هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (31)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:54 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- قوانین خنده داری که تو زندگی همه مون هست: کافیه سیم جاروبرقی رو جمع کنی! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن. ادکلن 200 هزار تومنی میزنی سه ساعتم بوش نمیمونه. بعد یه سیگار 200 تومنی میکشی تا سه روز بوش میمونه. دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف می زنی، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش می کنه در مورد تاسف بارترین تصادف های تاریخ بشر با ماشین؛ کلی هم خانواده ها رو نصیحت می کنه. همیشه توی تاکسی او کسی که اون ته نشسته، زودتر پیاده می شه. یک هفته رژیم حرفه ای شما با یک ساعت پرخوری برمی گرده. هندزفری رو اتو هم بکشیم بعد از دو دقیقه گره می خوره. اگه اسمت میرزا شمس الدین گل کلمیان هم باشه، وقتی می خوای ایمیل یاهو درست کنی می گه قبلا با این اسم ساخته شده.

کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمی خوریم اما یه رانی که می خری گیر می دی به او تیکه میوه که تهش مونده. دلت می خواد با کلید درش بیاری. اگه تنها باشی همه ماشینا خالیه اما اگه دو نفر باشید 60 تا ماشینم بیاد فقط جا برای یک نفر دارن. موقع رایت کردن سی دی یا 300 مگ خالی می مونه یا پنج مگ زیاد میاد که چون یه دونه فایله کاریش نمی تونی کنی. یک ساعت اضافه می خوابی تا دو روز خوابت نمیاد، یک ساعت کمتر می خوابی تا دو روز خواب آلودی.

2- طریقه خرید هندونه توسط بابام: بو کردن هندونه، پرت کردن و گرفتنش از رو هوا، وزن کردن با دست، شمردن خط های هندونه، زدن روی هندونه و شنیدن صدای مورد نظر، نگاه عالمانه به اطرافیان در میوه فروشی (که آره آقا من این کارم)، خریدن هندونه، آوردن به منزل، همه رو چنگال به دست جمع کردن، دست و سوت و جیغ و هورای حضار، پاره کردن هندونه، پذیرایی از اهل منزل با هندونه سفید با طعم خیار.

3- می دونید تنفر برانگیزترین آدم کیه؟ اونی که تو جواب ابراز علاقه، بهت میگه مرسی!

4- به بعضی ها باید گفت، یه ذره صورت رو آرایشت مونده.

5- یه آدم خسیسی داشت آدرس خونشون رو به دوستش می داد: میای از در ورودی آپارتمان، داخل می شی میری سمت آسانسور، دکمه طبقه نهم آسانسور رو با آرنج می زنی. وقتی اومدی بالا از آسانسور که بیای بیرون، سمت چپ خونه منه. با آرنج در میزنی و منم در رو باز می کنم. دوستش میگه: به نظر آسون میاد ولی چرا باید با آرنج در بزنم؟ طرف میگه: چی؟ یعنی دست خالی اومدی دیدنم؟

6- می گم فیزیک خیلی آسون می شد اگه سیب به جای زمین می افتاد تو سر نیوتون راحت می شدیم.

7- آیا می دانید زبان ایرانی ها مختصرترین زبان دنیاست؟ مثال: جمله «میری سریع این کار و انجام میدی و برمی گردی»، فقط با یک کلمه بیان می شود: «اومدیا»!

8- واقعا چرا تا مدت ها دفتر 80 برگ نداشتیم؟ 60 کم بود، 100 زیاد؟ مشکلاتی برای تحصیل داشتیما.

9- تو چین اگه شکست عشقی بخوری چند برابر زجر می کشی، لامصب هر طرفو که نگاه می کنی قیافه عشقت میاد جلو صورتت.

10- با کلی ناز و ادا رفتم جلوی بابام میگم موهامو کوتاه کردم خوشگل شدم؟ یه نگاه بهم کرد گفت جلل الخالق خدا چی ساخته نگاه کن تو رو خدا. منم کلی ذوق مرگ شدم دیدم داره اشاره می کنه به تلویزیون: «راز بقا در حال نشون دادن دوتا شامپانزه».

11- به یاد اونی که نگفت من با بقیه فرق دارم، ثابت کرد.

12- نشستیم کل خانواده داریم فیلم نگاه می کنیم تیکه حساس فیلم، بابا گوشیش زنگ می خوره جای اینکه بره تو اتاق صحبت کنه، خیلی شیک و مجلسی همونجا می شینه و صدای تلویزیون رو کم می کنه! پدر جان، ما در نقش گلدونیم؟

13- عمو زنجیر بافت؟ بله. زنجیر منو بافتی؟ بله. تا اینجاشو حرفی ندارم. بعد از این شاعر یکدفعه جو می گیرتش میگه پشت کوه انداختی؟ بله. خب مرد حسابی این همه زحمت کشیدی زنجیر بافتی برای چی پشت کوه انداختی؟ و در آخر هم شاعر به طور کل باباها رو تبدیل به بز و گوسفند و سگ و گربه و اینا می کنه. بابا اومده. چی چی آورده؟ نخود و کیشمیش. با صدای چی ... و اینگونه بود که ما خل و چل بزرگ شدیم.

14- وقتی بچه بودم هر وقت می گفتن واسه شفای مریضا دعا کنید، اول از همه واسه شفای قلب مریض میزوگی دعا می کردم.

15- هیچ وقت از مشکلات زندگی نارحت نشو، کارگردان همیشه سخت ترین نقش ها را به بهترین بازیگرها می دهد.

16- پدر و مادرم سر پول دعواشون شده، در آخر به این نتیجه رسیدن من به هیچ جا نرسیدم و بدبخت شدم. زندگیه داریم؟

17- من از آن روز که «دربند» توام تو هم «درکه» منی.

18- اصولا مخالف خودکشی هستم مگر اینکه عکس شناسنامم پخش بشه.

19- این روزها گرونی اینقدر بیداد می کنه که جیبم دیگه جواب نمی ده. جواب که نمی ده هیچ، تازه سوال هم می پرسه!

20- قدیما به کسی که به پات می نشست می گفتن: وفادار، الان می گن: سیریش.

21- یاد زمانی که تو آرایشگاه مردونه فقط مو کوتاه می کردن بخیر.

22- بیماری یخچال گرایی چیست؟ نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن در یخچال می کند، در حالی که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا می داند که چه می خواهد.
از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج می شود. سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می گیرد، در یخچال را باز می کند، چیزی برنمی دارد، در را می بندد، این بیماری به وفور در میان متولدین دهه های 60 و 70 به چشم می خورد.

23- نصیحت یه مرد به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش، بی توجه از بغلش رد شو، این کار از صدتا فحش براش بدتره.

24- پولمیذاری تو موسسه ورشکست میشه، می ذاری بانک اختلاس می کنن، میدی به مامانت پس نمی ده بهت، پیش خودت نگه می داری خرج می شه، بعد می گن چرا طرف اعصاب درست درمون نداره.

25- دانشمندان بر این باورند که 789032157 هزار نفر در دنیا دچار تنبلی مفرط هستند. خب توام جزوشونی خوندی عددو؟ نخوندی؟...

26- زن داداشم پاش رفته رو سوسک، شب موقع خوابیدن پاشو از تخت آویزون کرده که از خودش دور باشه. نمی دونم دادشم با چه انگیزه ای ادامه می ده به این زندگی.

27- دیشب ضربه روحی عجیبی خوردم؛ وسط خواب بالشتمو اونوری کردم دیدم اونورشم گرمه، خدا قسمت نکنه.

28- سخت ترین کار تو دوران دانش آموز بودن، خوردن نارنگی زیر میز بود! لامصب بوش تا دفتر می رفت.



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (27)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:50 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- شمارها های توی گوشیم 99 درصد بی خودنا ... حالا کافیه یکیو پاک کنم
فرداش مرگ و زندگیم دست همون یه نفر می افته!

2- تنهایی یعنی سیر ترشی خوردن با خیال راحت

3- با داداشم دعوام شده
مامانم: زود آشتی کنین
من: محاله
داداشم: با او پسر احمقت
مامانم: پس یه هفته اینترنت قطع می شه
من: داداش قربونت برم
داداشم: بپر بغل داداش عزیزززززززم!

4- اینترنت اینجا از سیستم انرژی خورشیدی استفاده میکنه
چون شب ها قطع میشه
هوا ابری باشه قطع میشه
برفی باشه قطع میشه
بارونی باشه قطع میشه
مودمت تو سایه باشه هم قطع میشه
نخند، بخندی هم قطع میشه!

5- یه روز مونده به پایان عمرم، استقلالی می شم
تا وقتی ازت دنیا رفتم، یه استقلالی از روی زمین کم بشه نه یه پرسپولیسی!

6- اعتراف می کنم بچه که بودم تو خونه فوتبال بازی می کردم
احساس می کردم تماشاچیا دارن منو صدا می زنن
بعد منو جو می گرفت رو فرش تف می نداختم!

7- یعنی حجم فکری که قبل خواب تو کله من میاد اگه وسط روز می یومد الان چندتا اختراع تو کارنامه م داشتم!

8- اگه باتری موبایلت خوب شارژ نگه می داره
به جای اینکه به جون کارخونه سازنده دعا کنی یه فکری به حال تنهاییت بکن بدبخت!

9- چند سال پیش باغ وحش زدیم تو شهرمون
قیمت بلیت زدیم 500 تومن کسی نیومد
زدیم 300 تومن کسی نیومد. 100 تومن بازم کسی نیومد.
مجانی کردیم همه اومدن تو باغ وحش. در رو قفل کردیم قفس شیرو باز کردمص دا زدم خروجی 500 تومن! و اینگونه انتقام گرفتیم از مردم شهرمون!

10- مرد ایده آل کسی است که ...
Page Not Found 404 Error

11- باغ وحش مملو از جمعیت بود، از بلندگوی باغ وحش این جمله شنیده شد:
بازدیدکنندگان گرامی از دادن هرگونه غذا و خوراکی به حیوانات خودداری فرمایید.
بعد از مدتی مجددا از بلندگو اعلام شد:
بازدیدکننده گرامی از شما خواهش کردیم که از تغذیه حیوانات خودداری فرمایید.
این هشدارها با لحن های مختلف چندین بار تکرار شد. آخرین هشدار بلندگو این بود:
«حیوانات عزیز خواهشمندیم ازت آدم ها غذا نگیرید!»

12- نابینا: مگر شرط نکردیم از گیلاس های این سبد یکی یکی بخوریم؟
بینا: آره
نابینا: پس تو با چه عذری سه تا سه تا می خوری؟
بینا: تو واقعا نابینایی؟!
نابینا: مادرزاد!
بینا: پس چطور فهمیدی من سه تا سه تا می خورم؟!
نابینا: واسه اینکه من دوتا دوتا می خورم و تو معترض نمی شی!


13- اگه با هم قهرید اینو بدونید که دنیا دو روزه
پس واسه دو روز ارزش نداره برید منت کشی و آشتی و این حرفا!

14- هشت صبح بانک کار داشتم و خمیازه می کشیدم. فکر کنمدهنم یک متری باز شده بود.
متصدی گفت: چیه خوابت میاد؟
منم با جدیت تمام گفتم نه می خوام بخورمت!

15- روبهی به زاغی گفت: بیاااااا
زاغ گفت: پنیرو می خوای؟
روباه گفت: نه
زاغ گفت: پس چی؟
روباه گفت: دوری کنیم از هم!

16- شما یادتون نمیاد
برای درس علوم لوبیا لای دستمال سبز می کردیم، می بردیم سر کلاس چنان پز می دادیم انگار درخت گردو سبز کردیم!

17- «موقع درس جدی ام ولی موقع شوخی، خودم باهاتون میگم که می خندم» بی نمک ترین و بداخلاق ترین معلما دقیقا همینو می گفتن!

18- شما جوان ها باید منو سرلوحه خودتون قرار بدید. من هنوز خواننده نشدم. می دونید که خواننده نشدنتو این دوره زمونه چقدر مشکله!

19- تنهات99 درصد مردها هستند که باعث بدنامی یک درصد باقی مانده می شوند!

20- یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم لعنتیا تا من نگفتم هیچ کس شلیک نکنه کلی آدم بی گناه اینجا هست!

21- هرگز به دو چیز تکیه نکنید:
دیوار تازه رنگ شده
آدم تازه به دوران رسیده

22- دخترا وقتی ازدواج می کنن یه دغدغه به دغدغه هاشون اضافه می شه اونم اینه:
حالا شوهرم چی بپوشه؟!

23- فکر کنم واسه ایرانسل یه هوس بودم
چند وقته دیگه بهم اس ام اس نمی ده!

24- درد همیشگیم اینه که
هر دفعه به ماهیتابه سیب زمینی سرخ کرده می رسم، نباید بخورم چون کمه!

25- تو تاکسی بودم یه پسره گیتار رو دوشش بود یهو پرید جلو ماشین. راننده زد رو ترمز، چپ چپ همو نگاه کردن. راننده گفت شیطونه می گه ارگ و تو سرش خرد کنم!

26- مامانِ ملت: صبح شده پاشو دیگه.
مامانِ من: صبح شده بخواب دیگه

27- یکی از مزیت های 206 اینه که نمی تونی بفهمی طرف مایه داره یا معمولی

28- باور کنید بعضی وقتا «باشه مرسی» یعنی خفه شو!

29- خیلی وقت ها گفتند چرا می خندی؟ بگو ما هم بخندیم اما هیچ وقت نگفتند غصه چه را می خوری؟ بگو ما هم بخوریم.

30- چندت روزه دنبالِ ماشینم. الان به یه آگهی ماشین زنگیدم، 15 بار زنگ خورد. یارو با عصبانیت گفت وقتی برنمی دارم یعنی فروختم دیگه.
گفتم به سلامتی ایشاللا خرج اعصابت می کنی دیگه؟!
قطع کرد خاک بر سر!

31- پر کاربردترین دروغ پشت تلفن:
اونم سلام می رسونه!

32- به یارو میگن زورت به چند نفر میرسه؟
می گه آجر به اندازه باش، تعداد مطرح نیست!

33- پشت یه پیکان نوشته بود: من پیکان نیستم، بنز یه بچه فقیرم.

34- «دیدی درد نداشت؟»
جمله نوستالژیک پدر و مادرها بعد از آمپول زدن به بچه هاشون
درحالی که
بچه داره خون گریه می کنه!
یعنی اون همه اشکی که ریخته اشک شوق بوده؟



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (28)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:50 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

 اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- رفتم بقالی ماست بخرم
بقال گفت: دیویستی دارید؟
منم دست کردم تو جیبم یه آدامس بهش دادم
گفتم امروز روز انتقامه!

2- به جمجمه بعضی ها شلیک کنی تیر نیم ساعت دنبال مغزش می گرده!

3- حیف نون با غضنفر داشتن فیلم جنگی خفن نگاه می کردن
آخر فیلم حیف نون جوگیر می شه، سینه خیز می ره تلویزیون رو خاموش کنه
برمی گرده می بینه غضنفر تیر خورده مرده!

4- پشت پورشه به یکی تیکه بندازی میشی بانمک!
حالا پشت پراید همون تیکه رو بنداز، میشی یه بچه ولگردِ الافِ بی شخصیتِ بی ناموس!

5- آمپوله ... کراتینیه ... همش باده
واکنشِ پسرا وقتی یکی خوش هیکل تر از خودشون می بینن!

6- سخت ترین قسمت شنیدن یه شوخی بی مزه اون قسمتیه که نگاهت می کنن تا عکس العملت رو ببینن

7- بعضی از شماره ها تو گوشیم نقش شبکه چهار تو تلویزیون رو دارن!

8- آقا یه سوالیه که از بچگی تا حالا ذهن منو درگیر خودش کرده
دستمال قدرت داداش کایکو چرا همیشه تو جیب میتیکومان بود؟
چرا تو جیب خودش نبود؟
تازه علامت میتیکومان هم تو جیب تسوکه بود!
خب هر کس وسایل خودش رو نگه می داشت!

9- من و برادرم سرما نمی خوریم اصلا
مامانم می گه برای اینه که وقتی بچه بودین، از حمام که می اومدین
می ذاشتمتون جلو پنکه خش بشین حالا بدنتون مقاوم شده!

10- آیا می دانید اگر تانک رو تو دنده روشن کنید شلیک میکنه؟

11- بیچاره بچه های ما چون نه میتونن تو کامپیوتر فایل مخفی کنن، نه میتونن یواشکی اس ام اس بدن، نه میتونن سر دوستا و کاراشون ما رو بپیچونن
خلاصه از هر جهت حساب کنید پوستشون کنده س!

12- پسره تو اعلامیه پدرش نوشته:
از وقتی رفتی گرمی از این خونه رفته...
یعنی خیلی ریز به موضوع خاموش کردن کولر اشاره کرده!

13- داشتیم فوتبالیستا رو نگاه میکردیم
لامصب سوباسا تو دلش گفت: ما باید این بازی رو ببریم
بعد میزوگی از بین تماشاگرا بلند شد، گفت: درسته سوباسا!

14- نیسانیه شمارشو پشت ماشینش زده زیرش هم نوشته:
کار داشتی زنگ نزن، بار داشتی زنگ بزن

15- اگه دقت کرده باشین، زندگی همه کسایی که ما فکر می کنیم اُسکل هستن از زندگی خودمون بهتره

16- به امید روزی که آقایون تفاوت بین رنگ های زرشکی و جگری و دونه اناری و لاکی رو یاد بگیرن و به همشون نگن قرمز!

17- من نمی دونم یه سری با بی ام و و پورشه رفته بودن مراسم عزاداری چه حاجتی بگیرن. شما همین الان سوار آرزوهای مایید!

18- مثلث برمودا:
موابیل، فیبس بوک، تخت
تا حالا مشاهده نشده کسی ازش بیرون بیاد

19- بوی خیار از خود خیار خوشمزه تره

20- به همون نسبت که پدرا سعی می کنن کولرو خاموش کنن، مادرا سعی می کنند در اتاق بچه ها رو باز بذارن!

21- الان سیستم طوری شده موقعی که می ریم دستشویی همش باید در استرس باشیم یهویی آب قطع نشه! همین آرامش در توالت مونده بود که اونم ازمون گرفتن!

22- دیشب با دوستم رفتم استخر، آروم آروم داشتم می رفتم سمت رفیقم یهو غریق نجات سوت زد!
گفتم: چی شده؟ من که کاری نکردم
گفت: افکار شومی در سر داشتی!

23- رفتم کولرو خاموش کردم، بابام گفت خوشم میاد یواش یواش داری واسه خودت مردی می شی ایولا!

24- تو فیس بوک فارسی همچین می نویسه: آیا برای رفتن از این صفحه دل استوار هستید؟ آدم یاد شاهنامه فردوسی می افته!

25- دختره لب ساحل 2000 تومن داده 30 ثانیه اسب سوار شده بعد عکس گرفته زیرش نوشته:
من عاشق سوارکاری ام!

26- کاش فرستادن اس ام اس چندین مرحله داشت مثلا:
1- فرستادن
2- می خوای بفرستی؟
3- بفرستم؟
4- دارم می فرستما
5- پشیمون نیستی؟
6- بازم فکر کن!
7- بفرستم؟
8- دیگه دارم می فرستما
9- فرستادم
10 فرستاده شد
اگه این گزینه ها بود حداقل در اکثر موارد به فنا نمی رفتیم!

27- اینقدر که پسر ابرو برداشته زیاده
یکی هم می بینم اینکارو نکرده ناراحت می شم
فکر می کنم یا عزاداره یا گذاشته پر بشه مدلشو عوض کنه!

28- یه بار واسم نامه رسید بعد نامه رو باز کردم
هر چی منتظر شدم مثل تو فیلما نویسنده نامه با صدای خودش نامه رو واسم بخونه، نخوند! لحظه سختی بود. تمام باورهام فرو ریخت.



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: طنز, شبکه های اجتماعی
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (26)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:49 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- اینکه بعد از خواستگاری یه نشون می خرن می برن واسه عروس
یه چیزی تو مایه های همون بیعانه ست!
یعنی این دخترتون رو واسه ما نیگر دارین میایم می بریمش!

2- زیر عکس کابینه روحانی یکی کامنته داده پس عارف کو؟
یکی ریپلای داده: داره رو آلبوم جدیدش کار می کنه! چند روز دیگه کنسرت داره

3- کیه؟ کیه؟ کیه؟ کیه؟ ............... کیه؟ کیه؟
واکنش اعضای خانواده وقتی شما تلفن رو جواب می دی. (نمی ذارن نفست بالا بیاد)

4- قرص کامل پشه کش تو اتاقم دود کردم
به طوری که اجسام از فاصله 5/23 میلیمتری قابل رویت نیستن،
بازم پشه میاد زیر گوشم صدای هیلیکوفتر درمیاره!
یاد جان سخت 4 افتادم!

5- فک می کردم بهم خیانت کردی
ولی وقتی طرفو دیدم فهمیدم در حق خودت جنایت کردی!

6- روی صحبتم با او بچه 15 ساله ست که تو فیسبوک استاتوس زده
«زندگی، چرا انقد منو خسته می کنی»
چی شده عمو؟ باز مامانت فرستادتت نون بگیری؟

7- اگه زمین با سرعت دور خودش می چرخه، پس چرا اینقدر هوا گرمه؟

8- یه فامیل داریم 40 سالشه
بعد یه هکامپیوتر که خریده بود می خواست سی دی رایت کردن یاد بگیره به بابام گفته بود برام مراحلشو رو یه کاغذ بنویس یادم نره.
بابام نوشته بود: ابتدا به سمت کامپیوتر می رویم!

9- اتو کردن بعضیا:
شلوار جین که اتو نمی خواد
پایین پیرهن هم که میره تو شلوار
آستین هم که سگ اتو میکنه؟
جلوشم که صافه!
پشتشم که الان میرم تو خط واحد لم می دم به صندلی صاف میشه! ووی دیرم شد چقدر کار کردم!

10- امروز یه پورشه تو خیابون دیدم
هنوز توی Need for speed پولم نرسیده بخرمش

11- دیشب بابام اومده می گه
تو دیگه بزرگ شدی وقتایی که من نیستم تو مرد این خونه ای، تو باید کولرو خاموش کنی!

12- بعضی دخترا دوست دارن بیشتر آرایش کنن
ولی متاسفانه صورتشون تموم میشه!

13- این کتک هایی که دهه شصتی ها و پنجاهی ها تو مدرسه خوردن
اعضای القاعده تو زندان گوانتانامو نخوردن!

14- ساکت ترین و سر به راه ترین آدما همونایی هستند که وقتی بچه بودن به خودمون می گفتیم «این بزرگ شه چی می شه»

15- بعد از محمد مرسی حالا ممنون حسین هم رئیس جمهور پاکستان شد
اسامی احتمالی رهبران آینده خاورمیانه:
سعید تشکر
احمد یه دونه ای
عبدالله دمت گرم
فیصل لطف کردی

16- باید به بعضی ها گفت
حیف اون کیلوبایت هایی که واسه باز کردن پروفایل تو هدر رفت!

17- قیمت اجناس بعضی برندها و مغازه ها یجوریه که فقط مونده صاحب شرکتش بیاد بگه نمی خوام بفروشم فقط گذاشتم دلتون بسوزه!

18- دیشب سر یه موضوع الکی که حق با من بود با بابام حرفمشد
بابام هم می خواست معذرتخواهی کنه هم غرورش نمی ذاشت
طی یه حرکت انقلابی رفت کولرو روشن کرد!

19- یکی از انگیزه های ازدواج کردنم خارج شدن از حکومت پدرم و ایجاد حکومت مستقل برای خاموش و روشن کردن کولره!

20- نسلی هستیم که از بین تمام گره های زندگیمون فقط تونستیم گره هندزفری رو باز کنیم که اونم باز گره خورد

21- رفتم شلوار جین بخرم
اولی رو پرو کردم یه کم تنگ بود.
فروشنده گفت یه دو بار بپوشی جا باز می کنه!
دومی رو پوشیدم یه کم گشاد بود.
فروشنده گفت چیزی نیست یه دو بار آب بخوره تنگ می شه!

22- یه قانونی هست که می گه خوشبختی یه بار در خونه آدم رو می زنه ولی بدبختی از بالا دیوار میاد شبم می مونه

23- دقت کردین وقتی می رین دکتر مریض قبل شما سه ساعت تو اتاق دکتره
ولی وقتی نوبت شما می شه دو ثانیه معاینه می شین و میایین بیرون!

24- بعضیام انگار اول بو عرق بودن بعد دست و پا درآوردن!

25- بابام سر ظهر اومده خونه داد می زنه می گه
شماها که خوابید پس این کولر واسه کی روشنه؟

26- شمایی که دانشگاه قبول شدید جون مادرتون روز اول با کت و شلوار نیاید دانشگاه!

27- پولدار شدن رابطه مستقیمی با پدر داره:
- یا پدرت در اومده باشه
- یا باید پدر بقیه رو درآورده باشی
- یا باید پدرت پولدار باشه
- یا باید پدر زنت / شوهرت پولدار باشه

28- داداشم رفته یه شلوار پاره خریده 85 تومان
مامانم رفته 15 تومان داده رفوش کردن!

29- به مامانم می گم می خوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین
می گه نه...
توری پاره می شه پشه میاد تو!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (25)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:48 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

 اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- با فک و فامیل نشستیم اسم فامیل بازی کردیم
دائیم برای میوه با «ی» نوشته یه کیلو خیار!

2- این فیلما که مادر پدرا قبل از رفتن تو اتاق بچه شون در می زنن اجازه می گیرن، اینا همش کلک سینماییه، جلوه های ویژه ست!

3- دقت کردین ما ایرانیا همه چیو می ذاریم رو زغال:
جوجه، گوشت، دیزی، چای، ذرلت، اسپند، گوجه، فلفل، بادمجان، سیب زمینیف تنباکو، تریاک، قلوه، جگر، دل، دنبه

4- روزگارا که چنین سخت به من می گیری با خبر باش که خیلی داری سخت می گیری دیگه! مسخرشو درآوردی

5- مشکلات از جایی شروع شد که به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعا اربابه

6- مصارف جعبه یک بار مصرف پنیر در بعضی نقاط:
- خود پنیر
- قالب یخ
- پیمونه برنج
- جا قرصی
- جا ادویه ای
- جا مدادی
- کاسه حمام
- تفاله گیر ظرفشویی
- تحویل به بازیافت
- افسوس خوردن که چرا دادنش بازیافت

7- یکی از فانتزیام اینه که یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم تو جمع غریبه ها ادای آدم مریض ها رو درآرم یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی
بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآآآه
لامصب اِندِ کلاسه!

8- دوستای عزیزی که می رین باشگاه، تو رو خدا رو همه قسمت های بدنتون متناسب کار کنین
بعضیا بالاتنشون اندازه گودزیلاست پاها عین ملخ مزرعه!

9- روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق پولامو جمع کردم و یه ساعت مچی بهش کادو دادم
برگشته می گه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود
همین که سعی کنی تو زنندگیت آدم باشی برای من باارزش ترین هدیه س!

10- هر کس فیس بوک را نشناسد
نیمی از عمر خود را به فنا داده است
و هر کس بشناسد، تمامآن را!

11- یه آهنگ خیلی قدیمی هم هست که تقریبا مال دوره صفویانه. می گه که ...
چیه؟ انتظار داری من بدونم چی می گه؟ مگه ضبط بوده اون موقع؟

12- کار بابام از کولر گذشته
دیگه شبا بلند میشه میاد مودم رو خاموش میکنه!

13- اعتماد به نفس بعضی ها رو اگه عمو قناد داشت الان مجری برنامه امریکن آیدل شده بود!

14- پسره با سن داداشش رو هم 13 سال نمی شه بعد استاتوس زده
GalexyS4 یا I-Phone
کدومش؟پ
اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمی رم!
من سن اون بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم حموم که می خواستم برم با خودم می بردم، بعدش تشت رو آب می کردم با کله می رفتم توش و ساعت ها به شادی می زیستم! والا!

15- به کافه چی گفتم همان همیشگی
نگاه سنگینش را به من انداخت و گفت زر نزن بابا! اینجا تازه یه هفته س افتتاح شده!

16- دکمه روشن کنترلو 20 بار می زنی تلویزیون روشن نمی شه
عصبانی می شی، 2 بار پشت سر هم محکم فشار می دی روشن می شه دوباره خاموش می شه!

17- دیگه به درجه ای از عرفان رسیدم که واسه خودم یه چیزی تعریف می کنم می خندم
تازه آخرش هم از خودم می پرسم جان من؟!

18- گفت بی من چی می کشی؟
گفتم نفس!

19- قبض موبایلمو برای بابام فرستادم آخرشم نوشتم بوس!
بابام بهم اس ام اس داد اون بوسو پاک کن قبضتو بفرست واسه اون پدر سوخته ای که باهاش حرف می زدی!

20- بهترین مکان برای خواب خونه خود آدمه
راحت ترین توالت، توالت خونه خود آدمه
راحت ترین لباس، لباس خود آدمه
خوش فرمون ترین ماشین، ماشین خود آدمه
بهترین جزوه، جزوه خود آدمه
تمیزترین دست، دست خود آدمه
بامزه ترین بچه، بچه خود آدمه
ولی خوشبوترین ادکلن، ادکلنه کسیه که تو خیابون از کنارت رد می شه!

21- به نمک روی آلوچه قسم، خانومه اومده می گه:
ببخشید شما که کامپیوتری هستی، نرم افزار free space داری؟
هر چی میخوام کپی کنم رو هاردم می گه free space نیاز داری!
خدا به سر شاهده قلبم گرفت اصلا!

22- یه سوالی ذهنمو درگیر کرده
خه من که سنی ندارم، کی وقت کردم این همه بدبخت شم؟

23- یکی از محاسبه هایی که سریع انجام می دیم، محاسبه فاصله من و دادشم و خاهرم نسبت به آیفونه وقتی یکی زنگ درو می زنه!

24- دقت کردین همیشه وقتی دستاتون کثیف یا دستکش دستتونه صورتتونن خارش می گیره؟

25- بابام تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست
وقتی می رم بیرون از یه ساعتی به بعد هی زنگ می زنه می گه می دونی ساعت چنده؟!

26- تو خیابون لم داده بودیم به یه ماشین مازراتی یک میلیارد و 200 میلیونی
یه پسره اومد بهم گفت ماشین خودته یا بابات؟
نیم نگاهی بهش کردم و گفتم دوست داشتی تو هم یکیشو داشتی؟ سوئیچشو درآورد سوارش شد و رفت.
درجا افسردگی گرفتم الانم تحت درمانم!

27- پسرا موجدات شادی هستن به چند دلیل:
- اسم و فامیلشون رو همیشه نگه می دارن
- مکالمات تلفنی شون بیشتر از یه دقیقه نیست
- برای یه سفر پنج روزه یه شلوار جین کافیه
- اگه جایی دعوت نشن قهر نمی کنن
- در طول زندگی نیازی به تغییر مدل مو ندارن
- برای 25 نفر در طول 25 دقیقه سوغاتی می خرن

28- بالاخره تو شرکت اپل استخدام شدم
اونجا سیب گاز می زنم!

29- یه شوهرم نداریم که به هوای اون حالا قورمه سبزی که نه ولی حداقل یه نیمرو پختن یاد بگیریم!

30- چقدر خوبه وقتی که داری جوجه کباب درست می کنی خودش بچرخه و بگه: اینجام ... اینجام ... اینجام نپخته! این دانشمندا چیکار می کنن پس؟ الکی فقط دارن حقوق می گیرن!

31- یارو از نیمرخ شبیه قالپاق پیکانه
استاتوس زده درگیرم نشو رسوا نمی شوم!
آخه پلشت تو خوبه عامل جنگ جهانی سوم نشدی!

32- لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار می کنم
بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه؟
میگم نه، رو زمین داشت گریه می کرد گذاشتمش رو پاهام آروم بگیره! بعد بهش میگم کاری داری باهاش؟
میگه نه، صدای گریه ش تا تو اتاق من میومداومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: طنز, شبکه های اجتماعی
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (23)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:47 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

 اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.


1- بابام اومده می گه قانون جدید راهنمایی و رانندگی رو شنیدی؟ گفتم: نه
گفت: تصویب کردن از این به بعد اونایی که بنزین نمی زنن غلط می کنن ماشینو ببرن بیرون!

2- چهار نفر سوار تاکسی میشن ولی کرایه نداشتن بدن. قرار گذاشتن به مقصد که رسیدن پیاده بشن و فرار کنن!

بعد از رسیدن به مقصد چهارتاشون درهای ماشینو باز می کنند و با سرعت پا به فرار می ذارن.

می رن تا می رسن به یه ساختمون تاریک هیشکی هیشکی رو نمی دید و فقط صدای تند تند نفس کشیدنشون می یومد. یکیشون زد رو شونه بغلیش و گفت فکرشو بکن حالا راننده چه حالی داره؟!

یارو گفت بابا راننده منم، فقط بگین چی شده؟!

3- تلویزیون سریال پخش می کنه حقوق پسرده 400 هزار تومنه
زنش برنامه ریزی می کنه، در طول چندماه هم ماشین لباسشویی می خرن هم جاروبرقی هم فرش دستباف. تازه مستاجرم هستن و به روح هم اعتقاد ندارن!

4- آقوی همساده: ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون کنیم

یهو نفهمیدیم چی شد اونوسط از یکی طلاق گرفتیم!
ما که اصلا زن نداشتیم...
الاتن پنج ساله دارم مهریه می دم
آقای مجری: به کی؟
آقوی همساده: نمی دونم به کی! یعنی داغونما! له لهم!

5- لازم است گاهی تلفن را برداری، شماره کسی که مدت ها با او قهر بودی را بگیری، گوشی را که برداشت فحش بدهی، مبادا یادش رفته باشه که هنوز قهرید!

6- اینطوری که داریم پیش می ریم باید تا چند وقت دیگه به دخترا گفت
مگه پسری که ابروهاتو برداشتی؟!

7- وقتی لاک پشت ها عاشق می شن تحمل درد عشق براشون خیلی راحت تره. می دونی چرا؟
چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشونمی کنه!

8- اهمیت الویه در خونه ما:
- مامان شام چی داریم؟
- الویه
- مامان صبحونه چی داریم؟
- الویه تو یخچاله
- مامان ناهار حاضره؟ گشنمه
- یکم الویه مونده هنوز!

9- وحشتناکتر از پیدا کردن یک سوسک تو اتاق، گم کردنشه

10- اینایی که انگار از دماغ فیل افتادن
قبلا تو دماغ فیل چی کار می کردن؟

11- مکالمه چند وقت پیش منو ممانم:
مامانم: اگه خاله ت زنگ زد، گوشیو برندار
من: واسه چی؟
مامانم: آخه می خواد خبر مرگ خواهر شوهرشو بده!
من: خب چه ربطی داره؟
مامانم: آخه من هنوز در جریان نیسم، اگه منم بفهمم نمی تونم امشب بروم عروسی!

12- بیمار: من فکر می کنم پشه ام!
دکتر: من دوندون پزشکم، مطلب روانپزشک روبروی ماست
بیمار: می دونم. الان اونجا بودم
دکتر: پس چرا اومدی اینجا؟
بیمار: مهتابی تون روشن بود!

13- بعضیا که عینک آفتابی می زنند مثل هندونه قاچ نکردن. یهو عینکشونو که بر می دارن همه تصورات تو به هم می ریزن!

14- هیچ کس نه به خوشگلی عکس پروفایلش است و نه به زشتی عکس کارت ملی اش

15- بابام چند روز پیش بهم گفت واسش اکانت فیس بوک درست کنم حالا امروز ازم پرسید چی شد فیس بوک درست کردی واسم؟ منم به شوخی بهش گفتم دارم کارای اداریش رو انجام می دم!
بابام: امان از این بوروکراسی و کاغذ بازی های الکی!

16- اعتراف می کنم بچه که بودم خیلی تلاش می کردم مثه کارتوناه گریه کنم.
چشمامو محکم می بستم ولی نمی دونم چرا اشکم اینور و انور پرت نهمی شد.

17- اون یوسفی هم که برگشت به کنعان استثنا بود، تو غمتو بخور!

18- به بعضیا باید گفت کم پیدایی الحمدالله!

19- یکی از چالش های دوران کودکیم این بود که چه جوری فریبرز عرب نیا و ابوالفضل پورعرب رو از هم تفکیک کنم!

20- توجه کردین هر دبیری که می خواد با کشیدن شکل درس رو توضیح بده می گه حالا من زیاد نقاشیم خوب نیس!

21- یه نرم افزار خریدم، موقع نصب در قسمت توافق شرکت نامه مثل همیشه موافقم رو تیک زدم ودکمه بعدی next رو تند تند زدم،
پیغام داده: «کاربر گرامی حداقل زمان برای خواندن توافقنامه پنج دقیقه است، لطفا دوباره با دقت شرایط را خوانده و سپس وارد مرحله بعد شوید.»

22- به مامانم می گم برم چند روز خونه مامان بزرگ بمونم (مامان بابام)
می گه می خوای بری حمالی؟
می گم پسر می رم خونه مادر (مامان مامانم)
می گه آره اتفاقا یه خورده هم کمکش می کنی!
فک و فامیله ما داریم؟

23- یه نفر دندونش درد می کرد می ره دندونپزشکی می گه همه دندونامو بکش جز دوندون خرابم دکتره می گه چرا؟
می گه بذار مث سگ تنها بمونه!

24- فقط یکی از خودمونه که می تونه بره یه جایی مهمونی تلپ بشه، دو سه روزم اونجا بمونه، بخوره، بخوابه، بنوشه، بشکنه، بپاشه، تفریحشو بکنه، بعد وقتی که رفت خونه خودشون بگه آخیش هیچ جا مثل خونه خود آدم نمی شه!

25- یه اخلاق خوبی که پشه ها دارن تک خوریه، شما فکر کن مثل مورچ ها رفیق باز بودن ...
یه سوژه که پیدا می کردن 800 تا از رفیقاشونو می کشوندن اونجا!

26- یه روز استادمون برگه های میان ترم تصحیح شده رو آورده بود تا به بچه ها بده، بعد از توزیع اوراق به بچه ها، استاد م یگه این کیه اسمشو بالا برگش ننوشته؟!
خیر سرش 16 هم شده؟
هیشکی جواب نمی ده.
دو دقیقه بعد می گه: دست خطشم شبیه خودمه؟! اینکه کلید سواالاست که!

27- یه بار اینقدر تو ورق امتحانم چرت و پرت نوشتم به جرم توهین به شعور استاد به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شدم!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: طنز, شبکه های اجتماعی
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (20)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:44 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- من موندم حافظ چه آپشنی داشته که سعدی نداشته که بشه باهاش فال گرفت!

2- اینایی که گوشه پروفایلشون می نویسن اورجینال پیج از نمایندگیش گرفتن پروفایلشونو؟

3- اصلا امتحان گرفتن توهین به شعور دانشجو است!
امتحان یعنی اینکه ما شک داریم تو چیزی از درس فهمیده باشی

4- ملت شنیدن پیاده روی مفیده اما مثل اینکه واسشون شفاف سازی نشده رو زمین باید این کارو کنن نه رو اعصاب ما!

5- به بچه جوجه تیغی چی می گن؟
جوجه جوجه تیغی؟ توله جوجه تیغی؟

6- یه ژاپنی به زنش می گه:
TiKi Taki
زنش میگه:
Kua Nini
ژاپنی ناراحت می شه می گه:
taka anji radiumba yaku
زنش گریه می کنه میگه:
mimi takuni kakabindamisamihi
یه جوری می خونی انگار سردرمیاری اینا چی می گن! به مسائل خانوادگی مردم چی کار داری؟

7- دم دنیا گرم که بدون گارانتی داره ما رو سرویس می کنه!

8- آدم بدبین از باد شکایت می کند، آدم خوش بین انتظار تغییر در آن را دارد، آدم واقع نگر بادبان ها را تنظیم می کند.

9- طبق آخرین آمار، خانوم ها 70 درصد عمر خود را در پی یافتن آدرسِ «یه دکترِ خوب» سپری می کنند!

10- پس از مرگم مزارم را با آب و صابون بشویید تا هر کس از مزارم رد شد بخوره زمین بخندم روحم شاد شه

11- داری آهنگ گوش می دی یهو یه صدایی شبیه صدای غول چراغ جادو یا هیولا میاد می گه Arrangement By … خب عین آدم بگین، اصلا بذارین خود خواننده بگه. چرا اینجوری می کنین؟

12- یه حسی بهم می گه کل این سریالای جم تی وی و فارسی وان رو بر اساس این شعر ساختن:
دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی؟!

13- اینهایی که فقط عکس چشمشونو می ذارن تو پروفایلشون
اینا هنوز دماغاشونو عمل نکردن!

14- دوتا عبارت هست که خانم ها رو خیلی ذوق زده می کنه:
دوست دارم
70 درصد تخفیف

15- اینایی که از یه آهنگی حرف می زنن
بعد آدم یادش نمیاد شروع می کنن کلش رو با صدای گندشون خوندن
هر چی هم می گی آهان فهمیدم، ول کن نیستن
اینا بیمه درمانی بهشون تعلق می گیره؟!

16- پسرخالم کلاس سوم دبستانه، ساعت هفت صبح بیدارش کردن
با جدیت تمام سر همه خونواده داد زده می گه ای بابا ولم کنید
سه ساله دارم درس می خونم به کجا رسیدم!

17- بابا: منو بیشتر دوست داری یا مامانو؟
بچه: هر دوتاتونو
بابا: اگه من برم آمریکا مامان بره فرانسه تو کجا میری؟
بچه: فرانسه
بابا: خب این یعنی تو مامانو بیشتر دوست داری دیگه
بچه: نه من فرانسه رو دوست دارم
بابا: اگه من برنم فرانسه مامان بره آمریکا تو کجا می ری؟
بچه: آمریکا
بابا: چرااا؟
بچه: چون قبلا فرانسه بودم!

18- جالبه پسرا به رانندگی خانوما ایراد می گیرن بعد هر روز چندتاشون رو می بینی کنار یه ماشین تصادفی و چپ کرده دارن می زنن تو سر خودشون و می گن وای حالا بابامو چی کار کنم!
نه اینا شماها نیستین، اینا توریستن!

19- لغت نامه جدید:
Category : این گربه کدوم گوریه؟
Morphine : باید بیشتر فین کنی
Keyboard : چه کسی برنده شد؟
Miss Call : دختر نابالغ را گویند
Freezer : حرف مفت

20- تازگیا مد شده می گن عشقت رو ول کن بره اگه برگشت مال خودِته
اگه برنگشت از قبل مال تو نبوده!
کفتر بازیه مگه؟!

21- لامصب اینترنت اینقدر کند شده، تا استاتوسم ارسال بشه
طرز فکرم در مورد حرفی که زدم عوض شده

22- من همیشه بچگیام دوس داشتم وقتی گریه می کردم بغلم کنن بگن هیشش مامی ایز هیز، مامی لاوزیو
اما خب متاسفانه اکثرل مواقع با دمپایی ابری خیس می کوبیدن تو دهنمو می گفتن خفه خون بگیر لامصب تا ندادم نونه خشکی ببرتت پدرسگ!

23- رژیم گرفتن فقط روز اولش سخته ... چون روز دومی نداره معمولا



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (19)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

 اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- یادم آید روز دیرین، خوب و شیرین، اول ترم، وقت بسیار، درس اندک...
اما اینک روزآخر، روز تلخ امتحانات، آخر ترم، وقت اندک
درس بسیار، درس بسیار، درس بسیار

2- آقا امروز سر کلاس نشسته بودیم همه خوابشون گرفته بود. استاد یه سوال داد گفت پنج دقیقه فرصت می دم جواب بدید. همه سرشونو گذاشتن رو میز خوابیدن بعد از پنج دقیقه استاد گفت از کی بپرسم؟
بلندشدم گفتم استاد از شماره 3
هیچی دیگه کلاس منفجر شد و منم راحت! چون خرداد یه امتحان کمتر می دم.

3- کشیدن ترمز دستی قبل دعوا تو خیابون، قدرتی به آدم می ده که فنون معبد شائولین در چین یه همچین قدرتی رو نمی ده

4- کاش زندگی مثل اون گزارش معروف خیابانی بود:
یه سانتر بی هدف ... و گل!

5- شما یادون نمیاد ما تو مدرسه سر کلاس الکی سرفه می کردیم به طوری که گلومون خونریزی می کرد تا بغل دستیمون بتونه چیپسو باز کنه با هم بخوریم

6- آموزش مبانی کامپیوتر:
آن بخش از یک سیستم را که می توان با چکش خرد کرد، سخت افزار و آن قست را که فقط می توان به آن فحش داد، نرم افزار می گویند.

7- سر کلاس آمار و احتمالات بودیم. استاد ازم پرسید سه نفر می رن رستوران اگه رستوران چهار نوع غذا داشته باشه این سه نفر به چند روش می تونن غذاها رو بخورن؟
من م گفتم به دو روش، هم با نون هم بدون نون! هیچی دیگه استاد بی جنبمون بهم گفت برم درسشو حذف کنم. فکر کنم ناراحت شد.

8- دقت کردین درسی رو که از ترس افتاده حذف می کنی، همه با 17-18-19-20 حتی 21 پاسش می کنن؟

9- دکمه روشن کردن کولر باید همه جای خونه باشه
دکمه خاموششم تو انباری زیر دبه سیرترشی! (واسه اینکه دست بابا بهش نرسه!)

10- همانا داریم به ایام غلط کردم از ترم بعد می خونم نزدیک می شیم.

11- مدرسه: سه سیب داریم، دوتای دیگر از علی می گیریم، حالا چندتا سیب داریم؟
تمرین: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟
امتحان: علی 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید.

12- سر کلاس آسیب شناسی روانی استاد هر بیماری روانی رو که توضیح می داد من یاد یکی از اعضای فامیل میفتادم!

13- معلم: هر کی سوال بعدی منو جواب بده می تونه بره خونه.
شاگرد کیفشو از پنجره میندازه بیرون...
معلم با عصبانیت: کی او کیفو انداخت بیرون؟
شاگرد: من بودم آقا ... خداحافظ!

14- آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد هیچ نشانه خاصی، فقط با هر صدایی برمی گردد.



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (14)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:40 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- این دستماله که مامان داره باهاش پنجره رو تمیز می کنه چقدر شبیه شلوار منه!

2- هر دفعه که سوار مترو می شم می فهمم که چرا وقتی بچه بودیم صندلی بازی می کردیم.

3- دیشب توی پارک بودم. یه پسر بچه حدود 10 ساله داشت با سرعت 100 تا می دوید سمت دستشویی، باباش هم پشت سرش می دوید. یهو زد پس گردن پسره گفت بذار من برم پسر، تورو می گن بچه س!
اصن پدر به این دلسوزی ندیده بودم.

4- ملت می رن آتلیه عکس می گیرن نیم کیلو فتوشاپ رو صورتشون خالی می کنن
بعد وقتی می ری از نزدیک می بینی شون قصر رویاهات تبدیل می شه به یه همکف 40 متری!

5- واقعا شانس آوردیم همه بیماری ها رو خارجی ها کشف می کنن و اسم خودشونو می ذارن روش.
وگرنه مثلا به جای پارکینسون باید می گفتیم مرض کامبیز یا درد آقا مهران و برادران!

6- من هر وقت می دوئم که به اتوبوس برسم ولی نمی رسم همینطور به دویدن ادامه میدم که فکر نکنن ضایع شدم. یه بار سه ایستگاه دویدم!

7- شاید برای شما هم اتفاق بیفته ...
ما دیشب تو پرایدمون پسته خوردیم

8- داداشم داشت چیپس می خورد یهو گفت اوه اوه چقدر تنده فلفلیه؟ بعد روی چیپسو نیگا کرد گفت نه نوشته کچاپ! بعد با خیال راحت شروع به چیپس خوردن کرد و به این ترتیب چیپس دیگه تند نبود!
فِک کنم یه مشکل سخت افزاری داره داداشم

9- شعار جدید خواستگاری این روزها:
یک دستگاه پراید آوردیم، دخترتونو بردیم

10- دوتا دختر یکی خیلی زیبا ویکی خیلی زشت می رن تو یه شرکت واسه مصاحبه که اونجا یکی شون استخدام بشه.
مدیر شرکت یه نگاه بهشون می ندازه و می گه ظاهر اصلا برای من مهم نیست مهم فرهنگ و علم شماست.
از زیبا می پرسه که جمعیت ایران چند نفره؟ می گه هفتاد میلیون. مدیر میگه آفرین درست جواب دادی.
رو می کنه به زشته می پرسه خوب این هفتاد میلیون رو یکی یکی نام ببر!

11- دماغمو عمل کردم، آوردنم خونه. بابام هی میاد تو اتاقم می گه حیف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادی رفت؟!

12- بَ رَ بَ بَ
همون برو بابای خودمونه!
اینو در پاره ای از مواقع با دهنی کج، واسه تضعیف روحیه طرف به کار می برن

13- جاتون خالی یه شب رفتم یه کبابی، تابلو بزرگ زده بود:
«100 درصد گوسفندی»
بعد از خوردن کباب فهمیدم منظورش به من بوده که 100 درصد گوسفند بودم که رفتم اونجا!

14- ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بِزَنتت، نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب می گیره.
فک کنم سوتفاهم شده

15- فامیلمون زنگ زده می گه می خوام برنامه ورد و پاورپوینت رو نصب کنم، کدوم دکمه رو بزنم؟

16- اگه پنج تا دونه پاستیل داشته باشم و دوستم دوتاش رو برداره
من می مونم و یه دوست مرده و پنج تا دونه پاستیل

17- یارو چند متر دورتر از قبری داشت گریه می کرد
ازش می پرسن چرا نزدیکتر نمیری؟
میگه آخه مرحوم از فامیل های دورمون بوده!

18- شروع رسمی ترم در سایت دانشگاه: 15 بهمن
حضور دانشجویان سر کلاس ها: 10 اسفند
تعطیلی قبل از عید: 15 اسفند
شروع کلاس ها بعد از عید: 1 اردیبهشت
پایان کلاس ها: 20 اردیبهشت
سر جمع 25 روز

19- دوستم تعریف می کرد رفته بوده خواستگاری. توی صحبت دو نفره، دختره بهش گفته: راستش من قصد ازدواج ندارم
دوستم هم گفته: منم اومده بودم خونه تون میوه بخورم برم!

20- با دختر خاله ام رفتیم پیتزافروشی اومده یه پیزا سفارش بده
صندوق دار می پرسه پیتزاتون چند قسمت بشه؟ 6 یا 12 قسمت؟
دختر خاله ام می گه وای نه من 12 تا نمی تونم بخورم همون شش قسمتش کنید!

21- خدایا ما که نمی تونستیم ماشین 20 میلیونی سوار شیم
مرسی از اینکه ماشین مارو کردی 20 میلیون!

22- یه بارم رفتم مغازه سیگار بخرم
همون اول گفت بَه، سلام، شما پسر فلانی ای؟
گفتم آره، سس مایونز خوب چی داری؟

23- یکی از سوالایی که وقتی ازم پرسیده می شه سعی می کنم نشنوم و صحنه رو با آرامش ترک کنم اینه: آب کتری جوش اومده؟
لامصب عواقب بعدی ناجوری داره! قوری رو باید بشوری، چای رو دم کنی، صبر کنی رنگ بده، یه سینی چایی بریزی، اووه اصلا مسیر زندگی آدم عوض می شه

24- علاقه ای که از روی عکس پروفایل به یه نفر پیدا می کنید مثل انتظار غذا بر اساس عکس روی منوی رستورانه

25- یکی از فانتزی هام اینه که برم سر کلاس هندسه
بگم این درسا بسه
کاشکی این زنگ بخوره دل به دلدار برسه!
بعد استاد حذفم کنه.

26- هیچ صدایی مثل صدای «پخ پخ پخ» نِی، توی پاکت آبمیوه ناامیدکننده نیست

27- با این گرونی چند وقته دیگه باید موقع آدامس خریدن به فروشنده بگیم آقا ریلکس باز داری یه دونه بدی؟

28- می گن آرامش یعنی هر وقت قهر کنی مطمئن باشی کسی جات رو نمی گیره
ما که تا یه عشوه اومدیم طرف عروسی کرد!

29- لامصب انقد که سرعت زیاده می ترسم مودم بترکه اینترنت بپاشه تو صورتم!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: طنز, شبکه های اجتماعی
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (11)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:38 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

- نوستراداموس تکلیفمونو مشخص کنه!
واسه امتحانات بخونیم یا دنیا قراره نابود شه؟!

- داریم آبگوشت می خوریم، گوشتکوب رو گرفتم دستم تیریپ خاطره ها کودکی ... به بچه خواهرم می گم: دایی جون این گوشتکوب سنش از منم بیشتره ...
مادرم از اون ور میگه: فایدشم همینطور!

- یه کاسه ای هست بهش میگن کاسه صبر، منتها من شک دارم که واقعا واسه من یکی کاسه باشه فک کنم از این لگن قرمزاس

- به نظرتون بعد از اینکه فوق لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی؟

- واسه رانندگی تو تهران داشتن گواهینامه کفایت نمی کنه. باید یه لیسانس مدیریت بحران هم داشته باشی!

- یکی از فانتزیام اینه که کنترل تلویزیون خونمونو بردارم برم دم این مغازه های صوتی تصویری، این تلویزیونایی که گذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم

- خب مامان جون لوازم مدرسه ت رو برداشتی؟
- بله!
باز کپسول آتش نشانی و جلیقه ضد گلوله ات یادت رفته که!

- من نمی دوم این درس خوندن چی داره که تا میری دو کلمه درس بخونی حتی خاطرات دوران مهد کودک اونم با وضوح HD یادِ آدم میاد.

- اعتراف می کنم سوم دبستان که بودم یه روز معلم مون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود، تکلیف شبمو ازش گرفتم، یه همچین کثافتی بدم من!

- بعضی از این خواننده ها رو باید بهشون پول داد که دیگه آهنگ جدید ندن بیرون! حق السکوت یعنی.

- ساعت 6:40 صبح تو رادیو گفت: با هر کی قهرین همین الان بهش زنگ بزنین و آشتی کنین. والا با هر کسی هم آشتی باشیم اون موقع صبح بهش زنگ بزنیم 10 سال باهامون حرف نمی زنه!

- تعریف از خود نباشه، ولی دم هر مرکز خریدی که میرم دراش خود به خود برام باز می شه!

- یه سوال پرسیدن که آیا حاضری به دوران بچگیت برگردی و بزرگ نشی؟ دختره 11 ساله رفته نوشته: آره! با این تفاسیر دهه شصت نسل دایناسورها محسوب می شه

- اعتماد کردن به بعضیا تو این دنیا مثل فتح کردن قله اوِرِست با دمپایی ابری میمونه

- تا حالا دقت کردین هر استادی که اول ترم با لبخند وارد میشه آخر ترم اشک شما رو درمیاره؟

- این فوتوشاپم زودتر تحریم کنن، ما بفهمیم بعضیا واقعا چه شکلی ان!

- اینایی که میگن 21 دسامبر دنیا تموم می شه همونایی هستن که رفتن پشت بوم آرم پپسی و رو ماه ببینن

- زن داداش چیست؟
مارمولکی موذی و خطرناک که به طور مرموزی نظم خانواده را به هم می زند در حالی که معتقد است تمام مشکلات زیر سر خواهر شوهر است!

- مراحل درس خوندن یک دانشجو:
خوابیدن روی جزوه
گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی
جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین
خاک گیری گوشه های موابیل
گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف و در ژست درس خواندن. اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چقدر درس خوندن. خوندن یادگاری های جزوه که رفقا سر کلاس نوشتن، فحش دادن به درس و دانشگاه و در آخر هم خسته شدن و رفتن و یه چیزی خوردن.

- قدیما برق ها رو روشن می ذاشتیم می رفتیم مسافرت که دزده فکر کنه یکی خونه هست، الان هر جوری حساب می کنیم اگه برق ها رو خاموش کنیم و دزد بزنه به صرفه تره!

- یکی از دغدغه های دوران کودکیم این بود که معنی فحش ها رو از کی بپرسم.

- کودک درونم پیرمرد درونم رو اسکل می کنه می خنده. قدیم اینجوری نبود، جرات نمی کرد پاشو جلوش دراز کنه لم بده!

- این حقوق بشر که میگن رو پس کِی می ریزن به حسابمون؟

- دقت کردین تو امتحان بهت سوالایی میدن که به عمرت ندیدی و بهشون جوابایی میدی که به عمرشون ندیدن؟

- یه کتونی خریدم اصل چینی. یعنی وقتی پام می کنم کاملا حس می کنم چینیا دمپایی توالتاشون رو آب کردن باهاش این کتونیه رو ساختن!

- بابام بهم پول داده برم خرید، می گم تو که پول می دی یه کم بیشتر بدهف زیاد اومد برمی گردونم من بچه اتم!
می گه: تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست!

- این فروشنده ها می خوان تبلیغ جنسشونو کنن میگن مشتری برده راضی بوده
یعنی واقعا مشتریا بعد از استفاده برمی گردن مغازه می گن آقا ما خیلی راضی بودیم؟!

- تو ویترین فروشگاه یه پیانو دیدم سه میلیون و 300. داشتم برای خریدش نقشه می کشیدم که فهمیدم 33 میلیونه. از او موقع تا حالا دیگه دارم برای دزدیدنش نقشه می کشم!

- لب آدم هیچ وقت تبخال نمی زنه مگه اینکه 24 ساعت بعدش عروسی یا مهمونی دعوت باشه

- آخرش نفهمیدم این زنگ پرورشی برای چی بود؟ همیشه هم می گفتن برای معلمتون مشکلی پیش اومده، گفته نمیاد!

- من موبایلمو پرت می کنم، له می کنم، بهش فحش می دم، مشت می زنم، گمش می کنم اما یه لحظه اگه نباشه، دووم نمیارم

- حتی اگه کسی بهت بدی کرد بازم هیچ وقت قلبش رو نشکون چون فقط یه قلب داره،
بزن دندوناشو بشکن که 32 تا داره

- دیشب بابام اومده بهم میگه پاشو برو ماشین رو بزن تو پارکینگ
می گم: بابا به خدا خسته م، نمیتونم.
می گه: 10 تومان می دم برو، منم خسته ام.
می گم: بی خیال، 10 تومان می دهم خودت برو!
پا شده شلوارش رو پوشیده و می گه مرد نیستی اگه ندی
پای مردونگیم موندم 10 تومان بهش دادم.
داد می زنه می گه: خانوم پاشو بیا بستنی بخوریم!

- اون روزا تحفه ای هم نبود ...
این روزان که خیلی افتضاحن و باعث شده اون روزا خوب به نظر بیاد

- کبوتری لب تنگ ماهی نشست و گفت: ای ماهی تو که سقف قفست شکسته، پس چرا پرواز نمی کنی؟ ماهی نگاهی به کبوتر انداخت و گفت: برو خودت رو مسخره کن دلقک!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, جملات طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (10)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده وصاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خوننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

-    یکی از شاخص ترین مزیت های سیم کارت های اعتباری اینه که می تونی به بعضیا که حوصله شونو نداری بگی «شارژ ندارم»

-    غضنفر تو زمستون یه اسب میبینه که از دهنش بخار میاد. میره جلو نگاه می کنه و میگه جل الخالق پس اسب بخار که میگن اینه!

-    این هایی که با یه نم بارون بوت می پوشن همونایی هستن که تو حراج 70 درصد پارسال خرید کردن و تا حالا لحظه شماری میکردن زودتر بپوشن!

-    اگر به یکدیگر احترام بگذارید، یکدیگر هم به شما احترام می گذارد

-    هیکل یارو شبیه نیم رخ چنگاله، بعد هر موقع می پرسی کجا بودی میگه باشگاه!

-    میخوام اگه قسمت باشه یه آبمیوه فروشی بازکنم چون 70 درصد دوستام نقش هویج رو دارن!

-    روانشناسی معکوس : سر سفره دیدم غذا خیلی شور شده به مامان گفتم چرا اینقد غذا بی نمکه؟ گفت: اتفاقا من کلی نمک خالی کردم تو غذا ... گفتم هاااااااا ! اگه الان می گفتم غذات شوره می گفتی ما اصلا یک ماهه نمک نداریم تو خونه!

-    امروز همون روزی هستش که همیشه قراره توش رژیم بگیریم و درس بخونیم و مرتب و منظم بریم سر کلاس درس و سرکار. بعله امروز همون شمبه ننگین است!

-    یه روزی دوستای مامانم با دختراشون اومده بودن خونمون. همه داشتند پرتقال پوست می کندند که من وارد شدم. بر خلاف انتظار شما هیشکی دستشو نبرید!

-    فقط اینجاست که وقتی راننده میخواد دنده عقب بگیره همه سر نشینان هم بر میگردن و به عقب نگاه می کنن!

-    ما آدم ها مشکل بینایی داریم، هرکس به ما زیاد نزدیک شود، دیگر دیده نمی شود

-    بارندگی ها شروع شد، دوستانی که از مترو استفاده می کنن از فردا لباس و وسایل شنا فراموش نشه

-    عامل اصلی گرایش من به تحصیلات عالیه جمله تشویق آمیز بابام مبنی بر «اشکال نداره بابا جون جامعه حمّالم می خواد» بود.

-    ولی اینکه  با این همه تورم هنوز «رنگارنگ» صد تومنه نشون میده نامردا قبلا چقد گرون می فروختنش!

-    من یکی که مشکل مالی ندارم، چون اصلا مالی ندارم که بخوام مشکلشو داشته باشم!

-    وقتی به زوج های عاشق میگن مرغ عشق، به زوج های مشکل دار هم باید بگن انگری بردز

-    یکی از فانتزیام اینه که یکی از این دختر مایه دارا گرفتارم بشه. بعدش باباش بیاد یه چک بنویسه بده بهم بگه پاتو از زندگی دختر من بکش بیرون .... منم قبول کنم!

-    یکی از تفریحات سالمم اینه که گوشیمو بذارم جلو اسپیکر تا SMS که میاد، نویز بندازه، دو ثانیه زودتر بفهمم ذوق کنم!

-    یه سوالی ذهنمو مشغول کرده، بچه هایی که از سال 1400 تا 1409 به دنیا میان دهه چندی حساب می شن؟/ باید چطوری خطابشون کرد؟/ دهه صفری؟/ دهه جدید؟/ شروعی دوباره؟/ دهه ناشناخته؟/ تغییر را احساس کنید؟

-    قدیما ایفون معمولی بود، می گفتیم کیه؟ طرف می گفت منم!/ الان که تصویری شده هرکی زنگ میزنه ژست میگیره بعد زل میزنه به افق!

-    چندتا از دروغ های مشهورمون :

. فقط امضای رئیس مونده
. این لباس جنسش ترک اصله
. به چشم خواهری میبینمش
. همه بچه ها خوشگلن
. از فکر تو تا خود صبح بیدار بودم
. این آخرین سیگاریه که میکشم
. منو تو جوونیام ندیدی
. این بهترین کادوییه که تو زندگیم گرفتم
. مرسی من نمیخورم، رژیم دارم
. از این همه یه دونه مونده، همش رو فروختم
. عموم فوت کرده بود نتونستم بیام
. مادر نزاییده کسی رو که چپ نگام کنه
. خونه رو تخلیه کنین پسرم ازدواج کرده
. شما فرم رو پر کنین ما باهاتون تماس میگیریم

-    پسر همسایه مون داشت تو کوچه به دوستش می گفت فردا قراره ابروهامون رو چک کنن! هرکی برداشته باشه اخراجش می کنن

-    21 دسامبر دنیا قراره وایسه که رضا صادقی پیاده شه!

-    تو تاکسی نشسته بودیم، راننده جلوی یکی نگه داشت بوق زد پرسید کجا میری ؟ یارو گفت خونه!

-    مراحل چهارگانه تحقیق در دانشگاه: Ctrl+A / Ctrl+C / Ctrl+V / Ctrl+P

-    یه سوالی که منو این روزا خیلی درگیر کرده اینه که واقعا چرا مجریان کودک همشون خاله ان؟ چرا هیچوقت عمه ها مجری برنامه های کودک نمی شن؟

-    اینقدر روشنفکرم که بعضی شبا نورش نمی ذاره خانواده راحت بخوابن

-    فیزیک خیلی آسونتر می شد، اگه به جای سیب خود درخت رو نیوتن افتاده بود

-    رفیقم تعریف می کرد می گفت یکبار چراغ قرمز رو رد کردم یهو دیدم اونطرف افسر وایساده داره می نویسه. رفتم گفتم جناب سروان ننویس ندیدمت!

-    وقتی ناراحتین از 1 تا 10 بشمرین. اگه آروم نشدین تا 20 ادامه بدین، نشد تا 30 و همینجور  ادامه بدین تا آروم بشین. من الان به 21666500096871120012 رسیدم

-    یه غمی هست که بچه های آخر بیشتر درکش می کنن، غم به مرور زمان کم شدن آدم های سر سفره

-    معلم گفت: دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند. گفتم: من خودم را شکستم، پس چرا به او نرسیدم؟ لبخند تلخی زد و گفت گمشو بیرون از کلاس دلقک بی مزه!

-    از جمله افتخارات زندگیم اینه که یه بار حامد بهداد رو از نزدیک دیدم ولی حتی نرفتم جلو سلام کنم، منتظر روزی هستم که این بلارو سر گلزار هم بیارم!

-    این روزها به جای شرافت از انسان ها فقط «شر» و «آفت» می بینی

-    نقشی که فلفل در تربیت بچه های ایرانی داشته، کتاب تعلیمات اجتماعی نداشته

-    یاد اون روزها بخیر. وقتی بچه بودیم، مامانم یه تومن به من می داد و منو به فروشگاه می فرستاد و من با سه کیلو سی زمینی، دو بسته نان، سه پاکت شیر، یک کیلو پنیر، یک بسته چای و دوازده تا تخم مرغ به خانه بر میگشتم. اما الان دیگه از این خبر ها نیست، همه جا توی فروشگاه ها دوربین گذاشتن!

-    چند وقتیه یه سوال بد جور درگیرم کرده، که چرا وقتی لباس سفیدم کثیف میشه سیاه میشه و وقتی که لباس مشکیم کثیف میشه سفید میشه!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: جملات, شبکه های اجتماعی, طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (9)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:37 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

- اعتراف می کنم نصف «آره یادم میاد» هایی که گفتم چاخان بوده. حوصله نداشتم طرف تعریف کنه!

- وقتی خواهرزاده ام می گه: این چیه؟
یعنی اون چیز پنج دقیقه بیشتر تا پایان عمرش نمونده

- سال ها بود که از شکم شل و بزرگ خود رنج می بردم تا اینکه یکی از دوستام به من قرص Adobe Photoshop رو معرفی کرد، استفاده کردم و در کمتر از 10 دقیقه به سایز مورد علاقه خود دست پیدا کردم!

- یکی از حسرت های بچیگیم خون دماغ شدن بود. خیلی حس و ژست باکلاسی داشت!

- پارسال شب تولدم، شروع کردم به باز کردن کادوها. به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه. توشو که نگاه کردم دیدم نوشته: هشتاد هزار تومنی رو که سه ماه پیش گرفتی، نمی خواد برگردونی: تولدت مبارک!

- استفاده از آسانسور در فیلم های ایرانی:
یارو با عجله می ره سمت آسانسور و فقط دکمشو می زنه بعد از پله ها می ره بالا!

- یارو تو خیابون ماشین زده بهش پهن شده کف آسفالت، رفتم دستش رو بگیرم بلندش کنم از رو زمین، می گه «قربونت تو همین حالت یه عکس ازم بگیر می خوام بذارم تو فیس بوک!»

- اتاق مرتب مال آدماییه که حافظشون ضعیفه، هی یادشون می ره که چی رو کجا گذاشتن! ولی ما که حافظمون قویه نباید وقتمونو با اینجور کارای بیهوده تلف کنیم.

- دیروز تو مترو یکی اومد از این اسپایدرمن چسبونکی ها بفروشه، پرتش کرد بخوره به شیشه همه ببینن، خورد تو صورت من! 3 نفر از کسایی که دیدن همونجا خریدن.

- با یکی از فامیل ها دارم اسم فامیل بازی می کنم با حرف (گ) قسمت شغل که رسید با اعتماد به نفس کامل می گه «گودال حفر کن!»

- اگه کسی برای چهارمین بار چیزی رو تکرار کرد و شما بازم نفهمیدی چی داره می گه، یه لبخند ژکوند بزن، چند ثانیه نگاهش کن، حلّه، طرف خودش می فهمه تعطیلی

- دختره بهمن امسال می ره تو 14 سالگی اونوقت تو me about نوشته: Tehran Univedrsity of Medical Sciences
من الان جفت پا می پرم تو اسید!

- بابام بهم زنگ زده / من: جانم؟ / بابام: ای درد ... جانم نیس منم! / زنگ زدم بگم سر راه 4 تا نون بگیر

- یه جا مهمون بودم پیرمرده بعد از هفتاد سال زندگی مشترک زنشو اینجوری صدا می کرد: عزیزم، زندگیم، عسلم، شیرینم. توی یه فرصت یواشکی ازش پرسیدم رمز عشق و علاقه بین شما بعد از این همه مدت چیه؟ / گفت «ده سالی هست که اسمشو فراموش کردم اگه بفهمه کلمو می کنه!»

- مادر شوهرها می گن عروس مثل لیمو شیرینه. اولش شیرینه و آخرش تلخ، ولی لیمو شیرین تا زمانی شیرینه که کارد به جیگرش نخورده باشه!

- اگر خدای نکرده سرما خوردید، هیچ وقت به کاغذی که توی جعبه دارو هست نگاه نکنید چون قسمت «عوارض جانبی» رو که می خونی، می بینی اگه دارو رو بخوری احتمالا می میری ولی اگه نخوری ممکنه زنده بمونی

- یارو عکسشو رو پاکت سیگار بندازن همه سیگارو ترک می کنن، اونوقت تو پروفایلش نوشته: به من وابسته نشو من موندنی نیستم!

- هیچ وقت فکر نمی کردم آدامس نعنایی شیک هم می تونه خوشمزه باشه و ازش خوشم بیاد.
اینو وقتی فهمیدم که دیدم اربیت شده 1800 تومن!

- مایع ظرفشویی خریدیم عکس گلابی روشه بوی موزه می ده! می دونم منظورشون از اون گلابیا منِ مصرف کننده ام

- یکی از این رفیقای ما با یه ماشین دیگه کل کل می کنه، 3 تا آدم خلاف میوفتن دنبالش و اینم فرار می کنه. سریع زنگ می زنه می گه آقا یه پرشیا دنبالمه و من در خطرم ... یارو می پرسه سفیده؟ دوستم جواب می ده آره. می گه اگه پلاکش ب 84 هست مکث نکن فرار کن!

- با عرض پوزش بدین وسیله به اطلاع دوستان می رساند: ظرفیت «پشت» تکمیل گردیده است، از این رو چنانچه تصمیم به زدن «خنجر» داشتید خواهشمند است از روبرو اقدام فرمایید، روابط عمومی دل صاب مرده من

- رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین، جناب سروان داد زد: کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟ منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم: من جناب. گفت: پاشو اینا رو بشمار!

- بعضیام هستن
آی کیو در حد پت و مت، شانس در حد لوک خوش شانس!

- خواهر دوستم 3 سالشه رفته بو تو اتاقش داشت با عروسکاش بازی می کرد. یهو اومد بیرون زد زیر گریه، پرسیدیم چی شده؟ گفت عروسکام منو بازی نمیدن!

- هیچگاه برای شخصی که از دور برات دست تکون می ده دست تکون نده ... چون در اکثر مواقع با تو نیست با پشت سریته!

- از خر و پفای بابام فیلم گرفتم نشونش دادم باور کنه شبا خروپف می کنه، بهم می گه فتوشاپه!

- پلیسه به یارو می گه: گواهینامه داری؟ می گه: بذار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم، کارت راه بیفته!

- نمی دونم چه حکمتیه، وقتی سرما می خورم هیچ وقت سوراخ های دماغم با هم کیپ نمی شن، صبح چپیه کیپ می شه راستیه بازه، شب راستیه کیپ می شه چپیه بازه!

- یکی از فانتزی هام اینه که یکی داره می ره زیر ماشین رو نجات بدم، بعد سرم رو بندازم پایین برم. وقتی داد زد: «اسمت چیه؟» یه لحظه سرم رو بچرخونم و دوباره برگردم و کم کم تو افق ناپدید شم.

- برای بچتون اسم نذارید ول کنید بذارید نیو فولدر بمونه!

- در عجبم از ملتی که دوبل برگر و سیب زمینی سرخ کرده رو با نوشابه رژیمی می خورن.

- یه سوال دارم، اینکه می گن سی و دو بار غذاتونو بجوین رو کی رعایت کرده؟ والا ما اومدیم رعایت کنیم 18-17 بار جویدیم داشت حالمون به هم می خورد. انگار با گوشت کوب له کردی غذا رو یه استکان آبم قاطیش کردی.

- هیشکی هم عاشقم نمی شه، حالا تنها می مونم به جهنم، می ترسم این همه کمالات و زیبایی هدر بره.

- شاید اگر انسانیت هم مارک دار بود، خیلی از آدم ها آن را به تن می کردند.

- یه فامیل داریم اسمش عسله، منتها آنقدر زشته و صداش شبیه پسراست که من تا همین چند وقت پیش فک می کردم اسمش اسده!



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, جملات طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (5)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:33 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )


1) اوج تغییر در نسل امروز رو تازه سی، چهل سال دیگه میشه درک کرد؛ وقتی که یک مشت مادر بزرگ دماغ عملی میخوان از گذشته شون برای نوه هاشون قصه بگن.

2) آدما دو دسته اند:

اونایی که در جوابِ «پاشو بریم»

میگن کجا؟

و اونایی که میگن بریم.

3) استرسی که ما موقع باز کردن سایت دانشگاه واسه دیدن نمرمون داریم تروریست های القاعده برای عملیات انتحاری ندارن.

4) ما وقتی می خواهیم از کسی تعریف کنیم: عجب نقاشیه نکبت ... چه دست فرمونی داره توله سگ ... چقدر خوب می خونه بدمصب ... عجب گلی زد بی وجدان ... بی شرف خیلی کارش درسته ... دوستت دارم وحشتناک ...!
اما وقتی می خواهیم فحش بدیم: برو شازده ... چی می گی مهندس ... آخه آدم حسابی ... چطوری آی کیو؟ کجایی با مرام؟ باز گلواژه صادر فرمودی؟

5) یه زمانی مرد ایده آل دخترای هم سن و سال من واکی بایاشی بود!

6) تا چند سال پیش وقتی تو خیابون راه می رفتی اگه یه خانوم مسن می دیدی مجبور بودی 15، 20 تا کیسه میوه رو به رسم جوانمردی تا در خونش ببری. ولی دیروز یکیشون من رو جلو عابربانک خفت کرد 40 تا قبض مال خودشون و در و همسایشون و فامیلاشون رو داده به من با یه کارت اعتباری، گفت پسرم خیر ببینی من سواد ندارم زحمت بکش اینارو پرداخت کن. ما هم که تو جوونمردی سری تو سرا داریم!

7) این روزا آدم حوصله نمی کنه به خودش برسه اونوقت میگن آدم به آدم میرسه!

8) یعنی جایزه هایی که مامانم برای WC رفتن به موقع خواهرزاده سه سالم در نظر می گیره، فدراسیون ورزشی برای صعود تیم ملی به المپیک و جام جهانی در نظر نمی گیرن.

9) ما رفته بودیم واسه نمره 11-10 داشتیم چونه می زدیم یکی هم اومده بود می گفت استاد 18 ما رو 20 بده!
و ما سوت زنان از کادر خارج شدیم ... / و از کادر خارج شدیم ... / و از ...

10) روی شیشه دوغ نوشته:
دوغِ گازدارِ کربناته تزریقی گرما ندیده و همگن شده با طعم نعناع و بدون چربی ... آخه لامصب دوغه یا اورانیوم

11) تقلید کار میمونه ... میمون جزو حیوونه!
مثلا اگه نمی گفتیم میمون جزو حیوونه فکر می کردن جزو حبوباته؟

12) مامانم تعریف می کرد او زمان که تازه تلویزیون اومده بود، کل فک و فامیل جمع می شدن برفک تلویزیون رو نگاه می کردن تا برنامه شروع بشه. بعدشم که شروع می شد مجریه می گفت سلااااااام، مامانم و فامیلاش: سلااااااام!

13) اگر هشت تا یخچال فریزر ساید بای ساید هم تو خونه باشه، بازم از نظر مادر 90 درصد قبض برق مال کامپیوتره.

14) پشه نشسته بود اومدم بزنمش فرار کرد، حتما قیافه من یادش مونده شب بیچاره م می کنه.

15) رئیس جمهور قبلی مصر اسمش مبارک بود. این یکی اسمش مرسی هستش. لابد اسمی بعدی خیلی ممنون. اسم بعدی چرا زحمت کشیدی؟ حالا زحمت کشیدی، چرا ویلا ندادی کنار دریا ندادی.

16) آدم مورچه بالدار می بینه یاد پژو «آردی» می افته. اگه بالداری چرا مورچه ای. اگه مورچه ای چرا بالداری؟

17) مامانم اومده میگه سرویس بهداشتی رو الان جرم گیری کردم و برقش انداختم، ببینم یه نفر رفته دستشویی قلم پاشو می شکنم!

18) هم عاشقتم، هم ازت متنفرم، میانگین که بگیری می بینی برام مهم نیستی.

19) یادتونه هر معلمی که میومد می گفت شما بدترین کلاسی بودین که تا حالا داشتم؟

20) شمام هر وقت تو یه درس گند می زدین، تو خونه که نمرتون رو می پرسیدن جوابتون این بود که «همه کم شدن، بالاترین نمره 15 بود، اصلا استاده با همه لجه؟» بعدش از گفتنِ نمره تون طفره می رفتین؟ یا فقط من اینجوری ام؟!

21) هر چیز زمانی دارد/ نفسم که باشی/ دیر برسی/ من رفته ام

22) استاد سر کلاس یکی یکی اسم بچه ها رو می خوند، رسید به اسم «بارانه» از شاگردش پرسید حالا چرا اسمتو گذاشتن بارانه؟ دختر جواب داد آخه روز تولدم بارون میومده. یه اهل دلی از ته کلاس گفت حالا خوبه او روز آفتاب نبوده.

23) یک مرد مجرد برای هضم دلتنگی هاش گریه نمی کنه. میره 2012 PES بازی می کنه.

24) هفت میلیارد نفر روی کره زمین زندگی می کنن، اونوقت تو می خوای اجازه بدی یک نفر روزت رو خراب کنه؟ واقعا؟

25) گاهی اوقات مجبورید بپذیرید که برخی آدم ها فقط می توانند در قلبتان باقی بمانند و نه در زندگی تان.

26) خیلی دوست دارم یکی بهم بگه «قدر این روزاتونو بدونید» بعد بزنم پس گردنش و بگم دقیقا کد.م روزا؟ نشون بده با دست!

27) میگن آدمای خوشگل و خوش تیپ دوتا خصوصیت دارن:
1- همه چی زود یادشون میره
دومیش چی بود؟

28) یادتونه مدرسه که می رفتیم هر وقت نوار چسب کم می آوردیم از جلد دفتر یا کتابمون می کندیم.

29) این روزها انگار آدم ها، به دست هم پیر می شوند، نه به پای هم.

30) یکی از تفریحات کودکی من این بود که با تلفن خونه زنگ بزنم خونمون ببینم اشغاله یا نه!

31) بعضی ها به صورت خیلی شیک و مجلسی «گاو» تشریف دارند ولی ما مثل مردم هندوستان براشون احترام قائلیم!

32) اون دزدی که تو ماشین لباسشویی قایم می شه و هر دفعه یه لنگه از جورابای منو می دزده، بدونه واگذارش کردم به خدا

33) آخرش نفهمیدیم اینجایی که هستیم تقدیرمونه یا تقصیرمون

34) خیلی از آدما دوس دارن برن یه جزیره دور افتاده که بکر و متفاوت باشه. بعضی آدما می تونن همون جزیره دور افتاده باشن.

35) اوج واکنش ملت به گرانی:
نفر اول: نون چه گرون شده ها!!!
نفر دوم: آقا چی گرون نشده؟!
پایان مکالمه

36) گلابی کیلو 11 تومن!
از این به بعد کسی بهتون گفت گلابی باید احساس غرور کنید.

37) پسرخاله: یه روز رفتم نونوایی، نونوا گفت هر کسی اومد بگو پشت سرت وانسه نون نمی رسه. منم هر کی اومد گفتم بیا جلوی من واسا پشت سرم نون نمی رسه.

38) چرا کل هواپیما رو از جنس جعبه سیاه نمی سازن که بعد همش سالم بمونه؟!

39) یه دسته هستن که عین کلاغ منتظرن تلفنت تموم بشه تا سریع بپرسن کی بود؟/ اینا قابل تحمل/ اما اون دسته ای که وسط مکالمه ات هی می پرسن کیه کیه رو باید حلق آویز کرد!

40) قصه ها واسه بیدار کردن آدما نوشته شدن اما ما واسه خوابیدن ازشون استفاده می کنیم.


نوشته های منبع دار

دادا هوتی: یکی از خوبی های تنها زندگی کردن این است که آشپز قابلی شدم. الان بلدم تن ماهی را با نان ساندویچی، نان بربری، نان لواش و نان تست درست کنم!

زن قد بلند: زمستون که تموم می شه آدم به آرزوهایی فکر می کنه که برآورده نشد. 365 روز امیدی که بر باد رفت؛ و آدمیزاد باید آنقدر قوی باشه که آرزوهای جدید برای خودش دست و پا کنه، و از ته چاه های تاریک قطره های امید رو جمع کنه. زندگی به غیر از این چی می تونه باشه؟

سحر وندی: همه مون در مسیرهای تکراری روزانه مون عادت به دیدن خیلی ها داریم، در مکان های مشخص، چهره های مشخص، نه حرفی و کلامی، نه حتی سلامی و علیکی اما اگر یک روز یکیشون سر جای همیشگیشون نباشه، ناخودآگاه سر چرخونیم تا پیداش کنیم. «او» هم هر روز سر جای مشخصی بود، من هر روز از کنارش می گذشتم، بدون حرفی و کلامی، بدون سلامی و علیکی. امروز اما ندیدمش، یعنی دیدم ولی عکس هاش رو. روی حدود 30 تا حجله با صدها متر پارچه سیاه، احساس کردم من هم عزادارم، عزادار یک چهره مشخص سر یک جای مشخص که متعلق به قسمتی از من، یعنی مسیر هر روزه منه.

هاله مودبیان: دنیا پر از مردان بی تربیت است با چشم های دندان دار که پیاده روهای طولانی تنها را به کامت تلخ کنند. آی پاد در گوش بهترین راه حل است وقتی لااقل فقط جنبیدن دهانشان را می بینی و در گوشت می شنوی: shut up, just shut up shut up

سپنتا قاسمخانی: امروز صبح متوجه شدم که تهران شهریست که اگر قرار باشد تو دیرتر به جایی برسی ... می شود خلوت ترین و کوچک ترین شهر دنیا!

غار نشین: به زور داشتن دستمو می کشیدن که برم وسطی بازی کنم، منم حس عروسی و رقص زورکی بهم دست داده بود و هی می گفتم «آخه بلد نیستم!»

غارنشین: یه نیشخند به معنی «خاک بر سرت که سر کلاسام نیومدی» زد و گفت «سوالا چطور بود؟» منم یه نیشخند به معنی «اومدن و نیومدن کلاست فرقی نداره» زدم و گفتم «تعجب کردم اینقد آسون بود.»



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, طنز
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (2)
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت 21:31 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بذله گویی های شبکه های اجتماعی در هفته گذشته، چه آنهایی که متعلق به نویسنده های ناشناس بودند و چه آنهایی که اسم حقیقی و مجازی بر سر خود داشتند.

1- یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی... خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای!

2- حتی اگر از دوران مهدکودک چشماتون ضعیف باشه، از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه!

3- تا حالا دقت کردین یکی از سرگرمی های خاص مردم اینه که وقتی از مطب دکتر میان بیرون، حساب کنن ببینند این دکتره روزی چقدر درآمد داره.

4- امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود، می خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!


5- رفتم از دکه روزنامه بخرم یه زنه اومده میگه آقا ببخشید آدامس موزی دارید؟ مرده یه آدامس موزی بهش داده، زنه میگه نه یه طعم دیگشو میخوام!

6- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط...! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه. زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!

7- روش های رفتن به خارج: 1- اتوبوس 2- قطار 3- هواپیما 4- فتوشاپ

8- از خر خر تر، مرغ ماهی خاره، چون همش ماهی می خوره! یعنی هیچ وقت از ماهی زده نشده؟ مثلا هوس قرومه سبزی نمی کنه ؟

9- کسی رو برای زندگیت انتخاب کن، که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید؛ بهونه های دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی!

10- من اگه مراد هم می شدم، زندگی بر وفق خرم بود نه خودم...

11- سوالای رایج همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟!
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟!
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟

12- برای مردم غمگین زندگی در شهر آسان تر است.
در شهر شخص می تواند صدسال زندگی کند بدون آنکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...

13- در سه حالت میتونی برای «دیگران» مهم باشی: 1. خوشگل باشی 2. پولدار یا مشهور باشی 3. بمیری

14- نیازمندی ها، فوری! به یک دلیل خوب برای زندگی کردن نیازمندیم

15- زندگی جان عزیزم! اگه مایلی یه چند قدمی باهام راه بیا.

16- نقش شاگرد مغازه در فیلم های ایرانی:
+هی پسر بپر برو سر کوچه دو کیلو شیرینی بخر بیار
-چشم اوستاااا

17- یکی از فامیلامون (دختر) یک سال مالزی بود، بعد دو سال رفت کانادا. تنهام زندگی میکنه.
واسه تعطیلات برگشته ایران، خواست بره کیش با دوستش، باباش اجازه نداد!
گفت نمی ذارم تنها بری مسافرت!

18- یک ضرب المثل کره ای هست که میگه: چینی اگر عقل داشت، ژاپنی میشد!

19- یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده

20- فقط یه پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با نیشی باز و خیلی خوشحال بگه افتضاح دادم! یعنی سرخوش تا این حد.

21- یکی از معضلات زندگی ام اینه که همیشه تو سربرگ امتحان جلوی نام، نام و فامیلو کامل می نویسم بعد تازه می بینم پایینش نوشته نام خانوادگی

22- این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟ وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن

23- یادش بخیر یه زمانی دفترامون خط کشی نداشت با خودکار قرمز دو طرفش خط می کشیدیم. همیشه هم این خط کش لامصب کج می شد گند میزد توش.

24- لذتی که در 10شدن امتحان با تقلب هست، در 20 شدنش بدون تقلب نیست.

25- جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!

26- چقدر بدم میاد از این سایتایی که تا میخوای ازشون یه چيز دانلود کنی، میگه اول باید عضو سایت بشین...!

27- شنیدین این پسرای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟
یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! پول می خواد که تو نداری!

این دخترای دم بخت میگن: من قصد ازدواج ندارم؟

یکی نیست بهشون بگه آخه عزیز من! ازدواج که قصد نمی خواد! خواستگار می خواد که تو نداری!

28- در زندگی هر انسانی چیزهایی هست که به خودش هم مربوط نیست، چه رسد به شما دوست عزیز.

29- واقعا واسه آیفون (دربازکن) توی ایران فرهنگ سازی نشد. می پرسی کیه؟ میگه بازکن، خوب برادر من دارم سوال ازت می پرسم قشنگ گوش کن و پاسخ مناسب بده!

30- به خواهرم می گم دعا کن برام، دعای بچه ها زود اجابت میشه...
میگه: د نه د اگه دعای بچه ها اثر داشت وقتی که من شیش سالم بود و تو او عروسکمو شیکوندی، باید می مردی!

31- اون روزی که مادر پدرا بفهمن دیگه لازم نیست وقتی با خارج حرف میزنن پای تلفن داد بزنن، اون روز روز عید جوانه های بهاریه.

32- اونقدری که واسه تو مایه گذاشتم، اگه به دسته بیل آب می دادم تا حالا میوه داده بود.

33- گاهی باید دست از سرش برداری... و به جاش از پات، برای شوت کردنش استفاده کنی.

34- الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنه.

35- از صبح تا حالا یه کله دارم درس می خونم یه لحظه خواستم گوشیمو نگاه کنم ببینم ساعت چنده!
یه دفه زرتی مامانم اومد تو اتاق و یه بشقاب پر میوه و تنقلات آورده بود، تا منو دید گفت «منو باش فکر می کردم بچم داره درس میخونه برم به تغذیش برسم، خاک تو سرت» در رو محکم بست و رفت بیرون!

36- به یارو میگم 12 تا نون بده، ماشین حساب درآورده

37- قدیما می گفتن:
ما از صفر شروع کردیم تا به اینجا رسیدیم! آخه این صفر لامصب کجاست که ما هرچی جون می کنیم بهش نمی رسیم؟

38- به نظر من دانشگاه باید این روزایی رو که نمیری سر کلاس از شهریه کم کنه ها. این پولا خوردن نداره!

39- یه روز غضنفر سوار هواپیما میشه یهو هواپیما سقوط می کنه...
(البته این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!)

40- دیدن بعضی ها وقتی میشینن روی صندلی چرمی بعد صدا میده یه بار دیگه صداشو درمیارن تا بگن صدای صندلی بود؟!

41- یکی از دو راهی های زندگی وقتی است که نمی دانید در شیشه ای مقابل تان را باید بکشید یا فشار دهید.

42- همین روز است گداها سر چهارراه با دستگاه کارتخوان بیان سراغمون

43- تا حالا دقت کردین همه شب ها عین جغد بیداریم ولی شب امتحان ساعت 8 رو کتاب خوابمون می بره؟

44- من اگه بخوام ساعت 7 از خواب بیدار بشم، آلارم گوشیمو این طوری تنظیم می کنم: 6:30 / 6:40 / 6:50 / 7

45- توی تهران، کل جدول مندلیف رو با یه نفس می کشی تو بدن

46- زنه هم بچه بغلشه هم کیفش هم ساکه بچه ها، اون وقت شوهرش عینه دسته جارو کنارش راه میره!

47- اینقدر که ما تو این چند سال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم؛ فکر نکنم اصحاب کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از تغییر قیمت کالاها تعجب کرده باشن.

48- میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو می زنی پول برمیداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباهی می زنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدی ها...                



:: موضوعات مرتبط: طنز
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, جملات طنز
چالش های اجتماعی دولت دکتر روحانی
دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲ ساعت 9:8 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
1+6 چالش اجتماعی به کجا ختم می شوند؟


وقتی بحث فیس بوک و رفع فیلتر آن می شود همه یاد محمد جواد ظریف و خط شکنی او به خاطر فعال بودنش در این شبکه اجتماعی می افتند. نگاهی داریم به شش چالش و بحث جمع آوری ماهواره ها که هنوز اظهارنظر رسمی درباره آن صورت نگرفته است..



متن کامل در ادامه مطلب..




:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: موسیقی, شبکه های اجتماعی, فیس بوک, گشت ارشاد
چهره های ایرانی در شبکه های اجتماعی
پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲ ساعت 22:34 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
چهره های ورزشی ایران در شبکه های اجتماعی


اگر تا پیش از این چهره های سرشناس از حضور رسمی در شبکه های اجتماعی دوری می کردند، پس از تحلیف دولت جدید در 24 مرداد ماه گذشته این تابو شکسته شده است. اولین گام حضور رسمی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران بود که در فیس بودک صفحه رسمی اش را راه اندازی کرد. آقای وزیر در توضیح نوشته بود:«این صفحه را به کمک فرزندانم مدیریت می کنم.»


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: چهره ها
:: برچسب‌ها: شبکه های اجتماعی, فیس بوک, اینستاگرام, بازیکنان
شوخی هایی که به تازگی سر و کله شان پیدا شده
پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲ ساعت 10:1 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
شوخی های اداری که سر و کله شان پیدا شد!

مهمترین ویژگی این شوخی ها، فراگیری و عمر کوتاه (از مد افتادن سریع) آنهاست. به اضافه اینکه تنوعشان به قدری گسترده است که گاهی نسل های قبلی را هم به وجد می آورد! 


متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی
:: برچسب‌ها: شوخی, شبکه های اجتماعی, جملات بزرگان, پ ن پ