هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » محمد بیابانی »سی پاره ی برهنگی دانوش  مرا عبیر عبارت
دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ ساعت 14:33 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سی پاره ی برهنگی دانوش
 مرا عبیر عبارت

 میزان همین مجسمه ی سنگی ست
منقار در سوال
 خامشی عمر
ارواح بی درخت
 دخیل راه ست
 پروانه ای که فرش کرده اند و
 باورم این هنگام
در خاطرات کهنه شناور نیست .
 پایان آخرم از اول
 این لوح چندم ماهی هاست
 ماهی که آشتی ست
 آشیانه اگر در چاه
 می خنددم سکوت
 درک تو ناپیداست
 با من چراغ می وزد
 جوانی ات
 آوار شبنم است
 سوگند بر جداره ی فروردین
 چشمی به روی چشم می پرد اما
 خواب زمین برای دایره ها
 کوتاه ست
 منقار در سوال
 فصل سوم مرداد
 تعمید بارقه
با مهمیز
هر شب
 بر اقتضای هر چه تباهی ست
 پره های بینی آن برج
 می لرزد آشکار
 تحلیل می رود مخاط خاطره
 در شلاق
 رد صدای گرگ
 حافظه ی دریاست
پای حصار چندم دنیا
 در خواب هم بخار می شود و
خاک : پلکی نمی زند
 تشتی لبالب از خیال تو
 تصویر مبهمی
 باغی پر از برهنگی دانوش
 بدر تمام آشیانه ی کوکوست
 ماهی که آشتی ست
 آشیانه اگر در چاه