هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

علل و راه‌حل رابطه زناشویی دردناك
یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت 9:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
مقاربت دردناک یکی از شکایات شایع خانم‌هایی است که در اوایل ازدواج‌شان به متخصص زنان و زایمان مراجعه می‌کنند.


دلایل مختلفی برای چنین تجربه دردناکی وجود دارد که به برخی از آنها و راه‌حل‌‌هایش اشاره می‌کنم...

تنگی پرده بکارت یکی از مسایلی است که خانم‌ها را به سمت تجربه دردناک هنگام رابطه زناشویی می‌کشاند.
تاکید ما و توصیه به اینکه حتما همه خانم‌ها قبل از ازدواج و عقد برای مشاوره و معاینه به متخصص زنان مراجعه کنند تا تحت معاینه قرار گیرند، در اینجا باز هم نمود پیدا می‌کند. من توصیه می‌كنم كه همه دخترخانم‌ها این توصیه‌ را جدی بگیرند.

در معاینه، نوع پرده بکارت فرد مشخص و برخی مشکلات احتمالی دستگاه تناسلی که می‌تواند مشکل‌ساز شود، شناخته و درمان می‌شوند. امکان دارد نوع پرده بکارت حلقوی باشد و پس از تماس جنسی هیچ خون‌ریزی‌ای از آن دیده نشود.

چه بسیار خانواده‌هایی که تنها به دلیل همین مورد، دچار کشمکش‌هایی می‌شوند و‌ آرزو می‌کنند ای کاش توصیه‌های ما را جدی می‌گرفتند و قبل از عقد، گواهی سلامت تناسلی دریافت می‌کردند. گذشته از این مورد چه بسیارند خانم‌هایی که تا سال‌ها از مشکل واژینیسموس خود بی‌اطلاع می‌مانند و به دلیل شرم و حیا از بیان این مشکل به پزشک با این ناراحتی زندگی می‌کنند. متاسفانه گاهی خانم‌هایی مراجعه می‌کنند که رابطه زناشویی‌شان سرد شده و هیچ لذتی از رابطه جنسی نبرده‌اند و گاهی تا مرز طلاق پیش رفته‌اند. پس می‌توان تاکید دوباره کرد که بسیاری از مشکلات را می‌توان با یک معاینه ساده حل کرد.

مشکل دوم، وستیبولیت یا همان التهاب و تورم در قسمت تناسلی است. این تورم به راحتی با معاینه تشخیص داده و درمان می‌شود.

مشکل سوم، آندومتریوز است. در این حالت نقاط متعددی داخل لگن هستند که هنگام قاعدگی دچار خون‌ریزی می‌شوند. دردهای لگنی، احتمال نازایی و امکان مقاربت‌های دردناک و درد شدید لگن هنگام تماس جنسی در این افراد دیده می‌شود.

مشکل چهارم، واژینیسموس است. در این مشکل، خانم‌ها به‌خاطر آنچه از تجربیات بد و غیرواقعی شنیده‌اند یا ترس‌هایی که دلایل مختلف دارند، هنگام تماس دست پزشک یا ماما با ناحیه تناسلی‌شان هنگام معاینه یا هنگام رابطه زناشویی، همه عضلات ورودی مدخل را منقبض می‌کنند و این اسپاسم شدید مانع برقراری رابطه می‌شود.

حتی ما پزشكان هم برای معاینه این افراد با مشکل مواجه می‌شویم. بالا بردن آگاهی این خانم‌ها و اطمینان دادن به اینکه خطری متوجه‌شان نیست به‌علاوه تجویز داروهای بی‌حس‌کننده و حتی تزریق بوتاکس (همان دارویی که برای رفع چین‌و‌چروک تزریق می‌شود) در قسمت پرینه می‌تواند به شل شدن عضلات آن ناحیه منجر شود و زوجین می‌توانند رابطه زناشویی لذت‌بخش و سالمی را تجربه کنند.

منبع:salamat.ir



:: موضوعات مرتبط: زناشویی، پزشکی و سلامت
چگونه زندگی را ساده بگیریم؟
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 12:18 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
به ارزش های خود در زندگی فکر کنید و آن دسته از ارزش هایی را که واقعاً برایتان دارای اهمیت بالایی هستند روی کاغذ بیاورید. چه چیز در زندگی برای شما از بالاترین اهمیت برخوردار است؟ در کنار خانواده بودن؟ برهم زدن...


- به ارزش های خود در زندگی فکر کنید و آن دسته از ارزش هایی را که واقعاً برایتان دارای اهمیت بالایی هستند روی کاغذ بیاورید. چه چیز در زندگی برای شما از بالاترین اهمیت برخوردار است؟ در کنار خانواده بودن؟ برهم زدن ثروتی هنگفت؟ تاثیر گذاشتن بر روی دیگران؟ رسیدن به مقام و منصب بالا؟ خودی نشان دادن؟ خلاقیت و یادگیری ایده های جدید؟ ماجراجویی و سفر کردن به نقاط مختلف دنیا؟ حفظ سلامت جسمانی؟ تخصیص دادن وقت به دوستان؟ اما شما که نمی توانید همه این کارها را با هم انجام دهید. بنابراین بهتر است کارهایی که با ارزش های پایه ای فردیتان متفاوت هستند را حذف کنید.

- لیستی از اهدافی که می خواهید به آنها برسید تهیه کنید. سعی کنید به جای اینکه چند کار را به صورت نصفه نیمه و در آن واحد انجام دهید، یک کار را تمام و کمال انجام دهید. نمی توانید به 24 ساعت موجود در شبانه روز چیزی اضافه کنید، اما می توانید فعالیت های اضافه خود را کم کنید.


- به جای اینکه مرتباً "بله" بگویید، "نه" گفتن را یاد بگیرید. اگر کاری از دستتان بر می آمد انجام دهید، اما گفتن نه را هم تمرین کنید. از قبل برای نه گفتن خود در شرایط مختلف برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال می توانید بگویید: "متاسفم ولی نمی توانم این کار را انجام دهم. من قبلاً برای این کار برنامه ریزی کرده ام".


- خود را به دام وسایل ارتباطی گرفتار نکنید. آیا واقعاً لازم است که یک تلفن در دفتر کار، یکی در منزل، موبایل شخصی، موبایل کاری، پیجر، فکس، ایمیل، و تکنولوژی ICQاینترنتی را یکجا داشته باشید؟


- کارهای کوچک و خرده ریز خود را به کسانی محول کنید که هیچ گونه هدف و اولویت بندی معینی در زندگی خود ندارند.


- وقت خود را صرف جمع کردن پول نکنید بلکه پول خرج کنید تا زمان خود را ذخیره نمایید. لازم نیست دور شهر را بزنید تا از ارزانترین خواروبار فروشی مایحتاج روزانه خود را تهیه و 100 تومان کمتر خرج کنید. ارزش وقت شما خیلی بیشتر از این حرف هاست. حتی می توانید کسی را استخدام کنید تا کارهایی را که به انجام آن تمایلی ندارید برایتان انجام دهد.


- اشتراک خود را در روزنامه هایی که حتی سالی یکبار هم به آنها نگاه نمی کنید، قطع نمایید. در طول روز فقط یک روزنامه بخوانید.


- بیش از اندازه پای تلویزیون ننشینید. فقط برنامه هایی را تماشا کنید که از قبل به دیدن آنها فکر کرده اید. زمانیکه برنامه شروع می شود تلویزیون را روشن کنید و وقتی برنامه تمام شد آن را خاموش نمایید. به هیچ وجه رسیوری برای پخش کانالهایی که هیچ وقت آنها را تماشا نمی کنید خریداری نکنید. اصلاً چه خوب بود اگر می توانستید اعتصاب کنید و اصلاً تلویزیون تماشا نکنید.


- دفتر کار، انباری، و زیر زمین خانه خود را همیشه تمیز و مرتب نگه دارید. اگر برای مدتی از وسیله ای که دارید استفاده نکردید بی جهت آنرا نگه ندارید. اگر هم نمی توانید تصمیم بگیرید که آیا به وسیله ای نیاز دارید یا نه برای آن یک تاریخ انقضا در نظر بگیرید و در موعد مورد نظر آنرا دور بیندازید.


- از کار کردن برای سازمانهایی که به پیشرفت فردی شما و اهمیت نمی دهند خودداری نمایید.


- از تکنولوژی روز بهره بگیرید. قبوض و سایر صورت حساب های خود را اینترنتی پرداخت کنید.


- برای آخر هفته های خود حتماً یک برنامه ریزی منحصر بفرد داشته باشید تا بتوانید ذهن و جسم خود را به طور کلی از کار جدا کنید. با خانواده و سایر افرادی که احساس خوبی در شما ایجاد می کنند بیرون بروید. از برقراری ارتباط با افرادی که شما را ناراحت می کنند و انرژیتان را می گیرند خودداری کنید.


- کیف کوچکتری با خود حمل کنید. کارت های اعتباری متفاوت را دور بیندازید و تنها یک کارت به همراه داشته باشید.


- هر روز پرینت بانکی خود را چک نکنید. سرمایه گذاری شما در دراز مدت نتیجه می دهد. چک کردن حساب بانکی به صورت روزانه سبب می شود استرس زیادی در شما ایجاد شود و این امکان وجود دارد که تصمیمات غیر ضروری و نادرستی اتخاذ کنید.


- برای خودتان وقت بگذارید. هر روز لحظاتی را به بررسی کیفیت کار فردی در طول روز اختصاص دهید. قدم بزنید، برای آینده خود برنامه ریزی کنید، و به جای فروشگاه به پارک بروید و چرخی بزنید.

- قرض ها و بدهی های خود را پرداخت کنید. اگر خرده حسابی با کسی دارید آنرا تسویه نمایید. کارت های بانکی خود را در جایی قرار دهید که نتوانید به آسانی از آنها استفاده کنید تا تمام قرض های خود را پرداخت نمایید. برای یک ماه کلیه خرج هایی را که می کنید یادداشت نمایید تا ببینید در چه مواردی ولخرجی کرده اید تا بتوانید از ماه آینده هزینه های غیر ضروری خود را حذف کنید. به عنوان مثال به جای اینکه هر روز غذا از رستوران بگیرید بهتر است از خانه برای خود نهار ببرید.


- خانه کوچکتری را اجاره کنید و از سرمایه خود در کارهای دیگر استفاده کنید.

- هر سال یکبار به سفر بروید. برخی از افراد ادعا می کنند که : "ما سه سال است که به مسافرت نرفته ایم" خوب این که مدال افتخار نیست!


- سعی کنید محل کارتان به محل سکونتتان نزدیک باشد تا مجبور نشوید با ماشین سر کار بروید.


- هر روز اندکی با خود خلوت کرده و به خاطر نعمت هایی که دارید متشکر و قدردان باشید.

منبع: مردمان



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
چگونه می توانم به حرف های دیگران فکر نکنم
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 12:17 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
چگونه می توانم به حرف های دیگران فکر نکنم و روحیه ای شاد داشته باشم؟

اما آن چه باعث شده روحیة شاد و با نشاط خود را از دست داده و تنها و دوری از مردم گرایش پیدا کنید، مرور گذشته و خاطرات تلخ به جای مانده از دیگران و یا برخورد غیر منطقی اطرافیان ، نیز تلقین منفی و نگرش بدبینانه به خود و تلقی بدشانس بودن از خود است. جواب همه سؤالات شما یک جمله است و آن اصلاح فکر و اندیشة خویش است.
به نظر بعضی از روان شناسان افکار ما معرّف شخصیت ما است و زندگی ما ساختة افکار است. «وینسنت پیل» می گوید: «شما آن طوری که فکر می کنید هستید، نیستید بلکه آن طوری که فکر می کنید هستید».(1)
ای برادر تو همه اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای
گر بود اندیشه ات گل، گلشنی گر بود فاری، تو هیمه گلخنی
کسی که خود را بدشانس بداند یا شکست خورده و غیر مفید بپندارد، برای ناکامی خود اولین قدم را برداشته است. کسی که فکر مثبت داشته باشد، در سخت ترین اوضاع، از زندگی لذت می برد و احساس خوبی از آن دارد. «ناپلئون آن چه را که بشر می تواند آرزو کند، مانند شهرت، قدرت و ثروت را دارا بود و باز می گفت: هرگز شش روز خوش در زندگانیم نداشته ام ، در صورتی که «هلن» که از دو سالگی کور، کر و لال بود، از زندگانی اظهار رضایت می کرد و اعلام می داشت که : زندگانی را بیش از آن چه تصور می کردم زیبا یافتم».(2)
مونتیس، فیلسوف شهیر فرانسوی جملة زیر را شعار خود در زندگانی قرار داده بود: «بشر آن قدری که از فکر حوادث ناراحت می شود، از خود آن حوادث زحمت نمی بیند».(3)
دختری برای پدر از زندگی بسیار سخت خود شکایت کرد، حتی گفت: در این صورت تنها راه چاره را خودکشی می بیند. پدر در پاسخ نامه دختر نوشت: دو نفر از زندان بیرون آمدند. یکی پایین پای خود را دید که جز لجن و کثافت نبود، اما دیگری سر را بالا کرد و آسمان آبی را دید. دختر با خواندن نامه پدر مسیر زندگی اش تغییر کرد و همه چیز برای او معنا دار و لذت بخش شد.
وقتی برای خود عقاید و باید و نبایدهایی درست می کنیم، چون بر آورده نمی شوند، نگران می شویم، مثلاً می گوییم مردم باید محبت هایم را پاسخ دهند؛ مردم باید مرا ستایش کنند؛ آنان باید حق شناس باشند اما وقتی «بایدها» را فراموش می کنیم، صرف نظر از رفتارهای دیگران می توانیم همیشه شاد و خوشبخت زندگی کنیم.
اعتقاد به بایدها هیچ کمکی به ما نمی کند، زیرا دنیای واقعیت ها باید را نمی شناسد. باید و نبایدی وجود ندارد . همه چیز همین است که هست. وقتی از واقعیت انتقاد می کنیم، همیشه بازنده می شویم... پس هیچ کس نمی تواند به اندازه اعتقاداتتان شما را عصبانی کند.(4) البته وظیفه انسانی اسلامی حکم می کند افرادی که به آن ها کمک کرده اید، سپاسگزاری کنند، ولی تکیه بر منطق همیشه کارساز نیست.
خواه ناخواه با برخوردهایی رو به رو هستیم که پایه منطقی و عقلایی ندارد.
پس به عوض نگران شدن از ناسپاسی، انتظار ناسپاسی را داشته باشید. می گویند: از ده بیمار جذامی که عیسی (ع) شفا بخشید، فقط یک دختر از او تشکر کرد.(5)
نکتة دیگر : نیکی و احسان اگر برای خدا باشد، او تلافی می کند و همین امر کافی است.
امام علی(ع) می فرماید: «به خاطر ناسپاسی افراد ، از کار نیک خودداری نکنید ، چون که در عوض گاهی کسی از تو سپاسگزاری می کند که از عمل نیک بهره ای نبرده، چه بسا همین شکرگزاری ها اثرش بیش از ناسپاسی افراد ناسپاس است».(6)
سعدی می گوید:
تو نیکویی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
حافظ می گوید:
تو با خدای خویش انداز و کار دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند
اگر در پی شادابی هستید، به رویدادهای زندگی بر چسب خوب یا بد نزنید و دنیا را به همین صورتی که هست بپذیرید. «آن چه مایه خوش بختی و شادی انسان می شود، درون اوست، نه عوامل بیرونی».(7)
اگر با زندگی بجنگید، همیشه بازنده می شوید، پس باید با دیگران کنار بیایید و با زندگی رابطه دوستی برقرار کنید.
البته به خاطر داشته باشید که می توانید اندیشه های خود را تغییر دهید. روی اندیشه های خود کار کنید تا کیفیت زندگی تان را بهبود بخشید اما در مورد افکار گذشته، لازم است دیروز را از امروز جدا سازید . بدانید تنها امروز را در اختیار دارید، نه دیروز و فردا را که گفته اند: دیروز بخشی از تاریخ است. فردا رمز و رازی بیش نیست، امروز هدیه است، به همین دلیل است که آن را هدیه می نامیم.(8)
پیشوایان بزرگ اسلام قرن ها پیش به این مسئله اشاره کرده اند. امام علی (ع) می فرماید: «گذشته گذشت و آینده روشن نیست، باید در این میان امروز را غنیمت دانست».
سعدی با استفاده از این سخن گفته اند:
سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست درمیان این و آن فرصت شمار امروز را
اگر انگیزه خود خود را الهی کنیم، دیگر از ناسپاسی و یا احتمالاً زخم زبان ها و تمسخر دیگران احساس ناراحتی نمی کنیم، چنان که پیامبران و اولیای الهی همواره مورد انتقاد بیرحمانة مغرضان بودند، ولی با خونسردی از کنار آن عبور کردند. قرآن کریم توجه نکردن به انتقادات بی جا را از صفات نیک کسانی می شمارد که در راه خدا تلاش می کنند.(9)
. فکر دیگران را نسبت به خود یا سخنان یا نظرشان را به طور کلی از خود دور نمایید. دیگران هیچ گاه نمی توانند از درون تان و احساساتی که دارید، آگاه شوند.
دیگران انسان هایی ناقص در فکر و اندیشه هستند که گاهی ارزش گذاری آنها در خوبی ها و بدی ها هیچ معیار صحیحی ندارد. دیگران دچار اشتباهات بسیاری می شوند که متوجه نیستند.
اگر به آنها بفهمانی، باز متوجه نمی شوند، پس چرا باید به خاطر دیگران و سخنشان به خود آسیب برسانیم؟!
ما نمی توانیم جلو زبان مردم را بگیریم، ولی می توانیم از خود مراقبت نماییم. اگر به راه و گفتار خود ایمان داریم، با قاطعیت دنبال کنیم و به ستایش یا نکوهش دیگران اعتنایی ننماییم.
لینکلن می گفت: «اگر بخواهم نامه های انتقادی را که برایم می آید بخوانم، وقت هیچ کاری را نخواهم داشت. من کار خود را به بهترین وجهی که می توانم، انجام خواهم داد، اگر خوب از آب درآمد، انتقادها مهم نیست و اگر بد در آید، فرشتگان هم اگر قسم بخورند که این کار صحیح بوده، تأثیری در حقیقت امر نخواهد داشت».(10)

با توجه به مطالب پیش گفته، روحیة شما بهبود خواهد یافت و به تدریج شادابی گذشته را باز می یابید. در آن صورت نسبت به ادامه تحصیل انگیزة لازم را پیدا می کنید. در فرصت باقی مانده ، نکات ذیل را به کار بندید:
1 – تنها به امروز و وظیفه کنونی خود فکر کنید. درهای گذشته و آینده را روی خود ببیندید.
2 – منتظر معجزه از سوی دیگران نباشید، بلکه خود معجزه گر باشید.
3 – با تلقین مثبت و پرهیز از واژه های منفی مانند بدشانسی یا غیره نیروی خود را چند برابر سازید.
4 – به سخنان دیگران اهمیت ندهید و برای خود زندگی کنید، نه برای دیگران .
5 – برای قبولی در کنکور به خود باوری برسید و به استعداد و قابلیت خود ایمان داشته باشید. برای آن برنامه ریزی کنید و به قضاوت اطرافیان توجهی ننمایید.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
زمان طلایی بارداری چه سنی است؟
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 12:15 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

اطلاعات داخلی و بین‌المللی نشان می‌هد بارداری‌های زیر 18 سال و بالای 35 سال هم برای مادر و هم برای جنین تأثیر منفی دارد.

خبرگزاری فارس نوشت:

 رئیس اداره جمعیت و تنظیم خانواده وزارت بهداشت گفت: زمان طلایی بارداری زنان 20 تا 30 سالگی و زمان مناسب بارداری 18 تا 35 سالگی است.

 

 محمد اسلامی افزود: هرکاری یک زمان طلایی دارد مانند درس خواندن، ورزش کردن، آموختن، باروری هم یک زمان مناسب و یک زمان طلایی دارد که زمان مناسب آن 18 تا 35 سالگی و زمان طلایی 20 تا 30 سالگی بانوان است.

 

وی افزود: همه خانم‌ها و آقایانی که ازدواج می‌کنند برای داشتن یک باروری مناسب و بی دغدغه باید زمان ازدواج و فرزندآوری خود را طوری تنظیم کنند که این فرصت‌های مناسب و طلایی را از دست ندهند. وی با اشاره به اینکه دوره پرخطر هم برای بارداری وجود دارد، گفت: خارج از دامنه سنی مناسب و نامناسب دوره خطرناک بارداری است. به گونه‌ای که اطلاعات داخلی و بین‌المللی نشان می‌هد بارداری‌های زیر 18 سال و بالای 35 سال هم برای مادر و هم برای جنین تأثیر منفی دارد.

 

وی اضافه کرد: در کشور ما خوشبختانه به برکت انقلاب و افزایش سطح تحصیلات مردم بارداری‌های زیر 18 سال کمتر شده است. ضمن اینکه افزایش سن ازدواج هم نباید آن قدر طولانی شود که فرصت‌های طلایی و مناسب از دست برود.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
حدود اطاعت از شوهر
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 12:13 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
خانواده یک واحد کوچک اجتماعى است که همانند اجتماع بزرگ نیاز به رهبر و سرپرست دارد. قرآن مجید تصریح کرده که مدیریت خانواده بر عهده مرد است: "الرّجال قوّامون على النّساء؛ مردان سرپرست و عهده دار امور زنان هستند".(1) البته منظور از سرپرستى و مدیریت، استبداد و زورگویى نیست، بلکه منظور، اداره امور و هدایت زندگى و تأمین معیشت است. این موقعیت به خاطر خصوصیات جسمى و روحى مردان است مانند: داشتن بنیه بدنى و نیروى جسمى و غلبه قوه تفکّر مدیریتى بر نیروى عاطفه.
از طرفى تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینه‏هاى زندگى و پرداخت مَهر، این حق و در واقع مسئولیت را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى بر عهده او باشد. البته ممکن است زنانى، بر شوهران خود امتیاز داشته باشند، ولى قوانین به تک تک افراد نظر ندارد، بلکه نوع انسان و کلى را در نظر مى گیرد.(2)
مدیر بودن مرد به معناى اسیر بودن زن در دست وى نیست تا بتواند به دلخواه خود عمل کند. در تمام مدیریت‏ها مدیر نباید خود را بى نیاز از شور و مشورت بداند.
فقها بر اساس روایات، حدود اطاعت زن از شوهر را معیّن کرده‏اند:
امام خمینى(ره) در این باره مى گوید: "در مطلق استمتاعات (بهره مندى‏هاى جنسى) و خروج زن از منزل باید اطاعت از شوهر باشد".(3) البته مسئله خروج در مواردى استثنا شده که در توضیح المسائل مراجع ذکر شده است. زنى که امور واجب بر خود و حقوق شوهر را رعایت نکند، ناشزه است، ولى ترک اطاعت از شوهر در مواردى که بر زن واجب نیست، باعث نشوز وى نمى شود. بنابراین اگر زن از خدمات خانه و خواسته‏هاى شوهر که مربوط به کامیابى در امور جنسى نمى شود، مانند جارو کردن، خیاطى، آشپزى یا حتى آب دادن و پهن کردن رختخواب خوددارى کند، نشوز شمرده نمى شود.(4)
پى نوشت‏ها:
1. نساء (4) آیه 34.
2. تفسیر نمونه، ج 3، ص 370، با تلخیص.
3. عبدالرّحیم موگهى، احکام خانواده، ص 75.
4. تحریرالوسیله، ج 2، ص 305.


:: موضوعات مرتبط: زناشویی
20 کليد طلايي براي زناني که خواهان ارتباط موفق با شوهر خود هستند!
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 12:11 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

1 - همسرتان را به عنوان يک مرد بپذيريد و براي شناخت دنياي مردانه او دانش و آگاهي خود را افزايش دهيد.
2 - همسر خود را به چشم يک شي‌ء مسؤول ننگريد. بلکه به شخصيت وجودي او احترام بگذاريد.


3 - جنبه يا بخش‌هايي از شخصيت شوهرتان را که باعث تمايز او از سايرين مي‌شود مورد توجه و تحسين قرار دهيد.


4 - براي اين که همسرتان با شما روراست باشد سعي کنيد او را درک کرده و براي افکار و احساساتش ارزش قايل شويد. اگر حرف‌ها و گفته‌هاي او مطابق ميل شما نيست از خود واکنش تند نشان ندهيد زيرا به اين وسيله بذر بي‌اعتمادي در زندگي خود مي‌کاريد.

5 - وقتي همسرتان با شما درد دل مي‌کند و راز دلش را با شما در ميان مي‌گذارد، احساساتش را بپذيريد و به او نگوييد که اسرار درونش ناخوشايند و بي‌رحمانه است‌.


6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنيد زيرا انتقاد پياپي باعث مي‌شود که شوهرتان از شما فاصله بگيرد.


7 - او را به درک نکردن‌، عدم صميميت و بي‌احساس بودن متهم نکنيد. زيرا او درک کردن‌، صميميت و با احساس بودن را به شيوه مردانه نشان مي‌دهد.


8 - نيازهاي واقعي شوهرتان را دريابيد. اين امر اتفاق نمي‌افتد مگر اين که همسرتان اين نيازها را باز گويد و به همين جهت در مواقع مناسب با لحن ملايم در مورد نيازهايش از وي سؤال کرده و ديدگاههاي واقعي وي را نسبت به خود و زندگي‌تان دريابيد و در نهايت جوابي را که شوهرتان مي‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گيري بپذيريد.


9 - زماني که همسرتان با شما صحبت مي‌کند به دقت به حرفهاي او گوش فرا دهيد زيرا عدم توجه شما به گفته‌هاي او عدم علاقة شما را نشان مي‌دهد.


10 - هيچ وقت از کارهايي که همسرتان براي جلب محبت شما انجام مي‌دهد انتقاد نکنيد براي مثال وقتي او به شما محبت مي‌کند، آن را بيش از اندازه لوس ندانيد او به شيوة خود ابراز محبت مي‌کند.

11 - او را به شيوه خودتان دوست نداشته باشيد بلکه به وجود او نيز اهميت بدهيد. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هديه‌اي به او مي‌دهيد سعي کنيد از قبل در مورد هدية مورد علاقه‌اش اطلاعاتي به دست آوريد.


12 - از همسر خود انتظار نداشته باشيد که با تمامي طرح‌ها و ايده‌ها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسين کند. واقع بين باشيد و به او اجازه دهيد که نظرش را هر چند که برخلاف ميل شما باشد، بيان نماييد.

13 - اصرار زيادي براي جلب محبت همسرتان نداشته باشيد و اين نکته را زماني که وي عصباني است بيشتر مراعات کنيد. در بسياري اوقات حالت روحي او براي ابراز محبت به شما مناسب نيست و اصرار زياد شما منجر به مخالفت شديد او مي‌شود.


14 - براي همسر خود نقش يک زن حساس و شکننده را بازي نکنيد. زيرا اين حالت شما باعث مي‌شود که همسرتان فکر کند شما ضعيف و بي طاقتيد و اگر چيزي بگويد باعث رنجش‌تان مي‌شود. بنابراين سعي مي‌کند که ارتباط کلامي کمتري داشته باشد و همين امر باعث ناراحتي شما مي‌گردد.


15 - سعي کنيد که در ارتباط با همسرتان همواره هويت خود را به عنوان يک زن و همسر حفظ کنيد. زني که توجه به روابطش به قيمت از دست دادن هويتش تمام شود به خود و روابطش صدمه مي‌زند. زيرا اين مسئله باعث مي‌شود که وي خود را بخشنده‌تر و دوست داشتني‌تر از شوهرش ببيند و فکر کند که همسرش بي‌نهايت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زني به عنوان همسر در ارتباط دايمي باقي خواهند ماند که هويت مستقل و قوي خود را حفظ کند.


16 - اگر احساس مي‌کنيد که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پاييني برخورداريد و ميل داريد که او را واداريد تا در اين زمينه به شما کمک کند که از احساس خوبي برخوردار شويد اشتباه مي‌کنيد. اين مسئله مشکل شماست شخصاً روي آن کار کنيد و در صورت لزوم از يک روان‌شناس کمک بخواهيد.


17 - زماني که همسرتان از فشار عصبي رنج مي‌برد سعي نکنيد از لحاظ احساسي به او نزديک شويد. زيرا اگر براي صميميت و نزديک شدن به او فشار آوريد فقط او را عصباني‌تر کرده و از خود دور مي‌کنيد. زماني که استرس او کم شود به حالت عادي خودش بر مي‌گردد.


18 - در زندگي زناشويي خويش سعي کنيد خود را مسؤول خوشبختي خود بدانيد. زني که مسؤوليت خوشبختي زندگي مشترک را فقط بر عهده شوهرش مي‌گذارد يک همسر آزرده و افسرده به بار مي‌آورد.


19 - او را به دوست نداشتن و گريزان بودن از همسر و زندگي متهم نکنيد. زيرا وي اعتقاد دارد که شريک زندگي‌اش را دوست دارد و از او گريزان نيست ولي به نظرش او را متهم به چيزي مي‌کنيد که در موردش صدق نمي‌کند و اين مسئله موجب کدورت در روابط مي‌شود.


20 - وقتي شما در مي‌يابيد که در ايجاد مشکلات زندگي خود سهم داشته‌ايد و آن را به همسرتان بگوييد عشق و محبت بار ديگر در زندگي‌تان شکوفا مي‌شود. زيرا بعد از آن همسرتان نيز سهم خود را مي‌پذيرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر مي‌آيد.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
چگونه توجه همسرمان را جلب كنيم؟!
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 12:2 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 اگر زن به اين موضوع توجه داشته باشد كه مردها، ذهن‌شان را به موضوع به‌خصوصي جلب مي‌‌كنند، مي‌‌توانند با پرت نكردن حواس او، از بروز بسياري از اختلافات جلوگيري كنند. اگر زن مي‌‌خواهد توجه همسرش را به موضوعي جلب كند، بايد از روش مناسبي استفاده كند. مي‌‌تواند به همسرش بگويد كه مي‌‌خواهد با او حرف بزند و بعد وقتي همسر، حواسش را متوجه او كرد، درباره مطلب مورد نظرش حرف بزند.


زن به جاي اين‌كه بي‌مقدمه شروع به صحبت كند، مي‌‌تواند به همسرش بگويد: «عزيزم مي‌‌دانم كه گرفتار هستي اما همين حالا به كمك تو احتياج دارم. ممكن است يك دقيقه وقت خودت را به من بدهي؟»
اين طرز برخورد، به مرد امكان انتخاب مي‌‌دهد. به او فرصت مي‌‌دهد تا حواس خود را متوجه زنش كند.
با علم به اين موضوع زن مي‌‌داند كه اگر همسرش همه حواس خود را به او ندهد، بدين معنا نيست كه به او اهميت نمي‌‌دهد بلكه علتش اين است كه توجه او قبلا به جاي ديگري معطوف شده است؛ مثلا اگر مرد در حال

 تماشاي برنامه اخبار تلويزيون است، هرگز عاقلانه نيست كه در همان زمان، انجام كاري را از او بخواهيد. در اين زمان مي‌‌توانيد از او بپرسيد: «كي مي‌‌توانيم با هم حرف بزنيم؟» اگر جواب بدهد كه همين حالا و در ضمن تلويزيون را خاموش نكند، معلوم مي‌‌شود كه او به اشتباه گمان مي‌‌كند كه مي‌تواند دو كار را به طور همزمان انجام بدهد. بي‌جهت فريب نخوريد و بعدا او را به خوب گوش ندادن متهم نكنيد.
زن‌ها نياز به احساس امنيت دارند

يكي از اساسي‌ترين نياز ما زن‌ها در روابط صميمي‌مان اين است كه احساس امنيت كنيم. احساس عميق و دروني از اين‌كه رابطه‌مان محكم و استوار و ماندگار است و اين‌كه نامزد يا همسرمان در عشق خود جدي و ثابت‌قدم است و به ما نيز متعهد و پايبند.
به طوري كه به عشق او اعتماد كنيم و بنابراين بتوانيم به خود نيز اجازه دهيم تا تمام و كمال عشق بورزيم و جز عشق پاسخ نگيريم.


اين امنيت عاطفي كليد گشايش دل و جان زن محسوب مي‌‌شود. هنگامي كه ما زن‌ها احساس امنيت مي‌‌كنيم، مي‌‌توانيم آرامش خاطر داشته باشيم و بدرخشيم.
هرچقدر ما زن‌ها خود را باسواد، آزاد، مستقل و متكي به خود بدانيم اما بازهم بخشي از روح و روان ما وجود دارد كه همواره با آن در حال نبرد و سر و كله زدن هستيم و همواره نيز خود را به اين دليل سرزنش مي‌‌كنيم اما هرگز قادر نيستيم بر آن چيره شويم يا آن را از ميان برداريم و يكي از رازهاي ناگفته ما زن‌ها نيز همين است.


همسرتان را بپذيريد!
طي چند سال گذشته، طرز تفكر زنان و مردان بسيار عوض شده است. در بسياري از موارد، زن و مرد تمايل دارند كارها و رفتارهايشان شبيه طرف مقابل باشد.
اين امر را بزرگ‌ترين علت شكست روابط زناشويي در دنياي امروز مي‌‌دانند.
در واقع مي‌‌بايست همسرمان را همان‌گونه كه هست، بپذيريم نه اين‌كه قصد داشته باشيم او را به طور كامل تغيير دهيم.


زن و مرد آنقدر با هم تفاوت دارند كه گويي هركدام متعلق به يك سياره ديگر هستند. روش‌هاي برقراري ارتباط، تفكر، ابراز علاقه و... در زنان و مردان كاملا متفاوت است.
مردان، موفقيت، استقلال، سود، كارآيي و قدرت را تحسين مي‌‌كنند و بيشتر به هدف و نتيجه مي‌انديشند تا روابط افراد، در حالي كه زنان طالب تغيير و تنوع، ابراز احساسات، هديه و روابط صميمانه هستند. زنان بيش از هر چيز شيفته توجه، گوش كردن، تفاهم، احترام، محبت و علاقه، قدرداني، پذيرش احساسات و تغييرات رفتاري‌شان از طرف مقابل هستند.


تمايلات مردان نيز به گونه‌اي ديگر است؛ آنها بيشتر تمايل دارند مورد تعريف و تمجيد قرار گيرند، همسرشان به آنها اعتماد كند و او را همان‌طور كه هست، بپذيرد بدون اينكه قصد تغيير او را داشته باشد. در اين صورت شانس زندگي زناشويي را بالا برده‌ايم.
درك و قبول شريك زندگي مانع دلسردي، نااميدي، بغض و كينه مي‌‌شود به علاوه اين تفاهم و درك مطلوب، باعث مي‌‌شود نيازهاي طرف مقابل نيز كاملا تامين شود.


در سايه چنين ارتباطات متقابلي، زن و شوهر يك گام به جلو برمي‌دارند، در نتيجه خود را براي پيشرفت زندگي آماده مي‌‌كنند و كوچك‌ترين فرصت‌ها را براي ايجاد روابطي رضايت‌بخش و كاملا استوار غنيمت مي‌‌شمارند.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
چرا همسر خود را عاشقانه دوست نداريم ؟
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 11:48 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آيا تا به حال اين سؤال را از يكديگر يا از خود پرسيده‌ايم؟ اگر هم پرسيده شده جواب شما چه بوده است؟ به تعدادي از جواب‌هاي احتمالي زير توجه كنيد:خسته و كوفته از كار روزانه، فرصت نداريم،رسيدگي به امور منزل، درس و مشق بچه‌ها، پرداخت انواع قسط و بدهي، ايستادن در انواع صف،عادت نكرده‌ايم و با اين چيزها خو نگرفته‌ايم و از اول زندگي براي خودمان چنين چيزي به نام عشق و عاشقي را تعريف نكرده‌ايم، به ما اين چيزها را ياد نداده‌اند( ما نه پدرمان عاشق مادرمان بوده و نه مادرمان اين قبيل مسائل را به ما آموخته است و هزار جور گرفتاري ديگر.

اين درحالي است كه خيلي از خانواده‌ها در روابط زناشويي همواره از يك نگراني و يا يك اتفاق بد كه ممكن است از سوي همسرشان پديد آيد رنج برده به‌طوري كه روابط دوستانه‌شان را تهديد مي‌كند.

انگار كه اين حالت مانند يك كابوس همواره آنان را تهديد و يا تعقيب مي‌كند. در حالي كه زن و مرد در ابراز عشق و محبت نسبت به هم بايستي خالص، مداوم و بي‌پرده باشند. اما عشق چيست؟ شما چه مفهومي از عشق در ذهن خود داريد و در فكر شما معني عشق چيست؟

شايد بتوان عشق را اين‌گونه تعريف كرد:
ع = علاقه، ش = شديد، ق = قلبي

در نتيجه عشق يعني علاقه شديد قلبي. بياييد اين علاقه شديد قلبي را در خود زنده نگه داريم. بد نيست در اينجا يك مدل خوب و ساده‌ را از نوع نگاه و نگرش‌مان نسبت به ازدواج، زندگي و مرگ برايتان بياورم. توجه كنيد:

انتخاب همسر، عاقلانه
زندگي زناشويي، عاشقانه



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
قاعدگی (پریود) ، عادت ماهیانه (Menstruation )،
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 11:46 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
زمانیکه دختری به بلوغ می رسد (معمولاً در سنین۸ تا ۱۳ سالگی)، بدن و ذهن در بسیاری جهات شروع به تغییر و تحول می‌کند. هورمونها در بدن رشد فیزیکی جدیدی را آغاز می‌کنند، مثلاً پستانها شروع به رشد می‌کنند. حدود۲ الی ۵/۲ سال بعد از شروع رشد پستانها، اولین خونریزی قاعدگی در یک دختر اتفاق می افتد. حدود ۶ماه قبل از آغاز اولین دورة قاعدگی، دختر ممکن است متوجه افزایش ترشح از دستگاه تناسلی خود شود که مسأله‌ای شایع در میان دختران است و نباید از آن نگران باشد مگر آنکه این ترشحات بسیار بد بو باشد یا باعث خارش گردد. اولین قاعدگی زمانی اتفاق می‌افتد که همة اجزاء دستگاه تناسلی دختر بالغ شده باشند و بتوانند با یکدیگر کار کنند.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: زناشویی، پزشکی و سلامت
عوارض خود ارضایی
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 11:44 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
۳۷ نوع عوارض خودارضایی
 
۱- مغز را تضعیف می‌کند و قدرت یادگیری و یادآوری و تمرکز فکر و نیروی اندیشه و استدلال را تا حد بسیار زیادی پائین می‌آورد.

2- باعث فراموشی می شود

3- هوش و نیروی حل معادلات ریاضی و اقتصادی و هنری و اجتماعی مغز را ضعیف می‌کند.

توضیح: مغز سالم چهارده میلیارد سلول دارد و ارتباط این سلولها توان حل چهارده میلیارد به توان چهارده میلیارد معادله را به انسان می‌دهد و در روانشناسی این نیرو به واژه هوش تعبیر می‌شود که رمز موفقیت انسان در صحنه‌های زندگی است تا آنجا که تست هوش معیار سنجش استعدادها است و اگر کسی هوش خود را از دست بدهد شخصیت خود را از دست داده است.

4- نیروی هنری و آفرینندگی (نیروی تخیل) را به شدت ضعیف می‌کند.

5- قدرت مدیریت و فرماندهی مغز را ضعیف می‌کند تا آنجا که توان نگهداری ادرار و گاز معده را از دست می‌دهد

6- نیروی جنسی را ضعیف می‌کند و به عدم نعوظ و سرعت انزال و عدم توانایی جنسی (عقیم شدن) مبتلا می‌شود.

7- لرزش دستها و سر و اعضای بدن را موجب می‌شود.

8- ضعف بینایی، دوبینی، پیرچشمی، آستیگمات را سبب می‌شود.

9- ضعف شنوایی گوش را موجب می‌شود.

11- بٌعد عرفانی و رابطه با عالم ملکوت را ضعیف می‌کند.

12- چون گناه است، زمینه تسلط شیطان را فراهم کرده و موجب فسق و کفر می‌شود.

13- تشکیل خانواده و روابط زناشویی را به خطر انداخته و ممکن است موجب طلاق ‌شود.

14- اراده و اعتماد به نفس و قدرت تصمیم را کاهش می دهد

15- ممکن است موجب ضعف عقل و دیوانگی شود.

16-باعث افت تحصیلی می شود

17ـ باعث ضعف مراكز عصبی وجلو گیری از رشد این قسمتهای عصبی در طول رشد نوجوان می شود

18ـبا عث بر هم خوردن نظم وآرامش روحی( به خاطر ترس از گناه )می شود

19ـ باعث احتلام مكرر می شود

۲0ـ باعث خستگی زود رس و ضعف عضلانی و کم شدن انرژی می شود

21ـ باعث ضعف روحی به واسطه ارضاء نا كامل وسپس پشیمانیوعذاب وجدان از عمل می شود

22ـ باعث تورم کانال نطفه می شود

23ـ باعث شل شدن عضلات تناسلی می شود

23ـ باعث احساس درد هنگام قاعدگی و بی نظمی آن(در دختران) می شود

24ـ باعث احساس خواب الودگی وتنبلی می شود

2۵ـ باعث آسیب رسیدن به بکارت درخانم ها (مخصوصا دختران) می شود

باعث سریع عصبانی شدن می شود

2۷ـ باعث نگاه هرزه به افراد خانواده می شود

28_باعث گوشه گیری و رغبت هر چه بیشتر به تنهایی و ترسو وکمرو بودن و بینشاطی و لذت نبردن از زندگی می شود

29_باعث افسردگی-بد بینی و گوشه گیری و احساس پوچی می شود. زیرا بزرگترین مزیت نزدیکی با همسر احساس پذیرفته شدن می باشد كه فرد را ارضا می كند كه در خود ارضایی ایجاد نمی شود . افرادمبطلا به خود ارضایی افرادی بی اراده-تنبل-كمرو -تندخو -خودخواه بدبین عبوس هستند و قدرت سازش با مردم را ندارند

۳۰ـدچار بزرگ شدن شكم می شود مثلا به طوری كه شخص مبتلا مسن به نظر می رسد

 

31_باعث كوچك شدن بیضه می شود به طوری كه در تست پزشكی جهت استخدام در ارتش و ادارات دولتی دچار مشكل می شوید و بیكاری در انتظارتان هست

۳۲ـخودارضایی خیلی شدید و بیمارگونه به تدریج با تغییرات هورمونی و شیمیایی كه در بدن ایجاد میكند، باعث افزایش هورمون جنسی مردانه؛ یعنی، تستوسترون به دی هیدرو تستوسترون (DHT=Dihydrotestosterone) میشود كه از عواقب بالا بودن ماده DHTدر خون، ریزش موها و تاسی و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشی از آن در پیری است.
 خود ارضایی مكرر و بیمار گونه و اعتیادی باعث تحریك بیش از حد سیستم عصبی پاراسمپاتیك و افزایش تخلیه اَسِتیل كولین (Acetyle Choline) از انتهای این رشته ها در مغز میگردد كه این خود باعث پارهای از عوارض جسمانی و روانی، چون حواسپرتی (Absentmilndedness)، كمی حافظه (Memory)، عدم تمركز حواس، سیاهی رفتن چشم و در نهایت تاری دید میشود. تمام این علامتها ناشی از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایی موجود در مغز است كه بین سلولهای عصبی رد و بدل میشود و انتقال پیامهای مختلف را بر عهده دارد
.
برخی نیز بر این عقیدهاند كه علت بروز اختلالات مغزی (مانند حواس پرتی، عدم تمركز حواس و كاهش حافظه) ناشی از ظرفیت عظیمی از انرژی بدن است كه در انزال های مکرر در یک روز ، تخلیه شده و هدر میرود؛ زیرا مایع منی حاوی مقدار بسیار زیادی DNA (هسته ۴۰۰-۳۰۰، اسپرمی كه در هر انزال خارج میشود)، RNA آنزیمها، پروتئینها، مواد قندی، لسیتین (Lecithin)، كلسیم، فسفر، نمكهای بیولوژیك، تستوسترون و… است. این ذخایر عظیم انرژی - كه باید در بدن برای رشد و تقویت بخشهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد - بیهوده و به طور مكرر از بدن خارج میشود و هر كدام عوارضی را به دنبال میآورند
.
برای مثال از آنجا كه سلولهای خونی و پلاكتها در مغز استخوانها تولید میشود و به تكامل نهایی میرسد و برای تولید آنها نیز انرژی بسیار زیادی مورد نیاز است؛ در افراد گرفتار خودارضایی، تكامل مغز استخوان و در نتیجه تولید سلولهای خونی با مشكل مواجه شده و منشأ كم خونی، ضعف و خستگی در این افراد است. نیز دفع فسفر و لیستین بیش از حد از طریق انزالهای مكرر، باعث كاهش ذخایر این مواد میشود كه مواد حیاتی برای سلامتی سلولهای عصبی هستند و در نتیجه اختلال عملكرد سیستم عصبی، مانند حواس پرتی، عدم تمركز حواس و… بروز خواهد كرد. 


۳۳ـمداومت درخود ارضایی و اصرار در اطفای غیر طبیعی شهوت یک نقص بزرگ بمرد و زن می بخشد و آن عقیمیت است. فراوانند مردانی که جلق زده اند و از داشتن نعمت فرزند محروم مانده اند. زیرا بیضه های آنها که محل ساختن منی است، بر اثر کثرت جلق از عمل طبیعی خود منحرف شده و دیگر نتوانسته اسپرم بسازد و مرد عقیم مانده است و در موردزنان که ، باعث افزایش طول دستگاه تناسلی شده و هنگام ازدواج به این علت که منی مرد نتوانسته در محل لازم بریزد، و از مجرای طویل آلت بگریزد و صاحب فرزند نشده اند. 

۳۴ـ معتادین به خود ارضایی،چون بدنی ضعیف دارند برای ابتلاء به هر نوع بیماری مستعد می‌باشند و زود به زود مریض میشوند


۳۵ـ به كرات دیده شده كه بعضی از مبتلایان به خود ارضایی، بر اثر افراط در این عمل به یك نوع بیماری به نام جنون خود ارضایی كه شباهت زیادی به سادیسم دارد، مبتلا می‌شوند و آن وقت با دیدن هر چیزی به فكر خود ارضایی می‌افتند و بلافاصله مشغول عمل می‌شوند.

۳۶ـ بدون اغراق از هر ده نفر بیمار مسلولی كه در آسایشگاه خوابیده‌اند، چهار نفر به علت ابتلاء به خود ارضایی، به این بیماری خطرناك دچار گردیده‌اند. یعنی بر اثر ابتلاء به خود ارضایی كارشان به جنون كشیده و به گوشه‌ی تیمارستان افتاده‌اند. زیرا عمل  ناپسند خود ارضایی، در قوای دماغی تأثیر زیادی دارد و وقتی قوای دماغی شخص مختل شد، مسلم است كه كارش به دیوانگی خواهد كشید اینها ادعا نیست بلكه حقیقتی است كه علماء و دانشمندان با دهها سال تجربه، به درك آن موفق شده‌اند

۳۷ـ پوکی استخوان در دوران میان سالی برای خانمها و آقایانی که در دوران نوجوانی و جوانی به خودارضایی اعتیاد داشته اند امری بعید نمیباشد.

و..............

اگه ترک بشه،به امید خدا کم کم عوارضش از بین میره و خودمون شاهد تغییرات و بهبود مون  میشیم.صبر میخواد و اراده



:: موضوعات مرتبط: زناشویی، پزشکی و سلامت
۶توصیه به بانوان برای برقراری یك رابطه جنسی بهتر با همسر
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 11:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

شاید صحبت كردن در مورد این موضوع خیلی سخت و آزاردهنده باشد و از نظر شما پرداختن به آن امری غیر ممكن . اما بهتر است حقیقت را فراموش نكنیدكه از آنجا كه این موضوع نقش حیاتی و پایه دركیفیت و بقای زندگی زناشویی شما دارد ، پس بهتر است قبل از رسیدن به نقطه بحرانی و ناامید كننده بادیدی باز به این مسئله نگاه كنید و صادق باشید . همه ما دوست داریم كه زندگی زناشویی ما با گذشت زمان رونق خود را حفظ كند و هر روز بیشتر از روز قبل صمیمت و محبت همسر خود را شاهد و ناظر باشیم. اما این به شرط آن است كه كمی درمورد روابط خود تجدید نظر كنیم و به كیفیت آن بیاندیشیم . در ادامه بعضی از اشتباهات رایج بانوان در ارتباط زناشویی و نزدیكی با همسرانشان پرداخته می شود و راه حل و پیشنهاد مناسب ارائه می شود . امید است كه بعد از خواندن مقاله و با كمی تامل و همت شاهد تغییر و رضایت بزرگ در زندگی خود باشید.

1-    چرا شما پیشگام نمی شوید! چرا تصور می كنید كه شما در ارتباط و نزدیكی با همسرانتان تنها نقش دوم و تابع را باید بازی كنید. چرا تصور می كنید كه اگر میلی وجود دارد تنها باید از طرف آنها بروز پیدا كند و شما  پاسخ دهید. بسیاری از مردان تصور می كنند كه این پیشگامی همیشگی از طرف آنها به این معناست كه همیشه شما میل كمتری در این زمینه دارید. همین امر به مرور زمان تردید آنها را برای نزدیك شدن به شما بیشتر می كند و متعاقب آن از دریافت بزرگترین هدیه عشق محروم خواهید شد. بهتر است این مرتبه شما نیز محبت و اشتیاق خود را با پیشگام شدن در این زمینه نشان دهید. هیچ گاه تصور نكنید كه ممكن است ترد شوید و یا تقاضای شما رد شود. مطمئن باشید كه همسر شما به قدر كافی سورپریز و هیجان زده خواهد شد و بعلاوه خود شما تجربه ای جدید از این رابطه را لمس خواهید كرد كه بی تردید جالب خواهد بود.


2-     در مورد ظاهر خود نگران نباشید. فكر كردن در مورد اینكه در طول فرآیند امیزش و نزدیكی ممكن است چگونه به نظر برسید سبب می شود كه از درك و دریافت لذت آن محروم شوید.  به شما توصیه می كنم كه هیچ گاه در این لحظه های ناب و غیر قابل بازگشت به چربی بد فرم شكم خود فكر نكنید و یا بابت آرایش صورت خود نگرانی به دل راه ندهید.فقط روی فعالیت خود متمركز شوید و سعی كنید لذت باید و شاید را با تمام وجود دریافت كنید. همسران شما دوست دارند كه در حین نزدیكی شما خود را كاملا رها كنید. داشتن اشتیاق ، انرژی و علاقه و تفكر منعطف در این رابطه برای مردان از هر چیز دیگری ارزشمندتر است.

3-    تصور نكنید كه امیزش و نزدیكی برای مردان امری ساده و سطحی و بی ثبات است. برعكس برای بسیاری از مردان آمیزش و نزدیكی فعالیت بسیار مهمی به حساب می آید، پس ارزش آن را از نظر مردان كم تصور نكنید. در حقیقت بیش از 50 % زنان و 52% از مردان بعد از یك مرتبه نزدیكی و تجربه كردن آن به فكر دوام و بقای ارتباط خود خواهند بود. پس مطمئن باشید كه مردان نیز افرادی رمانتیك خواهند بود. بهتر است تا اینجا دو اشتباه بسیار رایج را مرور كنیم. اینكه مردان اصلا رمانتیك نیستند و این كه زنان هیچ علاقه ای به آمیزش و نزدیكی ندارند.

4-     تصور نكنید كه همیشه مردان آماده  و مشتاق آمیزش هستند.مطمئنا بسیاری از پسران نوجوان در هر زمان آماده و مشتاق آمیزش هستند ولی مردان نه.فشار ناشی از مسائل زندگی نظیر كار ، خانواده و هزینه ها سبب می شود كه میل و اشتیاق آنها در كل كاهش یابد. شاید این موضوع از نظر زنان باور نكردنی باشد و این عدم علاقه گه گاه به آمیزش را امری مختص خود می دانند و این اشتباه است. مشكل بزرگ در این رابطه زمانی اهمیت می یابد كه زنان تصور می كنند عدم حوصله از جانب آنها برای آمیزش موقتی است و ربطی به علاقه آنها به مردانشان ندارد و آنها همچنان مردان خود را دوست دارند ولی اگر مردی در این رابطه اظهار بی حوصلگی كند سریعا تعبیر به عدم علاقه وی می كنیم. اینكه دیگر ما را دوست ندارد . در حالیكه او فقط در حال حاضر علاقه و حوصله ای برای آمیزش و نزدیكی ندارد .

5-     چرا همسرانتان را راهنمایی نمی كنید. بهتر است بدون رودربایستی و كاملا صریح در مورد آنچه كه در این رابطه دوست دارید و یا نه صحبت كنید. این بهترین راهی است كه می توانیم به لذت و رضایت شاید و باید دست یابیم .هیچ مردی نمی تواند بدون راهنمایی همسر خود رضایت او را در این رابطه جلب كند.اجازه دهید كه او بداند شما به چه چیز علاقه دارید.مردان خیلی دوست دارند كه رضایت شما را شاهد باشند.

6-     اگر به شما پیشنهاد تازه ای می دهند ناراحت نشوید. بعد از مدتی كه از ارتباط زن و مرد می گذرد این امری طبیعی است كه برای ایجاد تنوع امری تازه پیشنهاد شود. این كه مردان مایل به انجام كاری جدید هستند و یا تجربه ای تازه به این معنا نیست كه آنها از شما  و زندگی خود دیگر راضی نیستند. هرگز این پیشنهاد جدید را به خود ربط ندهید. در ثانی شما مجبور نیستید كه هر آنچه كه همسرتان پیشنهاد می كند بپذیرید. اگر این پیشنهاد تازه برای شما غیر معقول و غیر جالب و ناراحت كننده به نظر رسید خیلی راحت و صریح بگویید و او را متقاعد كنید.البته بهتر است كاملا صمیمانه و از روی محبت احساس خود را بیان كنید. و اگر این امر تازه تنها به دلیل تازگی برای شما چندان سهل نیست بیش از اندازه خود را درگیر آن نكنید. اجازه دهید بداند كه شما به زمان بیشتری نیاز دارید.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
امان از سکوت مردانه
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
ممکن است همسرتان در جمع های خانوادگی کم صحبت کند و یا بعد از برگشتن از محل کار توضیحی از کار روزانه و اتفاقاتی که افتاده ندهد و در مقابل سوال و اعتراض شما به اتاقی رفته، در را به روی خویش ببندد.

می‌خواهم موضوعی را بگویم كه شاید بسیاری از خانم‌ها نشنیده باشند. بهتر است بی‌پرده بگویم اینكه آقایان بر خلاف تصور خانم‌ها چندان هم كم حرف نیستند. بسیاری از زنان تصور می‌كنند كه همسرانشان قوی ولی خیلی كم حرفند. در واقع خانم‌ها در شگفتند كه این همسران قوی چرا درباره احساسات و افكار خود چیزی نمی گویند یا به‌ اصطلاح همه اش توی خودشان هستند.



اما، واقعیت این است كه مردان هم دوست دارند در باره امید‌ها و آرزو‌ها، ترس‌ها و افكار، احساسات و عواطف خود حرف بزنند. شما سعی می‌كنید ساعتی را با همسرتان و به دور از جار وجنجال بچه‌ها تنها بمانید به آن امید كه شاید كمی هم در باره خودتان و زندگی مشتركتان با هم گفتگو داشته باشید اما، غالبا مثل مجسمه ابوالهول ساكت می‌ماند.

آن وقت است كه از خودتان می‌پرسید: چی شده؟ چرا چشم از تلویزیون بر نمی دارد؟ چرا از خودش، روابطمان یا مسائل و مشكلات مالی كه داریم حرفی نمی‌زند؟ چرا به سر و وضع خانه نمی‌رسد؟ چرا نمی تواند 10 دقیقه، فقط 10 دقیقه، از خودش، كارهاش و از خودمان برایم بگوید؟!

در واقع، از هر 5 زن، یكی از اینكه همسرش با او ارتباط كلامی خوبی ندارد، گله مند است. 30 در صد آقایان هم مهم‌ترین دلیل اختلاف در زندگی مشتركشان را، ناتوانی آنان در ایجاد ارتباط كلامی با همسرانشان می‌دانند. به راستی چرا؟

پاسخ این است: حتی مردانی كه علاقه‌مندند در باره احساسات و عواطف و خواسته‌های خود با همسرانشان حرف بزنند یا درد دل كنند؛ یعنی با آنها رابطه كلامی برقرار كنند، این را كاری ساده و راحت نمی بینند.

دلا یلی وجود دارد كه باعث می ‌شود مردان به جای بیان احساسات خود لب فرو بندند؛ ممکن است کم حرفی همسرتان ناشی از عوامل زیر باشد:



- محصول فرهنگ خانواده ای است که در آن افراد خانواده کمتر ارتباط برقرار می کردند.



- تجربه مثبت از گفتگو با همسر خود ندارد. زنان، همیشه در صحبت كردن گوی سبقت را از دیگران می‌ربایند. البته، آقایان این را به‌خوبی می‌دانند؛ ونیز می دانند كه بیش از یک سوم زنان عقیده دارند كه مردها به‌ كلی نمی توانند با همسرانشان رابطه كلامی خوبی بر قرار كنند و قادر به درک آنان نیستند و نتیجه اینكه، مردها از حرف زدن خیلی می‌ترسند؛ چون اگر ضمن صحبت اشتباه كنند، دچار درد سر می‌شوند.

زن در ایجاد فضای گرم و صمیمی در ارتباط با شوهر نقش بسزایی دارد. در چنین فضایی است که شوهر با احساس آرامش، عظمت و بزرگی، به راحتی با همسر خود ارتباط برقرار می کند و زن نیز از نظر روحی ارضای کامل می شود

- زن از شوهرش بیش از اندازه انتظار دارد. مرد‌ها در خانه نیاز به آرامش دارند؛ از نظر یك زن، وقتی مرد قدم به خانه می‌گذارد باید از سیر تا پیاز همه آنچه را كه طی روز در بیرون از خانه برایش اتفاق افتاده با همسرش در میان بگذارد. بنا براین، وقتی مرد از محیط كاری پر تنش به خانه بر می‌گردد و با همسری روبرو می شود كه انتظار دارد با او وارد یك بحث جدی بشود، تنها یك راه برایش می‌ماند؛ گریز از ورود به بحث و البته گاهی اوقات هم برعكس تسلیم می شود. مرد‌ها دوست ندارند در تنگنا قرار گیرند و مثل یک شاهد عینی یا مجرم از سوی همسر خود زیر بمباران سؤال قرار گیرند. وقتی زن از همسرش می خواهد كه بیشتر با او به گفتگو بنشیند و مرد در مقابل این خواست همسرش مثل گذشته بر خورد می كند، اختلافات آنها بالا می‌گیرد.



- احساس می کند حرف اساسی ندارد و اگر حرف بزند کوچک می شود. چرا که مردها كمی وحشتزده هستند؛ بی‌تردید، زنان در ایجاد رابطه با دیگران مهارت بسیار دارند.

زنان معمولا بعداز نوشیدن یكی دو فنجان چای و كمی گپ زدن، شروع به پرسش می‌كنند؛ با تمام انرژی حرف می‌زنند؛ از همه چیز سر در می‌آورند؛ از هر دری سخن می‌گویند؛ و در این كار چنان استادانه عمل می‌كنند و تمامی مهارت‌ها و ترفند‌های خود را به‌كار می برند كه همواره و در بسیاری از مواقع سر رشته كلام را در دست می‌گیرند.

با توجه به علل فوق، زن در ایجاد فضای گرم و صمیمی در ارتباط با شوهر نقش بسزایی دارد. در چنین فضایی است که شوهر با احساس آرامش، عظمت و بزرگی، به راحتی با همسر خود ارتباط برقرار می کند و زن نیز از نظر روحی ارضای کامل می شود. برعکس هر گونه سرزنش، تحقیر و یا مقایسه کردن با دیگران، علاوه بر افزایش کم حرفی او، رابطه عاطفی بین آنها را نیز خدشه دار می کند.

هر انسانی بنا به فطرت اولیه خویش به بر قراری ارتباط و گفتگو با دیگران علاقه مند است و اگر شرایط درست آن فراهم شود، حتماً ارتباط برقرار می کند. اگر به هر دلیلی حتی به وهم و خیال، احساس ناامنی کند، ارتباط خود را قطع می کند. اگر زن فضای محبت آمیز و همراه با مقبولیت برای شوهر خود فراهم کند از ارتباط شوهرش برخوردار خواهد شد. نکته مهم این است که انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند و هر کدام با توجه به شخصیت خود رفتار می کنند.



«بگو هر انسانی بر حسب ساختار روانی خود عمل می کند.»



مثلاً افراد درون گرا، معمولاً کم حرف می زنند و افراد برون گرا، خیلی سریع ارتباط برقرار می کنند و با افراد گفتگو می کنند؛ از این رو نباید از افراد درون گرا رفتار برون گرا را انتظار داشته باشیم. در زندگی جمعی مخصوصاً در زندگی خانوادگی باید انتظار ما از افراد متناسب با روحیه و توانایی آنها باشد.



برای اینکه شما بتوانید از ارتباط بهتری با همسرتان برخوردار باشید، می بایست به نکات زیر توجه کنید:

- تفاوت روانی مرد و زن را بپذیرید. مردان دوست ندارند مورد پرسش همسرشان قرار بگیرند، از این رو منتظر باشید او خودش اگر صلاح دید، مطالبی از وقایع بیرون را بازگو کند.



- به تفاوت های فردی توجه کنید. همسر خود را با هیچ کس مقایسه نکنید و او را همان گونه که هست بپذیرید.



- با فراهم کردن فضایی پر از محبت و آرامش، از گفتگوی شوهر خود بیشتر بهره مند شوید.



- از هر گونه سرزنش و تحقیر همسر خود بپرهیزید؛ سرزنش و تحقیر مرد موجب قطع ارتباط کلامی با شما خواهد شد. همواره شوهر خود را تمجید کنید و نکات مثبت اخلاقی او را بر زبان بیاورید.


:: موضوعات مرتبط: زناشویی
معیارهای صحیح در انتخاب همسر
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
من در طی پنج سال گذشته، به بررسی و مرور نتایج ۶۰ سال تحقیق درباره عواملی پرداخته ام که به تشکیل یک زندگی مشترک رضایت بخش و استوار می انجامند. این بازخوانی نشان میدهد که ویژگیهای شخصیتی به خصوصی وجود دارند که میتوان آنها را قبل از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی نمود. این نوع ویژگیهای شخصیتی میتوانند زمینه را برای بروز رفتارهای اغراق آمیز و ناهنجار یک فرد در برابر وقایع عادی یک رابطه، آماده کنند. به قول دکتر لارنس کوردک (Lawrence Kurdek)، روانپزشک، این ویژگیها "میتوانند به دو شریک زندگی کمک کنند تا به افرادی مبدل شودن که زندگی با آنها بسیار مشکل است." حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست "کــسانی که نباید با آنها ازدواج کرد" قرار میگیرند. تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کــسی که بدون فکر کردن عمل میکند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمیرسد، ضمن اینکه در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود. فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگیهای خطرناک هستند اشاره شده است و تکرار میکنم که در چنین شرایطی، بهترین کار ازدواج نکردن است!

• اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح میکند : "مطمئنی که دوستم داری؟" یا " واقعا برایت اهمیت دارم؟"(تیپ تایید خواه)

• اگر زمانی که با هم هستید، بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت میگذرد. (رابطه عشق - تنفر(

• اگر با وجود اینکه زمان بسیاری را با هم میگذرانید، واقعا یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمیکنید.

• اگر با پدر یا مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما "درست شبیه" این والد نامطلوب شما است.

• اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کــسی است که برایتان "مادری" یا "پدری" کند.

• اگر احساس میکنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.

• اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان میچرخد: "شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود"

• اگر فرد مورد نظرتان میخواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه برپا کنید(تیپ مالکیت طلب)

• اگر او همه تصمیمهای مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ میکند و شما از این کار بسیار ناخشنودید. (تیپ فرمانده)

• اگر بعد از یک گفتگوی رو راست با خودتان به این نتیجه رسیدید که تنها به خاطر مسائل ج * ن * س * ی با او ازدواج میکنید.

• اگر او بارها "از کوره در میرود" و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است.

• اگر احساس میکنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.

• اگر این فرد شما را از نظر جسمی یا روحی آزار میدهد.

• اگر یک روز کامل (و بدون تلویزیون) را تنها با این شخص گذرانده اید و متوجه شده اید که روزی غیرقابل تحمل داشته اید.

در نهایت، سه توصیه برای شما دارم که میتوانند در جلوگیری از ازدواج با چنین

خصوصیاتی مفید باشند :

۱. بیاموزید که این ویژگیها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، به دنبال درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمیکند که هیچ، در بسیاری از موارد آنها را شدیدتر هم میکند.

۲ در سن پایین ازدواج نکنید، که در واقع منظورم زیر ۲۳ سال است.

۳. قبل از ازدواج به خوبی با شخص مورد نظر خود آشنا شوید و تا زمانی که حداقل یک سال با او معاشرت نکرده اید، ازدواج نکنید.


:: موضوعات مرتبط: زناشویی
راه هایی برای کاهش درد پريود
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دردهاي پيش از پريود(قاعد گي) يكي از شايعترين شكايات خانمها درطول اين دوره مي باشد ، همچنين تغييرات خلق و يا احساس فقدان انرژي گاهي به حدي است كه فرد را از انجام زندگي روزمره عاجز مينمايد.
البته از جمله راههاي درماني توصيه شده توسط پزشكان مصرف قرصهاي ضدبارداري و مسكن است كه شايد خيلي از شما مصرف كرده باشيد اما در اين مقاله ما به چند توصيه غير دارويي كه توسط دكتر مائو پزشك مشهور طب چين نوشته شده است جلب مي نماييم.

1- اسيدهاي چرب اساسي بيشتري مصرف نماييد :
مطالعات زيادي نشان داده، كه مصرف اين اسيد هاي چرب كه عمدتا در غذاهايي مانند ماهي هاي آبهاي سرد مثل سالمون و همچنين آجيل ها مثل گردو ، بادام و يا دانه هايي مانند كنجد و قلوس وجود دارد،سبب كاهش علائم ديسمنوره (علائم قبل از قاعدگي)مي گردد.


2-غذاهايي كه بايد يك هفته قبل از شروع قاعدگي مصرف نماييد:
يك هفته قبل از شروع پريود بهتر است ازاسفناج(مي توانيد آنرا بخارپز كرده وبا ماست ميل نماييد كه بسيار هم خوشمزه است)
،تمشك وگردواستفاده كنيدوهمچنين از زعفران ،رازيانه ، ترخون ،تره فرنگي، موسير،فلفل سياه ،دارچين و پوست پرتقال بيشتري در موقع طبخ غذاها استفاده نماييد.


3-از چاي هاي زير استفاده نماييد :
چايي بابونه ، سنبل الطيب و گل گاوزبان، تمشك وسرخ وليك در كاهش درد وايجاد آرامش در شما بسيار موثرند.هريك از اين دم كرده ها را مي توانيد بطور مجزا تهيه وبه دلخواه خود مصرف نماييد. لازم به ذكر است كه اين چاي هاي گياهي در واقع گنجينه هاي علم پزشكي شرق است كه به ما به ارث رسيده وبا مصرف بجا مي توانيد از آنها بسيار بهره ببريد.


4- مكملهاي منيزيوم مصرف نماييد :
در بعضي از خانمها به دليل كاهش سطح منيزيوم خون ، دچار دردهاي پيش ازقاعدگي مي گردند ، لذا توصيه مي گردد، يك هفته قبل از پريود، شروع به مصرف روزانه 500 ميليگرم به علاوه 50 ميليگرم ويتامين B6 نماييد كه بسيار در كاهش دردو گرفتگي هاي زير شكم بسيار مفيد است.


5- يك ليست تهيه كنيد:
حتما تا حالا متوجه شديد كه يك هفته قبل از پريود به بعضي غذاها حساسيت و واكنش نشان مي دهيد و گاهي سبب تشديد ناراحتي
شما در طول دوره قاعدگي مي گردد، لذا به شما توصيه مي كنيم تا ليستي از اين غذاها تهيه نموده ودر دوره هاي بعد از مصرف آنها خودداري نماييد


6-تمرينات ورزشي وفكري انجام دهيد:
برخلاف گذشته كه توصيه به استراحت مي شد اما در طب چيني توصيه به انجام ورزشهاي فيزيكي و فكري آرام و در حد متوسط مي گردد(مانند ورزشهاي تايي چي ، يوگا ). اين سبب مي گردد تا شمادر آرامش و تعادل بيشتري به سر ببريد.


7-از خوردن نمك، الكل، كافئين، و........خودداري نماييد :
ممكن است شما نسبت به خوردن اين مواد اشتياق زيادي داشته باشد اما بايد بدانيد كه بسيار در تشديد مشكلات شما موثرند واگر واقعا نمي توانيد در برابر آنها مقاومت كنيد، حداقل مصرف متوسط و كمي از آنها داشته باشيدوياشكلات بخوريد!


8- نفس عميق :

در مواقعي كه بسيار كلافه و مضطربيد، پنج باراز راه بيني نفس عميق بكشيد و بيرون دهيد ، خواهيد ديد كه در تخفيف درد وعلائم شما بسيار موثراست.

منبع: banoo.net



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
با این همه تفاوت، ما تفاهم داریم
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
جهان هستی و خلقت بر زوجیت استوار شده است؛ زوجیت قانون حیات و بقاست. در میان انسان‌ها حساس‌ترین انتخاب در طول زندگی، انتخاب همسر است که براساس آن نهاد خانواده شکل می‌گیرد. والاترین هدف و کارکرد خانواده تکمیل هویت و تأمین آرامش همسران است.

در سایه ی آرامش، انسان‌ها به رشد و بالندگی مناسب دست می‌یابند و خلاقیت‌های خود را بروز می‌دهند.

مهر و محبت‌، صمیمیت و وفاداری از مهم‌ترین عوامل پایندگی و تقویت نهاد خانواده است، همچنان که حفظ کانون خانواده یکی از اصلی ‌ترین تکالیف هر یک از همسران محسوب می‌شود. شایسته است همسران با شناخت کامل تفاوت‌ های یکدیگر و یادگیری روش‌های ابراز محبت‌ و دستیابی به تفاهم، سعادت خود و خانواده را بیمه نمایند و از کوتاه ترین لحظه‌های با هم بودن بیشترین بهره‌ها را ببرند؛ همسرداری مهارتی است که زن و شوهر (زوجین) با شناخت توانمندی‌ها، تفاوت‌ها و حساسیت‌های یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی طرف مقابل پاسخ دهند، به‌طوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.

تفاوت‌های روانشناختی زنان و مردان در زندگی مشترک

- میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از «دوست‌داشته شدن» رابطه ی مستقیمی دارد، در حالیکه مردان زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتوانند در خواست‌های همسر خود را برآورده کنند.

- زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره ی آن صحبت کنند (حتی اگر وقت زیادی صرف نمایند)؛ در حالی که مردان این عمل زنانه را پرحرفی تلقی می‌کنند.

- زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنان بگویند که چقدر دوستشان دارند، اما مردان فکر می‌کنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او را دوست دارم،» و نیازی به گفتن نیست.

- وقتی مردان از زنان خود حمایت می‌کنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمند‌تر می‌سازند، و به زندگی امیدوارتر و علاقه‌مندتر می‌کنند.

- زنان فرمان بردن را دوست دارند ولی معتقدند این فرمان بردن باید عاشقانه باشد، در این صورت حاضر به هر گونه ایثار و فداکاری خواهند بود.

همسرداری مهارتی است که زن و شوهر (زوجین) با شناخت توانمندی‌ها، تفاوت‌ها و حساسیت‌های یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی طرف مقابل پاسخ دهند، به‌طوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند

- هنگامی که مردان دیر می‌کنند، زنان با سوال‌های «چرا دیر کردی؟» کجا بودی؟ و...» در حقیقت دلواپسی و نگرانی توأم با عشق و علاقه را به همسر خود ابراز می‌کنند، اما شوهران فکر می‌کنند که همسرانشان می‌خواهند آنها را زیر سوال ببرند و افراد بی‌مسوولیت و غیر مطمئنی جلوه دهند.

- وقتی شوهران فکر می‌کنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی و توانمندی می‌نمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشان عزیز هستند.

- مردان پس از گوش کردن به صحبت‌های همسر خود بلافاصله می‌خواهند مشکل را حل کنند، بنابراین به راهنمایی آنان می‌پردازند، در صورتی که شاید زنان فقط می‌خواستند احساساتشان را بیان کنند.

- زنان میزان ارزشمندی و علاقه‌ شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواسته‌هایشان محک می‌زنند.

- مردان یا باید سعی کنند خواسته‌های منطقی آنان را برآورده کنند و یا آنان را با دلایل صحیح متقاعد سازند.

کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشان همسر


با این همه تفاوت,ما تفاهم داریم

1- به خانواده ی همسرمان نیز به اندازه ی خانواده ی خود احترام بگذاریم.

2- با خانواده ی همسر خود همان گونه رفتار کنیم که با خانواده ی خود رفتار می‌نماییم.

3- به هیچ یک از خانواده‌ها اجازه ی دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی که خانواده‌ها قصد راهنمایی داشته باشند، فقط از تجربه‌های آنان استفاده کنیم و تصمیم‌ نهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.

4- در صورت بروز اختلاف، از در میان گذاشتن موضوع با نزدیک ترین خویشاوندان نیز پرهیز کنیم.

5- در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفتگو‌ها شرکت دهیم.

6- در صورت بروز مشکل از سوی خانواده ی زن یا مرد، عضو همان خانواده باید مشکل را حل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده ی خود را می‌شناسند و بهتر می‌توانند چاره‌ جویی نمایند.

7- از چشم وهم چشمی و حسادت بپرهیزیم.

8- به آداب و رسوم خانواده ی همسرمان احترام بگذاریم؛ چنانچه برخی از آنها را صحیح نمی‌دانیم هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.

9- لازم است گاهی همسران به تنهایی به دیدار خانواده ی خود بروند.

10- این واقعیت را بپذیریم که علاوه بر همسر، پدر و مادر حق مسلمی برگردن ما دارند، بنابر این در صورت ضرورت، هر یک از همسران باید به خوبی از خانواده خود حمایت کنند.
گروه خانواده و زندگی سایت تبیان



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
8 قاعده طلایی برای همسران جوان
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:15 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
براي موفقيت و شادكامي در ازدواج نمي‌توان راهنمايي‌هاي مخصوصي را در نظر گرفت، با اين وجود اين پيشنهادات لازم و ضروري به نظر مي‌رسد.
1- قاعده طلايي اول: همسر خود را گرامي بداريد. ازدواج يعني اعلان استقلال، هنگامي كه ازدواج مي‌كنيد قول مي‌دهيد كه در مشقت و راحتي، فقر و ثروت و سلامتي همسر خود را دوست و گرامي بداريد. عشق شما به يكديگر بر پايه زندگي زناشويي استوار مي‌باشد. لذت عاشق سرور و خوشحالي معشوق است. همسر خود را گرامي بداريد و عقد ازدواج را محكم كنيد. زن و شوهر با طناب بسيار محكمي به هم متصل هستند. رشته‌هاي بسياري اين طناب را به وجود مي‌آورند كه از همه مهم‌تر رشته عشق و علاقه‌اي است كه نسبت به يكديگر ابراز مي‌دارند. رشته‌هاي ديگري چون رشته علايق مشترك، تجربيات مشترك، وفاداري مشترك و تشريك مساعي در زندگي لازم است. هر چه رشته‌هاي اين طناب محكم تر باشند، ازدواج نيز باثبات‌تر خواهد بود. پس رشته‌هايي درست كنيد كه هرگز گسيخته نشوند.


2- قاعده طلايي دوم: وقتي ازدواج مي‌كنيد با همسر خود چون يك روح در دو جسم باشيد. پس از ازدواج به والدين خود متكي نباشيد، بلكه بايد با زن خود روح جديدي را به وجود آوريد. به پدر و مادر خود احترام بگذاريد. خانواده‌اي جدا بسازيد و شانس موفقيت زيادي در زندگي به وجود آوريد.
3- قاعده طلايي سوم: فن عشق‌ورزي را بياموزيد. هماهنگي سبب ايجاد علاقه زناشويي مي‌شود. در روابط خود احساسات و عواطف را توام سازيد. هر چه روابط شما هماهنگ‌تر باشد شانس موفقيت شما نيز بيشتر خواهد بود.
4- قاعده طلايي چهارم: خود را براي پدر و مادر شدن آماده كنيد. درباره حقايق مربوط به پدر شدن اطلاعات كسب كنيد، سلامتي روحي و جسمي اطفال شما بستگي به دقت‌هاي اوليه شما دارد. هر چه توجه و دقت شما بيشتر باشد سلامتي آنها بهتر تامين مي‌شود براي آنها زمينه مستعدي تهيه كرده و مقدمه خوبي براي زندگي آنها به وجود آوريد.
محيط خانواده، بهترين مكان براي تربيت كودك است. كودكاني كه عضو خانواده‌هاي مهربان و فداكار هستند از نظر روحي بهتر تربيت مي‌شوند. بهترين آمادگي جهت پدر و مادر شدن، ازدواج حقيقي است.
5- قاعده طلايي پنجم: در زندگي زناشويي بردبار و صبور باشيد! هرگاه بخواهيد به تنهايي حركت كنيد هر كجا بخواهيد قدم مي‌گذاريد ولي هنگامي كه با يك نفر ديگر هستيد قدم‌هاي شما بايد با او هماهنگ باشد. در ابتداي كار ممكن است پاي يكديگر را لگد كنيد ولي سپس تجربه‌ كسب مي‌كنيد كه چگونه خود را با يكديگر هماهنگ سازيد. در ازدواج نيز براي ايجاد هماهنگي جسمي و روحي گذشت زمان لازم است، براي موفق شدن بايد صبور و بردبار باشيد.
خويشاوندان زن و شوهر نيز بايد صبور باشند و براي ايجاد چنين صبر و شكيبايي گذشت زمان لازم است، وقتي كه دختري عاشق پسري مي‌شود نمي‌تواند الزاما مادر او را يا پدرش را دوست بدارد.
عروس و داماد نمي‌توانند خيلي سريع با زندگي داخلي همسرشان پيوستگي ايجاد كنند! براي حل و فصل اين موضوع زمان براي درك، فهم و شعور لازم است.
6- قاعده طلايي ششم: ريشه ازدواج خود را محكم سازيد! به زندگي زناشويي مانند گياه بايد توجه كرد، به خصوص زماني كه هنوز تازه و نورس است ريشه آن را بايد با انديشه مشترك، دقت و توجه، مهر و محبت و بالاخره حس‌ تفاهم كه به منزله خورشيد و باران هستند سيرآب و تقويت كرد. به يكديگر ابراز علاقه كنيد، به هر شكلي كه مي‌توانيد احساسات خود را به يكديگر نشان دهيد.
ممكن است عشق از گفتار عميق‌تر باشد ولي گاهي با محبت نمايان مي‌گردد. روابط زناشويي را پرورش داده و آن را برويانيد. براي توجه به گياه بايد علف‌هاي هرز را چيد.
هرگاه علف‌هاي هرز رشد و نمو كنند، گياه مزبور پرورش نيافته و خشك مي‌شود!
چنانچه علف‌هاي هرز را سريعا از بين ببريم، گياه رشد كامل خود را به دست مي‌آورد. در ازدواج نيز علف‌هاي هرز را به محض پيدايش از بين ببريد. بگذاريد گياه ازدواجتان آن طوري كه شايسته است، رشد و نمو نمايد.
7- قاعده طلايي هفتم: در صورت لزوم با افراد مطلع مشورت كنيد. مشورت درباره ازدواج به منزله هنر و علم اجتماعي ظهور كرده است.
پزشكان، صاحب‌نظران علوم اجتماعي، متخصصين تعليم و تربيت و مشاوران ازدواج خود را براي چنين وظيفه اجتماعي آماده مي‌سازند و مشاور مطلع به شما بصيرت و ادراك كافي داده و شما را از بيماري‌هاي زناشويي و اختلالات رواني كه ممكن است هيچ كدام از شما آگاهي و بينش بر منابع كشمكش‌هاي خود نداشته باشيد آگاه مي‌سازد زيرا علت بعضي از نارضايتي‌ها واضح و آشكار نمي‌باشد. ممكن است يك بحث جزئي مربوط و منوط به حسن عدم امنيت، آرزوي قدرت و محروميت جنسي باشد.
اگر شما قادر به حل موضوع نباشيد، مشاور شما آن را حل خواهد كرد. از ديگران راهنمايي بخواهيد و بر شانس موفقيت خود در زندگي زناشويي‌تان بيفزاييد.
8- قاعده طلايي هشتم: از قوانين هشتگانه طلايي پيروي كنيد!
با همسر خود همان طور رفتار كنيد كه ميل داريد او با شما رفتار كند. از احساسات يكديگر مطلع بوده و به احتياجات ديگري توجه داشته باشيد. ببخشيد، همان طور كه ميل داريد بخشيده شويد. از جسارت، اهانت و بي‌‌وفايي بپرهيزيد!

منبع: isatice.com



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
چطور به زندگی ام روح تازه ای بدمم؟
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:12 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اگر بر این باورید عشقی که از آغاز ازدواج نسبت به همسرتان داشته‌اید بدون تلاش شما تا ابد باقی خواهد ماند و همواره در زمان بروز مشکلات به کمک شما خواهد آمد، در اشتباهید.
متاسفانه اگر برای تازه نگه داشتن عشق‌تان تلاش نکنید، خیلی زود روابط گرم زناشویی به سردی یک عادت روزانه خواهد شد!
اگر شما هم از آن‌دسته آقایانی هستید که تصمیم دارید در روابط خود با همسرتان همواره معجزه ی عشق را به وضوح ببینید، می‌توانید روی ایده‌های کاملا عملی این مقاله حساب کنید:
فکر نمی‌کنم برای اجرای یک نقشه ی عاشقانه، پختن نیمرو کار سختی باشد.
یک شب به همسرتان بگویید که قصد دارید شما شام را آماده کنید! به شرطی که او وارد آشپزخانه نشود.
هر چند که همین پیشنهاد به تنهایی باعث رضایت خاطر همسرتان می‌شود، اما شما که یکی از مردهای موفق هستید همیشه برگی برنده در آستین خواهید داشت!!
با سس قرمز روی نیمرو شکل یک قلب را بکشید، حتی می‌توانید کنار قلب‌تان جمله‌ای بنویسید. همه‌چیز بستگی به سلیقه ی خودتان دارد
حالا وقت آن است که همسرتان را به صرف یک شام عاشقانه دعوت کنید.
اما اگر شما از آن دسته آقایانی هستید که دست به سیاه و سفید نمی‌زنید ولی می‌خواهید رمانتیک باشید؛ می‌توانید این روش را روی یک پیتزا اجرا کنید.
مطمئنا دیدن چهره ی همسرتان، زمانی که جعبه را باز می‌کند، باعث دلگرمی شما خواهد شد!
در این جا روی صحبت با خانم‌هاست. لطفا به همسران‌تان اجازه خوب بودن را بدهید!!! مطمئنا شما بیشتر از هر کس دیگر آن‌ها را می‌شناسید و قدرت پیش‌بینی رفتارشان را دارید، اما لطفا از این قدرت علیه نقشه‌های آقایان استفاده نکنید!
کافی است مچ همسرتان را وقتی مشغول آماده کردن مقدمات یک نقشه ی عاشقانه است بگیرید! آن وقت همه‌چیز عوض خواهد شد و شاید همسرتان دیگر به دنبال راهی برای نشان دادن علاقه‌اش نسبت به شما نگردد.

منبع: isatice.com



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
شیوه هایی برای همسر داری
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:11 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

زنان دنیایی پر از راز و رمز دارند كه بیشتر مردان از این پیچیدگی ها ناآگاه هستند. بسیاری از اختلافاتی كه زنان با شوهران خود دارند به خاطر همین ناآشنایی است. اگر دوست دارید زندگی آرام و لذت بخشی داشته باشید به نكاتی كه در اینجا پیشنهاد می شود، توجه كنید. زنانی كه زندگی شان را دوست دارند در فرصتی مناسب این مطلب را در جایی قرار دهند تا شوهرشان آن را ببیند
▪ مقایسه بی مقایسه
هیچ وقت همسرتان را با هیچ زن دیگری مقایسه نكنید حتی اگر آن زن مادرتان باشد. اگر این كار را كردید امنیت و آرامش را از خانه برده اید. مردی كه با خاطرات گذشته زندگی می كند، در جاده ناامنی و دردسر قدم گذاشته است.
هر زنی دوست دارد برای شوهرش نخستین باشد و هیچكس جایگاه او را نداشته باشد. هر زنی یا انسانی دوست دارد با توانایی های خودش مورد احترام و تحسین قرار گیرد.
باید به همسرتان این فرصت را بدهید تا شایستگی هایش را نشان دهد.

▪ مرخصی بگیرید
هر روزی را كه او دوست دارد به خاطر او مرخصی بگیرید. به او بگویید این مرخصی را صرفاً به خاطر او گرفته اید و تمام آن روز به او اختصاص دارد. هر كاری را كه دوست دارد انجام دهید؛ این كار شما باعث می شود تا او احساس كند از صمیم قلب دوستش دارید و هر كاری كه می خواهد را برایش انجام دهید. در این روز خوش اخلاقی تان را حفظ كنید.
مردانی كه این كار را انجام می دهند به هسمرشان ثابت می كنند كه او بیش از كار برایشان ارزشمند است.

▪ هدیه بخرید
بدون هیچ مناسبتی برای همسرتان یك سبد گل یا كادو بخرید. این كار از نظر زنان رؤیایی است. اگر پول خرید هدیه را ندارید این كار را با خریدن یك كارت تبریك هم می توانید انجام دهید. پیام زیبایی كه پشت كارت تبریك می نویسید برای او خیلی باارزش خواهد بود.

▪ تلفن بزنید
گاهی در محل کارش- یا در خانه- به او تلفن بزنید و حالش را بپرسید. اگر هم روزی خواستید به محل كار همسرتان بروید حتماً به او بگویید تا خودش آن طور كه دوست دارد از شما استقبال كند.

▪ با كمك هم غذا بپزید
در هفته سعی كنید یكبار هم شده با برنامه ریزی برای پختن غذا در آشپزخانه به او كمك كنید. اگر ناشی هستید می توانید با خریدن یك كتاب آشپزی غذایی را انتخاب كنید و سپس همراه با همسرتان برای خریدن مواد مورد نیاز به فروشگاه بروید. در تمام مراحل پختن غذا او را همراهی كنید، حتی در چیدن میز غذا

منبع: isatice.com



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
انتخاب همسر باگوش
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 13:52 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
نتایج تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان می دهد که زنان با برخورداری از یک توانایی شگفت انگیز می توانند تنها با گوش دادن به صدای مرد تشخیص دهند که تا چه حد می تواند همسر مناسبی باشد.محققان دانشگاه کالیفرنیا کشف کردند که زنان توانایی شگفت انگیزی دارند که به
آنها کمک می کند تنها با گوش دادن به صدای یک مرد، ایده آل بودن وی را برای شروع یک زندگی مشترک شناسایی کنند.
این محققان دریافتند که زنان تنها با گوش دادن به صدای ضبط شده مردان حتی اگر به زبان دیگری صحبت کرده باشند می توانند پی به قدرت بدنی مردان و اینکه تا چه حد در زندگی محکم هستند ببرند.
این دانشمندان به منظور دستیابی به این نتایج، صدای مردان مختلف را از قبایل بولیوایی تا چوپانان آند و دانشجویان رومانیایی و آمریکایی ضبط کردند. در این آزمایش از تمام این مردان خواسته شد که یک جمله واحد را با یک لحن عادی بیان کنند.
سپس نیروی فیزیکی این مردان برپایه فشار دست، دور قفسه سینه و عضلات بازو اندازه گیری شد.
براساس گزارش تایمز، در ادامه گروهی از زنان صدای ضبط شده این مردان را گوش دادند و تنها با شنیدن حداقل دو کلمه از لحنی که کلمات با آنها ادا شده است به نیروی بدنی مرد پی بردند. این ارزیابی با اطلاعات جمع آوری شده در خصوص نیروی بدنی مردان منبطق بود.

منبع: isatice.com



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
چگونه از شایعه پردازی و پشت سرگویی خواهرشوهرم جلوگیری کنم؟
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 12:40 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

خواهرشوهر من در حرف زدن پشت دیگران و شایعه پردازی بسیار ماهر است. هرزمانی که فامیل دور هم جمع باشند به طرز ماهرانه ای پشت دیگران مخصوصا من حرف می زند.
من سعی می کنم تا جایی که می توانم از او دوری کنم و یا زمانی که با هم هستیم او را نادیده بگیرم. اما چگونه می توانم او را از این کارش دور کنم یا حداقل کاری کنم که دیگر پشت سر من حرف نزند؟

خانم منر مشاور خانواده م سرپرست بخش مشاوره سایت ام اس ان پاسخ می دهد:
اگر خودتان در جمع بودید به او بفهمانید که متوجه صحبت هایش شده اید و یا با صدای بلند از او بپرسید "چی داری می گی؟" با این کار، بعید به نظر می رسد که او صحبتهایش را ادامه دهد.با این کار به او میفهمانید که حواستان هست چه کار میکند.البته خیلی مودبانه بگویید تا بحثی پیش نیاید و خیلی خونسرد با اون صحبت نمایید .

از سیاستهای زنانه تان استفاده کنید . رابطه تان را با شوهرتان بهینه کنید و مشکلاتی اگر دارید آنها را حل کنید و با هم توافق کنید خصوصا در جمع با هم به خوبی رفتار کنید حتی اگر مشکل یا کدورتی دارید .

شما باید به گونه ای رفتار کنید که خواهر همسرتان شما را بپذیرد .به هر نحو ممکن اول با دوستی و مهربانی .سعی کنید رفتارهای او را نادیده بگیرید و خیلی عادی و دوستانه با او رفتار کنید .اگر به این نتیجه رسیدید که این روش کار گشا نیست با رعایت احترام همواره یک رابطه دورادور و محترمانه با او داشته باشید و یادتان باشه هیچگاه همسرتان را روی این مساله حساس نکنید . بدانید او هم میبیند چه رفتاری با شما شده است. پس لازم نیست شما مدام به او یادآوری نمایید . بدانید زندگی مشترکتان خیلی بیشتر از اینها ارزش دارد .

منبع: isatice.com



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
آیا اختلاف سنی در ازدواج مهم است؟
سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹ ساعت 16:0 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

این روزها بحث اختلاف سنی در ازدواج به موضوع بسیار مهمی برای آنها که در شرف ازدواج هستند تبدیل شده است. اگر نظر ما را بخواهید باید بگوییم که: بستگی دارد!

در هزاران مصاحبه‌ای که در شش قاره جهان انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید، سن شما و سن طرف مقابلتان دیگر چندان اهمیتی پیدا نمی‌کند. اما یک واقعیت هم وجود دارد و آن این است که موقعیت‌هایی هست که تفاوت سنی واقعاً مهم می‌شود.

وقتی 17 سالتان باشد، اقدام به ازدواج با کسی که 47 ساله است، ایده چندان جالبی به نظر نمی‌رسد. تجربیات زندگی یک نوجوان 17 ساله تقریباً هنوز بچگانه است. اما فرد 47 ساله فردی بالغ و باتجربه است و پستی و بلندی های زندگی را پشت سر گذاشته است. این تفاوت‌ها می‌تواند چالش بزرگی در رابطه ایجاد کند. پس اشتباه نکنید.

موفقیت یک ازدواج به سطح بلوغ و تجربیات دو طرف بستگی دارد. واقعیت این است که وقتی پای عشق و ازدواج به میان می‌آید، فاصله سنی جادویی وجود ندارد.

اما تجربه به ما می‌گوید که هر چه فاصله سنی دو طرف کمتر باشد، شانس ساختن عشقی ماندگار برایشان  بیشتر می‌شود. این تفاوت سنی چه یکسال باشد، چه 5 سال، 10 سال، یا حتی بیشتر، عشق بر همه چیز غلبه می‌کند. مسئله این است که ببینید واقعاً عاشق هستید یا نه، نه اینکه ببینید کسی که دوستش دارید چند سالش است. عاشق بودن خیلی مهمتر از تفاوت سنی بین دو طرف است.

به یک مثال خوب اشاره می کنیم. بابک و سوزان 48 و 37 ساله هستند. هر دو طلاق گرفته اند. می توانیم صادقانه بگوییم که هر دو آنها ازدواج‌هایی واقعاً بد را تجربه کرده‌اند. اما فعلاً این را همین جا نگه می‌داریم.

خوشبختانه بابک و سوزان همدیگر را پیدا می‌کنند! درواقع، واقعاً عاشق هم می‌شوند.

وقتی گوش می‌دهیم که چطور عشق و محبتشان را به هم توصیف می‌کنند واقعاً سرحال می‌آییم. این دو نفر نه تنها عاشق هم هستند، بلکه فهمیده‌اند که مورد احترام قرار گرفتن، اعتماد کردن به هم، صادق بودن و ارزش گذاشتن بر همدیگر چه ارزشی دارد.

هم بابک و هم سوزان از ازدواج اولشان بچه دارند. هر دوی آنها واقعاً بچه‌هایشان را دوست دارند و می‌خواهند به خوبی از آنها مراقبت کنند. و در واقع، هر دوی آنها حاضر نیستند کسانی را که به فرزندانشان عشق نمی ورزند را دوست بدارند. و واقعاً خوشا به حالشان!

اول رابطه کمی درمورد اختلاف سنیشان تردید داشتند. اما دیگر اینطور نیست! الان فقط به عشقشان به هم فکر می کنند و بس! سنشان دیگر اهمیتی ندارد.

خوب، دوست دارید بدانید از سه دهه تحقیق درمورد اختلاف سنی در ازدواج چه دستگیرمان شد؟ فهمیدیم که عاشق بودن و دوست داشتن همدیگر بر همه چیز غلبه می کند. اکثر ازدواج ها وقتی تفاوت سنی بین دو طرف کمتر از 10 سال است موفق‌تر هستند اما وقتی این اختلاف بیشتر از 10 سال باشد، احتمال موفقیت ازدواج به تدریج کمتر می‌شود. به عبارت دیگر، واقعاً صحت دارد که اگر اختلاف سنی بین دو طرف کمتر باشد احتمال موفق بودن رابطه بیشتر است.

اما، درمورد عشق هیچ جادویی وجود ندارد. عاشق بودن خیل مهمتر از سن است. سن مسئله ای نسبی است. مهمتر از آن، سن در رابطه خیلی کمتر از عشق اهمیت دارد. عشق  بی‌حد و مرز است. پس عاشق باشید و تا ابد با هم بمانید.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی
بدترین اشتباهات خانمها در مورد سلامتی شان
سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:22 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آخرین باری که 8 ساعت خوابیدید یا در باشگاه ورزشی وزنه بلند کردید کی بود ؟ اگر به خاطر نمی آورید شما تنها نیستید .که به این موارد بی توجه هستید.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
زنان در جستجوی قدرت یا عشق؟
سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:19 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
فمنیسم به عنوان یکی از سکه های رایج زمانه، ازجمله تمهیداتی است که گروه های صاحب منافع به منظور سیطره بر روح و روان زنان و در نتیجه واداشتن آنها به دنبال کردن ایده آل هایی که آنها برایشان ترسیم می کنند، ابداع کرده اند.

در دهه 1990، فمینیسم غربی به عنوان یک تولید كننده و منتشر كننده متون و پیامهای فرهنگی ‌توانست با اتكا بر قدرت ابزار انتقال پیام، متون و رسانه‌هایی كه در اختیار دارد، از راههای گوناگون مانند تولیدات انتشاراتی (كتاب و مجله) به زبان اصلی یا ترجمه شده، تولیدات بصری (فیلم و عكس و مانند آنها)، تولیدات صوتی (برنامه‌های رادیویی)، وب‌سایت‌های اینترنت و … و همچنین تأثیرات غیرمستقیم‌تر مانند انتشار اخبار از اقدامات فمینیستها در رسانه‌های جهان و نفوذ در نهادها و سازمانهای بین‌المللی و مانند آن به ذهنیت زنانی كه به تدریج اما به شكلی فزاینده با این گفتمان روبرو می شوند سامان دهد و عملاً به گفتمان هژمونیک نزد بخشی از زنان (یعنی زنان روشنفكر و تحصیلكرده جهان سومی) تبدیل شود.

فمنیسم را می توان واکنش زن غربی مدرن در برابر فرهنگ به جای مانده از عصر سنت اروپایی دانست. این واژه گاهی به جنبش های سازمان یافته برای احقاق حقوق زنان و گاه به نظریه ای که به برابری زن و مرد از جنبه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی معتقد است معنا کرده اند.

فمنسیم از این نقطه آغاز میکند که زنان سرکوب میشوند و این سرکوبی مسئله مهمی است. اقتدار مردان آزادی عمل زنان را محدود میکنند چون مردان امکانات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بیشتری را دراختیار خود دارند. سنگ بنای فمنیسم دفاع از حقوق زنان است. تمامی صور فمنیسم این را تصدیق میکنند که زنان انسان هستند نه عروسک، برده ، شی و یا حیوان .

فمنیسم را می توان واکنش زن غربی مدرن در برابر فرهنگ به جای مانده از عصر سنت اروپایی دانست. این واژه گاهی به جنبش های سازمان یافته برای احقاق حقوق زنان و گاه به نظریه ای که به برابری زن و مرد از جنبه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی معتقد است معنا کرده اند

در میان جریانات فمنیسم نسبت به  تفاوت های میان زن و مرد دو نحوه برخورد وجود دارد: گروه نخست از فمنیستها تفاوت زن و مرد را فقط در اختلافات زیستی و اندامی خلاصه کرده و معتقدند دو جنس هیچ تفاوت دیگری به لحاظ ذهنی، روانی و عاطفی ندارند. از نظر ایشان آنچه در جوامع به عنوان قابلیت های زنانه و مردانه مطرح شده است پشتوانه طبیعی ندارد بلکه معلول روابط فرهنگی، اجتماعی و تحت تاثیر سیاستهای جامعه مرد سالار است. این اندیشه که به فمنیسم انسانگرا نام یافته معتقد است: هویت جنسی و زنانگی ساخته پدرسالاری بوده و هویت طبیعی زن، این هویت ساختگی نیست. به عنوان مثال سیمین دوبوار-از طراحان اصلی نظریه فمنیستی- معتقد بود: «انسان زن به دنیا نمی آید بلکه تبدیل به زن می شود».

زنان در جستجوی قدرت یا عشق؟

فمنیست ها پس از آنکه اثبات کردند  قابلیت های زن ومرد هیچ تفاوتی با هم ندارد؛ جامعه مرد سالار را متهم کردند به اینکه با شعار تفکیک جنسیتی، سعی در تحمیل برخی نقش ها و وظا یف جامعه بر زنان دارد و آنها را بهانه زن بودن از پذیرش سایر نقشها مدیریتی مهم  دور می کند و این ظلم به زنان است. بدین سان اصطلاح «نقش های کلیشه ای» پدید آمد و منظور از آن، نقش های غیر واقعی و تحمیلی مانند مادری، همسری بود که جامعه مرد سالار به بهانه جنسیت به زنان تحمیل می نمود، فمنیست ها مادرى را علت تحقیر زنان و حربه جامعه مرد سالار براى استمرار سلطه خود و همسرى وخانواده را محل تحكیم سلطه جامعه مرد سالار قلمداد می كنند، که این امر به معنای فرودست انگاشتن زن و محروم ساختن وی از قابلیت رشد و پیشرفت است .از این رو این پرسش که زن و مرد هر کدام برای چه کاری خلق شده اند سوالی با مبنای خطاست که هدف آن استثمار زن است. «جنسیت نه هویتی از پیش تعیین شده بلکه امری  «اجرایی نمایشی» است. آنچه مردان انجام می دهند مردانه می شود وآنچه زنان، زنانه. آنگاه مردان باید مردانه رفتار کنند و زنان زنانه؛ ولی هیچ چیزی که پیشاپیش زنانه یا مردانه باشد وجود ندارد.» 

فمنیسم به عنوان جنبش اجتماعی و فکری در وسیع ترین معنای آن به ارتقاء موقعیت اجتماعی زنان به عنوان یک گروه در جامعه میاندیشد و با فرا خواندن زنان به کسب استقلال از طریق اشتغال و بریدن رشته های وابستگی خود با مردان و به منظور تضعیف بیشتر ازدواج و خانواده ، تلاش دارد س.. و اقتدار را به جای ازدواج و مادرشدن بنشاند و از این طریق زنان را بیشتر و بیشتر از زنانگی خود دور کند.

 

به آنها گفته شده که زنانگی، از لحاظ اجتماعی «محدودیت » می آورد و او باید «مستقل » شود . از چه وقت غرایز بیولوژیک از نظر اجتماعی به محدودیت تبدیل شده اند ؟ با این حال او در چنین فضایی قرار دارد و با به تأخیرانداختن ازدواج و بچه دار شدن به منظور پرداختن به اشتغالات کاری اش، جلوی تکامل طبیعی خود را می گیرد. این تهاجم نیز مثل هر تهاجم دیگری، کانون یورش خود را بر تفاوت دو جنس می گذارد و در کسوت «حقوق » زنان، یک حمله شوم همجنس بازی زنانه  است و در لباس مبدل «دفاع » از زنان و حقوق همجنس گرایان فرو می رود.

زنان در جستجوی قدرت یا عشق؟

همان طور که گفته شد، فمنیسم برای بی ثبات کردن جامعه از طریق مجبور کردن زنان به وانهادن نقش زنانگی خود و به جای آن در نقش مردانه فرو رفتن و تضعیف تمایل به جنس مخالف و خانواده طراحی شده است.

به این ترتیب است که زنان بیگانه شده با فطرت خود، در پی گزاره های نادرستی چون مستقل شدن از مردان در تمامی زمینه ها و کسب برابری با مردان هستند. این پیامدهای بی‌ثبات‌ را در سطح اجتماعی می‌توان در ظهور چالشگری زنان علیه وضعیت خود و بازتعریف آنان از خود جستجو كرد. تجلی آن نیز در تغییراتی چون افزایش طلاق و تنشهای درون خانگی، كاهش ازدواج، تنشهای درون محیط كار، و … می‌تواند باشد. وضعیتی که از دهه ها قبل در غرب و به خصوص آمریکا ، میلیون ها زن را از ازدواج و توانایی عشق ورزیدن نسبت به مردان و در نتیجه بی اعتمادی گزنده ای که نسبت به آنها دارند ، دور کرده است .

نیت زنان، رفتارهای متناسب با ظرافت وطبع زنانگیشان است نه انجام کارهای مردانه، برابری به معنای همانندی نیست

در یک ازدواج بین دو جنس مخالف، مرد اعتماد (یا همان عشق ) زن را از طریق خواستگاری جلب می کند؛ در عوض، زن قدرت دوست داشتن را از طریق تمکین کردن به مرد می دهد. این تبادل قدرت با عشق است که زن و مرد را در جایگاه درست خود قرار می دهد. این کلیدی روانی است که امکان رشد کردن را به ما می دهد. آنچه که زنان به راستی خواهان آن هستند، قدرت ابراز شده در قالب عشق مردانه است. آنها وقتی قادر به اعتماد ورزیدن نسبت به مردان (شوهرانشان ) شوند ، نهایتاً این عشق را به دست خواهند آورد.

 

نیت زنان، رفتارهای متناسب با ظرافت وطبع زنانگیشان است نه انجام کارهای مردانه، برابری به معنای همانندی نیست .همگی ما دارای یک حق برابر برای برخورداری از منزلت انسانی و رسیدن به رضایت هستیم . اما راه های ما برای رسیدن به اینها شبیه هم نیست. مردان از طریق حمایت و راهبری خانواده به رضایت می رسند و زنان از طریق وقف کردن خود به همسر و خانواده و از طریق تجربه کردن عشق خود است که به رضایت می رسند؛ البته زنان هم می توانند به اشتغال بپردازند، اما نباید خانواده را در درجه دوم اهمیت قرار دهند.

 

منبع : پژوهشکده باقر العلوم

سایت باشگاه اندیشه 

  سایت چارقد                

   سایت ترنم زندگی    

تبیان



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
پنج راه برای راه یافتن به افکار مردان
سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:18 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
برای بدست آوردن قلب یک مرد باید ابتدا به مغز او راه یابید.

چند دفعه تابحال شگفت زده شده اید که این مرد به چه چیزی فکر می‌کند؟! اگر می‌خواهید به قلب یک مرد دست یابید باید ابتدا به مغز او راه یابید. مشکل بیشتر مردها این است که خیلی سخت برای گفتن افکار و احساساتشان لب به سخن باز می‌کنند.

اگر به این 5 فن مجهز باشید مردان راحتتر سفره دلشان را برایتان باز خواهند کرد، سپس شما می‌توانید بهتر برای یک رابطه بهتر تلاش کنید و نهایتاً لذت بیشتر از باهم بودنتان ببرید.

1.اجازه بدهید او درک کند که علاقه نشان می‌دهید به آنچه که می‌گوید. هیچ مردی به شما اجازه نمی دهد به افکارش راه یابید مگر اینکه بداند که شما به آنچه که او می‌گوید توجه و علاقه نشان خواهید داد. یکی از بهترین راهها برای منتقل کردن این موضوع به او این است که از طریق زبان بدنتان وارد شوید. برای نشان دادن تمایل خود به گفته های او، نگاه طبیعی به او و باز کردن بازوانتان به نشانه گرایش به او بهترین راه است.

اجازه دهید به او بداند که شما متوجه اید که چه می‌گوید آنهم با یک سرتکان دادن یا با حرکت دادن به پیشانیتان.

همچنین تحت تأثیر قرار گرفتن، مثلاً وقتی که او تحت فشار باشد در گفتن داستان خود و ببیند که شما هم همین گونه اید، احساس بهتری خواهد داشت. این کار مثل این است که گفته باشید من می‌فهمم که چه احساسی داری یا من خودم را جای تو می‌گذارم.

2.لطفاً داوری و قضاوت نکنید. هیچ مردی افکار واقعی اش را نمی گوید اگر دریابد که تحقیر یا نکوهش می‌شود. اظهاراتی مانند چطور توانستی این کار را انجام دهی یا اگر من بودم چنین نمی کردم را رها کنید.

آزادی این را به او بدهید که آشکارا و صادقانه هر آنچه که می‌خواهد توضیح دهد بدون قضاوت شما، آنگاه شما شگفت زده خواهید شد. شما مجبور هم نیستید که او را ببخشید یا با او موافق باشید. شما با این کار به راحتی محیطی آزاد را برای او ایجاد کرده اید که هر آنچه فکر می‌کند برای شما بگوید.

3.از بکار بردن کلمه چرا بپرهیزید. وقتی روانشناسان دوره کارآموزی خود را سپری می‌کنند، از آنها می‌خواهند تمرین کنند که کلمه چرا را از دایره لغاتشان حذف کنند. زیرا پرسیدن چرا به طور مکرر، انرژی منفی می‌دهد و شرایط را بحرانی و حساس می‌کند.

وقتی که شما از یک مرد بپرسید که چرا این کار را اینطور انجام داده ای، او اینطور استنباط خواهد کرد که به او گفته اید که تو احمق هستی که روی زمین این را ه را برای این کار انتخاب کرده ای! حالا او قبل از اینکه جملاتتان را تمام کرده باشید حالت تدافعی به خود می‌گیرد.

تمرین کنید که به جای استفاده از کلمه چرا بگویید درباره این موضوع به من بیشتر بگو.

4.هرگز نگویید ما نیاز به گفتگو داریم. هیچ چیز بهتر از این جمله نمی تواند یک مرد را وادار کند که کمتر حرف بزند. این جمله حامل این پیام است که او کار اشتباهی کرده است که در دردسر افتاده و باید درباره اش توضیح دهد. او گفتگو را قبل از شروع کردنش متوقف خواهد کرد.

بهترین راه برای مطرح کردن یک موضوع مهم به آرامی و غیر مستقیم وارد شدن به آن است. زمانی که هر دوی شما مشغول انجام آن هستید را انتخاب کنید مثل آشپزی و یا تمیزکاری سبک، که او راحتی بیشتری احساس کند. به خاطر داشته باشید وقتی او درگیر فوتبال جمعه شب است برای این کار به او نزدیک نشوید.

5.گوش دادن واقعی را یاد بگیرید. شما همیشه شانس شنیدن افکار او را نخواهید داشت. چندین بار شده است که شما وقتی که او صحبت می‌کرده است در فکر دیگری بوده اید یا شاید هم فکر می‌کرده اید که در جواب به او چه بگویید؟!

این موضوع بسیار مهم است که اکنون را با او باشید تا اینکه به افکارتان اجازه دهید همه جا باشد غیر از با او. یک مرد می‌تواند احساس کند که شما واقعاً می‌خواهید حرفهای او را بشنوید یا خیر. درست شنیدن بهترین راه برای رسیدن به یک گفتگوی واقعی است که او هم بتواند حقیقت را به شما بگوید.

منبع: kibod.com



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
مردها واقعا به دنبال چه زنانی هستند؟
جمعه ۱۲ آذر ۱۳۸۹ ساعت 18:7 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
وقتی خانم ها با من صحبت می کنند معمولا اظهار می دارند که رفتار آقایون آنها را تا حدی گیج می کند و به درستی نمی توانند تشخیص دهند که مردها از آنها چه انتظاراتی دارند. آنها از اینکه نمی توانند مردها را راضی نگه دارند اندکی ناراحت هستند.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
آیا زنان زیبا بیشتر دختر به دنیا می‌آورند؟
پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دیلی میل در گزارشی علمی با انتشار تصاویری از زوج های هنری مشهور دنیا نوشت: دختران مجرد همیشه نالان بوده‌اند كه مرد خوش تیپ كمتر یافته می‌شود. اما علم به تازگی ثابت كرده كه آنها دقیقا درست می‌گویند چرا كه احتمال دختردار شدن در زنان زیبا بسیار بیشتر از از همتایان نازیبای آنهاست.

به گزارش «
تابناک اجتماعی»، بر اساس تحقیقی كه به تازگی انجام شده است به دلیل انتقال ژن‌های تعیین كننده وضع ظاهری این امر می‌تواند منجر به كمبود مردان خوش تیپ بر روی زمین بشود.

احتمال دختر دار شدن زوج‌های مشهور زیبا مانند تام كروز و كتی هولمز هم نسبت به زوجهای زشت تر بسیار بیشتر بوده است.شاید این موضوع دلیلی باشد بر اینكه بسیاری مدل‌ها، دخترانی را دارند كه پا جای پای مادرشان می‌گذارند.

دكتر ساتوشی كانازاوا از مدرسه اقتصاد لندن به تحلیل داده‌های تحقیق انجام شده از 17 هزار نوزاد زاده شده در بریتانیا در مارس 1958 پرداخته و سیر زندگی آنها را كنترل كرده است.

میزان جذابیت این كودكان در سن 7 سالگی توسط معلم هایشان اندازه‌گیری شده و زمانی كه به سن 45 سالگی رسیده‌اند نیز جنسیت كودك آنها مورد تحقیق قرار گرفته است.

احتمال داشتن پسر یا دختر در كودكانی كه در 7 سالگی میزان جذابیت ظاهری بیشتری را داشتند تقریبا یكسان بوده اما كودكانی كه جذابیت كمتری داشتند اغلب دارای پسر شده بودند.

 به عبارت دیگر احتمال دختر دار شدن در میان زنان زیبا در میان افرادی كه از نظر ظاهری جذابیت كمتری داشته‌اند بیشتر بوده است.

تحقیق قبلی انجام شده در مورد 2000 آمریكایی نشان داد زنها نسبت به نسلهای قبلی بسیار زیباتر شده‌اند چرا كه زنان زیبا فرزندان بیشتری را نسبت به سایرین تولید می‌كنند و نسبت بالایی از این فرزندان نیز دختر هستند.

دكتر كانازاوا معتقد است كه والدین علاقمند به تولید فرزندانی هستند كه صفات آنها را به ارث برده باشند و به گفته وی زیبایی برای یك زن بسیار با اهمیت تر از یك مرد است.

زوجهایی كه دارای قدرت و حس پرخاشگری بیشتری هستند بیشتر دارای پسر می‌شوند چرا كه این خصوصیات بیشتر شبیه مردان است.

با این حال این تئوری در مورد همه انسانها نیز صادق نیست. اندرو گلتمن از دانشمندان بخش آمار دانشگاه كلمبیای آمریكا به بررسی لیست 50 انسان زیبای مجله پیپل بین سالهای 1995 تا 2000 پرداخت و به این نتیجه رسیده كه زنان مشهور این لیست اغلب دارای پسر بوده‌اند تا دختر كه نتیجه‌ای در تضاد با نتایج دكتر كانازاوا است.

شاید نتیجه به دست آمده توسط وی بیشتر مورد حمایت ویكتوریا بكام همسر دیوید بكام باشد كه از شوهرش دارای 3 پسر است.


:: موضوعات مرتبط: زناشویی
آیا با این روش میتوانم از بارداری جلوگیری کنم؟
پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت 15:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است .
سئوال :
آیا دوش گرفتن بعد از رابطه جنسی از بارگیری جلوگیری می کند؟
شنیده ام که دوش گرفتن بعد از رابطه زناشویی از بارداری جلوگیری می کند؛ آیا این مسئله صحت دارد؟
پاسخ :
خیر این مسئله درست نیست ؛ متاسفانه بخاطر همین مسائل نادرست و عامیانه است که زنان بسیاری دچار بارداری های ناخواسته می شوند. اگر اسپرم همسر شما قوی باشد به گردنه رحم شما وارد شده و حتی داخل رحم شده و تخمك را بارور می سازد. اگر شما دارای رحم و تخمک های حساسی هستید حتی اگر اسپرم قوی هم نباشد می تواند تخمک را بارور کند. فقط کافی است که به یکی از تخمک ها برسد!
برای جلوگیری از بارداری روش های مختلفی وجود دارد. به شما پیشنهاد می کنم که همزمان از دو روش برای جلوگیری استفاده کنید . با مشورت با پزشک متخصص تان می توانید روشی را انتخاب کنید که به وضعیت جسمی و نوع زندگی تان بیشتر سازگار باشد. شاید تصمیم بگیرید که از قرص های ضدبارداری یا حتی عمل جراحی دیاگرام استفاده کنید. اما حتما ابتدا با متخصص تان مشورت کنید.


:: موضوعات مرتبط: زناشویی
دوارن نامزدی عالیه...
سه شنبه ۹ آذر ۱۳۸۹ ساعت 1:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 دورانی که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی به راستی این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...

ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می سازد. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند. مفید بودن از این جهت که تضمینی برای تصمیم گیری جدی شاه داماد و عروس خانم برای زندگی مشترک آینده شان بوجود می آورد.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
ارتباط هوش فرزند با آمیزش جنسی
سه شنبه ۹ آذر ۱۳۸۹ ساعت 1:34 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دستورات زیادی در مورد چگونگی آمیزش جنسی از طرف دین و علم رسیده است كه عمل كردن به آنها از طرفی باعث مطلوب شدن زندگی زناشویی می شود و از طرف دیگر باعث بوجود آمدن نوزادی سالم، قوی و باهوش می گردد.
زمان آمیزش، مكان آن، فكر و اندیشه زوجین، خصوصیات روحی آنها، اعمال و رفتار آنها تأثیر زیادی بر رشد جسمی و هوشی نوزاد دارد
بعضی از دستورات مربوط به آمیزش در زیر بیان می شود.

1-آمیزش جنسی در بعضی زمانها حرام است و در بعضی زمانها بهتر است انجام نشود. این زمانها چنین است. دروان قاعدگی، روزهای ماه مبارك رمضان، اول و آخر و وسط هر ماه، بعد از ظهر، شب عید فطر، بین اذان و اقامه، شب نیمة شعبان، در ساعت اول شب، شبی كه قرار است فردای آن روز به مسافرت بروید، روزی كه خورشید گرفتگی شده یا شبی كه ماه گرفته است، شب یا روزی كه باد سرخ می وزد یا زلزله شده است، طلوع فجر تا طلوع آفتاب، غروب خورشید تا غروب شفق یعنی زمانی كه هوا به طور كلی تاریك می شود، شب عید قربان، دوران بارداری.

2-گفته شده است كه آمیزش جنسی در این زمانها بهتر است.انتهای شب، شب جمعه، شب دوشنبه، شب سه شنبه، روز پنج شنبه به هنگام زوال آفتاب.

3-از آمیزش در این مكانها خود داری شود. زیر درخت، پشت بام، در كشتی، جایی كه كودك وجود دارد، رو به قبله یا پشت به قبله

4-به حالت ایستاده، عریان و برهنه آمیزش نكنند.

5-شوهر از ادخال در پشت زن جلوگیری كند.

6-با شكم پر همبستر نشوند.

7-زن و شوهر در بستر همدیگر را معطل نگذارند و همبستری سریع و بدون مقدمه انجام نشود.

8-خود را معطر و خوشبو سازند.

9-در آمیزش افراط نكنند.

10-اگر شوهر در خواب محتلم شد و یا یكبار آمیزش كرده است، پیش از غسل كردن آمیزش نكند

11- زن و مرد هر كدام برای پاك نمودن خود از ترشحات عمل جنسی دستمال جداگانه ای داشته باشند.

12- هنگام آمیزش به یاد خداوند باشند و به مسائلی مانند شجاعت، علم، خلاقیت فكر كنند و از خیال كردن در مورد مردان و یا زنان دیگر یا افكار زشت خود داری نمایند.


:: موضوعات مرتبط: زناشویی
راهکارهایی برای زندگی شیرین
دوشنبه ۸ آذر ۱۳۸۹ ساعت 1:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
1.خوبي ها را هم ببينيد!
نسبت به همسر خود ديدگاه مثبت داشته باشيد و بکوشيد هميشه در مرحله ي اول کارهاي خوب او را ببيند و مورد تحسين قرار دهيد، زيرا تشويق و تحسين يک کار خوب، باعث تثبيت و تکرار آن خواهد شد و خودتان از آن لذت مي بريد. هرگز چشمان خود را روي نقطه ضعف همديگر باز مکنيد و دايم به رخ مکشيد؛ چون اين رفتار، موجب دلسردي در زندگي شده و کم کم نسبت به همديگر حس بدبيني پيدا مي کنيد و يک حالت دلسردي در شما ايجاد مي شود. اگر چنين رفتاري داريد، بکوشيد آن را انجام ندهيد، زيرا کم کم بين شما دوري ايجاد شده و به جايي مي رسد که خداي ناکرده به فکر جدايي مي افتيد و هزاران مصيبتي که به دنبال آن مي آيد ، پس «چشم ها را بايد شُست، جورِ ديگر بايد ديد.»

2. تحقير و سرزنش، ممنوع!
خداوند در خلقت انسان به خودش احسنت گفته است، زيرا انسان بهترين خلقت اوست. در اين ميان، چگونه مي توان همسر را به عنوان يک امانت الهي تحقير و سرزنش کرد؟ يک دختر و يا يک پسر که با هزاران اميد وارد زندگي مي شوند، چرا بايد مورد اهانت قرار گيرند؟ پدر و مادري که دخترشان را با صدها رنج و زحمت را بزرگ کرده اند و با حفظ آبرو و اميدواري او را به خانه ي مردي فرستاده اند تا در محيط امن و سالم و پر محبت زندگي کند، چه گونه مي توانند بعد از مدتي نظاره گر توهين و سرزنش او از طرف همسرش باشند؟ آيا وجدان انسان راضي مي شود؟ متقابلاً اگر شما به ازدواج مردي در آمده ايد که به دلايل گوناگون مشکل پيدا کرده است – مثلاً اقتصادي يا شغلي – به هيچ وجه او را سرزنش نکنيد، زيرا به تدريج که سرزنش ها زياد مي شود، حالت تخريبي يي در زندگي شما به وجود مي آيد و در مقابل همديگر کم ارزش مي شويد.
هميشه به دنبال اين باشيد که با لطف و کرامت خود، احترام همديگر را نگه داريد و در پي شأن و منزلت همديگر باشيد.

3. رعايت احترام و ادب متقابل
با همسر خود به طور محترمامه و مؤدب صحبت کنيد و همديگر را سبک نکنيد. آنچه در اين گيرودار مهم مي باشد، اين است که وقتي مادري با همسرِ خود مؤدبانه صحبت مي کند، يا مردي با همسرش محترمانه سخن مي گويد، فرزند آنها نيز مي آموزد که چه طور مؤدبانه صحبت کند و احترام پدر و مادرش را نگه دارد. اين بهترين هديه يي ست که مي توانيد براي فرزند خود به ارث بگذاريد. طوري برخورد نکنيد که روزي مجبور شويد بگوييد: «آتش در خرمن خويش زده ام که را کنم دشمن خويش!»
شما خانم گرامي، وقتي همسرتان وارد منزل مي شود، به استقبال او برويد، بسيار مؤدّبانه با او رفتار کنيد و به فرزندِ خودتان نيز بگوييد، چنين کاري انجام دهد. اين رفتارِ شما باعث مي شود، خستگيِ کار از تنِ او بيرون رود و احساسِ آرامش کند. البته او نيز متقابلاً چنين رفتاري انجام خواهد داد و کم کم به صورت يک عادت در مي آيد. برخي از همسرانِ بسيار خوب اظهار مي دارند که در طول زندگي هرگز حتّا يک بار هم به يکديگر بي احترامي نکرده اند. زندگيِ آنها آن قدر لذّتبخش است که دوست دارند هميشه در کنار هم باشند!

4. حفظ حقوق متقابل
بسيار ارزشمند است قبل از اينکه بخواهيد تشکيل زندگي دهيد، درس حقوق خانواده را ياد بگيريد. ببينيد وظيفه ي شما چيست؟ شايد برخي از خانواده ها هنوز نمي دانند ازدواج يعني چه؟ تصور مي کنند زندگي بايد بگذرد، حالا هر طور باشد. نه! اين گونه نيست. اگر کسي از زندگي و ازدواج خود لذت نبرد، بازنده ي اصلي ميدان است.
مرد بداند که احترام زن بسيار حايز اهميت است و آن قدر مهم است که پيامبر صلي الله عليه وآله مي فرمايند: «بهترين فرد از ميان شما کسي ست که براي خانواده اش بهتر باشد!»
ايشان همچنين مي فرمايند: «جبرئيل آن قدر سفارش زنان را مي کرد که گمان کردم يک اُف هم نمي توان گفت!» واقعاً درست است. چرا بايد کسي که مي خواهد فردا مادر فرزند شما باشد و زندگيِ شما را به آرامش برساند، مورد بي احترامي باشد؟ همچنين براي زنان احترام شوهر و نيکو همسرداري کردن مهم است، آنچنان که مي فرمايند: «زني که خوب شوهرداري کند، مثل سربازي ست که در جبهه ي جنگ مشغول نبرد مي باشد.» يعني جهاد براي خدا، با خوب شوهرداري کردن، يک پاداش دارد. در اين جمله، معني و مفهوم گسترده يي نهفته است، پس به به حقوق همديگر آگاه باشيد و بکوشيد به حقوق يکديگر احترام بگذاريد.

5. به پيکره ي زندگي خود، محبت تزريق کنيد
مهر و محبت در منزل، منبع اصلي رضايتمندي ست. همديگر را مورد مهر قرار دهيد، زيرا بايد براي فرزند خود، مانند سرچشمه ي محبت باشيد. اگر پدري فرزند خود را در حالي که به همسرش احترام نمي گذارد در آغوش کشد، مطمئن باشد او فقط به انتقام از پدر مي انديشد يا اگر مادري فرزندش را عليه پدر تحريک کند، منزلت خانواده اش را شکسته است. کودک بايد از هر دو چشمه ي محبت، يعني پدر و مادر، سيراب گردد. اگر فرزند از يک کانال محبت بگيرد و از کانال ديگر بي محبتي ببيند، دچار تعارض مي شود، رفتارش متعادل نيست و به هرج و مرج دچار مي شود. هيچ موقع نمي توان محبت را با پول و اسباب بازي در ذهن بچه ها ريخت. اينها مُسکن است و براي مدت کوتاهي جواب مي دهد، ولي براي دراز مدت هيچ اثري ندارد و حتي ضرر هم دارد. مگر مي شود خلأ عاطفي را با پول جبران نمود؟ مثل اينکه يک ماشين نياز به بنزين دارد، شما آب داخل باک آن مي ريزيد. اين کار، نه تنها جواب نمي دهد، بلکه ضرر هم دارد. برخي از والدين با همديگر بحث مي کنند و يا فرزند خويش را مورد کم محبتي قرار مي دهند. وقتي به يکباره بيدار مي شوند، مي خواهند با خريدن يک عروسک جبران کنند! چرا بايد ابتدا بي مهري کنيد تا بعداً بخواهيد جبران نماييد و آن هم ارزش آنچناني نداشته باشد. پس بدانيد، «از محبت، خارها گُل مي شود!»


:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی