هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

فنون همزبانی به همراه همدلی
پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 11:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

فنون همزبانی به همراه همدلی

اولین و مهمترین نكته برای یاری كردن دوستان گوش كردن فعالانه است. چیزی كه معمولا به سادگی از كنار آن می‌گذریم. گوش كردن فعالانه یعنی تمركز و توجه به افكار، صحبت‌ها و احساسات فرد، بطوری كه بتوانیم از دیدگاه او به موضوع نگاه كنیم. در صورتی كه ما به جای گوش كردن در این فكر باشیم كه چه راه حلی به او پیشنهاد كنیم نمی‌توانیم شنونده خوبی باشیم و از طرف دیگر وقتی او هنوز فرصت فكر كردن به مشكل و بیان كامل احساساتش را پیدا نكرده نصیحت‌های ما هر چند هم كه صادقانه باشد نمی‌تواند موثر واقع گردد..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: فنون همزبانی به همراه همدلی, همزبانی, همدلی
ویژه نامه کابوس شن - ویژه نامه شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس
پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 10:40 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
http://s4.picofile.com/file/7739812361/tabas.jpg

ویژه نامه کابوس شن - ویژه نامه شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس

موضوعات ویژه در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: ویژه نامه
:: برچسب‌ها: ویژه نامه کابوس شن, ویژه نامه شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس, وی
با این تست متوجه شوید تصور دیگران از شخصیت شما چیست
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 20:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

با این تست متوجه شوید تصور دیگران از شخصیت شما چیست

شاید برای خیلی از ما مهم باشد که دیگران با توجه به رفتار و گفتارمان چه تفکری درباره ما دارند، در واقع این مسئله برای ما مهم است که بدانیم با کارهایمان چه شخصیتی از خودمان در مقابل دیگران به نمایش گذاشته ایم و آن ها چطور شخصیتی برای ما متصورند. آیا ما را آدمی مغرور و خودمحور می پندارند یا رئوف و مهربان؟ آیا در نظر آن ها ما انسانی سخت کوش، معقول و هوشیار هستیم یا فردی بی مسئولیت، عصبی و شکاک!


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: تصور دیگران از شخصیت شما, شخصیت
نشانی
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 19:56 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
برخیز به دسته‌های ما بیا تا بهار فاصله‌ای نیست كسی با نماز نشسته به جایی نمی‌رسد.



:: موضوعات مرتبط: داستان و متن آموزنده
توصیه هایی مهم برای بالا بردن سازگاری زن و شوهر
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 19:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
عشق‌ و محبت‌ بین‌ زن‌ و شوهر از اركان‌ اصلی‌ نظام‌خانواده‌ است‌. اما با گذشت‌ زمان‌ و سپری‌ شدن‌شور و شوق‌ دوران‌ نخستین‌ ازدواج‌، گاه‌ این‌ فكر به‌ ذهن‌ همسران‌ می‌آید كه‌ بعد از چند سال‌زندگی‌ میزان‌ علاقه‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ هم‌ چقدر تغییركرده‌ است‌.
هدف‌ از ارائه‌ توصیه‌های‌ زیر، آموزش‌ جهت‌ ارتقای‌ سازگاری‌ و توجه‌ كردن‌ به‌ ویژگی‌های‌مثبت‌ یكدیگر، افزایش‌ اعتماد به‌ نفس‌، كاهش‌اضطراب‌ و تنش‌های‌ موجود در جهت‌ بهداشت‌ وسلامت‌ روانی‌ است‌.


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: زناشویی
:: برچسب‌ها: توصیه هایی مهم برای بالا بردن سازگاری زن و شوهر, بالا بردن سازگاری زن و شوهر, سازگاری زن و شوهر, زن و شوهر
بهترین زمان برای ورزش کردن افراد مبتلا به آلرژی بهاری
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
توصیه می شود که این افراد فعالیتی در ابتدای روز و در محیط بیرون نداشته باشند زیرا حداکثر میزان آلرژن ها معمولا در اوایل و انتهای روز است ، در اواسط روز به علت گرم شدن هوا ، این آلرژن ها به سطوح فوقانی می روند در نهایت درصد آلرژن ها در هوا کاهش می یابد اگر افراد تمایل به انجام ورزش دارند بهتر است در اواسط روز فعالیت خود را انجام دهند..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
:: برچسب‌ها: بهترین زمان برای ورزش کردن افراد مبتلا به آلرژی به, آلرژی بهاری
درگوشی‌های مادر و دختری!
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 14:40 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

درگوشی‌های مادر و دختری!

آنها مانند هر کاوشگر دیگری در این خصوص ابتدا از تخیل خود استفاده می کنند و بعد به سوی تجربه کردن می روند. در این میان شناخت نقش های زنانه خیلی زودتر از سن بلوغ آغاز می شود و مفهمومی که دختر ما از نقش زن در ذهن دارد، به برداشت او از رابطه بین زن ومرد و امور جنسی نیز تاثیر می گذارد. البته بحث در مورد این موضوع ها همواره برای مادران مشکل بوده است و بلوغ زودرسی که در عصر حاضر شاهد آن هستیم، زمینه بحث را پیچیده تر کرده است. اما در هر صورت، زمانی که دختر آمادگی کسب هویت در این زمینه ها را از لحاظ جسمی و روحی پیدا می کند، باید بتوانید برای یافتن پاسخ هایش به ما مراجعه کند..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زنان
:: برچسب‌ها: درگوشی‌های مادر و دختری, مادر و دختر
آیا کوچولوی شما هم به آجیل نیاز دارد؟
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 11:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آیا کوچولوی شما هم به آجیل نیاز دارد؟

برای بسیاری از زنان باردار و مادران جوان این سوال مطرح است که مصرف آجیل در دوران بارداری و شیردهی چه تاثیراتی بر سلامت آن‌ها خواهد داشت ..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: كودك
:: برچسب‌ها: کوچولو, خوردن آجیل کوچولو, سن آجیل خوردن, آجیل وخانم باردار
دانلود کتاب اصول کمک های اولیه و احیاء
چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 10:46 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

http://omidl.persiangig.com/document/Osole%20Komakhay%20avaie.jpg

نام کتاب : اصول کمک های اولیه و احیاء

تعداد صفحه :  150

قالب کتاب : PDF

حجم فایل :  6.98 مگابایت

توضیحات :

آموزش کمک های اولیه و احیاء


http://omidl.persiangig.com/download.gif دانلود - Direct Download Link



:: موضوعات مرتبط: کتابهای مرتبط
:: برچسب‌ها: اصول کمک های اولیه و احیاء, دانلود کتاب اصول کمک های اولیه و احیاء, دانلود کتاب اصول کمک های اولیه
سوپ سیر
سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 22:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سوپ سیر

سوپ سیر

اب مرغ 4 لیوان . سیر 10 عدد . کره 25 گرم . پیاز 1 عدد . روغن 1 قاشق غذاخوری

ارد 3 قاشق غذاخوری . سرکه 1 قاشق غذاخوری . زرده تخم مرغ 2 عدد . نمک مقدار لازم

طرز تهیه : کره و روغن را درون قابلمه ای روی حرارت گاز قرار دهید تا روغن داغ شود ، سیرها و پیاز را ریز خرد کنید و 10 دقیقه درون روغن و کره داغ شده تفت دهید تا نرم شوند.

پس از تغییر رنگ سیر و پیاز ، ارد را کم کم اضافه کنید و 2 دقیقه تفت دهید سپس نمک ، سرکه ، 4 لیوان اب مرغ و 4 لیوان اب معمولی اضافه کنید و بگذارید حدود 40-30 دقیقه با حرارت متوسط سوپ بجوشد.

پس از اماده شدن سوپ ، زرده های تخم مرغ را اضافه کنید و با همزن بزنید تا سوپ یکدست شود ، پس از مخلوط کردن زیر حرارت را خاموش کنید تا سوپ نجوشد ، سوپ را در کاسه بریزید و با تکه های نان برشته و کمی نعناع داغ یا جعفری خرد شده تزئین کنید.

نکته : مقدار سیر را میتوانید بسته به ذائقه تان کم و زیاد کنید ، این سوپ با توجه به وجود سیر بسیار مناسب برای فصل سرما ، تقویت عمومی بدن و همچنین مناسب برای کودکان ؛ افراد سالمند و بیمار میباشد.

استفاده از تزئیناتی مانند نعناع داغ و … سلیقه ای میباشد و اجباری در مصرف نیست.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: irancook.ir



:: موضوعات مرتبط: آشپزی
:: برچسب‌ها: سوپ سیر
هفت دروغ شایع زنان به شوهرشان
سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 21:36 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 هفت دروغ شایع زنان به شوهرشان

زندگی زناشویی، نیازمند درک متقابل زن و شوهر است. آنان گاهی مجبورند، به هر دلیلی دروغ بگویند! طنز پردازان از هفت دروغ شایع زنان به شوهرانشان و، همچنین، دلایل آن سخن گفته اند.

این 7 دروغ عبارتند از:

یک: من که عصبانی نیستم! زیرا آنان انتظار دارند که شوهرشرشان به جای سین-جیم کردن ایشان، شرایطشان را درک کنند.

دو. اصلا مهم نیست! این را وقتی می گویند که حواس شوهرشان پرت است یا به دغدغه آنان با استهزاء برخورد می کند.

سه. امروز اصلا چیزی نخورده ام! وقتی که زن می خواهد بگوید خیلی گرفتار بوده، یا می خواهد ببیند شما چقدر به او توجه خواهید کرد و در اغلب اوقات برای این که چیزی خورده که باعث چاقی اش می شود یا برای سلامتش ضرر دارد.

چهار. من رژیم دارم! جمله ای کاملا زنانه در محفلی، معمولا زنانه، که همه مراقب تناسب اندام، سلامتی، و چابکی خود هستند.

پنج. اینو توی حراج خریدم! حربه ای که همسرشان را متقاعد کنند ، جنس را ارزان خریده اند.

شش. بچه ها خیلی بهش احتیاج داشتن! زنان این را می گویند تا عواطف و احساسات مرد اجازه ندهد عقلش به کار بیفتد و به اضافی بودن این خرید یا پولش فکر کند.

هفت. این با همه لباسام ست می شه و خیلی راحته...! این را خانم محترمه وقتی می فرماید که شوهرش از دیدن قیمتی نگران شده یا با خریدی مخالف است

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام نیوز



:: موضوعات مرتبط: زنان
:: برچسب‌ها: هفت دروغ شایع زنان به شوهرشان, دروغ شایع زنان به شوهرشان
راه هایی ساده برای عطرآگین کردن خانه
سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 20:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

راه هایی ساده برای عطرآگین کردن خانه

تا به حال پیش آمده که به منزل یکی از دوستان یا اقوامتان رفته باشید و از بوی خوش خانه اش لذت برده باشید ؟ یا برعکس بوی بد خانه آنها برایتان آزاردهنده باشد ؟ همین اتفاق در خانه شما هم پیش می آید . این نوشتار به شما کمک می کند با راههای ساده خانه ای عطرآگین داشته باشید ..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: هنر در خانه
:: برچسب‌ها: راه هایی ساده برای عطرآگین کردن خانه, عطرآگین کردن خانه, عطرآگین
زن اين دسته از آدم​ها نشويد!
سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 19:6 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
زن اين دسته آدم​ها نشويد!

آدم‌های موسوم به «قربانی» مظلوم به‌نظر ‌می رسند، اما بعد از مدتی می‌توانند زندگی را برایتان جهنم کنند..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: انسان های قربانی, ازدواج
روانشناسی رنگ چشم ها
سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 18:34 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 روانشناسی رنگ چشم ها

شناخت شخصیت افراد‌ از روی رنگ چشم، گزینه جد‌ید‌ی است که د‌ر روابط انسانی بی‌تاثیر نبود‌ه و چنانچه د‌رست به کار رود‌، مشکلات زیاد‌ی را حل خواهد‌ کرد‌.

مطلب زیر که توسط یکی از انجمن‌های اینترنتی عربی منتشر شد‌ه است، به بررسی انواع رنگ چشم و شخصیت د‌ارند‌گان آن می‌پرد‌ازد‌.

● رنگ چشم سبز
رنگ چشم سبز، نشان د‌هند‌ه آن است که صاحبان آن، شخصیتی قوی و اراد‌ه‌ای بالا د‌ارند‌. د‌ر تصمیم‌گیری‌ها، خیلی محکم عمل می‌کنند‌ و تا حد‌ی خود‌ رای و مغرور نیز هستند‌. این افراد‌، اعتماد‌ به نفس بالایی د‌ارند‌ و تا آخرین توان خود‌ به د‌یگران کمک می‌کنند‌...

● رنگ چشم آبی
د‌ارند‌گان چشم‌های آبی، د‌ارای نگاهی عمیق هستند‌ و شخصیتی حساس د‌ارند‌. این افراد‌ به راحتی فکر و نظر خود‌ را به د‌یگران تحمیل می‌کنند‌.

● رنگ چشم مشکی
صاحبان چشمان مشکی، انسان‌هایی رویایی هستند‌ که د‌ر فضای شاعرانه‌ای زند‌گی می‌کنند‌ و همچنین بسیار د‌ست و د‌ل باز هستند‌. بسیار سعی می‌کنند‌ با هر چه د‌ارند‌ به د‌یگران کمک کنند‌. این افراد‌ همچنین د‌ارای خلق و خوی اجتماعی و احساسات ظریف هستند‌.

● رنگ چشم قهوه‌ای
چشم قهوه‌ای، سمبل مهربانی و محبت است و هر چه تیره‌تر باشد‌ مهر و محبت صاحبش بیشتر است. چشم قهوه‌ای‌ها، بسیار خونسرد‌ند‌ و هرچه را که می‌خواهند‌ به راحتی تصاحب می‌کنند‌.

● رنگ چشم خاکستری
صاحبان چشم‌های خاکستری، د‌و د‌سته هستند‌. یا از شخصیتی آرام برخورد‌ارند‌ و یا شخصیتی عصبی و انقلابی د‌ارند‌، ولی د‌ر مجموع انسان‌هایی سرسخت و سنگین د‌ل هستند‌.

● رنگ چشم عسلی
با وجود‌ اینکه چشم ‌عسلی‌ها، انسان‌هایی خوش قلب هستند‌ ولی با د‌یگران صریح نیستند‌. این افراد‌ همیشه به د‌نبال د‌وست می‌گرد‌ند‌. چشم عسلی‌ها معمولاً از کود‌کی روی پای خود‌ می‌ایستند‌ و د‌وست ند‌ارند‌ به د‌یگران تکیه کنند‌.


http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:اطلاعات



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: روانشناسی رنگ چشم ها, روانشناسی رنگ, روانشناسی
رفتار های بد ما از کجا آب می خورد؟
سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:59 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
آشنایی با رفتارهای مخرب بشر

در مقایسه با بیشتر حیوانات، ما انسان ها رفتارهای داریم که برای نوع بشر و حتی خودمان مضر و مخرب است. ما دروغ می گوییم، خیانت می کنیم، روی بدن خود نقش و نگار ثبت می کنیم، مضطرب می شویم و حتی خود یا دیگران را می کشیم..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: رفتار, انسان, خیانت, دروغ
عشق درمقابل احترام
سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 12:44 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


از سالهای دور، از همان ابتدای پیدایش نوشتار، عشق ستوده شده است. به همان اندازه که ستوده شده، بر سر معنای آن بحث شده است. ذات عشق هر چه که باشد، به طریقی با احساس صمیمیت، محبت و وابستگی در ارتباط است.

احترام مفهومی است که اغلب با چهره‌ها و شخصیت‌های افتخارآفرین و قدرتمند مرتبط بوده است اما مفهومی بسیار قوی‌تر و پیچیده‌تر دارد..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: برچسب‌ها: عشق درمقابل احترام, عشق, احترام
سوپ جو و قارچ
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 22:57 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سوپ شیر و خامه

سوپ جو و قارچ

جو 1/2 لیوان . قارچ خرد شده 2 لیوان . هویج 3 عدد . شیر 1 لیوان . سیر 3 حبه . جعفری خرد شده 1/2 لیوان

سینه مرغ 1 عدد . خامه 5 قاشق غذاخوری . کره 2 قاشق غذاخوری . نمک و فلفل مقدار لازم

طرز تهیه : درون قابلمه ای 4 لیوان اب بریزید سپس سینه مرغ ، جو ، نمک و فلفل بریزید و روی حرارت ملایم قرار دهید تا در مدت زمان 2-3 ساعت ارام ارام باهم بپزند و جو لعاب بیندازد ، در اواسط پخت مرغ هویج رنده شده و جعفری خرد شده را اضافه کنید.

پس از این مدت زمان سینه مرغ را ریش ریش کنید و دوباره درون قابلمه برگردانید سپس کره ، شیر داغ و قارچ خرد شده را نیز اضافه کنید و اجازه دهید 15 – 30 دقیقه دیگر سوپ با حرارت ملایم بپزد ( مراقب باشید جو ته نگیرد ) ، برای سرو سوپ را با خامه مخلوط کنید و در ظرف بریزید و با جعفری خرد شده تزیین نمایید.

نکته ها : میتوانید قبل از اضافه کردن شیر و قارچ مواد را درون میکسر یا مخلوط کن ریخته و بزنید تا تمام مواد باهم مخلوط شده و یکدست شوند ؛ بجای جو کامل میتوانید از 1 لیوان جو پرک استفاده کنید.

بسته به غلظتی که برای سوپ میخواهید ، ابی که برای مرغ استفاده میکنید میتواند کمتر یا بیشتر باشد ؛ شیر باید داغ باشد تا سوپ شما نبرد ، استفاده از خامه سلیقه ای میباشد.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع: irancook.ir



:: موضوعات مرتبط: آشپزی
:: برچسب‌ها: سوپ جو و قارچ, قارچ
وقتی می‌گویید من درست می‌گویم و تو اشتباه می‌کنی
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 22:39 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خیلی‌ها این خصوصیت را دارند: سبک محاوره مخالفتی

کسی که این سبک محاوره را دارد کسی است که در مکالمات خود همیشه با طرف‌مقابل خود مخالفت کرده و سعی می‌کند حرف‌های او را اصلاح کند. ممکن است این کار را به طریقی کاملاً دوستانه یا خصمانه انجام دهد اما در هر حالت نظرات خود را در چارچوبی کاملاً متضاد با نظرات شما مطرح می‌کند. .


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، موفقیت
:: برچسب‌ها: وقتی می‌گویید من درست می‌گویم و تو اشتباه می‌کنی
نکاتی درباره نوشیدن آب سرد بعد از غذا
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 21:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

باورهای نادرست زیادی درمورد نوشیدن آب سرد بعد از غذا بین عموم شایع است. امروز می‌خواهیم به این باورها بپردازیم، باورهایی مثل سرطان‌زا بودن آن که هیچ سند و مدرک علمی پشت آن وجود ندارد. در گذشته گفته شده بود که نوشیدن آب سرد بعد از غذا می‌تواند به هضم و گوارش غذا کمک کند. علم جدید هیچ تفاوت عمده‌ای در تاثیرات یک لیوان آب سرد بعد از شام یا هر زمان دیگر از روز نمی‌یابد..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
:: برچسب‌ها: نکاتی درباره نوشیدن آب سرد بعد از غذا, نوشیدن آب سرد, نوشیدن آب سرد بعد از غذا
چهار ضدعفونی کننده خانگی غیرشیمیایی
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 19:26 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

چهار ضدعفونی کننده خانگی غیرشیمیایی

همه ما از تجمع میکروب‌ها و مواد آلوده در محیط زندگی خود بیزاریم اما از طرفی هم می دانیم که ترکیبات موجود در ضدعفونی کننده‌های شیمیایی بویژه اگر زیاد مصرف شوند، سلامت انسان را به طور جدی به خطر می اندازند.


در این مقاله چهار نوع ضدعفونی کننده‌ طبیعی و خانگی معرفی شده که مانند ضدعفونی کننده های شیمیایی برای سلامتی مضر نیستند. این ضدعفونی کننده‌ های خانگی غیرشیمیایی عبارتند از:


- ترکیب سرکه و آب که یک ضدعفونی کننده مناسب است و می‌تواند در از بین بردن میکروب‌ها موثر باشد.


- آب لیموترش نیز یکی دیگر از ضدعفونی‌ کننده‌های طبیعی و موثر است که با ریختن آن روی سطوح مورد نظر، می‌توان آنها را ضدعفونی کرد.


- ترکیب روغن گیاه چای همراه با مقداری آب گرم نیز یکی دیگر از این مواد ضدعفونی کننده خانگی است که می توان از آن برای پاک کردن سطوح مختلف و آلوده استفاده کرد.


- همچنین ترکیب سرکه با گیاهان مختلف می‌تواند اثر ضدعفونی کنندگی و پاک کنندگی فوق العاده ای داشته باشد و برای استفاده از این ترکیب باید یک گیاه را انتخاب و تقطیر کرده و به آن سرکه و آب بیافزایید.


http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:ایسنا



:: موضوعات مرتبط: هنر در خانه
:: برچسب‌ها: چهار ضدعفونی کننده خانگی غیرشیمیایی, ضدعفونی کننده خانگی, ضدعفونی کننده خانگی غیرشیمیایی
هفت راه آسان برای متوقف کردن خروپف
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

 هفت راه آسان برای متوقف کردن خروپف

خروپف کردن برخی افراد گاهی به مشکلات جدی در زندگی مواجه می‌شوند که پزشکان برای آن راهکارهای جالبی پیشنهاد داده‌اند.

 
شما ممکن است جزء ۴۵ درصد از افراد بزرگسالی باشید که گاهی خروپف می‌کنند یا حداقل اینکه احتمالاً کسی را که این عمل را انجام می‌دهد را بشناسید..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پزشکی و سلامت
:: برچسب‌ها: هفت راه آسان برای متوقف کردن خروپف, خروپف, متوقف کردن خروپف
های فلسفی اردیبهشت ماه ۹۲
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
http://s1.picofile.com/file/7631625806/smsfalsafi.jpg

بهترین آدمهای زندگی شما آنهایی هستند

که چایتان پیش هم یخ کرده است . . . !

.

.

.

برای هر مشکلی راهی است هر چند کوتاه

و برای هر راهی مشکلی است هر چند کوچک . . .

.

.

.


دردهایت را دورت نچین تا دیوار شوند

زیر پایت بگذار تا پله شوند . . .

.

.



متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: پيامك، جملات فلسفی و عرفانی
:: برچسب‌ها: sms فلسفی اس ام اس اس ام اس 92 اس ام اس امید دادن
فال هفته
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 10:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
متولدین فروردین: این دفعه باید تصمیم نهایی خود را بگیرید. دیگر زمانی برای این دست و آن دست‌كردن ندارید. سعی كنید در تصمیم‌گیری‌های خود بیشتر دقت كنید تا اشتباه​ جبران ناپذیری نداشته باشید. اجازه ندهید ترس​ بار دیگر شما را از مسیر صحیح دور كند.

متولدین اردیبهشت: درهای خوشبختی به روی شما باز خواهد شد و در این هفته شاهد اتفاق‌های خوشایندی خواهید بود. اجازه ندهید حرف‌های ناامیدكننده دیگران، این دلخوشی‌ها را از شما بگیرد. سعی كنید در راه خود مصمم و ثابت قدم باشید تا بتوانید به خواسته‌هایتان دست یابید. زمان‌هایی را هم به خودتان اختصاص دهید.

متولدین خرداد: همیشه نباید توقع داشت به تمام آن چیزی كه آرزو دارید دست پیدا كنید، اما می‌توانید با رسیدن به بخشی از آرزوهای خود احساس شادی را تجربه كنید. به خبرهایی كه این روزها به گوش شما می‌رسد نباید زیاد توجه كنید. برنامه‌ریزی بلندمدت می‌تواند موفقیت‌هایی را برای شما به ارمغان آورد.

متولدین تیر: نگران اوضاع مالی پیش آمده نباشید. بزودی این مشكل برطرف خواهد شد. بهتر است زمان بیشتری را با خانواده سپری كنید. صداقت و روی‌خوش می‌تواند رابطه شما را با نزدیكان‌تان بهبود ببخشد. پس آن را فراموش نكنید. زیاده‌روی در هیچ كار و فعالیتی خوب نیست. قدری جانب تعادل را نگه دارید.

متولدین مرداد: مدتی است دچار سردرگمی در زندگی شده‌اید. این موضوع در روزهای آینده حل خواهد شد، اما نكته مهم و قابل توجه نگرش شما نسبت به زندگی است كه باید بیشتر به آن دقت كنید. بد نیست زمان‌هایی را به ورزش‌های سبك اختصاص دهید و از بار كاری روزانه خود بكاهید.

متولدین شهریور: اجازه ندهید كارهای امروز شما به روزهای بعد موكول شود. سعی كنید همیشه تمام كارها را در زمان خود انجام دهید تا بتوانید به موقعیت دلخواه خود دست یابید. این موفقیت بسیار به شما نزدیك است و فقط با كمی دقت به آن دست پیدا خواهید كرد.

متولدین مهر: بسیار احساساتی هستید. این خصلت هم می‌تواند برای شما خوب و مفید باشد و هم اگر به درستی از آن استفاده نشود می‌تواند به شما ضرر برساند. بنابراین بهتر است كمی بیشتر دقت كنید و كارهای‌تان را با تأمل بیشتری انجام دهید. هیچ‌گاه نباید اجازه دهید احساسات شما تصمیم‌گیرنده اصلی باشد.

متولدین آبان: یكی از مهارت‌های لازم و ضروری برای همه انسان‌ها مهارت «نه» گفتن است، اما متأسفانه شما توانایی این كار را ندارید. اگر روحیه خود را تغییر ندهید و همان شیوه قدیم را ادامه دهید ممكن است با شكست‌هایی مواجه شوید. دیدار والدین را فراموش نكنید، حتی اگر فرصت كمی برای این كار دارید.

متولدین آذر: هیچ‌گاه و در هیچ یك از مراحل زندگی اجازه ندهید دیگران برای شما تصمیم بگیرند. موقعیتی كه در آن قرار دارید ممكن است دیگر برایتان پیش نیاید، پس این فرصت طلایی را با تصمیم‌های نادرست دیگران از دست ندهید.

متولدین دی: تصمیم مهم اما سختی گرفته‌اید. زیاد عجله نكنید. اجازه دهید زمان شما را به سمت هدف‌تان هدایت كند. همچنین نباید ناامید شد و دست از كار كشید. بدانید همیشه كارهای سخت‌تر نتیجه‌ای لذت‌بخش‌تر به همراه خواهند داشت.

متولدین بهمن: در طول هفته‌های گذشته، كارهای بسیاری را ناتمام گذاشته‌اید و به همین دلیل ممكن است افراد بسیاری را از خود رنجانده باشید. برنامه‌ریزی صحیح و منطقی می‌تواند كمك فراوانی به شما بكند.

متولدین اسفند: موقعیت كاری شما روند خوبی دارد و بزودی به موفقیتی چشمگیر دست می‌یابید. هفته آینده، هفته‌ای بسیار خوب و روشن برای‌تان خواهد بود. قدر این روزها را بدانید و همیشه به خدا توكل داشته باشید. خودتان تصمیم بگیرید.


حرف شنوی همسر،صد در صد تضمینی
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 9:20 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

حرف شنوی همسر،صد در صد تضمینی

به بندگانم بگو: «سخنى بگویند كه بهترین باشد! چرا كه (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها نزاع ودعوا می اندازد، همیشه شیطان دشمن آشكارى براى انسان بوده است!

« سخن » ، وسیله وابزاری است که انسان ها را به یکدیگر مرتبط نموده وافکار درونی خود را به هم منتقل میکنند . این سخن گاهی موجب آرامش یکدیگر وکسب محبت نسبت به هم می شود ، گاهی هم به تعبیر علی (ع) تیری به سوی مقابل می باشد واورا زخمی می کند ..


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی
:: برچسب‌ها: حرف شنوی همسر صد در صد تضمینی, حرف شنوی همسر, حرف شنوی
ايالات متحده و خليج‌فارس در قرن 21 (1)
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 2:30 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
ايالات متحده و خليج‌فارس در قرن 21 (1)

استراتژي، امنيت و جنگ در عراق

به اعتقاد نويسنده‌ي مقاله(1) پس از حوادث يازدهم سپتامبر، آمريكا در حال باز تعريف اهداف استراتژيك خود در منطقه است. در اين راستا آمريكا از وضع موجود و حفظ روابط تاريخي مبتني بر دسترسي به انرژي و ثبات در بازارهاي نفتي جهان راضي نيست و مشاركت ميان آمريكا و عربستان سعودي در دست باز تعريف است. در حالي كه روابط آمريكا با كشورهاي خليج‌فارس در راستاي كمك به دستيابي به اهداف نظامي آمريكا برجستگي بيشتري يافته است. به اعتقاد نويسنده عمليات آزادسازي عراق روشن ساخت كه آمريكا ديدگاه وسيع‌تري در خصوص نقشي كه زور مي‌تواند به عنوان بخشي از يك استراتژي امنيتي جسورانه‌تر ايفا كند، در پيش گرفته است و عمليات آزادسازي عراق تنها آغازي براي پديده‌ي «نيروهاي مقدم براي جنگ عليه تروريسم» در استراتژي جديد دفاعي به حساب مي‌آيند. بنابراين به اعتقاد نويسنده در آينده ممكن است شاهد استفاده مكرر از نيروهاي مقدم در سراسر جهان براي مديريت يك محيط امنيتي نامطمئن باشيم.

درآمد

تحليل‌گران، پژوهشگران و متخصصان سياست‌گذاري در صورتي كه اندكي درباره‌ي سير وقايع در خاورميانه، خليج فارس و مناطق پيراموني آنها طي سه سال گذشته سردرگم شده باشند، قابل بخشش مي‌باشند. چرا كه در طي اين دوره، ايالات متحده براي سرنگوني ديكتاتور مستبدي كه زماني در خدمت منافع غرب بود، از شريك منطقه‌اي سابق خود، عربستان سعودي، فاصله گرفت و از نقش خود به عنوان داور در مناقشه اعراب و اسرائيل كاست. هر يك از اين سه عامل، محوري مهم در استراتژي امنيتي آمريكا طي 20 سال اخير بوده‌اند.
كنار نهادن روند صلح و فاصله‌اي كه بين ايالات متحده و سعوديها ايجاد شده در عين حالي كه جالب توجه مي‌باشد، تا حدودي به واسطه‌ي شرايط و سياست داخلي قابل توجيه است. پس از حملات 11 سپتامبر فشار بيش از حدي بر همكاري سياسي آمريكا- سعودي كه بيش از آن نيز به ضعف گراييده بود، وارد آمد. در واقع حادثه 11 سپتامبر به دنبال يك دهه خدشه وارد آمدن به روابط استرانژيك ميان دو كشور به وقوع پيوست. در خصوص روند صلح، دولت بوش كه در سال 2001 به قدرت رسيد، آشكارا اعتقاد خود را بدين‌صورت بيان نمود كه ايالات متحده در تلاش براي ايجاد صلح بين اسرائيل و فلسطينيها بيش از حد خود را درگير نموده است. دولت بوش در راستاي تحقق بخشيدن به وعده‌هاي انتخاباتي خود تنها با بي‌ميلي با طرفهاي دعوا به گفتگو و مذاكره پرداخت و نهايتاً با خودداري از تحت فشار دادن دوطرف براي اجراي «نقشه راه»، روند به اصطلاح صلح را كاملاً كنار نهاد و در انزوايي عجيب و غريب نظاره‌گر ادامه‌ي اعمال وحشيانه‌ي دو طرف در قالب دور به ظاهر بي‌پايان خشونتها گرديد.
اما تبيين تصميم به استفاده از زور عليه عراق و قرار دادن آن در چارچوب وسيع‌تري كه در بافت استراتژي و سياست منطقه‌اي آمريكا معني بدهد، دشوارتر است.
اين حقيقت دارد كه يك صدام متمرد و برنامه هاي پنهاني او براي توليد سلاحهاي كشتار جمعي تهديدي بالقوه نسبت به منطقه بود، اما اين نيز واقعيت دارد كه صدام نقشي مفيد در حفظ وضع موجود منطقه ايفا كرد و دژي مستحكم براي دولتهاي سني كم‌جمعيت اما نفت‌خيز حاشيه‌ي خليج‌فارس در برابر دولت شيعي ايران به شمار مي‌رفت. ريگان در اوايل دهه‌ي 1980 به بازنگري در روابط آمريكا و عراق به دليل نگراني شوراي امنيت ملي در خصوص چشم‌انداز پيروزي ايران در جنگ ايران و عراق پرداخت و رامسفلد به عنوان فرستاده‌ي ويژه به بغداد منصوب شد و در دسامبر سال 1983 با صدام ملاقات كرد. موضوعي كه اغلب ناديده گرفته شده اين است كه سياست آمريكا در قبال عراق و منطقه‌ي خليج‌فارس طي دهه‌ي 1990 بر اين فرض ضمني مبتني بود كه آمريكا خواهان يك صدام ضعيف اما نه خيلي ضعيف است. فرض مزبور پايه و اساس موضعي را تشكيل مي‌دهد كه غالباً توسط مقامات ارشد آمريكايي در خصوص «حفظ تماميت ارضي عراق» تكرار شده است. موضعي كه حتي پس از سال 1997 يعني زماني كه ايالات متحده علناً بر ايده «تغيير رژيم» در بغداد صحه گذاشت، بارها تكرار شد. از اين‌رو، تصميم به استفاده از زور براي سرنگوني صدام گوياي انحراف اساسي از فرضياتي است كه هدايت‌گر استراتژي و سياسيت آمريكا در منطقه‌ي خليج‌فارس در سراسر دوره‌ي پس از سال 1945 بودند. فقدان فشار سياسي داخلي براي تهاجم به عراق و مخالفت صريح بسياري از متحدين آمريكا، ‌تصميم به استفاده از زور را بسيار جالب‌تر نمود. در حالي كه اين واقعيت دارد كه به دنبال حملات 11 سپتامبر محيط تصميم‌گيري جديدي براي مقابله با تهديدهاي در شرف تكوين ايجاد شد، طرح اين ادعا كه عراق (و به ويژه برنامه‌ي هسته‌اي اين كشور) تهديدي قريب‌الوقوع نسبت به ايالات متحده است و رفع آن نياز به استفاده از زور دارد، بر پايه استدلال ضعيفي استوار بود.

1- چارچوبي جديد براي هزينه- فايده

تحليل ابتدايي هزينه- فايده تصميم به استفاده از زور عليه عراق محاسبات جالبي را آشكار مي‌سازد. استفاده از زور در عراق متضمن تقبل ريسك سياسي داخلي قابل ملاحظه‌اي براي دولت بوش بود و ريسك بزرگ‌تري براي اعتبار بين‌المللي آمريكا محسوب مي‌شد. محاسبه‌ي هزينه‌هاي مالي تنها به تازگي شروع شده است و نكته‌ي آخر كه از اهميت كمتري برخوردار نيست عبارت از هزينه‌اي است كه آمريكا صرف‌نظر از جان‌باختن هزاران عراقي، با خون نظاميان مرد و زن خود مي‌پردازد، اينها فقط نمونه‌هاي اندكي از هزينه‌هاي آشكار آمريكا را تشكيل مي‌دهند. فايده‌ي اصلي استفاده از زور اين است كه صدام رفته است و فايده‌ي فرعي آن كه در بردارنده‌ي مزاياي بلند‌مدت بيشتري است، برقراري تعادل سياسي داخلي جديدي است كه ممكن است بيشتر مطلوب آمريكا باشد. نتيجه‌ي مسلم استفاده از زور براي تغيير رژيم در بغداد اين است كه دولت جديدي در نهايت ايجاد خواهد شد و اين دولت بايد به گونه‌اي اجتناب‌ناپذير منعكس‌كننده‌ي نقش برجسته‌ي (اگر نه غالب) احزاب اسلام‌گراي سني و شيعه باشد. اگر دولت جديد در عراق بر مبناي نمايندگي تناسبي شكل نگيرد، احزاب سياسي شيعه نفوذ قابل‌توجهي بر اهرمهاي قدرت دولتي در عراق اعمال خواهند كرد.
حتي اين تحليل ابتدايي هزينه- فايده تغيير بنيادي ديگري را در محاسبات استراتژيك آمريكا آشكار مي‌سازد. از سال 1979 كه انقلاب اسلامي در ايران روي داد، يكي از اهدافي مهم و اساسي استراتژي امنيت منطقه‌اي ايالات متحده جلوگيري از ظهور و گسترش رژيمهايي بوده است كه آشكارا اسلام‌گرايي را در دستور كار خود قرار مي‌دهند. امروزه، ظاهراً ايالات متحده 180 درجه به صورتي عمدي يا غيرعمدي تغيير عقيده داده است. در حالي كه روشن است ايالات متحده از زور با نيت مشخص ترويج و گسترش حكومتداري به سبك اسلامي استفاده نكرد، نتيجه به دست آمده به صورتي انكارناپذير بايد حاصل استفاده از زور در عراق تلقي شود.
طي 25 سال گذشته، ايالات متحده، وقت و انرژي قابل توجهي را صرف پايان دادن به مناقشه‌ي اعراب و اسرائيل نمود و به موازات اين امر به ايجاد ساختار امنيتي پيچيده در منطقه خليج‌فارس و اطراف آن مبادرت ورزيد كه تا حدودي براي حفظ وضع موجود و جلوگيري از گسترش انقلاب اسلامي به شبه ‌جزيره عربستان طراحي شده بود. اين دو هدف به شكلي موفقيت‌آميز طي دهه‌ي 1990 يكديگر را تكميل مي‌كردند. نظام امنيتي خليج‌فارس كه با انجام «عمليات اراده‌ي مصممانه»(2) در مارس سال 1987 پا گرفت،‌ موضعي ذاتاً تدافعي داشت كه بازتاب استراتژي مهاري بود كه پس از جنگ جهاني دوم براي كنترل گسترش نفوذ شوروي در سراسر جهان اتخاذ شده بود. مهار- وضعيتي كه در خليج‌فارس نيز مصداق داشت- شامل يك رشته دايره‌هاي متحدالمركز منزوي كننده در اطراف دشمن مي‌شد. اين دايره‌ها شامل روابط نظامي و سياسي، نيروهاي خط مقدم و استراتژي ديپلماتيك هماهنگ براي حفظ حمايت بين‌المللي – در اين مورد خاص- از انزواي ايران و عراق مي‌شد.
به دنبال عمليات آزادي عراق، به نظر روشن مي‌رسد كه ايالات متحده، رهيافت منطقه‌اي خود را كه عمدتاً بر بازدارندگي اتكا داشت، كنار گذاشته است. اين رهيافت در دهه‌ي 1990 متكي بر استفاده متناوب از زور بود كه توسط ايالات متحده به عنوان ضمانت اجراي الزامات قيد شده در قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل توجيه مي‌گرديد، در حالي كه استفاده از زور مطمئناً در مناطق پرواز ممنوع در عراق به دنبال «عمليات روباه صحرا» (3) در دسامبر سال 1998 به امري روزمره تبديل شد. ايالات متحده همچنان كاربرد زور را بر پايه‌ي اهداف اساساً تدافعي قرار مي‌داد، مانند حفاظت از جان خلبانها و در پي تضمين تبعيت از قطعنامه‌هاي شوراي امنيت بود. برعكس در عمليات آزادي عراق، ايالات متحده به جاي تعقيب اهدافي كه به استراتژي مهار مرتبط بودند از زور براي تغيير بنيادي وضع موجود بهره برد. يكي از نتايج استفاده از زور در عراق ممكن است شتاب بخشيدن به ظهور آن نوع سياست اسلام‌گرايانه‌اي باشد كه ايالات متحده 25 سال گذشته را صرف مهار آن نموده است.
ما چگونه به اين وضعيت رسيديم؟ درك پاسخ به اين سؤال، به تحليل‌گرايان و متخصصان اجازه مي‌دهد كه استنتاجات كلي‌تري از اوضاع به دست دهند. اين مقاله قصد دارد بر استنتاجات كلي‌تر تمركز كند.

2- بازگشت به اصول

كارل فن كلازويتس، استراتژيست آلماني معتقد بود كه از زور همواره بايد به عنوان ابزار سياست و نه يك هدف به طور في‌نفسه استفاده كرد. افزون بر اين، تفكر استراتژيك روشن‌بينانه و اهداف استراتژيك روشن‌بينانه و اهداف استراتژيك خوب تنظيم شده بايد به نوبه‌ي خود هدايت‌گر چنين سياستي باشند. اين گفته مشهور كلازويتس امروز نيز درست به اندازه‌ي همان روزي كه ادا شد، ارزشمند است. در وضعيت كنوني منطقه‌ي خليج‌فارس، استفاده از زور در جنگ دوم خليج‌فارس را بايد در چارچوب وسيع‌تر اهداف سياسي و نظامي در حمايت از آن چيزي مدنظر قرار داد كه در ادبيات مدرن مي‌توان آن را «افق استراتژيك» ناميد. تاريخ مملو از مثالهايي است كه در آنها پيروزي در ميدان نبرد در تحقق وعده‌ي صلح و امنيت به دليل فقدان چنين افقي ناكام مانده است.
دولت بوش شماري از اهداف جنگ دوم خليج‌فارس را بيان كرده است كه عباتنداز: 1- منتفي ساختن احتمال بازسازي توانايي عراق در ارتباط با برنامه‌ي توليد سلاحهاي كشتارجمعي كه ممكن است ايالات متحده و متحدينش را مورد تهديد قرار دهد؛ 2- منتفي ساختن احتمال قرار گرفتن اين تواناييها در اختيار سازمانهاي تروريستي فراملي كه قصد هدف قرار دادن آمريكا و متحدينش را دارند: 3- بركناري يك ديكتاتور به عنوان بخشي از يك برنامه‌ي وسيع‌تر براي ايجاد يك محيط منطقه اي مناسب‌تر براي دموكراسيهاي باثبات و جوامع آزاد. دو هدف اول همجنان از بار سياسي برخوردار بوده و در حالي كه براي اهداف سياسي داخلي مفيد مي‌باشند، به نظر مي‌رسد كه به نوعي به لحاظ منطق كلازويستي دچار كاستي باشند. گمان مي‌رفت كه برنامه‌ي هسته‌اي عراق طي دهه‌ي 1990 عمدتاً برچيده شده باشد، اما فاصله ميان اعلاميه‌هاي عراق و تلاشهاي سازمان ملل براي راستي آزمايي در خصوص برنامه موشكي عراق بسيار اندك بود. درست است كه تفاوت زيادي در خصوص برآورد برنامه‌هاي شيميايي و بيولوژيك عراق همچنان وجود داشت،‌اما استفاده از زور بر سر دعوا در مورد ميزان رشد اين صنايع، به نظر نمي‌رسد كه با منطق كلازويستي سازگار باشد، به ويژه از آنجا كه هيچ اجماعي در جامعه‌ي اطلاعاتي درباره‌ي اهميت اين تفاوت و اينكه آيا اين امر تهديدي جدي و قريب‌الوقوع براي ايالات متحده پديد مي‌آورد يا خير وجود نداشت.
با اين حال، به نظر مي‌رسد كه آخرين هدف به ويژه در چارچوب گفته‌ي مشهور كلازويتس به خوبي بگنجد،‌ايده‌ي استفاده از زور براي انجام دگرگونيهاي دامنه‌دار در سياست منطقه‌اي در قالب محاسبه‌ي سنجيده جوانب مثبت و منفي وسيله و هدف كه دولتها بايد در خصوص تصميم‌گيري براي دست زدن به جنگ به آن مبادرت ورزند، معناي بيشتري پيدا مي‌كند. با توجه به اينكه صدام طي 13 سال اعمال تحريمها و انزواي بين‌المللي، قابليت قابل توجهي براي بقا از خود نشان داده بود و بعيد به نظر مي‌رسيد كه به ميل خود صحنه را ترك كند، دگرگوني سياسي منطقه‌اي هدفي عمده و قابل قبول بود كه تنها مي‌توانست از طريق استفاده از زور محقق گردد. برخي بر اين باورند كه مقاله‌اي تحت عنوان «گسست كامل: يك استراتژي براي تأمين امنيت قلمرو» نوشته ريچاردپرل و ديگران، دستور كاري براي دولت بوش فراهم ساخت كه در آن هدف ايجاد تغييرات بنيادي در سياستهاي داخلي دولتهاي غربي در سراسر منطقه بود. اين مقاله كه در سال 1996 به مناسبت به قدرت رسيدن نتانياهو در اسرائيل منتشر شد از جمله خواستار تغيير رژيم در بغداد به عنوان بخشي از برنامه‌ي گسترش دموكراسي در سراسر منطقه و منزوي كردن دولتهاي مقاوم در برابر تغييرات سياسي يعني عربستان سعودي، سوريه و مصر شده بود. چنين استدلال شده بود كه گسترش دموكراسي مجموعه‌ي جديدي از بازيگران را در سراسر منطقه به وجود خواهد آورد كه به دستيابي به صلح با اسرائيل تمايل بيشتري از خود نشان خواهند داد. اين مقاله بازتاب قسمت اعظم تفكراتي بود كه پل ولفوويتز، معاون سابق وزير دفاع آمريكا، نسبت داده مي‌شد كه از او به عنوان نويسنده نخستين پيش‌نويس رهيافت دولت بوش نسبت به استراتژي امنيت ملي در اوايل دهه‌ي 1990 ياد مي‌شد.
اگر مقاله‌ي «گسست كامل» نمايانگر دستور كار احتمالي براي رويكرد جديدي در خاورميانه باشد، افق وسيع‌تر براي نقشي كه زور مي‌تواند به عنوان بخشي از استراتژي امنيتي جسورانه آمريكا ايفا نمايد، در گزارش سپتامبر سال 2000 مؤسسه‌ي محافظه‌كار «پروژه‌ قرن جديد آمريكايي»(4) به روشني بيان شده است. بسياري از اعضاي ارشد اين سازمان صاحب مناصب برجسته‌اي در دولت بوش گرديده‌اند. گزارش تحت عنوان «بازسازي دفاع آمريكا؛ استراتژي، نيروها و منابع قرن جديد» خواستار اين شد تا ايالات متحده رداي رهبري را بر تن كند و گامهاي ملموسي براي حفظ و گسترش موضع آمريكا در جهت سلطه بر جهان بردارد. در يك بند از اين گزارش كه مي‌توان آن را جهت‌گيري استراتژيك جديد دولت بوش تلقي كرد- حتي پيش از حملات 11 سپتامبر- نويسندگان گزارش در مقدمه‌ي آن اعلام كردند «ايالات متحده تنها ابرقدرت جهان است كه داراي قدرت نظامي برتر، پيشگامي در تكنولوژي و بزرگ‌ترين اقتصاد در جهان است». افزون بر اين، آمريكا در رأس نظامي از اتحادها قرار دارد كه شامل ديگر قدرتهاي دموكراتيك عمده‌ي جهان مي‌شود. در حال حاضر، ايالات متحده با هيچ رقيب جهاني مواجه نيست. استراتژي بزرگ آمريكا بايد هدف حفظ و گسترش اين موقعيت ممتاز را تا آنجا كه ممكن است در آينده دنبال كند بنابراين گزارش، نقش نيروهاي نظامي در اين استراتژي بزرگ عبارت است از تأمين امنيت و گسترش حوزه‌هاي صلح دموكراتيك؛ جلوگيري از ظهور يك قدرت بزرگ رقيب جديد؛ دفاع از مناطق كليدي اروپا، شرق آسيا و خاورميانه و سرانجام حفظ پيشدستي آمريكا با توجه به اين امر كه تكنولوژيهاي جديد در شرف دگرگون ساختن ماهيت جنگ مي‌باشند».
اگر استفاده از زور براي گسترش به اصطلاح «مناطق دموكراسي» به عنوان جزئي از استراتژي دگرگوني سياسي بيانگر هدف عمده‌ي استفاده از زور در عراق باشد، عقل حكم مي‌كند كه اين هدف در مورد كل منطقه مصداق داشته باشد. تصميم به استفاده از زور در تعقيب عمليات آزادي عراق به عنوان بخشي از افق استراتژيك وسيع‌تر دگرگوني سياسي كه به نبرد با تروريسم مربوط مي‌شود در گفتارهاي تند جورج‌بوش كه سرنگوني صدام را به برنامه‌ي شكست تروريسم و گسترش دموكراسي در خاورميانه ربط مي‌دهد، روشن به نظر مي‌رسد؛
«ما در حال عقب راندن تهديد تروريسم نسبت به تمدن هستيم، نه اينكه تنها بخواهيم حاشيه‌ي نفوذ آن را از بين ببريم بلكه در پي حمله به مركز قدرت آن هستيم. در عراق، ما در حال كمك به مردم آن كشور كه رنج و دردي طولاني را تحمل كرده‌اند،‌هستيم تا به بناي جامعه‌اي آبرومند و دموكراتيك در قلب خاورميانه بپردازند. ما به همراه يكديگر در حال تبديل مكان اتاقهاي شكنجه و گورهاي دسته‌جمعي به كشوري هستيم كه در آن قانون و نهادهاي آزاد حاكم باشند، اين كاري دشوار و پرهزينه است. با اين حال، اين براي كشور ما ارزشمند و براي امنيت ما بسيار مهم است. خاورميانه يا به مكاني پيشرفته و توأم با صلح و آرامش تبديل خواهد شد و يا صادركننده‌ي خشونت و ترور خواهد بود، به گونه‌اي كه جان افراد بيشتري را در آمريكا و ساير كشورهاي آزاد بگيرد. پيروزي دموكراسي و تساهل در عراق، افغانستان و ديگر نقاط شكستي سهمگين براي تروريسم بين‌الملل رقم خواهد زد. تروريستها از حمايت مستبدين و نارضايتي مردم ستم‌ديده سود مي‌بردند. هنگامي كه مستبدين سقوط مي‌كنند و نارضايتي جاي خود را به اميد مي‌دهد، مردان و زنان به هر فرهنگي كه تعلق داشته باشند ايدئولوژيهاي ترور را رد مي‌كنند و صلح را تعقيب مي‌كنند. »
مطمئناً اين گفتار بازتاب همان چيزها است كه در گزارش استراتژي امنيت ملي دولت بوش آمده است و بدون هيچ شك و شبهه‌اي هدف گسترش حوزه دموكراسي در سراسر جهان را به عنوان يك هدف استراتژيك عمده بيان مي‌كند. احتمالاً گسترش حوزه‌ي دموكراسي به نوبه‌ي خود كشورهايي را كه در اين حوزه قرار دارند نسبت به حمايت از گروههاي تروريستي و افراط‌گرايان مذهبي بي‌ميل‌تر مي‌كند. آن‌گونه كه در «استراتژي ملي براي مبارزه با ترويسم» آمده است: «تلاشهاي كنوني آمريكا براي حل مناقشات منطقه‌اي، پيشبرد توسعه اقتصادي، و سياسي، اقتصاد بازار آزاد حكومتداري خوب و حكومت قانون در حالي كه لزوماً بر مبارزه با تروريسم متمركز نيست به اين مبارزه از طريق پرداختن به شرايط بنيادي كه تروريستها اغلب در پي كنترل آنها در جهت منافع‌شان هستند، كمك مي‌كند.»‌
اسناد استراتژي دولت بوش روشن مي‌سازد كه زور نه تنها ابزاري براي پيشدستي در قبال تهديدات نوطهور است بلكه همچنين در جهت گسترش حوزه‌ي دموكراسي نيز در صورت ضرورت به كار گرفته مي‌شود. جورج‌ بوش در دبياچه گزارش موكداً چنين ابراز مي‌دارد: «جهان جديدي كه به آن وارد شده‌ايم، تنها راه به سوي صلح و امنيت، عمل و اقدام است». استفاده از زور براي تغيير رژيم در عراق بدون شك گام برداشتن در چنين مسيري بود.

اگر ما دگرگوني سياسي را به عنوان يك هدف استراتژيك براي ايالات متحده در منطقه بپذيريم، موضوع منطقي بعدي براي تحليل اين است كه آيا چنين هدفي در چارچوب تاريخي استراتژي امنيت منطقه‌اي آمريكا مي‌گنجد و اگر چنين است چگونه؟ به عبارت ديگر، آيا هدف استفاده از زور براي انجام تغييرات سياسي نوعي دو راهي براي استراتژي امنيتي آمريكا محسوب مي‌شود؟ اگر چنين است،‌استفاده از زور در حمايت از دگرگوني سياسي در ساير دولتهاي منطقه چه نقشي ايفا خواهد كرد؟ سرانجام اينكه نيروهاي خط مقدم چه نقشي در اين فرآيند ايفا خواهند كرد و چگونه زيرساختي كه به دنبال جنگ خليج‌فارس ايجاد شد، در خدمت اين هدف وسيع‌تر قرار خواهد گرفت؟ ادامه اين مقاله به بررسي اين پرسشها جهت تعريف بهتر استراتژي امنيت منطقه‌اي آمريكا و تعيين اين امر مي‌پردازد كه آيا چارچوب امنيتي خليج‌فارس طليعه‌ي استراتژي دفاع جهاني در حال ظهوري است كه در سالهاي آتي پديدار خواهد شد؟

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:راسخون


مرکز رقابت (خلیج فارس)
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 2:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
مرکز رقابت

نگاهي به موقعيت خليج فارس و ونقش قدرت هاي فرامنطقه اي در آن

منطقه خليج فارس در طول چند دهه گذشته مهمترين منطقه جهان محسوب شده و در قرن جديد همچنان در سياست هاي بين المللي نقش مهمي خواهد داشت. دلايل زيادي براي اهميت خليج فارس وجود دارد. اول آنكه ذخاير عظيمي از نفت و گاز جهان در كشورهاي ساحلي و درون خليج فارس نهفته و تمركز يافته است. به عبارت ديگر در افق تأمين نيازهاي نفت و گاز جهان منطقه ديگري به غناي خليج فارس وجود ندارد تا بتواند انرژي كشورهاي دنيا بويژه قدرت هاي صنعتي و يا در حال رشد و توسعه در آمريكا، اروپا، ژاپن، چين، كره و شبه قاره هند را در قرن جديد تأمين كند. اين موضوع به اندازه اي مهم است كه اگر بر اثر حوادثي نظير جنگ، انقلاب و شورش اين منطقه نتواند به صدور نفت و گاز خود ادامه دهد، فشار كشورهاي مصرف كننده انرژي در سطح بين المللي سبب خواهد شد تا صحنه خليج فارس را به گونه اي تنظيم و در چارچوب هاي مورد نظر درآورند كه به جريان توليد وعبور انرژي اختلال جدي وارد نيايد و به منافع اساسي ايشان لطمه چنداني وارد نشود.
بي اثر شدن نسبي تحريم هاي نفتي و اقتصادي ايالات متحده عليه ايران و عراق طي سياست مهار دوگانه واشنگتن بر ضد تهران و بغداد، بويژه سبب گرديد كه اين سياست با بن بست و سردرگمي مواجه گردد. رژيم بعث عراق با كليه برنامه هاي تحريم اقتصادي از جمله برنامه نفت در مقابل غذا و دارو به مقاومت و بازي پرداخت و در عمل دولت دمكرات آمريكا در زمان كلينتون را به چالش گرفت.
نفت در عراق به مانند بسياري از كشورهاي خليج فارس همواره علت جنگ هاي خارجي، نزاع هاي داخلي، كودتاها، تغييرات سريع دولت ها، شورش ها و توطئه ها بوده است. به اين ترتيب چندان نياز به ريشه يابي نيست كه چرا نيروهاي آمريكايي در هنگامه ورود به بغداد به عنوان نخستين مأموريت، كار حفاظت از وزارت نفت عراق را بر عهده گرفتند. در حالي كه موزه و كتابخانه ملي اين كشور به غارت و يغما رفت و يا دچار آتش سوزي عمدي گرديد.
بنابراين تلاش كشورهاي بزرگ جهان از جمله قدرت هاي اروپايي، روسيه، چين و تا حدودي ژاپن در مقابله با آمريكا جهت شكستن سياست هاي يكجانبه و نظامي گرايانه واشنگتن در خليج فارس، حاوي اين پيام است كه كدام فضا به علت موقعيت خاص آن نسبت به ساير فضاها، مي تواند مأمن بزرگ ترين قدرت جهان قرار گيرد. با اين حال به اين معني نيست كه كدام دولت در منطقه اي خاص به تفوق خواهد رسيد. به عبارت ديگر در سال هاي اخير نقش صاحبان و نگهبانان اصلي ذخاير بزرگ انرژي در خليج فارس از جانب ديگر قدرت هاي فرامنطقه اي مورد سؤال قرار گرفته و در مواردي در معرض چالش واقع شده است. اين امر به معناي آن است كه كشورهاي واردكننده نفت و گاز از خليج فارس، نمي توانند مسأله مالكيت و قدرت ذخاير انرژي را حتي در زمان جنگ و بحران ناديده گرفته و دست كم ارزيابي نمايند.
در ارزيابي كلي گفته مي شود، زمين سياسي (ژئوپولتيك) خليج فارس دچار تحول اساسي شده است. در نظريه هاي زمين سياسي (ژئوپلتيكي) گذشته، خليج فارس در شمار سرزمين هاي حاشيه اي محسوب مي شد. اما اكنون در نظريه هاي جديد زمين سياسي، خليج فارس به قلب زمين هارتلند ، محور و يا مركز- مركز تبديل شده است.
راهبردهاي نظامي در قرن بيست و يكم همچنان نقش اساسي داشته و تسلط بر قلمروهاي زمين راهبردي (ژئواستراتژيك) در رأس اهداف دولت ها قرار دارد. روند كنوني بيشتر بيانگر اين موضوع است كه قدرت جهاني را كسي خواهد داشت كه بتواند بر منابع و خطوط انرژي (نفت و گاز) تسلط داشته باشد. اين تفكر راهبردي قبل از هر چيز كنترل بر مناطق داراي ذخاير نفت و گاز در مقياس كلان را در مد نظر دارد. خليج فارس و پس از آن درياي مازندران، آسياي مركزي و قفقاز و سرزمين ها و راه هاي مجاور آن (در كشورهاي اطراف و عبوري) مانند افغانستان، پاكستان، تركيه و روسيه در ارتباط با حلقه هاي انرژي جهاني مورد توجه هستند.
يكي از ويژگي هاي اصلي نظام جديد جهاني اهميت يافتن اقتصاد در عرصه جهاني است. در حال حاضر قدرت اقتصادي تا حد زيادي، تعيين كننده جايگاه و نقش كشورها در نظام جهاني است. از اين رو مناطقي كه از نظر انرژي غني باشند اهميت مي يابند و در نتيجه در نظام جديد جهاني، مناطق زمين اقتصادي (ژئواكونوميك) موقعيت بهتري خواهند يافت.
بر اين اساس، در توازن قدرت هاي آينده، برتري متعلق به قدرتي خواهد بود كه بر مناطق زمين اقتصادي جهان مسلط شود. از اين نظر هر كشوري كه بر خليج فارس تسلط داشته باشد، به موقعيت برتري در صحنه بين المللي دست پيدا خواهد كرد.
قرن جاري را همچنان مي توان قرن نفت نامگذاري كرد. نفت و مشتقات آن به صورت سوخت اصلي و شايد مهمترين و غيرقابل اجتناب ترين ماده خام در جهان صنعتي امروز مطرح است. اين ماده خام در حال حاضر از نظر ارزش مهمترين كالايي است كه در سطح بين المللي مورد تجارت واقع مي شود. نفت و گاز كه بخش اعظم سوخت مصرفي را در جهان تشكيل مي دهند اساس زندگي و صنعت و شاهرگ حياتي حمل و نقل و موتور محركه جنگ هاي جديد محسوب مي شوند. با توجه به عامل مهم نفت و گاز، صحنه زمين سياسي (ژئوپولتيك) در خليج فارس، پيچيده، رقابت آميز و در مواردي به سختي قابل توضيح است. گرايشات گوناگون در نظام جهاني، نتايج متفاوتي بر خليج فارس دارد، با اين حال تأثير رقابت قدرت هاي خارج خليج فارس بر اين منطقه به صور مختلف مشهود است.
از زمان اكتشاف نفت در كشورهاي خليج فارس در اوايل قرن بيستم، رقابت خارجي همواره از مسايل اساسي اين منطقه بوده است. قدرت هاي خارجي بويژه نيروهاي غربي همواره در صدد اعمال نظر در سياست هاي داخلي كشورهاي خليج فارس بوده اند و تلاش داشته اند متحدان محلي موردنظر خويش را در جهت منافع خود به كار گيرند. امپراتوري بريتانيا و به دنبال آن دولت ايالات متحده سال ها توسط حمايت از متحدان محلي خود به سودهاي كلاني از عايدات نفتي رسيده اند. آنها با سرمايه گذاري بر روي عوامل شناخته شده در كشورهاي خليج فارس داستان هاي تكراري نفت، پول و قدرت را رقم زده اند. بهاي حقيقي چنين سياست هاي تحميلي و نزديك بينانه همواره آثار منفي خود را نشان داده است. در كوتاه مدت نيروي محركه مشابهي اساس بستگي حكام منطقه با غرب است كه منافع بيرون منطقه اي آن روشن بوده و در نهايت به نفع منافع و مصالح قدرت هاي فرامنطقه اي از كار درآمده است. در مواقعي كه يك بازيگر خارجي جديد پيدا مي شود، يك عامل محلي مستعد نيز در صدد بهره برداري از شرايط و اوضاع بر مي آيد. به اين ترتيب دخالت بازيگران بيروني با عملكرد بازيگران منطقه كه در جستجوي حمايت خارجي هستند، هماهنگ مي شود و سياست هاي نوين و موازنه قدرت جديدي در خليج فارس شكل مي گيرد. اغلب به همين دليل است كه پسر عليه پدر، برادر بر ضد برادر و ياران در مقابل همديگر در صحنه سياسي كشورها و يا منطقه قرار مي گيرند.
سند ديگر آن است كه خليج فارس منطقه اي باقي خواهد ماند كه منافع قدرت هاي بزرگ فرامنطقه اي و قدرت هاي متوسط مجاور منطقه در آن با يكديگر برخورد و فرسايش خواهد يافت. خليج فارس به رغم فروپاشي شوروي، همجنان براي روسيه به سبب نزديكي جغرافيايي اش داراي اهميت است. چين با توجه به توسعه فزاينده اقتصادي و جمعيت ميلياردي اش بطور طبيعي تمايل به ايفاي نقش در منطقه خليج فارس دارد. هند نيز به عنوان قدرتي رو به گسترش، به دلايل مشابه و به سبب جمعيت اقليت هاي هندي قابل ملاحظه در كشورهاي حوزه خليج فارس، توجه خاصي به اين منطقه خواهد داشت. پاكستان به نوبه خود سعي خواهد نمود كه در اين رقابت از هند عقب نماند. كشورهاي مهم در خاورميانه و اطراف آن نظير مصر، تركيه هر كدام منافعي را در خليج فارس دنبال مي كنند. ترك ها كه پس از فروپاشي امپراتوري عثماني از دسترسي به منابع نفت منطقه محروم شدند، با توجه به موقعيت جغرافيايي خود سعي خواهند كرد كه با افزايش جايگاه عبوري نفت و گاز (ترانزيت انرژي) خود در منطقه بخشي از نيازهاي خود در اين زمينه را تأمين نمايند. تحولات آتي عراق و بويژه موقعيت منطقه خودمختار كردستان در آن كشور در مسير خطوط نفتي عبوري عراق از تركيه تأثيرگذار خواهد بود. مصر كه همچنان خود را به نحوي ميراث دار قوميت عربي مي داند، براي خود علايقي در منطقه خليج فارس متصور است. هزاران مصري در كشورهاي عرب حوزه خليج فارس از كويت تا امارات مشغول به كارند كه درآمد اين نيروي كار رقم قابل ملاحظه اي (قابل مقايسه با كمك هاي خارجي) را تشكيل مي دهد. همچنين گردشگران عرب كشورهاي حوزه خليج فارس حدود نيمي از رقم جهانگرداني كه از مصر ديدار مي كنند را به خود اختصاص داده اند. به اين دو مورد كمك هاي مالي و جريان سرمايه گذاري هاي شيوخ عرب در قاهره كه از سياست ها و عملكردهاي مصر در منطقه رضايت دارند، را بايد اضافه نمود. در همين راستا چشم داشت كشورهاي بالنسبه پرجمعيت عرب خاورميانه نظير سوريه و يا شبه جزيره عربستان (يمن) به خليج فارس را در آينده نمي توان ناديده گرفت.
نظر به نيازهاي فزاينده اروپا به نفت و گاز و كاهش ذخاير درياي شمال و شمال آفريقا، تنها منطقه اي كه قادر به تأمين بخش اعظم انرژي اين قاره در قرن جديد خواهد بود، منطقه خليج فارس است كه نزديكي نسبي جغرافيايي آن با اروپا، نقش مهمي در روابط كشورهاي اروپايي با كشورهاي خليج فارس ايفا مي كند.
بطور كلي اروپا به جريان مطمئن و درازمدت نفت و گاز خليج فارس با قيمت مناسب و دسترسي به بازارهاي اين منطقه براي فروش و ارايه كالاهاي و خدمات خود بسيار وابسته است. ايران با توجه به منابع انرژي اش در زمينه نفت و گاز مورد توجه دولت هاي اروپايي بوده و شركت هاي نفتي اروپا در اين خصوص بسيار فعال وارد صحنه شده اند. اختلاف روسيه بااكراين بر سر قيمت گاز صادراتي، اروپاييان را وادار نمود كه خطوط جايگزين گاز از كشورهاي خليج فارس را در دستور كار خود قرار دهند. عراق با داشتن ذخاير نفتي بزرگ از مدت ها قبل مورد توجه كشورهاي اروپايي بوده كه در گذشته در صدد از ميان برداشتن تحريم هاي اقتصادي رژيم بعث عراق بودند. اين امر سبب گرديد كه در آستانه حمله آمريكا به عراق، اروپا مخالفت خود را بااقدام نظامي عجولانه عليه آن كشور ابراز دارد. با سياست جنگ طلبانه آمريكا جهت حمله به عراق بر پايه منطق دفاع از خود و رويكرد اروپا مبني بر لزوم مجوز شوراي امنيت براي آغاز هر گونه اقدام نظامي و جنگ، در پاييز 2002 بحران عراق وارد مرحله بسيار حاد و اختلاف برانگيز ميان اروپا و آمريكا گرديد. از اين به بعد محور برلين پاريس در تقابل و مخالفت با سياست يك جانبه گرايي نظامي آمريكا بويژه در منطقه خليج فارس تقويت شد. به نظر مقامات اروپايي عواقب يك چنين جنگي نه تنها منطقه خليج فارس و خاورميانه را بي ثبات مي كرد بلكه پيامدها و عواقب ناگواري نيز براي اروپا به عنوان يك همسايه منطقه اي كه بطور مستقيم تحت تأثير قرار مي گرفت، در پي داشت.
مخالفت كلي اروپا عليه اقدامات نظامي آمريكا استدلال هايي نظير فراهم آوردن يك اجماع فراگير بين المللي در مورد لزوم بكارگيري زور، مسأله هزينه ها و خطرهاي نظامي بالا، برانگيختن احساسات در جهان عرب و اسلام عليه غرب و احتمال افزايش عمليات تروريستي در كشورهاي غربي و بالا گرفتن موج بحران، بي ثباتي و ناامني در منطقه خليج فارس را به همراه داشت. اما مهمترين دليل مخالفت اروپا با جنگ، تلاش براي جلوگيري از به حاشيه رانده شدن خود و كنترل كامل منطقه خليج فارس از سوي آمريكا بود. اين انگيزه به ويژه در رفتارها و سياست هاي دو كشور آلمان و فرانسه مشهود بود. اين دو كشور مايل نبودند كه سياست هاي گذشته آن ها در مورد عراق يكسره بر باد رود و منابع نفتي قابل ملاحظه آن كشور توسط قدرت هاي رقيب انگلوساكسون اداره شود.
آن زمان به علت اختلافات دروني ناشي از ديدگاه ها و سياست هاي اروپايي و خط مشي هاي خاص ايالات متحده چگونگي رفتار و مناسبات با آمريكا، همواره يكي از عوامل اختلاف زا در درون اتحاديه اروپا بوده است.
نياز اروپاييان به نفت خليج فارس ايشان راوادار ساخته است كه روابط دوستانه اي با متحدان رسمي آمريكا در خليج فارس برقرار سازند. بطوري كه ملاحظات و نقطه نظرهاي سياسي كشورهاي مذكور را مد نظر داشته باشند. گرچه سطوح وابستگي اروپاييان به منابع نفت و گاز خليج فارس بسيار متفاوت است و كشورهاي اروپايي در شرايط بحراني اين منطقه ترجيح مي دهند منابع تأمين انرژي خود را از حالت انحصاري خارج و آن را متنوع نمايند، در هر صورت نزديكي جغرافيايي، حجم منابع و بازار بزرگ منطقه، صرفنظر نمودن اروپا از منابع نفت و گاز خليج فارس را در آينده ناممكن كرده است. موضوع امنيت منطقه نفت خيز خليج فارس از پايان جنگ جهاني دوم به بعد يكي از نگراني هاي بزرگ ايالات متحده بوده است. رؤساي جمهور آمريكا از هاري ترومن تا جرج بوش پسر، نقش مهمي در شكل دادن سياست هاي منطقه اي در خليج فارس و تأمين منافع ايالات متحده در اين بخش از جهان داشته اند. با وجود تفاوت هايي كه در دكترين ها، سياست ها، خط مشي هاي آنها وجود داشته، همگي هدف مشتركي را دنبال مي كردند و آن برقراري و حفظ سلطه آمريكا در اين منطقه و دور كردن رقباي احتمالي از ناحيه مذكور بوده است.
انقلاب اسلامي ايران، اشغال افغانستان توسط شوروي، جنگ هشت ساله ايران عراق، پايان جنگ سرد، تجزيه اتحاد جماهير شوروي به جمهوري هاي مستقل، جنگ نفت بر سر كويت و وقايع سال هاي 91 1990 و عواقب ناشي از آن، چنان وضعيت مناسبي را از نظر منطقه اي و بين المللي پيش آورد كه آمريكا به صورت قدرت بلامنازع خليج فارس درآمد. مجموعه اين عوامل سبب گرديد كه آمريكا گام هاي بزرگتري را در جهت سلطه غرب آسيا در پيش گيرد كه از آن به نظام امنيتي تك قطبي مي توان تعبير كرد.
اشغال عراق توسط آمريكا در مارس 2003، اوج بحران بين المللي بود كه با اشغال كويت توسط عراق در اوت 1991 شروع شد و هنوز تداوم دارد. اين بحران، كه از عمده ترين بحران هاي بين المللي پس از فروپاشي نظام دو قطبي محسوب مي شود، منطقه خليج فارس را به نحو بي سابقه اي وارد رقابت هاي جهاني نمود. گرچه ميزان تأثيرگذاري بازيگران گوناگون بين المللي در اين بحران به تناسب قدرت، موقعيت جغرافيايي (عوامل ژئوپلتيك) متفاوت است. با اين وجود نحوه سياست هاي جديد آمريكا در ارتباط با وضعيت منطقه خليج فارس از اهميت بيشتري برخوردار است. گرچه در طول حدود نيم قرن آمريكا تقريباً تمام توجه خود را صرف ايجاد متحدان نيرومند محلي براي سيطره بر منطقه خليج فارس مي كرده، از اواخر قرن بيستم يكجانبه گرايي نظامي ايالات متحده عوامل منطقه اي را ناديده گرفته و آنها را به حاشيه راند. آمريكا به منظور تأمين منافع انحصاري خود در خليج فارس سياست يكجانبه گرايي را بي توجه به منافع و نگراني هاي ديگران دنبال كرده است. آمريكا در همه مسايل مربوط به قدرت هاي منطقه اي از جمله فناوري هسته اي، اقتصاد، محيط زيست يا مسايل سياسي، مانع تحقق يافتن اهداف آنها مي شود و در بيشتر موارد با گردآوردن ديگر كشورها درصدد محكوميت و يا تنبيه كردن كشورهاي مستقل در سطح بين المللي است. آمريكا در ادامه رويكرد نظامي در منطقه خليج فارس، ده ها هزار سرباز با تجهيزات سنگين و گران قيمت مستقر كرده است و اگر بخواهد در حفظ وضع موجود و ادامه تسلط خود بر اين منطقه تلاش كند، (امري كه در بلندمدت در عمل غيرممكن است) نه تنها هزينه گزافي بر اين كشور تحميل خواهد كرد، بلكه متحدان عرب آن را در مناطق جنوبي خليج فارس تحت فشار قرار داده و آسيب پذيرتر مي سازد. نظر به عدم تحمل بار سياسي، نظامي و مالي سنگين ماجراجويي ها و حضور نظامي گسترده آمريكا در غرب آسيا و بويژه خليج فارس كه ديگر متحدان ايالات متحده نيز قادر و يا مايل به شركت در آنها نيستند، آمريكا مجبور خواهد شد كه كمتر تهاجمي عمل كند و سياست سلطه جويانه خود را تعديل كند. عدم تغيير رويه آمريكا و ادامه بلند پروازي مراكز تصميم گيري و سياستگذاري در واشنگتن، ايالات متحده را با مشكلات فراوان در جهان مواجه خواهد كرد.
تا زماني كه آمريكا يك تعريف صرفاً نظامي و انحصاري از مسأله امنيت در خليج فارس پيگيري مي كند و براي ايجاد صلح جامع در منطقه به ابزارهاي صرف نظامي تكيه نموده و چارچوب هاي سياسي را ناديده مي گيرد، با گزينه هاي سياسي سختي در آينده مواجه خواهد شد. انتظار پذيرش بي قيد و شرط رهبري ايالات متحده از جانب متحدان سابق دوران جنگ سرد آمريكا در اروپا بعيد نظر مي رسد. آمريكا كه بويژه در دو دهه پاياني قرن بيستم قدرت برتر بين المللي محسوب مي شد، اكنون با آسيب پذيري هاي بين المللي و منطقه اي روبه رو است كه سياست هاي آن كشور را تغييرپذير مي سازد.
با وجود اين موضوع امنيت تك قطبي در منطقه خليج فارس براي واشنگتن واجد اهميت اساسي است. در اين راستا تاواني كه مردم عراق بايد بپردازند، عاملي است كه براي واشنگتن ارزش چنداني ندارد زيرا براي ايالات متحده موفقيت در استراتژي بزرگ خود از همه چيز مهمتر است.

مطالعه و بررسي هاي مبتني بر واقعيات در منطقه نشان مي دهد كه استراتژي جاري ايالات متحده در بلندمدت قادر به ايجاد ثبات در خليج فارس نخواهد بود. اين استراتژي بيشتر متوجه تشديد تنش ها و تقويت اختلافات ميان و حتي درون كشورهاي منطقه است و كمتر در جهت ترويج مباني لازم براي همكاري و ثبات در محدوده منطقه حركت مي كند. آمريكا در خليج فارس ضمن بهره گيري از ابزارهاي نظامي، تلاش داشت تا الگوي مبتني بر يكجانبه گرايي را به عنوان بستر قدرت سازي خويش قرار داده و مخالفت خود با ساير كشورها را در اين چارچوب در عمل پياده كند. حوادث سال هاي 2001 تا 2005 بيانگر شرايطي است كه آمريكا از قدرت ساختاري لازم براي مقابله با تهديدات منطقه اي در خليج فارس برخوردار بوده و تلاش داشته تا نظم منطقه اي را بر اساس قابليت عملياتي خود سازماندهي كند. گرچه استراتژي آمريكا در منطقه خليج فارس خطوطي نوساني ميان ديدگاه واقع گرايانه متأثر از نظريه هابز در روابط بين الملل و ديدگاه آرمانگرايانه مبتني بر مباني ليبراليسم را دربر دارد، با اين حال اصل اساسي و ابزار بقاي كشورها در جهاني پر هرج و مرج و به فكر افزايش قدرت خود بودن و رقابت براي كنار زدن ديگر كشورها به سبك دوران جنگ سرد در سياست هاي آمريكا در خليج فارس مشهود است. روشن است كه اتخاذ سياست هايي از اين دست از جانب آمريكا در منطقه خليج فارس واكنش ساير رقباي جهاني ايالات متحده مانند اروپا، چين و روسيه را برانگيخته و آنها رويكرد تهاجمي تري در مناطق اطراف خود خواهند داشت. در چنين فضاي رقابتي فشرده اي حتي كشورهاي محافظه كار عرب منطقه خليج فارس متقاعد مي شوند كه چارچوب امنيتي منطقه بايد در قالب جهاني تعريف شود. بر اثر نواقص سياست آمريكا در خليج فارس كه با رويدادهاي عراق تشديد مي شود مفاهيم جديد سياست قدرت بر تفكر و عملكرد نخبگان حاكم بر كشورهاي خليج فارس غالب مي شود. دولت هاي منطقه براي ايجاد توازن نسبي قدرت با هدف حفظ حاكميت، ثبات داخلي و امنيت خارجي، از كمك قدرت هاي گوناگون فرامنطقه اي براي حفظ اين توازن قدرت بهره برداري خواهند كرد.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:راسخون


جايگاه خليج فارس و درياي عمان در توسعة روابط اقتصادي هزاره هاي پيش از ميلاد (1)
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 2:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
جايگاه خليج فارس و درياي عمان در توسعة روابط اقتصادي هزاره هاي پيش از ميلاد (1)

چكيده:
 

پيدايش نظامهاي سياسي در بين النهرين و علاقه مندي به توسعة زميني و دريايي سبب شناخت بيشتر جزاير و بنادر خليج فارس و توسعة فنون كشتي سازي و دريانوردي با بهره گيري از دستاوردهاي ملتهاي ديگر شد. تاسيس شركتهاي تجاري و مهاجرنشينهاي اقتصادي، توانمندي زراعي بين النهرين و نياز شديد به واردات برخي كالاها به ويژه سنگها و كانيهاي فلزي، پيدايش تمدنهاي ماقبل آريايي در كرانه هاي شمالي خليج فارس و سواحل جنوب شرقي ايران و چند عامل ديگر سبب رونق و بالندگي اين منطقه شد. راههاي بازرگاني خليج فارس و درياي عمان به درياي سرخ، زمينه ساز ارتباط ميان جنوب آسيا، بين النهرين و هندوستان با افريقا بود و اين ارتباطها سبب اثرپذيري فرهنگي در نتيجة گسترش بازرگاني، داد و ستد مستقيم و مهاجرتهاي انساني گرديد. مجموعة اين دگرگونيهاي اقتصادي سبب شد شرق و جنوب شرقي ايران از هزارة چهارم پ.م. به يكي از مراكز پيدايش تمدن در جهان تبديل شود.
كليد واژه : ايران باستان، بين النهرين، خليج فارس، درياي عمان، روابط اقتصادي، كشتيراني، راههاي دريايي، كالاهاي تجاري.

مقدمه
 

هنگامي كه نخستين تكاپوهاي سازمان يافته و هدفمند سياسي و اقتصادي بشر آغاز شد، حوزة خليج فارس و درياي عمان، جايگاه ممتاز خود را نشان داد. تمدنهاي بين النهرين كه بيشترين شالوده هاي تمدن جهان را پديدار ساختند، ارتباطي تنگاتنگ با اين مرزهاي دريايي داشتند. آنان مي بايست جزو نخستين گروههاي انساني باشند كه به ارزش تجارت و روشهاي توسعة آن پي بردند.
پيش رفتگي آن دريا در هزاره هاي پيش از ميلاد و مجاورت بسياري از سرزمينهاي پسابندر و دور از ساحل امروزي با كرانه هاي خليج فارس؛ پيدايش نظامهاي سياسي در بين النهرين و علاقه مندي به توسعة زميني و دريايي كه به شناخت بيشتر جزاير و بنادر اين منطقه منجر مي شد؛ توسعة فن كشتي سازي و دريانوردي با بهره گيري از دستاوردهاي ملتهاي ديگر؛ شناخت راههاي بازرگاني زميني و دريايي؛ تعامل با مراكز اقتصادي برجستة هاراپا و موهنجودار و هند، ماگان، ملوخه و ديلمون؛ روابط تجاري با سواحل دوردست اقيانوس هند تا افريقاي شرقي؛ وجود بخشهاي وسيع بازرگاني بومي و خارجي در منطقه؛ تأسيس شركتهاي تجاري و مهاجرنشينهاي اقتصادي با شعبه هاي مرتبط با يكديگر در مناطق گوناگون؛ توانمندي زراعي بين النهرين و نياز شديد به واردات برخي كالاها به ويژه سنگها و كانيهاي فلزي؛ پيدايش تمدنهاي ماقبل آريايي در كرانه هاي شمالي خليج فارس و سواحل جنوب شرقي ايران؛ ارتباط تجاري و پيوستگي فرهنگي نزديك مناطق پسابندر ايران مركزي و داخلي با فعل و انفعالات درياي جنوب كه برخي از اين مراكز تمدني جهان باستان از لحاظ قدمت مدنيت هم طراز و يا حتي كهن تر از همنوعان خود در بين النهرين بودند و نقش ترانزيت و واسطه اي خليج فارس كه بسياري از مردم آن با استفاده از مكانهاي باراندازي و بارگيري در توزيع كالاها به سرزمينها و بازارهاي تقاضا شركت فعال داشتند، از عوامل اين رونق وبالندگي بود.
حضور درخشان خليج فارس و درياي عمان در روابط بين الملل هزاره هاي كهن، مركز ثقلي براي پيوندهاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي جوامع مختلف جهاني و محل التقاطي براي رشد و نمو انديشه هاي تكاملي نو پديدار كرد. پژوهش حاضر مي كوشد تا قدمت اهميت اين حوزة آبي استراتژيك را نشان دهد.
خليج فارس در نتيجة فعل و انفعالات پايان عهد ميوسن و عهد پليوسن از دوران سوم زمين شناسي كه سبب پيدايش كوههاي زاگرس و رشته كوههاي جنوبي ايران و فلات ايران شد به وجود آمد و پيش از اين دوره به صورت زبانة باريكي بود.
بر اين اساس در عهد پليوسن، واپسين عهد از دوران سوم زمين شناسي و نزديك ترين عهد به دورة چهارم يا فعلي، بر اثر پيدايش زاگرس در قسمت غرب فلات ايران و فرورفتگي در جنوب فلات ايران، آب اقيانوس هند از راه درياي عمان به سوي غرب سرازير شد و در دنبالة فلات ايران، خليج فارس را ايجاد كرد.
قسمت جنوبي خليج فارس يا شبه جزيرة عربستان داراي نشانه هايي از عهد كامبرين از دوران نخست زمين شناسي است كه هيچ گونه ارتباطي با عهد پليوسن و يا دوران سوم زمين شناسي ندارد. تنها سرزمين عمان از شبه جزيرة عربستان است كه بر اثر فشارهاي جانبي، در ميانه هاي عهد كرتاسه از دوران دوم زمين شناسي دگرگوني يافت و بعدها بر ارتفاعش افزوده شد. (مستوفي، ج1، 1341، ص 209؛ كيهان، 1341، ص 10؛ كامران مقدم، ج2، 1356، ص 3-4).
خليج فارس در آغاز شكل گيري وسعت بيشتري داشت و تا پايان دورة سوم زمين شناسي بخشهايي از خشكي جلگه هاي فعلي خوزستان، بهبهان، بوشهر و برازجان را در بر مي گرفت. (پيرنيا، ج1، 1370؛ ص 143).
بر اساس تحقيقات پروفسور روبرت آدامز در سالهاي 40-1339 ش. دهانة خليج فارس در هزارة اول پيش از ميلاد بسيار شمالي تر از موقعيت حاضر بود (1) (نگهبان، 1375؛ ص 26) چنانكه در روزگار سومريان خليج فارس از كرانة كنوني تا حدود 200 كيلومتر به سوي شمال پيشروي داشت. (جورج ولز، 1365، ص 205) اين روند از هزارة چهارم تا هزارة پيش از ميلاد ادامه يافت (كاژادان، ج1، 1379، ص174) و سبب شد بسياري از مناطقي كه امروزه پس بندر و دور از دريا هستند در كنار خليج فارس قرار بگرند و به شكل بنادر دريايي درآيند. شهر اريدو در بين النهرين كه هم اكنون بيش از 200 كيلومتر از خليج فارس فاصله دارد در 6500 ق.م بخشي از مناطق كرانه اي بود. (ولز، 1365، ص 205).
در متنهاي سومري آمده است، هنگامي كه سراسر منطقه را آب فرا گرفته بود، اريدو بنا نهاده شد. در آثار برجاي مانده از دورة سلسله هاي سوم اور مي خوانيم كه شولگي پسر اونامو به شهر اريدو كه در كنار دريا واقع است علاقة بسياري داشت ساكنان نخستين اريدو صياداني ماهر بودند و بخشي از درآمد و تغذية آنان بدين گونه فراهم مي شد. كشفيات باستان شناسي گونه هايي از نوعي نرم تن و به احتمال زياد نوع ويژه اي از حلزون را جزو خوراكيهاي اين منطقه نشان مي دهد. (ملك شهميرزادي، 1375، ص 292).
بررسي انسان شناختي نخستين خليج فارس و درياي عمان، ديدگاههايي متفاوت را بيان مي كند. پاره اي ديدگاهها، اصل مردم خليج فارس را به درهم آميزي سه شاخه از نسل انسان باستاني در كرانه هاي اين دريا در هزاره دهم پيش از ميلاد مي رساند. اين سه شاخه عبارت بودند از دراويديان كرانه هاي درياي عمان يا مكران كه با بلوچهاي فاتح درهم آميختند، سامي نژادان داخل شبه جزيرة عربستان كه حامي نژادان يا سياهان بومي را شامل مي شدند و عيلاميان (ايلام) جنوب غربي ايران. برخي منابع نيز به اسكان گروههاي سومري، فنيقي و بابلي در اين منطقه اشاره دارند. (مجتهدزاده، 1376، ص 36).
بررسي نژادي مناطق جنوب شرقي ايران و كرانه هاي جنوبي تنگة هرمز و سرزمين عمانات نوعي نزديكي و همگوني را در نژاد دراويدي نشان مي دهد كه با چهرة سيه چرده، موي صاف و سرِگرد به احتمال زياد از سرزمين هند مهاجرت كرده بودند. (فراي، 1368، ص 45 و 13) اكتشافات باستان شناسي بيان كنندة انحطاط آنان به دست اقوام آرياي و سپس مهاجرت سامي ها به اين منطقه است. (نفيسي، 1342، ص 4).
در پايان دورة پلوويال مربوط به 7000 سال پيش، اقوامي با سرهاي كشيده در سواحل خليج فارس استقرار يافتند كه بر اساس پاره اي ديدگاهها، نخست در آسياي مركزي ساكن بودند. (نشأت، 1344، ص 30). مردم سواحل متصالح يا جنوب خليج فارس را انسانهاي ماهي خوار(Ichthyophagi) نيز مي نامند كه حكايت از وابستگي آنان به دريا دارد. (هاولي، 1377، ص 27).
بين النهرين، جايگاه نخستين شالوده هاي تمدن بشري، در زمينة مسائل سياسي و اقتصادي خيج فارس و درياي عمان حركتهاي آغازين را انجام داد. تمدنهاي بين النهرين و ايران ساحلي و داخلي، كوششهايي فزاينده در شناخت هر چه بيشتر جزاير و بنادر خليج فارس و چگونگي بهره وري از آن داشتند. آشوريان، خليج فارس را در كهن ترين اثر بر جاي مانده، نارمرتو يا رودخانة تلخ مي ناميدند. (مشكور، 1355، ص 146). بابليها به عنوان قديم ترين اقوامي كه به مطالعة كرة زمين پرداختند، آن را مسطح فرض مي كردند كه رودخانة آب شور يا تلخ (نارمرتو) آن را احاطه كرده بود. نقشه هاي آنان از سلسلة سوم بابلي اور نشان مي دهد كه هشت جزيره به صورت مثلث يا پره اي ستاره مانند در درياي شور قرار دارد هر كدام از اين هشت ستاره يك نگو يا يك منطقه محسوب مي شد (بلك، گرين، 1383، ص 3-92؛ مجتهدزاده، 1376، ص15؛ بهمنش، 1369، ص 116؛ مجلة دانشمند، 1361، ص 90). اوستا، كهن ترين سرودهاي مذهبي آريايي ها كه مي تواند آگاهيهايي در مورد مسائل مختلف تاريخ نخستين ايران و تمدنهاي مجاور آن عرضه دارد (رضي، 1357، ص 12)؛ به خليج فارس، درياي عمان و اقيانوس هند اشاره كرده و ارتباط مردم ساكن فلات ايران را با اين مرزهاي دريايي نشان داده است.
در ادبيات ديني و جغرافياي اساطيري ايران، درياي فراخكرد، اقيانوس هند است و دو شاخة فراخكرد، خليج بنگال در شرق و درياي سرخ در غرب است. دو درياي پوئيديگ و سدويس به ترتيب خليج فارس و درياي عمان اند. بر اساس متنهاي مذهبي به هنگام آفرينش جهان، شش دريا شكل گرفتند كه در اين ميان درياي پوئيديگ (خليج فارس) در جنوب قرار گرفت. ميان اين دريا و درياي فراخكرد (اقيانوس هند) درياي سدويس (درياي عمان) به وجود آمد و پوئيديگ از طريق اين دريا به فراخكرد راه يافت. (بهار، ج1، 1362، ص 106 و 103).
در فرگرد پنجم، بخش چهارم از اوستا آمده است:
«كه تو اي اهورمزدا، آن آبها را به درياي پوئيديگ باز مي گرداني؟ اهورمزدا پاسخ داد: آري اي زرتشت چنين است كه تو گفتي. من اهورامزدا آبها را به درياي بوئيديگ باز مي گردانم. در آنجا آبها به جوش و خروش در مي آيند. در دل درياي پوئيديگ به جوش و خروش در مي آيند و هنگامي كه از آلايش پالوده شوند، ديگر باره به درياي فراخكرد روي مي آورند». (دوستخواه، ج2، 1370، ص 7-706).
شناخت مرزهاي خليج فارس و درياي عمان، همراه با افزايش توانمندي اقتصادي و پيشرفت موسسات تمدني سرزمينهاي مجاور آن به ويژه ايران و بين النهرين، تكاپوهاي بازرگاني را در اين حوزة استراتژيك توسعه داد؛ ترتيبي كه از دوران بسيار كهن اما در فرايندي تدريجي صورت گرفت.

پی نوشت ها :
 

1- در نيمة نخست سدة نوزدهم هرمز درسام، باستان شناس ترك، با اكتشافات ناحية العبيد بين النهرين مربوط به 4300 تا 3400 ق.م براي نخستين بار اين نظريه را مطرح كرد كه ساحل خليج فارس در 2000 ق.م.، 200 كيلومتر جلوتر از كرانة امروزين آن بوده است و رودخانه هاي دجله و فرات به صورت جداگانه به خليج فارس مي ريختند.
 

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:نشريه پايگاه نور شماره 25


استعمارگران در خليج فارس (آمريكايى ها) ق1
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 2:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
استعمارگران در خليج فارس (آمريكايى ها)ق1


بـه دنبال حوادث بوشهر, تنگستان و دلوار در سال 1339 قمرى كه مردم غيور اين منطقه در مقابل هجوم بريتانيا ايستادگى كردند, به ابـتكار (چرچيل ) وزيرمستعمرات بريتانيا كنفرانسى سرى در قاهره تشكيل و تصميم گرفته شد كه ناوگانهاى انگليسى جاى خود را به نيروى هوايى آن كشور بدهند. از اين رو درسال 1347 قمرى دولت بـريـتـانـيا بر تعداد پايگاههاى هوايى خود در مناطق ساحلى خليج فـارس افـزود و از تـعـداد ناوگانهاى خود در خليج فارس كاست . درهـمـيـن ايـام شـركـتهاى آمريكايى وارد خليج فارس شدند و با انگليسى ها بر سرغارت اين منطقه به رقابت و نزاع پرداختند. از اين بـه بـعـد سـيـر نزولى تسلط بريتانيابر خليج فارس شروع شد, زيرا انگلستان با فرو ريختن پايه هاى سلطنت عراق ,متحد وفادار خود را از دسـت داد. در كـويـت نـيـز عـمـلـيـات گـسـتـرده اى بر ضد مـنـافـع انـگـلـيس آغاز شد و لوله هاى نفت و ايستگاههاى پمپاژ و تـاءسـيـسـات ديگر منفجرشد. در اردن نيز فرمانده انگليسى لژيون عـرب را اخراج كردند و در بحرين و قطرجنبش هاى مردمى دامنه بـيشترى پيدا كرد و سرانجام اعلام شد كه نيروهاى انگليسى تا سال 1391 قمرى از خليج فارس بيرون خواهند رفت و اين اعلامى بود بر پايان دوران دويست ساله سلطه نظامى بريتانيا بر خليج فارس .

شروع استعمار آمريكايى

از اين زمان , ديپلماسى آمريكا و عمال وى در منطقه دست در دست اسـتـعـمـارگـران انـگـلـيسى وارد عمل شدند و نخست به عمان پـرداخـتـنـد. درسـال 1348 شـمسى انگليسى ها به كمك سازمان جـاسـوسى (سيا) با انجام كودتاى نظامى سلطان تيمور را كه دست نـشانده انگليسى ها بود بر كنار كرده و پسرش (قابوس ) را كه درآن زمان سرگرم تحصيل در مدرسه نظامى انگلستان بود, جانشين او قـرار دادنـد واو را در جـهان به عنوان آزاديخواه و دمكرات معرفى كردند.
در همان سال دولت انگلستان قراردادى با سلطان قابوس امضا كرد. جـزيره (مسيره ) كه از اهميت سوق الجيشى برخوردار بود به پايگاه نـيـروى هـوايـى ودريايى انگلستان تبديل شود, انگستان نيز بطور پـنهانى موافقت كرد كه استفاده ازجزيره (مسيره ) را به آمريكايى ها واگذار كند.
بـا ايـن توافق آمريكا براى محكم كردن جاى پاى خود در منطقه به بازسازى جزيره پرداخت . در كنار اين حركتها آمريكا مى دانست كه از خاك عمان به آسانى مى توان بر دهانه تنگه هرمز, كه بخش عظيمى از نفت استخراجى منطقه از آن جاصادر مى شود, سلطه و حاكميت داشـت . از ايـن جـهـت موافقت نامه اى با عمان به امضا رساند كه به موجب آن سلطان نشين عمان , دستيابى به پايگاههاى نيروى هوايى و دريـايـى خـود را بـراى پـنـتـاگون (وزارت جنگ آمريكا) بطور گسترده اى تاءمين نمايد.
در سـال 1349 شمسى با توافق آمريكا, الغاى قيموميت انگلستان بر مجمع الجزاير, بحرين و استقلال اين امير نشين اعلام شد و ايران نيز از ادعاهاى خود براراضى اين جزاير دست برداشت , قطر نيز استقلال يافت . با الغاى قيموميت انگليس بر عمان و پيوستن هفت شيخ نشين (ابوظبى , دوبى , شارجه , فجيره ,عمان , ام الكرين و راءس الخيمه ) به هـمديگر, تشكيل دولتى مستقل و جديد به نام امارات متحده عربى اعلام گرديد.
بدين ترتيب , با ديپلماسى فعال واشنگتن سلطه انگلستان بر سواحل سلطان نشين مسقط برچيده شد. سياست آمريكا در اين راستا تجهيز حـكـومت شاهنشاهى ايران به پيشرفته ترين سلاحهاى جنگى بود تا خـلا عـدم حضور نيروهاى انگلستان در منطقه را پر نمايد و اجراى وظايف ژاندارمرى منطقه در تاءمين منافع آمريكا ومتحدانش را به عـهـده گـيـرد. در ايـن راسـتـا در سال 1350 شمسى (نيكسون ) و(كيسينجر) به هنگام بازديد از تهران , به شاه معدوم قول دادند كه بـا گـرفـتـن 20مـيـليارد دلار از شاه , ارتش ايران را به جديدترين سـلاحـهـاى ساخت آمريكا مجهزكنند. بعضى از آن سلاحها عبارت بوند از:
بـزرگترين انواع (اوركرافت ) عظيم ترين اسكادران هلى كوپترهاى جـنـگنده ,جديدترين هواپيماهاى شكارى اف 14 و اف 16, تازه ترين نـاوشـكـن هـاى مـوشـك انداز و هواپيماهاى جاسوسى آواكس و ... . پـنـتـاگون و سازمان جاسوسى سياامكانات وسيعى را براى چپاول مـنـطـقـه تـدارك ديدند, زيرا آنها عقيده داشتندآقايى آنهابرخليج فارس به كمك چنين نيروهاى مسلح پرقدرتى تامين خواهدشد.

اهداف آمريكا از سيطره بر خليج

اسـتـكـبار جهانى آمريكا از زمانى كه جاى پاى خويش را در منطقه خليج فارس رامستحكم نمود به ايجاد پايگاههاى نظامى قدرتمند و بـه وجود آوردن ژاندارمى دراين منطقه پرداخت و در سر اهداف و مـقـاصدى را مى پروراند و با تمام امكانات وابزار آلات نظامى و غير نظامى در صدد به دست آوردن آنها بود كه اهم آنهاعبارتند از: دسـتيابى به نفت : آمريكا داراى منابع نفتى فراوانى مى باشد ولى به خاطر هزينه بالاى استخراج , در پى نفت ارزان قيمت است كه آن را مى تواند ازمنطقه خليج فارس به دست آورد.
اجـراى سـياست بازگردانى : تك محصولى بودن كشورهاى خليج فـارس و اتـكـاءشديد آنها به فروش نفت و داشتن نفت فراوان باعث شده است كه دلارهاى بى اندازه اى به سوى آنان سرازير شود, آمريكا هـم سـعـى دارد با وارد كردن كالاهاى خود و فروش آنها دلارهاى نـفـتـى را باز پس گرفته روانه سرزمين خودنمايد. در كنار آن نيز كشورهاى خليج را تشويق نمايد تا با دلارهاى فراوان خود,در آمريكا سـرمـايـه گذارى كنند كه به عنوان نمونه عربستان در اوايل سال 1366حدود 142 ميليارد دلار در آمريكا سرمايه گذارى كرده است . حـذف رقـيـبـان از مـنطقه : شوروى سابق , اروپاى متحد و ژاپن از رقباى آمريكايى بودند كه در خليج فارس داراى منافع زياد بودند لذا آمريكا در صدد از ميدان به در كردن آنها بود.
سـلطه يافتن بر منطقه : اگر روزى بحران انرژى پيش بيايد قدرت بـرتـر از آن كسى است كه قدرت نظامى بيشترى در منطقه داشته بـاشـد. لذا آمريكا با اين ديد سعى دارد در منطقه پايگاههاى نظامى مختلفى داشته باشد كه ايران قبل از پيروزى انقلاب يكى از آنها بود علاوه بر اين مى تواند با سلطه يافتن بر منطقه از آن به عنوان اهرمى در جـهـت زيـر نـفـوذ قراردادن اروپائيان و ژاپن كه احتياج شديد به نفت آن منطقه دارند استفاده نمايد.
مقابله با جهان اسلام : حضور آمريكا به بهانه هاى مختلف در منطقه خـلـيـج فـارس , ازسـركـوبى عراق گرفته تا ايجاد امنيت در آنجا, حـفـاظت از منافع و ... همه به خاطرآن است كه بتواند اين منطقه حساس جهان اسلام را كنترل و حركتهاى اسلامى بپاخاسته در اين كشورها را مهار نمايد.

تلاشهاى آمريكا پس از انقلاب اسلامى

مـپـس از پـيروزى انقلاب اسلامى و از بين رفتن نظام شاهنشاهى ايـران يـعـنـى ژانـدارم حـقيقى آمريكا در خليج فارس , تمام منافع آمـريـكايى ها در اين منطقه مورد خطرجدى قرار گرفت و تمامى خواب و خيال هايشان نقش بر آب گرديد. آمريكابراى مقابله كردن با اين خطر و حفظ سيطره خود بر خليج فارس اقداماتى راانجام داد كه موارد ذيل گوشه اى از آنها مى باشد:
1 ـ تـقـويـت عربستان سعودى به عنوان جانشين نظام شاهنشاهى ايران در جهت ژاندارمى منطقه
2 ـ پشتيبانى از شوراى همكارى خليج فارس براى حمايت از صدام در زمـان جنگ تحميلى بر ايران به عنوان سدى در مقابل جمهورى اسـلامى و متحد كردن آنها در برابر ايران به عنوان خطر جدى براى كشورهاى خليج و امنيت آنها
3 ـ نـاامـن جلوه دادن منطقه , تا به بهانه اين ناامنى آمريكا و اعضاء نـاتـو جـاى پـايـى در مـنطقه پيدا نمايند و از نفوذ ايران در منطقه جـلـوگـيـرى نمايند. آوردن ناوگانهاى جنگى مختلف , هواپيماى بمب افكن فراوان و استقرار نيروهاى نظامى عظيم درخليج فارس از آثار آن است .

4 ـ مـطرح نمودن ايران به عنوان تنها عامل ناامنى در خليج فارس بـراى جـلـوگـيـرى از نفوذ اسلام ناب محمدى به ساير كشورهاى مسلمان .


http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:راسخون


سياست هاي استعماري بريتانيا در خليج فارس و واگذاري جزاير ايراني به قاسمي هاي شارجه
دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 2:27 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
سياست هاي استعماري بريتانيا در خليج فارس و واگذاري جزاير ايراني به قاسمي هاي شارجه (1)


چکيده
 

جزاير ايراني تنب بزرگ و کوچک، ابوموسي و سيري در سال 1282ش مصادف 1903 م بر اثرسياست هاي استعماري بريتانيا در خليج فارس اشغال و به قاسمي هاي شارجه واگذار شد. جزيره سيري در سال 1342 ش مصادف 1963 م و سه جزيره ديگر، پس از 68 سال در 1350 ش مصادف 1971 م به ايران بازگردانده شد. اينکه پرسش محوري در هر پژوهشي پيرامون تجزيه موقت جزاير از ايران، اين است که چرا دولت بريتانيا در سال هاي آغازين سده بيستم. اين جزاير ايراني را به قاسمي هاي شارجه واگذار کرد؟
پاسخ اين پرسش را بايد در رقابت دولت هاي استعماري در ايران، به ويژه انگليس و روسيه، در طول سده نوزدهم جستجو کرد. توضيح اينکه تحولات جهاني و منطقه ي در سال هاي آغازين سده نوزدهم بيش از يک سده ويژگي اصلي سياست خارجي ايران، رقابت دو قدرت روسيه و انگليس در ايران در چهارچوب تئوري تعادل مثبت بود؛ بدين معنا که دو قدرت، برتري ديگري را از نظر سياسي و اقتصادي در ايران نمي پذيرفتند. برتري نفوذ روسيه در ايران بر انگليس، در سال هاي پاياني سده نوزدهم و ايجاد مشکلاتي فرا روي منافع سنتي بريتانيا؛ به خطر افتادن امنيت هندوستان و سپس نفت در خليج فارس؛ سبب شد تا انگليس استراتژي تبديل خليج فارس را به منطقه انحصاري نفوذ خود پيگيري کند. يکي از راهکارهاي دولت بريتانيا براي رسيدن به اين هدف واگذاري جزاير ايراني در خليج فارس به قاسمي هاي شارجه بود؛ اعرابي که پيش از آن قراردادهاي تحت الحمايگي با دولت بريتانيا امضا کرده بودند.
واژگان کليدي: جزاير ايراني، خليج فارس، بريتانيا، استعمار، قاسمي ها .

مقدمه
 

پس از پايان جنگ اول نفت در خليج فارس در 1268 ش/ 1991 م، دولت امارات عربي متحده خواهان بازگردان جزاير تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسي شد؛ سپس اغلب سازمان هاي همکاري هاي منطقه اي اعراب؛شامل شوراي همکاري خليج فارس و اتحاديه عرب کشورهاي عضو، خواهان بازگرداندن جزاير به امارات متحده عربي متحده شدند.حال آنکه از نظر دولت ايران، مسئله جزاير در سال 1350 ش / 1971 م خاتمه يافت و سوء تفاهم موجود در روابط دو کشور نيز در چهارچوب تفاهم نامه 1350 ش / 1971 م حل شدني بود. اين جزاير، بر اثر سياست هاي استعماري دولت بريتانيا اشغال و به مدت 68 سال، از ايران جدا و به قاسمي هاي شارجه واگذار شد؛ پرسش اصلي در پژوهش حاضر اين است که:
«دليل اصلي تصميم بريتانيا در سال هاي نخستين سده بيستم مبني بر جدايي جزاير از ايران و واگذاري آن به قاسمي هاي شارجه چه بود؟»
افزون بر پرسش اصلي، پرسش هاي فرعي زير نيز مطرح مي شود:
- قاسمي ها (جاسمي ها) چه کساني بودند؟
- طوايف قاسمي به چه دليل در مسائل جنوب ايران دخالت کردند؟
- تحولات داخلي ايران بيش از قاجاريه و در دوران سلطنت قاجاريه چه تأثيري بر نقش قاسمي ها در تحولات جنوب ايران داشت؟
-چرا دولت بريتانيا با قاسمي ها همکاري کرد؟
- رقابت روسيه و انگليس در ايران سده نوزدهم چه نقشي در تصميم دولت بريتانيا مبني بر واگذاري جزاير به قاسمي ها داشت؟
- واکنش دولت وقت ايران در قبال جدايي جزاير از ايران چه بود؟
- فرضيه اساسي پژوهش بر آن است که:
«ضعف دولت مرکزي ايران و رقابت روسيه و انگليس در صحنه سياسي ايران در سده نوزدهم واوايل سده بيستم در چهارچوب تئوري تعادل مثبت، نقشي اساسي در جدايي جزاير از ايران داشت. شکست بريتانيا از روسيه در صحنه سياست خارجي ايران پس از لغو امتياز توتون و تنباکو و کوشش هاي دولت بريتانيا براي جبران شکست خود از راه توجه به جنوب، سبب جدايي جزاير از ايران شد، ضمن آنکه دولت ايران هم به دليل درگير بودن در حوادث مشروطيت نمي توانست واکنشي بيش از اعتراض لفظي نشان دهد.»
در اين پژوهش به پرسش هاي مطرح شده پاسخ داده مي شود و درستي يا نادرستي فرضيه مقاله با اتکا به اسناد و منابع تاريخي به روش توصيفي- تحليلي بررسي مي شود.

قاسمي ها در بندر لنگه
 

حمله طايفه هاي افغان به ايران و سقوط دولت صفويه در 1135ق مصادف 1722 م، که سبب کاهش نفوذ دولت مرکزي ايران در سواحل خاوري و جنوبي خليج فارس شد، فرصت مناسبي در اختيار اعراب قاسمي يا جاسمي مستقر در کرانه هاي شبه جزيره مسندم(musandam) قرار داد تا قلمرو فعاليت خود را گسترش دهند؛ به گونه اي که شيخ قاسمي کرانه هاي مسندم از اوضاع آشفته اطراف بندرعباس و هرمز در 1130 ق مصادف 1720 م بهره گرفت و براي خود در باسعيدو،واقع در جزيره ايراني قشم، بندري ايجاد کرد (مجتهدزاده، ص93). پس از سال 1150 ق مصادف 1736 م براي مدتي کوتاه با افزايش قدرت نادرشاه افشار و کوشش هاي وي براي گسترش نفوذ ايران در خليج فارس از راه تأسيس نيروي دريايي،ايران حاکميت خود را بر جزاير و کرانه هاي شمال و جنوب خليج فارس به دست آورد.
پس از مرگ نادرشاه افشار و بروز درگيري ميان طايفه هاي افشار، زند و قاجار، به دليل نهادينه نشدن قدرت در زمان نادر و همچنين به سبب شيوه زمامداري کريم خان زند (1171-1193ق/ 1857- 1779م) و مدارا کردن وي با اعراب سواحل جنوبي خليج فارس به منظور استفاده از آنها جهت حکومت درايران،قاسمي ها دوباره فرصت يافتند تا در جنوب ايران نفوذ کنند. سياست کريم خان سبب شد تا يکي از رؤساي قبيله قواسم (جواسم) موفق شود فرمان کلانتري بندر لنگه را بر مبناي سنت استيجاري از حمکران ايراني ناحيه جهانگيريه براي خود و اعقابش به دست آورد و اين منصب تا اواخر سلطنت ناصرالدين شاه قاجار در اختيار رؤساي اين قبيله باقي ماند (شيخ الاسلامي، ص 209).
بندر لنگه در تقسيمات اداري آن زمان مرکز ولايتي بود که بندرهاي کنگ، لافت، چارک و جزاير قشم، کيش، تنب بزرگ و کوچک، ابوموسي و سيري را در بر مي گرفت؛ پس بديهي است که همانند گذشته، بندرها و جزاير ياد شده بخشي از قلمرو حکومت قاسمي هاي بندرلنگه به شمار آيد (مجتهدزاده، ص 93-94). قاسمي هاي بندر لنگه، کارگزاران دولت ايران بودند و به دولت مرکزي ماليات مي پرداختند و به پادشاه قاجار وفادار بودند. لرد کرزن، سياستمدار معروف انگليسي، در کتاب ايران و قضيه ايران، در اين باره مي نويسد:
جمعيت لنگه شامل ايراني و عرب و نيمي هم آفريقايي است و تعدادي نيز از افراد دو رگه مختلط، که در تمام کرانه هاي واقع در مشرق پرت سعيد ديده مي شوند. اعراب آنجا به قبيله قواسم که عامه جواسم مي نامند، تعلق دارند و ايشان ازتيره عمده اي به شمار مي روند که جماعت ديگري از آنها در آن سوي خليج فارس در رأس الخيمه سکونت دارند و.. حکومت لنگه تا چند سال با شيخ قبيله مزبور بود، وي در شهر اقامت داشت و از جانب دولت ايران نايب الحکومه بود (همو، ص 492-493).
بدين ترتيب قاسمي هاي مستقر در بندر لنگه از سال 1194 تا 1304 ق مصادف 1780 تا 1887 م اداره جزاير ايراني تنب بزرگ و کوچک، ابوموسي و سيري را در اختيار داشتند تا اينکه در اواخر سده نوزدهم دولت قاجار تصميم گرفت در تقسيمات کشوري ايران تجديد نظر کند. بر اساس طرح جديد، سراسر ايران به 27 ايالت و هر ايالت به چند ولايت تقسيم مي شد. در اين طرح، ايالت 26 با نام ايالت بنادر خليج فارس، کرانه ها و جزاير خليج فارس را در بر مي گرفت. با اعلام تقسيمات جديد، امين السلطان، والي ايالت جديد بنادر خليج فارس شد؛ وي تصميم گرفت به حکومت قاسمي هاي بندر لنگه پايان دهد (مجتهد زاده، ص 93). به دنبال آن حکمران ايراني بندرعباس، سرتيپ حاج احمد خان کبابي(1) در سال 1304 ق مصادف 1887 م شيخ قضيب جواسمي، آخرين حاکم عرب بندر لنگه، را به دستور دولت مرکزي از مقامش عزل کرد و او را با زنجير و محافظ به تهران فرستاد (شيخ الاسلامي، ص 210-211). يکي از مأموران سياسي بريتانيا در خليج فارس، هدف دولت ايران را از اين کار کوشش براي احياي نفوذ خود در خليج فارس مي داند:
چنانکه ديديم سال هاي 1887 و 1888 م شاهد تلاش جدي دولت ايران براي گرفتن جايي در سياست هاي خليج فارس بود که به نظر مي رسد نخستين گام در اين راه از طرف مأمور مورد علاقه شاه، امين السلطان، برداشته شد. وي مأمور ايالت بنادرخليج فارس بود. در نحوه اداره استان تحت حکومت وي در روابط خارجي اش، به زودي نشانه هايي از آمال محدود ساختن نفوذ خارجي پديد آمد (مجتهدزاده، ص96).
در سال 1304 ق مصادف 1888 م، نيروهاي ايراني در جزيره سيري پياده و مستقر شدند و دولت ايران در خصوص تنب و ابوموسي نيز ادعاي حاکميت کرد، اما بيش ازاين کاري انجام نداد و دولت بريتانيا و مأموران انگليسي مستقر در هند نيز واکنش نشان ندادند. دولت بريتانيا در سال 1319 ق مصادف 1902 م مدعي شد که قاسمي هاي مستقر در بندر لنگه، نماينده طوايف قاسمي بخش عرب نشين خليج فارس بوده اند (زرگر، ص 256) و رأس الخيمه يک سال بعد پرچم خود را نخست در ابوموسي و سپس در جزاير تنب به اهتزار در آورد و اين آغاز جدايي جزاير از ايران بود. سردنيس رايت، نخستين مأمور سياسي بريتانيا در ايران، پس از کودتاي 28 مرداد 1332 نقش دولت متبوعش را در جدايي موقت جزاير از ايران تأييد کرد.
از سال هاي 1880 م بر سر مالکيت چهار جزيره کوچک ميان ايران و انگلستان اختلافات مکرري بروز کرد. اين جزاير عبارت بودند از تنب بزرگ و کوچک، سيري و ابوموسي... از زماني که شيوخ قاسمي به عنوان حاکم بندر لنگه به ايران خراج مي دادند، در مورد اين جزاير مشاجره اي نبود و بطور کلي متعلق به ايران تلقي مي شد... اما در پي کشمکش و کشتار در ميان قبيله قاسمي و تعيين حاکم ايراني براي بندر لنگه، شيوخ عرب از آن سوي ساحل سر برداشتند و انگلستان هم از ادعايشان پشتيباني کرد که اين جزاير سرزمين پدريشان است و حاکميت آنها بر عهده شيوخ قاسمي رأس الخيمه و شارجه مي باشد و چنين نتيجه گيري شد که اعمال حق حاکميت از طرف حاکم بندر لنگه بر آنها نه از حقوق حکومتي او به عنوان حاکم لنگه، بلکه در مقام شيخ قاسمي بوده است (همو، ص 64-76).
بدين ترتيب از 1268 ش/ 1903 م، با وجود اعتراض دولت ايران، چهار جزيره ايراني تنب بزرگ و تنب کوچک، ابوموسي و سيري از حاکميت ايران خارج شد و علت اصلي تصميم دولت بريتانيا براي جدايي جزاير از ايران به تغيير سياست خارجي اين کشور در برابر ايران باز مي گشت؛ موضوعي که تبيين و درک آن تنها با تحليل سياست خارجي بريتانيا در ايران در طول سده نوزدهم و سال هاي آغازين سده بيستم براساس رقابت با روسيه در چهارچوب تئوري تعادل مثبت امکان پذير است. با توجه به اين امر، نخست دلائل ورود ايران به حوزه سياست بين الملل و رقابت روسيه و انگليس، در صحنه سياست خارجي اين کشور براساس دکترين تعادل مثبت بررسي مي شود و اينکه چگونه برتري روسيه و شکست بريتانيا در صحنه سياست ايران سبب شد تا انگليس راهکارهايي براي جبران عقب ماندگي خود در ايران بيابد که يکي از پيامدهاي آن جدايي موقت جزاير ايراني در خليج فارس از ايران و واگذاري آن به قاسمي هاي شارجه بود.

ورود ايران به حوزه سياست بين الملل
 

در دهه هاي واپسين سده هيجدهم و سال هاي آغازين سده نوزدهم ميلادي، در سطح منطقه و جهان رويدادهايي به وقوع پيوست که سبب ورود ايران به حوزه سياست بين الملل شد. دولت بريتانيا در 1201 ق / 1786 م از راه کمپاني هند شرقي توانست بر هندوستان مسلط شود؛ واقعه اي که سبب شد خليج فارس براي بريتانيا افزون بر اهميت تجاري، اهميت امنيتي نيز بيابد. (هوشنگ مهدوي، ص191). واقعيتي که بيش از يک سده نقش اساسي در شکل دهي سياست هاي بريتانيا در منطقه داشت. جنوب ايران هنگامي براي بريتانيا اهميت يافت که روسيه در شمال، پس از گذشت سالها؛ يعني از زمان مرگ پطر کبير و به قدرت رسيدن کاترين دوم در 1191 ق / 1776 م، دوباره سياست پيشروي به سمت جنوب و دستيابي به آبهاي گرم خليج فارس را براي نزديکي به هندوستان در پيش گرفت (همانجا).
به لحاظ فرا منطقه اي نيز دو رويداد بر اهميت ايران افزود؛ رويداد نخست وقوع انقلاب صنعتي در اروپا و تکوين موج دوم استعمار بود که سبب شد اروپاييان براي سلطه بر ديگر مناطق جهان کوشش کنند، تحولي که ايران را تحت تأثير قرار داد؛ چرا که هم خود از نظر اقتصادي اهميت داشت و هم پلي براي رسيدن به هندوستان بود. واقعه دوم به قدرت رسيدن ناپلئون در فرانسه بود؛ زيرا او تصميم گرفت براي مقابله با برتري دولت بريتانيا در اروپا، نخست با ابداع سيستم قاره اي و سپس حمله به مستعمره هاي بريتانيا در همه نقاط جهان اين کشور را تضعيف کند. اگرچه مجريان سياست هاي اخير اروپايي بودند، اين سياست ها تأثير فراملي و بين المللي داشت (روزلت پالمر، ج1، ص 480-492).
با شکست ناپلئون در واترلو و سپس تصميم کنگره وين،موضوع ناپلئون و سياست هاي او دست کم تا مدتي به فراموشي سپرده شد و زمامداران بريتانيا از اين بابت آسوده خاطر شدند، اما سياست هاي تهديد آميز دولت روسيه از راه ايران پاياني نداشت. روس ها نخست با راهکار نظامي در قالب جنگ هاي اول و دوم ايران و روسيه که سبب امضاي عهدنامه گلستان و ترکمانچاي شد، تا کناره هاي رود ارس پيشروي کردند و سپس با چشم پوشي از سياست گسترش ارضي در ايران، راهکار گسترش نفوذ سياسي و اقتصادي را در دستور کار خود قرار دادند.
دولت بريتانيا نيز با توجه به اهميت سياسي و اقتصادي ايران کوشيد تا سياست هاي روسيه را درايران خنثي کند؛ واقعيتي که سبب شد بيش از يک سده، رقابت روسيه و انگليس بر اساس تئوري تعادل مثبت ويژگي اصلي سياست خارجي ايران را تشکيل دهد؛ براساس چنين رهيافتي انگيس و روسيه برتري سياسي، اقتصادي و نظامي طرف مقابل را نمي پذيرفتند؛ پيامد مثبت اين مهم حفظ استقلال و تماميت ارضي ايران و جلوگيري از تبديل اين کشور به مستعمره اي کامل بود؛ البته اين امر سبب شد که ايران به دولتي حائل با پوشالي در منطقه تبديل شود (فوران، ص 181)، دولتي که نه آن قدر ضعيف بود که زير سلطه يکي از دو قدرت رقيب قرار گيرد و نه مي توانست براي منافع آنها در منطقه خطري ايجاد کند.
پايان جنگ هاي اول و دوم ايران و روسيه و تحولات پس از آن، که سبب افزايش نفوذ سياسي و اقتصادي دولت و روسيه در ايران شد، رهبران بريتانيا را وادار کرد تا براي جبران عقب ماندگي از رقيب و دفاع از منافع خود در ايران و منطقه راهکارهايي بيابند؛ يکي از اين راهکارها پيشنهاد تضمين استقلال و تماميت ارضي ايران به روسيه در سال 1250 ق/ 1834 م و ديگري کوشش براي به دست آوردن امتيازهاي اقتصادي و سياسي شبيه روس ها در ايران با ديپلماسي بود(2) (هوشنگ مهدوي، ص 248-263). دولت بريتانيا از نظر منطقه اي نيز براي دفاع از منافع خود در هندوستان با جدايي هرات و بخش هايي از سيستان از ايران و تشکيل افغانستان متحد، حريم امنيتي جديدي براي هندوستان ايجاد کرد و در جنوب ايران به صورت عام و خليج فارس به صورت خاص نفوذ خود را افزايش داد.

پی نوشت ها :
 

1-وجه تسميه اين فرد، به دليل پذيرايي از حاکمان و اميران عرب خليج فارس با کباب ايراني بود.
2-براساس مفاد قراردادي که در 27 اکتبر 1941 در تهران به امضاي مکنيل، کاردار انگليس در ايران، و ميرزا ابوالحسن خان ايلچي، وزير خارجه وقت ايران رسيد، دولت بريتانيا امتيازهايي شبيه به امتيازهاي روس ها گرفت که در عهدنامه ترکمانچاي به دست آورده بودند.
 

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:نشريه پايگاه نور،شماره 23.