هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » اردلان سرفراز »پریچه
چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت 1:26 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

پریچه

 می خونم به هوای تو پریچه
 چه قدر خالیه جای تو پریچه
 دلم کرده هوایت وای پریچه
دلم تنگه برایت
تو رو می طلبم به لحظه
تویی تاب و تبم لحظه به لحظه
 چشات شهر منه که شهر قصه س
 برای هر شبم لحظه به لحظه
 تو از هزار و یک شبی پریچه
 به جز تو زندگی هیچه پریچه
یه دنیا همه هیچه ، وای پریچه
دنیا بی تو هیچه
 من از نگاه تو شبو شناختم
غزل دیدن و عاشقانه ساختم
 تو هر بیت غزل قصه ی چشمات
 دلم قافیه شد ، قافیه باختم
شب چشم تو قیمتی ترینه
به انگشتر عمر من نگینه
 همه دنیای من فقط همینه
 همین شرقی ترین شب زمینه
 تو از هزار و یک شبی پریچه
 به جز تو زندگی هیچه پریچه
 یه دنیا همه هیچه وای پریچه
 دنیا بی تو هیچه
 تو معجون گل و مخمل و نوری
 پریواره ی قصه های دوری
 تموم قصه ها بی تو می میرن
که تو حوصله ی سنگ صبوری
 تو رو می طلبم لحظه به لحظه
 تویی تاب و تبم لحظه به لحظه
 چشات شهر منه که شهر قصه س
 برای هر شبم لحظه به لحظه
تو از هزار و یک شبی پریچه
به جز تو زندگی هیچه پریچه
یه دنیا همه هیچه ، وای پریچه
دنیا بی تو هیچه