکستن ظرف یا پرتاب کردن وسایل و اسباببازیها، خودش را
نشان میدهد. اگر کمی صبوری کنید و سختگیری بیمورد نداشته باشید با گذشت
زمان حس حسادت، به حس تسلط و کنترل تبدیل میشود و کمکم فرزندتان خود را
نسبت به خواهر یا برادر کوچکتر مسئول میداند و میفهمد که نوزاد فقط
متعلق به پدرو مادرش نیست بلکه به یک خانواده تعلق دارد و همگی باید مراقب
او باشند. با این حال اگر فرزند بزرگتر با صراحت میگوید نوزاد را دوست
ندارد، نباید با او مجادله کنید. از آنجا که مادر مجبور است زمان زیادی را
صرف شیردهی و مراقبت از نوزاد کند، فرزند اول هم باید زمان بیشتری را با
پدر بگذراند تا احساس نکند والدین او را تنها گذاشتهاند. اگر کودک هنوز از
پوشک استفاده میکند، بگذارید همچنان این روند ادامه پیدا کند و اگر هنوز
شیر مادر میخورد آن را قطع نکنید و خلاصه فراموش نکنید که او هنوز یک کودک
است.
گاهی
اوقات وقتی کودک بزرگتر به نوزاد نزدیک میشود، مادر یا پدر به صورت
ناگهانی واکنش نشان میدهند، در واقع ترس والدین از این است که نوزاد آسیب
ببیند، اما از این نکته غافلاند که جملههای دستوری و ناگهانی، کودک بزرگ
را رنجیدهخاطر میکند. به کودک اجازه دهید نوزاد را در آغوش بگیرد، او را
نترسانید، خودتان به او یاد دهید چگونه کودک را با ملایمت نوازش کند و
ببوسد. برایش توضیح دهید: خواهر یا برادرت دوست دارد تو به آرامی با او
رفتار کنی»، روی واژههای خواهر و برادر تاکید کنید تا کودک نسبت خود و
نوزاد را بشناسد و به نوزاد دلبستگی پیدا کند.
اگر
اقوام و دوستان برای نوزاد نورسیده هدایایی میآورند، فراموش نکنید که
خودتان به فرزند اول اسباببازی یا چیزی که دوست دارد را هدیه دهید، به این
ترتیب، هم به او توجه داشتهاید و هم او را سرگرم هدیه تازهاش میکنید.
وقتی او برای مدتی آرام و با اسباببازیهایش سرگرم است، سراغش بروید و با
او حرف بزنید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید و فرزند ارشد شماست و
هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند جای او را در دل شما
بگیرد.
نکته آخر این که نباید به خاطر چند سال بزرگتر بودن، او را از «کودکی
کردن» محروم کنید، او هنوز کودکی است که نیاز دارد بازی کند و دوران خوش و
خاطرهانگیز خردسالیاش را داشته باشد. پس به خاطر شیطنتهای گاه و بیگاهش
او را مواخذه نکنید و مثلا نگویید:از تو که بزرگتری انتظار نداشتم!
منبع:جام جم